دانلود

مراسم رونمایی از کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» نوشته تینا پاکروان برگزار شد : قلم را روی کاغذ گذاشتم و 45 دقیقه بعد که برداشتم، کاغذ از گریه‌ام خیس و کتاب تمام شده بود :: سينمای ما ::


   






مراسم رونمایی از کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» نوشته تینا پاکروان برگزار شد
قلم را روی کاغذ گذاشتم و 45 دقیقه بعد که برداشتم، کاغذ از گریه‌ام خیس و کتاب تمام شده بود

سینمای ما- مراسم رونمایی از کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» نوشته تینا پاکروان با تصویرگری ملیکا شریفی‌نیا عصر دیروز پنجشنبه 16 تیر با حضور چهره‌های ادبی و سینمایی در محل کتابفروشی انتشارات ثالث برگزار شد. در این مراسم هنرمندانی مانند مسعود کیمیایی، داریوش ارجمند، مجید مظفری، امیر دژاکام، فاطمه معتمدآریا، نیره فراهانی، محمدرضا ورزی، علیرضا جلالی‌تبار، افشین هاشمی، مهناز افشار، نگار فروزنده، علی قربانی، مهراوه شریفی‌نیا، ساره بیات، امیر پوریا و ... حضور داشتند.

در ابتدای این برنامه افشین هاشمی به خوانش قسمتی از کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» پرداخت و مسعود کیمیایی درباره تینا پاکروان و کتابش گفت: با پاکروان در فیلم جرم همکاری داشته‌ام و می‌دانم به همه شاخه‌های هنر سرک کشیده است. اما این سرک‌ها از سر بازیگوشی نبوده و همیشه اثری از خود باقی گذاشته است. در فیلمی که باهم کار کردیم، پاکروان فقط یک کار انجام نداد و وظایف متعددی را بر عهده داشت. آرزو دارم که روزی فیلم بسازد؛ چون روزی، یک فیلم کوتاه از او دیدم که نمونه بسیار خوبی است و گویی او همه‌چیز از سینما می‌داند.

این کارگردان ادامه داد: من زمانی را که دختر قصه در آن مهمانی به سراغ ماتیک می‌رود، خیلی دوست دارم چون یک تربیت قصه‌ای و رمانی در آن نهفته که به نظر می‌رسد اگر پاکروان همین راه را در نوشتن ادامه بدهد، برای فکر کردن، واژه دارد. چون در حال حاضر در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که واژه‌ها کهنه و خسته شده‌اند و معانی خود را از دست داده‌اند. البته دریای فکر جاری است و حرکت خود را ادامه می‌دهد، ولی واژه‌ها از آن عقب افتاده‌اند. در کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» مشخص است که یک استعداد برای رمان‌نویسی وجود دارد.

در ادامه علی‌اصغر سیدآبادی نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان گفت: نوشتن برای بچه‌ها توسط هنرمندان سینما و تلویزیون، سال‌هاست که به یک موج جهانی تبدیل شده‌ است. این حرکت در ایران هم در حال انجام است. در مورد چنین کتاب‌هایی که هنرمندان می‌نویسند، یک نقطه مشترک وجود دارد و اینکه مخاطب همگانی دارند. یعنی نه فقط کودکان که همه می‌توانند آنها را بخوانند ولی یک کودکانگی در آنها وجود دارد.

وی افزود: این شکل نوشتن هم سابقه دارد و هم نمونه‌های متعدد. مثلا «هاکلبری‌فین» برای بچه‌ها نوشته نشد، ولی بعدها وارد ادبیات کودک شد. کتاب پاکروان هم از همین جنس است و همه گروه‌های سنی به غیر از کودکان می‌توانند آن را مطالعه کنند. امیدوارم این‌گونه کتاب‌ها باعث شود،‌ یک نزدیکی میان فعالیت‌های فرهنگی ایجاد شود؛ چون کشور ما در زمینه حوزه‌های هنر، به صورت جزیره جزیره است که بی‌ربط از همدیگر کار می‌کنند.

تینا پاکروان درباره چگونگی نوشتن کتاب «دیشب خدا را عاشق کردم» گفت: من قلمم را روی کاغذ گذاشتم و وقتی 45 دقیقه بعد آن را برداشتم، کاغذ از گریه‌ام خیس بود و کتاب تمام شده بود.

فاطمه معتمدآریا در این نشست گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، روزگار دوران کودکی‌مان را از ما می‌گیرد. در این روزگار کودک بودن کار سختی است که همه درگیر روزمرگی و کارهای خود هستند. فقط وقتی که با کودکانگی روبرو می‌شویم، می‌توانیم حس کنیم که هنوز کودکی در وجودمان، وجود دارد.

وی افزود: من این کتاب را خواندم، چون به نظرم بی‌انصافی است اگر نسبت به اتفاقات خوبی که اطرافمان می‌افتد، بی‌توجه باشیم. یکی از نکاتی که برایم جالب بود، نام کتاب بود. چون عاشق شدن کار راحتی است، ولی عاشق کردن، خیلی کار سختی است و این که انسان خدا را عاشق کند، یعنی همه جهان را عاشق کرده است. از این رو به نظرم این کتاب، فقط به درد بچه‌ها نمی‌خورد. من اول از همه کتاب را برای خودم کردم.

معتمدآریا ادامه داد: در خواندن کتاب به این نگاه نکردم که داستانش در کجا و کدام نقطه در حال شکل‌گیری است یا چه کسی از گرسنگی مرد و چه کسی زنده‌ ماند. به این فکر کردم که همه ما آرزوهایی داریم که فقط با عاشق کردن خدا برآورده می‌شوند؛ چون از دست بنده‌های خدا هیچ کاری بر نمی‌آید. من خیلی کودکانه به این کتاب نگاه نکردم. آن شیدایی کودکانه نه در متن و نه در تصویرگری کتاب نیست.

در ادامه تینا پاکروان گفت: این کتاب را چند سال پیش نوشتم. روزی فکر کردم که ما به همه چیز شک داریم. به عشق شک داریم، به خدا شک داریم و .... همین شد که نگارش این کتاب را شروع کردم. به نظرم چیزی در وجود ما وجود دارد که باعث می‌شود برویم مطالعه کنیم تا شک‌هایمان را برطرف کنیم، اما بچه‌ها برای برطرف کردن شک‌هایشان باید چه‌کار کنند؟

وی افزود: با این فکر درباره بچه‌ای نوشتم که هیچ‌چیز ندارد و اگر کودکی هیچ چیز و هیچ کسی را نداشته باشد، چگونه می‌تواند شک‌هایش را برطرف کند؟ من قلمم را روی کاغذ گذاشتم و وقتی 45 دقیقه بعد آن را برداشتم، کاغذ از گریه‌ام خیس بود و کتاب تمام شده بود. همان‌طور که گفتم کتاب را چندین سال پیش نوشتم و وقتی برای چاپش تصمیم جدی گرفتم، مدتی را در راهروهای ارشاد معطل ماند، ولی در نهایت مجوز گرفت و بالاخره چاپ شد.

در ادامه این نشست ملیکا شریفی‌نیا درباره روند تصویرگری این کتاب‌، توضیحاتی داد.


منبع : مهر

به روز شده در : شنبه 18 تير 1390 - 3:34

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���