صفحه مناسب براي چاپگر


نقد نو، نسل نو - نگاهی زنانه به «درباره الی...»؛
روزی که زن شدم...


سینمای ما -  شیدا شیرازی - کلن: درباره الی ، آخرين ساخته اصغر فرهادی در پر تنشترين روز های تاريخ معاصر ايران ، همزمان با انتخابات ریاست جمهوری بالاخره بر روی پرده رفت. درباره الی برای اولين بار در جهان ، در جشنواره برلين اکران شد و همان شب در سا عت يازده شب در تهران، در جشنواره فجر بر پرده رفت.
. درباره الی درامی بسيار قوی است که چشم جشنواره های بزرگ دنيا را خيره کرد و درباره اش بسیار نوشتند اما در این میان روح زنانه درباره الی ... کمتر دیده شد.
درباره الی ... فيلمی با روحی زنانه است.، چرا که به امر مهم قضاوت می پردازد و اين سوال را مطرح ميکند که : ديگران چه فکری ميکنند؟

با ديدن اين فيلم از خود سوال کردم که اگر به جای شخصيت الی که دختر جوانی است ، قصه به گونه اي پيش ميرفت که پسر جوانی همسفر گروه ميشد، مثلا نامزد الی ( صابر ابر)، قصه به کجا ميرفت؟ آيا مسئله قضاوت به اين شدت ذهنمان را در گير ميکرد؟
کدام يک از ما زنان تا به حال بی دغدغه اينکه ديگران چه فکر خواهند کرد ، عمل کرده ايم؟
چهره های تمام شخصيت های اصلی زن در سينما و ادبيات ايران به نو عی در گير مسايل قضاوت بوده اند. اين درگيریها در فيلم های فارسی با جملاتی مثل " حالا مردم چی ميگن ؟" آشکارا ذهن را به مساله قضاوت سوق می دادند و با نگا هها و کنايه ها به صورت پنهان مسئله قضاوت را مطرح ميکردند.
مسئله قضاوت به خودی خود امری خطير و بسيار حساس است ، اما زمانی که در کنار مسائل زنان و حساسيت جوامع سنتی و کم انعطاف پذير قرار ميگيرد ، به چالشی بزرگ تبديل ميشود.
با اینکه مسئله زن هرگز نمی توانسته دغدغه اصلی فرهادی در درباره الی... باشد، اما روح زنانه فيلم بسيار سرکش است و از همه زوايا سرک ميکشد. در نگاه اول درباره الی فيلمی فرای جنسيتی است که به مسايل انسانی فرا مليتی می پردازد. اما در دل اين فيلم زنانی هستند که کتک می خورند، خرد می شوند ، تحقير ميشوند ، به ناروا قضاوت ميشوند و در آخر تنها می مانند.

زنان فيلم جوان هستند و به طبقه متوسط تحصيل کرده متعلقند. سپيده ( گلشيفته فراهانی ) سر حال و سرزنده است. او که مدير و مدبر است و قدرت رهبری گروه را دارد ، خوشقلب و مهربان است . او ذاتا راستگو و صادق است ، اما به راحتی قادر به گفتن دروغ های کوچکی که کار گروه را راه بياندازد نيز هست ، نظير زمانی که برای به دست آوردن ويلای لب دريا به خانم شمالی ميگويد که ما عروس و داماد داريم . اما او برای خودش دروغ نمی گويد ، او برای گروه است که " مصلحت انديشی " ميکند. از سر خوشقلبی و ميل به باهم بودن و با هم ماندن گروه است. از طرفی سپيده در انتهای داستان تنها کسی است که زير بار گفتن دروغ بزرگ به نامزد الی نمی رود و تا به آخر مقاومت ميکند .

الی ( ترانه عليدوستی) همانطور که از اسمش پيداست که تا آخر هم معلوم نمی شود که مخفف چه اسمی است، زنی را به تصوير ميکشد که لايه های درونی متعددی دارد و به آسانی قابل حدس نيست که چه می انديشد. او آينه زنانی است که به ندرت فهميده می شوند. او که غرور زنی جوانی را دارد ، به اميد عوض کردن سرنوشتش ( مردی که او را با خود به خارج ببرد)، با وجود داشتن نامزد ، حاضر به آشنايی با احمد ( شهاب حسينی) شده است. الی خيلی فکر ميکند و کمتر حرف ميزند . او مهربان است ، اما ترس از کج فهمی مهربانيش برايش گران تمام ميشود ( آوردن نمک دان سر سفره برای احمد)، با وجود اين در سکوت هدفی را به سختی دنبال ميکند ( که در انتها ميبينيم که پنهان کردن اين حقيقت است که او نامزد دارد). الی تصميم دارد که بيانديشد. الی آن قشر از زنانی را به تصوير ميکشد که به دنبال شجا عت ميگردند تا بگويند " پدر، مادر ، نامزد ، جامعه ! من اشتباه کردم، گفتم می خواهم ، حالا نمی خواهم. الی که مشخصا چنين شجا عتی را در خود سراغ ندارد، تصميم دارد احمد را که خواستگاری بهتر ميتواند باشد، بهانه قرار داده و بگويد که من نمی خواهم!
شهره ( مریلا زارعی) نیز به نوعی با مسئله قضاوت درگیر است. او به ظاهر از عوض شدن نگاه دیگران به فرزندش و مقصر دانستن او درمرگ الی می ترسد . اما در نهان از قضاوت دیگران نسبت به خودش است که میترسد. نکند که فکر کنند که او مادر خوبی نبوده است .