از عباس کیارستمی متنفرم
در این آشفته بازار سینمای ایران که فیلمسازان به هر ترفندی سعی در جلب مخاطب دارند این خصیصه را دوست دارم که فیلمسازی با جسارت مخاطب را به دنبال خود بکشد و با بیان خودش با مخاطب صحبت کند و دنیای خاص خودش را در فیلمش داشته باشد. اصلا" سینما یعنی همین و فرق ان با معرکه گیری و سیرک در همین است ... اما به نظر می رسه جناب کیارستمی در فیلمهاش اصلا" با فضای زندگی سرزمینی که در آن فیلم می سازد هم قطع ارتباط کرده بلکه از این سرزمین (ایران) صرفا" به عنوان یک "لوکیشن" در فیلمهایش استفاده می کند ! فکر می کنم جناب کیارستمی بیشتر شیفته نوع بیانی است که بیش از هرچیز لااقل اینجانب را به تخدیر و بی حال می کند ! شاید بشود گفت نسخه بی حالی از سینما و جهانبینی فرانسوی که آنقدرها هم ایرانی به نظر نمی رسد ! این نطر و برداشت بی غرضانه من هست... شاید شما به گونه دیگری فکر کنید...
|