سينماي ما- واكنش‌هاي كاربران سايت "سينماي ما" به اتفاق‌هاي اخير سينماي ايران و نقد و بررسي‌هاي فيلم‌هاي اكران عمومي در برنامه «هفت» توسط مسعود فراستي ادامه دارد. جنس خاص و لحن و ادبيات نقدهاي فراستي با واكنش‌هاي موافق و مخالف زيادي در بخش كامنت‌هاي سايت روبرو شده كه نشان از اهميت برنامه و ماهيت نقد فيلم دارد. در ضمن نشان مي‌دهد كه انتقاد تند و تيز از فيلم‌هاي محبوب يك نسل و آثاري كه تماشاگران زيادي را از طيف‌هاي مختلف مجذوب كيفيت و جذابيت خود كرده، تا چه حد ابعاد گسترده و متنوعي دارد.
اين نوشته طنزآميز كوتاه را يك كاربر ناشناس سايت "سينماي ما" در بخش كامنت‌ها گذاشته كه به دليل كيفيت بالاي نوشته و شوخي‌هاي خوبش در بخش اصلي نقلش مي‌كنيم.
شك نداريم كه اين نظرات متنوع و متفاوت براي سينماي ايران مسيري به رشد و پويايي باز مي‌كند و موضوع نقد و گفت‌وگو را در فضاي اين روزها گسترده مي‌كند... و با شناختي كه از مسعود فراستي داريم، مطمئن باشيد كه او هم از اين تضارب اراء و اين شوخي‌ها استقبال خواهد كرد كه اين اولين اصل اساسي نقد و صراحت و شفافيت است.
... و در پايان از نويسنده ناشناس اين يادداشت مي‌خواهيم از طريق تلفن دفتر سايت يا نشاني الكترونيكي سايت با ما تماس بگيرد و در صورت امكان همكاري خوبي را شروع خواهيم كرد؛ راه‌اندازي بخش طنز سينمايي در سايت - اگر كيفيت كارها در همين حد و اندازه‌ها باشد - ايده‌ي جذابي به نظر مي‌رسد.
و اما نوشته:
بيانيه جمعي راجر ايبرت، ديويد بوردول، ديويد تامسن، جاناتان رزنبام و ... در حمايت از فراست مسعودی
تنهايت نمی‌گذاريم بزرگمردا!
ماها ضمن اعلام حمايت همه‌جانبه‌مان از منتقد باشعور، آگاه و متعهد و باسواد، آقای فراست مسعودی، و محكوم ساختن همه‌ی منتقدان بی‌كاركرد، در راستای افشاگری‌‌های ايشان، مراتب انزجار خود از فيلم‌های زير را كه عده‌ای آدم ناآگاه و نامتعهد و نافراستی بی‌كاركرد سعی كرده‌اند گنده‌شان كنند اعلام می‌داريم: اول از همه فيلم منحط بی‌كاربرد و مغرضانه‌ی "جدايی نادر از سيمين" را محكوم می‌كنيم چون كارگردانش حق نداشته با همان دو سه فيلم اولش خودش را به عنوان يكی از فيلم‌سازان برتر تاريخ سينمای ايران مطرح كند و حالا بعد از فقط پنج فيلم به فيلم‌سازی جهانی تبديل شود. همين نشان می‌دهد كه اين آدم چه‌قدر دچار ضعف در تكنيك و فرم است و آدم بی‌كاركرد و مستهجنی است.
1. فيلم منحط و بی‌كاركرد "
سكوت بره‌ها" به خاطر منحط و بی‌كاركرد بودن و ترويج قتل‌های زنجيره‌ای وانحراف‌های خطرناك و خيلی ضايع، آن هم با نهايت منحط و بی‌كاركرد بودن خفن.
2. فيلم بدآموزانندانه‌ی "
هفت سامورايی" به خاطر تكنيك ضعيف و تاكتيك نحيف و ترويج فرهنگ راهزنی و غارت روستاييان بی‌دفاع كه هيچ غذايی جز برنج و هيچ وسيله‌ی دفاعی جز برنج و هيچ پناهگاهی جز برنج و البته فراست مسعودی ندارند.
3. فيلم منحط و بی‌كاربرد و بی‌كاركن "
كارلوس" به خاطر ترويج تروريسم، آن هم همراه با اعمال بی ناموسی و غيراخلاقی و ابتذال در فرم كه تازه به طور ناقص هم پر شده و فاقد كد پستی است.
4. فيلم بيمارگون و ضعيف "
روانی" با تكنيك و فرم و عنوان و صدابرداری مبتذل به خاطر ترويج چاقوكشی برای ناموس مردم زير دوش و به خاك نسپردن جنازه‌ی خانم والده كه علاوه بر آن كه بی‌كاركرد است تازه جنازه‌هه خيلی هم بد بازی كرده و درست است كه به خاطر نداشتن پوست نمی‌‌توانسته زيرپوستی بازی كند ولی زيراستخوانی كه می‌توانست.
5. فيلم كثيف و چركين "
نبرد الجزيره" به خاطر تشويق دولت‌ها به استعمار ملت‌های ضعيف‌تر و اين كه فيلم كار نمي‌كند و حتی نمی‌تواند برود تا سر كوچه يك نان بربری خشخاشی واسه آدم بگيرد.
6. فيلم مبتذل و مستهجن
منطقه‌ی جنگی تيم راث ملعون به خاطر ترويج دست‌درازی به ناموس فرزندان بی‌كاركرد مبتذل ضعيف.
7. فيلم استعماری
غلاف تمام فلزی به خاطر تشويق مردم به حمله به ويتنام.
8. فيلم آشكارا بدانديشانه‌ی"
127 ساعت" به خاطر تشويق كوه‌ها و صخره‌های خطرناك به اذيت كردن مردم و ترويج بريدن دست و ديگر كارهای خفن ناجور آن هم با تكنيك مبتذل و ضعيف در بريدن دست.
9. فيلم خطرناك "
روز استقلال" به خاطر تشويق موجودات بيگانه‌ی فضايی به حمله به زمين. و البته به خاطر مبتذل و ضعيف بودن و ترويج
10. فيلم
آرواره‌ها به خاطر ترويج كوسه‌ها به كشتن انسان‌ها و ترويج ضعف منحط تكنيك و بی‌كاركرد بودن دندان چهارم رديف بالايی كوسه كه معلوم نيست حكمت حضورش در فيلم چه بوده.
11. فيلم "
گردباد" به خاطر تشويق هوا به بدقلقی و ترويج مرگ‌های مخوف جمعی.
12. فيلم زننده‌ی "
با گرگ‌ها می‌رقصد" به خاطر ترويج فرهنگ كشتار سرخ‌پوستان و نيز ترويج فرهنگ مبتذل حركات موزون با گرگ‌ها.
نتيجه گيری: كلاً ماها تنها فيلمی كه محكومش نمی‌كنيم چون هيچ چيز بدی را ترويج نمی‌دهد، فيلم عروسی همكار خوب‌مان راجر است كه در تالار عروسی "مخملك" برگزار شد و از اول تا آخرش همه‌ی آقايون دارند به هم هديه می‌دهند و می‌خورند و حرفهای خوب خوب می‌زنند و عشق و محبت نثار هم می‌كنند و تكنيك‌اش هم خيلی فرم قوی دارد.
.jpg)
.jpg){kind=link}
