دانلود

سينمای ما - گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

   


fajr teazer31

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

bottom banner


fajr posters 30
 
 
 


این بخش به زودی تکمیل خواهد شد
fajr film 29

«روز روشن» (حسین شهابی)

«خسته نباشید» (محسن قرایی)

«دلتنگی‌های عاشقانه» (رضا اعظمیان)

«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی)

«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (محمدهادی کریمی)

«حوض نقاشی» (مازيار ميري)

«جیب‌بر خیابان جنوبی» (سیاوش اسعدی)

«آفتاب، مهتاب، زمین»

«استرداد»

 

«رسوایی» (مسعود ده‌نمکی)

«چه خوبه که برگشتی» ( داریوش مهرجویی)

«دربند» (پرویز شهبازی)

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» (پوران درخشنده)

«گهواره‌اي براي مادر» (پناه بر خدا رضایی)

«برلين-7» (رامتین لوافی )

«غریبه» (حمید بهمنی)

«گناهکاران» (فرامرز قریبیان)

«زیباتر از زندگی » (انسیه شاه‌حسینی)

fajr cinema 30
 
fajr video
  صحنه هایی از فیلم «پله آخر» (علی مصطفا)
  صحنه هایی از فیلم «بیداری» (فرزاد موتمن)
  صحنه هایی از فیلم «روزهای زندگی» (پرویز شیخ طادی)
  صحنه هایی از فیلم «در انتظار معجزه» (رسول صدرعاملی)
  صحنه هایی از فیلم «بیخود و بی جهت» (عبدالرضا کاهانی)

asrejomeadv
tablighat
 
 
 
   
 
 
 
 
 
adv
در صورت علاقه به درج آگهي در پايگاه خبري تحليلي سينماي ما می توانید با شماره تلفن های دفتر سایت تماس بگیرید.
تلفن: 88535305 (داخلی 109)
       09386503357 
آدرس: تهران - خيابان شهيد بهشتي (عباس آباد) - نرسیده به خیابان میرزای شیرازی - ساختمان پارسه - واحد 12
پست الكترونيكي: info@cinemaema.com

> برای مشاهده تعرفه آگهی‌ها اینجا کلیک کنید
Nokia

i news
سینمای ما – فرمولش خیلی ساده است: «فیلم» + «عکس» = «فیلمکس» (به انگلیسی: FILM + photography = FILMography). این رمز طلایی پشت یکی از بهترین وبلاگ‌های سینمایی این سال‌هاست که کارش زنده کردن فضاهای سینمایی و لحظات ناب آن با استفاده از عکس است.
سینمای ما- یکی از قدیمی‌ترین سینمای تهران لوکیشن‌های اصلی فیلم سینمایی «عرق سرد» به کارگردانی مسعود کیمیایی است. سینما رودکی (متروپل سابق) در خیابان لاله‌زار توسط کیوان مقدم طراح صحنه و لباس در حال بازسازی و مرمت است. این بنا با قدمتی حدودا 70 ساله یکی از بهترین آثار وارطان ...
سینمای ما- آخرین فیلمی که کاهانی در ایران ساخت «بی خود و بی جهت» بود که سال 91 اکران عمومی شد، اما از آن جا که این کارگردان همواره برای تولید و اکران فیلم‌هایش مشکلاتی داشته است گویا تصمیم گرفته این بار در خارج از ایران به تولید فیلم بپردازد. فیلم سینمایی «قبل از بلوغ» به...
goldiran
Main News
 
سینمای ما – فرمولش خیلی ساده است: «فیلم» + «عکس» = «فیلمکس» (به انگلیسی: FILM + photography = FILMography). این رمز طلایی پشت یکی از بهترین وبلاگ‌های سینمایی این سال‌هاست که کارش زنده کردن فضاهای سینمایی و لحظات ناب آن با استفاده از عکس است.
 
سینمای ما- مجری سابق تلویزیون که یک نقشه پلیسی - تخیلی برای قتل صاحبخانه اش طراحی کرده بود، بازداشت شد. او آپارتمانی به مبلغ ماهیانه ۴ میلیون تومان اجاره کرده بود اما پرداخت نمی کرد. وقتی صاحبخانه حکم تخلیه گرفت، نقشه کشتن او اجرا شد..
 
سینمای ما- «پرویز» دومین ساخته بلند سینمایی مجید برزگر این هفته در ارمنستان و در جشنواره "زردآلوی طلایی" در بخش مسابقه به نمایش در خواهد آمد. در ادامه حضورهای موفق بین المللیِ خود، این هفته در ارمنستان خواهد بود. جشنواره فیلم ایروان به عنوان یکی از مهمترین جشنواره‌های منطقه، امسال...
 
سینمای ما - شمقدری حالا در آستانه پایان کار دولتی که ریاست سازمان سینمایی آن را به عهده دارد، اساسنامه اصلاح شده خانه سینما را به همراه 8 بند پیشنهادی برای طی مراحل راه اندازی به هیات مدیره این تشکل صنفی اعلام کرده است. نامه‌ای که فرهاد توحیدی رئیس هیات مدیره خانه سینما معتقد است که با روح کلی تفاهم نامه صورت گرفته متفاوت است.
 
سینمای ما- آیا فرهادی فیلمش را بیش از حد انباشته با جزییات و غافل‌گیری‌های روایی نکرده، در حدی که آدم مکث کند و از خودش بپرسد آیا این همه واقعاً لازم بوده است؟ اما واقعاً چه کار گیرایی است و چه تار وپود روشنفکرانه‌ای دارد با آن سکانس افتتاحیهٔ درخشان که از همان‌جا می‌تواند مصیبت‌های پیش رو را حدس زد. عقب‌نشینی خطرناک است؛ عقب‌گرد خطرناک است، گذشته خطرناک است...
 
سینمای ما- مدير سينما قدس از اکران دوباره رسوايي در ماه رمضان خبر داد و دليل تصميمش را اين دانست که اين فيلم حداقل هنوز فروش دارد. نصيري مدير سينما قدس درباره اكران دوباره فيلم رسوايي در اين سينما گفت: براي اکران در ماه رمضان درخواست فيلم جديد داديم که بتوانيم گيشه را حفظ کنيم اما فيلمي پيدا نشد که ...
 
سینمای ما- یکی از قدیمی‌ترین سینمای تهران لوکیشن‌های اصلی فیلم سینمایی «عرق سرد» به کارگردانی مسعود کیمیایی است. سینما رودکی (متروپل سابق) در خیابان لاله‌زار توسط کیوان مقدم طراح صحنه و لباس در حال بازسازی و مرمت است. این بنا با قدمتی حدودا 70 ساله یکی از بهترین آثار وارطان ...
 
سینمای ما- اینجا یک کلینیک کوچک روانشناسی است با چند تایی روانشناس و مشاور. روانشناسی که دوستم است می‌گوید بیشتر آدم‌هایی که اینجا می‌آیند در پی کشف این موضوع هستند که طرفشان در رابطه‌های قبلی چگونه بوده. در زندگی‌های قبلی، در عشق‌های قبلی و در ازدواج‌های قبلی. گویی بیش از آنکه آدم‌ها مشتاق خلق آینده‌ای خوب و مطبوع باشند به‌دنبال کشف...
 
سینمای ما- آخرین فیلمی که کاهانی در ایران ساخت «بی خود و بی جهت» بود که سال 91 اکران عمومی شد، اما از آن جا که این کارگردان همواره برای تولید و اکران فیلم‌هایش مشکلاتی داشته است گویا تصمیم گرفته این بار در خارج از ایران به تولید فیلم بپردازد. فیلم سینمایی «قبل از بلوغ» به...
 
سینمای ما- اصغر فرهادی پس از اکران موفقیت‌آمیز فیلم «گذشته» در فرانسه، روز چهارشنبه به همراه خانواده خود برای اقامت دائم به ایران می‌آید. نکته جالب توجه دعوت فرهادی از تمام بازیگران فیلم «گذشته» از جمله بره‌نیس بژو برای سفر به تهران است. براساس خبرهای رسیده، بژو و بازیگران آخرین فیلم فرهادی ضمن ...
 
سینمای ما - احسان خوش‌بخت – با آن که چهار دهه از خاموشی محبوب‌ترین چهرۀ سینمای نئورالیست ایتالیا گذشته است بیشتر پرسش‌ها دربارۀ معمای دسیکا بی‌پاسخ مانده‌اند. پرسش‌هایی که پاسخ‌های احتمالی آن‌ها می‌تواند تا حدی معماهای بزرگ هنر فیلم (تجارت یا هنر، سرگرمی یا استیلا، فرم‌مداری یا بداهه‌سازی) را از ناشناختگی بیرون بیاورد.
 
سینمای ما – گلچین این هفته منتخبی است از کلاسیک‌های مسلم که بدون کم‌ترین اختلاف نظر می‌توان به عنوان بهترین‌های هنر موسیقی فیلم شنید.
 
سینمای ما - گالری اختصاصی ما از عکس‌های تاریخی سینماگران را در اینجا ببینید. این هفته به جز پرتره‌هایی از ستاگران عصر طلایی، عکس‌هایی استثنایی داریم از آلن دلون با فرزندش و بازداشت ژان لوک گدار توسط پلیس فرانسه.
 
سینمای ما – برندگان فستیوال فیلم کارلووی واری در جمهوری چک، مهم‌ترین فستیوال اروپای مرکزی و شرقی، اعلام شدند. چهل و هشتمین دورۀ فستیوال کارلووی واری ۲۳۵ فیلم نمایش داده است که شامل ۲۳ نمایش افتتاحیۀ جهانی می‌شوند و بیشتر آثار انتخابی برای فستیوال حال و هوایی مستقل دارند.
 
سینمای ما - سیلوستر استالونه ۶۷ ساله شد/سیلوستر گاردنز استالونه در نیویورک سیتی به دنیا آمد/استالونه سه بار ازدواج کرده است/استالونه پنج فرزند دارد/نقش‌های اولیه استالونه بسیار کوتاه و کم اهمیت بودند/بعد از اکران فیلم راکی، راجر ایبرت منتقد سر‌شناس، استالونه را مارلون براندوی جدید سینما خواند...
 
سینمای ما – جعفر پناهی از طریق اسکایپ در فستیوال فیلم کارلووی واری در جمهوری چک ظاهر شد. او که فیلم «پرده بسته» (که در ایران با نام «پرده» شناخته می‌شود) را در این فستیوال دارد از خانۀ خود در تهران با حاضران در سالن گفتگو کرد...
 
سینمای ما - کتایون یوسفی - در میان موزه‌ها و موسسه‌های فیلم در کشورهای مختلف، موزه فیلم اتریش در وین موسسه‌ای متفاوت و استثنایی است. این موزه که یکی از پایه‌گذاران آن فیلمساز/هنرمند اتریشی، پیتر کوبلکا است، مانند مؤسسات مشابه وظیفه‌اش حفاظت و ارائه گنجینه خود به عموم است. اما آنچه موزه را متفاوت می‌کند اعتقاد مؤسسان آن به نمایش فیلم و اهمیت شرایط تماشای فیلم‌هاست...
 
سینمای ما - از سال ۲۰۰۰ تا امروز حدود سی فیلم جنت لی روی دی‌وی‌دی منتشر شده‌اند. نمایش نسخه نزدیک به خواسته ولز از نشانی از شر، که بعد از روانی بیشتر از همه فیلم‌های لی دیده می‌شود بهانه‌ای دیگر برای تکرار توأم با ستایش نام او بوده است. در حالی که در دهه گذشته نشانی از شر به همراه کاندیدای منچوری و روانی به شکلی گسترده در سینما‌ها اکران شده‌اند و...
 
سینمای ما - ترجمۀ اختصاصی ما از نقد مجلۀ «ورایتی» بر فیلم «درست مثل یک زن» با شرکت سی‌ینا میلر و گلشیفته فراهانی که نویسنده تنها به ستایش بازی‌های فیلم دست زده است و خود فیلم را به عنوان کاری کلیشه‌محور رد کرده...
 
سینمای ما – به مناسبت پنجاه و پنجمین سالگرد ساخته شدن فیلمِ فیلم‌ها، «سرگیجه»، یک کتابچۀ استثنایی دربارۀ فیلم با مجموعه‌ای از نقدهای تحلیلی و مصاحبه‌ها را در سینمای ما دانلود کنید. این مجموعه به همت احسان خوش بخت منتشر شده و مقالاتی از او، کریس مارکر، بیل کرون و پی‌تر باگدانوویچ را شامل می‌شود.
toptitle
            از سال 1384
boghz

 

TopFilm
کارگردان : احمد کاوری
(امتیاز 68,5/100 - 13 رأي)
کارگردان : اصغر فرهادی
(امتیاز 91,8/100 - 136 رأي)
کارگردان : مهرداد فرید
(امتیاز 60,0/100 - 14 رأي)
کارگردان : محمد آهنگرانی
(امتیاز 31,0/100 - 10 رأي)
کارگردان : محمدعلی باشه آهنگر
(امتیاز 73,5/100 - 31 رأي)
کارگردان : علی عطشانی
(امتیاز 59,2/100 - 12 رأي)
کارگردان : پیمان معادی
(امتیاز 76,4/100 - 140 رأي)
VIDEO BANNER

bank
جهت مشاهده تيزر ها به صورت آنلاين نياز به برنامه Flash Player 9 داريد --- Download Flash Player 9 ---
بخش بانك تيزر سايت مناسب كاربراني است كه از اينترنت پر سرعت استفاده مي كنند

گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم
 گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم


براى محمدرضا فروتن نقش «حامد احمدزاده» در قسمت «تماشاخانه» سريال «سرنخ» شروع بسيار مناسبى جهت ورود به سينما بود. اين نقش آنقدر تاثيرگذار بود كه چند دقيقه بعد از پخش از تلويزيون، پيشنهاد فيلمى از مسعود كيميايى به او مى شود. امتداد بازيگرى اش باز شاه نقش ديگرى است به نام «حامد احمدزاده» كه اوج بازيگرى فروتن است در اثر ديگرى از كيومرث پوراحمد به نام «شب يلدا». از همين زمان مسير بازيگرى اش تغيير كرد. مى گويد دوست دارد در فيلم هاى متفاوتى حضور پيدا كند كه احتياج به حمايت او داشته باشند. حتى اگر موقعيت اش به عنوان يك ستاره در بدنه سينما به مخاطره بيفتد. بايد منتظر ماند و نتيجه اين تصميم را شاهد بود كه چقدر اين نوع سينما و فروتن مى توانند به هم كمك كنند. در صورت نتيجه مثبت به قول خودش بايد به او گفت «براوو».








خسرو خسروپرویز
kh_khosrowparviz@yahoo.com
















• يك اتفاقى در روند بازيگرى محمدرضا فروتن به وجود آمد. اينكه تصميم مى گيرد از جريان اصلى سينماى ايران رو به فيلم هاى خارج از بدنه اين جريان آورد. يادم هست در هنگام نمايش فيلم «شب يلدا» اعلام كرديد كه دوست داريد جريان متفاوت سينماى ايران مثلاً فيلم هايى از جنس سينماى كيارستمى و جليلى را تجربه كنيد. چه شد كه تصميم به اين تغيير رويه گرفتيد؟
بله، آن موقع سينماگرانى كه در فيلم هاى خارج از شاخه اصلى توليد سينماى ايران كار مى كردند كمتر سمت و سوى بازيگرانى مثل من مى رفتند. اينكه احساس كنند بازيگرى مى تواند مثل يك نابازيگر جنس بازى اش بكر و تازه باشد تا در كارشان حضور داشته باشد خوشبختانه اين اتفاق براى من افتاد. اينكه مازيار ميرى، ايرج كريمى يا رضا سبحانى از بازيگر حرفه اى به اين شكل استفاده مى كنند، برمى گردد به خوش شانسى و علاقه اى كه به اين نوع سينما داشتم. تصور اين است كه آنها اين اعتماد را داشتند كه فروتن مى تواند جلوى دوربينشان مثل بعضى از فيلم ها «بازى» نكند و من هم مى توانم آن جنس بازى كه منظور نظر آنها است را ارائه دهم. خوشبختانه من قبلاً تمايلم را براى حضور در اين جنس سينما نشان داده بودم.
• اين دليل تمايلتان چه بود؟
ببينيد! من با اين قصد كارم را شروع كردم كه خودم را در فيلم هاى فرهنگى و تاثيرگذار متفكر جا بيندازم.
فيلم هايى هم كه به من پيشنهاد مى شد انتخاب كردم و هر كدام اين مسير را برايم وسيع تر كرد و توانستم جلو بيايم.
اما بعد از سال ها به جايى رسيدم كه احساس كردم اينكه با فيلمسازان بزرگ و مطرح كار مى كنم كه به نوعى كسب اعتبار هم هست، هيچ اشكالى ندارد به شرطى كه آنها هم احساس كنند بازيگرشان محمدرضا فروتن است.
دوست داشتم شأن من را بدانند. نگويند كه ما مثلاً براى اين نقش اين مقدار هزينه كرديم و فرقى نمى كند كه تو بازى كنى يا كس ديگر. يا اينكه براى اين نقش مى توانيم اين مقدار بپردازيم. احساس كردم اينها دوست ندارند اصول حرفه اى را رعايت كنند و به جايى رسيده اند كه فكر كنند بازيگر بايد بيايد و سرش را زير پايش بگذارد و جلوى دوربين آنها قرار بگيرد. حرف پول و قرارداد هم نزند. البته اگر حس كنم اين كارها به لحاظ مالى احتياج به پشتيبانى دارند حتماً خودم را سازگار مى كنم ولى تهيه كننده هاى قوى پشتشان بود كه چيز ديگرى احساس مى كردم.
• اين شرايط از ابتدا بود يا در اين اواخر به وجود آمده بود؟
همه كارها اين طور نبود. تعدادى از آنها اين طور بود. انتظار يك همراهى كه ديگر جنبه سازگارى نداشت. يك بخشى از آن اين است كه من نبايد جواب خودم را بدهم. اين باعث شد كه به رغم پيشنهاداتى كه از فيلمسازان مطرح داشتم از حضور در اين فيلم ها سرباز بزنم و سمت آن كارها نروم. حتى بعيد نيست يك افت خودخواسته اى را تجربه كنم. مثلاً فيلم «بازنده» را كار كردم. با اينكه مى دانستم قصه برايم جذابيتى نداشت و سينمايى هم نبود كه فكر كنم مكمل هم هستيم و مى توان جريان خوبى را به وجود آورد. اما به كشف و شهود و دلم رجوع كردم و با ناخودآگاهم صحبت كردم و قبول كردم. البته بازخورد درست و خوبى داشت. در آن زمان با فيلم هايى كه كار كردم جواب خودم را دادم. الان هم اگر قرار باشد سركارى بروم، بايد حس كنم آن كار به نوعى احتياج به حمايت من دارد. مثلاً اگر ايرج كريمى بخواهد فيلم بعدى اش را بسازد هر كمكى كه از دست من برمى آيد دوست دارم انجام دهم. به خاطر اينكه دوست دارم كريمى فيلم بسازد اما همواره معيارهاى خودم را براى كار كردن دارم.
• حضور در فيلم هايى از اين جنس شايد موقعيت فروتن را در جذب تماشاگر به مخاطره بيندازد. از اين موضوع هراسى نداريد؟
خيلى سئوال خوبى است. فيلم هايى كه اول كار مى كردم تقريباً هر دو وجه را داشت. مثلاً «بانوى ارديبهشت » رخشان بنى اعتماد فروش نكرد. اما «زير پوست شهر» با اينكه استانداردهاى فروش را نداشت به شدت مورد استقبال قرار گرفت و در آن سال بعد از «شوكران» بدون تبليغات و تيزرهاى تلويزيونى دومين فيلم پرفروش سال شد. من فيلم هايى داشتم كه هر دو وجه را داشت يعنى هم وجه فرهنگى و اثرگذار را داشت و هم مى توانست خوشبختانه با تماشاگر ارتباط برقرار كند. مثل زير پوست شهر، دو زن و متولد ماه مهر.
•پيش خودتان چه معيارى را براى گزينش و حضور در اين فيلم ها قرار داديد؟
دوست داشتم در سينماى نوگراى انديشمند حضور داشته باشم. البته نه فيلم هايى كه به تاييد فستيوال هاى خارجى ساخته مى شوند و در آنها يك روشن فكر نمايى شديد وجود دارد. اما مثلاً ايرج كريمى واقعاً روشنفكر است. طبعاً فيلمش هم روشنفكرانه است.
جنس خودشان است و ادا درنمى آورد. دوست دارم با اين آدم ها كار كنم. دوست دارم در فيلمى باشم كه فيلمنامه و فكرش از جنس باور باشد. اينكه آدمى كه اين چيزها را نوشته مال خودش باشد. سفارش و براى تاييد جايى نباشد. الان از آن گذشته كه به اين فكر باشم فيلمم مى فروشد يا خير. با تهيه كننده هايى سر و كار دارم كه مى گويند فلان فيلمت اين قدر فروخت ها، خب مسلماً من مى دانم چه فيلمى استانداردهاى فروش را دارد و چه فيلمى مى فروشد. مردم مى توانند يك شبه از من متنفر شوند. به هر حال ميزان استقبال مردم در پرونده كارى من مشخص است.
• به هر حال نحوه پخش و اكران و ميزان استقبال تماشاگر از اين جنس سينما مشخص است. مثلاً همين «باغ هاى كندلوس» و «به آهستگى» در يك زمان نامناسب و تنها دو هفته قرار است اكران باشد. بعضى ديگر از فيلم هاى شما هم امكان دارد اصلاً اكران نشود. اين يعنى به خطر افتادن جايگاه يك ستاره سينما كه با ميزان استقبال تماشاگر ارتباط مستقيم دارد.
من دوست دارم از بانيان اين سينما باشم و از آن حمايت كنم. فيلم «شاه خاموش» كه يك فيلم تاريخى است در سه، چهار سينما اكران مى شود و براى خودش فروش خوبى هم مى كند اما جالب است كه تهيه كننده اى من را مى بيند و مى گويد فيلمت ۸۰ ميليون فروخت. اصلاً فكر نمى كند كه من در چه فيلمى حضور داشتم. در مسيرم به نقطه اى رسيدم كه تهيه كننده ها و كارگردان ها صرف نظر از اينكه فيلم من پرفروش است يا كم فروش بايد من را انتخاب كنند. اصلاً به خواست ستاره شدن وارد سينما نشدم و نه مى خواهم به عنوان ستاره سينما تلقى شوم، گرچه اين اتفاق افتاد.
• دليل اين تغيير رويه شما حضور در سينماى متفاوت بود يا احتمالاً نقش هاى متفاوتى كه با حضور در اين نوع سينما به شما پيشنهاد مى شد و در سينماى بدنه امكان بازى در آن را نداشتيد؟
من بازيگرى نيستم كه بخواهم كله معلق بزنم و توانايى هايم را به رخ آدم ها بكشم و بخواهم نقشى متفاوت از نقش هاى ديگر بازى كنم. من بازيگرى هستم كه به نقش وفادارم و نقش را آن طور كه هست حس و اجرا مى كنم. اگر تفاوتى در كارهايم وجود دارد اينها خودبه خود به وجود آمده است. اصرارى نداشتم كه كاراكترى را متفاوت اجرا كنم. حتى جزء آن دسته از بازيگران هستم كه گريم هاى خيلى متفاوتى نداشتم. به نظرم در سينماى ايران اشتباهى صورت مى گيرد كه فكر مى كند كسى كه گريم متفاوتى داشته بازى متفاوتى هم انجام داده است. با همين گريم متفاوت مى بينيد كه همان حركات را انجام مى دهد و همان آدم را تكرار مى كند و تيپ كار مى كند. مثلاً بازيگر خوبى مثل «ادى مورفى» در يك فيلم ۵۰ تا نقش بازى مى كند و همه را اجرا مى كند ولى دليلش اين نيست كه مثلاً از «همفرى بوگارت» بازيگر بهترى است. من هم مى توانم ۵۰ تا تيپ بگيرم و بعد بگويند فروتن چقدر متفاوت بازى مى كند. اينها يك مقدار قدرت نمايى و برترى طلبى است كه به غلط در بازيگرى مد شده است و فكر مى كنند طرف چقدر متفاوت كار كرده است. متفاوت بازى كردن دليل بازيگر خوب بودن نيست. اينكه بازيگرى اصرار كند كه متفاوت از كارهاى قبلى باشد آسيبى است براى او. در جايى احساس كردم كه بايد از درون تغييركنم نه در ظاهر.
• آيا تجربه هايى كه طى اين سال ها كسب كرديد شما را به شيوه و تكنيك مشخصى جهت نزديك شدن به نقش يارى كرده و اينكه تجربه هايتان چه جايگاهى در اين زمينه پيدا كرده است؟
سر هر فيلمى كه رفتم واقعاً خالى بودم. يعنى اصلاً سعى نكردم از تجربه هاى قبلى استفاده كنم. فكر كردم يك زندگى و اتفاق ديگر است. بايد متن را بخوانم و آن هم به تصوير كشيده شود و من بايد جاى خودم را در اين كار پيدا كنم و خيلى ساده و غريزى خودم را در اختيار كار قرار دهم. بيشتر سعى كردم نقش با من كلنجار برود تا اينكه من بخواهم با آن كلنجار بروم. وقتى شما خيلى سعى مى كنيد يك اثر هنرى خلق كنيد خيلى كار هنرمندانه اى انجام نمى دهيد. سعى كردم همه آن به صورت ناخودآگاه و با خلاقيت و شور و عشق شكل بگيرد. من آنقدر مى دانم كه سعى و تلاش بيهوده نكردم و در كنار آن يك عشق و علاقه زياد بوده كه هر چه ميزان آن براى كارى بيشتر بوده، احساس مى كنم كه جواب بهترى مى گيرم و موفق تر هستم. هيچ وقت نمى توانم در مورد بازيگرى پيچيده توضيح دهم، همين طور كه الان با شما نشستم و صحبت مى كنم به همين اندازه سر فيلم تمركز مى كنم. اصلاً نمى توانم بگويم كارم سخت است يا آسان. گاهى نقش به نظر آسان است ولى هر چه سعى مى كنم نزديك نمى شوم. مثل اينكه بايد در من جارى شود و بيشتر خودم را رها كنم و به باورهايم تكيه كنم آن لحظه از خالق زيبايى ها مى خواهم كمكم كند تا كارم را درست انجام دهم.
•چقدر كارگردان و نوع فيلمى كه بازى مى كنيد تاثيرگذار است؟
كارگردان و جنس فيلم در بازى ها مى تواند متفاوت باشد. قطعاً خواست مازيار ميرى در «به آهستگى» و جنس بازى اى كه او مى خواست و در اين فيلم به وجود آمد خيلى متفاوت با جنس بازى اى است كه مثلاً «مسعود كيميايى» از شما مى خواهد. اين خيلى متفاوت است. بنابراين من در فيلم كيميايى يك جور بازى مى كنم و در فيلم «به آهستگى» جور ديگر.
•در مورد نزديك شدن به نقش گفتيد. اينكه مى گذاريد نقش به شما نزديك شود تا شما به نقش. حالا مثلاً اگر حين فيلمبردارى در صحنه اى متوجه شويد كه حسى كه كارگردان در اين صحنه مى خواهد مشابه آن را در فيلم هاى قبلى بازى كرده ايد چه مى كنيد؟
باورتان نمى شود. تا به حال يك بار پيش نيامده كه فكر كنم اين صحنه ام مشابه با يك صحنه ديگر است. هيچ وقت نشده. شايد به لحاظ ظاهرى شباهت هايى باشد. اينكه در بعضى فيلم هايم بغض و يا گريه كردم ولى خواهش مى كنم شما به دقت اين گريه ها را با هم مقايسه كنيد. هر كدام با ديگرى فرق مى كند. جنس و شكل اجرايى هر كدام تفاوت دارد و شما مى بينيد كه در قالب آن آدم گريه مى كند.
•به هر حال در مورد شما همواره اين مقايسه شده است و شما هم چندين نقش مشابه بازى كرده ايد، مثلاً همين گريه يك آدم عاشق پيشه را در چند فيلم تكرار كرده ايد.
درست است، من يكسرى نقش هاى عاشق پيشه بازى كردم. اما در فيلم «بر باد رفته» نه گريه كردم، نه عصبى شدم و نه هوار زدم. در «به آهستگى» هم اينچنين است. در «شاه خاموش» هم اين طور بود. در خيلى از فيلم هايم اين اتفاق نيفتاده است. ولى در چند فيلم اول كه فيلم هاى مطرحى هم بودند و توانستند ارتباط برقرار كنند در روح و ذهن تماشاگر اين خصيصه ها حك شد. اگر من ۱۰ فيلم هم بعد از آن بازى مى كنم و در آنها آرام باشم و حتى بخندم مثل «مجردها» و «نوك برج» باز مى گويند فروتن اين طور است. اين برمى گردد به حافظه تماشاگر و حافظه قبلى درازمدت ديگران كه تداخل مى كند با تصوير جديدى كه از فروتن مى بيند كه حالا بخواهند آن باورها را تغيير دهند.
•حالا آن مثالى كه زدم اگر پيش بيايد چه مى كنيد؟ با نقش مبارزه مى كنيد يا همان طور كه گفتيد خودتان را به نقش مى سپاريد؟
گفتم تا به حال پيش نيامده. فكر مى كنم بازيگر كارش مشخص است؛ بازيگرى. كارگردان هم كارش مشخص است و تا حدودى كارش بازى گرفتن از بازيگر است. هميشه به خودم گفتم بايد كارم را انجام دهم و سعى كنم خودم را به طرز تفكر كارگردان نزديك كنم. اما اگر به دقت اين بازى ها را نگاه كنيد هر كدام در قالب جداگانه اى اجرا شده اند.
•در همان سالى كه تصميم گرفتيد تجربه هاى جديدى داشته باشيد بازى در تئاتر را پذيرفتيد. اين تجربه چه جايگاهى در بازيگرى شما داشت؟
هميشه خودم را به عنوان يك دانش آموز شناختم كه مى خواهد تجربه هاى جديدى پيدا كند. سينماى ما بيشتر پيروى از يكسرى سياست هايى است براى كسب موفقيت كه شما ارتباط و جايگاهتان را حفظ كنيد. ولى راستش را بخواهيد، خودم را در معرض اين خود قرار دادم كه اگر قرار است بيفتم، بيفتم. چه اشكالى دارد. اصلاً لياقتش را دارم كه اينجا باشم يا نه؟ اين سئوال را بارها از خودم مى كردم. دوست داشتم هميشه لياقت جايى كه ايستاده ام را داشته باشم، مى دانيد! براى همين من خيلى آدم سياستمدارى نبودم اگر انتخاب هاى خوبى هم در زندگى داشتم، توقع و انتظار من براى پذيرفتن يك كار در آن حد بوده است.
•چطور شد با داودنژاد همكارى كرديد و در دو فيلم از ايشان حضور پيدا كرديد؟
داودنژاد جزء كاردان هاى حرفه اى و توانمند سينماى ما است كه كارهاى خوبى ساخته است. «مصائب شيرين» را خيلى دوست داشتم و به همين خاطر مى خواستم با داودنژاد كار كنم. «ملاقات با طوطى» و «هشت پا» تنها فيلم هايى بود كه براى بازى فيلمنامه نداشتم و دوست داشتم به داودنژاد اعتماد كنم. نتيجه ملاقات با طوطى هنوز پخش نشده بود و در جشنواره هم نيامد كه سر كار «هشت پا» رفتم. به هر حال كارگردان آن دو فيلم داودنژاد بود حتى اگر اين دو فيلم بسيار عالى و خوب باشند و كسانى هم اين فيلم ها را دوست داشته باشند اما سينمايى نيست كه من دوستش داشته باشم و بخواهم در آن حضور داشته باشم. ولى اين را هم مى دانم كه خوشحالم پشت سر اين دو فيلمى كه دوست ندارم اسم داودنژاد است و البته از آشنايى و ارتباط با ايشان بسيار خوشبختم. اينكه رفتار ايشان با بازيگر عالى بود و برايم تجربه خوبى بود كه البته نتيجه را دوست نداشتم.
• چطور شد سراغ سينماى كمدى رفتيد؟ قصد ادامه اين نوع سينما را نداشتيد؟
فيلم هاى «مجردها» و «نوك برج» تكليفشان مشخص است. در زمينه طنز خواستم تجربه كنم و نمى توانستم منتظر فيلم هايى باشم كه شايد استانداردهاى بالاترى داشته باشند. اتفاقاً فيلم «آتش بس» خانم ميلانى به من پيشنهاد شد كه در آن موقع سر كار آقاى حسن پور (وقتى همه خواب بودند) بودم كه متاسفانه نتوانستم بروم. فيلم را ديدم و آن را دوست داشتم كه در نوع خودش فيلم خوبى است.
•در اين ميان فيلمى بازى كرديد به نام «برباد رفته» كه خيلى بى سر و صدا اكران شد و رفت. دليل انتخاب چنين فيلمى كه به نظر تاثيرى هم در كارنامه شما نداشت، چه بود؟
آقاى عبداللهى كار اولشان بود. يك فيلمى كه نه تجارى است و نه هنرى. يك فيلم شخصى بود. اگر پشت اين كار كارگردان مطرح ترى بود طبعاً بهتر مى شد. قرار بود يك برش صادقانه از زندگى شخصى يك آدم باشد. احساس كردم كه آن را دوست دارم و وقتى فيلمنامه را خواندم ديدم دوست دارم اين درد را به تصوير بكشم و در به تصوير كشيدنش همكارى كنم. اينكه ۱۱ سال كسى مدير جايى باشد و آنجا را آباد كرده باشد و بعد از كلى كار بگويند خداحافظ.
•چطور قبول كرديد كه در فيلم بازى كنيد؟
قبول كنيد اگر «بر باد رفته» فيلم هنرمندانه اى نيست فيلم تجارى و بى آبرويى هم نيست. يك فيلم شخصى است. براى من اين مهم بود كه فيلم مبتذل نيست و حتى قرار نيست بفروشد و با كشف و شهود و دلم جلو رفتم. گاهى فكر مى كنم اين چيزها را كه در نظر نمى گيرم به من لطمه مى زند. ولى وقتى دلم بگويد جلو مى روم. حتى الان هم از فيلم «بر باد رفته» پشيمان نيستم. از «مجردها» هم همين طور. اين فيلم ها را دوست داشتم كه قبول كردم. تنها جايى كه فكر مى كنم جايم آنجا نبوده و ديگر دوست ندارم اين دسته فيلم ها را كار كنم همان «ملاقات با طوطى» و «هشت پا» است.
•در يك چشم انداز كلى به نظرتان مسيرى كه براى خودتان ترسيم كرده بوديد، رسيده ايد؟ به آن چيزى كه مى خواستيد نزديك شده ايد؟
خدا كند بشود. فقط كارى كه دل، دل كنم را انجام نمى دهم. الان هشت ماه است بيكارم و با تواضع مى گويم ۱۲ فيلمنامه در اين مدت خواندم كه هيچ كدام را دوست نداشتم. يك كارى را دوست دارى و مى روى و كار ديگرى را عاشقانه مى روى. اميدوارم بتوانم عاشقانه كار كنم.
•اگر مشكلاتى باعث شود كه اين فيلم هاى عاشقانه به ضررتان تمام شود آيا باعث نمى شود دوباره به مسير قبلى بازگرديد؟
اين فيلم ها برايم لذت خودش را دارد و هر چقدر كه متضرر شوم گرايشم را عوض نمى كنم. اينكه تهيه كننده ها استنباط اين را ندارند كه فروتن در چه فيلم هايى بازى كرده و به اين توجه مى كنند كه فيلمش فروخته يا نه. حتى اگر اين ضررها را داشته باشد باز هم از اين فيلم ها استقبال مى كنم.
نحوه آشنايى تان با ايرج كريمى چگونه بود؟
فيلم اولش را ديده بودم. او را به عنوان يك منتقد باسواد سينما مى شناختم. دوست داشتم با اين آدم مصاحبت كنم. حرف هايش را بشنوم و بخوانم. به عنوان يك فيلمساز هم برايم احترام ويژه اى داشت در «شب يلدا» يك همكارى داشتيم. در صحنه اى ايرج كريمى از پشت تلفن به عنوان يك دوست با من صحبت مى كرد زمينه آشنايى آنجا شكل گرفت. مى دانستم سبك و سياق كارهايش متفاوت است و جزء فيلمسازانى است كه نوگراست و ايده هاى جديدى براى كارش دارد. همين باعث شد كه فكر كنم دوست دارم با ايشان كار كنم. تا اينكه از كنار هم مى گذريم را ديدم. فيلم را آن موقع نفهميدم. شايد الان دوباره ببينم بفهمم. ولى آن موقع چندان متوجه فيلم نشدم. يك بار كه ديدم گفتم فيلم هاى ايرج كريمى را بايد چند بار ديد.
•چطور فيلمى را كه ديده بوديد متوجه نشديد ولى تصميم گرفتيد در فيلمى از كريمى حضور پيدا كنيد؟
يك لحظه هايى را متوجه مى شدم ولى آخر نفهميدم كه داستان چيست. مى دانيد شايد داستان چندانى هم در فيلم وجود ندارد. متاسفانه «چند تار مو» را نديدم. وقتى فيلمنامه در باغ هاى كندلوس به دستم رسيد گفتم واى قرار است كه با ايرج كريمى كار كنم و حتماً يك قصه اى است كه نمى فهمم. وقتى خواندم قصه خيلى ملموس و شيرين بود. فيلمنامه را دوست داشتم و عاشق سكانس نماز شدم كه البته متاسفانه بخشى از آن در اكران حذف شد.
•بله يكى از زيباترين و احساسى ترين سكانس هاى فيلم است. يعنى متن هم به همين تاثيرگذارى بود؟
باورتان نمى شود، هرچه اين سكانس نماز را مى خواندم بيشتر منقلب مى شدم. هربار كه به اين سكانس فكر مى كردم اين اتفاق مى افتاد و بسيار تحت تاثير آن بودم. كريمى شخصى است كه راحت مى توانى نظراتت را با او در ميان بگذارى و او استقبال مى كند. از اين روحيه اى كه دارد خوشحالم. ما در خطر اين قرار مى گيريم كه اگر چيزى را مى دانيم دوست نداريم چيز ديگرى هم ياد بگيريم. سكانس فينال فيلم جزء سكانس هايى بود كه خودم پيشنهادش را دادم. والس فيلم ايده من بود، كه در واقع با كارگردانى كريمى شكل گرفت و تكميل شد.
•با اين دو بازيگر كه شما بازى متقابل نداشتيد. خانم خزر معصومى به عنوان بازيگر مقابلتان چطور بود؟
خانم معصومى پارتنر خوبى بودند و مشكلى نداشتيم. به نظرم نسبت به كارهاى اوليه شان حضور قابل قبولى داشتند.
•شاعر و نقاش بودن كاوه چه كمكى به شما به جهت نزديكى به اين نقش كرد؟
نقش را زيباتر و ملموس تر كرد. قشنگ تر شد و من بيشتر كاوه را دوست داشتم. بنابراين بيشتر توانستم به آن نزديك شوم. همين، خيلى ساده.
•منظورم اين است كه آيا موقعيت كاوه قرار بوده تاثيرى هم بر نقش داشته باشد. ببينيد كاوه يك هنرمند است ولى نسبت به بقيه بازيگران يك بازى برونگرايانه دارد. در صورتى كه بقيه نقش ها درونى تر از كاوه هستند.
يك مسئله اى است كه بايد به تعريفى از بازى درونى و بازى بيرونى بپردازيم. من با اين تعريف ها كه گاهى غلط عنوان مى شود مشكل دارم. بايد تعريف مان را از اين موضوع مشخص كنيم. ممكن است هر داد و فريادى را به حساب بازى بيرونى بگذاريم. در صورتى كه بازى بيرونى به نظر من بازى اى است كه باور نمى شود. يعنى مثلاً من به شما مى رسم و مى گويم (با صداى بلند و پرانرژى مى گويد): سلام، چطورى! چه كار مى كنى؟ چه خبر؟ مثل يكى از اين بازى هاى تلويزيونى كه شاهدش هستيم. حالا صرف نظر از اينكه آدم درونگرا يا برون نگرايى هستيد. اينكه بعضى حس را در درون شان مى ريزند و بعضى مى توانند بيرون دهند.
• به همين موضوع مى خواستم در بازى هاى شما اشاره كنم. در «به آهستگى» يك فرد عادى كه در پاسخ به مشكلى كه برايش پيش آمده حس اش را در درونش مى ريزد. برعكس اتفاقى كه در «باغ هاى كندلوس» مى افتد.
دقيقاً. به نظر من اتفاقاً بازى اى سخت است كه قرار باشد شما برون گرايى كنيد ولى باورپذير باشد و بازى شما لو نرود. اينكه بازى نكرده باشيد، به نظرم اجراى سختى است. ولى الان همه در سينماى ما عاشق اين بازى هاى ريز و درونى شده اند. خب واقعاً خيلى كار سختى نيست. مى شود با يك حركت سرد و با يك گوشه چشمى گاهى اين چيزها را به وجود آورد. من منكر ظرافت هاى بازيگرى نمى شوم. آن شكل بازيگرى را هم به همين اندازه كه انجام مى دهم مى دانم. مثلاً در همين «به آهستگى» كه شما اشاره كرديد اين طور بود. ولى مى خواهم بگويم كمتر بازيگرى در «زير پوست شهر» ممكن است تصميم بگيرد با آن عروسك آن اداها را دربياورد. ممكن است بازى بيرونى به نظر برسد ولى جسارت مى خواهد و بقيه از آن مى ترسند. اين رها شدن ممكن است براى بازيگر خطر به وجود بياورد. كاوه اين طور نوشته شده بود. وقتى شخصيت كاوه اين طور نوشته شده من نمى توانم كار ديگرى انجام دهم. كاوه يك آدم فوق العاده عاشق است كه آن را ابراز مى كند، پر از زندگى است. انكارهايش را هم ابراز مى كند، نمى تواند در درونش بريزد و غصه بخورد كه زنم مريض است. وقتى ديالوگ به اين صورت براى نماز نوشته شده بايد به قشنگ ترين شكل اجرا شود. مى دانيد! نبايد آنجا خيلى آرام بروم و بگويم كه اين عدالت نيست... اين نوع بازى درونى نيست.
•و حرف آخر؟
من فيلم هاى متفاوت و ارزشمند را لابه لاى «مجردها» و «نوك برج» كار كردم كه آنها اكران شدند و رفتند. اينكه تا امروز يكسرى از فيلم ها هنوز اكران نشده اند اما من براى بازى در اين فيلم ها يك باره تصميم نگرفتم. فقط مى توانم بگويم برايم دعا كنيد كه با عشق فيلم هايم را انتخاب كنم.(خنده

سه شنبه,28 شهریور 1385 - 16:12:34

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

در هنگام باركردن آيتمها خطايي رخ داد
فاضل ترکمن
پنجشنبه 4 آبان 1385 - 9:25
1
موافقم مخالفم
 
نامه

دمتان گرم ...من خیلی عشق فروتن هستم . خیلی دوست دارم یکبار ایشان را از نزدیک ببینم . بازییشان حرف ندارد . شب یلدا _ به آهستگی _ قرمز _ زیر ÷وست شهر همه و همه تک است .....بلکه یک کمی این گلزار و را دان یاد بگیرند ........

فاضل ترکمن ؟ عضو هیهات تحریریه گل آقا

پیمان
پنجشنبه 21 دي 1385 - 16:27
4
موافقم مخالفم
 
فقط قروتن

عالی بود بهترین بازیگر حال حاضر ایران محمد رضا فروتن است تمام بازیگرای درپیتی مثله گلزار حیایی رادان یاد بگیرند

saeid
سه‌شنبه 26 دي 1385 - 9:30
-7
موافقم مخالفم
 
khosh tippppp

behtarin film bazande albate chon mohamad reza forotan naghshe avalo dare behtarini

یاسر
جمعه 11 خرداد 1386 - 19:4
10
موافقم مخالفم
 
آقای بازیگر

اصلا جایز نسیت فروتن با گلزار و ... مقایسه کرد

ایشان هدفش و شخصیتش در فیلم هایی که بازی کرده نشان داده کاش میشد یک فیلم با استاد پرستوئی هم بازی می کرد البته شاید کرده من ندیدم

roya
پنجشنبه 5 مهر 1386 - 22:16
-2
موافقم مخالفم
 

kare shabe yalda va vaghti hame khab bodan ali bod0 va dar filme be ahestegi besiar sade va rotin bazi kardan ,ba arezoye karhaie khobe badi,shoma,aztarafdaran

zahra
پنجشنبه 3 آبان 1386 - 7:2
0
موافقم مخالفم
 

salam agay forotan beheton tabrik migam shoma honarmand vagei hastid. man fekr mikonam ravanshnasi dar herfaton khili tasir dashte.rasti manam ham reshte shoma bodam va alan moshaveram .

پیمان
جمعه 2 آذر 1386 - 9:54
6
موافقم مخالفم
 

شب یلدا/قرمز/زیر پوست شهر/به آهستگی/مرسدس و...

فروتن تو اسطوره ای

علی
شنبه 17 فروردين 1387 - 16:44
-9
موافقم مخالفم
 

سلام.

محمد رضا فروتن علاوه بر اینکه بازیگر خوبیه یک انسان با اخاق و بدون حاشیه هم است.

در فیلم ( مرسدس ) یک جوان با معرفت و رفیق دوست که حاظره حتی مرسدس بنز ارباب خودش رو به خاطر رفیق هایش اتش بزنه.

در (قرمز ) یک عاشق که میتونه هر لحظه جنون خودش رو نشون بده.

در ( متولد ماه مهر) کسی که واقعا در جبهه جنگیده بود اما نمیخواست از این راه سوء استفاده کنه و در یکی از دیالوگهای فیلم هم گفت (شناسنامه من از اول جنگ سوخت )

در ( زیر سوست شهر ) که با شوخی ها و لاش هایی که برای خانواده انجام میداد ولی خودش رو به هیج جا نرسید.

در ( شب یلدا ) که تمام رنج های یک شوهر و پدر رو به نمایش گذاشت.

elnaz
جمعه 26 مهر 1387 - 20:32
-4
موافقم مخالفم
 

forootan eshghe mane man vaghan az har lahaz ghaboleshdaram guyandegish bazish fogholadast

elnaz
جمعه 26 مهر 1387 - 20:34
3
موافقم مخالفم
 

dost daram faghat bahash 1 bghahve bokhoram va bahash harf bezanam man barash arezoy movafaghiat daram

هادی عباسی
يکشنبه 10 آذر 1387 - 5:25
2
موافقم مخالفم
 

واقعا خیلی حال کردم.اخرین فیلمشون رو رفتم دیدم.فیلم کنعان فیلم جالبی بود هم از نظر محتوا هم از نظر بازی بازیگران.توی این فیلم همه خوب بودن.

raha
پنجشنبه 26 دي 1387 - 5:23
-6
موافقم مخالفم
 
گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

محمدرضا فروتن تو فوق العاده ای هرکدام از فیلمهای تورو شاید بیش از 10 بار دیدم و هردفعه که می بینم برایم تازگی دارند.نمی توانم از تو حرف بزنم.چون هیچ حرفی توانایی تو رو توصیف نخواهد کرد.حتی اگر یک روز به مرگم باقی باشد تورا ازنزدیک خواهم دید.

ROYA

گلناز
چهارشنبه 9 بهمن 1387 - 10:31
-7
موافقم مخالفم
 
گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

سلام و خسته نباشيد خدمت شما و اقاي فروتن عزيز:

من از بازي شما خيلي خوشم مياد اشائاللاه هميشه موفق و سربلند باشيد

سايه
دوشنبه 19 اسفند 1387 - 10:19
-5
موافقم مخالفم
 
گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

به نظر من آقاي محمدرضا فروتن بهترين بازيگر سينما است و من واقعاً فيلم هاي ايشان را تحسين مي كنم و فقط براي ديدن فيلم هاي اين هنرمند ارزشمند به سينما مي روم.

(اگر هم فيلمي خيلي جذبم نكنه ايراد از بازي بدون نقص آقاي فروتن نيست ايراد از فيلم نامه و به طور كلي موضوع فيلم است.)

اميدوارم كه اين meil را آقاي فروتن هم بخوانند و چقدر هيجان انگيز مي شود اگر ايشان هم براي من ايميل بفرستند.

با تشكر

سايه

آیدین جاهدی
جمعه 8 خرداد 1388 - 0:56
14
موافقم مخالفم
 
گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

محمد رضا فروتن= بغز شیرین و دوست داشتنی سینمای ایران،نقاشی زیبایی شناس که تصاویر رویایی بسیار و ماندگاری را بر پیکره بوم خاموش سینمای ایران کشیده است، عاشقی دلباخته که راز نهان نقشهایش را در قلب و ذهن دوستدارانش تزریق می کند،نگاهی آگاه و گشوده به دنیای بازیگری نه به معنای تظاهر بل به تماشای عمیق احساس ذاتی انسانی، میزبانی خوش نواز که مهمانان را به ضیافت تصویر و صدای طنین اندازش دعوت می کند. با آرزوی لحظاتی فانتزی و دریایی برای محمد رضا فروتن نازنین آیدین

حجت فروتن
دوشنبه 18 خرداد 1388 - 0:39
1
موافقم مخالفم
 
گفت وگو با محمدرضا فروتن : براى ستاره شدن وارد سينما نشدم

من با آقای فروتن از نزدیک صحبت کردم و اینو واسه طرفداراش مینویسم :خوی و خصلت و قلب واقعی محمدرضا فروتن و اونچه که تو قلبش میگذره هم مثل فیلمها و بازیهاش دوست داشتنی و قابل ستایشه. منم براش آرزوی موفقیت میکنم

ایمان
دوشنبه 9 آذر 1388 - 20:31
2
موافقم مخالفم
 

Dorood/

man filmai ke aghaye foroutan bazi mikonano bedoone tavajjoh be mozoe dgei miram mibinam chun motmaennam azinke ishun ye naghsho hesab shode entekhab mikonan va hameye janbeharo dar nazar migiran...omidvaram forsati pish biad betunam yebar ba ishun az nazdik didari dashte bashim...

PARISA
پنجشنبه 25 شهريور 1389 - 13:11
2
موافقم مخالفم
 
tabrik

MIKHASTAM BEHET TABRIK BEGAM

نادیا
يکشنبه 17 بهمن 1389 - 9:13
1
موافقم مخالفم
 

چقدر این مرد عالیه واقعا فروتنه .بازیهاشو خیلی دوست دارم .هیچ وقت حاشیه نداشته. بسیار مودب خوش اخلاق و مهربونه.خوشحالم که فیلم مزخرف بازی نکرده

سعید
يکشنبه 3 مهر 1390 - 23:28
-1
موافقم مخالفم
 

سلام اقای فروتن من واقعا عاشق بازی کردن شما هستم ارزو دارم یه روز شما رو از نزدیک ببینم برای شما ارزوی موفقیت میکنم


جمعه 13 آبان 1390 - 9:32
-1
موافقم مخالفم
 

فروتن دست نیافتنی!!!

بازیگری برای تمام فصول

TARA
يکشنبه 15 آبان 1390 - 16:39
4
موافقم مخالفم
 
نظر

یک بازیگر باوقار و متین!

TARA
يکشنبه 15 آبان 1390 - 16:39
4
موافقم مخالفم
 
نظر

یک بازیگر باوقار و متین!

mohammad safizadeh
پنجشنبه 1 دي 1390 - 23:48
1
موافقم مخالفم
 
عاشق فروتن م

سلام محمدرضافروتن عزیز

خیلی دوست دارم

به خدابیشتراز20 بارفیلم کنعان رودیدم

محمد
شنبه 20 اسفند 1390 - 11:10
-1
موافقم مخالفم
 

آقای محمد رضا فروتن هم بازیگر خوبی هستید و هم صدای خوبی دارید و روانشناس بالینی خوبی هستیدو انشا.الله برنامه روانشناسی تان راه می افتد.

حامدحسینی
دوشنبه 8 خرداد 1391 - 7:56
0
موافقم مخالفم
 

فروتن عزیز غیرازصدا وبازی خوبش درقرمزو2زن و وقتی همه خواب بودندانسانباشخصیتی هستند وارزوماینه که ایشون روازنزدیک ببینم وحرف بزنیم باهم

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���