Print

هنگامه قاضیانی

 نشست نقد و بررسي فيلم «به‌همين سادگي» با حضور «سيدرضا ميركريمي»(كارگردان، تدوين‌گر و يكي از نويسندگان)، هنگامه قاضياني و مهران كاشاني (بازيگران) در خبرگزاري فارس برگزار شد.
بنا بر اين گزارش، در اين نشست، «هنگامه قاضياني» برنده جايزه سيمرغ‌بلورين بهترين بازيگر زن نقش اول در بيست و ششمين جشنواره فيلم فجر، به عنوان بازيگري كه در آمريكا، تحصيل كرده، گفت: در تمام جوامع حتي در جامعه به ظاهر پيشرفته‌اي مثل آمريكا، باز هم بحث آسيب‌پذيري راجع به زنان را داريم، يعني حتي در فيلم‌هايي ديده مي‌شود كه آسيب‌ها متوجه خانم‌ها است. حال اگر آنها اين مسائل را نشان نمي‌دهند، براي اين است كه سياست‌شان اينگونه است.
وي افزود: امروز حساسيت‌ها كمياب و ناياب شده و اين خطر بسيار بزرگي براي جامعه بشري است. ما نبايد زن ايراني را با زن آمريكايي مقايسه كنيم. تازه برخي از ما، چه شناختي از زن آمريكايي داريم كه اينقدر با شجاعت راجع به اينكه زن‌هاي اروپا و آمريكا به همه‌جا رسيده‌اند و زن ايراني به هيچ جا نرسيده است، صحبت مي‌كنيم؟ آنها به كجا رسيده‌اند؟ آيا همه جوامع در طول تاريخ همسان با هم قدم برداشته‌اند؟

* نمي‌توانيم بگوييم كه «به همين سادگي» فيلمي زن سالار يا مردسالار است
هنگامه قاضياني افزود: ما كشوري در حال توسعه هستيم و چهره‌اي كه از زنان‌مان نشان مي‌دهيم، تؤام با حقيقت است ولي گاه با نگاهي يك بعدي همراه است و من منتظر فيلمي ايراني هستم كه آسيب‌پذيري مردهاي‌مان را هم نشان بدهد. شايد اگر ما اين تصوير را از مرد آسيب‌پذير جامعه (كه رو به افزايش است) نشان دهيم، منجر شود به اين كه كمتر روي مقوله زنان در سينماي ايران تمركز كنيم. ممكن است درصد آسيب‌پذيري زنان در جامعه ما زيادتر از مردان باشد اما مردهاي امروز نيز آسيب‌پذير شده‌اند. از سوي ديگر، آسيب‌پذيري زن ايراني برمي‌گردد به اينكه هنوز جايگاهش را در جامعه پيدا نكرده است و فكر مي‌كنم بعضي از خانم‌ها به خاطر اشتباه رفتن راه پيشرفت، به‌جاي اينكه بستر را فراهم كنند ما را بيشتر به عقب برمي‌گردانند.
قاضياني گفت: نمي‌توانيم بگوييم كه «به همين سادگي» فيلمي زن سالار يا مردسالار است، چون هيچ نشانه‌اي از اين دو موقعيت در فيلم نيست. سايه مردسالاري شايد در پيشينه طاهره بوده باشد كه به آن عادت كرده است، ولي در خانه شوهرش چنين چيزي را تجربه نكرده است. اين نكته هم به تازگي در ذهن من شكل گرفته كه چارچوبي كه طاهره خودش را در آن محصور كرده شايد، هيچ ربطي به امير نداشته است، اين محدوديت را طاهره در مقابل امنيت بيشتر مي‌طلبد. به اين علت كه طاهره كلاس ورزش، شعر و موسيقي مي‌رود و كلاس نقاشي رفته است. او كارت عابر بانك دارد، به‌راحتي مي‌تواند بيرون برود بدون اينكه بخواهد اجازه‌اي از همسرش بگيرد. چون من زناني را مي‌بينم كه براي بيرون رفتن از خانه به همسرشان بايد اطلاع بدهند و اين اتفاق در نسل به‌ظاهر مدرن امروز هم رخ مي‌دهد. وقتي زني با همسري مردسالار زندگي مي‌كند، در كنش‌هاي او اين وضعيت ديده مي‌شود. اما در هيچ كجاي فيلم «به همين سادگي» نمي‌بينيم كه پس از ورود امير به خانه، طاهره خموده‌تر يا شكننده‌تر شده باشد. اگر نگاه كنيم نوع راه رفتن، نگاه كردن و حرف زدن او نشانه‌اي اين است كه علي‌رغم اينكه تسلطي روي شوهرش ندارد ولي شوهرش هم روي او تسلطي ندارد.
وي ادامه داد: آنها در كنار هم شام مي‌خورند، صحبت مي‌كنند، طاهره جلوي در كت‌ امير را مي‌گيرد ولي راحت نبودن طاهره در مقابل شوهرش به خاطر آن مقطع زماني بخصوص است. در «به همين سادگي» فقط همان صبح تا شب طاهره ديده مي‌شود كه نمي‌توان تعميم‌اش داد كه همه شب‌ها و تمام روزهاي طاهره به همان شكل شب ترديد طاهره است. همه ما آدم‌ها روزهايي را داريم كه بدون هيچ دليلي حالمان خوب نيست، انگار كه تمام دنيا را باردار هستيم. گويي كه درد زايمان دنيا را داريم. اين براي همه آدم‌ها از يك سن به بعد خيلي جدي‌تر مي‌شود. خصوصا زناني كه بحران سن 35 سالگي به بالا را مي‌گذرانند.
قاضياني گفت: طاهره آن روز مود خاص خودش را دارد و من قرار بود در 60 روز، يك حالت روحي را بازي كنم كه فقط متعلق به يك روز است و بايد براي تماشاچي قابل‌باور باشد. اين يك روز واقعا جان من را گرفت، به اين خاطر كه هر كس يك روز را به اين حال سپري مي‌كند و كاملا در كلافگي سر مي‌كند، چه برسد به اينكه دو ماه در اين حال باشي.
وي ادامه داد: ما در «به همين سادگي» با يك مود مواجه هستيم و اين مود و وضعيت حاصل هزار مسئله و دليل است، مثلا امير وارد مي‌شود و بوي عطر طاهره را متوجه نمي‌شود و فكر مي‌كند بوي بادمجان است. ولي من فكر مي‌كنم خب شايد بوي بادمجان بر بوي عطر غالب بوده باشد... راستش اگر من به شما بگويم چند بار ديگر فيلم را ببينيد، پولي در جيب من نمي‌رود، من دستمزدم را گرفته‌ام و كارم را كرده‌ام، اما واقعيت اين است كه من فيلم «به‌همين سادگي» را در بار چهارم فهميديم.

* «به‌همين سادگي» بيشتر به درون آدمي مي‌پردازد تا حوادث بيرون
«قاضياني»گفت: «به‌همين سادگي» فيلم ايجاز است و به درون آدمي مي‌پردازد تا حوادث اطرافش. فيلم بيشتر به جزئيات تكيه دارد و اوج و فرود دراماتيك ندارد. امير وقتي به خانه وارد مي‌شود، سلام مي‌كند. خيلي گرم به عنوان يك تماشاگر هوشمند، نشانه‌هايي مي‌يابيم كه مشخص مي‌كند امير، شخصيتي مردسالار نيست. وقتي نقشه‌ها مي‌ريزد، خودش ‌آنها را جمع مي‌كند، در مورد جنگ عراق با زنش صحبت مي‌كند و مشاركت براي همسرش به‌وجود مي‌آورد، ولي مثل اينكه طاهره نمي‌خواهد امشب در اين معاشرت شركت كند و جوابي نمي‌دهد. امير شامش را به زور مي‌خورد، در حالي كه مي‌‌توانست مثل خيلي از مردها بهانه بياورد و شام نخورد.
وي در بخش ديگري از اين نشست گفت: من نمي‌توانم فرقي بن بازي در تئاتر و سينما قائل شوم. بخصوص در مورد تئاتر يك نفره. در سينما با لنز ارتباط داريد و ترس از خطاهايي داريد كه ممكن است انجام دهيد و ظرافت‌هايي كه بايد به كار ببريد، ولي در روي صحنه چون كات و برداشت نداريد، درصد خطاي ما بايد كمتر باشد و مي‌دانيد كه هرگز نبايد اشتباه كنيد چون ازتكاب آن اشتباهات بسيار خطرناك است. اگر يك ديالوگ را كم و بيش بگوييد، ريتم كار از بين مي‌رود.
قاضياني گفت: در سينما، هراس من از دوربين، كمتر از صحنه نمايش نيست اما قبول ندارم كه صحنه آسان‌تر و سهل‌تر از دوربين است. در سينما يك دوربين است ولي در تئاتر يك جمعيت روبروي شما هستند.

* در «به‌همين سادگي» حتي بغض‌هاي طاهره تعريف دارد
هنگامه قاضياني درمورد حضورش در «به همين سادگي» گفت: از ابتداي كار مي‌دانستم كه با امري خطير روبرو هستم. اين كه درآوردن نقش طاهره بسيار سخت است و راه من، راهي مخوفي است. اما همه چيز از ابتدا با مديريت كامل صورت گرفت و محيط كار خيلي به من كمك كرد. پيش درآمد كار خيلي عالي بود، محيط، محيط امن و محترمي بود و رعايت آن چيزهايي كه براي من حداقل به عنوان يك زن مهم بود، در اين كار مثالزدني بود.
وي در تشريح بيشتر شخصيت خود، اظهار داشت: من براي طاهره يك راه رفتن خاص را در نظر گرفتم، به خودم گفتم الان اينگونه راه مي‌روي پس بايد تا آخر اين 60 روز همين گونه راه بروي. من براي طاهره يك نگاه خاص ساختم و آهنگي را براي صدايش انتخاب كردم.
قاضياني گفت: همه با طاهره درد دل مي‌كنند و حرف مي‌زنند، ولي او ساكت است. نه به اين دليل كه آدم رازداري است، چون رازهايش برايش مقدس هستند. اين اشاره در فيلم وجود دارد؛ ابتداي فيلم كه مي‌بينيم در پشت بام، طاهره آرام شعري را زمزمه مي‌كند. امثال طاهره، زنان آبروداري هستند و وقتي ناراحت‌اند، به مادرشان نمي‌گويند و فكر مي‌كنند چرا مادرم را ناراحت كنم؟ طاهره به زبان كودكانه براي پسرش درددل مي‌كند و در ميانه بازي، مي‌گويد: واي واي، صداي زودپزم درآمد... اين خود نشانه خيلي مهمي است كه در زمان ساخت فيلم، آقاي ميركريمي تاكيد كردند كه حتما زودپز استفاده شود كه مفهوم خيلي مهمي هم دارد. زودپز سوت مي‌زند و تا زماني كه درش را باز نكنيد، غذا را بيرون نمي‌ريزد. در «به‌همين سادگي» حتي بغض‌هاي طاهره تعريف دارد و به عنوان يك بازيگر سعي كردم هر كدام از اين بغض‌ها را براي تماشاگر اجرا كنم.


Print
منبع خبر : فارس
شنبه,31 فروردین 1387 - 17:36:23