
| |
سينماي ما- مهدي فروتن: در روزنامه تهران امروز یادداشت جالبی در واکنش به اعتراض جواد شمقدری نسبت به اخراج لارنس فون تریه از جشنواره کن منتشر کرده است. فروتن در تهران امروزنوشت : شصت و چهارمين جشنواره فيلم كن در حالي اوايل هفته جاري در ساحل شرقي فرانسه به پايان رسيد كه ماجراهاي حاشيهاي آن در فضاي سينماي ايران همچنان ادامه دارد. درباره آنچه در اين دوره بر لارس فن ترير فيلمساز سرشناس دانماركي گذشت و نامهاي كه جواد شمقدري معاون سينمايي وزير ارشاد درباره همين موضوع به ژيل ژاكوب رئيس جشنواره كن نوشت چند نكته به نظر من ميرسد:
1. فيلمساز عجيب و غريب دانماركي كه محبوب مديران كن است و امسال هم فيلمي در بخش مسابقه داشت، در روز اكران «ماليخوليا» در كاخ جشنواره اظهارنظري به شدت عجيب و غريب در اعلام همدردي با آدلف هيتلر به زبان آورد. همين سخنان نسنجيده باعث شد سازمان جشنواره كن او را «عنصر نامطلوب» توصيف كند و عذرش را بخواهد. فن ترير هم كه خودش فهميده بود چه دسته گلي به آب داده و چه شوخي نابجايي كرده، خيلي زود به اشتباهش اعتراف كرد تا ماجرا به خوبي و خوشي به پايان برسد و اوضاع از اينكه هست بدتر نشود.
2. اين ماجرا اما در رسانههاي ايران به شكلي ديگر بازتاب يافت و چند رسانه دليل اخراج فن ترير را از جشنواره كن اظهارنظرهاي ضد صهيونيستي او عنوان كردند. در حالي كه اصل ماجرا چيزي ديگر بود و در حرفهاي فيلمساز دانماركي تنها در حد يك جمله به رژيم جعلي اسرائيل اشاره شده بود: «اسرائيل موي دماغ است». تمام مشكل مديران كن با لارس فن ترير حرفهايي بود كه او درباره هيتلر زده بود.
3. معاون سينمايي وزير ارشاد كه همين پارسال پروانه ساخت «جدايي نادر از سيمين» اصغر فرهادي را به خاطر نامناسب بودن حرفهاي او در جشن خانه سينما (براي مدتي) باطل كرده بود، يك روز پس از پايان جشنواره نامهاي به رئيس جشنواره كن نوشت و از اينكه مديران معتبرترين جشنواره سينمايي جهان در كشور مدعي آزادي بيان تحمل چند جمله انتقادي ندارند، او را حسابي نواخت و از رفتار فاشيستي كننشينان به شدت انتقاد كرد.
4. هيات داوران جشنواره كن 2011 به رياست رابرت دنيرو جايزه بهترين بازيگر زن را به كرستن دانست بازيگر فيلم سينمايي «ماليخوليا» اهدا كرد تا ثابت كند مشكلي كه كارگردان فيلم باعث و باني آن بوده، ربطي به خود فيلم و ديگر عوامل آن ندارد. همين چند ماه پيش بود كه سيدرضا ميركريمي لب به انتقاد از هيات داوران جشنواره فيلم فجر گشود و وزن سينمايي آنها را زير سوال برد. واكنشي كه از جانب تعدادي از داوران بخش مسابقه سينماي ايران فجر 89 ديده شد، در نوع خود شگفتانگيز و عبرتآموز بود. دوستان نه تنها حسابي از خجالت فيلمساز سرشناس ايراني درآمدند و بارها در انواع و اقسام رسانهها پاسخ او را با عبارتهايي نهچندان محترمانه دادند، بلكه اين مشكل به شدت شخصي را در قضاوت خود هم دخيل كردند تا زحمت ديگر عوامل «يه حبه قند» به واسطه مشكلي كه داوران جشنواره با كارگردان فيلم پيدا كردند، ديده نشود.
5. اگر به قول جواد شمقدري به خاطر رفتار جشنواره كن با لارس فن ترير «شاید لازم باشد در دایرهالمعارفها مفهوم جدیدی از آزادی بیان ارائه شود»، به نظر ميرسد با كاري كه داوران جشنواره بيست و نهم فيلم فجر با ميركريمي و فيلم او كردند، شايد لازم باشد در دايرهالمعارفهاي ما هم مفهومي تازه از رعايت بيطرفي در قضاوت ارائه شود.
6. جواد شمقدري پارسال با حضور در محل برگزاري جشنواره كن با ژيل ژاكوب ديدار كرد و در بازگشت مدعي شد رئيس جشنواره بابت عملكرد جعفر پناهي از او عذرخواهي كرد. اما به فاصلهاي كوتاه ژاكوب اعلام كرد محتواي ديدار او با شمقدري آن چيزي نبوده كه در رسانههاي ايران انعكاس يافته است و وقتي پاسخي از طرف ايراني به گفتههاي رئيس كن صادر نشد، اينگونه به نظر رسيد كه گفتههاي طرف فرانسوي نه عين حقيقت، بلكه به صواب نزديكتر بوده است.
7. حالا هم من هر چه فكر ميكنم دليلي موجه براي نوشته شدن نامه از سوي معاون سينمايي وزير ارشاد دولت جمهوري اسلامي ايران به رئيس جشنواره بينالمللي فيلم كن پيدا نميكنم. فيلمساز دانماركي شوخي بيجايي كرده (به اعتراف خودش كه گفته لحن شوخي حرفهاي او در ترجمه به مخاطبان منتقل نشده) و پاسخش را با اخراج محترمانه از كن دريافت كرده است. نميفهمم اينكه ما براي احقاق حق كارگرداني گريبان چاك كنيم كه خودش هم ميداند حق با او نيست و در همان نشست مطبوعاتي گفته شايد ساخته بعدياش يك فيلم مستهجن باشد، چه معني ميدهد.
8. حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: «ما اكثر العبر و اقل الاعتبار: عبرتها چه بسيارند و عبرتگيرندگان چه اندك».
|