Print

مرد مرده ای که یه جورایی خارج می زد (نگاهي به فيلم تنها دوبار زندگي مي كنيم)

سينماي ما - خسرو خسروپرويز: 1.شروع فیلم مردی را می بینیم که در کوهپایه ای پوشیده از برف آدرسی را می پرسد. کسی جواب می دهد که"راه بسته است" و تنها یک راه صعب العبور از دل کوه وجود دارد که پیمودن آن احتمال زنده ماندن کمی دارد.
2.سیامک در آستانه چهل سالگی به دلیل مشکلات جسمانی دیگر قادر به کار کردن نیست. تنها دلیلی که می توانست به کمک آن به چیزهای بد زندگی فکر نکند. حالا تصمیم گرفته فقط هشت روز زنده باشد و تمام کارهایی که می خواسته و نکرده ،حرفهایی که مانده و نزده،ایده آلها وفعالیتهای سیاسی که در دوران دانشجویی داشته و به آن نرسیده را جبران کند. تمام حسرتهای کوچکی که طی سالیان به حسرتهای بزرگی تبدیل شدند.
3.شاهزاده ای از یک جزیره دور یکی از گوی های فروانروایی سرزمین شان را به سیامک می دهد. یک شاهزاده اصلی و یک شاهزاده تقلبی.اینکه هر دو در یک روز ابری با هم به آفتاب فکر می کنند و آفتاب می تابد.تابلویی کامل می شود.زندگی به پایان رفته در مسیر سخت اش جریان می یابد و در انتها خورشید می تابد.
4."تنها دو بار زندگی می کنیم" نه تنها پدیده امسال جشنواره بود که یکی از بهترین محصولات سینمای ایران در سالهای اخیر است. صحبت هاي مفصل‌تر باشد براي زمان اكران فيلم.


Print
منبع خبر : سينماي ما
شنبه,20 بهمن 1386 - 16:2:59