Print

چيسنا يثربي خطاب به ابراهيم حاتمي‌كيا: «اين روزها مدام چهره تان خشمگين است و ادبيات‌تان هم تغيير کرده است»

سينماي ما- در حالي که اين روزها تهيه کننده فيلم هاي حاتمي کيا مدام از انتخاب دوباره ستاره ها براي بازي در فيلم جديد اين کارگردان و پيش توليد فيلم «قبل از دعوت» سخن مي گويد. حاشيه هاي فيلم قبلي آنها (دعوت) که از ابتداي نمايش فيلم آغاز شده بود، ادامه دارد. حاتمي کيا چندي پيش در يک مصاحبه راديويي اعلام کرد که چيستا يثربي فقط قصه هاي دعوت را نوشته و هيچ فيلمنامه يي توسط او تنظيم نشده است. اين در حالي است که در تيتراژ اين فيلم نام يثربي به عنوان فيلمنامه نويس و به همراه نام ابراهيم حاتمي کيا ذکر شده است. چيستا يثربي شب گذشته با حضور در برنامه راديويي سينما صدا (که حاتمي کيا در قسمت قبلي برنامه در گفت وگو با فرزاد حسني درباره فيلمنامه صحبت کرده بود) حاضر شد و در اين باره توضيح داد. نويسنده نمايشنامه «آخرين پري کوچک دريايي» در گفت وگو با اعتماد مي گويد؛ «من اين برنامه و حرف هاي ايشان را شنيدم. اما ايشان در مقابل اين سوال که پس چرا اسم من در تيتراژ آمده است، جواب قانع کننده يي نداد.» او به قانون نوشتن اسم نويسنده در فيلمنامه اشاره مي کند و مي گويد؛ «اگر من فقط قصه ها را نوشته بودم در تيتراژ نوشته مي شد براساس قصه يي از چيستا يثربي، نه اسم من به عنوان فيلمنامه نويس بيايد.» يثربي به قراردادهايي که زمان نوشتن فيلم «دعوت» با دفتر سينمايي حک فيلم که منتسب به حاتمي کيا و پيرهادي است، اشاره مي کند و در ادامه حرف هايش مي گويد؛ «من نمي گويم آقاي حاتمي کيا هيچ اعمال نظري نداشتند. آقاي حاتمي کيا مثل هر کارگردان ديگري حق داشتند نظراتشان را در فيلمنامه اعمال کنند اما نظراتشان فقط در حد و اندازه تغيير ديالوگ بود، نه تغيير فضا. و فيلمبرداري از روي فيلمنامه يي که من تنظيم کرده بودم، انجام شد.» او دوباره از حرف هاي کارگردانش تعجب مي کند و مي گويد؛ «من نمي دانم چه اتفاقي افتاده که آقاي حاتمي کيا اين طور صحبت مي کنند. مي دانم بخشي از عصبانيت شان به خاطر مصاحبه هاي من با مطبوعات است، اما مطبوعات حاتمي کيا را پيدا نمي کردند. او در دسترس نبود و چون مي خواستند درباره دعوت حرف بزنند آقاي حاتمي کيا آنها را به من ارجاع مي داد. فقط تاکيد داشت که هر مصاحبه را قبل از چاپ چک کنم. اما من چه کار مي توانستم بکنم که دوستان مطبوعاتي اين شرط را اجرا نمي کردند. بسياري از گفت وگوها تلفني با من انجام شد و هر کدام از خبرنگاران برداشت خودشان را از حرف هاي من نوشته اند.» يثربي دوباره به گفت وگوهايش اشاره مي کند و مي گويد؛ «مثلاً در يکي از مصاحبه ها اين طور نوشته شد که من گفته ام زنان بازيگر اين فيلم تجربه سقط جنين داشته اند، در صورتي که من گفته بودم خيلي کيس هايي که به عنوان بيمار به من مراجعه مي کنند، تجربه سقط دارند. اين موضوع خيلي از بازيگران را ناراحت کرده و من همين جا به خاطر اين سو ء تفاهم از همه آنها عذرخواهي مي کنم.» اين نويسنده و کارگردان تئاتر که تا هفته پيش مشغول آماده کردن ورسيون اول قصه «قبل از دعوت» فيلم جديد حاتمي کيا بوده، يکباره با دريافت اس ام اسي از سوي اين کارگردان متوجه مي شود که همکاري اش با حاتمي کيا منتفي است؛ «آقاي حاتمي کيا دو روز قبل از حضور در برنامه راديو به من اس ام اس زدند و گفتند که از ساختن فيلم منصرف شدم. لطفاً طرح را جايي اعلام نکنيد.» او از چند وقت بعد از پايان فيلمبرداري «دعوت» اعلام کرده بود قرار است اتفاقات پشت صحنه فيلم را به صورت کتاب چاپ کند. اين صحبت هاي يثربي که روي خروجي خبرگزاري ها قرار گرفته بود در برنامه سينما صداي راديو گفتگو مورد انتقاد پيرهادي تهيه کننده «دعوت» قرار گرفت. محمد پيرهادي در همان برنامه در اين باره چنين گفت؛ «به نظرم درست نيست اتفاقات شخصي بازيگران و پشت صحنه فيلم و حريم خصوصي افراد به شکل کتاب چاپ شود. من با مسوولان ارشاد صحبت کرده ام و تا شرح موضوع، اين کتاب مجوز نمي گيرد.»يثربي در پاسخ به پيرهادي با اشاره به داشتن مجوز اين کتاب مي گويد؛ «احتمالاً اشتباه اين موضوع را متوجه شده اند. کتاب من قصه نويسنده يي ميانسال است که در 39سالگي تصميم مي گيرد قصه يک سال از زندگي اش را که همزمان با بلوغ دخترش است، بنويسد. او هشت ماه از اين يک سال را در پشت صحنه يک فيلم مي گذراند که در اين قسمت بخش هايي از پشت صحنه دعوت به صورت کلاژشده و تغييريافته آمده است.»او مي گويد؛ «من سال هاست که به عنوان نويسنده با وزارت ارشاد همکاري مي کنم و قوانين اش را به خوبي مي دانم. حتي گاهي اوقات اين وزارتخانه از من به عنوان بررس استفاده کرد. من مي دانم که اگر در ابتداي کتاب بنويسم هرگونه شباهت تصادفي است و از اسامي مستعار استفاده کنم، هيچ مشکلي براي چاپ ندارم.» او به نامي که براي کتابش انتخاب کرده، اشاره مي کند و مي گويد؛ «اسم اين کتاب جمعه ها از عشق مي ميرند» است. اما چون نمي خواستم براي گرفتن مجوزش مشکلي به وجود بيايد دو ماه پيش با نام «اسرار انجمن ارواح» برايش مجوز گرفتم. او در پايان مي گويد؛ «خيلي ها دل شان مي خواست ارتباط کاري من با حاتمي کيا خراب شود. آنها موفق شدند اما من هنوز هم هيچ احساس منفي نسبت به او ندارم. شما ابراهيم حاتمي کياي کارگردان هستيد و من يثربي نويسنده. اما نمي دانم چطور اين روزها مدام چهره تان خشمگين است. ادبيات تان تغيير کرده. چند جا خواندم که گفته ايد به کوري چشم منتقدان کور يا ديکتاتورهاي مهربان. با اين حال هنوز هم برايتان احترام قائلم. من نويسنده هستم. براي شما ننويسم براي ديگري مي نويسم. اصلاً براي خودم مي نويسم. براي پسر و دختر شما مي نويسم که متن هاي من را بيشتر از شما خوانده بودند.» تماس هاي ما براي گفت وگو با ابراهيم حاتمي کيا و محمد پيرهادي بي نتيجه ماند.روزنامه «اعتماد» و سايت سينماي ما كه اين گزارش را نقل كرده، آمادگي درج پاسخ از سوي کارگردان و تهيه کننده اين فيلم را دارد.


Print
منبع خبر : اعتماد
یكشنبه,26 آبان 1387 - 15:26:11