صفحه مناسب براي چاپگر


گفت‌وگو با کارگردان فیلم "آل"
بهرام بهرامیان: «آل» فیلم هراس و دلهره است


سینمای ما - علی اناری: بهرام بهرامیان، کارگردان فیلم سینمایی «آل» معتقد است نمی‌توان این فیلم را در گونه فیلم‌های ترسناک طبقه‌بندی کرد و صحیح‌تر این است که بگوییم «آل» فیلم هراس و دلهره است. بهرام بهرامیان تا قبل از «ساعت شنی» آنچنان از سینما دور نبود و در کسوت برنامه‌ریز، مدیر صحنه، دستیار کارگردان و دستیار جلوه‌های ویژه روندی آهسته و پیوسته را در سینما طی می‌کرد.
اما «ساعت شنی» باعث شد تا بهرامیان بیشتر دیده شود و تواناییهای پنهانش به چشم آید. در میان خیل تهیه‌کنندگانی که در صدد ثبت اولین همکاری سینمایی با این کارگردان جوان بودند، این علی معلم بود که شکار را به دام انداخت تا در ادامه، سرنوشت یکی دیگر از معدود آثار ژانر وحشت سینمای ایران، بدست بهرام بهرامیان رقم بخورد.

به عنوان اولین سوال می‌خواهم بپرسم چرا ترسناک؟ با توجه به چند تجربه شکسته بسته‌ که اخیرا برخی سینماگران ما در ژانر ترسناک انجام دادند و به جای ترس از مخاطبان خنده گرفتند، دل شیر داشتید که به سمت ساخت فیلم ترسناک رفتید.
چرا ترسناک نه؟! من این نگرانی شما مبنی بر خنده‌دار شدن فیلم‌های ترسناک ایرانی را همان موقع هم که تصمیم به ساخت «آل» گرفتم نداشتم و احتمالا بعد از نمایش فیلم نیز نخواهم داشت. البته صبر می‌کنم فیلم نمایش داده شود تا ببینم این پیش قضاوتی که در مورد فیلم‌های ترسناک ایرانی می‌شود در خصوص «آل» هم رخ می‌دهد یا نه. اگر به وقوع نپیوست، معلوم می‌شود دوستانی که با من در این پروژه همکاری داشتند کار خود را درست انجام داده‌اند و این یعنی موضوع خوب، متن خوب و استدلالی درست از ترس.

«آل» را ترسناک به حساب بیاوریم یا دلهره‌آور؟ حتما خودتان خوب می‌دانید که معمولا این دو مفهوم در سینمای ایران با یکدیگر خلط می‌شوند.
«آل» را نمی‌شود در گونه فیلم‌های ترسناک طبقه‌بندی کرد. ما به شکل عام از اصطلاح فیلم ترسناک استفاده می‌کنیم، اما خود این مفهوم به چند زیر مجموعه متفاوت تقسیم می‌شود. از ژانر خون و خون‌ریزی بگیرید تا دلهره‌آور.

در واقع موضوع هراس در هر فیلمی نمود داشته باشد خود به خود ما عبارت ترسناک را به آن اثر اطلاق می‌کنیم. «آل» در دسته فیلم‌هایی که مملو از خون و خون‌ریزی و جنایت و اشباح سرگردان هستند جای نمی‌گیرد. صحیح‌تر این است که بگوییم «آل» فیلم هراس و دلهره است.

در مسیحیت به دلیل فرهنگ خاصی که وجود دارد، اعتقاد به تجسم شیطان و حلول روح خبیث امری پذیرفته شده است. اما در ایران به دلیل یکسری محدودیت‌های نوعا مذهبی، نمی‌توان هر تصویر و مفهوم ترسناکی را نمایش داد. این محدودیت‌ها را در مهجور ماندن ژانر دلهره و ترس در سینمای ایران تا چه حد موثر می‌دانید؟
در سال‌های اخیر مخصوصا در حیطه مجموعه‌های تلویزیونی، صدا و سیما سعی کرد با مجموعه‌ها مانند «او یک فرشته نیست» و «اغما» وارد حیطه عملی نمایش حضور فیزیکی شیطان بشود. این که می‌گویید در اسلام چنین چیزی نیست و در مسیحیت هست من را به یاد موضوعی انداخت. حتما می‌دانید که فرهنگ مسیحی - نه دین مسیحی - ریشه‌هایش تماما برداشته و گرته‌برداری شده از آیین‌های ایران قبل از اسلام است.

پس اینکه بگوییم در فرهنگ ما روح، اجنه و پریان جایی ندارند قطعا نمی‌تواند صحیح باشد. ما در ایران باستان قصه‌های بسیاری داریم که مبنایشان حضور دیو یا فرشته است. از شاهنامه گرفته تا قصه‌های کوتاهی که سینه به سینه از سوی مادران برای بچه‌ها نقل می‌شود، این مسئله را می‌توان دید.

به فیلم برگردیم. فیلمنامه بهرام عظیمی از هنگامی که در اختیار شما قرار گرفت تا پایان فیلمبرداری، چقدر دچار تغییر شد؟
با استفاده از لفظ تغییر چندان موافق نیستم. بهتر است بگوییم فیلمنامه دچار تعمیر شد نه تغییر. در واقع حضور و کمک کسانی چون امیر پوریا، علی معلم، احمد رفیع‌زاده، ودوستان نویسنده دیگر و البته خود من، موجب شد تا در رسیدن به آن حیطه خطرناک و لبه‌ای که یک طرفش ترس و طرف دیگرش خنده بود، با اطمینان خاطر بیشتری قدم برداریم.

بخش اعظمی از اتکای من به تعمیراتی بود که این دوستان و خود آقای عظیمی در فیلمنامه انجام می‌دادند. اما لازم است تاکید کنم ذات فکر و ایده همچنان مربوط به آقای بهرام عظیمی است که در واقع بیشتر از چهار بار فیلم نامه را نوشتند، هر بار با تفاوتی عمیق با بارهای پیشین.

امیر پوریا نیز چندین و چند بار فیلمنامه بهرام عظیمی را باز نویسی کرد که هر بار از همراهی ایشان غافل نشدیم و در مجموع شاید در یک کلمه بشود گفت که فیلمنامه«آل» با همراهی و دوستی نگاشته شد.

قبل از آغاز فیلمبرداری، یا حتی قبل از آن و در مرحله بسط داستان، این الزام را برای خود قائل بودید تا فیلم‌های مهم ژانر ترس و دلهره سینمای جهان و ایران را مرور کنید؟
اصولا در همه فیلم‌هایی که دست به کار ساخت‌شان می‌شوم، قبل از شروع به کار یک مرحله تحقیق در نظر می‌گیرم. یکی از بخش‌های مهم این مرحله، دیدن فیلم‌های هم رده، هم شکل و همگون با داستان فیلمی است که قصد ساختش را دارم. اما اینکه بخش مورد اشاره در نظر من چقدر تاثیرگذار بوده و چه روند و فرایندی را طی می‌کند چیزی است که خیلی قابل اندازه‌گیری نیست. این را هم اضافه کنم که به نظر من ابداع و خلاقیت در سینما جزو مهم‌ترین عناصر هستند. تکرار در سینما چیزی نیست که مورد علاقه من باشد. حتی تکرار بهترین‌ها.

یک سوال کوتاه و مختصر. چرا ارمنستان؟
ما در مواجهه با خرافه‌ای به اسم «آل» زمینه‌های مشترکی با ارامنه داریم. ببینید، کشوری که امروز در محدوده مرزهای سیاسی و جغرافیایی‌ «ایران» نام گرفته، در گذشته خطوط مرزی‌اش خیلی عقب‌تر از این چیزی بود که امروز هست. وقتی ما در مورد ایران حرف می‌زنیم باید یادمان باشد که کشورهای همسایه شمال ایران و حاشیه دریای خزر روزی و روزگاری جزوی از ایران بوده‌اند. درست به همین دلیل خیلی از فرهنگ‌های جاری حیات در ما و مردم آن‌ کشورها مشترک است.

ما در ارمنستان حس غربت را تجربه نکردیم و این عین واقعیت است. «آل» در ازمنه قدیم به عنوان جنی که به زن‌های حامله حمله می کرده شناخته می‌شده است. اعتقاد به داستان آل در ما و ارامنه ریشه‌های مشترک بسیاری دارد. آنها هم در گذشته به همین شدت ما به آل اعتقاد داشته‌اند و همان مراسم رایجی را که ما اجرا می‌کنیم انجام می‌دادند. البته نکته مهم دیگری هم این میان وجود دارد که تنها با دیدن فیلم اهمیتش مشخص می‌شود.

مصطفی زمانی انتخاب شما بود یا آقای معلم؟
مصطفی زمانی برای ما یک شانس بود. در واقع خداوند به ما لطف کرد و او را با ما آشنا کرد.

واقعاَ؟
بله.

از هنگام پیش تولید تا امروز که فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور دارد تبلیغات دامنه دار و پرحاشیه‌ای از سوی علی معلم، تهیه‌کننده فیلم، برای «آل» در نظر گرفته شده و به اجرا رسیده است. فکر نمی‌کنید این مدل از تبلیغات موجب بالا رفتن سطح توقع مخاطبان شود؟
با شما موافقم. اینکه مخاطبان انتظار یک فیلم شاهکار را از«آل» داشته باشند نگران کننده است. اما شاید این وضعیت سنگ محک بهتری برای من، فیلم و شخص آقای معلم باشد. مطمئنا اگر از ابتدا خود را ناتوان جلوه می‌دادیم این مقدار زیر ذره‌بین نمی‌رفتیم. اما اگر راستش را بخواهید من از این حساسیت استقبال می‌کنم. جداَ علاقه‌مندم منتقدین فیلم را ببینند و درباره آن اظهار نظر کنند. من برای آرا و عقاید منتقدین احترام ویژه‌ای قائل هستم و نظرات آن‌ها همیشه روی من تاثیر گذاشته است.

آقای معلم مدتی قبل از تدوین بازی کامپیوتری «آل» خبر داده بود. این را یک شوخی به حساب بیاوریم؟
آقای معلم در حرفی که زده‌اند بسیار جدی هستند. محض اطلاع باید بگویم طی چند روز گذشته در خصوص طراحی بازی کامپیوتری «آل» جلسات مفیدی را پشت سر گذاشتیم.

و اکران فیلم؟
یک بخش از اکران فیلم دلخواسته‌های ماست، اما بخش‌های دیگر آن را قوانین رایج ارشاد و صنعت سینما تشکیل می‌دهند. ما با توجه به این قوانین رایج و دلخواسته‌های خودمان سعی می‌کنیم بهترین تطبیق را اجرایی کرده و فیلم را اکران کنیم.