صفحه مناسب براي چاپگر


حرف‌هاي تازه مسعود كيميايي درباره خودش، مرگ و زندگي و ... سينما + عكس‌هاي تازه
ترس من از مرگ ریخته است/ از وودی آلن بدم می‌‌آيد/ این استخر خیلی کوچک بود و خیلی زود به تهش رسیدم


سینمای ما- مسعود کیمیایی کارگردان مطرح سینمای ایران در بخش‌هایی از گفت‌و‌گویي تازه حرفهای جالب و جنجالی درباره موضوعات مختلف زده است. بخشهایی از این گفت‌و‌گو را در زیر می‌خوانید:

- اگر قرار باشد از خودتان فاصله بگیرید و درباره کیمیایی قضاوت کنید؛ او را چطور نقد می‌کنید؟

با فروتنی کامل می‌گویم؛ این استخر خیلی کوچک بود. خیلی زود به تهش رسیدم و خیلی ارزش این را دارد که هیچ چیزش را به یاد نیاورم.

- فیلم طنز هم می‌بینید؟

از وودی آلن بدم می‌یاد. طنزی موفق است که باورز پذیر باشد. وقتی می‌بینم مردم ما به چه چیزهایی می‌خندند، متاسف می‌شوم. اساسا می‌شود جامعه‌ای را از این طریق که به چه چیز می‌خندد و برای چه چیزی گریه می‌کند، شناخت. امروز مردم بلیت می‌خرند تا بروند سینما لودگی ببینند. این مردم چقدر با تراژدی فاصله دارند...

- این ماشین دوست داشتن شما از سینما می‌آید؟

نه. یک فولادی نامی بود اهل آبادان که تابستان‌ها می‌آمد تهران. این‌ها همیشه با ماشین مدل بالا می‌آمدند توی شهر. یکبار با شورلت ۵۶ آمدند. آن روز‌ها با خودم می‌گفتم کی بشود بزرگ شوم، کار کنم و یکی از این‌ها را بخرم. پدرم یک فورد ۳۸ داشت. یک وانت بود که با آن کار می‌کرد. خیلی دوست داشتم وانت سوار شوم. بعدا بازی ما شد نمره بازی. با قریبیان می‌نشستیم سر کوچه و هر ماشین که رد می‌شد می‌گفتیم این چهارمی مال من یا هفتمی مال من. زندگی ما وقتی شروع شد که ماشین هم وارد زندگی آدم‌ها شد. ماشین هم با خودش نقش اول را شروع کرد. زندگی از پیاده رو‌ها داشت می‌آمد به خیابان‌ها... بنز را بیشتر دوست دارم چون بی‌ازاره...

- در زندگی شخصی زیاد دعوا کردید؟

زیاد. بیشتر می‌خوردم (قهقهه)

- هنوز هم دعوا می‌کنید؟

اگه پیش بیاد، اگه کسی اذیتم کنه آره.

- دوست دارید بچه شما مثل آدم‌های فیلم‌هایتان رفتار کند؟

بله. خیلی. خیلی.

- مرگ در فیلم‌های شما عنصر پررنگی است، برای خودتان مرگ چه معنایی پیدا کرده.

ترس من از مرگ ریخته است. الان دنیا برای خیلی رفتنی‌تر شده و از چشمم افتاده یا مرگ ابهتش را پیش من از دست داده. هرچی هست از دستش راحت شدم...