سينما 4 در سال 89 رنگ و بوي خود را تغيير داد تا شايد بازهم شور و شوق سينما دوستان را افزايش دهدفرار از سينماي آمريكا
سینمای ما - احسان ناظم بكايي، وحيد سعيدي : فصل نوين برنامه هاي تحليلي سينما كه همراه با نمايش و نقد و بررسي فيلم هاي سينمايي بود با محمد حميدي مقدم آغاز شد . برنامه هايي كه در اواخر دهه هفتاد با سينما دو شروع شد و با سينما4 ادامه يافت و با سينمايك به تكامل رسيد. او پايه گذار برنامه هايي شد كه مدتي تب آن همه شبكه هاي سيما را گرفته بود و هر شبكه به تبعيت از او برنامه هايي از اين دست را روانه آنتن مي كرد، اما در اين ميان هيچكدام از اين برنامه ها به مانند سينما 4 تداوم نيافتند. برنامه اي كه حالا ده سالي از آغازش مي گذرد و با متولي اوليه اش يعني محمد حميدي مقدم دو سالي مي شود كه دوباره كارش را آغازكرده. مسيري كه حالا قرار است در سال 89 جذابتر از قبل طي شود. با محمد حميدي مقدم درباره برنامه هاي سينمايي و محدويت هايي كه براي انتخاب فيلمها و ميزان مميزي ها گفت وگو كرديم. به تبعيت از برنامه هاي او ، برنامه هايي از اين دست در شبكه ها ي مختلف توليد و يا
*افت سينما 4 بعد از یک دوری چند ساله محمد حمیدی مقدم که حالا برنامه به یادماندنی سینمایک را هم به کارنامه کاریش اضافه کرده، به سینما4 برگشت تا این برنامه از نفس افتاده را دوباره سرپا کند، هرچند این برنامه تا حدی سرپا شد اما دیگر از آن سروصدای همیشگی خبری نبودفیلم های انتخابی او دیگر آن شور و انرژی را در مخاطبان به وجود نمی آورد:« الان عصر ، عصر«دی وی دی» است، مردم می توانند فیلم های روز جهان را با کمترین هزینه و بهترین کیفیت تهیه کنند و بدون هیچگونه ممیزی آن را ببینند. در این شرایط چه لزومی دارد که همین مخاطب بیایدآن فیلم را در شرایط سخت تری در برنامه من ببیند. پس بنابراین می بایست ما برنامه مان را به سمت و سوی جدیدی هدایت می کردیم که تا مخاطب فضای جدید و متفاوتی را تجربه کند، فضای بکری مثل سینمای ملل که مخاطب می توانست در آن با سینمای مللل مختلف مثل آرژانتین، آفریقای جنوبی، مغولستان و... آشنا شود.»
*قلع وقمع يا مميزي محمد حميدي مقدم و گروهش با توجه به اينكه خود تحصيلكرده سينما هستند، هميشه اين مهم را مد نظر خود قرار داده اند تا در برنامه هايشان به سراغ فيلم هايي بروند كه با كمترين حجم مميزي قابل پخش باشد، اتفاقي كه تامين برنامه شبكه ها به آن بي توجه هستند:« بايد اين واقعيت را بپذيريم كه هيچ جاي دنيا براي تلويزيون ما فيلم نميسازند. سينما راه خودش را ميرود و اين ما هستيم كه بايد نسبت به پخش فيلمها هوشمندانه عمل كنيم، هوشمندانه عمل كردن هم يعني بتوانيم فيلمهايي را براي پخش از تلويزيون انتخاب كنيم كه كمترين آسيب را در هنگام مميزي از لحاظ محتوا و تصوير ببينند. من نميگويم فيلمهاي پخش شده دوره گروه من از برنامههاي سينما يك و سينما چهار دچار مميزي و آسيب نشدهاند اما اين فيلمها حداقلترين مميزيها را داشتند به عنوان مثال فيلم مايكل كلاينون در حد يك دقيقه سانسور شد. ما هدف خود را در برنامه مشخص كردهايم. نبايد به شعور مخاطب ما توهين شود، نبايد مخاطب دچار بازخوردهاي منفي پس از ديدن فيلم شود.»
*انتخاب فيلم ها در انتخاب فيلم هاي خارجي مخاطب در چه درجه اهميتي قرار دارد، معمولا شبكه هاي تلويزيوني بدون توجه به سطح شعور مخاطب به سراغ فيلم هاي ميروند كه به نوعي مي توان آنها را غير قابل پخش ناميد ، فيلم هايي كه با حذفيات 40 تا 50 دقيقه اي و تغيير داستان روي آْنتن ميروند اتفاقي كه در نوروز89 به وفور ديده شد :« من در انتخاب فيلم هاي برنامه هايم مخاطب در درجه اول اهميت قرار مي دهم. مخاطب نبايد به دليل مميزي شديد وضعيت دچار گيجي و كج فهمي درباره محتوا و مفهوم فيلم شود. پس نبايد به دنبال پخش فيلمهايي برويم كه اين ويژگي را دارند. به عنوان مثال فيلم بنجامين باتن كه 40دقيقه حذف داشت ابتدا توسط ما بازبيني شد اما من به اين نتيجه رسيدم چون اين فيلم متكي به خط روايي داستان است و تعديلهايي كه در آن انجام خواهد شد آسيب جدي و شديدي به خط روايي فيلم خواهد زد، باوجود ميل باطني كه خيلي دوست داشتم آن را پخش كنم با پخش آن موافقت نكردم و مدير شبكه هم با اين مساله موافقت كرد يا در مثالي ديگر من شخصا به سينمايي ديديد فينچر و خصوصا فيلم «هفت» SEVEN بسيار علاقهمندم ولي هيچگاه موافق پخش آن در تلويزيون نبودم چون در اين فيلم بايد حتما هر هفت گناه كبيره ديده شود در غير اين صورت اين فيلم هيچ حرفي براي گفتن نخواهد داشت چون با حذف يك گناه و صحنه هايش ديگر فيلم هفت، هفت نيست بنابراين به هر صورت ديگري ميخواستم اين فيلم را پخش كنم بسيار مسخره ميشد كما اينكه ديديد به چه صورت پخش شد و بحث ديگر اين است كه وقتي مهمترين مفهوم و معناي اين فيلم قرار است حذف شود منتقدي كه در برنامه حضور دارد بايد چه چيزي را نقد كند؟» *ترفندي براي مميزي سينما يك در دوره اول خود كه تهيه و توليد آن را محمد حميدي مقدم بر عهده داشت سبك جديدي در مميزي فيلم ها بدعت گذاشت. اصلاح پوشش بازيگران زن و حذف عناصري از صحنه كه مشكل مميزي دارند از جمله بدعت هاي برنامه نخست سينما يك، بدعتي كه نخستين بار در فيلم ايستگاه مركزي برزيل اجرا شد:« سال 81 براي پخش فيلم ايستگاه مركزي برزيل با مساله مهمي روبه رو شديم . سكانسي در فيلم وجود داشت كه در واقع شالوده اصلي فيلم بود و اگر مي خواستيم آن را به شكل كامل حذف كنيم مفهوم فيلم به شكل كلي از بين مي رفت . ما بايد در اينجا چه كار ميكرديم كه هم شرافت كاري خود را حفظ كنيم و هم به فيلم آسيب جدي نزنيم. اين در حالي بود كه اين فيلم را كسي در ايران نديده بود و حتي در حال حاضر هم تازه دو سال است كه DVD آن به بازار آمده است و ما ميتوانيم در آن زمان مثل وضعيت كنوني آن صحنه را به راحتي حذف و فيلم را پخش كنيم بدون اينكه به از بين رفتن مفهوم فيلم فكر كنيم اما در عوض من با هزينه شخصي يكي از دوستانم انيماتورم را مامور كردم كه اين صحنه را طوري به سرانجام برساند كه با كمترين آسيب بتوانيم آن را پخش كنيم و شايد باور نكنيد كه اين كار دقيقا ده روز تمام طول كشيد و هم تيم و هم آن دوست من انرژي بسيار زيادي را براي آن گذاشتيم اما حاصل آن اين شد كه ما هم نظر مديران مربوطه را براي پخش فيلم جلب كرديم و هم كمترين آسيب را به فيلم رسانديم و اين باعث حفظ شرافت كاري و تعهد بالا به خود فيلم و مخاطب آن و همچنين رعايت كامل قوانين موجود در تلويزيون شد آن هم با كمترين مشكل. اينجا بود كه ما به اين نتيجه رسيدم كه ميشود تمام اينها را با هم داشت. »
*اتفاقي كه تكرار نمي شود سينما دوستان از دوره اول سينما يك خاطرات خوبي دارند، انتخاب مناسب فيلم ها و ساختار برنامه به گونه اي بود كه هيچگاه نمونه آن در تلويزيون تكرار نشد:« به وجود آمدن هر اثر هنري كه بتواند باعث ايجاد يك حس نوستالژي خوب و ماندگار براي ما بشود، نيازمند وجود يك سري زمينههاست كه معمولا در يك تاريخ مشخص و محدود تمام اين زمينهها در كنار هم قرار ميگيرند و آن اثر ماندگار به وجود ميآيد. زمينههايي كه حتي عدم حضور يكي از آنها اجازه تداوم و دوبارهسازي آن اثر را از ما ميگيرد و اين دقيقا اتفاقي بود كه در يك تاريخ مشخص و محدود در مورد برنامههاي سينما يك و سينما چهار افتاد. بچههاي گروه توليد سينما يك همه از اهالي سينما و تحصيلكرده در رشته سينما بودند و در ضمن ما بالاترين بودجه موجود در تاريخ برنامهسازي سينمايي به اين شكل را در برنامه سينما يك داشتيم؛ يك سال جلسات مشاوره سخت و سنگين پيشتوليد باعث شد كه اين برنامه بر پايههاي كاملا علمي شكل بگيرد و بيشك گرد هم آمدن تمام اين دلايل مديون حضور مديران وقت شبكه يك بود كه باعث ايجاد يك جو پر از شور و انرژي براي اينجام و پيشبرد اين كار در ميان تيم ما بود. سواد سينمايي و آگاهي بالاي آقاي اسفندياري و ساير مديران وقت شبكه از صنعت سينما باعث شد كه ما دقيقا بدانيم كه جهتگيريهاي فيلمهاي خارجي كه قصد پخش آنها را داريم بايد چگونه باشد و چه مدل فيلمهايي براي پخش از تلويزيون ما مناسب است و بسياري از سوالات ديگر ما در مورد انتخاب فيلمها و نحوه مميزي آنها در همان جلسات به راحتي پاسخ داده شد.»
* دوره سخت انتخاب فيلم با وجود همراهي مديران شبكه يك با گروه برنامه ساز سينما يك ، اما حميدي مقدم دوره كاري اين برنامه را سخت ترين دوره خود براي انتخاب فيلم ها مي داند:« برخلاف تصور بسياري از مردم و منتقدان به جرات ميتوانم بگويم سختترين دوره مديريت من در عرصه پخش فيلمهاي خارجي و انجام مميزي روي آنها در برنامه سينما يك بود. دليل آن هم اين بود كه شبكه يك به عنوان شبكه ملي داراي سختگيرترين تيم نظارت و كنترل بر محتوا، متن، صحنهها، جهتگيريهاي اجتماعي و سياسي و تمام زواياي پيدا و پنهان فيلمهاي سينمايي خارجي در آن زمان بود و برخلاف تصور تهيهكننده برنامه به هيچ عنوان آزادي مطلق براي انتخاب اثر و نمايش آن را نداشته و هنوز هم ندارد. اما بعضي دلايل باعث ايجاد يك نوع همگرايي مثبت مابين ما و تيم كنترل شده بود كه از مهمترين آنها اعتماد دوطرفه بود. اين اعتماد منجر به ايجاد يك انرژي مضاعف در بين تيم توليد برنامه و حاصل آن هم همانطور كه ديديد يك تحول عظيم در به وجود آوردن يك برنامه تلويزيوني با گرافيك تصويري غني و قوي در تلويزيون شد.»
فرار از سينماي آمريكا انتخاب فيلم هايي غير از سينماي آمريكا و پناه بردن به سينماي ملل شايد ترفند خوبي باشد براي انتخاب بي دردسر فيلم ها از يكسو و متعهد ماندن با ذات سينما به دليل عدم مميزي، نكته اي كه البته حميدي مقدم به آن اعتقادي ندارد:« تمام كشورها در تلاشند كه بتوانند از زير اين سيطره سنگين سينماي آمريكا خود را بيرون آورند و سينماي ملي خود را دوباره شكوفا كنند. من در زمان رياست جناب آقاي لاريجاني گفتم كاري كنيد كه ما در مديوم تلويزيون يا كاملا به سمت سينماي آمريكا برويم يا اصلا به سمت اين سينما نرويم حركت درهر كدام از اين دو مسير در نهايت منجر به يك اتفاق خواهد شد . ما براي دوره قبل سينما4 مسير دوم را انتخاب كرديم ، در واقع ما با اين كار يك حركت اساسي فرهنگي انجام داديم. من قويا به اين مسئله اعتقاد دارم و بارها به مخاطب تاكيد كردم كه ممكن است ديدن فيلم هايي از سينماي ملل براي شما سخت باشد اما تا آخر فيلم را ببينيد حتما نكات جديدي را كشف خواهيد كرد. ما سعي كرديم به مخاطبان بگوييم كه ديدن فيلمي مثل سگ مغولي تجربه نوين است كه مخاطبان در بسياري از كشورهاي جهان نتوانسته اند اين تجربه را به دست بياورند و مسلما در ايران هم تكرار ديدن اين فيلم وجود ندارد ما ميخواهيم مخاطبان به اين نتيجه برسد كه فيلم هاليوودي هميشه در دسترس هست اما امكان تجربه ديدن اينگونه فيلمها شايد هيچگاه به وجود نيايد و مخاطب ما هم آرام آرام اين نكته را درك ميكند و به اين علت من اعتقاد دارم كه مخاطبان ما از لحاظ سواد سينمايي از بسياري از كشورهاي جهان جلوتر و پيشرفتهترند واين نهايت هدف ماست. ما بعد از دو سال انواع فيلمها از جمله آمريكايي خواستيم طعم برنامه را عوض كنيم .»
سري جديد سينما4 ما در حال حاضر توانستهايم 6 بسته موضوعي با چهار فيلم در هر بسته را آماده پخش كنيم يعني هر ماه با يك موضوع متفاوت برنامه را پيش ميبريم. اين تقسيمبندي موضوعي طي 7 ماه جلسات سنگين مشاوره در شاخههاي مختلف به دست آمد. تعدادي از بستههاي موضوعي آماده شده ما هم عبارتند از: سينماي علمي- تخيلي، سينماي نوين اسكانديناوي، سينماي دادگاهي و جنايي، سينماي نوآر، بهترينهاي فستيوالهاي معبتر جهاني، سينماي تئوراليسم ايتاليا، سينماي انيميشن متفاوت و...
سينماي ايران در سري جديد سينما4 به هرحال در زمينه سينماي ايران هم با وجود تمام مشكلات موجود در خصوص فيلمهاي ايراني قرار است به صورت يك سري برنامه ويژه به آن بپردازيم كه موضوعيت آن در سري جديد بررسي تاثير سينماي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بر سينماي ايران است كه سعي خواهيم كرد در آن ويژهبرنامه آثار بزرگان آن ازجمله تقوايي و كيارستمي را پخش كنيم و اگر امكان داشته باشد گفتوگوهاي مفصلي نيز با آنها داشته باشيم.
|