دانلود

یادداشت محمد قوچانی درباره فیلم حاتمی‌کیا؛ : اگر حاصل سکوت حاتمی‌کیا فیلم «به رنگ ارغوان» است سکوت او به هزار فریاد می‌ارزد :: سينمای ما ::

   







سینمای ما - محمد قوچانی سر دبیر نشریه ایران دخت نوشت : به نام اکبر گنجی که می رسم نمی توانیم از محسن مخملباف هم یاد نکنیم که فیلمساز محبوب وجنجالی عصر نوجوانی ما بود و با دیگر خاطرات دهه شصت بر باد بال نشست و از یاد رفت .این روزها دیگر کمتر کسی از آثاری چون دستفروش، بایسیکل ران و ناصر الدین شاه آکتور سینما یاد می کند وهمه مخملباف را به نامه ها ونوشته های این روزهایش می شناسند که دیگر اثری از آن ظرافت هنری در آثارش نمانده وتنها مواضع سیاسی است که در کار هایش فریاد می زند .

محسن مخملباف که روزی شاهکاری همچون جراحی روح ورمان باغ بلور را می نوشت ،هم او که ما حتی تا "نوبت عاشقی " اش از او دفاع می کردیم سالهاست که ترجیح می دهد به جای فیلمسازی و داستان نویسی به علاقه اصلی اش که که بیانیه نویسی و شعار سازی است بپردازد .

اما به همان اندازه که محسن مخملباف باهمه علایق پیدا و پنهان اش در تبدیل یک فیلمساز موثر به فعال سیاسی ناموفق موثر است افرادی که زمینه فیلمسازی او را فراهم نکردند هم دراین از دست دادن یک سرمایه هنری مقصرند .

اگر همان اتفاقی که امروز برای حاتمی کیا افتاده واثر بی نظیرش به رنگ ارغوان از توقیف رهایی یافته است درباره محسن مخملباف هم رخ می داد هرگز اکنون به جای یک فیمساز محبوب با یک فعال سیاسی ناکام مواجه نبودیم .البته ابراهیم حاتمی کیا هم با هوشمندی اش در ایجاد این موقعیت موفق موثر است .نه تنها سیاستمداران که هنرمندان هم باید بدانند گاهی لازم است سکوت کنند.گاهی لازم است با سکوت فریاد کنند .

یک بار دیگر هم در مجله شهروند امروز به بهانه نقد فیلم جنسیت وفلسفه حاتمی کیا و مخملباف را مقایسه کرده ام و این قیاس را تکرار می کنم تا مبادا دراین فضای سوئ تفاهم گمان شود که به جای محین مخملباف ،فرج الله سلحشور ویا مسعود ده نمکی را می پسندم .فرض کنید ابراهیم حاتمی کیا به عنوان هنرمندی محافظه کار شناخته شود که هنوز با نهادهای حکومتی همراهی می کند و آثاری می سازد که هم اصولگرایان آن را تحسین کنند وهم اصلاح طلبان آن را بستایند .فرض کنید که ابراهیم حاتمی کیا به این اتهام متصف شود که در هفت ماه اخیر با سکوت خود به اصلاح طلبان یا اصولگرایان کمک کرده ویا در حق آنها خیانت کرده است .فرض کنید اینکه ابراهیم حاتمی کیا با حمایت شهرداری تهران فیلم دعوت را بسازد و با حضور سید محمد خاتمی آن را رونمایی کند نشان از دکان دونبش داشته باشد .این همه یعنی حاتمی کیا نه مخملباف است ونه ده نمکی .اما این همه می ارزد به اینکه برترین آثار سینمای سیاسی ایران امروز اثر ابراهیم حاتمی کیاست . انتخابات دوم خرداد ۷۶ را نمی توان بدون در نظر گرفتن فیلم آژانس شیشه ای تحلیل کرد ،انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ را نمی توان بدون به رنگ ارغوان فهمید .آژانس شیشه ای به نوعی نقد اصلاح طلبان بود در دوره حکمرانی اصلاح طلبان و به رنگ ارغوان به نوعی نقد اصولگرایان است در دوره حکرانی اصولگرایان .حاتمی کیا نه اصلاح طلب است ونه اصولگرا . در تردید است ودر ترددو مگر کار هنرمند جز این است .

محمد قوچانی در بخشهای دیگری از مقاله خود نوشته : اما اگر کسی بخواهد تاریخ دودهه اخیر را بنویسد اگر بخواهد از فراموشی نسل جنگ سخن بگوید مگر می تواند به از کرخه تاراین اشاره نکند ؟ اگر بخواهد از تبدیل فراموش شده های جنگ به نیروهای اعتراضی و تبدیل شدن حاکمیت به نهادی بوروکراتیک حرف بزند مگر می تواند آژانس شیشه ای را فراموش کند؟اگر بخواهد فاصله میان نسلها را یاد آوری کند و از شورش پسران علیه پدران یاد کند مگر می تواند موج مرده را نادیده بگیرد ؟اگر بخواهد جامعه منتظر را نشان دهد و احیای معنای مهدویت در جامعه را نشان دهد مگر می تواند بوی پیراهن یوسف را نبیند ؟اگر بخواهد تضادها وشکافهای اجتماعی وسر گشتگی جامعه ایران را نمایش دهد مگر می تواند ارتفاع پست رافراموش کند؟چه کسی می تواند هشدار های به نام پدر را در تاریخ نگاری موضوع هسته ای ایران ثبت نکند؟و سرانجام چه کسی می تواند به رنگ ارغوان را نبیند ؟

فیلم ابراهیم حاتمی کیا را به لطف تهیه کننده اش نه بر پرده سینما که برروی صفحه تلویزیون دیدم قبل از جشنواره فیلم فجر .پرده شیشه ای اما تاب هنرنمایی بر پرده نقره ای را نداردو به نظرم اهمیت فیلم به رنگ ارغوان در آن دیده نمی شود اما عظمت فیلم تااندازه ای است تا پرده سینما صبر کنم و اگر جرات کردم آنچه را برای دیگران افسانه است و برای ما خاطره ،می نویسم .اما اگر بلیط جشنواره را دارید به رنگ ارغوان راازدست ندهید .چراکه ممکن است با همه الطاف آقای اسفندیار رحیم مشایی این فیلم هم با مخالفت همان کسانی مواجه شود که این روزها مخالف نمایش آثار ابراهیم حاتمی کیا در لبنان بودند و آن را تضعیف کننده روحیه مقاومت معرفی کردند .

پس از دوم خرداد ۷۶وقتی خاتمی ومهاجرانی مجوز نمایش آژانس شیشه ای را دادندهیچ کس تعجب نمی کرد که فیلم استفاده مجوز نمایش می گیرد .اما پس از بیست ودوم خرداد ۸۸ هنگامی که {با مساعدت }مشایی و شمقدری به رنگ ارغوان پخش می شود با وجود شگفتی باید کاررییس دفتر رییس جمهوررا ارج گزارد که مهمترین فیلم سیاسی معاصررا آزاد کرد .همین مارا بس که اگر حاتمی کیا همین امروز اعلام بازنشستگی سینمایی کند باافتخار وداع گفته است اگر حاصل سکوت حاتمی کیا فیلمی به نام به رنگ ارغوان باشد سکوت او به هزار فریاد می ارزد .ای کاش محسن مخملباف هم اندکی صبر داشت و درایران می ماند وبه جای بیانیه ،قصه هایش را تبدیل به فیلم می کرد .شاید دراین صورت کمی متعهدانه تر به واقعیتها قصه هایش را می نوشت و فیلمهایش را می ساخت .


به روز شده در : سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 7:14

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

مهدی پورامین
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 7:47
18
موافقم مخالفم
 

من هیچ اعتراضی نسبت به کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه هدف گلوله قرار بدن ندارم ..اونها به وظیفه شون عمل میکنند و من هم...

...شهادت میدهم به ولایت شیعه ، هر کس در این نظام وظیفه وتکلیفی به گردن داشته ...من هم وظیفه و تکلیفی به گردن دارم...

اگر عباس از آرمانی دفاع میکنه که فراتر از قانونه..پس من چرا باید اونو تو این راه تنها بذارم

عاطفه
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 7:50
24
موافقم مخالفم
 

این که این فیلم فوق العاده رو از توقیف در آوردن ارج نهادنی نداره چون وظیفه شون بوده و مطمئن باشین اگر پای منافع بلند مدتشون در میان نبود منافع کوتاه مدتشون رو قربانی نمی کردن...اگر قراره استقبال بشه از گفتن حقایق, چرا هنوز هم تبعیض قایل می شن؟ چرا فیلم هیچ باید اینطور با تحقیر اکران بشه و حتی عواملش حق این رو نداشته باشن که درباره ی اثرشون حرف بزنن؟ نخیر اگر امروز به رنگ ارغوان در جشنواره اکران میشه, اگه جوایز اختتامیه رو درو می کنه و اگر به این سرعتی که گفته شد در 28 بهمن اکران عمومی میشه نه حسن نیتی بوده و نه دلسوزی برای اهل هنر... پای منافعی در میانه که اگر همه از اون خبر داشتن دیگه نامه ی تشکر و فدایت شوم برای جناب آقای شمقدری و رئیس جمهور محترم! نمی نوشتن!!!!!


سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 8:9
22
موافقم مخالفم
 

ابراهیم حاتمی کیا هرچه باشد و از هرچه بگوید مثل کسانی نیست که به حیثیت کشورش لگد بزنند.آنقدر ظرفیت دارد که برای ازاد شدن فیلمش صبر کند.او هنرمندی است که جنبه دارد.

لطفا نام او را در کنار کسی مثل مخملباف نیاورید که کفاره دارد.

فرهاد کسرایی
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 10:13
-3
موافقم مخالفم
 

عاطفه خانوم شما انگار یادت رفته که فیلم تو چه دولتی توقیف شد و در چه دولتی از محاق توقیف در اومد. اینکه چه کسانی از عدم نمایش این فیلم سود می بردند هم خودش جای سواله!!!

بهادر حکیمی
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 10:18
2
موافقم مخالفم
 
خودی، غیرخودی و حاتمی کیا

به نام خدا

همه ما می دانیم که هر حکومت و دولتی در هر جای دنیا در بخش فرهنگ و هنر دیدگاه های خاص خود را دارد و این سیاست ها در فعالیت های مختلف فرهنگی و هنری از جمله جشنواره ها منعکس می گردد. در کشور ما نیز از زمان ورود پدیده ای به اسم سینما سیاست های مختلفی در آن اعمال شده که گاه مورد حمایت و تشویق منتقدان و کارشناسان این عرصه قرار گرفته و در بسیاری از مواقع مورد انتقاد و اعتراض آنها.

اما بحث من نوع برخورد بعضی از منتقدین، به خصوص بعضی از منتقدین جوان با این مسئله در سال های اخیر است.

در دوره های مختلف جشنواره فجر همیشه نسبت به انتخاب فیلم ها، اعضای هیئت داوران، نحوه اهدای جوایز و مسائل دیگر بحث ها و نظرات زیادی وجود داشته است. جشنواره امسال هم از این قاعده مستثنی نیست.

من به هیچ وجه بازگویی کاستی ها و بی عدالتی ها را رد نمی کنم. ولی چرا برای نقد روند موجود، پای فیلمسازان معتبر این سینما را به میان می آوریم؟ مگر آنها سیاست گذار این سینما هستند؟ مگر آنها تصمیم می گیرند که کدام فیلم در جشنواره باشد یا نه؟ مگر آنها خود تصمیم می گیرند که فیلم هایشان جایزه بگیرد یا نه؟

آقای امیر پوریا عزیز. روی صحبت من با شماست. یادداشت هایی که جنابعالی در نقد برخی از سیاست های جشنواره و مشکلات آن نگاشته اید قابل احترام و توجه است ولی آیا نیاز بود که برای بیان نقدهای خود، پای فیلمسازی چون حاتمی کیا و فیلم او را به میان آورید؟ شما طوری مسائل را بیان می کنید که گویی مسبب تمام این تبعیض ها و علت عدم حضور یکی دو فیلم مورد علاقه شما در بخش مسابقه، حضور حاتمی کیا و فیلم اوست!

هیچکس منکر حضور فیلمسازان نسل جدید و دیده شدن آثار آنها نیست. مگر خود حاتمی کیا نبود که در جوانی با فیلم هایی چون دیده بان و مهاجر خود را به عنوان فیلمسازی مستعد به سینمای ایران معرفی کرد؟ مگر خود حاتمی کیا نبود که در 35 سالگی با شاهکاری چون آژانس شیشه ای بسیاری از سیمرغ های جشنواره را درو کرد و یکی از ماندگارترین و به زعم بنده حقیر یکی از بهترین آثار تاریخ سینمای ایران را رقم زد؟ حال چه شده که او و فیلمش را مانع حضور فیلم های قابل احترامی چون هیچ، آتشکار و صد سال به این سال ها در بخش مسابقه می دانید؟

شما و دوستان منتقدتان که در این روزها بدون رعایت عدالت و در نظر گرفتن حضور سایر فیلم ها، تمام سیمرغ ها را حق مسلم فیلم هیچ می دانید، چطور از بی عدالتی و به اصطلاح خودتان خودی و غیرخودی سخن می گویید؟!

5 سال پیش، همه ما توقیف به رنگ ارغوان را مورد انتقاد قرار دادیم و بسیاری از شما منتقدین عزیز اذعان داشتید که این فیلم نقطه اوجی دیگر در کارنامه حاتمی کیا خواهد بود. پس حال چه شده که امروز به جای آنکه رفع توقیف شدن این فیلم را به فال نیک گرفته و آن را نقطه مثبت و اعتباری برای جشنواره بدانید، حضورش در جشنواره را به کاستی ها و سیاست گذاری های جهت دار متولیان سینمایی ربط می دهید؟

حاتمی کیا آنقدر کارگردان بزرگ و کاربلدیست که نیازی به حمایت های به اصطلاح دولتی نداشته باشد. چرا به هر بهانه ای می خواهید اینگونه القاء کنید که حاتمی کیا فیلمساز دولتی است و همه نظام پشت اوست؟ اگر اینگونه بود پس چرا 5سال فیلمش در محاق توقیف ماند و توفیق اکران به موقع را نیافت؟ اگر اینگونه است که شما می گویید پس چرا حاتمی کیا بارها عنوان کرده که برای ساخت فیلم جنگی با مشکلات زیادی رو به روست؟

جناب آقای پوریا. منتقد عزیز، من هم به مانند شما نسبت به بسیاری از سیاست ها و عملکردهای سینمایی کشور نقد دارم. اما بهتر نیست به جای خدشه دار کردن جایگاه فیلمسازان بزرگ این کشور همچون حاتمی کیا، به بررسی عمیق و ریشه ای این مسائل بپردازیم؟

بهادر حکیمی

12/11/1388

پوریا
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 10:57
-6
موافقم مخالفم
 

به رنگ ارغوان عالی بود اما اینو فراموش نکنید:فیلمی رو مجوز میدن که بسازی،بعد توقیف میشه و بعد از 5 سال دوباره مجوز میدن.اونوقت باید تشکر هم بکنی!!!!!!! این مجوز برای این بود که بتونن با جایزه دادن به حاتمی کیا و نشون دادنش او روی صحنه یه وجهه ای به جشنواره امسال بدن.چه بسا به مهرجویی هم یه جایزه بدن

مهر/مهرداد
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 11:17
13
موافقم مخالفم
 

محمد قوچانی الان 3 عصره...اگه شما بگی 12 شبه به خدا باور می کنم.هزار بار قبولت دارم.عاشق اینتم که مخملباف نکوبیدی.همشو نکوبیدی.مثل همیشه معتدل نگاه کردی.مخملباف الان رو دوست ندارم اما بی احترمی بهشم نمیتونم تحمل کنم.مرسی محمد قوچانی عزیز

اردشیر
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 12:33
-4
موافقم مخالفم
 

نظردهنده بالایی مثل اینکه فراموش کرده اند لگد واقعی به حیثیت کشور را چه کسانی می زنند! سکوت هر اسمی داشته باشد جنبه نیست

arash
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 13:25
-16
موافقم مخالفم
 

vaghti filmet ba koli jenah bazi ejaze begire hamoon behtar ke nagire.....baese sharme ke adam mojavezesho az shamaghdari begire

ایران آزاد
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 13:44
4
موافقم مخالفم
 

ای شادی آزدی ... روزی که تو باز آیی ... با این دل غم پرور ... من با تو چه خواهم کرد ...

کاوه
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 18:1
-5
موافقم مخالفم
 

در زمانه‌ای که بسیار فیلم‌ها و فیلم‌سازان با محدودیت طرف هستند، و حامی حکومتی هم برای رفع مشکل‌شان ندارند، استفاده از رانت ویژه دولت برای نمایش فیلم و استفاده‌ی متقابل دولت از فیلم برای رونق بخشی به جشنواره‌اش و ایجاد محدودیت بیشتر برای غیرخودی‌ها در سایه‌ی همین رونق بخشی‌ها، اسم‌اش فریاد زدن با سکوت نیست. اسم‌اش جسارتاً معامله و باج دادن است.

جدا کردن عمل و جهان‌بینی فیلم‌ساز از فیلمش توهم و خیالی بیش نیست. حقیقت این است که هیچ فریادی در کار نیست. کمی اطراف‌تان را به دقت تماشا کنید. بیشترین تحسین‌ها از جانب دولت و نمایندگانش نثار همین فیلم شده است!

از طرفی بد نیست این هم گفته شود که انگار سکوت در قاموس نویسنده مطلب بالا معنای بامزه‌ای دارد! جوری حاتمی‌کیا را با مخملباف مقایسه کرده (من خودم از مخالفان سینمای مخملباف هستم؛ این بحثی است جداگانه) انگار پس از به رنگ ارغوان جناب فیلمساز اجازه فعالیت نداشته است. اما حاتمی‌کیای به زعم قوچانی «ساکت» بلافاصله پس از به رنگ ارغوان هم فیلم ساخت و هم پروژه‌ی بزرگی را در تلویزیون دست گرفت! جالب است، نه؟ «سکوت» او اگر فریاد نشد، آب و نان خوبی شد!

حیف است این را هم نگوییم که به رنگ ارغوان هرگز از طرف ارشاد در زمان دولت وقت توقیف نشد. برعکس فیلم برای نمایش در جشنواره هیچ مشکلی هم نداشت. اگر بعضی‌ها دوست دارند خودشان را به فراموشی بزنند، من حافظه بدی ندارم. همان زمان حاتمی‌کیا در حرکتی عجیب فیلم را نشان وزارت اطلاعات داد، و چون آن وزارت‌خانه توصیه به عدم نمایش فیلم کرد، حاتمی‌کیا شخصاً فیلم را از جشنواره بیرون کشید. و در حرکتی عجیب‌تر بیش از نیمی از سهام فیلم به وزارت اطلاعات فروخته شد!! به عبارتی مالک قانونی و تصمیم گیرنده اصلی شد وزارت‌خانه!! و خب معلوم است که مالک اختیار مالش را هم دارد. اینجا باید از جناب فیلمساز پرسید که چه شد ناگهان «فرزند زمانه خویش» بودن را فراموش کردی! و شدی قاتل فیلم خودت، آن هم با ژست قربانی.

اما حرف آخر: بیش از چهار سال است دولت در اختیار دولتمردان کنونی است. به عبارت دیگر بیش از ۴ سال است صاحب فیلم وزارت خانه‌ی دولت کنونی است. اگر واقعا دلشان به حال فیلم و فرهنگ می‌سوزد، چرا پیش از این فیلم را رفع توقیف نکردند؟ و چرا گذاشتند در این زمان که مختصاتش را همه می‌دانیم؟

حال شما بگویید حرف‌های قوچانی در مورد فیلمسازی تا این حد بازیچه دست بزرگان خنده‌دار نیست؟!


سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 18:5
3
موافقم مخالفم
 

aghaye hatami kiya man age jaye shoma bodam nemizashtam filmam dar hamchin jashnavaree sherkat koneh

bain kar ham be keshvaretoon komak kardeh bodin ham chehreye mardomitoon


سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 20:34
8
موافقم مخالفم
 

فیلم رو دوست نداشتم

اما محمد قوچانی رو دوست دارم

زنده باشی رفیق

پری
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 20:36
5
موافقم مخالفم
 

با کاوه صد در صد موافقم چقدر زیبا نوشتی دوست من

بله حاتمی کیا بازیچه بزرگان شده هم خودش و هم فیلمش

و بدبختانه همه چیز رو داره ارزون ..........


سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 20:38
-4
موافقم مخالفم
 

خودشون توقیف کردن و خودشون تا دیدن هوا پسا آزادش کردن

خودشون تعریف و تمجید کردن و بعد خودشون گفتن بده و فلانه و جنگ زرگری را ه انداختن

ما هم که لابد هیچی نمی فهمیم!!!

شیرین
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 22:5
1
موافقم مخالفم
 
به رنگ ارغوان قربانی شد

همه ی این ماجرا یه سناریوی از پیش تعیین شده بود، امسال جشنواره رنگ و بویی نداشت، تحریم شده بود، مردم از دولتمردان دلگیر بودن، مردم دلهاشون خون بود، پس چه بهتر که تو این شرایط سوگلی حاتمی کیا اکران شه تا شاید مردم با سینما آشتی کنن! شاید مردم به لطف حضور به رنگ ارغوان تحریم رو بشکنن و پا در سالنهای سینما بگذارن و چه حیف که به رنگ ارغوان قربانی بازی سیاستمداران شد، حیف!

و مرسی از کاوه که اینقدر روشن داستان به رنگ ارغوان و توقیف 5 ساله اش رو بازگو کرد

رها
سه‌شنبه 13 بهمن 1388 - 23:38
-3
موافقم مخالفم
 

مرسی کاوه که یه کم گرد از حافظه روزنامه نگارمون گرفتی .

مهدی
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 5:7
-5
موافقم مخالفم
 
برای کاوه

کاوه جان .. خیلی خوبه که آدم نگاه تیزبین و روشن بینی داشته باشه ..ولی خب اگه میخوای عمیق تر به موضوع نگاه کنی..پس لطفا تمامی جوانب اون اتفاق رو بسنج

منم مثل شما حافظه بدی ندارم .. یادم هست که جشنواره 4سال پیش حتی عکس های به رنگ ارغوان و پوستر اون هم دراومد ... و فیلم در برنامه جدول نمایش بود .. پس تمامی هدف کارگردان و تهییه کننده اش برای نمایش فیلم بود ..ونه مظلوم نمایی برای توقیف آن

ضمن آنکه در مطلبت نوشتی ..."همان زمان حاتمی‌کیا در حرکتی عجیب فیلم را نشان وزارت اطلاعات داد، و چون آن وزارت‌خانه توصیه به عدم نمایش فیلم کرد، حاتمی‌کیا شخصاً فیلم را از جشنواره بیرون کشید"/

خب به نظرت حاتمی کیا 3 شب قیل از اکران به مامورین وزارعت اطلاعات زنگ زده که تشریف بیارید فیلم منو ببینید؟؟!!..و بعد اونها در توصیه ای کاملا دوستانه ازش خواستند فیلم رو نمایش نده ..و بعد حاتمی کیا مرام گذاشته و قبول کرده؟؟!!

واقعا برداشتت از شکل اجرایی این ماجرا در همین حد هست .. حواست نیست ما در ایران زندگی میکنیم ؟؟.. و وزرات اطلاعات یک نهاد خودمختار برای خودش هست که حتی از رئیس جمهور وقت هم تبعیت نمی کند؟..و هر انچه بخواهد باید صورت گیرد؟

حاتمی کیا و مهرجویی و... از حداقل ظرفیت هایی که نظام براشون گذاشته استفاده می کنند ..تا عقایدشون رو به شکل هنرمندانه اشائه بدند ..همانطور که مهرجویی هم مهمان مامان را با سیما فیلم و طهران را با شهرداری .. تهیه کرد

و گرنه این دو هم میتوانند مثل مخملباف و قبادی مانیفست سینمایی بسازند ..این به به معنای کم فروشی نیست

مهتا
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 7:23
-9
موافقم مخالفم
 

آقای قوچانی

اگه آقای مخملباف بقول شما امروز شعار میده واسه اینه که امروز وضع طوریه که حرفاتو نمیتونی جور دیگه بزنی، مگه نه اینکه کار هنرمندا حرف دل مردم رو زدنه؟؟؟ اما در مورد آقای حاتمی کیا همه میدونند که چرا فیلمش رفع توقیف شده،واسه این که یه حالی به این جشنواره بیروح امسال بدن،اگه غیر از اینه چرا تو چهار سال گذشته رفع توقیف نشد؟؟ اگه مخملباف درگیر سیاست شده حاتمی کیا بازیچه سیاست شده!!!

احسان
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 8:4
-6
موافقم مخالفم
 
به رنگ حاتمی کیا ، به نام ارغوان

می ستاییم او را به نام او ، دگربار آغاز می کنیم

هوالقادر

هوالحبیب

هوالمحبوب

قبل از این، فکر می کردیم جشنواره امسال تحریم است.

جشنواره ای که بدون اغراق بزرگترین اتفاق سال در صنعت سینمایی ماست. المپیکی است در آن همه، حاصل تجربه و تلاش چندین ساله خود را به نمایش می گذارند. به این کاری ندارم که چه شد و چه عواملی باعث شدند لیست اولیه حضور کارگردانان بنام ی که دست در دست یکدیگر از شرکت در این المپیاد سربز زده بودند به یکباره تغییر کند و اسامی بزرگانی چون حاتمی کیا در آن نمایان شود.

افسوس می خوریم بر آنچه بر سینمای ما گذشت و امیدواریم با دیدن فیلم هایی چون به رنگ ارغوان، سینمای ما به جایی برسد که در سالهای آینده جشنواره را به نام حاتمی کیا آغاز کنیم.


چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 14:41
-1
موافقم مخالفم
 

بعدشم اینکه با همه های و هوی برای هیچ دوستان، از صمیم قلب آرزو می کنم به رنگ ارغوان جایزه بهترین فیلم رو بگیره.

تو نظرسجیها هم که فعلاً اوله. تو این سایتم که اوله.

ببخشید واسه شوخی میگم تا کور شود هر آنکه نتواند دید. شما برین با همون گربه ایرانی حال کنید. حالا سنگ پرت نکنید بابا شوخی کردم دور هم بخندیم.

بهراد
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 15:28
-4
موافقم مخالفم
 

هیچ وقت فکر نمی کردم حاتمی کیا خودشو بفروشه.همین

وحید
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 19:3
8
موافقم مخالفم
 

هو الکاشف

حاتمی کیا را دوست دارم

چون هنرمند است

چون با مردم است

چون خدا را هنوز فراموش نکرده است

و چوت خاتمی را دوست دارد!


چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 21:2
2
موافقم مخالفم
 

چرا اسم حاتمی کیا رو کنار مخملباف خائن میارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا جای مقایسه وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 22:43
11
موافقم مخالفم
 

حالم به هم خورد از این جور سیاسی کردن فردی که حتی خودتون اعتراف دارین نه اصلاح طلبه و نه اصولگرا.

بابا ول کنین این حاتمی کیا رو؛ چی از جونش می خواین؟؟؟ حاتمی کیا یک هنرمنده نه یک سیاستمدار. یک انسانه که مثل هر انسان دیگه ای تو این عالم حق داره نظرات سیاسی خودشو داشته باشه اما این وجهه انسانی هیچ ارتباطی به فیلمسازیش نداره

Z
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 22:51
-16
موافقم مخالفم
 

گویا شما فراموش کردید به رنگ ارغوان در چه دوره ای ساخته و توقیف شد: همون دوره ای که آژانس ساخته و اکران شد فقط با این تفاوت که اون موقع شروع دوره 8 ساله قدرت بود و این توقیف در روزهای پایانی همین دوره 8 ساله رخ داد


چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 23:37
1
موافقم مخالفم
 

آقای کاوه

تهیه کننده آقای ساداتیان اون زمانی که این بحث ها شد رسما اعلام کرد مالکیت فیلم تمام و کمال در اختیار ایشونه و فروختنش به وزارت اطلاعات شایه ای بیش نیست

پویا
پنجشنبه 15 بهمن 1388 - 12:34
-17
موافقم مخالفم
 

درود بر محمد قوچانی

سینا
پنجشنبه 15 بهمن 1388 - 17:5
9
موافقم مخالفم
 
لطیفه ای از جناب کاوه

"حاتمی‌کیا شخصاً فیلم را از جشنواره بیرون کشید."

تا به حال نشنیده بودیم کارگردان مالک فیلم باشه. دوست عزیز بی انصافی... همین! اگر اکران به رنگ ارغوان سیاسی باشه (که هست) چه ربطی به حاتمی کیا داره؟؟؟

درود بر شرف سینمای ایران: ابراهیم حاتمی کبا

کاوه
پنجشنبه 15 بهمن 1388 - 21:26
-3
موافقم مخالفم
 

برای شنیدن لطیفه‌های بیشتر رجوع کنید به نامهٔ حاتمی‌کیا خطاب به یونسی، وزیر اطلاعات وقت.

بهاره
جمعه 16 بهمن 1388 - 14:16
4
موافقم مخالفم
 

حاتمي كيا پول ميده بهتون از سينماي شعارزدش دفاع ميكنين.؟

من كه شرمم مياد ازش. كلا مردم جوگيري داريم كه از هوش بهره اي نبردن.در عوض با آدم با هوشي طرف اند.آدم بسيار رندي است اين فيلمساز.

من با آقاي كاوه بسيار موافقم.

ایرانی
شنبه 17 بهمن 1388 - 0:35
9
موافقم مخالفم
 

خوشحالم که یه مطلب از محمد قوچانی خوندم و نمی خوام این وجد رو با ستایشش از کسانی که مجوز پخش فیلم رو دادن خراب کنم. همه می دونن که مجوز پخش فیلم هایی مثل به رنگ ارغوان و صد سال به این سال ها برای چی تو همچین شرایطی داده میشه! ما حواسمون پرت نمیشه، تو این روزا داریم بزرگ می شیم و یهو ذوق زده نمیشیم که وای خدا چه سینمای آزادی داریم.

درود بر محمد قوچانی عزیز

كورش
شنبه 17 بهمن 1388 - 4:28
3
موافقم مخالفم
 

ببخشيد

حاتمي كيا سكوت نكرده بود ! فيلمش توقيف شده بود !!

محمدحسین
شنبه 17 بهمن 1388 - 11:17
1
موافقم مخالفم
 

سلام خیلی وقته که دیگه سر نمی زنم یادمه 3 سال پیش چه جنجالایی توی نظرات میشد ....

"علی رضا" کجاست ؟یه وبلاگ داشت الان نیست

وحید
دوشنبه 19 بهمن 1388 - 8:14
-6
موافقم مخالفم
 

سکوت مدنظر آقای قوچانی این نیست که بعد از به رنگ ارغوان کاری و فیلمی نساخته . برادران کاوه و کوروش و..

منظور از سکوت او به این جریانات اخیر و عدم حمایت حاتمی کیا از این جنبش مردمی است

عاطفه
دوشنبه 19 بهمن 1388 - 9:15
-9
موافقم مخالفم
 

جناب آقای فرهاد کسرایی

فیلم به رنگ ارغوان از طرف نهادی توقیف شد که مسئولش در هر دوره ای توسط شخص رهبر تایین می شه و ربطی به این دولت یا اون دولت نداره... اون زمان وزارت ارشاد حسن نیتش رو نشون داده بود چرا که این فیلم از همون اول هم مجوز ساخت داشت و هم نمایش... اما باید خیلی کودک باشیم که فکر کنیم تو این مملکت قراره فیلمی درباره ی وزارت محترم اطلاعات ساخته بشه و مسئول مجوز دادنش وزارت ارشاد باشه و فیلم هم بدون اینکه دوستانمون در وزارت اطلاعات نگاهی بهش انداخته باشن اکران عمومی بشه. این از دوره ی قبل که فیلم توقیف شد و تکلیف توقیف کننده ش هم مشخصه: دوره ی [...] های زنجیره ای خودسرانه که صلاح نبود مردم ببینن دوستان محترم اطلاعاتی تا این حد می تونن وارد حریم خصوصی افراد بشن.

و اما این دوره: باز هم نهادی که قرار بود مجوز این فیلم رو صادر کنه وزارت اطلاعات بوداما این بار مصالح دیگری در میان بود و اتفاقاً باید نشون می دادن دوستان محترم اطلاعاتی از رگ گردن هم به مردم نزدیک ترند به تمام دلایلی که همگی می دونیم و جای گفتنش نیست و جناب شمقدری هم که با دوستانشون سنگ هنر این مملکت رو به سینه می زنن, اگر برای رفع توقیف این فیلم تلاش میکنه فقط در حد یک ماموره که اجرای تامین این مصالح رو به عهده داره. پس جواب شما روشنه, اگر فیلم توقیف شد به صلاح بود و اگر هم رفع توقیف شد باز هم به صلاح بود... این وسط هم که معلومه مصالح همیشه در دست چه کسانیه....

daryoosh azodi
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 0:24
7
موافقم مخالفم
 

با سلام به همه دوستان

فیلم به رنگ ارغوان یک کپی برابر اصل از فیلم "بن بست" اثر پرویز صیاد و بازیگری مری آپیک است.کپی فیلم بن بست در همان سال 57 به صورت مخفیانه از کشور خارج و در فستیوال فیلم مسکو شرکت کرد که حاصل ان جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین فیلم بود .

من و سایر دوستان پس از دیده فیلم به رنگ ارغوان در کمال تعجعب متوجه شدیم که فیلمنامه ، شخصیتها و ..فیلم "به رنگ ارغوان" کاملا از روی "بن بست" پرویز صیاد کپی شده و تنها تفاوت انها اینست که در فیلم صیاد هدف برادر ظاهرا چریک دختر است و در فیلم حاتمی کیا مادر ظاهرا چریک دختر والسلام .

حق بود حاتمی کیا منبع بیش از هشتاد درصد فیلم خود را ذکر و از عوامل ان تشکر می کرد نه بدین گونه که ایشان در حد یک سارق ادبی - هنری ظاهرو عمل کرده اند .


سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 23:8
-23
موافقم مخالفم
 

اولا اوردن اسم انسان ترسو و بزدلی مثل مخملباف کنار حاتمیکیا به خدا کفاره داره

بدشم در جواب دوستمون که فیلم رو کپی برابر اصل دونستن باید بگم اگه واقعا میشه یه فیلم کپی قشنگ ساخت چرا بد باشه؟ مثلا آیا کافه ستاره فیلم خیلی خوبی نبود؟ این حرفا چیه

سـ ـیـ ـنـ ـما
يکشنبه 2 اسفند 1388 - 21:10
-7
موافقم مخالفم
 

خصوصی ابراهیمی(بدون سَم !)

من روایت فتح کیا رو دوست دارم بیشتر!

اول اینکه پافشاری ایشون رو بر حذف نداشتن فیلم شش سال پیش تحسین‌برانگیز می‌دونم و از محورهای موفقیت فیلم رو عکاس. هم این اثر رو بدون تکرار «ابراهیمـ»ـي‌ای!

ایشون در آخرین نمایش از قهرمان، گرداننده‌ی فیلم رو ترسیم کردند، اون که انقلاب رو گذاشته و بوسیده، و مناسک منبعث از اعتقاد (زود گذر) رو هم به آب داده، و به تکرار «آفرینش عشقِ در لحظه» ره می‌سپاره. متأسف می‌گردیم! و از مزحک کمدی‌های گفتاری سینمایی =!

همون که «پدر» رو در مسلخ ...

نه، بواقع من خوش‌بینم!

با یاد و آرزوی سینما


دوشنبه 3 اسفند 1388 - 6:30
0
موافقم مخالفم
 

به عاطقه جان:

سیاست‌های حمایتی دولت در حوزه‌های مختلف رو نمی‌شه با این منطق چید(به چار سال قبل نگاهی کنید)؛ ضمن این‌که هیچ نهادی با سرخودی و بدون «هیچ توجهی به خواست مردم» کاری رو پیشه نمی‌کنه؛ رهبر هم حتی «مردم» انتخاب می‌کنند! این نظرات نظراتیه که قبل از باز کردن اولین صندوق جناب موسوی رو رییس‌جمهور قانونی کرده. ناید از مدعی به برهان برسیم!

من
دوشنبه 3 اسفند 1388 - 19:40
-1
موافقم مخالفم
 

وای عاطفه تو چه ماهی! حرف دل منو زدی!

امير
سه‌شنبه 4 اسفند 1388 - 11:58
10
موافقم مخالفم
 
آيا بهترين فيلم جشنواره بايد اين چنين باشد؟

به رنگ ارغوان را همين روزهاي اول اسفند براي اولين بار در اکران عمومي ديدم.فارغ از بحث هاي سياسي و همين طور صحبت درباره شخصيت ابراهيم حاتمي کيا دوست دارم درباره فيلم بگويم." به رنگ ارغوان" به نظرم يکي از بدترين هاي سينماي خود حاتمي کياست.من درباره فيلمي مي نويسم که در جشنواره 28 جايزه بهترين فيلم را به دست آورده.جاي بسي تعجبه که برخي افراد که خود را سينمايي مي دانند هم از فيلم دفاع مي کنند.

داستان فيلم هيچ چفت و بستي ندارد و معمولا تصادف و اتفاق عمده ترين نقش را در پيش برد پيرنگ آن دارد.حتي بسياري روابط در فيلم به شکل احمقانه اي اتفاق مي افتد(ملاقات آقاي تهامي و فرخ نژاد).تحول آدم هاي فيلم همگي کاريکاتور گونه اند و بسيار مسخره به نظر مي رسند(مهم ترينش عاشق شدن آقاي فرخ نژاد است که پر سوز و گداز و سرشار از سانتي مانتاليزم و نفرت انگيز است و در آخر با فيلم نامه عجيب حاتمي کيا دوباره به آغوش عشقش باز مي گردد!).مورد ديگر برخي اتفاقات فيلم است که اصلا باور کردني نيست.به عنوان نمونه : فرخ نژاد تير مي خورد. همه باور کرده ايم ايشان نيروي ويژه اطلاعات است. جنازه زن را با هماهنگي تحويل مي دهد اما هيچ گاه براي زخمش به دکتري مراجعه نمي کند و مانند رمبو خدش زخمش را درمان مي کند. آدم هاي داستان به سرعت متحول مي شوند و به دوستانشان اعتماد مي کنند.خزر معصومي که همه مي دانيم چه شرايطي دارد به سرعت به آقاي فرخ نژاد اطمينان مي کند و از او مي خواهد جنازه زني را که در خانه اش افتاده را در جنگل مدفون کند و قهرمان رمبوي ما هم با دست زخمي اش مي پذيرد.مي بينيد همه چيز آني و اتفاقي در فيلم سامان مي يابد و داستان از چنين تمهيدات عجيبي براي پيش برد خودش بهره مي برد.تقريبا در تمام طول فيلم به جز دو شخصيت اصلي با هيچ شخصيتي طرف نيستيم .همه نقش هاي ديگر در فيلم عملا تيپ هستند و هيچ کارکردي در ساختار روايي و پيشبرد پيرنگ داستاني ندارند. به دختر چادري ؛ دوست ارغوان توجه کنيد و همين طور صاحب قهوه خانه و حتي پدر ارغوان با بازي آقاي قائميان)و عجيب اين که همه دانشجوبان در حد يک کاريکاتور تصوير شده اند.( اين البته درباره پليس هم صادق است.احتمالن آقاي حاتمي کيا قصد هجو نيروي انتظامي را داشته اند اما سخيف ترين روش را براي آن برگزيده اند).واقعا آيا حاتمي کيا توان خلق شخصيت را دارد؟ عجيب اين که معمولاجوايز اصلي فيلم نامه را هم حاتمي کيا مي برد.ديالوگ هاي فيلم مخصوصن بين دانشجويان.بين ارغوان و آقاي محسن مانند سريال هاي تلويزيوي و تهوع آور است.سبک بصري فيلم هم کاملا چيزي است در حد و اندازه هاي فرم روايي آن.نماهايي نامناسب و در بعضي مواقع صرفا تزئيني و گاهي اوقات هم سانتيمانتال که غير قابل قبول است(دکوپاژ نماها اصلن چيز ويژه اي نيست و ميزانسن ها در پاره اي موارد کاملا رها شده است.اين براي بهترين فيلم جشنواره فجر جاي نا اميدي فراوان دارد.نمونه نماهاي تزييني دوربيني است که به لند رور آقاي فرخ نژاد در ابتداي فيلم متصل است .لنز دوربين براي حرکت ماشين بر روي گل و لاي کثيف و گل آلود شده .چنين نمايي براي فيلمي که مي خواهد از تماشاگر ش نهايت هم ذات پنداري را بگيرد اساسن منتفي است چون نمايي فاصله گذار است.به نظر مي رسد حاتمي کيا صرفن اين نما را دوست داشته و کارکردش را هم نمي دانسته.نماهاي اکستريم از چهره اشک آلود خزر معصومي با آن چهره معصوم به خصوص زماني که اشک از چشمانش جاري مي شود کاملا احساس بر انگيز است ).فيلم چيزي در حد و اندازه ملودرام هاي معيوب ايراني و همين طور فيلم هاي بد آقاي حاتمي کياست(مثل به نام پدر و دعوت).در فيلم حتي شاهد پي او وي هاي اشتباه هستيم که واقعا نابخشودني است( در سکانسي که آقاي فرخ نژاد آقاي تهامي را دستبند و چشم بند مي زند.نمايي هست که کوروش تهامي کلاهي بر سر دارد و بخشي از کلاه از روي چشمانش کنار رفته.وقتي پي او وي آقاي تهامي را مي بينيم فقط دوربين از زوايه لو انگل فضا را نشان مي دهد .در صورتي که بخشي از چشمانش کلاه روي آن است و بايد پي او وي آقاي تهامي کلاهي بر رويش مي بود و ديد کامل نمي داشت.

semi
جمعه 7 اسفند 1388 - 11:22
-19
موافقم مخالفم
 

nemidoonam chi begam

in rooza loghate azadi bad joori sare zaboonas

in film khosh shans bood ama jaleb nabood

faghat too sharayete khoobi ekran shod

ehsan
جمعه 7 اسفند 1388 - 11:30
4
موافقم مخالفم
 

in film ye joor aram bakhshe movaghate vase hameye kasani ke tavalode sohrab o 9 esfand yadeshoon narafte vagarne film nist

فاطمه عرب...
جمعه 7 اسفند 1388 - 19:13
-227
موافقم مخالفم
 

خوشحالم که می بینم آقای حاتمی کیا انقدر طیف طرفدارانشون گستردست.


شنبه 15 اسفند 1388 - 18:17
12
موافقم مخالفم
 

"خوشحالم که می بینم آقای حاتمی کیا انقدر طیف طرفدارانشون گستردست."

قبل از اینکه مصاحبه جام‌جم رو بخونند!(!)

پریسا
يکشنبه 23 اسفند 1388 - 17:36
-10
موافقم مخالفم
 

با نظرات عاطفه به شدت موافقم ... به رنگ ارغوان فیلم فوق العاده ایه ... انگار این فیلم در 6 ماه دوم سال 88 ساخته شده نه در سال 83 ...وزارت اطلاعات خواسته بگه که ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم ولی باز هم این فیلم شاید یک صدم کاری که وزارت اطلاعات میکنه رو هم نشون نده

mahdie
دوشنبه 2 فروردين 1389 - 8:6
7
موافقم مخالفم
 
b rang arghavan

bad nabud,mishod behtar bashe

afsoon
دوشنبه 13 ارديبهشت 1389 - 6:20
-16
موافقم مخالفم
 
دو شنبه. به رنگ ارغوان

واقعن که لیاقت ما همین کارگردانایه مزخرفه الانه هر چند هستن کارگردان هایی از گذشته که ارزششون کمتر از این هاست. ولی یکم منطق خوبه به خدا! یه کی دو تا کارگردان خوب توی سینما داریم که صرفن برای گیشه فیلم نمیسازن، ببینم می تونین با این بحث های سیاسی مزخرف این هارو هم فراری بدین یا نه! دوستان محترم!منتقدین ارجمند! سینما دانانه گران قدر! چه دلیلی داره فیلم به این خو بی رو زیر سوال برد؟به قیمت توهین به کارگردانه بزرگی چون اقای ابراهیم حاتمیکیا! شما که بلدید خوب جبه بگیرید،اقا جان بسم الله... پاشو یه فیلم بساز، یه فیلم کوتاه ببینم چقدر مردین! بیرون گود نشستن و فحش دادن و نقد کردن رو مسعود ده نمکی هم بلده .

سرو
چهارشنبه 15 ارديبهشت 1389 - 9:52
-5
موافقم مخالفم
 

آقا من عذر خواهی می کنم بار پیش اسم فیلم رو اشتباه گفتم.اسم فیلم بانوی شهر ما بود.

سهیلا
سه‌شنبه 19 مرداد 1389 - 14:5
9
موافقم مخالفم
 

آقا من این خرفا خالیم نیست سی دی این فیم کی میاد بیرون؟

helia
پنجشنبه 21 مرداد 1389 - 3:24
-16
موافقم مخالفم
 

عالی بود ! مثل همیشه حاتمی کیا کولاک کرد ! به من به عنوانه یک ایرانی به وجود ی همچین هنرمندی افتخار میکنم ! به قول دوستمون : به رنگ حاتمی کیا به نام ارغوان !

عماد
پنجشنبه 16 دي 1389 - 6:55
-8
موافقم مخالفم
 
نقد فیلم به رنگ ارغوان

فیلم حاتمیکیا تا نقطه گره گشایی خوبه ولی وقتی خوی میلیتاریستی میگیره از اون شدت تاثیر گذاریش میکاهه که به نظره من عمدی و مغرضانس ولی کاش با نگاه بیطرفانه میساخت اما در مورد اکران فیلم که به نظر من به موقع اکران شد تا بعضیا یه چیزایی ثابت بشه

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���