يادداشت امير پوريا درباره اين‌كه دو واژه اصولگرا و محافظه کار چطور کنار هم قرار می گیرند؟
«جرم»، «ورود آقایان ممنوع» و تعریف محافظه کاری؛ «ارشاد» يا «ممانعت»؟

سينماي ما- اواخر دوران کودکی و اوایل نوجوانی، هرگز درنمی یافتم چرا واژه «محافظه کار» برای توصیف و شناسایی همان گرایش و حزب سیاسی به کار می رود که از سوی دیگر، عنوانش در ادبیات سیاسی و فرهنگی ما، «اصولگرا»ست؟! این دو که به طور کلی در تعارض با یکدیگرند! مگر معنای لغت نامه ای «محافظه کاری»، اهل محاسبه بودن و ترس داشتن و احتیاط کردن نیست؟ و مگر ایستادن پای اصول، مقاومت و شهامت و حتی سماجت نمی طلبد؟ چه طور می شود این هر دو برای نامگذاری یک نگرش و رویکرد به کار روند؟

بعدها در رفتار و گفتار سیاسی افراد منتسب به این تفکر در نمونه های وطنی، دلایل این تناقض تاریخی را به شکل های مختلف، از جمله با سیلی هایی که از فرط حیرت به صورتم کوفته شد، حس و لمس کردم. نمونه های متأخری را خدمت تان عرض می کنم تا شما هم به بیخ ماجرا پی ببرید: وقتی به مفهوم لغت نامه ای واژه «ارشاد» نظر می افکنیم، به تعابیری همچون «راه نمودن، راه نمایی و به سامان آوردن» برمی خوریم و تا واپسین معناهای ضمنی و فرعی هم نشانی از ممانعت و نهی و سدسازی و ایجاد محدودیت نمی بینیم. اما عملکرد وزارتخانه ای که در کنار واژه وزین «فرهنگ»، همین کلمه یعنی «ارشاد» را بر تارک خود دارد، بیش از هر چیز به همان جلوگیری و محدوده گذاری محدود و منحصر می شود. و دیگر آن که تمامی معیارهای این عملکرد به همان «محافظه کاری» صرف و گاه شگفت آور متکی است. آن دو نمونه متأخر به این شرح اند:

1- وزارت ارشاد از ابتدای مرحله صدور پروانه ساخت فیلم «جرم» مسعود کیمیایی، شرط کرد که زمان وقوع داستان برخلاف طرح و فیلمنامه اولیه، به سال های پیش از انقلاب برگردد. این «احتیاط» در نزد دوستان شورای پروانه ساخت و اداره نظارت و ارزشیابی همچنان به این نکته برمی گردد که سینما و لایه ها و شیوه هایش برایشان از روز شروع صدارت و کرسی نشینی اداری در ساختمان میدان بهارستان آغاز می شود و چیزی تحت عنوان «تاریخ سینما» برایشان مصداق ندارد. عرض می کنم که در گوشه های پاک و پرنوری از این تاریخ سینما، فیلم هایی ساخته شده اند که داستان شان در یک دوران می گذرد و «نشانی»های دورانی دیگر –معمولاً زمان ساخته شدن شان- را می دهند. نمونه متعالی اش شاهکار اجتماعی-انتقادی باب فاس یعنی «لنی» (1974) با بازی رشک انگیز داستین هافمن به نقش شومن بددهن دهه 1950 یعنی لنی بروس است که در ابتدای تیتراژ خود می آورد: «آن چه زمانی لنی بروس بابت به کار بردنش در گفتار شوهای خود به دادرسی فراخوانده شد، امروز (یعنی در دهه 1970) بخشی از ادبیات همگانی جامعه به حساب می آید». حالا که آدم های فیلم «جرم» در سال های انتهایی دوران شاه به هم می گویند که قبلاً با هم «جنگ و جبهه» بوده اند، حالا که نشانه های آشکار این دوران در گوشه و کنار خیابان های فیلم به عمد پراکنده شده اند (و علی معلم در پاسخ به فراستی چه هوشمندانه به این نکته اشاره کرد که سوتی گرفتن این اجزا خود سوتی بزرگ تری است)، ضرب امروزین «جرم» و چرخش قهرمانش، به روشنی «طنین» حادتری یافته؛ بس حادتر از آن که احیاناً ارشاد می گذاشت داستانش در همین زمانه بگذرد و مثلاً همچون «اعتراض» (1378) به طور مستقیم نظریه سیاسی صادر می کرد. و در نتیجه، اثربخش تر.

2- این که گفتیم، پسزمینه ای سیاسی دارد و از مجموعه ای محافظه کار االبته انتظار می رود. ولی این یکی که هیچ وجه سیاسی که هیچ، حتی چالش ایدئولوژیک هم در پس اش نیست، از عمق مفهوم «محافظه کاری» به شکلی شدیدتر از گرایشی سیاسی در وزارتخانه مورد اشاره خبر می دهد: دوستان ما پیشنهاد تهیه کننده و پخش کننده فیلم «وورد آقایان ممنوع» رامبد جوان مبنی بر این که یک هفته اول اکران فیلم فقط بلیت فروشی برای خانم های تماشاگر صورت بگیرد را قویاً رد کرده اند. این شبهه که تمهید تبلیغاتی هوشمندانه صاحبان فیلم همسو با داستان و درونمایه محوری آن می توانسته فروش آن را به طرزی تصاعدی افزایش دهد و دوستان از این اتفاق دل خوشی نخواهند داشت، به گمانم قابل طرح نیست. البته اگر ژورنالیسم ما اندکی سرحال تر و جنم دارتر بود، به جای قیاس بی ربط «اخراجی ها3» و «جدایی نادر از سیمین» که حتی با ذکر عبارت «بلاتشبیه» هم کنار هم نمی نشینند، فیلم رامبد را رقیب جدی شبه کمدی «شهرستان-برفوش» ایام عید می کرد و در این زمینه حتی می شد به تفاوت «کمدی» درست و متکی به داستان و دیالوگ و طعنه و شخصیت سازی در این فیلم با آن قلقلک های سطحی متکی به شبه شوخی های گوارشی در آن یکی اشاره کرد. اما محافظه کاری دوستان ما عامل قوی تری است تا این جلوگیری از رقابت. این محافظه کاری، این بار، صرفاً در برابر نوآوری در روش پخش فیلم احتیاط کرده است. توضیح این که با شکل گیری این روش، از چه می ترسیده اند، خود ذهنی همتای ذهن محتاط دوستان می طلبد که عجالتاً زیر این محفظه سر طاس بنده، یافت نمی شود و درکی از آن ندارم


منبع : روزگار

به روز شده در : جمعه 27 خرداد 1390 - 0:9

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

وحید
جمعه 27 خرداد 1390 - 0:27
13
موافقم مخالفم
 

آقای قادری باید نقد کردن وتحلیل رو از آقای پوریا یاد بگیرد.

همایون
جمعه 27 خرداد 1390 - 6:2
-48
موافقم مخالفم
 

خیلی خوب بود

بهرام
جمعه 27 خرداد 1390 - 9:11
-4
موافقم مخالفم
 

آقای پوریا اگر قرار بود فیلم جرم نشانه هایی از دوران حاضر را داشته باشد بی شک "رنگی بودن" و "دوبله نبودن " صدای بازیگران بسیار بیشتر میتوانست به انتقال این نشانه ها به مخاطب کمک کند در ضمن بجز مسئله جنگ در چند جای فیلم تصاویر کولرهای گازی و ایزوگام روی پشت بام ها به شدت به چشم می آید که هیچ دلیلی بجز اهمال سازندگان فیلم ندارد وبه هیچ وجه قابل توجیه نیست.

اگر دیدن سریال مختارنامه را به سبب آنکه تولید صدا و سیماست کسرشان خود ندانید بی شک خواهید فهمید که چگونه میتوان به نحوی قابل قبول اجتماع معاصر را در اثری که مربوط به رویدادهای قرن ها پیش است به نمایش گذاشت.


جمعه 27 خرداد 1390 - 10:24
-1
موافقم مخالفم
 

همیشه این توجیه کردن‌ها به کیمیایی ضربه زده. آقای پوریا! گیریم تو جرم به عمد پراید و کولر گازی نشون داده میشه تو فیلم ضیافت چی که تو کافه‌ی زمان شاه، پارسی‌کولا تو یخ‌چال بود؟ اون‌م به عمد بود؟


جمعه 27 خرداد 1390 - 16:11
5
موافقم مخالفم
 

دم آقاي پوريا گرم............كاش ميشد جاي فراستي توي هفت تشريف مياوردن

م.م
شنبه 28 خرداد 1390 - 18:50
0
موافقم مخالفم
 

مرسی امیر پوریا ی عزیز.همیشه مطالبتان جذاب است همیشه.ازطرف همکار شما

قلم
سه‌شنبه 31 خرداد 1390 - 12:31
-5
موافقم مخالفم
 

توی سینما ی کشور مافقط شما همکارها هستین که از هم تعریف میکنین وکاری به نظر مردم ندارین چون مردم عامند وشماها خاص

زینب
چهارشنبه 15 تير 1390 - 22:47
2
موافقم مخالفم
 

سلام آقای امیر پوریا من یک توصیه دلسوزانه برای شما دارم.

از شما خواهش میکنم که هیچ وقت از کسی برای خود اسطوره

یا قهرمان نسازید منظورم آقای کیمیایی است درست است که

شما ایشان را خیلی دوست دارید ولی دلیل نمیشود که تمام عیب

و ایراد کارهای ایشان را نبینید و خود را به کوچه علی چپ بزنید

من منظورم فقط فیلم جرم نیست در کل کارهای اخیر کیمیایی پر

از اشکال است که شما حتی حاضر نیستید به عنوان دوست

کیمیایی این اشکالات را بگویید تا ایشان بتوانند مسیر بهتری را

طی کنند. نکته دوم این است که خیلی برای من عجیب است که

زمانی که مختارنامه شروع به پخش شد خیلی از منتقدان از این

فیلم بسیار تعریف میکردند اما همین که عربنیا در برنامه هفت که

مورد انتقاد خیلی از شماهاست آمدند بلافاصله همین منتقدان شروع به بدگویی از این اثر زیبا کردن واقعا برای همه شماها

متاسفم زیرا که خود شما همیشه از ازادی بیان و احترام به

عقیده دیگران صحبت میکنید اما تا کسی برخلاف میل شما

صحبت کرد با صحفاتی که در مجله هایتان در اختیار دارید

حسابی ان فرد را به زمین گرم میزنید. و نکته اخر اینکه لطفا

اگر از هفت انتقاد میکنید یکبار هم که شده با مجری این برنامه

مصاحبه کنید و رو در رو حرفتان را بزنید همچنین عدالت را هم

رعایت کنید چرا نام کوچک علی معلم را می اورید ولی چون از

مسعود فراستی خوشتان نمی اید فقط فامیل ان را ذکر میکنید.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���