سینمای ما-یاس قانعی: «عشق» یازدهمین فیلم کارگردان اتریشی تبار «میشائیل هانکه» (Michael Haneke) است. میشائیل هانکهٔ ۷۱ ساله در کارنامهاش فیلمهای درخشانی دارد چون «پنهان»، نسخه آلمانی و انگلیسی «بازیهای خنده دار» و فیلم نامزد اسکار سال ۲۰۰۹ «روبان سفید». «عشق» برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن ۲۰۱۲، برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان، نامزد چهار جایزه اسکار ۲۰۱۳، نامزد ده جایزه سزار ۲۰۱۳از فرانسه است و جوایز ریز و درشت دیگری از محافل سینمایی چون حلقه منتقدان شهرها و کشورهای مختلف برده است.
+++
عشق (Amour)
نویسنده و کارگردان: میشاییل هانکه، بازیگران: ژانلویی ترنتینیان (ژرژ)، امانوئل ریوا (آن)، ایزابل اوپر (اوا)، ویلیام شیمل (ژئوف). محصول ۲۰۱۲، ۱۲۷ دقیقه. محصول: اتریش، فرانسه، آلمان. پخش در آمریکا: سونی پیکچرز کلاسیکز
خلاصه داستان: زوج استاد بازنشسته موسيقي«ژرژ» (ژان لوئی ترنتینیان) و «آن» (امانوئل ریوا) كه دختری به نام «اوا» دارند، میخواهند در دوران کهولت زندگی آرامی را سپری کنند، اما بیماری و زمينگير شدن به سراغ «آن» میآید و مرد حالا بايد از همسرش پرستاري كند. با اين اتفاق، عشق میان این زوج محک میخورد.
واکنش منتقدان: سایت راتن تومیتوز بر اساس ۱۳۶ نقد ۹۲ درصد امتیاز به فیلم میدهد و میانگین درجه فیلم۸.۶ از ۱۰ است. سایت متاکریتیک براساس۴۰ نقد امتیاز ۹۴ را به فیلم میدهد و اشاره میکند فیلم با ستایش جهانی روبه رو است.
در دوران نمایش فیلم در جشنواره کن بسیاری از منتقدان سرشناس درباره «عشق» نوشتند.
پیتر بردشاو از «گاردین» مینویسد: «این فیلمسازی در اوج هوشمندی و بینش است». مانوئلا دارگیس عشق را «شاهکاری درباره مرگ و زندگی و اتفاقات در این میان» میداند. البته فیلم مخالفانی هم داشته است. یکی از این منتقدان مخالف اعتقاد دارد: «هانکه با تم همیشگی تنهایی و انزوا، واپسزدگی و وضع اسفناک بازی میکند که ویژگی تمام آثار اوست.»
راجر ایبرت شاید یکی از تنها منتقدان معتبری است که دیر (ماه ژانویه امسال) فیلم را دیده و «عشق» بهشدت مورد توجهاش واقع شده است. او چهار ستاره به فیلم میدهد و در مقدمه نقدش مینویسد: «میگویند روزی بت دیویس گفته بود پیری جای سوسولها نیست. هرچه پیرتر شوی کمتر میتوانی سوسول باشی. نمای نخست عشق ساخته میشائیل هانکه آتشنشانانی را به ما نشان میدهد که به زور وارد آپارتمان شیکی در پاریس میشوند. نمیدانیم ساکنان این آپارتمان چه کسانی هستند و به ما نگفته اند- به جزدر حالت پانتومیم که اتش نشان بینیاش را میگیرد. در اتاق خواب، کالبد پیرزنی روی تخت پیدا میشود که اطرافش پر از گلهای پژمرده است. این همان چیزی است که سرانجام معلوم میشود: فناپذیر شدن، و خاطرات رنگ و رو رفتهٔ زیبایی....»
ایبرت در پایان نقدش مینویسد: «ما مالامال از خوشبینی و آرزوییم. چرا باید بخواهیم چنین فیلمی را تماشا کنیم، هرچند که به طرز برجستهای خوش ساخت است؟ من فکر میکنم چون فیلمی مثل «عشق» برای ما درس دارد که فقط سینما میتواند بدهد. سینما با توانایی بیاعتناییاش در جهش زمانی و فراسوی محدودیت زندگیها رفتن و دراماتیزه کردن، می تواند عضوی از تماشاگران ابدی نوع بشر باشد.»
+++
درباره «امانوئل ریوا» پیرترین بازیگر زنی که در تاریخ آکادمی علوم و هنرسینمایی نامزد دريافت اسکار شده است :
امانوئل ریوا (Emmanuelle Riva)
بازیگر فرانسوی و شهره به خاطر حضور در فیلم «هیروشیما عشق من» ساخته آلن رنه در آخرین فیلم میشائیل هانکه نقشی قابل تاملی را ایفا میکند. ریوا ساکن شهر پاریس است. او اعتقاد دارد که در طول زندگی حرفه ایش تعداد پروژههایی که نپذیرفته بیش از فیلمهایی است که تن به نقشآفرینی در آنها داده است. اما میشائیل هانکه کارگردانی است که نمی شود به او «نه» گفت.
پدر امانوئل ریوا مهاجری ایتالیایی و نقاش ساختمان بود. پدر اصرار داشت که دخترش درس بخواند، چرا که او تحصیل را نیمه کاره رها کرده بود. زمانی که امانوئل در سنین جوانی بود به شدت به سینما و تئاتر علاقه داشت و در همان سن بیست و یکی دوسالگی شروع به طراحی لباس کرد. او حتی لباس عروسی هم میدوخت. روزی پدرش مشغول رنگ کردن خانه ایی بود و امانویل میرود و به پدر سر میزند. صاحب خانه از پدر امانوئل نسبت او را با دختر جوان میپرسد. صاحب خانه کارگردان گروه نمایشی اماتور بود و بدین ترتیب امانوئل به دنیای نمایش قدم میگذارد. او نخستین بار سالها پیش روی صحنه میرود.
در سال ۱۹۵۳ امانوئل بیست و شش ساله است به شهر پاریس آمده او آلن رنهٔ سی ساله را ملاقات میکند که به دنبال یک نوچهره برای فیلم جدیدش «هیروشیما عشق من» به قلم مارگریت دوراس ِ در آن دوران گمنام است. ریوا میپذیرد نقش زنی بینام را در فیلم ایفا کند. فیلم به نمایش عمومی درمی آید و به شهرت میرسد و منتقدان فیلم را ستایش میکنند. فیلم در جشنواره کن پذیرفته میشود اما ریوا چندان علاقهای به دنیای پرزرق و برق ستارگان ندارد. از شلوغی و فلاش دوربین عکاسان فراری است. او با آنکه فرانسوی است، فقط دوبار در جشنواره فیلم کن که در فرانسه برگزار میشود، حضور داشته: در سال ۱۹۶۹ برای «هیروشیما عشق من» و سال ۲۰۱۲ برای فیلم «عشق».
فیلم عشق به شدت تلخ است
ریوا خاطره ای ازدوران فیلمبرداری عشق بازگو می کند در نمایی نخستی از فیلم ،ریوا در بستر مرگ خوابیده در حالیکه گل های پرپرشده اطراف بالشش قرار دارند برای فیلمبرداری این سکانس ریوا باید ساکن در رختخواب میماند.پس از پایان فیلمبرداری این سکانس گروه پشت مانتیور می روند تا صحنه را بازبینی کنند که شلیک خنده فضا را پر می کند. ریوا با تعجب دلیل خنده گروه را می پرسد، آنها به او می گویند که انگشت پایش را تکان داده و آنها باید دوباره صحنه را از نو بگیرند.
ریوا درباره دوران فیلمبرداری عشق می گوید: پس از پایان یافتن فیلمبرداری آهنگی با تم عربی -آندولسی گذاشتم و با ریتم آن شروع به حرکت کردم.»
امانویل ریوا ی 85 ساله تاکنون سه مجموعه شعر منتشر کرده و هایکو میگوید.