تلویزیون رخوت سالنهای سینما را جبران کرده است
دوره طلایی سریالهای تلویزیونی و بهترینهای 2013
حسین عیدیزاده: در دورهای زندگی میکنیم که به گفته تحلیلگران، صاحبنظران، کارگردانان و نویسندگان و البته تماشاگران، تلویزیون از نظر ساخت و پخش سریال در دوران طلایی خود به سر می برد؛ دورانی که شبکههای سراسری دولتی و کابلی با سریالهای متنوع کمدی و درام ...
سینمای ما- حسین عیدیزاده: در دورهای زندگی میکنیم که به گفته تحلیلگران، صاحبنظران، کارگردانان و نویسندگان و البته تماشاگران، تلویزیون از نظر ساخت و پخش سریال در دوران طلایی خود به سر می برد؛ دورانی که شبکههای سراسری دولتی و کابلی با سریالهای متنوع کمدی و درام (جدی) خود توانستهاند رخوت سالنهای سینما را هم از نظر ساخت هنری و هم از نظر داستانی جبران کنند.
در همین دوران موسوم به طلایی است که چهرههای بزرگ سینمایی مثل مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، تام هنکس، تاد هاینز، دیوید فینچر و گاس ون سنت بخت خود را در سمت کارگردان و تهیه کننده در محصولات تلویزیونی آزمودهاند و به نتایج بسیار درخشانی هم رسیدهاند؛ سریالهایی مثل «امپراتوری اسکله چوبی»، «میلدرد پیرس» و «خانه پوشالی» برخی از این آثار هستند که پخش و ساخت فصلهای جدید اولی و سومی هنوز ادامه دارد و دومی که سریالی کوتاه بود، بسیار موفق بود و تحسین شد.
تیم گودمن، منتقد ارشد بخش تلویزیون هالیوود ریپورتر که به گفته خودش هیچ سریالی از رادار او بیرون نمیماند، امسال در مطلبی بهترین سریالهای سال 2013 را انتخاب کرده است. او در مرحله اول 20 سریال درام را انتخاب کرده و برای سریالهای کمدی وعده مطلبی دیگری را داده است. گودمن اشاره کرده این 20 انتخاب فقط برای سریالهای درام شبکههای کابلی است، چون شبکههای دولتی از نظر مخاطب و تولید شرایطی متفاوت دارند و باید به تمایزی میان محصولات آن ها و آثار شبکههای کابلی قایل شد.
گودمن سال 2013 را یکی از بهترینهای سالهای تلویزیون اعلام کرده است و وقتی به فهرستش نگاه میکنی، متوجه میشوی بیراه هم نمیگوید. امسال سالی بود که سریال تکرارنشدنی «بریکینگ بد» با پایانی درخور و نفسگیر به پنج فصل پخش خود خاتمه داد. این سریال با داستان سادهاش درباره یک معلم شیمی که سلطان ماده مخدر شیشه میشود، استانداردی جدید برای محصولات شبکه کابلی ایجاد کرد که رسیدن به آن بسیار دورازذهن است. اما در همین سال 2013 چند سریال جدید نشان دادند که اگر برتر از «برکینگ بد» نباشند، حداقل در سطح آن هستند. یکی از این سریالها «بازگشتگان» است، سریالی فرانسوی درباره مردگان یک شهر کوچک که ناگهان زنده میشوند و به خانه بازمیگردند.
ایده «بازگشتگان» غریب و خاص است، اما فقط این سریال نیست که با داستانی متفاوت بینندگان را در سال 2013 شگفتزده کرد؛ «برادچرچ» هم دیگر سریال متفاوت امسال بود. داستان این سریال بریتانیایی در نگاه نخست چندان جدید نیست؛ کودکی به قتل رسیده و پلیس به دنبال قاتل است. اما شیوه روایت و همچنین کارگردانی این سریال به شکلی است که آمریکاییها را به فکر بازسازی این سریال بریتانیایی انداخته و تیم گودمن هم آن را به عنوان سریال دوم سال انتخاب کرده است.
سریالهای جمعوجور در سال 2013 بسیار موفق بودند. شاید این سریالها نامزد جوایز مختلف نشدند، اما موفق شدند بینندگان ثابتی برای خود پیدا کنند که بیصبرانه منتظر فصل بعدی این سریالها باشند. «رکتیفای» (داستان مردی که بعد از 19 سال یا مشخص شدن بیگناهیاش از بند محکومان به مرگ آزاد میشود)، «یتیم سیاه» (ماجرای علمی-خیالی چند زن شبیه به هم که متوجه میشوند بدلهای یکدیگر هستند)، «سقوط» (ماجرای کارآگاه زنی با مشکلات متعدد شخصی که درگیر یک پرونده مخوف میشود)، «پل» (بازسازی یک سریال دانمارکی درباره تاثیر قتلهای یک قاتل سریالی بر مردم یک شهر) و «نارنجی همان سیاه است» (داستان سختیهای یک زن در زندان زنان) از جمله این سریالها هستند.
دیگر سریال موفق سال، «بر فراز دریاچه» بود که جین کمپیون (کارگردان برنده اسکار فیلم «پیانو») آن را ساخته است. سریالی که آثار دیوید لینچ را به خاطر میآورد و در آن ناپدید شدن دختری 12، 13 ساله نقاب از چهره شهری مخوف و فاسد برمیدارد.
تیم گودمن جدا از این سریالهای جدید اشاره کرده است که سریالهای قدیمیتری مثل «مردان منطقه مدیسن»، «موجه»، «امپراتوری اسکله چوبی»، «بازی تاج و تخت» و «مردگان متحرک» همچنان به پخش و تولید موفق خود ادامه میدهند. او تائید میکند که در دوران طلایی سریالهای تلویزیونی به سر میبریم؛ دورهای با تنوع داستانی و اجرایی، دورهای با استانداردهای بالا و غافلگیریهای بسیار، دوره طلایی سریالهای تلویزیونی.
در همین دوران موسوم به طلایی است که چهرههای بزرگ سینمایی مثل مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، تام هنکس، تاد هاینز، دیوید فینچر و گاس ون سنت بخت خود را در سمت کارگردان و تهیه کننده در محصولات تلویزیونی آزمودهاند و به نتایج بسیار درخشانی هم رسیدهاند؛ سریالهایی مثل «امپراتوری اسکله چوبی»، «میلدرد پیرس» و «خانه پوشالی» برخی از این آثار هستند که پخش و ساخت فصلهای جدید اولی و سومی هنوز ادامه دارد و دومی که سریالی کوتاه بود، بسیار موفق بود و تحسین شد.
تیم گودمن، منتقد ارشد بخش تلویزیون هالیوود ریپورتر که به گفته خودش هیچ سریالی از رادار او بیرون نمیماند، امسال در مطلبی بهترین سریالهای سال 2013 را انتخاب کرده است. او در مرحله اول 20 سریال درام را انتخاب کرده و برای سریالهای کمدی وعده مطلبی دیگری را داده است. گودمن اشاره کرده این 20 انتخاب فقط برای سریالهای درام شبکههای کابلی است، چون شبکههای دولتی از نظر مخاطب و تولید شرایطی متفاوت دارند و باید به تمایزی میان محصولات آن ها و آثار شبکههای کابلی قایل شد.
گودمن سال 2013 را یکی از بهترینهای سالهای تلویزیون اعلام کرده است و وقتی به فهرستش نگاه میکنی، متوجه میشوی بیراه هم نمیگوید. امسال سالی بود که سریال تکرارنشدنی «بریکینگ بد» با پایانی درخور و نفسگیر به پنج فصل پخش خود خاتمه داد. این سریال با داستان سادهاش درباره یک معلم شیمی که سلطان ماده مخدر شیشه میشود، استانداردی جدید برای محصولات شبکه کابلی ایجاد کرد که رسیدن به آن بسیار دورازذهن است. اما در همین سال 2013 چند سریال جدید نشان دادند که اگر برتر از «برکینگ بد» نباشند، حداقل در سطح آن هستند. یکی از این سریالها «بازگشتگان» است، سریالی فرانسوی درباره مردگان یک شهر کوچک که ناگهان زنده میشوند و به خانه بازمیگردند.
ایده «بازگشتگان» غریب و خاص است، اما فقط این سریال نیست که با داستانی متفاوت بینندگان را در سال 2013 شگفتزده کرد؛ «برادچرچ» هم دیگر سریال متفاوت امسال بود. داستان این سریال بریتانیایی در نگاه نخست چندان جدید نیست؛ کودکی به قتل رسیده و پلیس به دنبال قاتل است. اما شیوه روایت و همچنین کارگردانی این سریال به شکلی است که آمریکاییها را به فکر بازسازی این سریال بریتانیایی انداخته و تیم گودمن هم آن را به عنوان سریال دوم سال انتخاب کرده است.
سریالهای جمعوجور در سال 2013 بسیار موفق بودند. شاید این سریالها نامزد جوایز مختلف نشدند، اما موفق شدند بینندگان ثابتی برای خود پیدا کنند که بیصبرانه منتظر فصل بعدی این سریالها باشند. «رکتیفای» (داستان مردی که بعد از 19 سال یا مشخص شدن بیگناهیاش از بند محکومان به مرگ آزاد میشود)، «یتیم سیاه» (ماجرای علمی-خیالی چند زن شبیه به هم که متوجه میشوند بدلهای یکدیگر هستند)، «سقوط» (ماجرای کارآگاه زنی با مشکلات متعدد شخصی که درگیر یک پرونده مخوف میشود)، «پل» (بازسازی یک سریال دانمارکی درباره تاثیر قتلهای یک قاتل سریالی بر مردم یک شهر) و «نارنجی همان سیاه است» (داستان سختیهای یک زن در زندان زنان) از جمله این سریالها هستند.
دیگر سریال موفق سال، «بر فراز دریاچه» بود که جین کمپیون (کارگردان برنده اسکار فیلم «پیانو») آن را ساخته است. سریالی که آثار دیوید لینچ را به خاطر میآورد و در آن ناپدید شدن دختری 12، 13 ساله نقاب از چهره شهری مخوف و فاسد برمیدارد.
تیم گودمن جدا از این سریالهای جدید اشاره کرده است که سریالهای قدیمیتری مثل «مردان منطقه مدیسن»، «موجه»، «امپراتوری اسکله چوبی»، «بازی تاج و تخت» و «مردگان متحرک» همچنان به پخش و تولید موفق خود ادامه میدهند. او تائید میکند که در دوران طلایی سریالهای تلویزیونی به سر میبریم؛ دورهای با تنوع داستانی و اجرایی، دورهای با استانداردهای بالا و غافلگیریهای بسیار، دوره طلایی سریالهای تلویزیونی.