فكر ميكنيد براي اين كه درك درست و معقولي از حال و روز بازيگري زن در سينماي ايران به دست بياوريم، چهقدر وقت لازم است؟ عباس كيارستمي مثل هميشه جواب منحصر به فردي براي اين سوال دارد: سه دقيقه!
واقعاً بعيد بود كه كس ديگري بتواند در چندين برابر اين زمان هم با وسايل و ادوات مختلف جواب اين پرسش اساسي را بدهد، ولي كيارستمي با خودِ سينما جوابش را داده است. فيلم سه دقيقهاي او به نام «گريه» (همين كه مدتي است بالاي سايت نشانش ميدهيم) ميگويد كه وضعيت بازيگري زن در سينماي ايران خيلي خراب است. هفده تا از بازيگران مهم و اصلي سينما - از پيشكسوت تا سوپر استار، از هنريكار تا تلويزيوني - در اين فيلم گريه كردهاند؛ يك رياكشن ساده كه جزو اتودهاي اوليه و ابتدايي بازيگري است. راستش را بخواهيد، از ديدن اين گريهها حسابي نااميد شدم. هيچوقت اين همه بياستعدادي كنار هم در سه دقيقه فشرده نديده بودم. اغلب رفتارها تصنعي، توي ذوقزننده و خام است. جز دو سه تا بازيگر زن، واقعاً كسي هنوز بلد نيست اين رفتار ساده و طبيعي (و براي خانمها) آشناي انساني را درست جلوي دوربين اجرا كند؟ پروراندن شخصيت و فن بيان و لحن ديالوگ و ميميك و راهرفتن خوب و خنديدن درست روي پرده پيشكش...
انگار كه كيارستمي اين فيلم را در 90 دقيقه گسترش داده. خواسته حجت را تمامِ تمام كند شايد! شايد هم خواسته توضيح بدهد كه چرا با وجود امكانهاي مختلف، از بازيگر زن حرفهاي در اين سالها استفاده نكرده است. ولي اينها به كنار، فكر ميكنيد كسي تحمل 90 دقيقه رياكشن نادرست و گريه جعلي را داشته باشد؟ من كه بعيد ميدانم بكشم.
... و اما: كشف ناتواني و ضعف بازيگري زن سينماي ايران فقط يكي از كرامتهاي اين فيلم كيارستمي است. يكي ديگرش اين است كه ميتواند ركورد كامنتهاي سايت «سينماي ما» را هم بشكند؛ جهت اطلاعتان عرض كنم: حدود 500 كامنت براي سهدقيقه كلوزآپ! همهاش را به حساب كيارستمي نميگذاريم، ولي به هر حال به عنوان سازنده فيلم ميتواند يك ركورد ديگر به فهرست ركوردهايش اضافه كند.
بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب
جمعه 2 آذر 1386 - 3:51
-3 |
|
|
|
بيخود نيست كه به ايشون ميگن " عباس آقا سوپر هوش"!
|
رضا کاظمی
جمعه 2 آذر 1386 - 9:23
-12 |
|
|
|
در دوکامنت قبلی به لطف تدبیر دوست مشترکمان -آقا نیما- و همکاری شیطانی اینجانب در جایگاه سیزدهم کامنتها ایستادم.(نگاهی بیندازید بد نیست) خیلی ساده انگارانه است که فکر کنیم این حضور بر پله سیزده اتفاقی و تنها از سر یک تصادف است.از ایشان خواهشمندم این جایگاه سیزده را همچنان برای بنده رزرو بنمایند.... درباره کیاستمی هم مشغول نوشتن مطلبی هستم که رو به آخر است چنانچه هوشنگ خان صلاح دیدند که می رود برای دوست مشترک همه ما- مجله فیلم- و چنانچه صلاح نبود در سایتم می گذارم که دوستان بخوانند. باور کنید چیز خوبی شده. عنوانش هم است: مختصات صفر و صفر و صفر .... و بهانه آن هم همین فیلم گریه هاست.
|
امیر جلالی
جمعه 2 آذر 1386 - 10:39
-11 |
|
|
|
سلام آقا نیما،اول از همه بازگشتتو تبریک می گم و دوم از همه(!)چقدر این مطلبت عالی بود،منو یاد اون یادداشت فوق العاده «سیگارکشیدن/سیگار نکشیدن»ات تو ویژه نامه 20سالگی مجله فیلم انداخت،چون ازاون مطالبی بود که همه جا نمی شه پیداش کرد،واقعا که دمت گرم.تازه گریه از اون کاراییه که زنها به طور غریزی و خدادادی باید بلد باشن،خوبه بهشون نگفته حالت تعجب یا تاسف به خودشون بگیرن! راستی آقا نیما شما استقلالی بودی و ما نمی دونستیم؟
|
محمد
جمعه 2 آذر 1386 - 14:50
-5 |
|
|
|
جالب اينكه آقاي كيارستمي مي گفت من خيلي از اين بازيگرها را نمي شناختم و تازه بعد از بازي در اين فيلم كارهاي قبلي شان را كه ديدم گفتم اگر از قبل مي دانستم اين طور بازي مي كنند محال بود آنها را بپذيرم! در واقع اين بازي ها بعد از راهنمايي ها و برداشت هاي متعدد بوده و الا مقايسه كنيد با نقش هايشان در فيلم ها و سريال ها. خيلي بنده خداها بهتر شدن. راستي آقا نيما چرا هيچ وقت درباره كيارستمي پر و پيمون و راحت نمي نويسيد. چرا با كنايه (كرامات؟) حتما بايد (روم به ديوار) بميره؟
|
اول شخص مفرد
جمعه 2 آذر 1386 - 16:10
7 |
|
|
|
عجب فضاحت شيرين و فرحناكي بود.... شادمان شديم و مشمئز توامان.
|
امیررضا نوری پرتو
جمعه 2 آذر 1386 - 19:1
3 |
|
|
|
نیما جان سلام. خوبی؟ خیلی مخلصم. خوشحالم که دوباره برگشتی. با اجازه ات دوباره مثل اون قدیم مدیما تو کافه ات پلاس می شم. موفق باشی رفیق.
|
م.ا
جمعه 2 آذر 1386 - 19:16
7 |
|
|
|
دمت گرم استاد. خیلی خوب نوشتی. حرف دل ما رو زدی. قابل توجه اونایی که فکر می کنن بازیگرای زن سینمای ایران بازی بلدند.
|
جمعه 2 آذر 1386 - 20:49
-3 |
|
|
|
salam doost e aziz,be ja eshare kardi faghat mi moone vali chenin ideei chenin mojriani ro ham mi talabid, Adoo shavad sabab e kheyr ar khoda khahad Aryan
|
محسن
شنبه 3 آذر 1386 - 1:46
6 |
|
|
|
مثل اينكه نوشتن درباره يك نفر و يك فيلم ديگه ارضاتون نميكنه؟ چون حالا توي چند خط كل بازيگري زنهاي سينماي ايران رو پودر كردين. كار تون مثل كيارستمي است. هم كوتاه و هم روشنگر، ولي پر از شيطوني. موفق بشين آقاي نيما خان
|
فاطمه- ت
شنبه 3 آذر 1386 - 1:55
-5 |
|
|
|
خوب نيستكه همه رو با يك چوب بزنين. اگه ممكنه بنويسين كه آن دو سه نفري كه به نظرتون خوب بازي كردن كيا بودن؟ اين جوري خوب و بد از هم مشخص ميشه و كار خوب بهتر ديده ميشه.
|
سوفیا
شنبه 3 آذر 1386 - 5:37
2 |
|
|
|
سلام میخواستم بگویم خیلی خوشحال شدم از باز شدن مجدد اینجا
|
عقیق
شنبه 3 آذر 1386 - 10:13
4 |
|
|
|
گریه ام گرفت اکثرشون فقط ادای گریه در اوردن
|
حمید قدرتی
شنبه 3 آذر 1386 - 10:30
-3 |
|
|
|
کیارستمیه دیگه ! و تازه به سرعت داره کراماتش مشخص میشه و اون همه حرف چرتی که پشت سرش بود !
|
me
شنبه 3 آذر 1386 - 10:41
-11 |
|
|
|
Does anybody know who the second or third actress is? Somebody said she is Leila Hatami, but I doubt it
|
mouse
شنبه 3 آذر 1386 - 10:56
-37 |
|
|
|
نمی دونم چرا همشونو جو گرفته بود. یه جورایی آبروی بازیگران حرفه ایهسینمای ایران رو تو جشنواره کن بردن.باورم نمیشد اینقدر افتضاح باشن.
|
وحيد
شنبه 3 آذر 1386 - 14:53
6 |
|
|
|
سلام. با اجازه نيما وارد مي شويم. مي گن تو اين برهوت، ميگن تو اين كوير، ميگن تو اين بي فيلمي بايد گريه كرد ديگه ، نه! نمي دونم چه چيزي بايد بنويسم اما من اومدم مشتري كافه "فيلم نوشتت" شوم. سبز باشي
|
عطص
شنبه 3 آذر 1386 - 15:38
-2 |
|
|
|
فکر نکنم با یک 3 دقیقه بشود حکم کلی صادر کرد و سر و ته قضیه را هم آورد. ولی خب. به نظرم در این فیلم کوتاه کیارستمی، فقط و فقط نیکی کریمی بود که خوب بازی کرد.
|
farshid
يکشنبه 4 آذر 1386 - 0:54
7 |
|
|
|
گریه ها را ندیدم چون سرعت اینترنت ان قدر کند بود که حوصله نداشتم منتظر شوم یعنی راستش را بخواهید با وجود احترامی که برای عباس کیارستمی قائل هستم یک جورهایی اصلا برایم مهم نبود (البته گریه یکی از بازیگران را دلم می خواست می دیدم که نشد!!) به نظرم مخملباف توی سلام سینما بهتر از گریه و خنده نابازیگر ها استفاده کرده بود . وضعیت زن در سینمای ایران را نمی دانم چطور می توان به این گریه ها گره زد چون فیلم را ندیدم اما می دانم کیارستمی همیشه نقطه امیدی باقی می گذارد حالا توی این جماعت گریان کجا ؟نمی دانم!! farshid
|
کاوه اسماعیلی
يکشنبه 4 آذر 1386 - 16:47
-5 |
|
|
|
سلام نیما در تبریک برای بازگشت گودزیلاییت تاخیر داشتم ولی در هر صورت در نبود تو قرار بود زیرآبتو بزنیم تا اینجا رو قرق(املائش درسته؟) کنیم ولی نشد. قضیه گریه رو کمی تا قسمتی مخالفم.دلیل اولش اینه که تصاویر اونقدر واضح نیستن تا بتونی قضاوت کنی و در ثانی وقتی موقعیت گریه بازیگر رو نشناسیم اکت بازیگر رو هم چندان نمیشه تحلیل کرد.مضافا اینکه مصاحبه خرمشاهی رو خوندی...این از همون تفریحات کیارستمیه....حالشو ببریم
|
مصطفی انصافی
يکشنبه 4 آذر 1386 - 19:30
0 |
|
|
|
بی خیال رفیق! خودتو عشق است...
|
فرهاد ترابی
يکشنبه 4 آذر 1386 - 20:39
8 |
|
|
|
آقا سلام بابام گفت اگر دوباره اینجا رانمی بندید لطف کنید یک حساب دفتری برای ما باز کنید. در ضمن بازیگر خوب که گریه نمی کنه بازیگر خوب جیغ میزنه !!
|
سیاوش آقارضی
دوشنبه 5 آذر 1386 - 0:36
-6 |
|
|
|
زدی تو خال.(البته مطمئنا کیارستمی فیلم رو به این خاطر نساخته)...موقع دیدن فیلم مهمترین چیزی که خودشو نشون میده همینه...بازیگرهای بزرگ و کلا آدمهای بزرگ همیشه سعی میکنن هر کاری رو به بهترین شکل برگزار کنن....حالا و در این شرایط که این مهمترین بازیگرای زن سینمای ایران جمع شدند تا هر کدوم برای چند ثانیه کار مشخصی (گریه کردن) انجام بدند انتظار داریم هر کدوم با کلی فکر و ایده حاضر بشند...اما یهو میبینیم هیچکدوم از این بازیگرا ایده ی اجرایی خلاقانه ای به کار نبردند.بیشتر آدم رو یاد این تستهای آموزشگاههای بازیگری میندازه که به طرف میگن گریه کن و اون هم چون قبلا بهش فکر نکرده تصنعی ترین واکنش ممکن رو نشون میده...اینجا هم انگار بازیگرها بیش از اینکه به ذات کار فکر کنند داشتند به کیارستمی فکر میکردند...همینه که باعث میشه فقط گریه نیکی کریمی قابل تحمل به نظر بیاد...ای کاش این بازیگرها سعی میکردن با هم فرق داشته باشند وهر کدوم سعی میکردن یه ایده ی عجیب غریب و خاص تا ما هم مجبور نمیشدیم این ریکشن های شبیه به هم و کسل کننده رو تحمل کنیم.
|
ندا میری
دوشنبه 5 آذر 1386 - 11:19
2 |
|
|
|
سلام و خوشحالم که اینجا دوباره روپاست. اتفاقا من DVD فیلم را دیدم، خیلی واضح و 3 بار هم دیدم. این موضوع واکنش های مصنوعی و گریه های جعلی فیلم دقیقا در مورد اکثر کسانی که جلوی دوربین کیارستمی رفته اند به نظر من صادقه. حقیقت اینه که خود من قبل از دیدنش حد اقل انتظارم از چندتایی خیلی بیشتر از این حرفها بود. اوج ناامیدی من ری اکشن عصبی و غیر عادی هدیه تهرانی جلوی دوربین بود. اما فاطمه معتمد آریا و نیکو خردمندش به نظر من بی نظیرن و دقیقا احساس یک گریه آرام از درون را منتقل می کنن. و چقدر خوبه که فیلم روی چهره نیکو خردمند تمام میشه.اشک توی چشمهاش پره و اتفاقا مثل ابر بهار زار نمی زنه، فوق العاده است. اما از اینها بگذریم کار پولانسکی در همین مجموعه خیلی عالیه. مزه اش هنوز زیر زبونمه.
|
امید جعفری
دوشنبه 5 آذر 1386 - 14:42
-15 |
|
|
|
من که فیلمو ندیدم ولی نیما راست میگه.از لحاظ بازیگر زن خیلی بی بضاعت هستیم(نه اینکه حالا از بابت مردها خیلی اوضاعمون روبراهه!!!)ما هنوز یه ستاره بین المللی نداریم در عرصه بازیگری.این سینمای خمیده همه چیزش به هم میاد
|
امید جعفری
دوشنبه 5 آذر 1386 - 14:48
0 |
|
|
|
من که فیلمو ندیدم ولی نیما راست میگه.از لحاظ بازیگر زن خیلی بی بضاعت هستیم(نه اینکه حالا از بابت مردها خیلی اوضاعمون روبراهه!!!)ما هنوز یه ستاره بین المللی نداریم در عرصه بازیگری.این سینمای خمیده همه چیزش به هم میاد
|
امید غیائی
دوشنبه 5 آذر 1386 - 22:22
4 |
|
|
|
خب میدونین این قضیه کی از همیشه بدتر و دراصل افتضاح میشه؟! وقتی یه قول ندامیری(خوبی خانم؟؟) فیلم اصلش را داشته باشی و در مقایسه با بقیه اونوقته که دیگه حسابی قاطی میکنی.ولی ندا خدائیش کار کیتانو شاهکار نبود؟!با احترامی که برای پولانسکی قائلم البته. آقا احتمالا ما پنجشنبه ها اسکورسیزی رو هستیم اساسی حالش رو ببریم. همین.
|
وحيد
سهشنبه 6 آذر 1386 - 19:3
-2 |
|
|
|
انشاا... كه دوباره غيبت نزنه. سلام.در مورد اين فيلم كيارستمي نميشه درست و حسابي نظر داد.چون اولا تصوير واضح نيست، دوما سه دقيقش كامل نيست.ولي اين چند تايي هم كه ديديم اصلا خوب نبودن(كله رو بردم تو مانيتور تا ديدم ها).حالا اگه مردهاي سينماي ايران بودن چي؟بازم وضعيت همين شكلي بود؟ راستي ندا خانوم شما اين DVD ها رو از كجا گير مياريد آخه!؟
|
وحيد
سهشنبه 6 آذر 1386 - 19:11
-3 |
|
|
|
راستي چندتا كامنت بالاتر يه وحيد ديگه هم هست.ضمن سلام به اين دوست عزيز خواستم بگم من نيستم. *** بيل را بكش شاگرد هاتري هانزو:چرا هميشه من بايد برم ساكي بيارم.گوش كن چي ميگم.سي ساله كه تو ماهي درست ميكني، من ميرم ساكي ميارم.اگه اينجا پادگان بود، الان من بايد ژنرال مي شدم.ژنرال چهار ستاره! هاتري هانزو:پس بايد ژنرال مي شدي.اگه تو ژنرال مي شدي، من امپراطور مي شدم.اونوقت بازم بايد مي رفتي ساكي مياوردي.پس خفشو و برو ساكي بيار، فهميدي كچل برووووووووووو.
|
کاوان
چهارشنبه 7 آذر 1386 - 1:19
13 |
|
|
|
سلام می خواستم در باره فیلم "در حال وهوای عشق""وونگ کار وای قلمی بزنی ممنون میشم
|
شقایق
چهارشنبه 7 آذر 1386 - 15:49
3 |
|
|
|
بین همه ی فیلمهایی که تا حالا دیدم راستش تنها گریه ای که به دلم نشست مال لیلا حاتمی آخر فیلم حکم بود.
|
مهدي پورامين
چهارشنبه 7 آذر 1386 - 16:20
17 |
|
|
|
برگشتي...؟! هنوزم تو چشات عشقه......
|
هوادار
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 1:56
0 |
|
|
|
دوستان، دوستان. يه لحظه صبر كنين. اصلاً به اين نكته فكر نكردين كه اين فيلمه و كارگردان داره؟؟؟ خوب دوستاني كه اين جا نظر دادن و حرفاي نيما حسنينسب رو تاييد كردن هم مثل خود نويسنده حواسشون نبوده كه انتقادي هم از كيارستمي بكنن. بالاخره پشت دوربين بوده و بايد واكنش هاي ضعيف رو تذكر ميداد = مگه اينكه بخواد به حمايت از نويسنده اين روزنوشت بگه كه ميحواستم ضعف بازيگري زنا رو نشون بدم. از عباس اقا بعيد نيست البته!!!
|
چه نيكو!
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 2:6
13 |
|
|
|
آقا قبول كنيد كه دود از كنده بلند ميشود. بين اين همه سوپراستار مدعي و ميليوني، نيكو خردمند از همه بهتر گريست. به همه جوان ها ثابت شد كه بازي يعني چه؟ اين همه حس مصنوعي را اين ها از كجا آوردند؟ يادش بخير دوبله هاي عالي خانم خردمند. شما اقاي نيما، حتما يادتان هست؟ در كتاب سال چرا دوبله هاي ايشان مطرح نشد نميدانم. بدنام را كه حتما هستيد؟
|
hashem
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 5:18
-1 |
|
|
|
BAZ KE INJA RAH OFTADE. HGE GHARARE DOBARE CHAND ROOZ DIGE TATIL KONIN BEGIN KE MA OMIDE ALAKI NABANDIM BEHESH
|
عباس رستمي كيا!!!
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 5:20
2 |
|
|
|
اينها دارن به حال خودشون گريه ميكنن كه بعد از اين همه مدت، فقط چند ثانيه تونستن جلوي دوربين كيارستمي باشن. بازيشون هم به اين دليل بده كه هو شدن نميدونن چه كار كنن. مخصوصا هديه تهراني كه ناسلامتي دستيار هم بوده
|
محسن
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 12:28
3 |
|
|
|
سلام دوباره. من فكرش رو نميكردم كه اين يادداشت اين همه موافق داشته باشه. گفتم الانه كه طرفداراي اين ستارهها بريزن سر اين كافه و بهمش بريزن. ولي خدارو شكر انگار مشتري كافه ها با بقيه مطالب و خبرها فرق داره زياد.
|
رضا
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 12:35
2 |
|
|
|
كاش در اين مطلب فهرست بازيگرهاي اين فيلم را هم مي نوشتيد. ماكه خيلي ها رو اصلا نشناختيم كه به حالشون تاسف بخوريم. اين ها واقعاً بازيگرن يا نابازيگر؟!
|
هوادار
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 14:31
7 |
|
|
|
آقا اين قضيه اسكورسيزي چي چي هست؟كجا بايد بيايم؟ كي رو بايد ببينيم؟ تخفيف ويژه براي كاربران سايت چه جوريياست باوفا؟ ما پايه رابرت دنيرو و مارتي هستيم شديد، با ريش يا بدون ريش!!!
|
هوادار
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 14:33
5 |
|
|
|
باز اومدم. راستي، سر كلاساي اسكورسيزي ميشه درباره رفيقش عباس آقاي كيارستمي هم گپ زد. انگار استاد خيلي پايه كيارستمي است. كاش ميشد نظرش رو درباره گريه بپرسيم.
|
آذريان
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 14:43
5 |
|
|
|
اقاي قادري كه درست توضيح نداده. لاقل شما بگين توي اين كلاس ها قراره فيلمهاي اين كارگردان ها رو هم نشون بدين؟ يا فقط حرف و نقد و بررسيه. اطلاعات كم داريم. اسكورسيزي سروره همه فيلمسازان است. زرنگي كرديد كه كلاس تان رو با او شروع ميكينين ها.
|
جويا
جمعه 9 آذر 1386 - 19:33
4 |
|
|
|
با سلام وعرض ادب خدمت شما هم وطن عزيز.براستي چرا بعضي از رسانه ها هدف اصلي خود رافراموش كرده به جاي اطلاع رساني صحيح وايجاد وحدت وارامش در كشور به دنبال ايجاد تفرقه و نفرتي كاذب بين ايرانيان هستند؟ چرا مسئولين اين نوع رسانه ها فكر مي كنند حقيقت فقط نزد ايشان است و ايشان تنها كاشفان حقيقتند و در سراسر ايران بهتر از ايشان هيچ فرد دگر انديشي قادر به درك حقيقت نيست و بنابر اين حق بيان ودفاع از خود را ندارد؟ آيا يك بهائي با مطالعه تهمت هاي روزنامه حق ندارد در ان رسانه حرفي بزند ودفاعي را بنويسد ؟ چرا اين نوع رسانه ها قسمتي از صفحه خويش را به گفتمان اختصاص نمي دهند تا ديگر انديشمندان نيزدر ان صفحه به دفاع از نظرات واتهامات بپردازد كه اولا اين گفتمان نشاني باشد بر ازادي ودوم اينكه مردم بهتر حقيقت راتشخيص بدهند. ايا اين عمل زشت يعني دروغ پراكني تقرقه افكني وايجاد اشوب در يك كشور اسلامي جرم نيست ؟ وچرا رسانه ها نسبت به تهمت هائي كه به جامعه بهائي مي زنند نبايد به قوه قضائيه پاسخگو باشند؟ با راه اندازي وبلاگ ناقص خود سعي دارم پاسخي هرچند مختصروساده به آن اتهامات نخ نما شده رسانه ها بدهم ودر واقع اين فاصله را كمتر كنم . لطفا بي هيج پيش داوري، مطالب وب را مطالعه بفرمائيد منتظر نظر و راهنمائي هاي شما مي مانم http://jooyya.blogfa.com/
|
آزيتا
شنبه 10 آذر 1386 - 13:56
10 |
|
|
|
شايد به خاطر اينه كه الان تو ايرانه ما بازيگرا به خصوص خانوم ها نگرانن كه چهرشون زشت نشه يا اينكه ميخوان سعي كنن حس بازي كنن نه اون جوري كه خودشون گريه ميكنن وهزار شايد ديگه............... به هر حال منم يه دخترم عاشق بازيگري يه دختري كه چندين وقته گريم نميگيره به خاطر ...همه از اشك واه فيلم ميگرن من بايد يه زماني از بي اشكيم فيلم بسازم برام دعا كنين بازيگر بشم به حرمت اب وايينه
|
يکشنبه 11 آذر 1386 - 10:39
14 |
|
|
|
age h.t nabood in film sakhte nemishod .benazaram hich kodoomeshoon khoob naboodan,sahar valadbeigi ke engar tarside bood,merila zare ee ham ke engar vaghean oomade bood majles khatm. fekr nemikonin hich kas injoori vase 1 film gerye nemikone?
|
نازی و رضا
يکشنبه 11 آذر 1386 - 22:44
8 |
|
|
|
آقا نیما سلام ... هرچند که کلی بی وفایی ( درمورد کامنتهایی که برای نقد فیلم توفیق اجباری میذاریم و درج نمیکنی ) ولی بازم دل ازت نمیکنیم ... راستش من با این نظر شما مخالفم تعداد بازیگرهایی که در این کار بسیار درخشان ظاهر شده بودند کم نیست ... بازیگرانی چون : نیکو خردمند - آتنه فقیه نصیری - حمید خیرآبادی به نظر شما بد بودند ؟ هرچند خیلی ها که ازشون انتظار بیشتری میرفت واقعا گند زدند مثل مریلا زارعی ( که واقعا توی قلب ما دو تا جا داره و خیلی دوستش داریم ) و هدیه تهرانی و... شایدم هول شده بودند ... در هر حال بی انصافیه که بگیم همه بد بودند...
|
سبا
دوشنبه 12 آذر 1386 - 18:9
-1 |
|
|
|
اگه یه سر به دفاتر بازیگری بزنین متوجه میشین چطور این اتفاق می افته که یک مشت بی استعداد می شن هنر پیشه !
|