سینمای ما - امیر قادری: اگر باخت تیم ملی علی دایی (و نه تیم ملی جمهوری اسلامی ایران) را به عنوان یکی از دلپذیرترین حوادث تعطیلات عید کنار بگذاریم (که حسابی خوشحال‌مان کرد)، آن وقت می‌رسیم به اتفاق بدش که اکران همزمان سه فیلم «وقتی همه خوابیم»، «سوپر استار» و «اخراجی‌ها 2» بود؛ به عنوان سه اثری که به نوعی تحت حمایت و تایید معاونت سینمایی هستند. معاونت سینمایی که قرار است به گفته خودش از موجودی به نام «سینمای ملی» حمایت کند؛ اما در عوض بهترین زمان اکران را در اختیار سه فیلمی گذاشته که هر چه باشند، نمی‌توانند در قالب سینمای ملی دسته بندی شوند. سه فیلمی که اتفاقا در این اوضاع و شرایط، از هم دورمان می‌کنند، جدای‌مان می‌‌کنند و میان فرهنگ ما و جامعه جهانی (حالا هر چه قدر بخواهیم بر بومی بودن‌مان تاکید کنیم) فاصله می‌اندازند. فیلم‌هایی که دیوارهای فولادی که عقاید سازندگان‌شان میان ذهن‌های مختلف و عقاید مختلف می‌کشند، و بین این فیلم‌ها و تماشاگران‌شان مانع می‌گذارند، قطور و عظیم است و با وجود شکل و شمایل ظاهرا متفاوتی که دارند، در بنیان تفاوتی با هم ندارند. این جا دیگر فرقی میان بیضایی و ده‌نمکی و میلانی نیست. در هر سه فیلم می‌توان حضور مولف قاهر و قاطعی را دید که با اطمینان و اقتدار و بی‌هیچ رحم و گشاده دستی، آن چه به اعتقادشان خوب است را از بد جدا می‌کنند و به آثاری فوق شعاری تبدیل می‌شوند که عوض کمک به گسترش امنیت و همچنین خلق مسیری برای توسعه و پیشرفت، در گردابی رهای‌مان می‌کنند که همچنان باید در آن دست و پا بزنیم. گیرم که مسعود ده‌نمکی آخر فیلم‌اش سرود ای ایران هم بگذارد و ملت را به اتحاد فرا بخواند. این همان دیدگاهی است که بر فیلم بیضایی هم سایه افکنده است. روشنفکر قدیمی ما چنان در فکر حفاظت از کیان آشنایش است، که ده‌نمکی، وقتی برای رستگاری گروه مردان لات تلاش می‌کند. اگر بیضایی می‌کوشد بین آن چه اسم‌اش را فرهنگ والا می‌گذارد و باقی اجتماع دیوار بکشد، اگر تلاش می‌کند مرزهایی در این دنیا بکشد که داخل‌اش را با سواد و بیرون‌ آن را بی‌سواد و عامی بخواند، اگر می‌کوشد که حتی میان اشکال مختلف هنری هم به طایفه بدها و خوب‌ها شکل دهد، مسعود ده‌نمکی به گونه‌ای دیگر می‌کوشد تا دیوارها و مرزهای خودش را بکشد. که به طایفه مردان لات و لوت خودش شکل دهد. که از ما بخواهد رستگاری این مردان را باور کنیم. این فرق می‌کند با برخورد هنرمندی که از موضعی بالاتر، شکل خاصی از آزادی و درک تجربه عمیق‌تری از زندگی را در قالب آدم‌های حاشیه نشین اجتماع باور کند. چنین نگاه مرز گذارنده و حکم کننده‌ای، طبعا نخستین تاثیرش را بر فرم فیلم‌ها می‌گذارد. انگار ریشه هر دو طرز تفکر یکی است. هر دو فیلمساز از ما می‌خواهند که حرف‌های‌ با تاکیدشان را باور کنیم. که طایفه خوب‌ها و بدها را با نخستین نگاه مشخص کنیم. تغییر کردن آدم‌ها در انتهای فیلم اخراجی‌ها 2، منافاتی با این مرزبندی ندارد. بیش‌تر به نظر می‌رسد قرار است آدم‌ خوب‌ها تبدیل به طایفه‌ لات‌های فیلم شوند تا برعکس‌اش. تازه سوپر استار تهمینه میلانی را می‌گذاریم کنار که چنین نگاه موکد و شعاری و سطحی و سیاه و سفیدی را در حوزه اخلاق ترویج می‌کند. نگاه کنید به صحنه‌ای که ستاره از راه به در شده فیلم دارد موسیقی ضربی گوش می‌کند و فرشته فیلم به او آداجوی آلبینونی را پیشنهاد می‌کند. درست مثل فیلم بیضایی که همین تقسیم بندی را در زمینه سینمایی که هنری و تجاری می‌خواند، انجام می‌دهد؛ و بالاخره در فیلم ده‌نمکی که همان ساز و آواز ضربی قرار است عامل جذب تماشاگری شود که آخر فیلم باید بفهمد، آن چه از طریق‌اش جذب فیلم شده، بد است و معناگرایی و سینمای ملی جای دیگری است. مثل همیشه نخستین ضربه از چنین دیدگاهی به همان مدیومی وارد می‌شود که قرار است پیام از طریق آن منتقل شود. این حکایت سینمای ملی ما در تعطیلات نوروزی بود. مرزبندی محکم و قاطع، اما رو بنایی و سطحی در زمینه هنر، اخلاق و اجتماع. چه شکل معناگرایانه‌اش و چه شیوه روشنفکرانه‌اش.
و جالب است که در این اکران نوروزی، فیلمی قرار بود به نمایش درآید و نشد که کاملا در نقطه مقابل چنین دیدگاه مرز بندی شده‌ای قرار می‌گیرد. درباره الی... اصغر فرهادی که اگر یکی از ما بپرسد، نمونه سینمای ملی مورد احتیاج این روزهای‌مان آن است. هنری که به مثابه آینه عمل می‌کند. بی فاصله، بی مانع و رادع، و همراه با تماشاگر. فرهادی چند روز قبل در مقاله‌ای در همین روزنامه اعتماد نوشت: «سينمايي که خود را به آب و آتش مي زند تا عقيده اش را به تماشاگر تزريق کند، هنوز بلوغ تماشاگرش را باور نکرده و در ذات خود نوعي راديکاليسم را مخفي دارد که در پوسته يي از تعهدات اجتماعي يا اخلاقي، انساني پيچيده شده... نکته ظريف طنزي که در اين ميان وجود دارد، گاهي اين نوع فيلم ها حامل پيام هايي چون اهميت آزادي در زندگي بشرند اما بي خبر از آنکه در دل خود ديکتاتورگونه اين موضوع را بدون شريک کردن او در رسيدن گام به گام به اين موضوع، به وي تحميل مي کنند.» نکته آزار دهنده درباره فیلم‌های اکران عید فقط این نیست. مشکل‌ام این است که این نگاه به شدت محدود کننده، در قالبی از روشنفکری، معناگرایی و اخلاق پیچیده شده که ذات ویران‌گرش را مخفی نگاه داشته است. در یک ستون کوچک نمی‌شود بیش از این‌ها به این بحث پرداخت. امیدوارم مجال مناسب‌ ادامه این بحث همین روزها فراهم شود.
برگردیم به ماجرای باخت تیم ملی علی دایی. شکست یک تیم ملی که حاصل غلبه همین نوع نگاه به تیم بود. تلقی علی دایی از انضباط، از امنیت و از ارتباط با تماشاگر و منتقد و رقیب، همانی بود که به چنین باخت هولناکی ختم شد. تازه اگر هم می‌برد فرقی نمی‌کرد. چون کسی از تماشای بازی این تیم ملی، دل خوشی نداشت و لذت نمی‌برد. «تیم ملی»‌ فوتبال که باخت. حواس‌مان به «سینمای ملی» باشد.


به روز شده در : دوشنبه 17 فروردين 1388 - 2:35

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

بزغاله
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 4:39
9
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

اقای قادری مشکل شما اینه که همه چیزو با هم قاطی میکنی

سعید
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 4:42
7
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

امیر جان از هر فیلم سطحی اگر ایراد بگیرید متهم به حسادت می شوید. تازه در مورد فیلم اخراجی ها 1 و 2 متهم به بی احترامی به سلیقه ی مردم هم می شوید .سازندگان این فیلمها غافلند که محتوای مضحک ، همچون یک هوس زود گذر باعث جذب مخاطب می شود ، مانند یک اس ام اس که از تمام گوشیها عبور می کند و دست به دست می شود و اکثر مردم از آن خوششان می آید.

با گذشت زمان هنر اصیل و ماندگار مشخص می شود.

آریان.گ
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 9:3
-1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

درست که هر سه فیلم ساز مرز بندی کردند . اما واکنش بیضایی کجا و 2 فیلمساز دیگر کجا. دو فیلمساز دیگر نمونه تمام عیار فیلمسازان سفارشی هستند . منم فیلم بیضایی رو به خاطر لحنش دوست نداشتم .اما بیضایی حداقل مثل ده نمکی آشکارا به شعور تماشاگر توهین نکرد یا مثل میلانی تفکرات بچه گانه و مضحکشو در قالب یک فیلم معناگر نما به خورد تماشاگر نداد.

متوجه ماهیت دیدگاه شما هستیم و به قول خودتون نکتشو گرفتیم حتا منتظر چنین واکنشی به مسائل مربوط به دایی و اکران نوروزی هم بودم . اما کنار هم قرار دادن نام بیضایی و ده نمکی کنار هم به هر شکلی جالب نیست .

san
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 9:32
16
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

مثل هميشه نوشته خوبي بود

ممنون آقاي قادري كه حرف ما را زدي...

ليدا
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 9:33
-2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

مرسي آقاي قادري

نوشته خوبي بود و با شما موافقم

موحد
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 9:39
2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

چرا اخراجیها2 پرفروش شد؟؟

1-مبنای فیلم دیدن در هر کشوری به تاریخ فرهنگی فیلمها در نسل های گذشته برمیگردد..وقتی پیشینه فرهنگی سینمای ما فیلمهای مبتذلی مثل قیصر و گنج قارون وسلطان قلیب هاست چه توقعی از این نسل فیلمهای جدید داریم؟؟وقتی خارجیها کمدی های چارلی چاپلین و لورل و هاردی و برادران مارکس را نگاه می کردنندما داشتیم کمدی سریالی صمد را نگاه میکردیم.وقتی خارجی ها داشتند کازابلانکا و برباد رفته و پدر خوانده میدیدند ما داشتیم گنج قارون و سلطان قلبها را نگاه میکردیم.من یک دایی داشتم خدا رحمتش کنه(خدا رفتگان شما رو هم بیامرزد)در دوران جوانی عشق فیلمهای فردین و سینمای لاله زاربودو بعد از انقلاب مدام جلوی 7تا بچه هاش از خاطرات خوش سینما رفتن در زمان طاغوت حرف میزد و قهرمانش فلان بود /اهنگ و رقص داشت/خنده دار بود و عشق بازی داشت و .....!و چون بچه هاش در ان زمان قدرت تحلیل نداشتند فکر میکردند که فاکتور های فیلم خوب اینهاست.هر فیلمی که این فاکتورها رو داشته باشه معرکه هستش.الان تمام 7تا بچه داییم ازدواج کردند و هرکدام کم کم 4تابچه دارند که با همسرانشون سر جمع 35نفرمیشن!و عقاید داییم به نوهاش نیز منتقل شده چون پدرانشون اینجور فیلمی خوششون میاد.

بعد اینها اگه بخواهند برن سینما اول از همه دنبال فاکتور های مورد علاقشون در فیلمها میگردنن و در نوروز امسال یک راست رفته بودن اخراجی ها2!چرا؟چون هم رقص و اواز داره /هم عشقبازی داره /هم شوخیهای سخیف داره و هم ساده است و از بچه 2ماهه تاپیرمرد نود ساله حالیشون میشه.نیازی به سوادهم نداره!حالا اینا از این فیلم خیلی خوششون اومده بود و به همه فامیل توصیه کرده بودن این فیلم رو برن ببینن.حالا اگه هرکدومشون کم کم به 6- 5 نفر توصیه کرده باشن میشن 200نفر.200*3000=600000تومان!این از خانواده ما!

بقیه رو هم خودتون حساب کنید(دوستان و همکاران و ...)

سینما ی امریکا از چارلی چاپلین به جاد اپاتو رسیده .چه اشکالی داره ما از صمد به اخراجی ها برسیم؟؟

2-مردم دنیا به ویژه مردم ایران به ساختارشکنی و چیز هاو افراد نامعمول علاقه دارند!یکی توی مدرسه اگه عقب مونده باشه بهش میخندن.اگه دماغش گنده باشه میخندن.اگه احمق باشه میخندن و جوک براش میسازن /اگه شیره ای باشه بهش میخندن/اگه یه سوتی بده تا اخر عمر مسخرش میکنن.چرا؟چون خودشون عادی هستن و حس اعتماد به نفس بهشون دست میده.حتی اگه یک نفر بیشتر از خودشون باشه هم خوششون نمیاد چون همه دوست دارن همه عادی باشن به همین خاطره که به اقای دکتر فیلم میگن دکی جون و دستش میندازن باز هم مردم میخندن!!به همین دلیله که به معتاد اخراجی ها میخندن .به امین حیایی شیمیایی شده میخندن .به راه رفتن غیر عادی حیایی میخندن.به احمق و ساده بودن اکبر عبدی میخندن /به احمد رجبی میخندن/ در فیلم به زمین و زمان میخندند چون همه چیز غیر عادی و غلو شده است!

جناب اقای ده نمکی اینها دلایل فروش فیلم شما هستش!اگه باعث افتخاره به فیلمت افتخار کن !

عاطفه
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 11:18
5
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

تحلیل خیلی خوبی بود... ممنون از شجاعتی که به خرج می دی آقای قادری, این چیزی نیست که این روزا زیاد پیدا بشه.

مرسی.

***
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 12:25
-12
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

برای آریان. گ:

خانم میلانی نمونه ی تمام عیار فیلمساز سفارشی؟؟؟!!!

؟؟؟

؟؟؟

؟؟؟

!!!

!!!

!!!

احتمالا جنابعالی هنگام اکران فیلم جنجالی نیمه ی پنهان که بی شک سیاسی ترین فیلم پس از انقلاب است و به زعم بسیاری برترین فیلم ، یا به دنیا نیامده بودید و یا بلانسبت کور و یا کر بودید و فیلم را ندیدید و یا نشنیدید که با خانم میلانی چه برخوردی کردند. ایشان به خاطر این فیلم چند روز در حبس بودند. حالا چطور این فیلمساز شده سفارشی؟؟! اگر یک فیلمساز در ایران فیلمهای سفارشی تهیه نکند آن یک فرد خانم میلانی است. این بانوی شجاع به خاطر ساخت فیلم واقع گرایانه ی دوزن، 8 سال به وزارت ارشاد رفت و آمد داشته و فیلمنامه اش مدام رد می شده تا بالاخره پس از تحولات دوم خرداد، در سال 77 مجوز ساخت دوزن را که اکنون فیلم ماندگاری است می گیرد. فیلم تسویه حساب این خانم 3 سال است که توقیف می باشد... کدام فیلمساز سفارشی؟؟! کدام فیلم سفارشی؟؟! فیلمهایی که همه به ضرر .... و در احقاق حقوق از دست رفته ی زنان ماست و بسیاری از کج اندیشان در این شرایط نمی خواهند که زنان بیدار شوند و به دنبال حقوق پایمال شده شان بروند، چگونه می تواند سفارشی باشد؟؟!!

آقای قادری عزیز: فیلم های میلانی و بیضایی هر چقدر هم بد باشند، حتی اگر بدترین فیلمهای دوران فیلمسازیشان به حساب آیند، اما مقایسه شان با فیلم لمپنانه ی ده نمکی کاری بس ابلهانه است.

پویان
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 13:55
1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

بالاخره بضاعت ذهن پوچ شما این اجازه رو بهتون میده که آقای بیضایی رو کنار میلانی و ده نمکی قرار دهید . اگر امیر قادری غیر از این میگفت باید تعجب میکرد .


دوشنبه 17 فروردين 1388 - 15:49
4
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

che rabti be futbal dare futbal va cinama hamunghadr birabtan ke filme dehnamaki ba vaghti hame khabm aghay ghaderi feknemikonin in jebhegiriy shoma dar moghabele aghay beyzae hastesh ke kheyli vazehe va mikhayn rush takid konin, negah be karnamey honari va pshiney in 2 filmsaz neshundahandey ine ke aslan moghaayese kardaneshun kare ahmaghaneiy hala shoma talash konid ta beyzaeyo dar hade dehnamaki biyarid paen , vaghean maskharas va jay tasof dare

آریان.گ
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 18:16
7
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

یعنی واقعا شما فک میکنین مشکل زنان ما داره تو فیلمهایه میلانی مطرح میشه من که این جور فک نمیکنم .تفکرات مرد ستیزی میلانی بسیار سطحیه . یادمه به مجری سینما 4 گیر داده بود چرا به ما زنا نمیگن مهندس در حالی که مردها همو مهندس خطاب میکنن . همین که میلانی از فیلم خوب دوزن رسیده به سوپر استار نشانه ضعف اندیشه هاشه چون دوست داره تمام مسائلو با هم قاطی کنه و تفکرات مردستیزی کورکورانشو به خورد تماشاگر بده . به سوپر استار بیشتر دقت کنید . بازم میگن نمونه تمام عیار فیلم سفارشی...............

بهی
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 21:16
1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

بابا ما احتیاج داریم فیلم و سریالهای طنز و شادی اور ببینیم شما اهل تفکر و دست به قلم چرا نمیگیرید؟؟؟

امین
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 22:13
-4
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

با نظر 17 فروردین 15:55 موافقم. آقای آریان حالا فقط چسبیدی به یک مصاحبه؟ لطفا همه مصاحبه های تهمینه میلانی را بخوان تا بفهمی چه زن بزرگی است. همانندهای این زن در تاریخمان خیلی نادرند. قلب این زن نه تنها برای زنان ایرانی بلکه برای ملت ایران می طپد. مثالش همان فیلم شاهکار " نیمه پنهان " است.

هادی جهانشاهی
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 22:22
7
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

مخلص کلوم مثه رابطه ی "گوزن" و "شقایق" بود!

چند نکته به شما گوشزد می‌کنم:

1- گاهی اوقات منتقدینی که استحکامی در حرف های خود نمی‌بینند و گاها خود نیز بر بی پایه‌بودن حرف های خود معترف هستند شواهدی بی ربط برای جلوه دادن به نقد خود بر زیان می‌آورند که تنها موجبات خنده را فراهم می‌کند. برای مثال چه کسی گفته که منظور اصغر فرهادی، از گفتن آن صحبت بهرام بیصایی بوده است! پنهان شدن در پس فیلم خوبی مثل "درباره‌ی الی" نمی تواند توجیه مناسبی برای نقد غیر منصفانه‌ی "وقتی همه خوابیم" باشد.

2- با این طبقه بندی ساده انگارانه که از خوب و بد کرده اید، می توانید نام بزرگترین فیلمسازان دنیا را کنار ده نمکی بیاورید و همه را از دم یک تیغ گذرانید! مرزبندی های آشکار بسیاری در فیلمهای سینمایی وجود دارد. برخی به قشر لمپن و فرهیخته تقسیم می‌شوند و برخی دیگر به شکل بدمن و گودمن و فرهنگی و ضد فرهنگ و ....

ارتباط دادن این موضوع در "وقتی همه خوابیم" به حوادث "اخراجی ها" ناشی از کوته نظری ست و نمی توان دو دیدگاه متنافر را صرف این موضوع در یک راستا خواند.

3- فیلم بیضایی برخلاف فیلم ضعیف ده نمکی هرگز برای گیشه ساخته نشده و از دید من تنها درد دل استادی ست که از زمین و زمان خسته است. در "وقتی همه خوابیم" بیضایی اصراری ندارد که هم‌فکر و هم‌قدمش شویم، همانگونه که بسیاری نشدند و به وضوح فروش‌ نوروزی فیلم‌ها نشان داد که هنوز سوپراستارها بر پرده‌ی سینما حکمرانی می‌کنند و حکم اخراج برای "وقتی همه خوابیم" صادر کردند.

بهرام بیضایی نیازی به تایید من و شما ندارد و فیلم را ساخته تا از درد سینماگران سخن گوید. فیلمی که هدف معینی در پس آن وجود دارد با فیلمی قیاس شده که حتی فیلم‌نامه‌ای مشخص نیز ندارد! بداهه گویی بازیگرانی الحق مجرب "اخراجی ها2" را رقم زده و برخلاف شما و با شناختی که بسیار بیشتر از شما از خاندان ده‌نمکی دارم، محکم می‌گویم: اعتقادی ندارم که کارگردان از ساختن این فیلم هدف خاصی دنبال می‌کرده همانگونه که پس از فروش خوب اخراجی‌ها 2، عزم خود را برای ساخت سومین قسمت جزم کرده. هدف صرفا گیشه هست در اینجا وگرنه الزامی ندارد که فیلمسازی مذهبی و مقید، ترانه پخش کند، برقصاند و شوخی‌های رکیک جنسی بر پرده‌ی سینما بگنجاند و برخلاف تمام عقاید چندین و چند ساله‌ی خود فیلمی چنین بسازد...

4- بهرام بیضایی به صراحت از این سخن گفته که اعتقادی به سینمای گیشه‌ای بر پایه‌ی چهره‌های بزک کرده ندارد. اما در هیچ کجای فیلم از مخاطب نخواسته که همسو با او فکر کنند و در پایان و در سکانسی بی‌نظیر به تفکر خود صراحتا تاخته و با مرگ نویسنده داستان اعلام داشته که با تمام این وجود می‌داند که عامه مردم با تفکرش مخالفند. چه آن عده که چاقو به دست بر بدنش زخم نشانده اند و چه عده‌ای که تنها ایستاده اند و نگاه می‌کنند و تنها لذت می‌برند از حوادث جالبی که پیرامونشان به وقوع می‌پیوندد...

5- گرچه خوب می‌دانم که فیلم زیاد دیده‌اید و بر این اساس اطلاعات سینمایی بسیار خوبی دارید اما به شما پیشنهاد می‌کنم کتاب‌هایی که اصول اولیه نوشتن نقد را بازگو کرده‌اند مطالعه کنید که دانش کافی در مورد سینما تنها شرط لازم نقدنوشتن است و شرط کافی پایبندی به اصول نقدنویسی‌ست.

نقد نوشتن محلی برای بزرگ شدن نیست و ایران کشور قهرمان‌پرور نبوده و نخواهد بود و پهلواناند که هرگز نمی‌میرند.

دست از ژست‌های قهرمان‌گونه بردارید و تفاوت جسارت و شجاعت از زمین است تا آسمان.

6- جمله‌ای بسیار معروف اینگونه نقل می‌کند که:

"Art is not a mirror to hold up to society, but a hammer with which to shape it

بدین معنی که هنر تنها آیینه‌ای قرار گرفته در مقابل جامعه نیست (تنها آینه‌ی تمام نمای اجتماع نیست) ، چکشی‌ست که باید جامعه را شکل دهد."

به گمونم کاملا در تضاد با دیدگاه این نقد شما باشد و بیانگر آن است که تنها وظیفه‌ی هنر اطلاع رسانی نیست بلکه می‌بایست آگاهی دهد و بر آن اساس به فرهنگ جامعه خدمت کند. اما شما در نوشته‌تان صراحتا به بیضایی تاخته‌اید که چرا بی‌پرده به طبقه‌بندی اقشار دست زده و بر آن اساس خوب و بد درون ذهن خود را به مخاطب القا کرده است! در حالیکه به عقیده‌ی من تنها روشنگری جامعه‌ی هنری ماست و جو غالب فرهنگی جامعه‌مان را گوشزد کرده و هیچ قضاوتی نکرده و تنها تفاوت‌های این دو سینما را به شکلی بلد شده و اغراق‌آمیز به تصویر کشیده است.

6- در پایان سخنی از نمایشنامه‌ی معروف گالیله اثر برتولت برشت می‌آورم که می‌دانم بهرام بیضایی بزرگ بسیار وام‌دار اوست:

Andrea: "Unhappy is the land that breeds no hero."

Galileo: "No, Andrea: Unhappy is the land that needs a hero."

آندرآ: سرزمین ناخوشایند سرزمینی‌ست که هیچ قهرمانی نزاید...

گالیله: نه آندرآ، سرزمینی شوربخت است که محتاج قهرمانی باشد...

7- ان شاالله انتهای هفته نقد منصفانه ای برای وقتی همه خوابیم مینویسم و در اختیارتان قرار می دهم.

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 0:10
-4
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

فاصله زیادی بین استاد بیضایی و میلانی و ده نمکی و خیلی های دیگر در سینمای ایران و جهان وجود دارد البته به شرطی که اگاهی حداقلی از جریانات اندیشه در جهان داشته باشیم. بارها گفته ام بیضایی از لحاظ ندیشه به مهرجویی نزدیک است.


سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 0:25
-2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

اگر باخت تیم ملی علی دایی (و نه تیم ملی جمهوری اسلامی ایران) را به عنوان یکی از دلپذیرترین حوادث تعطیلات عید کنار بگذاریم (که حسابی خوشحال‌مان کرد)

آقای قادری عزیز تنها بازیکنی در تمام ادوار تاریخ دلش می سوخت برای تیم ملی علی دایی بود که 30 دقیقه با تحال پاره برای تیم ملی بازی کرد ، نه مثل بعضی بازیکنها که ..................

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 0:27
-2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

نامه به امیر قادری

اول از اینکه در این نوشته مجبورم سطح کلام را پایین بیاورم و در مورد مسایلی صحبت کنم که شاید برای عده ای از دوستان کاملن روشن و تکراری باشد پوزش می طلبم ولی چون در این مطلب روی سخنم با دوست گرامی اقای امیر قادری است مجبورم این کار را بکنم. ( بخشی از مطلب را در فرم داستانی می اورم شاید بهتر بتوانم منظورم را بیان کنم هر چند این داستان ها کاملن از روی حقیقت برداشت شده است و لازم به توضیح نیست که من اصولن داستان نویس نیستم )

- مدتی پیش در تلوزیون خبری پخش شد در مورد جشن بزرگی که در یکی از کشورهای اسیایی توسط عده ای سرمایه دار محترم و باشخصیت برای میمون ها برگزار شده بود و در این جشن میمون ها انواع کیک و میوجات لوکس را بر سر و صورت هم می زدند و شادی می کردند که صحنه ی بسیار جالب و خنده داری بود و من از دیدن این صحنه ها بسیار لذت بردم چون هم به میمون ها خیلی خوش می گذشت و هم ادم هایی که انجا بودند و چه چیزی از این بهتر که ادم شادی دیگران را ببیند نمی دانم اقای قادری هم این صحنه را دیده و لذت برده است یا نه چون ایشان برای مقوله ی لذت بردن و خوش گذراندن ارزش زیادی قایل هستند که اتفاقن فکر خوبی است.

- چند روز بعد شبکه ی چهار مستندی درباره ی فقر و گرسنگی در افریقا نشان می داد و ملیون ها انسانی که حتا نمی توانند اولین نیازهای حیوانی خود را براورده سازند و در فقر بدنیا می ایند و در فقر می میرند و مثل شخصیت فیلم ملیونر زاغه نشین خوش شانس هم نیستند که دریک مسابقه تلوزیونی پول زیادی به جیب بزنند.

- چند روز مانده به عید یکی از دوستانم که در یکی از ادارات دولتی و با حقوق مناسب و به عنوان معاون یکی از بخش های مهم مشغول به ... است را دیدم که با ماشین 206 خود جلوی پای من ترمز کرد و در راه همش از برنامه هایش برای رفتن به گردش به این جا و ان جا در تعطیلات چندین نوروز سخن می گفت البته کمی هم در مورد برنامه اش برای خریدن خانه ی جدیدی که می خواست با دریافت وام از اداره شان انجام دهد سخن گفت . نمی دانم چرا وقتی از ماشین پیاده شدم یاد دوران مدرسه افتادم یاد ان شوخی ها و دوران خوش ، انزمانی که شاید زندگی را جور دیگر می فهمیدیم یاد همین دوستم که معمولن نمره ها یش پایین تر از بقیه بچه ها بود هر چند دوست مشترکی به نام کامران داشتیم که از شاگردان زرنگ کلاس بود و همیشه به او در درس کمک می کرد ولی نتیجه زیادی حاصل نمی شد. اصولن او به جز درس در زمینه های دیگر هم چندان استعدادی نداشت.

فردای انروز دوستم کامران را دیدم . کامران در یکی از کارخانه های خصوصی و با حقوق بسیار کم کار می کرد از او خواستم که شب عید همدیگر را ببینیم و جایی برویم ولی او گفت که شب عید در کارخانه شیفت است و نمی تواند بیاید و گفت اگر بتوانم شیفتم را جابه جا کنم شاید بعد از ظهر روز سیزده را بتوانیم با هم بیرون برویم و در راه همش از این صحبت می کرد که چگونه باید شیفتش را تغییر دهد و نگران بود که مبادا مشکلی پیش بیاید.

- نمی دانم لازم است این بحث ها را ادامه دهم یا نه حتمن بسیاری از شما نمونه ی این داستان ها را بسیار دیده اید و بهتر تاز من می دانید. البته من به خاطر اینکه از لذت اقای قادری کاسته نشود و خاطرشان ازرده نگردد و در ضمن مرا متهم به شعار دادن و عقده ای بودن نکنند مجبور شدم بخش های زیادی از واقعیت را سانسور کنم و بسیاری از واقعیت های تلخ را نیاورم. و در مورد اینکه چطور و تحت چه شرایطی کامران اکنون اینجاست و ان دوست دیگرم انجا هم شاید نیاز چندانی به توضیح نیست و بسیاری از شما موارد بیشماری از این نوع را تجربه کرده اید و یا دیده و شنیده اید. ( البته در هر موضوعی ممکن است استثنا وجود داشته باشد ولی باید دانست که هرچند که استثنا در جای خود مهم و قابل بررسی است ولی در هنگام قضاوت استثنا را جای قاعده گذاشتن چیزی جز حماقت یا رذالت نیست به قول هگل که می گوید : حقیقت همان کلیت است و برشت که می گوید : انکه به استثنا می اندیشد احمق است. )

- دوستان یک واقعیت در جهان وجود دارد که اگر کسی انرا درست درک نکند و اگاهانه یا نااگاهانه از نظر دور کند تمامی نگاهش به زندگی و حرفهایی که می زند و کتاب هایی که می نویسد و فیلمهایی که میسازید و موسیقی که می افریند و... سطحی و در بهترین حالت بی فایده و در بسیاری موارد مضر می گردد . بسیاری از شما این واقعیت تلخ را بهتر از من درک کرده اید ولی من دوباره انرا اینجا برای خودم و اقای قادری تکرار می کنم :

قادری گرامی افرادی در جهان ما وجود دارند که وقت ندارند در طول سالها به همه ی ویلاهای خود در سراسر جهان سر بزنند و مردم بسیار زیادی هم هستند که بزرگترین ارزوی شان داشتن یک سرپناه معمولی و یک شغل ابرومند است . عده ای هزاران و ملیون ها دلار را برای سرگرم شدن خود و در جشن میمون ها و اسب ها و خوک ها خرج می کنند و همزمان در همان لحظاتی که اینان مشغول خوشگذرانی هستند عده ی زیادی از گرسنگی می میرند تکرار می کنم می میرند اقای قادری می دانید مرگ یک انسان چه فاجعه ی جبران ناپذیری است.

حال منصفانه جواب دهید ملیون ها کارگر ، کشاورز ، دانشجو ، کارمند رتبه پایین و افراد بیکار نگه داشته شده و کم درامد و بی درامد کجای سینمای جهان قرار گرفته اند. من بحثم فقط در مورد سینمای ایران نیست و در مورد سینمای جهان صحبت می کنم .

چند درصد مردم جهان ملیونر و یا رییس شرکتهای بزرگ و یا فوتبالیست حرفه ای و رییس بیمارستان و یا خواننده ی حرفه ای و افراد طبقه ی سرمایه دار هستند و چند درصد طبقه ی پایین و در سینمای جهان چند درصد از فیلمها و کارگردان هایی که شما انها را بزرگ می دانید به طور ریشه ای به مشکلات افراد این طبقه که اکثریت مردم جهان را تشکیل می دهند می پردازند و بعد نتیجه می گیرند که این بی عدالتی ها از بین رفتنی است و باید از بین برود وانسان روزی اینکار را انجام می دهد و تا این بی عدالتی های اشکار وجود دارد سخن گفتن از بسیاری مسایل جز دروغ و حقه بازی نیست و در بهترین حالت ساده لوحی است و ساده لوحی بیشتر ان است که فکر کنیم این کار با سلام و صلوات و خواهش و تمنا بدست می اید. چند درصد ؟ نود درصد ؟ هشتاد درصد ؟ پنجاه درصد ؟ سی درصد ؟ بیست درصد ؟ ده درصد ؟ پنج درصد ؟ و یا باز هم کمتر !!!

در فیلمهایی که امثال برای اسکار نامزد شده بودند چند نمونه از این فیلم ها وجود داشت در اسکار پارسال چی ؟ در کل تاریخ هالیوود چند تا از این فیلمها را دیده اید در سینمای اروپا چند درصد در سینمای اسیا چند تا ؟ در دیگر جاهای جهان چقدر؟

من نمی گویم که هیچ فیلمی نبوده است به خصوص در اروپا و در سینمایب نو ریالیسم ایتالیا فیلمهای بسیار خوبی برای مثال اوردن وجود دارد . در گوشه و کنار سینمای امریکا و اسیا و جاهای دیگر هم این نوع فیلمها البته به تعداد بسیار کم وجود دارد . و معمولن به ناحق مهجور می مانند.

من نمی گویم اصلن نباید در مورد زنگی اشراف و ثروتمندان فیلم ساخت ولی نباید جوری باشد که انگار اینها کلیت مردم را تشکیل می دهند و اینها تنها افراد با ارزش این جامعه اند.

اگر کارگردانانی که در مورد این افراد فیلم می سازد نگاه واقع بینانه ای همچون بالزاک داشتند که مشکلی نبود و می توانست راه گشا باشد . ولی چند درصد فیلمهای جهان با دیدی عمیق به روابط موجود در جهان ، جهانی که پول و سرمایه بر ان حکومت می کند و نه انسان ، جهانی که انسان و انسانیت را همچون کالایی در بازار به فروش گذاشته است.

قصد سیاه نمایی ندارم اما ساده لوح هم نیستم و معتقد نیستم که خود را گول بزنم که " هر کجا باشم اسمان مال من است " بلکه همچون بسیاری از مردم جهان معتقدم که زمین متعلق به انسان و همه ی موجودات است و امید کامل دارم که دیر یا زود انسان و انسانیت بر جهان حاکم خواهند شد و شاید برای شما این شعار باشد ولی برای بسیاری مردم این بزرگترین حقیقت است . چرا که انسان همانگونه که تاریخ نشان می دهد همانگونه که برده داری اولیه و برده داران را در اعماق تاریخ دفن کرد به این بی عدالتی ها هم پایان میدهد . من فکر می کنم که هنر را وظیفه ای است و کسی که هیچ وظیفه و تعهدی را به این موضوع نداشته باشد هرگز شایسته ی عنوان هنرمند نمی گردد هر چند صد ها جایزه ی بزرگ و کوچک هم به او بدهند. ( حال می خواهد در زمینه ی سینما فعالیت کند یا تاتر یا ادبیات یا موسیقی یا نقاشی و ... و از این نظر هیچ تفاوتی وجود ندارد )

دوست گرامی هر جامعه ای بنا به نوع روابط تولیدی و جریانهای اقتصادی حاکم فرهنگ خود را به وجود می اورد پس زمانی که یک فیلمساز می خواهد در مورد یک معضل فرهنگی و یا اجتمایی و سیاسی سخن بگوید باید به ریشه های این معضل بپردازد چرا که این نابرابری های اقتصادی است که نابرابری ها و معضل های اجتمایی و فرهنگی و سیاسی را به وجود می اورد و پرداختن به روبنا بدون در نظر گرفتن زیربنای ان نمی تواند چندان ثمر بخش باشد در این صورت فیلم این کارگردان روبنایی و سطحی و در بیشتر اوقات بی ثمر و حتا گمراه کننده می گردد که بود و نبودش یکی می شود و گاهی نبودش بهتر از بودش .

خوشبختانه در ایران تعدادی از این هنرمندان را داریم که مایه افتخار ما هستند نیما یوشیج و ... در شعر احمد محمود و دولت ابادی و ساعدی و... در زمینه ی رمان را می توان از این دسته نامید. در تاتر هم اکبر رادی در کنار بهرام بیضایی شاخص ترین چهره در این زمینه اند و در سینمای ایران هم دو چهره کاملن متمایز شده اند :

1- بهرام بیضایی 2- داریوش مهرجویی

ادامه دارد

www.mazdakk.blogfa.com

الف.الف
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 1:55
2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

با احترام

چرت نوشتید

خود شما هم دارای مشکل هستید و کمتر کسی از نوشته امیرقادری لذت می برد .

احساس می کنم شما دچار سوتفاهمی عمیق با خودتان هستید .

مشکل امور ما کج سلیقگی و بازی با لغات در عرصه مطبوعات هم هست که شما مصداق آن هستید.

از بیضایی ناراحت هستید چون به مافیای شما در مطبوعات و ... اشاره کرده است .

علي
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 6:36
0
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

خيلي موافقم آقاي قادري. حتما بيشتر از اين مقايسه هاي جالب بنويس! ممنون.

دريا
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 10:16
11
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

بهترين خبر سال: باخت تيم علي دايي

بدترين خبر سال: فروش ميلياردي اخراجي هاي 2

مصطفی
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 11:23
-1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

یادمان نرود که بیضایی ، بیضایی است

میلانی ، میلانی است.

این دو کارگردان کسانی هستند که فیلمهایشان تا ابد در ذهن تماشاگران سینما به عنوان خاطره هایی خوش باقی می ماند.

شاید وقتی همه خوابیم ، سگ کشی نباشد

شاید وقتی همه خوابیم ، مسافران نباشد

ولی باز هم کار استاد بیضایی است.

شاید سوپراستار، دو زن نباشد

شاید سوپراستار، نیمه پنهان نباشد.

ولی بازهم اسم تهمینه میلانی را به عنوان کارگردان یدک می کشد.

شاید این را فراموش کرده ایم که توقع همیشه خوب بودن را نمی شود از همه داشت.

هر کارگردانی کار بد می سازد.

حتی اگر بیضایی و میلانی باشند. (هر چند که "وقتی همه خوابیم" و "سوپراستار" فیلمهای بدی نیستند، فقط در حد و اندازه های سازنده شان نیستند.)

همانطور که نمی توان از هر فوتبالیستی توقع داشت که همیشه خوب بازی کند.

حتی اگر لیونل مسی یا کاکا باشد.

شاید به این نکته توجه نمی کنیم که خیلی کارگردانها فقط بد می سازند.

مانند آقای ده نمکی که با دیدن اخراجیها خاطره تئاترهای رو حوضی مبارک و نمایشهای عبدلی و اوستا در خاطرمان زنده می شود.

منتظر می مانیم تا اخراجیهای 3 هم روانه سینماها شود و باز هم همین متلکها را به یکدیگر بگوییم و بگوییم سینمای ملی ما در خطر است. (شاید بعد از این سه گانه آقای ده نمکی دنبال ساخت سه گانه دیگری باشد (ورودیها، استخدامی ها ، فارغ التحصیلان و...)).

"وقتی همه خوابیم" و "سوپراستار" غنیمتی هستند برای سینمای امسال ما. تا حداقل دلمان خوش باشد فیلمی از بیضایی و میلانی دیده ایم.

نریمان
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 11:35
-4
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

این مقایسه به هیچ وجه عاقانه نیست . من نمی دانم بیضایی در فیلمهایش چه حرفی زده و یا منافع چه گروهی از سرمایه داران را به خطر انداخته که امثال قادری ها را چنین به خشم اورده است که اینچنین اعتبار اندک خود را به فروش گذاشته اند.

ساناز
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 12:2
3
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

مطلب خوبي بود.ممنون

درمورد اخراجي ها اشتباه نكنيند، فروش خوب اخراجي ها دليل علاقه مردم به اين فيلم نيست بلكه امري طبيعيست كه مردم عادي در ايام نوروز به تماشاي يك فيلم خنده دار بروند اما اگر از همين مردم در جلوي در خروجي سينماها سوال ميكرديد كه فيلم چه طور بود ميديديد كه از هر 10 نفر لااقل 6 نفر از فيلم راضي نبودند و اخراجي هاي1 را بهتر ميدانستند و خيلي ها معتقد بودند كه به هرزوري ميخواستند آدم را بخندانند مثل فيلمهاي چارچنگولي يا دلداده...

پس فكر نكنيد اين فروش يعني مردم اين فيلم را خيلي پسنديدند بلكه مردم كنجكاو ديدن ادامه فيلمي بودند كه به جز سينما به مدد تلويزيون،حتي در روستاهاي دورافتاده هم قسمت يك آن را ديده بودند..

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 15:12
-1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

کاوه اسماعیلی گرامی درود بر شما و همه ی دوستان هنردوست و حقیقت جو

تشکر از اینکه نظر مرا خواندی و مانند بسیاری از مخالفان رو به توهین نیاوردی و این مرا امیدوار می کند که شاید تو هم روزی مثل من بیندیشی . البته اینکه می گویم مثل من بیندیشی را دلیل بر نخوت من نگیر چون من هم به هر حال شاید روزی چون تو عاشق فیلمهای تیم برتون ( به خصوص ادوارد دست قیچی )و فینچر ( به خصوص هفت و بازی ) و اسکورسیزی بودم ولی بعدها با اندکی تعمق بیشتر و. در اثر اشنایی با اندیشه های مختلف دیدم نسبت به گذشته تغییرات بنیادینی کرد و اکنون بسیاری نظرات من شاید برای خیلی ها عجیب باشد . به هر حال برای درک بهتر دیدگاه من ( که البته من این دیدگاه و اندیشه را به وجود نیاورده ام بلکه تنها قسمت اندکی از این اندیشه ی عمیق را از دیگران اموخته ام ) می توانی نامه ی من به قادری را در همین جا بخوانی . اگر باز هم نظرت همچنان پابرجاست نکته ی دیگری را خدمت شما دوست بزرگوار عرض می کنم شاید تلنگری باشد بر ذهن و اندیشه ی همه ی ما:

دوست گرامی مقدار مواد غذایی که امروز در جهان ما تولید می شود خیلی بیشتر از مقدار مورد نیاز همه ی بشر امروز است ولی عجیب ان است که با وجود این موضوع ملیون ها نفر همچنان در جهان در گرسنگی به سر می برند و به علت عدم دسترسی به مواد غذایی لازم می میرند ( لطفن روی کلمه ی می میرند کمی بیشتر مکث کن )

ایا تو هم مثل اقای قادری منتقد بزرگوار سینمای ما فکر می کنی که این حرف من شعار است یا واقعیت است ؟ اگر شعار است که هیچ ولی اگر واقیعت دارد به نظر شما اگر کسی با توجه به این موضوع اساسی بشری فیلمهای عمیق و هنرمندانه ای بسازد و یا داستانهای ژرفی بنویسد و یا ... اشعار داده است ؟

دوست حقیقت جو، من این یک مثال اشکار از میان هزاران مورد از ظلم های نظام حاکم بر جهان را که اساسش به جای انسانیت بر پول و سود بیشتر زورمندان استوار است را برای روشن شدن موضوع اینجا اوردم . نمی دانم این موضوع اصلن برای تو ارزشی دارد یا نه . امیدوارم که مرگ ملیون ها انسان و سلب زندگی شاد همراه با رفاه برای ملیون ها نفر دیگر برایت مهم باشد که اگر چنین نباشد دیگر حرفی برای تو ندارم و تمام نظراتت را با کمال میل می پذیرم.

حال نگاه کنیم که حرف من چه بود که چنین باعث براشفتن بسیاری از دوستان شد. ( دوباره ی باید بگویم که این حرف را من از خودم به وجود نیاورده ام بلکه تنها انرا اموخته ام )

تمامی مسایل و موضوعات و معضلات اجتمایی و فرهنگی و سیاسی و هنری هر جامعه ای ریشه در معضلات و نابرابری های اقتصادی جامعه دارد . ( حال هر کسی می تواند این دیدگاه را به نقد علمی بکشاند )

اکنون یک هنرمند اندیشمند مثلن در زمینه ی سینما را در نظر بگیریم که قصد دارد از طریق هنر سینما به طرح معضلی اجتمایی بپردازد. من وقتی توجه به ریشه ها را در فیلم ایشان نمی بینم به نظرم می رسد که این سینماگر اندیشه ی عمیقی ندارد و اگر اعتراضی هم به شرایط موجود دارد اعتراضش به دلیل عدم توجه به ریشه ها سطحی و غیرکاربردی خواهد بود .

دوست سینمادوست من

اگر نام اسکورسیزی و فینچر را اوردم به خاطر جلب توجه و یا کینه ی شخصی نبود. البته من می دانم که سطح کار این فیلمسازان از بسیاری دیگر از کارگردانها بالاتر است و کسی مثل اسکورسیزی در برخی فیلمها مثلن راننده ی تاکسی به خصوص انجا که با کاراکتری که جودی فاستر نقشش را ایفا می کند برخورد می کند به موضوعی ریشه ای تا حدی نزدیک می شود ولی بعد دوباره فاصله می گیرد چرا که شجاعت لازم را ندارد و حاضر نمی شود فیلم خطرناکی ( همچون فیلمهای خطرناک بیضایی و... ) بسازد و در خیلی دیگر از فیلمهای بعدیش چندان اثری از توجه به ریشه ها وجود ندارد . ( حال شما می توانید این بخش را قبول نداشته باشید و چند نمونه برای رد این حرف من ( عدم توجه برتون و فینچر و اسکورسیزی و بخش اعظم سینمای امروز جهان به ریشه ها ) بیاورید .

دوست گرامی گفته اید که فیلم بیضایی خوب نیست و خطرناک است . من بر خلاف نظر تو معتقدم فیلم خوب اتفاقن فیلمی است که خطرناک باشد ( البته برای دستهای پول و زور که جای انسانیت را تنگ کرده اند و هر ساله عامل مرگ ملیون ها انسان هستند ، همانا که به خاطر لذت و خوشی خودپسندانه ی خود حق لذت بردن از زندگی شاد و همراه با رفاه و ازادی را از ملیون ها و بلکه ملیاردها انسان روی کره ی زمین سلب کرد ه اند. همانها که ملیون ها و ملیاردها دلار و پوند و فرانک و ریال و ... را در جشن میمون ها و اسب ها و خوک ها به هدر می دهند و تنها چیزی که به ذهن شان نمی رسد این است که با همین پول و مواد غذایی می شود جلوی مرگ انسانهای بسیاری را گرفت ) اثر کارگردانی که در هنگام خلق اثرش همچون همان سرمایه داران بی درد به درد ملیارد ها انسان بی توجه باشد برای من ارزش چندانی ندارد . کارگردانی که همچون موجودی بی ازار تسلیم جریان سرمایه و زور است چه دردی می تواند از انسان های امروز دوا کند ؟

درست است که امروز جریان پول و حمایت مستقیم و یا غیرمستقیم از جریان زور و سرمایه بر سینمای جهان حاکم است ولی این دلیل نمی شود که ما زحمتهای ارزشمند افرادی که در مقابل این جریان ایستاده اند را از یاد ببریم و از ان تجلیل نکنیم . از چاپلین بزرگ گرفته تا سینمای نوریالیسم ایتالیا و گدار و تروفو در فرانسه ، از ایلماز گونی در ترکیه گرفته تا بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در ایران و در بسیاری دیگر از کشورها سینماگران بسیاری که برخی به دلیل همین اندیشه ی ریشه ایشان مهجور مانده اند همیشه هنرمندان اندیشمندی بوده اند که به مردم و ارزوها و رویا ها و خواسته های حقیقی انان پرداخته اند ( کلیت مردم و نه بخش کوچک وابسته به جریان سرمایه ) در زمینه های دیگر هنری هم در ایرن وجهان نمونه های قابل ذکر کم نیستند.

بهرام بیضایی همیشه برای مردمش فیلم ساخته است و حاضر نیست به خاطر پول و منافع شخصی اش حقیقت را پایمال کند چنانچه خیلی ها در سینمای ایران و جهان کردند و مزدش را هم گرفتند .

من به شدت معتقد هستم که کار هر هنرمندی باید مورد نقد و واکاوی قرار گیرد و بیضایی و مهرجویی و هیچکس دیگرهم از این قاعده مستثنا نیستند اما با کدام اندیشه و کدام منتقد می خواهد بیضایی را نقد کند با اندیشه ای مدرن و روبه جلو و انتقادی و یا اندیشه ای کهنه و واپسگرا و بی ازار

منتقدی که به بیضایی خرده می گیرد که چرا در فیلمش به روابط ظالمانه ی حاکم بر جهان در دست سرمایه ( در این اثر سینمای ایران به عنوان بستر ابراز اندیشه قرار گرفته است { 1 } ) تاخته است و از او خواسته است که به جای عصبانیت و انتقاد از این جریانات از خود انتقاد کند !!!!!!! بعد اسم این حرف خود را نقد دانسته و خواستار پاسخی منطقی به نقد خود گشته است. باید خدمت این منتقد مخالف نقد اجتمایی ریشه ای !!! عرض کرد که اقای قادری شما اصولن نقدی نکرده اید که انتظار پاسخ دارید. با این حرف شما خود عملن خودتان را از جرگه ی منتقدان بیرون انداخته اید . اخر این چه منقدی است که مخالفت خود با جریان نقد کاربردی را اشکارا به همگان اعلام می دارد. !!!

بهرام بیضایی به عنوان یک اندیشمند و نویسنده و کارگردان سینما فیلمی ساخته است و حال وظیفه منتقدان راستین ان است که فیلمش را دیده و به نقد و بررسی نقاط ضعف و قدرتش ( اگر قدرتی دشته باشد ) بپردازند نه انکه از کارگردان سینما بخواهند که دست از نقد اجتمایی خود بکشد .

برای خودم و همه ی دوستان ارزوی نگاهی عمیق تر و حقیقت جو را دارم.

اگر دوستان محترم نقدی بر این نوشته ی من دارند حاضرم با کمال میل انرا بخوانم و اگر دلایلی منطقی در رد نظر من نوشته شود امیدوارم هنوز انقدر ذهن حقیقت جویی داشته باشم که بتوانم انرا درک کرده و بپذیرم.

با تشکر مزدک www.mazdakk.blogfa.com

1 - .( در وقتی همه خوابیم سینما بستر این انتقاد ریشه ای قرار گرفته است بعضی ساده لوحانه و برخی مغرضانه گفته اند که دغدغه ی بیضایی تنها مشکل شخصی با یک تهیه کننده بوده است ولی اگر عمیق تر بنگریم خواهیم دید که دغدغه ی بیضایی نه فقط تسویه حساب با یک یا چند تهیه کننده ی نیست بلکه انتقاد او فقط به مقوله ی فیلمسازی هم محدود نمی شود بلکه او سینما را تنها به عنوان بستر استفاده کرده است تا همان حرف و اندیشه ی مخالف جریان سرمایه و زور همیشگی خود را با تکامل یافتگی بیشتر و در قالبی دیگر زده باشد چنانچه در فیلمهاتی دیگرش بسترهای دیگری را برگزیده است )

فرهاد
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 16:17
-1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

نوشته خوبي بود آقاي قادري

البته بازم وقتي همه خوابيم بهتر و قابل تحمل تر از سوپراستار و اخراجي هاي2 است


سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 22:28
-5
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

من مطمئنم اگر در اکران نوروزی در باره الی هم بود اینجا با اخراجی ها مقایسه می شد و کلی هم نقد می شد که داستانش ضعیفه و بازی ها فلانه و بیسار

بابا اینا منتقدن و پول میگیرن که نقد کنند اون هم فقط منفی دیگه فرهادی و بیضایی و میلانی و ده نمکی نداره

امین
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 23:34
3
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

امیر جان امیدوارم خودت بخونی. عزیز چرا روزنوشت اخر حذف شده؟ مشکلی پیش اومده یا خودتون حذف کردید؟

ایران
چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 2:8
-11
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

همین که اخراجیها عربها رو موذد تمسخر قرارداد (چه عراقی باشد چه اونایی که داخل ایران هستن ) ما کیف کردیم ، آخه عربهای اهواز خیلی از این فیلم بدشون اومد ، اگر شما تو اهواز با این عربها بودین نظر منو داشتین.

private.ryan
چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 7:57
4
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

جناب مزدک به من به نقد اقای قادری کاری ندارم ولی در جواب این سوال شما که می گویید چرا بیش تر فیلم ها برای اقشار ثروتمند و رفاه دنیا ساخته میشود می تونم بگم که مردم میرن سینما چیز هایی تماشا کنن که در زندگی روزانه خود نمیبینن که برای لحظاتی هم شده از دردسرها روزانه خود جدا شده و ارزوهای خویش را در قالب فیلم ببیند البته در این میان اگه فیلم هایی ساخته شود که دارای ساختار مردمی باشد همین مردم جهان از ان لذت میبرن نمونه این فیلمها زیاد است همین مردمی ثروتمند که شما میگویید اغلب روزی فقیر بودند وقتی به ثروت می رسند نگاهی به پشت خود نمی اندازند نمی شود بر ان ها خرده گرفت زیرا نظام جهان این است که انسان مجودی سیر نشدنی است که فقط مرگ ان را سیر می کند

هادی جهانشاهی
چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 10:2
-1
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

اینجا هم نظرات به باقالی ها می پیوندند؟

سانسور از سایت سینمای ما به هیچوجه پذیرفته نیست..

مطمئنا از فیلم بهرام بیضایی از همه بیشتر حمید اعتباریان متضرر شده است و نمی دانم این فرد سرمایه دار که بدون شک قصد دارد فیلم بیضایی را بکوبد، چرا دست به کارهای غیر اخلاقی می زند!

یادمان نرود نکته ای که بیضایی در فیلم متذکر شد و به رابطه ی پنهان تهیه کنندگان و روزنامه نگاران خوب اشاره کرد که می توان نمونه ی واقعی اش را در دنیای بیرون شاهد بود...

دلایل منطقی برای نارضایتی اعتباریان وجود دارد که به اعتبار از دست رفته اش بازمی گردد... این موضوع که امیر قادری و چند منتقد دیگر به فیلمی چنین خوش ساخت به چه دلیل تاخته اند، ابهامات زیادی را به ذهن الکن من متبادر می کند که محلی برای گفتنش نمی دانم...

اگر نقدی هست، انصاف کجا رفته؟ منطقتان چه شده؟...

اعتباریان به قول بیضایی اشتهاریانی بیش نیست و آن چه دارد دیگر شهرت است نه اعتبار...

قلم زدن در راستای خواسته های سرمایه داری بی دغدغه، خیانت به فرهنگمان است.

همین و بس...

بماند برای بعد
چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 13:28
-6
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

امیر قادری را یک بار همراه با رفیقش (ظاهراً این لفظ مناسب این قشر است) در روزنامه شرق دیدم، نمونه ای بود پیش پا افتاده از خیلی از دوستان این روزها: کسانی در حال بد و بیراه گفتن به همه جهان، بی ذره ای آفرینش یا دستکم دلیلی که باعث شود خودشان مستثنا باشند!

با این همه عشق فیلمی بود که رقیق ترین احساساتش را از دیدن فیلم ها به غلظ ترین شکلی بروز می داد و خب این حتماً برای برخی جذاب است. حضرتسان آقای اصلانی را دت انداخته بودند که ادعا کرده سایت سینمای ما خواسته سیصد هزارتومانی از ایشان تلکه کند و چون پولی دشت نکرده اند، ترتیب طرف را داده اند. خب به نظرم آمد خیلی ادعای مزخرفی است و چون اصلانی را خیلی جدی نمی گرفتم با نیشخندی گذشتم از کنار این ادعا تا نوبت رسید به فیلم آقای بیضایی و بیانات دَر نشان حضرت قادری در باب بد بودن این فیلم (یادم نمی آید قادری دلیلی هم ارائه کرده باشد غیر از نکاتی پیرامون مشکل شخصیتی آقای بیضایی - بخوانید عقده خود بزرگ بینی. البته مگر این تراوش احساسات که ایشان اسمش را نقد گذاشته نیازی به دلیل هم دارد!)

حالا اما به ساده لوحی خودم پی می برم که سر قضیه اصلانی و سیصد هزار تومان و تلکه کردن و ... گویا حق با اصلانی بوده و ...

ماجرای فیلم که همان قصه تغییر ماهیت چیزی به دلیل مجموعه عوامل خارجی و بدل شدنش به چیزی کاملاً بی ربط انقدر در این مملکت آشناست که برخورد امثال قادری ها با ماجرا توجه را به قصه های پشت پرده ای مثل همان سیصد هزار تومان کذایی جلب می کند. چرا به جای فیلم سازان فیلم فارسی چند جوانک عشق فیلم باید رگ غیرتشان باد کند، شاید این بار قصه پشت پرده به ارتباط فیلم فارسی سازان با گنگ منتقدین بر می گردد، شاید.

در «سگ کشی» سکانسی هست که مژده شمسایی در اتاقی با حبیب دهقان نسب و نوچه لات و لوتش گیر افتاده، وقتی در مورد رمز کیف اسناد می گوید 1317 سال تولد پدرم و ... یکی از لات ولوت ها به قصد زدنش پیش می آید و جمله ای کلیدی می گوید که به خوبی از نوع رابطه این منتقدین برجسته با فیلم بیضایی پرده بر می دارد : «خیلی سطح بالا اختلاط می کنی، خوشم نمی آد کسی با ما این جوری صحبت کنه ...» (نقل به مضمون)

بعد التحریر: صرفاً به کسانی که همچنان فکر می کنند آقای بیضایی از سر خستگی از شرایط و بلایایی که بر سرش آمده این فیلم را ساخته یا حتا کسانی که محترمانه معتقدند کاش بیضایی فیلمی با همان درونمایه های اسطوره ای همیشگیش می ساخت نه چنین فیلم نازلی، توصیه می کنم مصاحبه حمید امجد با بهرام بیضایی را در شماره اخیر نشریه صنعت سینما بخوانند. (البته از همین الان می دانم آقای قادری نه وقت و نه حوصله خواندن چنین افاضات سطح بالایی دارند، به هر حال موضوعاتی حیاتی تری چون بد و بیراه گفتن به علی دایی در کار است)

ک
شنبه 22 فروردين 1388 - 1:33
0
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

آنقدر مقاله شروع بدی داشت که وقتم را برای خواندن بقیه متن هدر ندادم. موفق باشید بعد از این.


شنبه 22 فروردين 1388 - 23:46
0
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛

واقعن که این مقایسه شرم اور و توهین به هنر سینماست


يکشنبه 23 فروردين 1388 - 17:46
2
موافقم مخالفم
 
نخستین یادداشت امیر قادری درباره فیلم‌های اکران عید سینماهای کشور/وقتی فاصله میان آثار بیضایی و ده‌نمکی و میلانی از میان می‌رود؛
چند کامنت کوتاه در انتقاد به حرفها و کارهای بیضایی را سانسور کردید. در عوض مقالات تبلیغی و حرفهای گنده گنده در تأیید بیضایی را به عنوان کامنت درج کردید، تا کی این بازیها؟ با این تبلیغات جانبدارانه و خفه کردن صدای منتقد خود را بی اعتبارتر می کنید.

سینمای ما - خدا را شکر که یکی به خاطر گنجاندن تعریف از فیلم‌های بیضایی از ما ایراد گرفت و نه بر عکس!
اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���