در نشست «سينما، شهر و علوم اجتماعي» عنوان شد: كيانوش عياري: در نوجواني كه تنهايي شطرنج بازي ميكردم، ناخودآگاه درباره مهرههاي سياه مرتكب پارتيبازي ميشدم.
سينماي ما- كيانوش عياري گفت: «بودن يا نبودن» و هيچ فيلمي را سفارشي نساختهام. اين روحيه از كودكي تابه امروز با من آمده است و نميگذارم هيچكس به صورت سفارشي و يا دستوري مرا وادار به كاري كند. به نقل از ستاد خبري جشنواره فيلم شهر، در ادامه مجموعه نشستهاي «سينما، شهر و علوم اجتماعي»، نشست پرسش و پاسخ فيلم «بودن يا نبودن» به همت جشنواره فيلم شهر، در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار شد. در اين نشست كه روز سهشنبه بيست و نهم بهمن ماه برپا شد، «كيانوش عياري» درباره چگونگي توليد اين فيلم گفت: سال 72 با شنيدن خبر اولين پيوند قلب در ايران، ايده اين فيلم در ذهنم شكل گرفت و با تحقيقاتي كه در اين زمينه صورت گرفت، متوجه شدم آمار اهداء اعضا در سال بسيار كم است ابتدا با اين هدف يعني تلاش براي ارتقاي اين آمار، تصميم به پرورش اين ايده گرفتم. وي اضافه كرد: اما در طول ساخت فيلم بودن يا نبودن، خاستگاه اوليه اين اثر فراموش شد و جاي خود را به دغدغههاي ديگري داد. دغدغههايي كه از ذهنيت من ريشه گرفت و اين فيلم را به «طي طريق يك انسان براي ادامه زندگي» تبديل كرد. همانطوري كه پلكان ورودي خانه، اين طي طريق را به صورت نمادين نشان ميداد. «كيانوش عياري» در رابطه با توجه وي به برخي از شخصيتهاي فيلم، افزود : نميتوانم منكر اين حمايت شوم. زماني در نوجواني به تنهايي شطرنج بازي ميكردم هر چند همه تلاش و تعهدم اين بود كه براي هر دو مهره از همه استعدادم بهره بگيرم اما ناخودآگاه درباره مهرههاي سياه مرتكب پارتي بازي ميشدم. در اين فيلم هم تلاش كردم هر دو سويه ماجرا را عادلانه ببينم، اما ناخودآگاه نسبت به نقشي كه دريافت كننده براي ادامه حيات داشت، پارتي بازي كردهام. وي در ادامه اظهار داشت : من با دو پاره كردن فيلم و اختصاص هر بخش به يك شخصيت درگير در ماجرا، سعي كردهام نگاهي بيطرفانه داشته باشم اما بههر حال اگر كفه ترازوي شخصيت دريافت كننده عضو بر ديگري سنگيني ميكند ناشي از آن طرفداري ناخودآگاه است. كارگردان «بودن يا نبودن» در ادامه با تاكيد بر اينكه اين فيلم سفارشي نيست، توضيح داد: زماني كه 4 ساله بودم با تيغي بازي مي كردم و به دليل اين بازي از سوي والدينم شماتت شدم اما براي مبارزه با اين تعدي به حريم شخصيام، انگشت دستم را برديم. اين روحيه از كودكي تابه امروز با من آمده است و نميگذارم هيچكس به صورت سفارشي و يا دستوري مرا وادار به كاري كند. عياري در پاسخ به سئوالي در خصوص متكي نبودن برخي از وقايع فيلم به خرد، خاطرنشان كرد: خرد بيواسطه عواطف بيمعني است. اگر خرد را جدا از عاطفه بدانيم توهين به شعور فيلمساز و تماشاگر است و هر خردي بايد از كانال عاطفه عبور كند. بودن يا نبودن فيلم رئاليستي است اگر در فيلم دلسوزي ديده ميشود، براي اين است كه همه انسانها حركاتشان ناشي از خرد نيست بلكه اين دلسوزي بر اساس اعتقادات يا باورهاي فرد شكل ميگيرد. «كيانوش عياري» درباره اين كه فيلم «بودن يا نبودن» پس از گذشت چند سال رنگ كهنگي به خود گرفته يا نه، افزود: برخي ادعا ميكنند كه در آثار خود به مفاهيمي اشاره ميكنند كه آيندگان آن را درك خواهند كرد اما من هميشه تابع زمانه خود بودهام و براساس نياز مخاطب فيلم ساختهام. فيلم «بودن و نبودن» پيامي خاص، يعني چه شرايطي لازمه توجه انسان از خود به ديگري ميشود. در واقع فيلم بودن يا نبودن ميخواهد اين مسير تحول دروني و بيروني را نشان دهد. وي در خصوص متكي بودن فيلم به نشانهها، اظهار داشت: اين فيلم سعي دارد داستان خود را به صورت واقعي روايت كند و نماها با توجه به مقتضيات داستان طراحي شدهاند و بيانگر گنجاندن يك تئوري خاص در فيلم نيستند. اين كارگردان با اشاره به اين كه كار فيلمساز با فيلسوف متفاوت است، يادآور شد: برخي از فيلمسازان سعي فيلسوف باشند و با اشاره به نكتههايي از فلاسفه كار خود را توجيه ميكنند اما با اين رويه نقش خود را به عنوان فيلمساز فراموش كردهاند. دكتر شهرام پرستش استاد دانشگاه علوم اجتماعي با عنوان اين كه اين فيلم تحت سيطره ارزشهاي مطلق ساخته شده است، اظهار داشت: در اين فيلم، مفهوم زندگي مورد توجه قرار گرفته است مفهومي كه وراي تفاوتهاي قومي و مذهبي وجود دارد اما در اين فيلم نيز مانند زندگي بشري، ببه بهانه انسانيت، زندگي يكي بر ديگري ارج دانسته ميشود. به قول يكي از فلاسفه، ما در زندگي با تصاوير جالبي رو به رو هستيم كه در عين جذابيت، نوعي تضاد در خود دارند. تصوير بخشش حيات به يك انسان، تصوير جذابي است اما در مقابل اين بخشش، بايد حق زندگي را از كسي بستانيم و اين همان مفهوم پارودكسيكال يا متضاد فيلم است
|