صفحه مناسب براي چاپگر


جزئيات حرف‌هاي مسعود فراستي و نيما حسني‌نسب در شب پر حاشيه و جنجالي «هفت»
تحليل سينماي عباس كيارستمي به آسيب‌شناسي بخشي از تاريخ نقدنويسي ايران مربوط است


سينماي ما- برنامه سینمایی هفت شب 19 اسفند ماه اختصاص به بررسی و تحلیل سینمای عباس کیارستمی با حضور نیما حسنی نسب و مسعود فراستی داشت. همچنین بررسی فیلم های جشنواره فیلم فجر با حضور علی معلم و بحث درباره طرح محدودیت دفاتر پخش از بخش های دیگر برنامه بود. مسعود فراستی و نیما حسنی نسب بعد از پخش این فیلم به تحلیل سینمای کیارستمی پرداختند.

تحليل سينماي عباس كيارستمي

در ابتداي بحث، فريدون جيراني با توضيحي از ابتدای فعاليت فیلمسازی کیارستمی و دوره فعالیت او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز شد. حسني نسب در ادامه اشاره جيراني به نقش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در كار كيارستمي توضيح داد كه ايبن مجموعه با امكان و فراغتي كه از نظر اقتصادي براي كيارستمي ايجاد كرد، به او امكان تجربه كردن و كشف و قوام دادن فرم خاص سينمايش را دا و همچنين گفت تعبير سشينماي كارمندي كه خسرو دهقتن براي انتقاد از كيارستمي مي‌گويد غلط است.
فراستی در این زمینه توضیح داد: من تعبیر خسرو دهقان را از اینکه سینمای کیارستمی سینمای "کارمندی" است را قبول دارم. چون سینمای کیارستمی با پشتوانه شخصی او آغاز نشده بلکه به دلیل کارمند کانون پرورش فکری بودن وارد عرصه فیلمسازی شده است.

وی ادامه داد: خود کیارستمی بارها اعلام کرده که مسئله اش فیلمسازی نیست و زیاد هم فیلم نمی بیند و از كودكي و نوجواني با سينما محشور نبوده است. حسني نسب در پاسخ گفت: اما با ديگر مديوم‌هاي هنري مثل نقاشي و شعر و عكاسي آشنا بوده و همين‌ها روي سبك او تاثير جدي گذاشته‌اند و حتماً لازم نيست فيلم‌سازيس از كودكي عاشق سينما باشد و اين عشق، الزاماً به فيلم خوب ساختن منتهي نمي‌شود. به عقيده حسني نسب، آدم‌هاي خاص مي‌توانند از دوره‌اي در زندگي با پديده‌اي آشنا شوند و آن را به اوج برسانند، بدون اين‌كه الزاما پشتوانه كودكي در كار باشد.
فراستي هم گفت كه دغدغه عکاسی و نقاشی در آثارش بسیار به چشم می خورد، اما کیارستمی با سینما رفتار غیر سینمایی می کند که از اولین فیلمش "نان و کوچه" تا "شیرین" این مسئله به چشم می خورد.
فراستي از حرف‌[اي مسعود كيميايي كه در آيتمي در برنامه پخش شد استفاده كرد و گفت: كيارستمي سينمايس جايزه‌اي را در ايران رواج داد و اين كار تاثير بد و مقلدان زيادي داشت.

حسنی نسب در این زمینه گفت: من معتقدم فیلم های کیارستمی ساختار و فرم ويژه‌اي از ابتدا تا امروز داشته و دارد و به نظر نمی رسد که فيلمها با هدف کسب جوایز و رفتن به جشنواره ها ساخته شده باشد. افرادی هم تصور كردند مي‌توانند به سبک کیارستمی فیلم بسازند و ساختند تا به جشنواره هاي خارجيبرسند، تنها کاریکاتورهای کیارستمی بودند و حتی مقلدان او هم به حساب نمی آمدند. معتقدم این اتفاقات و اين جريان منحط تقليد از كيارستمي ربطی به شخص کیارستمی ندارد.

فراستی گفت: اما من معتقدم که بعد از فیلم "خانه دوست کجاست" رویکرد کیارستمی به جشنواره ها تغییر کرد. از این پس او با طراحی پوستر فرانسوی این فیلم نگاه دیگری به جشنواره های خارجی پیدا کرد. حسني نسب در اين باره گفت كه اين موضوع بيشتر به دليل گسترش مخاطب جهاني وارد دنياي آثار فيلمساز شده و قصد گرا دادن و جايزه گرفتن ندارد. چون اين آثار در باطن هم جهاني‌ست و هم به‌شدت ايراني و بومي.

جیرانی نیز توضیح داد: پس از "مسافر" كه روي نسل او به شدت تاصير گذاشت و يكي از اوجهاي سينماي كيارستمي‌ست، فیلم "گزارش" اولین فیلم اجتماعی دهه 50 است که با نگاهی منتقدانه به زندگی طبقه متوسط ساخته شده است.

حسنی نسب نیز در این باره گفت: اصغر فرهادی و مانی حقیقی بارها اعلام کردند که "گزارش" را چندین بار دیده اند و موقع نوشتن "چهارشنبه سوري" تحت تاثیر این فیلم بوده اند. او ادامه داد كه اصلاً جرياني كه الان فرهادي با "جدايي نادر از سيمين" نمايسندگي مي‌كند، سالها پيش از فيلم "گزارش" كيارستمي شروع شد و رشد كرد.

در میانه گفت وگوی این دو نظرات مسعود کیمیایی و علیرضا رئیسیان و چند نظر مردمي درباره کیارستمی پخش شد. در ادامه برنامه‌، نيما حسني‌نسب چند خط از يك نقد كاملاً مثبت و پر از تعريف و تمجيد درباره "خانه دوست كجاست؟" را خواند و جيراني پرسيد كه اين متن نوشته‌ي كيست؟ در اين جا بود كه فراستي پاسخ داد كه اين نقد را او نوشته و بعد اضافه كرد كه نقد خيلي بدي است!
حسني نسب توضيح داد كه قصدش از خواندن اين نقد اين است كه از فراستي بپرسد  آيا هنوز به اين حرف‌هايش در اين نقد اعتقاد دارد يا نظرش به دلايلي عوض شده است؟ فراستي گفت اين نقد مثبت را زماني نوشته بوده كه هنوز اثار ديگر كيارستمي را نديده بوده و كارنامه او را نمي‌شناخته است. جيراني در اين قسمت وارد بحث شد و به فراستيي گفت كه براي نقد فيلم لزومي به ديدن كل كارنامه فيلمساز نيست و اين توجيه قانع كننده‌اي نيست. حسني نسب هم در ادامه گفت كه وظيفه منتقد اين است كه با اثر هنري مستقل و فارغ از كارنامه سينماگر مواجه شود والا فيلم‌هاي اول كارگردان‌ها اصلا قابل نقد نخواهد بود.

در ادامه بحث، حسني نسب موضوعي درباره فضاي نقد ايران مطرح كرد و با اشاره به نوشته‌ي مثبت و تحسين‌آميز فراستي در مجله سروش سال 1367 و بعد تغيير 180 درجه‌اي مواضعش درباره اين فيلمساز شاخص چنين تحليلي ارائه داد: "به نظر مي‌رسد كه در دوره‌اي با سردبير شدن فراستي در فصلنامه "نقد سينما"، فرصتي پيدا شد تا يك گروه از منتقدان با مواضع مشخص و نزديكي سليقه كنار هم جمع شوند و دسته و گروه خاصي را تشكيل بدهند. اين گروه براي كسب اعتبار و اسم دركردن در فضاي نقد، كوبيدن و نگاه كاملاً منفي و نفي كردن فيلمسازان بزرگ و معتبر را در پيش گرفت كه مهم‌ترينشان عباس كيارستمي بود و در شماره‌ي اول مجله "نقد سينما" توسط همين گروه منتقدان از جمله مسعود فراستي، بهزاد رحيميان، داود مسلمي، خسرو دهقان، محمد عبدي و چند نفر ديگر مفصل و با دست باز به كيارستمي و آثارش تاختند. اين نوشته‌[ا و مصاحبه‌[ا كه آن روزها خيلي سر و صدا كرد، اغلب بيش از حد تند و مغرضانه بود و به قصد و نيت خاصي منتشر شد.

مسعود فراستي در اين بخش پس از ارائه توضيحاتي درباره آن دوره و آن فضا، گفت كه حرف‌هاي نيما حسني نسب درباره‌ي آسيب‌شناسي بخشي از تاريخ نقدنويسي در ايران تا حد زيادي درست است، اما اين مطالب واكنشي به فيلم‌ها و شرايط خاص سينماي ان روزها بوده است.

فراستی در پایان برنامه عنوان کرد: کیارستمی از فیلمسازان بسیار تاثیرگذار در ایران و جهان است که تاثیرش در ایران مخرب بوده است. حسني نسب هم اشاره كرد كه سينماي كيارستمي را از منظر مضمون و محتوايي نبايد بررسي كرد و اين آثار از منظر فرم و ساختار و گرافيك قابل تحليل و ممتاز هستند.

جيراني در پايان وعده داد كه اين بحث درباره سينماي كيارستمي را به زودي در برنامه‌اي ديگر با اين منتقدان ادامه خواهند داد.