نوشته بهمن فرمان‌آرا درباره ري بردبري: روزي كه بر ترس‌هايم پيروز شدم
«بچه رزمري» رومن پولانسكي، «موبي‌ديك» جان هيوستن و همينگوي به روايت ري بردبري

سينماي ما- ري بردبري نويسنده مشهور آمريكايي روز 5 ژوئن (17 خرداد) در سن 92 سالگي درگذشت. او با نام كامل  ری داگلاس برادبری  Ray Douglas Bradbury  (متولد ۲۲ اوت ۱۹۲۰- مرگ ۵ ژوئن ۲۰۱۲) شاعر آمریکایی و نویسندهٔ مشهور داستان‌هايي در گونه‌های فانتزي، وحشت و علمی-تخیلی بود. بردبری را در ایران بیشتر به خاطر اثر مشهورش، فارنهایت ۴۵۱، می‌شناسند. اثر مشهور دیگر وی حکایت‌های مریخ است. فرانسوا تروفو، فیلم‌سازِ شهیرِ فرانسوی، فیلمِ "فارنهایت ۴۵۱ " را در سالِ ۱۹۶۶ ساخت که تبدیل به یکی از پرطرفدارترین شاهکارهای سینما شد. نام وي در بيش از 60 فيلم سينمايي، فيلم  و سريال تلويزيوني به عنوان نويسنده آمده و به عنوان يكي از فيلم‌نامه‌نويسان «موبي‌ديك» ساخته جان هيوستن و  نويسنده گفتار متن «شاه شاهان» ساخته نيكلاس ري در سينما ثبت شده است.

يادداشتي كه در زير مي‌خوانيد، دو سال پيش در روزنامه شرق منتشر شد و حالا به بهانه درگذشت اين نويسنده بزرگ مرور دوباره‌اش خالي از لطف نيست. تيتر اين يادداشت «در گذر زمان: سالروز90 سالگي ري برادبري» و  نويسنده‌اش بهمن فرمان آرا است.

در گذر زمان: سالروز90 سالگي ري برادبري
بهمن فرمان‌آرا

نزديك به نيم قرن پيش در دوران دانشجويي در دانشگاه جنوبي كاليفرنيا به مدت چهار سال مسوول «روز فرهنگ» دانشگاه بودم. در يكي از اين سال ها من ري برادبري را به عنوان سخنران اصلي اين روز دعوت كردم، چون او به 90 سالگي رسيده فكر كردم چند خطي درباره اين مرد بزرگ بنويسم. برخلاف مشكلات ارتباط برقرار كردن با آدم هاي بسيار مشهور تماس با ري برادبري بسيار آسان بود.

وقتي قبول كرد سخنران اصلي «روز فرهنگ» دانشگاه باشد اين يك خبر مهم بود زيرا همان قدر كه در نوشتن داستان هاي تخيلي بي نظير است سخنران درجه يكي نيز بود. از سخنراني آن روزش فقط اين به يادم هست كه درباره فيلم «موبي ديك» جان هوستون و «بچه رزماري» پولانسكي صحبت كرد. درباره موبي ديك كه به اتفاق جان هوستون سناريوي آن را نوشته بود، گفت كه مشكل ترين قسمت اقتباس سينمايي از روي يك اثر كلاسيك- ادبي «موبي ديك» نوشته هرمان ملويل اين بود كه شخصيت موبي ديك سمبل چيست و چگونه ترسيم شود؟ او معتقد بود كاپيتان ايهب اگر به جنگ موبي ديك مي رود چون نبرد بين بشر و طبيعت را يك داستان ابدي مي داند، پيروزي بر موبي ديك، پيروزي بر تمام ترس هايش است. اينكه در نهايت «موبي ديك» كه به روايتي مي تواند سمبل خوبي ها باشد، كاپيتان ايهب را شكار مي كند مهم نيست بلكه مهم آخرين شاتي است كه هوستون از موبي ديك نشان مي دهد؛ كاپيتان ايهب با طناب نيزه هاي خودش بر پيكر موبي ديك بسته شده و با آمال خودش يكي شده است.

 در مورد فيلم «بچه رزماري» ري برادبري گفت كه من با پايان آن فيلم مشكل داشتم و به همين دليل براي دل خودم سكانس پاياني فيلم را بازنويسي كردم. در فيلم پولانسكي «رزماري» وقتي بچه خودش را كه فرزند شيطان است، مي بيند، تماشاگران بچه را نمي بينند ولي موزيك غريبي شنيده مي شود و روي كلوزآپ وحشت زده ميافارو بازيگر نقش رزماري، فيلم به پايان مي رسد. برادبري بازنويسي اين سكانس را از همين جا شروع مي كند. او مي گويد رزماري به محض ديدن بچه و اينكه او بچه شيطان را به دنيا آورده، بچه را برمي دارد و از آپارتمان فرار مي كند. شيطان پرستان به خاطر فرزند شيطان او را تعقيب مي كنند. بيرون باران شديدي مي بارد. رزماري به كليسايي مي رسد و وارد مي شود، چون مي داند شيطان پرستان وارد خانه خدا نمي شوند. تصوير چهره وحشت زده شيطان پرستان از پشت شيشه هاي رنگي در كليسا را مي بينيم.
سپس رزماري به جلوي مجسمه مسيح مصلوب مي رود و بچه را سر دست مي گيرد و مي گويد: «خدا آنچه را خلق كردي پس بگير.»

چندين داستان از كارهاي ري برادبري براي سينما اقتباس شده كه بهترين آنها «فارنهايت 451» فرانسوا تروفو است. در خاتمه اين را هم اضافه كنم كه مجله لايف در زماني كه مرتب منتشر مي شد يك مجله خبري عكاسي به همراه چند خبر كوتاه درباره عكس ها بود. در طول عمر انتشار اين مجله فقط يك بار يك داستان چاپ كردند و آن داستان «ماشين زمان» ري برادبري بود كه براي ارنست همينگوي نوشته بود. او مي گفت مرد ماجراجو و غول آسايي چون ارنست همينگوي نبايد در زيرزمين خانه اش در «كلرادو» با تفنگ خودكشي مي كرد. من در اين داستان او را در حال قدم زدن وسط يك جاده كوهستاني مي گذارم كه راننده ماشين زمان جلوي پاي «پاپا» (اسمي كه نزديكان همينگوي صدايش مي كردند) مي ايستد، همينگوي را سوار مي كند و با «ماشين زمان» او را به قله كليمانجارو مي برد و مي گويد اينجا جايي است كه مردي چون تو بايد بميرد.

ري برادبري نويسنده بزرگي است ولي مهم تر از آن انساني والاست كه خيلي رمانتيك به جهان فكر مي كند و در عالم خيال حتي با همينگوي كه به ديار باقي شتافته مهرباني مي كند.








  • به روز شده در : پنجشنبه 18 خرداد 1391 - 3:21

    چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

    اخبار مرتبط

    نظرات

    اضافه کردن نظر جدید
    :             
    :        
    :  
    :       




    mobile view
    ...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


    cinemaema web awards



    Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
    استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
    کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

    مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

     




    close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���