نظر سعید قطبی زاده درباره فیلمهای روی پرده/ فیلم هفته: «آقا یوسف»10
سینمای ما- شیدا عارف: سعید قطبیزاده منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار سایت "سینمای ما" گفت: فیلم قبلی کارگردان (ماهیها عاشق میشوند) فیلم درگیر کننده و جذابی بود. «آقا یوسف» هم میتوانست فیلم خوبی از کار در بیاید اما به دلیل انحراف فیلمنامه و ورودش به حوزههای دیگر، تاثیر خود را از دست داده است.
قطبی زاده تنها نقطه مثبت فیلم را بازی «مهدی هاشمی» دانست و گفت: هاشمی بازیگری است که شیرینی و توانایی خاصی دارد و این ویژگی به او کمک میکند تا بتواند هر نقشی را از حالت خشک و تک بعدی دور کند و به یک شخصیت جذاب تبدیل کند. در سالهای اخیر کمتر فیلمی بوده است که بازیگر نقش اصلی آن خوب باشد اما خود فیلم، فیلم خوبی نباشد. قطبیزاده در خصوص دیگر ضعفهای فیلم «آقا یوسف» گفت: برخی از شخصیتهای فرعی در نیمه دوم فیلم نه تنها هیچ باری از دوش فیلم بر نمیدارند بلکه قصه را از قوت اولیهاش میاندازند و به این ترتیب نیمه دوم فیلم کشش لازم را ندارد. روند تعلیق فیلم، تعلیق کاذبی (!؟) است. نیمه اول فیلم به قدر کافی قصه درگیر کننده و جذابی دارد ولی همان طور که گفته شد نیمه دوم به دلایلی که میتواند به عدم شناخت کارگردان از فیلمنامه مربوط باشد، فیلم را آشفته ساخته و این آشفتگی شخصیتها را باور پذیر ی دور کرده است. نیمه دوم هیچ حرفی برای گفتن ندارد و تعلیق فیلم همان قدر که شخصیت را به اشتباه میاندازد مخاطب را دچار آشفتگی میکند. «سعید قطبیزاده» درباره برخی از ایرادات مربوط به شخصیتپردازی فیلم اضافه کرد: شخصیتپردازی فیلم گاهی چنان دچار نقصان میشود که میشود اسمش را گذاشت ناشیگری. مثل صحنههایی که پدر برای زن همسایه نان میخرد و دختر (هانیه توسلی) با این تصور که پدرش به آن زن علاقهمند شده به خواستگاری او میرود. در حالی که اولین تصوری که از دیدن این تصاویر به ذهن مخاطب میرسد قصد و نیت پدر کمک به همسایه بوده و این سوال مطرح می شود که چه طور ممکن است دختر ، زن همسایهشان را نشناسد و چرا فکر میکند پدرش به آن زن علاقهمند است؟ با این حساب میتوان به این نتیجه رسید که فیلمنامه یا شتابزده نوشته شده است و یا ایده مد نظر کارگردان به قدری مجذوبش کرده که ملزومات فیلمنامهای را از یاد برده است. قطبیزاده با اشاره به سابقه چند ساله دکتر علی رفیعی در کارگردانی تئاتر گفت: بسیاری از نمایشهای ایشان مثل «در مصر برف نمیبارد» و «شکار روباه» کارهای فوق العادهای بودند که جدا از مخاطبانی که با دید تخصصی تری به دیدن نمایشها میروند، توانسته بود تماشاگران که نظر دیگر علاقه مندان آثار نمایشی را جلب کند.
|