جمعه ۰۳ بهمن ۱۳۹۳ - 2015 January 23
آخرین اخبار
کد خبر: ۱۵۲۴۳
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
بعد از توقیف "سرزمین کهن"،این بار کمال تبریزی به شبکه خانگی پناه برده است
در سریال «ابله» همه عوامل، منهای برخی از بازیگران تقریبا دست‌اندر‌کار «سرزمین کهن» هستند. تلویزیون برای ما مشکلات مالی به‌وجود آورد و آقای مسعود تهیه‌کننده از راهی سعی کرد ضرر مالی آنها را جبران کند و بار دیگر با همان تیم دورهم جمع شدیم. قطعا من هم ...

بهناز شیربانی_ کمال تبریزی قدم به شبکه نمایش خانگی گذاشت. این خبر بعد از توقف سریال «سرزمین کهن» و فشارهایی که به تبریزی بابت اصلاحات فیلم وارد شد، بسیاری را غافلگیر کرد. تبریزی سراغ مدیومی رفته که تا پیش از این، تجربه‌اش نکرده بود؛ مدیومی که تا به امروز سریال‌سازی مثل او را با محدودیت‌های زیادی مواجه کرده و همانند فیلم‌های سینمایی‌اش مجبور شد در مجموعه‌های تلویزیونی‌اش نیز دست به اصلاح و سانسور بزند. هرچند که تبریزی اتفاقات حاشیه‌ای «سرزمین کهن»را در جذب شدنش به شبکه نمایش‌خانگی بی‌تاثیر نمی‌داند اما او برای تجربه‌کردن شبکه نمایش خانگی آمده است و قطعا بازتاب‌های این مجموعه می‌تواند در ادامه روند کاری‌اش تاثیر‌گذار باشد. او در گفت‌وگو با «شرق» از شرایط تلویزیون گله کرد و اینکه شاید رسانه ملی در یک‌عرصه رقابت بیشتر به خودش بیاید و متوجه کاستی‌هایش بشود و البته صحبت‌هایمان از مجموعه «ابله» شروع شد.

حضور شما در شبکه نمایش خانگی در ابتدا کمی غافلگیر‌کننده بود، هرچند با توضیحاتی که در افتتاحیه رسمی سریال مطرح کردید، به نظر می‌رسد تجربه این عرصه برای شما از سر کنجکاوی است، اما قطعا نمی‌توان اتفاقاتی را که طی یک‌سال گذشته برای شما در تلویزیون افتاد هم نادیده گرفت. این تغییر رویکرد آیا بیشتر منوط به برخورد تلویزیون با شما نبود؟
به‌نوعی می‌توان گفت هر دومورد برای آمدن به سمت مدیوم شبکه نمایش خانگی وجود داشت. وجه اول قطعا کنجکاوی و انجام یک تجربه جدید بود. طبعا محدودیت‌ها و مخاطبان این مدیوم با تلویزیون متفاوت است. کسانی که مخاطب شبکه نمایش خانگی هستند، فرم دیگری از سریال‌دیدن را آموخته‌اند و به‌عنوان تولید‌کننده اثر می‌‌توان از طریق راه‌هایی بازخورد آنها را دید و به‌هر‌حال برای من هم تجربه‌ای بود که دوست داشتم انجامش بدهم و شاید اتفاقی است که یک‌بار در کارنامه‌ام رخ بدهد و اینکه بعدها چه خواهد شد را نمی‌دانم. وجه دوم تمایل من به‌سمت مدیوم شبکه نمایش خانگی طبعا مشکلاتی بود که برای «سرزمین‌کهن» اتفاق افتاد. در سریال «ابله» همه عوامل، منهای برخی از بازیگران تقریبا دست‌اندر‌کار «سرزمین کهن» هستند. تلویزیون برای ما مشکلات مالی به‌وجود آورد و آقای مسعود تهیه‌کننده از راهی سعی کرد ضرر مالی آنها را جبران کند و بار دیگر با همان تیم دورهم جمع شدیم. قطعا من هم از پیشنهادش بابت کارگردانی سریال استقبال کردم.


به‌‌هر‌حال در تمام این سال‌ها نام شما به اتفاقی مثل سانسور هم گره خورده است؛ از توقیف برخی فیلم‌هایتان مثل «خیابان‌های آرام» و «پاداش» تا سریال‌هایی چون «سرزمین کهن» یا «شهریار» که دچار سانسور شدند و البته فیلم‌های پرفروشی که نام شما را به‌عنوان کارگردان به‌همراه داشت. فکر می‌کنم با این سابقه، حضور کمال تبریزی در مدیوم شبکه نمایش خانگی به اندازه کافی برای مردم هم جذاب هست... .
فکر می‌کنم تنها اسم کافی نیست. در همه عرصه‌ها مثل کارگردانی، بازیگری و... این وجود دارد. محبوبیتی که بازیگران بین مردم دارند اتفاق مهمی است. مردم تصویر آنها را می‌بینند و به آنها نزدیک می‌شوند و همذات‌پنداری می‌کنند. فکر می‌کنم وجه مهم هر اثر نمایشی در درجه اول متن و نوشتار آن است و قصه‌ای که قرار است روایت شود. شتاب و تعلیقی که باید در داستان وجود داشته باشد و به‌روز‌بودنش، که در جذب تماشاگر بسیار مهم است. اینکه سریال وارد حوزه‌هایی نشود که مساله و دغدغه مردم نیست. کار باید به اصطلاح خوش ساخت باشد و البته اجرای درست و مرتبی داشته باشد. مجموعه این عوامل است که دست‌به‌دست هم می‌دهد و یک کار را پرفروش و پرمخاطب می‌کند. از نظر من متن عنصر مهمی است که موارد دیگر در سایه آن قرار می‌گیرند. متن خوب است و در درجه بعد کارگردانی مناسب است که می‌تواند در کنار صرف یک‌هزینه مناسب و لازم یک اثر قابل قبول را به‌وجود آورد که بیننده از دیدن آن اظهار رضایت بکند و احساس مغموم‌بودن نداشته باشد. حس نکند بابت خرید سریال ضرر کرده و به اندازه هزینه‌ای که کرده است، توانسته دریافتی داشته باشد. سرگرمی و جذابیت کار هم اتفاق بسیار مهمی برای تماشاگر است و باید ارزش و احترام مخاطب را حفظ کرد.


اما به‌نظر می‌رسد زمانی نسبتا طولانی لازم است تا تولید آثار باکیفیت بتواند تعریف جدیدی برای شبکه نمایش خانگی ایجاد کند و به‌نوعی ذائقه مخاطبانش را تغییر بدهد، چرا که در این عرصه مدام ‌در‌حال آزمون‌و‌‌خطا هستیم...
متاسفانه سلیقه‌ای که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد بسیار نازل است و طی سال‌های اخیر مسیر خوبی را طی نکرده است. این عرصه می‌تواند با حضور آدم‌هایی که اعتباری در عرصه سینما دارند، تغییر رویه‌ای داشته باشد و نظر بیننده را جلب کنند. باید سعی کنیم به مخاطب نشان بدهیم لزوما سریال‌های شبکه نمایش خانگی کارهای بی‌کیفیتی نیستند و فکر می‌کنم وزارت ارشاد هم تلاشش را می‌کند که چنین اتفاقی را به سرانجام برساند و روز‌‌به‌روز کارگردان‌های مهم‌تر و معتبر‌تری را بخواهند که به این عرصه وارد شوند. خوشحالم که کارگردان‌های خوبی مثل آقایان بیرنگ یا فتحی درحال تهیه سریال برای شبکه نمایش خانگی هستند و این نوید خوبی است. در این میان البته کارهای نازلی به‌لحاظ کیفی هم تولید می‌شود که متاسفانه تا مدتی قبل فضا را به‌‌شدت در اختیار خودش گرفته بود و اگر بتوانیم عرصه‌ای ایجاد کنیم که قشر مخاطبان شبکه نمایش خانگی تغییر کنند و به‌سمت مخاطبانی برود که با دقت و حوصله بیشتری آثار را می‌بینند، اتفاق بسیار خوبی است؛ مخاطبانی که به هنر و سینما و عرصه نمایش اهمیت می‌دهند و با این رفتار می‌توانیم ذائقه مخاطب را تغییر بدهیم و از سمت دیگر افراد صاحب‌فکر سریال‌هایی تهیه کنند که ارزش دیده‌شدن داشته باشند. به نظر من نیاز است که در عرصه شبکه نمایش خانگی کار جدی‌تری انجام بدهیم تا تاثیر فرهنگی مطلوبی داشته باشد. این مهم‌ترین نکته‌ای است که می‌تواند اتفاق بیفتد. در یک تقسیم‌بندی می‌توان مخاطبان را به دسته‌های مختلفی از جمله مخاطب تلویزیون، مخاطب شبکه نمایش خانگی و مخاطب سینما یا تئاتر تقسیم کرد. مخاطبان حوزه تئاتر قطعا مخاطبان روشنفکر‌تری هستند. سینما، مجموعه‌ای از مخاطبان را شامل می‌شود و متاسفانه به دلایلی که پیش از این گفتم مخاطب شبکه نمایش خانگی در رنج پایین‌تری از این دسته‌بندی قرار می‌گیرد و هنوز نتوانسته است خودش را به سطح قابل قبولی برساند. همان‌طور که می‌دانید در سال‌های اخیر در زمینه سریال‌سازی در تمام دنیا اتفاقات خوبی افتاده و اینگونه سریال‌سازی امر متداولی شده است. حتی می‌توانید سریال‌هایی ببینید که از نظر قد و قواره یا ساخت قوی‌تر از یک اثر سینمایی است و برخی سریال‌ها موجی ایجاد کرده که حیرت‌آور است. سریال‌هایی که فکر می‌کنم موج آن از سریالی مثل «لاست» آغاز شد و به ترتیب سریال‌های دیگر که مردم به‌طور جدی پیگیر آن هستند. پس ما هم نیازمند تحولی در ساخت سریال‌های شبکه نمایش خانگی هستیم و حتی می‌توانیم جشنواره‌ای مخصوص به آن برگزار کنیم و وجه هنری این مدیوم را پررنگ‌تر کنیم.
در این سال‌ها تلویزیون بسیاری از کارگردان‌های خوبش را از دست داد. در سال‌های اخیر افت کیفی زیادی در سریال‌سازی شاهد بودیم و بخشی از کارگردان‌های خوب رسانه ملی به سمت شبکه نمایش خانگی آمده‌اند. قطعا این اتفاق یک فرصت و یک تهدید برای رسانه ملی محسوب می‌شود که به‌نظر می‌رسد رفته‌رفته با این اتفاق وزنه شبکه نمایش خانگی سنگین‌تر از تلویزیون خواهد شد.
فکر می‌کنم وجود تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بیش از هرچیز یک عرصه رقابت محسوب می‌شود. این اتفاق باعث می‌شود تلویزیون مقداری از این خواب بیدار شود و فکر کند به اینکه، در عرصه شبکه نمایش خانگی اتفاقات جدیدی می‌افتد و به‌تدریج یک‌جور سلیقه برای مردم به‌وجود می‌آورد. بنابراین طرز تلقی بیننده و نوع سلیقه‌ای که مرور در شبکه نمایش خانگی پیدا خواهد کرد، باعث خواهد شد مخاطب تلویزیون را رها کند و رسانه ملی بیش‌از‌پیش مخاطبش را از دست بدهد. در حال حاضر تصور اولیه این است که تلویزیون مخاطب خودش را دارد و این دومدیوم هیچ ارتباطی با هم ندارند. ولی من فکر می‌کنم موجی که این سریال‌ها ایجاد می‌کنند، کم‌کم سلیقه و پسند تماشاگر را به سمتی دیگر هدایت می‌کند و تلویزیونی که سریال‌هایش خموده است و خیلی منطبق با شرایط روز نیست و با مردم فاصله دارد و محدودیت‌هایش بیش از گذشته است، مخاطبش را بیش از این از دست دهد. از‌سوی‌دیگر مشکلات مالی نیز از جمله مواردی بود که به گریزان‌شدن هنرمندان از تلویزیون کمک زیادی کرد. در تلویزیون متاسفانه همه به‌سختی کار می‌کنند اما دستمزد واقعی‌شان را دریافت نمی‌کنند و انگار نسیه‌ای است که هیچ‌وقت نقد نمی‌شود و رسانه ملی مدام به همه بدهی دارد، مثلا با اینکه تلویزیون به«سرزمین کهن»بدهکار است، اما در‌حال برنامه‌ریزی برای ساخت پروژه‌های دیگری است و این‌بار بدهی بیشتر هم خواهد شد. بنابراین فکر می‌کنم تا ‌فکری اساسی در این زمینه نشود، شرایط به همین منوال خواهد بود. هرچند شاید بتوان با مدیریت جدید و نگاه تازه‌تر، تلویزیون را به سمت‌و‌سویی دیگر هدایت کرد تا دوباره به دوران اوجش برگردد.


شما امیدوارید؟
فکر می‌کنم آقای پورمحمدی می‌تواند این کار را انجام دهد به شرطی که حمایت لازم از او انجام شود چرا که آقای پور‌محمدی کسی است که همنشینی و تعاملش با هنرمندان خوب است و با دست بازتر می‌تواند کارهایی انجام دهد، منتها مطمئن نیستم. فکر می‌کنم بزرگ‌ترین معضلی که درحال‌حاضر وجود دارد، مساله بودجه است و بودجه‌ای که نه‌تنها تلویزیون، بلکه کل کشور را تحت‌الشعاع قرار داده است؛ این مسئله وارد بخش فرهنگ و هنر شده و در عرصه هنر بیشتر خودش را نشان داده است. مادامی که این مسئله هست، فکر می‌کنم به این راحتی نمی‌توان تحولی را شاهد بود. مگر اینکه برای این وجه اقتصادی فکر اساسی شود.


بعد از توقف «سرزمین کهن» و در ماه‌های بعد از آن هرزمان که این سریال خبرساز می‌شد، معمولا اظهارنظری نکردید و فکر می‌کنم با همه اینکه شنیده می‌شود مدیران تلویزیون قول همکاری با شما برای پخش مجدد سریال را داده‌اند، اما خیلی قطعی نیست. اتفاق جدیدی در ارتباط با رفع توقف این سریال افتاده است؟
بعد از اتفاق تازه‌ای که در تلویزیون افتاد و مدیران تلویزیون تغییر کردند، بلافاصله جلسه‌ای با آقای پور‌محمدی داشتیم و قول‌و‌قرارمان با او این بود که پخش سریال از پاییز سال آینده آغاز شود. یعنی ما فازیک و دو را آماده و پخش کنیم و فاز‌سوم که باقی مانده است را قبل از پخش در تابستان تصویر‌برداری کنیم که همزمان با پخش فازسوم نیز آماده شود.


در این مدت اصلاحات را انجام دادید؟
اصلاحات را هنوز انجام نداده‌ایم و دلیلش هم مشکلات مالی است. با اینکه قراری را با مدیران سازمان مبنی بر ساخت فازسوم و پخش فاز‌اول و دوم گذاشتیم، اما بازهم چشمم آب نمی‌خورد. تا وقتی مساله مالی برطرف نشود اصلاحات پروژه هم انجام نخواهد شد. بنابراین مدام زمان را از دست می‌دهیم و باز به نقطه‌ای می‌رسیم که پاییز هم نمی‌توانیم سریال را پخش کنیم.


تصور می‌کردم کمال تبریزی با ورودش به شبکه نمایش خانگی متنی از پیمان قاسم‌خانی را - که در تمام این سال‌ها متن‌های او و کارگردانی شما فیلم‌های پرمخاطبی روانه سینماها کرده - مقابل دوربین ببرد. چرا با قاسم‌خانی کار نکردید؟
پیمان قاسم‌خانی حسابی سرش شلوغ است؛ مثلا اگر امروز با او درباره طرحی صحبت کنید قرار اجرای آن حداقل برای سال‌آینده خواهد شد و نگارش داستان‌هایش معمولا زمان‌بر است اما سریال «ابله» با ایده و طرحی از آقای طالب‌زاده شروع شد که من طرح را دوست داشتم و براساس آن ساخت سریال را آغاز کردیم.


با اتکا به کیفیت متن به سراغ بازیگرانی رفتید که پیش از این مدیوم شبکه نمایش خانگی را تجربه کرده بودند و برخی از آنها در تجربه‌های پیشین خیلی موفق ظاهر نشدند و البته در کنار آنها بازیگرانی را می‌بینیم که با پیشینه تئاتری حضور دارند و اتفاقا خیلی برای مردم شناخته شده نیستند؟
فکر می‌کنم مهم‌ترین اتفاق «ابله» فیلمنامه آن است. فکر می‌کنم همه اتکای سریال به نوشته خوب و متفاوتش است. قطعا در قسمت‌های بعدی با حال‌و‌‌هوای تازه‌ای روبه‌روخواهید شد و به گمان من از نظر بازی با سایر سریال‌ها متفاوت است. طراحی‌ای که در فیلمنامه رخ می‌دهد و فضایی که به وجود می‌آید گویای این است که بازیگر باید از چه روشی استفاده کند و چه نوع بازی‌ای را ارایه بدهد که با متن هماهنگ باشد. خود متن آنقدر دارای جزییات است که شخصیت‌پردازی در آن دقیق اتفاق افتاده است و بازیگر وقتی متن را می‌خواند کاملا متوجه می‌شود که باید چطور شخصیت را بازی کند. خود‌به‌خود از کمدی که ممکن است در آن لودگی باشد فاصله می‌گیرد و به سمت قصه‌پردازی حرکت کرده و جزییات اهمیت پیدا می‌کند و بعد از آن کمی هدایت بازیگران توسط کارگردان در شخصیت‌‌پردازی موثر است. مهم این است که بازیگری که انتخاب می‌کنید، منهای محبوبیتی که دارد توانایی بازی به اندازه لازم را داشته باشد. خدا را شکر که بازیگران ما فوق‌العاده هستند. حتی بازیگر‌های فرعی کسانی هستند که خیلی افراد شناخته‌شده‌ای نیستند اما پیشینه تئاتری دارند و حضور آنها به دلیل قدرتی که در بازیگری دارند باعث می‌شود مجموعه جذابی از بازیگران کنار هم قرار بگیرند. همه بازیگران که از روز اول سوپراستار نبودند و باید فرصتی برای معرفی بازیگر خوب هم پیدا شود.


دلیل انتخاب محسن تنابنده برای ایفای نقش پیرزن چه بود؟
تنابنده به‌دلیل مشغله‌هایی که داشت، فیلمنامه را خواند و ما دستش را باز گذاشتیم که برای انتخاب نقش روی نقش پیرزن انگشت گذاشت.


یعنی شما از ابتدا او را برای این نقش انتخاب نکردید؟
تنابنده خواست بازی کند و ما هم پذیرفتیم، علاوه بر اینکه انتخاب بسیار خوبی است.


پیش از تنابنده بازیگر دیگری را برای این نقش در نظر نداشتید؟
چرا گزینه‌های مختلفی بود.


لزوما مردی که شمایل زن داشته باشد مد نظرتان بود؟
هم مرد و هم زن. ما با آقای کیانیان هم صحبت کردیم که نقش پیرزن را بازی کند و از خانم‌ها هم با شقایق دهقان صحبت کردیم که این دوستان به دلیل مشغله‌های شخصی نتوانستند حضور داشته باشند. اما وقتی پیرزن را مرد انتخاب می‌کنید، خود‌به‌خود یکسری محدودیت‌ها از بین می‌رود و محسن تنابنده درخشان بازی کرد.


در این سریال نشان دادید بازیگر بسیار خوبی هم هستید. چه شد که نقش کارگردان را بازی کردید؟
در فیلمنامه شخصیتی به اسم کارگردان بود و دوستان پیشنهاد دادند که خودت بازی کن و بعد چون در فضای سریال با برخی از همکاران شوخی می‌کنیم، فکر کردم اشکالی ندارد در این نقش حضور داشته باشم چراکه عملا با ساختار سینما شوخی می‌شود و بودن من می‌تواند اتفاق بدی هم نباشد.


در قسمت اول سریال، نام بسیاری از همکارانتان را گفتید، عکس‌العمل آنها چه بود؟
ابتدای سریال هم اشاره شد کسانی که اسمشان برده می‌شود، قصد ما فرد بخصوصی نیست و این حرف‌ها بیشتر جنبه شوخی دارد. نام افراد بسیاری مثل اکبر عبدی، سریال شاهگوش، الناز شاکردوست، فرهاد توحیدی، رامبد جوان و... برده شد و می‌دانم که همکاران ما قصد ما را می‌دانند و مشکلی پیش نخواهد آمد. برخی از این شوخی‌ها با کلیت سینما می‌شود. مثل مفهوم کارگردانی، تهیه‌کنندگی یا فیلمنامه‌نویسی و مستقیم به شخص خاصی برنمی‌گردد که دلخور شوند.


امسال در جشنواره فیلم فجر هم با «طعم شیرین خیال» حضور دارید. آیا این فیلم هم با مشکلات ممیزی روبه‌رو خواهد شد؟
این فیلم را ساختم که هیچ‌کس نتواند از آن ایراد بگیرد. موضوع فیلم در ارتباط با محیط زیست است و خود‌به‌خود به سمت نقد اجتماعی نمی‌رود و درباره آلودگی محیط زیست و مراقبت از آن صحبت می‌شود.


دلیل این تغییر نگاه صرفا دوری از حواشی بود؟
از قدیم نسبت به این موضوع دغدغه داشتم. من تنها کسی هستم که در بین مجموعه صنوف سینمایی تا به حال یک نخ سیگار هم نکشیده‌ام. اینکه می‌گویم تنها به این دلیل است که تعداد افراد مثل من در سینما کم است. کسی هستم که در جلسات صنوف با اینکه سیگار نمی‌کشم اما همیشه بوی سیگار می‌گیرم و از جلسات بیرون می‌آیم. همیشه هم این ماجرا هست که تا وقتی من وارد جلسه می‌شوم، سیگارها مخفی می‌شود؛ چون می‌دانند من غر می‌زنم. بنابراین برای من آلودگی طبیعت، خیلی مهم است. من برای سلامتی آدم‌ها ارزش قایلم و وقتی چنین موضوعی به من پیشنهاد شد استقبال کردم. موضوع این فیلم به نوعی به نقد خودمان برمی‌گردد و ارتباطی با سیستم و دولت ندارد.


چه کسی این موضوع را به شما پیشنهاد داد؟
آقایان حسین‌نژاد و میرمیرانی. آنها طرحی داشتند که نیاز داشت تا بازنویسی صورت بگیرد. البته فیلم یکی- دومورد شوخی اجتماعی داشت که گفتند باید از فیلم حذف کنم و حتی همین مقدار را تحمل نکردند. شاید در نشست پرسش و پاسخ جشنواره اشاره کردم که این دو جمله چه بود.


سرنوشت دو فیلم توقیف‌شده «پاداش» و «خیابان‌های آرام»چه خواهد شد؟
سرنوشت «خیابان‌های آرام» همچنان نامشخص است. اما «پاداش» برای اکران آماده می‌شود. مواردی از فیلم حذف شد و برای گرفتن پروانه نمایش مجبور شدیم صحنه‌های جدیدی را فیلمبرداری و به کار، اضافه کنیم. امیدوارم دیگر مشکلی برای اکرانش پیش نیاید؛ چون می‌دانید که همه اتفاقات در نهاد ذیربط نمی‌افتد، فشارهایی از بیرون وارد می‌شود که آنها تصمیم نهایی را می‌گیرند. ما پروانه نمایش را برای «پاداش» گرفتیم و قول دادند که فیلم اکران شود.


اصلاحات فیلم زیاد بود؟
زیاد حذف نشد، اما اصلاحاتی روی آن انجام شد.


در آخر نکته خاصی در ارتباط با سریال «ابله» ناگفته مانده است؟
کمی پیچیدگی‌های قصه زیاد است. جزییاتی دارد که در وهله اول شاید متوجه آن نشویم. شاید نیاز است که این سریال بیش از یک‌بار دیده شود و قطعا برای بار دوم چیزهای جدیدی در آن کشف خواهیم کرد.

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۳
شوبا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
0
1
صدا و سیما که اصلا مخاطبشو نمیشناسه. امیدمون به سریالهای شبکه خونگیه. البته اونا هم خیلی موفق نبودن. حالا ببینیم ابله چی از اب در میاد
طاهره
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
1
0
مدیر محترم سایت سینمای ما
چرا برخی از کامنتهای ما رو انلاین نمیکنین؟ این یعنی سانسور نظر کاربر؟
لطفا جواب بدین. چون اگه این بخش رو به عهده ما گذاشتید سانسور شما یعنی دخالت در نظراتمون.
الف.ج
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
0
1
بنده خدا این همه صحبتهای مفید کرده؛ چرا این تتر را انتخاب ردین؟
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: