دانلود


صفحه مناسب براي چاپگر


نامه پيمان قاسم‌خاني در مراسم تقدير از مدير سابق شبكه سه: از تیم تحقیقاتی زمین به وحشت کهکشان، زورگ
زمانی که مدیری کارش را بلد است و موفق است و اوضاع سازمانش روبه‌راه است، همان زمانی است که وی باید از آن‌جا برود که من هنوز حکمت این کار را ندیده‌ام، ولی حتما کار خوبی است و اگر بد بود نمی‌کردند... تماس فرت!


سينماي ما- پیمان قاسم‌خانی، نویسنده‌ی موفق سينما و تلويزيون كه سال‌ها در شبكه پنج و سه با علي‌اصغر پورمحمدي كار كرده بود، به شيوه پايان‌بندي سریال طنز «مسافران»، این متن را در مراسم تقدیر هنرمندان از پورمحمدی، مدیر پیشین شبکه‌ سه سیما، خواند.

+++

از تیم تحقیقاتی زمین به وحشت کهکشان، زورگ

سرورم، امروز می‌خواهم مهم‌ترین شغل کره‌ی زمین را به شما معرفی کنم که نام آن مدیریت است و صاحبان این شغل مدیر نام دارند و مدیر بودن در زمین شغل بسیار پرطرفداری است، زیرا هر قدر پولش بیش‌تر از کارهای دیگر است، در عوض احترامش بسیار بیش‌تر است و اسم مدیر که می‌آید، همه‌ی مردم حساب کار خود را می‌نمایند، از مدیر مدرسه تا مدیر ساختمان. و حسن دیگرش این است که دست مدیر در خدمت به مردم، علی الخصوص دوستان و آشنایان و اعضای خانواده‌اش باز می‌باشد بسیار.

تحقیقات ما نشان داد آن مدیری که از همه‌ی مدیرها بهتر است، مدیر عالی‌قدر نام دارد، و مدیران عالی‌قدر در زمین باید شرایط خاصی داشته باشند، و باید کت و شلوار بپوشند و پیراهن‌شان سفید باشد و تکمه‌ی بالایش بسته باشد و اگر کارشان را هم بلد بودند، چه بهتر، و اگر بلد نبودند هم خوب یاد می‌گیرند، زیرا یک مدیر عالی‌رتبه فردی تحصیل‌کرده و دانشمند می‌باشد و چم و خم کار زود دستش می‌آید و حالا اگر در طی فراگیری چم و خم، سازمان یا اداره‌ی مربوطه‌اش را به خاک نشاند، چه باک، که آن‌چه در زمین زیاد است، سازمان و اداره، و آن‌چه در زمین مهم است، کسب تجربه‌ی مدیر عالی‌رتبه.

در این‌جا لازم است به یک رسم قدیمی زمینی اشاره نمایم، و آن این است که زمانی که مدیری کارش را بلد است و موفق است و اوضاع سازمانش روبه‌راه است، همان زمانی است که وی باید از آن‌جا برود که من هنوز حکمت این کار را ندیده‌ام، ولی حتما کار خوبی است و اگر بد بود، نمی‌کردند.

چنین مدیرانی در صورتی‌که سن و سال‌دار باشند، بعد از کنار رفتن از سمت‌شان، صاحب شغل دیگری می‌شوند که نامش مشاور است، که من پس از مطالعات فراوان روی نمونه‌ی آماری هزار مشاور متوجه شده‌ام مشاور نام محترمانه‌ی کلمه‌ی بازنشسته است، و فرد مشاور به جای این‌که برود در پارک محله و یا در معاملات املاکی سر کوچه‌شان بنشیند، می‌رود در همان اداره‌ی خودش می‌نشیند و تجربیاتش را در اختیار دیگران می‌گذارد که کسی هم گوش نمی‌کند، زیرا خوب اگر تجربیات او را لازم می‌داشتند، اصلا او را کنار نمی‌گذاشتند.

و مدیران در زمین به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ مدیرانی که در پایان دوره‌ی خدمت‌شان طی یک مراسم باشکوه تودیع، محل خدمت را به صورت ویرانه تحویل مدیر بعدی داده و می‌روند و در محل دیگری به خدمت‌شان ادامه می‌دهند، و مدیرانی که اداره‌شان آباد می‌باشد و کارمندان‌شان را ایشان را دوست می‌دارند و ایشان پشت آدم‌هایشان می‌ایستند و شجاع و گردن‌کلفت و کاربلد می‌باشند، و چنین مدیرانی در کنار همه‌ی محاسن یک ایراد بزرگ دارند و آن این است که آن‌قدر غرق کارشان می‌شوند که حواس‌شان کاملا پرت شده و متوجه نمی‌شوند که بار روی دوش‌شان چقدر سنگین می‌باشد که شکر خدا در چنین مواردی اشخاص دلسوزی وجود دارند که این نکته را به آن‌ها یادآوری نموده و بار مذکور را از روی دوش مدیر مزبور برداشته و نمی‌گذارند مدیر نام‌برده در اثر بی‌احتیاطی کمردرد گرفته، دیسکش بیرون بزند، زیرا همه‌ی ما می‌دانیم که مدیری که دیسکش بیرون زده باشد، هرگز مدیر موفقی نخواهد شد، و ما برای شما و همگی مدیران آینده کمری قرص و محکم و پشتی محکم در راه کشیدن بار مدیریت کهکشان آرزومندیم.

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند.

تماس فرت»