دلام يك چيز ِ گران ِ واقعي ميخواهد. يك چيزي كه در ظاهر بيارزش و كثيف و پَست باشد اما براي به دست آوردناش بشود از همهچيز گذشت. حالا در بدوضعي هستيم كه تبليغات ِ جنسهاي پُر زرق و برق ِ تقلُبي، حرف ِ اول و آخر را ميزنند.
Pizza royal 007 اسم رستوراني در ايتالياست كه گرانترين پيتزاي دنيا را ميپَزد و عرضه ميكُند.پيتزايي كه در آن از گوشت صدف،خاويار،سُس گوجهفرنگي آفتاب نديده، گوشت ِ گوزن ِ خوابانده شده در سركهي سيب با قارچ،خمير پيتزا،پنير پيتزا و نان تُرش استفاده شده.در گوشه و كنار اين پيتزا ،طلاي 24 عيار به چشم ميخورد كه براي تزئين پيتزا به كار ميرود.قيمت اين پيتزا چهارهزار و دويست دلار است.
ميبينيد؟فقط از تزئين و مواد تشكيل دهندهي غذا ياد شده كه همه گران و چشمگير هستند.كلامي از آشپز و اينكه چهقدر به كارش وارد است، به ميان نيامده. چيزهاي خوشگل ِ چشمكوركُن اما پوك و خالي. همهچيز در ادا، در ژست، در ليست كردن چيزهاي گُنده خلاصه و محدود شده.
دوست ندارم خوردن اين پيتزا را تجربه كنم.بايد چيز ِ گَندي باشد. يك چيز ِ قلّابي و بيمزه. مثل خيلي از فيلمها كه ليست ِ عوامل ِ بلندبالا و سرشناسي دارند اما پشتاش كارگردان ِ بلدي نايستاده. رستوران Pizza royal 007 مُعرّف ِ دنياي امروز است. يك چيز ِ پَست و سُست كه به زور ِ آرايشپيرايش سرپا ايستاده.
در سينمايمان يك كسي مثل امير نادري نداريم كه با جان و دل ، فيلمهاي در ظاهر كثيف و پُرغلط و ارزان بسازد اما با خودش چيزي مثل ايمان و عقيده و باور داشته باشد؟ كسي كه خودش را پشت ِ نور و ديگران قايم نكند و شهامت داشته باشد خودش را به نمايش بگذارد.
شما هم بنويسيد (1)...