سينماي ما- امیرحسین علمالهدی: «اعضای منحله خانه سینما» ترجیعبند گفتمان مدیران محترم سینمایی است که این روزها اکثرا از این جمله استفاده مینمایند. ما که از قانون سر رشتهای نداریم، اما میدانیم که انحلال توسط دیوان عدالت اداری منتفی شده و بجای آن دوستان وزارت ارشاد خانه سینما را تعطیل کردند! پس لطفا بهجای جمله بالا منبعد از این جمله استفاده نمایید: «اعضای تعطیله خانه سینما»!
بد نیست ببینیم این اعضای تعطیله که بر حدود ۵ هزار نفر بالغ میشوند، چه کسانی هستند و در سینمای ایران و جهان چه جایگاهی دارند و آیا تا كنون توانستهاند سینمای ایران را در داخل و خارج کشور معرفی كنند یا خیر! اگر سینمایی در ایران هست، از تلاش و ممارست این پنج هزار نفر است و چون خانه و خیابانشان تعطیل شده، پس نباید در هیچ خیابانی دیده شوند، بالاخص خیابان حافظ! لطفا اگر مسیرتان به خیابان حافظ یا سمیه یا نجات اللهی یا طالقانی تا شعاع حداکثر ۲ کیلومتر خورد، مرحمت فرمایید و مسیرتان را تغییر دهيد تا بحرانهای خیابان سمنانتان به خیابانهای منتهی به حافظ سرایت نکند!
اگر اداره راهنمایی و رانندگی و شهرداری تهران بپذیرند، توصیه میکنم خیابان حافظ را از شمال به جنوب و جنوب به شمال و خیابانهای منتهی به آن بن بست اعلام نمایند تا شاید خیابان کمال الملک بتواند از بن بستي که دیگران مسببش بودهاندخلاصی پیدا کند! چون حافظ شاعر پرآوازه ایرانزمین الان در حال بحرانسازی است و نقاش شهیر ایرانی کمال الملک نیز به ناکجا آباد تبعید گردیده است! این هنرمندان نمیخواهند دست از سر سینمای ایران بردارند که هرچه مشكل داریم از صدقه سر این هنرمندان شهیر است!
باور نمیفرمایید الان عرض میکنم که حالا نوبت هنرمندان شهیر سینمای ایران است که تا دیروز بهجای گندم، جو میفروختهاند و حالا با حافظ دست به یکی کردهاند که بنبستی را که دیگران در مسير کمالالملک ایجاد کردهاند بگشایند و این یعنی «بحرانسازی» از نوع شعر و نقاشی و سینما!
البته نمیتوانم برای کمالالملک این هنرمند شهیر دل نسوزانم که در زمان حیاتش چیزی نداشت و حالا هم محل تردد عزیزانی است که در صف میلیونها دلار پول ايستادهاند تا بتوانند فیلمهایي بسازند كه درس عبرتی بشود برای اعضای تعطیله خ سمنان! جالب است که متولیان این خیابان - که عزیزانی را هم همراه خود کردهاند در شورای عالی این خیابان - که برای هر مصوبهای که در این شورا به تایید میرسد، ترجیح میدهند اول خودشان از مواهب مصوبات بهرهمند شوند و بعد از آن فیلمهای فاخر تجربی بسازند و اگر چیزی باقی ماند برای سینما نسخهای پیچند!
جالب است كه بعضی از اعضای محترم شورای عالی سینمایی این خیابان هر دو سه روز یک بار اعلام میکنند پس چی شد این میلیونها دلار تا ما بتوانیم فیلم خارجی تولید کنیم وسینما را بین المللی نماییم و هر روز که میگذرد باز یاد تعطیلهای: فیتیله جمعه تعطیله میافتم!
جالبتر زمانی است که قرار ميشود یک پروژه تجربی / بین المللی (یکی این جمله را تفسیر نماید لطفاً !) با میلیاردها تومان بودجه ساخته شود كه نه میشود سوابق کارگردانش را پیگیری کرد و نه میتوان از سینمای نویسنده فیلمنامهاش نشانی یافت (این عزیز مشاور رئیس خیابان کمال الملک نیز هست !) و نه تهیهکننده محترمش را میتوان در سینمای ایران جزو تهیهکنندگان اصلی به حساب آورد! خب تا اینجا که هيچ چیزش تجربی نیست؛ ایکاش این پروژه به سینمای جوان میرفت تا آن موقع میشنیدیم که یک پروژه آماتوری بینالمللی در حال ساخت است. باور بفرماييد در مقیاس بین المللی این جمله برای این پروژه میلیاردی عنوان مناسبتري بود و میشد بهجای یک صفر سه تا صفر جلوی برآوردش گذاشت تا اهمیت آماتوریسم بینالمللیاش بیشتر شود! ظاهراً گرچه خود استاد کمالالملک یک نقاش حرفهای بو، اما الان آماتوریسم در خیابان کمال الملک حرف اصلی را میزند! باز هم دلم به حال این نقاش ميسوزد و مرحوم علی حاتمی در فیلم بیاد ماندنی کمال الملکچه زیبا گفت كه "همه چیزمان به همه چیزمان میآید"! واقعا نمیآید؟
در زمانی که هویتسازان سینمایی کشور، عضو بحرانساز تعطیله خانه سینما محسوب میشوند، معلوم است که اعضای تعطیلکننده خانه سینما - که نمیدانم در سینمای ایران در چه رتبهای قرار میگیرند - میشوند سینماگرانی که تولیداتشان بین هموطنانشان جایگاهی ندارد اما میخواهند پروژههای بینلمللی را راهبری نمایند که مصداق واقعی جو و گندم است!
خدا رحمتت کند کمال الملک که با این اوضاع و احوال جاری در خیابانی که به اسمت شده، شرمنده هنرت شدهایم! ما را ببخش که اجدادمان در زندگی عذابت دادند و ما پس از مرگت!
اشاره به خيابانها به جاي مكانها و ساختمانهاي اداري جالب بود اما اگر كسي ندونه كه مثلا حافظ چه اداره اي هست و بهارستان و كوچه سمنان و ... گيج ميشه و چيزي دستگيرش نخواهد شد
كمال الملك
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 8:20
0
من ب ه عنوان هنرمند ايراني از شهرداري درخواست ميكنم اسم من را از روي اين خيابان بردارند و بجايش از نامهايي مثل پيكاسو و ونگوگ و داوينچي استفاده كنند. شما با هنر ملي چه كار داريد؟! همان بهتر كه برويد سراغ هنرمندان بين المللي و تجربي
جواد
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 8:36
-9
شما انگار دست از انتقاد كردن از اين مديران دولتي برنميداريد؟ موندم اين گروه دوره شون تمام شد به چي ميخواين گير بدين و هر روز يادداشت بنويسيد
سلحشور
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 8:58
1
اين علمالهدي هم انگار تنش ميخاره واسه افشاگري هاا. شيطونه ميگه برم پرونده رو كنم حالش جا بياد بلكه يكم ساكت بشينه