سینمای ما - حسین معززینیا: گاهی اوقات لازم است برای نوشتن یک یادداشت، خبرها را بخوانی و تحلیل کنی و بعد از مدتی دقت و تامل، قالبی برای بیان مضمون مورد نظرت پیدا کنی و آن وقت، بنشینی سر فرصت مقدمهای بنویسی و بعد بروی سر بحث اصلی و بعد دنبال یک پایانبندی خوب بگردی و... اما خیلی وقتها لازم نیست این همه زحمت به خودت بدهی؛ کافی است خبرها را یک بار دیگر مرور کنی:
1. در اسفندماه سال گذشته تعدادی از اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی امریکا که هر ساله جایزه آکادمی (یا همان اسکار) را به فیلمها اهدا میکنند به ایران سفر کردند. خانه سینما تدارک این سفر را بر عهده داشت و اعلام کرد که اهداف فرهنگی و آموزشی دارد. عدهای از دوستان اصولگرا شدیدا به حضور این افراد در کشور اعتراض کردند و در ضمن اظهارنظرهایشان تاکید کردند که اسکار همان هالیوود است و هالیوود همان اسکار است و این دو به طور مطلق تحت سیطره حکومت امریکا و از آن طریق تحت سلطه صهیونیسم قرار دارند و خودشان و عملکردشان و انتخابهایشان صهیونیستی است و معاند با اهداف ملی و مذهبی ما. از جمله کسانی که با شدت و قطعیت همین حرفها را تکرار کرد و بر درستی و خدشهناپذیری آنها تاکید کرد، رئیس اصولگرای سازمان صدا و سیما (همان رسانه ملی) بود.
2. چند روز پیش به مناسبت عید ملی نوروز، فیلم برگزیده آکادمی که در همین اسفندماه گذشته، همه جوایز اصلی اسکار را دریافت کرد، با کلی تبلیغ و تشویق و تهییج مخاطبان برای از دست ندادن تماشای آن، از رسانه ملی -که قاعدتا تحت مدیریت مدیرش اداره میشود- پخش شد. چیزی که به اسم فیلم «میلیونر زاغهنشین» از شبکه اول سیما (همان شبکه ملی) پخش شد، همان نسخهای است که اگر الان بروید سر کوچهتان میتوانید از دستفروشی که در پیادهرو بساط پهن کرده و فیلمهایش را دانهای هزار تومان میفروشد، بخرید. و با توجه به این که این، همان نسخهای است که توسط یک دوربین هندیکم از روی پرده یکی از سینماهای نمایشدهنده این فیلم در نقطه نامعلومی از جهان ضبط شده و به شکل غیرقانونی در کشورهای مختلف توزیع شده، طبعا بخشهایی از چشم و چانه و دهان و بینی بازیگران فیلم حذف شده و تعدادی از زیرنویسهای انگلیسی حکشده در گوشههای تصویر هم از وسط نصف شده و کیفیت تصویری فیلم هم پایینتر از حد استاندارد برای پخش تلویزیونی است.
3. طبق اعلام کمپانی سازنده، نسخه دیویدی رسمی فیلم «میلیونر زاغهنشین» در همین هفته در کشور امریکا توزیع میشود. معمولا هشت تا ده ماه پس از انتشار و توزیع دیویدی یک فیلم، به تدریج حق پخش آن فیلم به شبکههای تلویزیونی خصوصی (کابلی) واگذار میشود. و چند ماه بعد، شبکههای عمومیتر که مخاطبان گستردهتری دارند اجازه پخش آن فیلم را در ازای پرداخت مبالغ قابل توجهی به دست میآورند. یعنی بعید است حتی سال آینده در همین زمان، یکی از شبکههای عمومی و رایگان جهانی در حال پخش فیلم «میلیونر زاغهنشین» باشد. بنابراین بسیار روشن است که اقدام «رسانه ملی» در پخش این فیلم، نامی جز سرقت اموال فرهنگی و استفاده غیرقانونی از محصولات هنری مردم ممالک دیگر ندارد.
4. به این ترتیب ما اولین کشور جهان هستیم که اصرار داریم و شوق فراوان داریم تا اولین پخشکننده فیلم برگزیده اسکار باشیم، گرچه برای رسیدن به این هدف ناچار شویم فیلم آنها را بدزدیم و بدون اجازه قانونی پخش کنیم تا دل ملت در ایام نوروز شاد شود. همانطور که پیش از این مثلا «اسپایدرمن» را در عید مبعث پیامبر و «هریپاتر» را در عید میلاد امیرالمومنین با همین شکل و شمایل پخش کردهایم تا به «مردم خوبمان» عیدی داده باشیم. و احتمالا از آنجا که معتقدیم مال کافر برای مومن حلال است، برایمان اهمیتی نداشته و ندارد که عیدیمان اموال مسروقه مردم کشورهای دیگر باشد.
5. پس از پخش تلویزیونی فیلم «میلیونر زاغهنشین» تعدادی از سایتهای اصولگرا به این اتفاق اعتراض کردند و مشکلشان این بود که در این فیلم به مسلمانان توهین شده؛ آنها دو جمله از دیالوگهای فیلم را نقل کردند و همچنین به نام فیلم اشاره کردند و گفتند که در همه این موارد به اسلام توهین شده است. این دوستان در هر سه مورد کلمه Slum به معنای محله فقیرنشین و زاغه را همان Islam شنیدهاند و خواندهاند و بر این اساس نتیجه گرفتهاند که اسکار با تمجید از این فیلم قصد حمله مجدد به مسلمانان را داشته و رسانه ملی نباید این فیلم را پخش میکرده.
6. دوستان اصولگرا همچنان میگویند اسکار و هالیوود متعلق به پنتاگون و صهیونیسم است و تولیدات برگزیده هالیوود قطعا با هدف نابودی دین ما و کل موجودیت ما حمایت و هدایت میشوند. دوستان اصولگرا همچنان مشغول آمادهسازی نسخههای دیگری از همین فیلمها برای پخش در مهمترین مناسبتهای ملی و مذهبی ما هستند و بسیار علاقه دارند زودتر از هر کس دیگری در هر نقطهای از سیاره زمین این فیلمها را پخش کنند.
مشکلی نیست، از قضا من هم یک اصولگرا هستم؛ یعنی به اصول معینی اعتقاد دارم و بسیار تلاش میکنم که تصورات و ایدههایم درباره اوضاع و احوال عالم را منظم کنم و در کنار هم قرار دهم و به نتایج مشخص و شفافی برسم. از هر گونه هرج و مرج فکری و تناقضهای رفتاری و اظهارنظرهای بیمبنا و فاقد پایگاه نظری روشن هم شدیدا منزجرم. به همین دلیل علاقه دارم دوستان «اصولگرا» یک بار هم که شده اصول فرهنگی مورد قبولشان را برای ما تشریح کنند و حاضر شوند بدون پناه بردن به مغلطههای همیشگی و آسمان و ریسمان بافتن، در یک بحث رو در رو از مبانی فکری و عملیشان دفاع کنند. با این کار شاید حداقل در عرصه فرهنگ و هنر معنای «اصولگرایی» روشن شود.
منبع :
خبر
به روز شده در :
شنبه 15 فروردين 1388 - 11:42
| |
نظرات
علی
شنبه 15 فروردين 1388 - 19:23
-22
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
دزدی کار بدی است، و لی اینکه یک اصولگرا توهین های « میلیونر زاغه نشین » دنی بویل را نادیده می گیرد و به یک وکیل مدافع صرف و کامل اثر بدل می شود، کار خیلی بدتری است آقای معززی نیا. امیدوارم این را درک کنید.
سهیل
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 5:36
-6
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
یه بار دیگه بخون ببین نویسنده چی نوشته، اگه متوجه شدی (که بعید می دونم) اونوقت نظر بده. امیدوارم درک کنی. (که احتمالش خیلی کمه)
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 6:27
-13
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
علی هیچی از سینما نمیفهمی دهنت را ببند...
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 8:41
-9
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
این که چیزی نیست !اولتیماتوم بورن را درهفته سوم اکران عمومی در امریکا تلویزیون ایران نشان داد.من تعداد درس هایی را که از فیلم میلیونر زاغه نشین یاد گرفتم میلیارد ها برابر همین اشغالهایی مثل اخراجی ها بود!
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 9:34
5
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
آقای معززی اینهاراجدی نگیریدچون فقط بلدندحرفهای ضدونقیض بزنند.
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
جالب است كه بدانيد " ميليونر زاغه نشين " به فاصله كوتاهي دو بار دوبله شد. بار اول بهرام زند آن را براي شركت تصوير دنياي هنر دوبله كرد و بار دوم ناصر تهماسب براي تلويزيون.
اميد صمدي
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 21:3
7
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
سلام اقاي معززي نيا سرقت فرهنگي مي خواهيد به ويژه نامه نوروزي خراسان يك سري بزنيد مقاله شما را تكه تكه كرده اند و از زبان كارگردان هاي مختلف نوشته اند. مثلا درباره فيلمفارسي صحبت كرده اند. بخوانيد كه خيلي با مزه است. فكر كنيد كه مهرجويي و بني اعتماد يك جمله هايي از كتاب شما گفته اند كه طول هر كدامش چند پاراگراف است.
مهران
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 9:18
11
این سرقت اموال فرهنگی است، آن وقت دم از اصولگرایی میزنیم
خانه از پاي بست ويران است .تا زماني كه كپي رايت در كشور ما نهادينه نشود بايد منتظر از اين بدتر ها هم بود .وقتي منتقدان و كارگردانان وطني از روي دست هم كپي مي كنند دخل وتصرف در يك اثر خارجي كه جاي خود را دارد. بهتر نيست ريشه اي فكر كرد؟