علی علائی
جمعه 25 بهمن 1387 - 15:35
9 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
سرکار خانم اکبری: متهم باز هم مطبوعانند برای اینکه خود همدیگر را متهم می کنند . احترام همدیگر را نگه نمی دارند. همدیگر را به تمسخر و ریشخند می گیرند.به همدیگر فخر می فروشند. منافع مشترکشان را درک نمی کنند . نمی دانند چند خط تمسخر و شوخی بی دلیل (البته مطمئنا با دلیل ) با آبروی همکارشان در محل کار فرهنگی و غیر فرهنگی اش چه می کند. متهم باز هم مطبوعاتند برای اینکه مسئولان و دبیرانشان به هر تازه واردی اجازه نظرپردازی پر از کم دانشی و هتک حرمت پر از عداوت شفاف می دهند. تازه واردانی که پای مطلبشان نمی ایستند تا ما به عنوان بزرگترشان مسخره شویم . اگر پای هر ناواردی به مطبوعات ما باز نبود و مطبوعات ما پر از پیروان و جوزدگان شبه روشنفکر نمایی متقلب نبود. دیگر یک سینماگر همراه با گروهی با آن پوشش مسخره در برلین به خود اجازه نمی داد سو ء مدیریت خود در تهیه ساخت و عرضه بی حاشیه این فیلم را ، و تخطی از راهنمایی ها (و یا حتی دستورات) مدیران ذیربط را به گردن مطبوعاتی ها بیندازد. اصغر فرهادی آنقدر هوش سیاسی دارد که هم کار را به ریاست جمهوری بکشاند و هم برای خبط بزرگش (البته از دیدگاه برخی مسئولین ) بازیگرانش را نیز در جهت مقصر دانستن مطبوعاتی ها در برلین کارگردانی کند. در حالیکه خود می داند صفحات این روزهای مطبوعات ما پراست از تحسین و تمجید فیلمش و خودش ، و خوب می داند منظورش از مطبوعات تنها ... اما اینقدر مرعوب و ریا کار و مزور است که همه را یکجا نام می برد تا منظور اصلی خود ... را برساند. پس مطبوعاتی ها بیایید احترام و شان جایگاه یکدیگر را نگه داریم تا اینقدر راحت هم به امثال اصغر فرهادی خدمت نکنیم و هم اینگونه فرسنگ ها آنطرف تر متهممان نکنند. تا وقتی به خودمان اجازه می دهیم ازما استفاده ابزاری کنند اوضاع همین است . مسئولین سایت هم اگر عرایض بنده را قابل دانستند می توانند به عنوان یکی از مطالبشان از آن استفاده کنند. اما حتما ذکر کنند این مطلب کامنت مطلب خانم مینا اکبری بوده است.
|
جمعه 25 بهمن 1387 - 22:54
5 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
گویا فرهادی و فراهانی دیواری کوتاهتر از دیوار مطبوعاتی ها پیدا نکردند
|
امیر
جمعه 25 بهمن 1387 - 23:32
23 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
خانم اکبری از شما که خبر نگاری حرفه ای هستید بعید است که سریع نتیجه گیری کنید اقای فرهادی در مصا حبه اش تاکید کرده که پیش از امدن به برلین روز نامه های مختلف خار جی با اب و تاب راجع به قضایای پیش امده در باره فیلم در ایران نوشته بودند و همین مبنای سوال های مکرر خبر نگاران شده بود در کنفرانس مطبوعاتی در برلین و ایشان گفته بودند که مطبوعات خارجی زیاد به این حواشی دامن زدند و حتی باز فرهادی در مصا حبه با ایسنا گفته بود منظور مطبوعات خارجی بوده است پس کل مقاله شما باز هم بر اساس یک اشتباه مطبو عاتی نوشته شده است !!
|
شنبه 26 بهمن 1387 - 1:29
0 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
نقد مسعود فراستی بر این فیلم درباره الی فیلم خوبی نیست. فیلم متوسطی است و پرمدعا. صحنه کنار دریا و غرق شدن پسر بچه و دوربین روی دست خوب از آب درآمده. لوکیشن خانه کنا ردریا درست انتخاب شده. اصل ایده تبدیل خوشگذرانی به فاجعه خوب است. اما نه یک راست و نه خوب اجرا شده. نصفه نیمه است. فیلمساز ما نمی تواند تا ته برود. بحران را به اوج نمیرساند و فاجعه نمیآفریند؛ تا نزدیکی هایش میرود اما باز میماند. دعواهای زن و شوهریاش لق است. به بحران نمیرسد. این مشکل و نگاه در «چهارشنبه سوری» هم بود. این با ادا حل نمیشود و با فرم. با زندگی کردن شاید. آدم هایش بین تیپ و شخصیت معلق اند و به هیچ کدامشان خوب رسیده نشده تا به شخصیت تبدیل شوند. مگر کسی "سپیده". فیلم تعلیق ندارد. دلهره و شوک دارد. تعلیق متعلق به جهان مدرن است- و استادنش هیچکاک است. در تعلیق تماشاگر همه چیز را میداند اما چگونگی،مسأله اش است و نه خبر. دریا که میبایستی مدام اضطراب آور باشد، دکوراتیو است. بچهها هم دکورند. دقت کنید به غرق شدن آرش و نجات یافتنش که به سرعت ول میشود. گویی بچهها فقط برای این صحنهاند. غرق شدن یا نشدن الی نیز جدی نیست، چرا که الی شناسانده نمیشود. بادبادکبازیاش نیز دکوراتیو است. و فرم بازی. رفتن یا نرفتنش نیز. آدمهای الی مدرن نیستند و بین مدرنیزم و سنت اسیرند و منفعل. برخوردشان را با مسأله نامزد الی بیاد بیاورید، که سنتی است نه مدرن؛ و بدجوری سطحیاند و خاله زنک و قرکمری. نه تنهایند، نه در "اسارت تقدیر" و نه... خرده بورژوازیهای نیمه مرفه علافاند. "درباره الی" حرف بزرگتر از دهانش میزند که نه فرمش و نه جهانبینی فیلمسازش هنوز اجازه به زدنش را نمیدهد. همینطوری کسی آنتونیونی، که هیچ، کیسلوفسکی که هم نمیشود- که فیلمساز درجه یکی نیست. تاریخ میخواهد و جغرافیا و...
|
علی علائی
شنبه 26 بهمن 1387 - 6:44
0 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
دوستان عزیز وقتی بنده با مسئولیت خودم نام آن نشریه یعنی کیهان را ذکر می کنم لطفا سانسور نکنید. مگر من به این نشریه توهینی کرده ام که شما مواظبتم کردید.
|
سینا
شنبه 26 بهمن 1387 - 8:15
9 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
خانم اکبری شما واقعا یک خبرنگارید؟ لابد یک تیتر خوانده اید و خوشحال وسرمست برای نوشتن یک مطلب احساساتی دست به قلم برده اید تا در باره مقام پایین مطبوعات دراین کشورنق بزنید.. واقعا بقیه مطالب خود راهمینطور سرسری می نویسید؟ همان روش یک کلاغ چهل کلاغ ؟ ونخواندید که این بیان فراهانی راجع به بکی دو روزنامه خارجی بود که سریع توسط فرهادی تصحیح شد و باز هم درجای دیگر فرهادی انقدر برای مطبوعات ایرانی ارزش قایل بود که توضیح مجدد بدهد. یعنی شما روزنامه های ایران رانمی خوانید؟
|
یک خبرنگار
شنبه 26 بهمن 1387 - 18:24
-12 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
جناب علایی از نوشته اتان بر می اید از این افراد عشق خبر نگاری هستید با جمله ملتمسانه "اگر عرایض بنده را قابل دانستند....." خواستم شما وخانم اکبری و بقیه دوستان را به کامنت دوستمان امیر ارجاع دهم من هم این مصاحبه اقای فرهادی را خواندم و برام جالبه که شما مثل فیلم در باره الی با قضاوت زود هنگام و نادرست سریع برای خودتان نتیجه گیری کردید و هر چه دوست داشتید بریدید و دوختید در ضمن به شما نوصیه می کنم اگر می خواهید به حرفه خبرنگاری وارد شوید اولا جانب انصاف و ادب را داشته باشید و بعد در اولین گام ها از افراد کوچک شروع کنید برای شروع به سراغ بزرگان رفتن و با حمله به انان خود را نشان دادن کمی خنده دار و زود است
|
فاطمه
يکشنبه 27 بهمن 1387 - 0:10
-7 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
جناب علایی خواهش می کنم مصا حبه اصغر فر هادی را که امروز در همین سایت گذاشته شده بخوانید و از قضاوت زود خود کمی احساس خجالت کنید نوع ادبیات شما بیشتر به طرفداران مسعود ده نمکی شبیه است شاید از همین قماش هستید در ضمن من به عنوان یک زن محجبه ایرانی از حجاب خانم های بازیگر این فیلم احساس سر بلندی کردم و حس کردم چه تبلیغ خوبی برای حجاب داشتن در عین برازندگی در ان سوی دنیا توسط این گروه صورت گرفته است
|
علی علائی-علی علایی
دوشنبه 28 بهمن 1387 - 18:11
4 |
|
|
|
متهم باز هم مطبوعاتاند!
چقدر با مزه ! به خاطر مطلب همکارعزیز خانم اکبری توی هچل کامنت گذاشتن برای کسانی افتادم که مرا نمی شناسند.از معرفی خودم هم خجالت می کشم .من که عددی نیستم به دوستی باعنوان "یک خبرنگار" سوابق خودم را معرفی کنم .آنهم بعد از 17 سال کار روزنامه نگاری تازه به این دوست و سرکار خانم فاطمه خودم را معرفی کنم. احتمالاً این از کم دانشی یا کوچکی بنده است که مرا نمی شناسید.ضمناً من چون روی همکاران مطبوعاتی ام تعصب صنفی دارم اینطور واکنش نشان می دهم و گرنه مرا چه به دفاع از آنهایی که خود توهینم کرده اند. ضمناً همکاران مطبوعاتی ام به من گوشزد کرده اند که کامنت گذاشتن در شأن من نیست.خواهرم فاطمه خانم خواهش می کنم مرا با ده نمکی مقایسه نکنید آن هم با کلمه "قماش "ناراحت می شوم!
|