چرا تنها ملاک و معیار موفقیت در تلویزیون، آمارهای غیر قابل استناد تعداد مخاطب است؟
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

سینمای ما- سعید هاشمی: اگر قبول کنیم که تلویزیون در کنار وظیفه سرگرم کردن بینندگان و پر کردن اوقات فراغت آن ها وظایف مهم تر دیگری هم مانند سلیقه سازی و ارتقای سطح سواد و پسند بصری مخاطب را بر عهده دارد، آن وقت است که نمی شود آمارهای مربوط به تعداد مخاطبان یا میزان رضایتمندی آن ها از یک برنامه یا فیلم و مجموعه تلویزیونی را ملاک و معیاری برای همه چیز بدانیم. موضوعی که متاسفانه این روزها دارد همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد و تلویزیون در رقابتی نالازم و غیر ضروری با خودش، فقط متر و محکی مثل عدد مخاطب و درصد رضایتش را مبنای درجه بندی و امتیاز دادن به کارهای پخش شده از شبکه های مختلف می داند. بر این اساس سریال موفق یعنی سریالی که بیش ترین بیننده را داشته و سریالی که به دلایل دیگری مانند لزوم پیام رسانی، آگاهی دادن یا به قصد ارتقای سطح سلیقه تصویری و نوآوری در مضمون و محتوی و یا به کارگیری شیوه های روایت و تصویرپردازی نامتعارف و متفاوت از روش های مرسوم این روزها تولید شده باشد، در این مسابقه لزوماً ناکام و ناموفق نامیده می شود.
مجموعه های ماه رمضان امسال نمونه های مشخص و قابل تحلیلی از این رتبه بندی های جدید و این امتیاز دادن های غلط و بی اساس است. فارغ از نتیجه و محصول نهایی، دو مجموعه «نردبام آسمان» و از آن مهم تر «عبور از پاییز» اساساً به قصد موفقیت مطلق در گیشه تلویزیون ! ساخته نشده اند. این که برای موفقیت عام در تلویزیون هم از تعبیر سینماییِ «گیشه» استفاده می کنیم، دقیقاً به قصد توصیف این موضوع است که چرا تلویزیون تا این حد ملزومات و موفقیت های گیشه ای را مبنای ارزشگذاری کارهای اخیر خود کرده است؟ «نردبام آسمان» در کنار جذب بخشی از مخاطبان قصد دارد بحث معرفی مشاهیر و نخبگان ایرانی را ادامه بدهد و هدف اصلی و اساسی از تولید این مجموعه آشنایی هر چه بیش تر بینندگان با مفاخر کشور است تا رقابت با سریال های دیگر یا بالاتر بردن آمار مخاطبانش در مقایسه با سریالی مثل «افسانه جومونگ». نکته ناجور این جاست که سازندگان این مجموعه هم در مقابل انتقادها یا در مقام دفاع از عملکردشان در گفتگوها و در خبرگزاری ها مدام درباره جومونگ می گویند و خودشان را با آن سریال مقایسه می کنند و دلایل عقب ماندن کارشان را از جومونگ توضیح می دهند. نکته تاسف بار این است که عقب ماندن از امثال جومونگ در تلویزیون فقط به معنای عقب بودن آمار بینندگان است و نه هیچ متر و ملاک کیفی و ارزشی دیگر. اگر این قضیه همین طور پیش برود، دیگر جایی برای تولید آثار جدی و موثر و با کیفیت خواهد ماند؟ وقتی رئیس سازمان صدا و سیما هم در گفتگویش از سریالی مثل «رستگاران» می گوید و یکی از دلایل توفیق آن را بالاتر رفتن آمار تماشاگرانش نسبت به جومونگ می داند، دیگر طبیعی است که برنامه سازان و مجموعه سازان سیما چه ملاکی را مد نظر خواهند رفت و تولید تلویزیون به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
«عبور از پاییز» هم دیگر سریال امسال رمضان بود که با چنین موضوعی روبرو شد. گویا ظاهراً باید گفت که با توجه به عدد و رقم های نه چندان دقیق و قابل استناد و اتکایی که تحت عنوان نتایج نظر سنجی و آمار روابط عمومی یا رسانه های مختلف منتشر می شود، «عبور از پاییز» قافیه را به رقیبش یعنی «پنجمین خورشید» ساخته علیرضا افخمی باخته است. اما پرسش این جاست که تلویزیون پس از سال ها کار روی موضوع ها و محتوای آثار مناسبتی یا ادعای ارتقای کیفی آثارش، به سریال ضعیفی مثل «پنجمین خورشید» امتیاز بالایی می دهد و آن را مجموعه موفق رمضان امسالش معرفی می کند؟ ایا آمارهای نادقیق و غیر رسمی که از طریق جوامع آماری غیر دقیق و غیر علمی به دست آمده، ملاک موثر و تعیین کننده در این رقابت جدی و مهم خواهد بود؟ در این صورت می شود برای سال های بعد دنبال نمونه های دیگری از جومونگ و یانگوم و اوشین و غیره گشت و به عنوان کارهای خیلی موفق ! رمضانی یا مناسبت های دیگر پخش کرد و به آمار بینندگانش مباهات کرد. وقتی کیفیت و توجه به ساختار تصویری و شخصیت پردازی و قصه گویی متفاوت در «عبور از پاییز» به دلیل نامانوس بودن و نا آشنایی مخاطب ساده پسند تلویزیونی به مذاق بخشی از این مخاطبان خوش نمی آید، تاختن به مجموعه و سازندگان و مدیرانی که پای چنین تجربه خاصی ایستادند، بدترین و ناشیانه ترین عملکرد و واکنش ممکن است.
برای رسیدن به جایی که طیف علاقمندان و مخاطبان کارهای خاصی مانند «عبور از پاییز» بالا برود و بخشی از تولیدات تلویزیونی به سمت این شکل از سریال گرایش پیدا کند، چیزی به نام زمان و حمایت و تحمل نیاز داریم. یقیناً طیف قابل توجهی از تماشاگران تلویزیون سطح سلیقه و پسندی در حد «عبور از پاییز» دارند، اما نکته مهم و مغفول این است که این گروه مهم از جامعه عموماً در هیچ نظرسنجی و آمارگیری شرکت نمی کنند. با این که تلویزیون در شرایط کنونی احتیاج زیادی به حفظ و راضی کردن این بخش از بینندگان متفاوتش دارد، به اشتباه دارد آن ها را نادیده می گیرد و به حساب نمی آورد تا گروه دیگری را جایگزین آن ها کند که پای ثابت آمارها و پیامک های سازمان هستند و اساساً چیزی به نام کیفیت و ساختار و زیبایی شناسی در پسندشان نقشی نداشته و ندارد. کاش تلویزیون ملاکش برای تولید این بود که این طیف مخاطبان را با برنامه ریزی طولانی و تولیداتی از جنس «عبور از پاییز» به جایگاه بالاتری سوق می داد و توقع شان را از سریال و قصه گویی و نمایش بالاتر می برد، نه این که دنبال راضی کردن آن ها به هر قیمتی باشد و از هر چیزی که راضی شان کند به عنوان محصولات موفق اسم ببرد.
همه این ها به معنای کیفیت بالا و بی عیب و نقص بودن کاری مثل «عبور از پاییز» نیست. برعکس، حرف بر سر این است که اگر ملاک و معیار قضاوت ها را براساس اصول هنری و سلیقه زیبایی شناسانه بنا کنیم، تازه در قدم اول تحلیل و نقد و بررسی آثاری مثل این سریال قرار داشتیم. آن وقت بود که «عبور از پاییز» را براساس محک های معقول می سنجیدیم و کارشناسان و صاحب نظران درباره نقاط ضعف و قوت، ایرادها و کمی و کاستی های آن حرف می زدند و بحث می کردند و از آن مهم تر، رقابتی میان تولیدات اینچنینی برقرار می شد که در آن می شد شاهد آثار جذاب و تماشایی دیگری هم بود که به شعور بیننده توهین نمی کند و می کوشد اصول داستان گویی و تصویرپردازی را رعایت کند و با این تمهیدات به آمار بالای رضایتمندی در مخاطب فراگیر تلویزیون برسد.
عجالتاً تا پیش از رسیدن به این نقطه، هنوز باید شاهد این باشیم که مجموعه هایی بدون رعایت الفبای داستان، بدون در نظر گرفتن اولین اصول تصویرسازی و فقدان کامل استانداردهای نمایشی تلویزیون در هزاره سوم به عنوان آثار موفق شناخته شوند و مورد تشویق قرار بگیرند. اگر ملاک ها کماکان اینگونه باشد، دیگر بعید است سازنده ای خودش را خرج این رقابت بی سرانجام کند، تهیه کننده ای نیست که سرمایه و اعتبارش را به چنین قمار دو سر باختی بیاورد و از آن مهم تر این که دیگر مدیران و متولیانی پیدا نخواهند شد که شجاعت و شناخت و جسارت چنین تجربه هایی را داشته باشند. این شرایط برای تلویزیون نقطه پایان خواهد بود، آن هم در حالی که شبکه های رنگارنگِ مختلف از هر سوی دنیا دارند در هر زمینه ای برای به دست آوردن مخاطب تلاش می کنند.
مجموعه های نمایشی امسال ماه رمضان را اگر از این منظر نگاه و بررسی کنیم، بی شک به نتایج خیلی متفاوتی خواهیم رسید. این نتایج می تواند راه را برای تجربه های خاص و متفاوتی چون «عبور از پاییز» باز کند و سازندگانی مانند عوامل این مجموعه و مدیران و متولیان ساخت آن از جسارت و متفاوت اندیشیدن خود دلسرد نمی شوند. در این صورت است که می توانیم امیدوار باشیم این تجربه ها و جسارت ها راه خود را برای ارتقا و رسیدن به نقطه مطلوب و تولیداتی با کیفیت استاندارد و قابل رقابت با نمونه های موفق پیدا خواهند کرد.


منبع : سینمای ما

به روز شده در : سه‌شنبه 31 شهريور 1388 - 12:33

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات


سه‌شنبه 31 شهريور 1388 - 16:59
-8
موافقم مخالفم
 
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

شما که می گی مخاطب ساده پسند تلویزیون!

از جنبه های زیبایی شناسی بصری حرف می زنی اگه

حداقل یه کم به زیبایی

محتوای فیلم توجه می شد مخاطب هم می تونست جنبه های زیبای

(به قول شما) بصری رو ببینه و ازش تعریف کنه.

البته جای آفرین داره به شما که مشکل پسندی و سریالی مثل عبور از

پاییز رو پسندیدی!


سه‌شنبه 31 شهريور 1388 - 17:18
-1
موافقم مخالفم
 
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

مخاطب داشتن سریالی ملاک کمی نیست، سریالها فقط برای همین مخاطبانشان ساخته میشوند نه چیز دیگری. اگر بیننده ای فکر کند سریالی توقعاتش را ارضا نمی کند مطمئنان آن را رها کرده و دیگر لفظ پرمخاطب را نمی توان به آن اطلاق کرد.


سه‌شنبه 31 شهريور 1388 - 22:46
-1
موافقم مخالفم
 
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

جومونگ تونست اعضای خانواده را در هر سنی پای تلوزیون بنشاند چرا ؟ بجای انتقاد بیهوده به این فکر کنید که مردم چه میپسندند


سه‌شنبه 31 شهريور 1388 - 23:4
-1
موافقم مخالفم
 
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

اصلا سریال جالبی نبود کاش همون شمس العماره پخش میشد


چهارشنبه 1 مهر 1388 - 5:50
-2
موافقم مخالفم
 
ای کاش قضاوتی غیر از "جومونگ" در کار بود...

"برای رسیدن به جایی که طیف علاقمندان و مخاطبان کارهای خاصی مانند «عبور از پاییز» بالا برود "

چرا هر کاری را که مخاطب نداره اسمشو میزارید کار خاص؟

فرقی است بین کار خاص و کار درپیت.

این سریال هیچی نداشت. تو یه قسمتیش که نویسنده کار از یه دیالوگ خوشش اومده بود تا تونسته بود چپونده بود اون تو.

لعیا خانم با اون بازی شاهکار علاقه داشتند همه چیز را به ظزف

آجیل و بادام تلخ و شیرین مقایسه کنند.

هم بازیا هم کارگردانی و فیلمنامه و... همه چیزاش به هم می اومد از بس که فوقالعاده بود این سریالا نه تنها میتونند با جومونگ بلکه با لاست هم رقابت کنند!

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���