صفحه مناسب براي چاپگر


واکنش یک سایت اصولگرا به "گزارش یک جشن" و "خیابان های آرام"
این فیلم ها به سفارش مستقیم یا مدیریت غیرمستقیم و پنهان یا شاید کنترل از راه دور جریان فتنه ساخته شده است


سینمای ما- سایت اصولگرای مشرق نیوز با انتقاد تند از فیلم تازه ابراهیم حاتمی کیا نوشت: فیلم های ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی به سفارش مستقیم یا مدیریت غیرمستقیم و پنهان و یا شاید کنترل از راه دور جریان فتنه مراحل مختلف تولید، از قبیل مقدمات، تدارکات، لجستیک، تبلیغات و... را پشت سر گذاشتند و به جشنواره رسیدند.
در مقایسه دو فیلم «گزارش یک جشن» و «خیابان‌های آرام» می‌توان گفت فیلم کمال تبریزی کمی تا قسمتی حرمت نگه داشته و خود را کاملاً در آغوش اپوزیسیون نیانداخته است. همه حرف «خیابان‌های آرام» این است که نباید جامعه را پلیسی-امنیتی کرد و هرچه حاکمیت بخواهد بیشتر جامعه را پلیسی-امنیتی کند و آزادی اندیشه و بیان را محدود کند، جامعه بیشتر نسبت به آن از خود مقاومت نشان می‌دهد و در نهایت نیز حاکمیت محکوم به کوتاه آمدن و تلطیف روش‌های گذشته است.

در «خیابان‌های آرام» جغرافیای فیلمساز کاملاً مشهود است. او موضع اپوزیسیون مسائل نمی‌نگرد و تلاش می‌کند با ادبیات منتقدانه یک معضل و گره سیاسی را به حاکمیت گوشزد نماید. فیلمساز از آنجا که هنوز خود را جزئی از خانواده نظام سیاسی حاکم می‌داند، همچنان به نجابت خانوادگی پایبند است و به همین دلیل یک ساختار و قالب طنز و فانتزی را برای فیلم خود انتخاب کرده است تا مضمون و محتوای فیلم برای مخاطب تلخ و گزنده نباشد. او از آنجا که بنای مخالف‌خوانی علنی ندارد - روشی که در این دوره از زمانه مد روز شده و بازار داغی هم دارد – شهر فرضی فیلمش را ناکجاآباد نشان می‌دهد و زمان وقوع رویدادها را به آینده می‌برد تا بگوید قصد و نیت او نه تقابل و ضدّیت با نظام بلکه نقد درون گفتمانی است.

اما «گزارش یک جشن» یک تفاوت بنیادین با «خیابان‌های آرام» دارد و اینکه حاتمی‌کیا بر خلاف تبریزی در جزیره سرگردانی لنگر انداخته است و به همین دلیل از زاویه دید اپوزیسیون و ویزور دوربین را مقابل چشمان مخاطب می‌گشاید و همین خطاهای عمد، بزرگترین اتهام کارگردان گزارش یک جشن است. حاتمی‌کیا عریان و بی‌پرده همه حرفش را زده است و حرفش از انتقاد و اعتراض فراتر رفته و به یک بیانیه تند سیاسی با لحنی بی‌ادبانه تبدیل شده است. قهرمان فیلم حاتمی‌کیا ملغمه‌ای است از کاراکتر میرحسین و بانویش که قطعاً بانوی شهر ما نیست و شخصیت‌های اصلی فیلم، همه ما به ازای چهره‌ها، جریان‌ها و عناصر مؤثر سیاسی و حاکمیتی‌اند. فیلمنامه در حدی سخیف و ضعیف و کلیشه‌ای است که اگر کسی می‌خواست فیلمنامه‌ای به شیوه «مل بروکس» در هجو سینمای حاتمی‌کیا بنویسد، بهتر از این درنمی‌آمد، اما فیلم به مدد تجربه کارگردان در ایجاد جذابیت‌های بصری و فرمالیستی توانسته است روی پای خود بایستد. گزارش یک جشن به لحاظ ارزش‌های سینمایی و هنری برای حاتمی‌کیا یک سقوط است و به لحاظ ارزشی و اعتقادی سقوطی به مراتب دردناک‌تر.