نگاهی انتقادي به فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» و ده تفاوت فيلم با دو قسمت قبل
انگار آقای مجری اين بار کارش را جدی نگرفته است!

سينماي ما- سعید نیکورزم: روزی بیضایی نوشت: «آن‌ها مرده‌اند و زندگی می‌کنند، ما زندگی می‌کنیم و مرده‌ایم». بیضایی این دیالوگ را در نمایشنامهٔ «ندبه» در وصف عروسک‌های بی‌جانی به کار می‌برد که دغدغه‌های فردی و اجتماعی مردم کوچه بازار از زبان آن‌ها به نمایش در می‌آید. کلاه قرمزی همچون شخصیت «مبارک» در نمایش سنتی ایرانی دارای وجهه‌ای اجتماعی و اصطلاحا کوچه بازاری است. کلاه قرمزی همچون شخصیت سیاه (مبارک) شخصیتی خاکی، بی‌گناه، شیطون و خرابکار است که در عین حال همچون سیاه گاهی اوقات حرف‌های گنده گنده و نیش‌داری هم به زبان می‌آورد. رابطهٔ بین کلاه قرمزی و مجری در تلوزیون از‌‌ همان ابتدا ما را یاد زوج سیاه و ارباب در نمایش بقال بازی می‌انداخت که این بار شاید در مقیاس کودکانه‌تری ظاهر شده است. کلاه قرمزی خرابکاری می‌کند و مجری به شماتت او می‌پردازد و از این طریق پیام اخلاقیِ برنامه به مخاطب انتقال پیدا می‌کند.

با ساخت اولین مجموعهٔ سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» شخصیت کلاه قرمزی وارد فاز تازه‌ای شد. این شخصيت بسط‌ یافت و کم کم خصیصه‌های فردی خود را آشکار ساخت. به عبارتی ايرج طهماسب و حميد جبلی برای این کاراک‌تر یک پیشینهٔ خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی طراحی کردند و بدین صورت کلاه قرمزی به عنوان یک پسر شهرستانی که احتمالا یتیم است، با بلندپروازی‌های کودکانه‌ای وارد تهران شده و بعد از وقایعی همکار آقای مجری می‌شود.
در واقع با چنین طرح منسجم و خلاقانه‌ای حضور اين عروسك در برنامه‌های تلويزیونی به خوبی توجیه می‌شود، اما مهم این است که در این فیلم کلاه قرمزی به عنوان یک کاراک‌تر عروسکی منحصر به فرد به بلوغ می‌رسد. اکنون کلاه قرمزی پسربچه‌ای درستکار، دلسوز و در عین حال شیطون و خرابکاری است که البته پیشینهٔ فردی و تاریخی مشخصی دارد.

در «کلاه قرمزی و سروناز» با‌‌ همان شخصیت کلاه قرمزی رو به رو هستیم که منطق شخصیتی و رواییِ‌اش تا حد قابل قبولی حفظ شده است. می‌بینیم که آقای مجری با خانم همکارش ازدواج کرده و کلاه قرمزی را به فرزندی قبول کرده‌‌اند. دوباره داستان جالبی حول این شخصیت شکل می‌گیرد و با فیلمنامه‌ای قابل قبول فیلمی مطلوب تولید می‌شود که نه تنها شخصیت کلاه قرمزی را کامل‌تر و محبوب‌تر کرده، بلکه با ادامهٔ طرح قصهٔ قبلی یا حفظ حداقل ملزومات مجموعهٔ پیشین یک روند روایی مشخص را جا انداخته که ناخودگاه نوید این را می‌دهد که این مسير ادامه پیدا کند. در نتیجه مخاطبان بی‌شماری که بر این اساس از دو مجموعهٔ قبلی جواب گرفته‌اند، منتظر می‌مانند تا مجموعهٔ سوم با حفظ‌‌ همان پیش‌زمینه‌هاي اين کاراکتر‌ شناسنامه‌دار روی پرده بیاید.

مجموعهٔ سوم با نام «کلاه قرمزی و بچه ننه» سرانجام اکران شد و هر روز سیل عظیم تماشاگران را به سینما می‌کشاند؛ تماشاگرانی که آمده‌اند تا‌‌ همان کلاه قرمزی دوست‌داشتنی را این‌بار با طنازی‌های امروزی و در ارتباط با دغدغه‌های فردی و اجتماعی خود ببینند. متاسفانه نه تنها این اتفاق نمی‌افتد و فیلم چنگی به دل نمی‌زند، بلکه بر اعتبار و سنگ بنای دو مجموعهٔ پیشین هم خدشه وارد می‌کند. چون دیگر نه خصیصه‌های بارز آن شخصیت محبوب و شناخته‌شده بروز پیدا می‌کند و نه منطق روایی و شخصيت‌پردازي این مجموعه و داستان آن‌ها را به دو مجموعهٔ قبلی پیوند می‌زند. در واقع دور از انتظار نیست که تماشاگر در طول فیلم دائم از خود سوال کند که پس شخصیت مادر (معتمد آریا) کجاست یا چه بر سر سروناز و پدربزرگ کلاه قرمزی آمده و سوالاتي از اين دست.

متاسفانه در کشور ما وقتی یک محصول مورد توجه واقع شده و محبوبیت فراگیر پیدا می‌کند، به سرعت کارکرد تجاری یافته و در نتیجه به اضمحلال کشیده می‌شود. طهماسب و جبلی که این کارا‌كترها را خلق كرده و تکامل بخشیده‌اند، در قبال آیندهٔ سینمایی آن مسئول هستند و نباید بگذارند به هر قیمتی از نام آن سواستفاده شود يا آن را به همین ارزانی به هر فیلمنامه‌ای که از راه می‌رسد بفروشند. این کاراک‌تر با مردم زندگی کرده و در برهه‌ای بیان‌گر دغدغه‌های اجتماعی و فردی آن‌ها بوده و اکنون انتظار می‌رود که همان قدر که این کاراکتر محبوب است، در چارچوب فیلمنامه‌ای درست و قوی روي پرده سينماها ظاهر شود.

***

تا این جا به نقدی فرامتنی اشاره داشتیم، اما اکنون لازم است سراغ خود فیلم برویم. فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» از چند منظر داراي ایراد است:

1) از‌‌ همان ابتدا مشخص است که فیلم با حمایت شرکت ملی گاز ایران ساخته شده و درست به همین دلیل سنگ بنای طرح فیلمنامه با مدنظر ساختن یک موضوع مرتبط با «توصيه‌هاي ایمنی را جدی بگیرید» طراحی شده که به خودی خود امکان انتخاب طرح جذاب‌تری را محدود کرده است.

2) تبلیغ غیرحرفه‌ای از راه مستقیم گویی برای بانک کشاورزی به فیلم ضربهٔ کیفی جدی وارد کرده است.

3 ) فیلمنامه فاقد درام است و موانع آن قدر قوی نیستند که کشمکش به صورت تصاعدی رشد یابد، بلکه فیلمنامه تنها از دل یک موقعیت بیرون می‌آید.

4)  فیلمنامه فاقد منطق روایی است. طرح‌های موقعیت‌محور غالباً نیازمند منطق قوی با حواشی تشدید‌کننده‌ای است که بندهای مختلف اثر را به هم پیوند دهد.

5) فیلم بر خلاف دو مجموعهٔ قبلی چندان با مقتضیات فرهنگی و اجتماعی امروزی ارتباط برقرار نمی‌کند و به عبارتی مخاطب با کاراکتر‌ها همذات پنداری ندارد.

6) بار طنز فيلم پایین و فیلم شتاب‌زده تولید شده است جای صحنه‌هایی حاوی طنز بیشتر در اثر خالی است.
 
7) موسیقی و آواز فیلم نسبت به دو مجموعهٔ قبلی افت چشمگيري دارد، طوری‌که تصور می‌شود تنها برای این‌که فیلم از بار موسیقایی و تفريح ‌خالی نباشد، چند شعر و قطعه موزيكال خیلی سر دستی به فیلم سنجاق شده است.

8) تنوع کاراکتر‌ها محدود است و کارگردان می‌توانست با به کارگیری سایر شخصیت‌های جذاب و متنوعی که در برنامههاي نوروزي معرفی شد، تنوع كيفي فیلم را بالا ببرد؛ گویا طهماسب خیلی زود به برخی از انتخاب‌ها قانع شده است.

9) بازیگران فيلم فاقد انرژی و روحیهٔ کودکانه هستند و حضورشان جدی گرفته نشده است. به‌خصوص خود ايرج طهماسب در نقش آقای مجری چندان کارش را جدی نگرفته و بازی جان‌داری ندارد.

10) انتخاب اسم فیلم باید در ارتباط با موضوع یا شخصیت‌های فیلم معنا پیدا کند. «بچه ننه» در فرهنگ عامهٔ ما به معنای بچهٔ نازک نارنجی و لوس است، نه نوزادی چند‌ماهه که نیاز به مراقبتِ مادر دارد!

***
در مجموع فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» به لحاظ کیفی با دو مجموعهٔ دیگر فاصله‌ای بسيار دارد‌ و انتظارات را برآورده نمی‌کند و به نظر می‌رسد علت فروش چشمگیر فیلم تا امروز‌‌ همان استفاده از برند «کلاه قرمزی» باشد و بس. همچنین از آن جایی که این مجموعه در عید نوروز در تلويزيون توانست نظرات را به خود جلب کند، موجی از تماشاگران را به سینما کشاند اما متاسفانه زوج طهماسب - جبلی نتوانستند چندان پاسخ‌گوی خیل طرفداران‌شان باشند.


منبع : سينماي ما

به روز شده در : چهارشنبه 22 شهريور 1391 - 1:5

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

مريم
چهارشنبه 22 شهريور 1391 - 8:8
5
موافقم مخالفم
 

باشه چشم!!!

mohammadr3za
چهارشنبه 22 شهريور 1391 - 9:42
7
موافقم مخالفم
 

ای کاش لااقل از فامیل دور .اقای همساده و جیگر هم استفاده میکرد شاید یه ذره قشنگ تر میشد-واقعا فیلم بسیار ضعیف و مسخره ای بود

hesam
چهارشنبه 22 شهريور 1391 - 12:24
6
موافقم مخالفم
 

man ba ba'azi azin moredha movafegham ama dar kol filme khubi bud...

man nemidunam chera esme inha ro naghd mizarid???!!

naghd ine ke ham khub ro began ham bad...ama jalebe ina bishtar shabihe naghze na naghd

kash laaghal inhame adam ke umadan didan ye emtiaze mosbat hesab mishod,ama jalebe ke in mored ham ye dalile dige dashte az dide nevisandeie mohtaram!!!!!!!!

sheyban
چهارشنبه 22 شهريور 1391 - 15:51
-5
موافقم مخالفم
 
کلاقرمزی و بچه ننه

البته باید به مشکلات فیلم در تدوین و صداگذاری کار هم اشاره کرد

تدوین کار آنقدر ضعیف است که کاملا نشان از چساندن پلان های گرفته شده توسط یک مونتور را می دهد . بدون کم کردن حتی پلانی یا صحنه ای .

به نظر تدوینگر می توانست با کوتاه کردن صحنه ها و به قول معرف جمع و جور کردن صحنه های فیلم به ریتم فیلم کمک کند . مثلا واضع این کار را میتوان در سکانسهای دادگاه زد، چه دلیلی وجود داشت سکانسهای دادگاه کار به ۲ بخش تقسیم شود و یک سکانس لایی بین این سکانس ها بیاید ، که جذابیت ندارد و ریتم فیلم را هم از این که هست کند تر میکند . تدوینگر به راحتی با همین پلان های موجود می توانست کل سکانس های دادگاه را یکی ببیند تا همان اندک بار عاطفی قصه و دلسوختگی تماشاگر نسبت به شخصیت های داستان که اینک پاره پاره است در یک سکانس و به صورت متوالی ببیند تا حس درست تر به تماشاگر انتقال یابد.

در مورد صداگذاری کا مشخص است که نظرات ایرج طهماسب در صداگذاری ابوالصدق بسیار تاثیر گذاشته . کا ابوالصدق در صداگذاری برای عوامل حرفه ای سینما کاملا مشخص است عده ای حتی با ندانست نام صداگذار تز حین تماشای یک فیلم متوجه میشوند که صدا

گذاری فیلم کا ابوالصدق است .

با دیدن تیتراژ ابتدایی کلاقرمزی و بچه ننه ، همان اول متوجه میشویم که صداگذار کا ابوالصدق است ولی با تماشای فیلم متوجه میشویم جاهایی که معمولا ابوالصدق صدا می گذارد و کاملا هم مشخص است که صدای افکت می خواهد ، هیچ صدایی نیست و جاهایی که نیاز به صدا ندارد ، صداهایی شنیده می شود که بیننده را می آزارد. به عنوان مثال می توان در صداگذاری بخش های مختلف ترانه های فیلم اشاره کرد . جاهایی که نیازی به افکت نیست ، افکت هایی وجود دارد که ضحن تماشاگران برای شنیدن ترانه مخشوش می کند و جاهایی که میتواند باشد و به ترانه های ضعیف کار کمک کند هیچ افکتی وجود ندارد .

در فیلمبرداری کار که استاد ابراهیم غفوری کار کرده هیچ خلاقیتی دیده نمیشود تنها همه چیز درست است ، نمیتوان ایرادی گرفت اما در کارهای ایچنینی مثل این میماند که معلم به بچه های مدرسه مشق شب می دهد، فردا صبح همه مشق خود را نوشته اند ، درست و خوانا، اما یک بچه کنار مشق خود نقاشی انجام داده و ه زیبایی مشق خود هم فکر کرده ،

نمره همه ۲۰ میشود اما نمره کسی که کنار مشق شب خود نقاشی کرده چند می شود .

فکر کنم این مثلا برای روشن شدن کار آقای غفوری کاملا روشن است.

در کل به نظرم تدوین گر ، صداگذارو فیلمبردار کار هیچ خلاقیت از خود به کار نبرده اند و شاید هم نتوانستد با کارگردان کار به نتیجه درست برسند و تمام این ها کار ایرج طهماسب است که ضحن خود همانند سریال های نوروزی خود بسته نگه داشته و هیچ چیز سینمایی در کار دیده نمی شود

مکس
پنجشنبه 23 شهريور 1391 - 10:35
0
موافقم مخالفم
 

گیشه و تماشاچی دلیل بر حوب بودن یک فیلم ندارد.توی دنیا فیلمهای سکسی طرفدار بسیاری دارد آیا می توان گفت فیلمهای خوبی هستند

سنا
جمعه 24 شهريور 1391 - 18:25
3
موافقم مخالفم
 

نقد خیلی بدی بود . این منتقدا کی میخوان یاد بگیرن که بیان نظرات شخصی و سلیقه های شخصی به هیچ عنوان نقد محسوب نمیشه.

فقط با نظر منتقد راجع به اسم فیلم موافق بودم . نقدای فراگیرتری تو سایتتون بذارید لطفا.

علی
جمعه 24 شهريور 1391 - 18:50
-2
موافقم مخالفم
 

شما به یک فاجعه اشاره نکردید و اون هم شوخی های جنسی فیلمه.به نظرم این فیلمو بیشتر برای بزرگترها ساختن تا بچه ها.وقتی ما بچه بودیم با کلاه قرمزی طرف بودید که سنش معلوم بود و ما به عنوان یه کودک یا نوجوان باهاش همزادپنداری میکردیم اما من واقعا فکر میکنم که بچه هایی که الان این فیلمو میبینن چه خاطره ای از کلاه قرمزی براشون میمونه.یه بچه ای که تو مدرسه داره درس میخونه بعد میره سربازی آخر فیلمم یه جورایی ازدواج میکنه.این فاجعه جز خراب کردن ذهنیت چند نسل که با این کاراکتر ارتباط برقرار کردن هیچی نداره

shirin
شنبه 25 شهريور 1391 - 8:12
-5
موافقم مخالفم
 

من هم موافقم... فیلم خاصی نبود

و برام جالبه چرا همچنان میفروشه

امیدوار بودیم حداقل کلاه قرمزی سیر نزولی نداشته باشه

نجمه
شنبه 25 شهريور 1391 - 8:19
-4
موافقم مخالفم
 
این چه نقدیه؟؟؟؟؟؟؟

حالا که این فیلم داره خوب می فروشه ، حرف دیگه ای هم جز این نباید بگین..فیلم واقعا عالی بود.حالا شما هرچی هم بد بگین ، ما عاشقان کلاه قرمزی برای بار دوم یا سوم هم که شده میریم فیلم و میبینیم.

تکلیف زن آقای مجری که معلوم بود چون تو پخش نوروزی هم از ایشون خبری نبود پس نبود ایشون مشکلی ایجاد نمی کرد . حمایت شرکت گازو بانک هم چیز طبیعی هست . چون بودجه های اصلی رو خودتون می دونید که دارن خرج چه فیلمهای آبکی می کنن . پس حمایت دور از منطق نیست..شما که فیلم رو حمایت نمی کنید ..لااقل اونو اینجوری نکوبید

درود به آقای مجری و حمید جبلی........................به امید رکورد شکنی تاریخی در سینمای ایران

محمد
دوشنبه 27 شهريور 1391 - 13:45
11
موافقم مخالفم
 
يك اشتباه ساده!

يكي از بزرگترين اشتباهات زندگيم ديدن اين فيلم بود!

خودم هرگز نمي بخشم!

:)

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���