تحلیل عجیب يك سایت اصولگرا درباره جاذبههاي جنسي آشپزي در تلويزيون + 15 تصوير از بفرماييد شام ايراني
برنامههای آشپزی مدرن تلویزیون یا پورنوگرافی غذایی
سینمای ما- نوشتهای در گروه فرهنگی سایت اصولگرای «مشرقنیوز» منتشر شده که نگاهی خاص و توصیفی عجیب درباره برنامههای تلویزیونی مربوط به آشپزی و غذا و رابطه آن با لذت جنسي و پورنوگرافي (فيلم هرزهنگاري) دارد. این نوشته را اینجا بخوانید و شما هم قضاوت كنيد:
........................
برنامههای آشپزی مدرن تلویزیون یا پورنوگرافی غذایی
«بفرمایید شام» برنامهای که شبکه انگلیسی «من و تو» نخستین بار با آن به شهرت رسید؛ مأموریت اصلی این شبکه، تولید برنامههای سرگرمی برای مخاطب فارسیزبان بود. موفقیت این برنامه تا به آنجا رسید که کپی وطنی این برنامه به کارگردانی بیژن بیرنگ و با عنوان «بفرمایید شام ایرانی» که دقیقاً به این برنامه اشاره داشت به بازار فیلمهای ویدئویی آمد و بعد از آن هم بحث مسابقات آشپزی در رسانهٔ ملی داغ شد.
«بفرمایید شام» ایرانی، البته مدتی در گیر و دار اما و اگرهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باقی مانده بود این اما اگرها اشاره به جنس برنامهای داشت که الگوی نسخه ایرانی این برنامه قرار گرفته بود. غیر از خط قرمزهایی که جامعه اسلامی برای غذاها و نوشیدنیهای حلال و حرام قائل است و برنامه بفرمایید شام به دلیل ماهیت سکولار وگاه ضدمذهبیاش از آنها عبور میکرد، چیزهای دیگری نیز چاشنی برنامه بود که در کل میتوان از آن به جاذبههای جنسی تعبیر کرد و البته بیراه نیست اگر بگوییم نظامهای نظارتی فرهنگی ایران بیش از هر چیزی، تنها نسبت به مسائل جنسی حساس هستند.
در کنار «سرو» انواع و اقسام مشروبات الکلی و غذاهای حرامی مانند گوشت خوک؛ «اختلاط زن و مرد» دیگر دلیلی بود که بخشهای نظارتی فرهنگی ایران نسبت به آن حساس بودند و اگر نبود این موارد، قاعدتاً نباید تنش خاصی بر سر راه تقلید از چنین برنامهای ایجاد میشد؛ چنانکه، بعد از اینکه دستگاههای فرهنگی مطمئن شدند چنین مواردی در برنامه نسخه ایرانی بفرمایید شام وجود ندارد به آن مجوز انتشار دادند.
با این همه، ماجرای برنامههای آشپزی به این سادگیها که به نظر میآید نبوده و نیست هر چند که برای مایی که همواره تنها مصرفکننده محصولات و خوراک رسانهای غرب بودهایم تنها ظواهر به چشم میآید اما محصولات فرهنگی و رسانهای هرگز خالی از محتوا نبوده و به ظاهر محدود نمیشوند.
اندیشکده «هوور» چندی پیش مقالهای با عنوان «آیا غذا نوعی کامجویی جنسی جدید است؟» منتشر کرد که در آن به مشابهتهایی میان کامجویی جنسی و لذتجویی از غذاها که این روزها در انواع و اقسام و اشکال مختلف عرضه میشود میپردازد و جالبتر اینکه در این مقاله نیز به این مسأله اشاره شده که «لذتجویی از غذاها» با وجود بسیاری از شباهتها با لذتجویی جنسی حتی در آثارش، کمتر مورد مخالفت قرار میگیرد در حالی که «کامجویی جنسی» همواره و در طول تاریخ با چالشهای جدی از طرف فرهنگها و مذاهب روبرو بوده و هست.
«ماری ابرشدات» نویسنده مقاله در همان گام اول، تکلیفش را با دو موضوعی که میخواهد دربارهشان حرف بزند روشن میکند:
«در میان زلزلههایی که زندگی روزمره ما را تحت تأثیر قرار میدهد (حتی از فاصله طبقه اقتصادی بین ما عمیقتر و از تفاوتهای آشکار سیاسی و فرهنگی نیز گستردهتر است) موضوع بسیار مهمی وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. تفاوت در نگرش درباره دو چیز که بدون آنها نمیتوان زندگی کرد و بین ما و اجدادمان جدایی ایجاد کرده است یعنی غذا و روابط جنسی.»
برای «ابراشدات» موضوع اصلی این مقاله آن چیزی است که این روزها بیش از هر چیزی قابل لمس است: «اگر با دقت به غذا و صنایع غذایی نگاه کنیم متوجه میشویم این صنعت امروزه همگام با صنعت جنسی رو به پیشرفت است.»
اگر به زمان ارسطو برگردیم، ناظران نکات مشابهی را تکرار کردهاند که در سال ۱۷۴۹ میلادی در صحنهای از رمان مشهور «فیلدینگ تام جونز» بر آن تأکید شد که «میل به روابط جنسی و غذا، از ریشه با یکدیگر در ارتباطند.»
در ادبیات اخلاقی ما نیز کم نیست اشاراتی که امیال جنسی و میل به غذا را دارای یک ریشه دانستهاند و از همین جهت است که شهوات را در علم اخلاق بر دو قسم دانستهاند: آن دسته از شهوات که میل جنسی بازمیگردد و آن دسته که به غذا و به عبارت بهتر «شکمپرستی» مربوط است.
مقاله «هوور» از بعدی دیگر این تشابه را در این دو غریزه شهوانی مورد بررسی قرار میدهد: این بررسی کاملاً حسی و تجربی و ملموس است؛ بر خلاف آنچه به نظر میآید تنها به دلیل زیاده روی نیست که خوردن و لذایذ جنسی در یک رده قرار میگیرند یکی از مواردی که همواره در این میانه احساسات مشابه فراموش میشوند:
«صرف نظر از نظریه متخصصان تغذیه و مسائل جنسی، افراد عادی هم میدانند که چه تشابهی میان اشتها برانگیز بودن این دو وجود دارد و با کلماتی مشابه میتوان هر آنچه در هر دو آنها لذتبخش و یا نامطلوب است تشریح کرد. درحقیقت گاهی صحبت درباره غذا خوردن بدون نیاز به روابط جنسی و یا بالعکس غیرممکن است.»
اما همه این تشابهات به احساسات مشابه محدود نمیشود؛ گاهی فراموش میکنیم که تنوعطلبی نقطه اشتراک اصلی امیال جنسی یا بهتر است بگوییم شهوات جنسی و شکمپرستی است. امیال جنسی انسان تا زمانی که کنترلشده و مشخص است کاملاً طبیعی عمل میکنند و در هر فرهنگ و شیوهٔ زندگی و تمدنی در قالب پیوندهای زناشویی تعریف شده و جایگاه دارد اما مشکل زمانی ایجاد میشود که همه چیز از تعادل خارج شده و میخواهد همه هنجارها را بشکند؛ «ابراشتادت» این قضیه را در قالب تأثیرات مشترک افسارگسیختگی در این دو میل میآورد و البته همین افسارگسیختگیها را دلیلی برای وضع قوانین در جوامع مختلف برای کنترل این امیال میداند؛ هر چند ماجرا درباره لذتجویی از غذا متفاوت است:
«بنابراین نیروی بالقوه مخرب شهوت جنسی از جمله اختلالات تجاوز جنسی، حسادت جنسی و آنچه» خانمانبرانداز «خوانده میشود سبب شده تا در هر جامعهای در کنوانسیونهای حقوقی، اجتماعی و مذهبی مقدمتاً مجازاتهایی برای آن تصویب شود. همانطور که در تمام جوامع، قواعد و آداب و رسومی برای مدیریت مواد غذایی به خصوص مواد کمیاب برای جلوگیری از ویژگی» ویرانسازی «آزادبودن هر کاری که باعث بروز مشکل در جامعه شود وضع شده در رابطه با کامجویی جنسی نیز قوانینی گذاشته شده است؛ این درحالی است که قوانین حاکم بر مواد غذایی همیشه به اندازه قواعد حاکم بر مسائل جنسی دقیق نبوده و در کل هیچ کدامشان هم به اندازه لازم با دقت بررسی و تصویب نشدهاند.»
«تنوعطلبی» گرایشی که همواره بشر را با شهوات درگیر کرده و البته همه قواعد خاص اخلاقی و مذهبی به دنبال آن بودهاند تا این تنوعطلبی را محدود کنند و البته همین احساس است که نقطه تشابه گرایش به هر دو وجه شهوات را میسازد.
بشر مدرن در قرن بیستم و بیست و یکم به همان اندازه که به دنبال آب و رنگدادن به جاذبههای جنسی بود تا خواسته رو به رشد تنوعطلبانه انسان عصر صنعت را تأمین کند، در بعد شهوت غذا و «شکمچرانی» نیز بیکار ننشست. اینگونه بود که «هنر آشپزی مدرن» متولد شد تا انواع و اقسام رنگ و لعابها را به غذاهای مختلف بدهد و آنها را در چشم انسان این عصر تزئین کنند؛ نویسنده مقاله به نقل از «کلایو استیپلز لوئیس» (نویسنده مشهور ایرلندی و خالق سرگذشت نارنیا) میگوید:
«اصلاشرمآور نیست که شما از غذایتان لذت ببرید. نکته شرم آور این است که نیمی از جهان غذا را مهمترین علاقه خود در زندگی قرار دادهاند و وقت خود را صرف نگاهکردن به عکس غذاها، راه افتادن آبدهان و به هم مالیدن لبهایشان میکنند.»
و البته همهٔ این شهوتپرستی دنیای جدید مانند شهوتپرستی جنسی، عواقب خود را داشته است؛ عواقبی که اگر چه کمتر در دید بودهاند اما اثراتشان کمتر از شهوات جنسی نبوده. بیماری تمدن یا همان چاقی یکی از عارضههای مهم شکمپرستی مدرن است که یکی از عوامل آن همین رنگ و لعابهایی است که میخواهد به هر روشی غذاهای مختلف را به مردم بخوراند و از این مسیر کسب درآمد داشته باشد.
ماجرا آن قدر جدی است که دوشادوش مجلات پورنوگرافی، مجلات «پورنو غذایی» نیز متولد میشوند و این رویکرد و اصطلاح حداقل سی سالی هست که به ادبیات ژورنالیستی راه پیدا کرده است؛ «ابراشتادت» در مقاله خود به مقالهای که نخستین بار نزدیک به چهار دهه پیش این مبحث را به رسانهها کشاند اشاره میکند:
«حال اصطلاح» Gastroporn «عکسهای هوسانگیز مواد غذایی را برای توصیف تشابه مرموز پورنوگرافی از یک سو و سبک خاص طراحی مواد غذایی از سوی دیگر بررسی میکنیم. در واقع، این عبارت جدید نیست. قدمت آن حداقل به ۳۰ سال قبل بر میگردد که در مقالهای که در سال ۱۹۷۷ در نشریه ادبی New York Review of Books به چاپ رسید بر میگردد.» اندروکاک برن «نویسنده این مقاله بیان میکند که» نمیتوان از توجه به تشابه عجیبی که بین کتابچه راهنمای تکنیکهای جنسی و کتابچه راهنماهای تهیه مواد غذایی وجود دارد فرار کرد. «
××××
این روزها بر اساس مدگرایی در برنامه سازی تلویزیونی تقریبا هیچ شبکهای نیست که در رسانه ملی جمهوری اسلامی برنامههای آشپزی آن هم به سبک مدرن نداشته باشد تا مردم را با انواع اقسام رنگ و لعابها و تزیینات آشنا کند و این حس تنوع طلبی غذایی را ترویج دهد و از آن سو نیز مدیران رسانه ملی که طی سالهای پس از انقلاب اسلامی تنها چیزی را که هنوز در کیفیت برنامه سازی و مدیریت آن حفظ کردهاند حساسیت بر سر حذف صحنههایی است که لا اقل به صورت صریح به پورنوگرافی اشاره دارد و در مقابل شهوت جنسی به شدت واکنش نشان میدهند در برابر شهوت شکم و ترویج شهوت پرستی غذایی تقریبا خلع سلاح هستند. این گونه است که بیسر و صدا شهوات غذایی جای شهوات جنسی را پر میکند؛ قطعا نتیجه چندان امیدوار کنندهتر نخواهد بود.
كاربران "سينماي ما" ميتوانند با نوشتن در بخش كامنتها وارد اين بحث تازه شوند