یادداشت مصطفی جلالی فخر بر مجموعه تازه مهران مدیری؛بعله!
سینمای ما - مصطفی جلالی فخر: طنز مهران مديري را دوست دارم. بيشتر وقتها. مرد هزار چهره پارسال را بيش از كارهاي قبلياش. براي همين، امسال عيد قرار گذاشتم كه هر شب مرد دوهزار چهره را ببينم. معمولا پيگير تلويزيون نيستم و اين به دليل برائت روشنفكرانه نيست. تا الان جز سه قسمت كه نتوانستم، همه را ديدهام و جز با چند قسمت خلبان ساجدي، با بقيه كيف نكردم. در حد مديري نبود و انتظاري كه از او داشتم. با اين حال و در بيشتر مواقع، مديري بازيگر فوقالعادهايست و حتي با كوتاهترين جملات و موقعيتها طنز ميآفريند. يادم هست يك بار خاطرهي لورفتن سيگار كشيدناش را برايم تعريف كرد. كاملا جدي و بدون ادا و اطوار؛ اما با لحن و بياني معركه و داشتم ميمردم از خنده. انگار طنز مثل گلبول در خون اين آدم جريان دارد. خودش طنز را باور دارد و براي همين است كه پشتصحنههايي كه در آخر هر قسمت پخش ميكند خندهدارتر از متن ميشوند (گاهي). مثل پشتصحنهي امشب كه در ادامه دستانداختن افشين قطبي و فوتبال باشگاهي ايران بود. و طولانيتر از شبهاي قبل. با وجود روزي پر استرس، كلي خنديدم و آن قدر آنها در پشت صحنه به نظر رفيق و صميمي ميآيند كه آدم غبطه ميخورد؛ آخرش را ديديد كه چه طور به برزو ارجمند گفت: "بميري برزو!" من از يك بابت به مهران مديري مديونم. راستش خيلي حوصلهي توضيح و واكنش و تاييد و تكذيب ندارم. ما معمولا دوست داريم در ازاي حرفهايي كه ميزنيم، واكنشي از طرف مقابل ببينيم يا بشنويم و اگر چنين نشود دلخوري است و اتهام و بحث و چه بسا عدم رعايت ادب معاشرت!.. من اصولا كمحرفم؛ مگر روي خلق و خوي حرفزدن باشم (به ندرت). براي همين خيلي وقتها در قبال حرفها و گلهها و هيجانات و دعواها و تمجيدها و.... توضيحات ديگران فقط ميگويم:" بعله! (با همان لحن مهران مديري)" اين بلهي استثنايي، محافظهكارانهترين واكنش جادوييست كه همهي انتظار تاييدي طرف مقابل را هم برآورده ميكند. بي آن كه احيانا توهينآميز باشد.
|