دوشنبه 6 ارديبهشت 1389 - 4:56










-

I تبلیغات متنی I
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------



                       



گفت‌وگو با علیرضا زرین‌‌دست، مدیر فیلمبرداری سینمای ایران
کیمیایی یکی از انسان‌های استثنایی این مملکت است / دوست دارم با بیضایی کار کنم

سینمای ما- علیرضا زرین‌دست یکی از مهمترین فیلمبرداران سینمای ایران است که در سالهای فعالیتش توانسته سبکی منحصر به فرد از فیلمبرداری را به معرض نمایش بگذارد. سالهاست که فیلمبرداری زرین دستی از لحاظ نوع قاب بندی، کمپوزیسیون و نورپردازی قابل شناسایی است. این فیلمبردار صاحب سبک سینمای ایران درباره حضور جوانان در عرصه فیلمبرداری، سینمای دیجیتال، همکاری با سینماگران برجسته ومسائل دیگر با ما به گفت وگو نشست.

* شما در عرصه فیلمبرداری در سینمای ایران شخصیت شناخته شده‌ای هستید. فکر می‌کنید آیا جوانان نگاه تازه‌ای را به سینما وارد کرده‌اند یا نه صرفاً دنباله‌رو نسل قبل از خود بوده‌اند؟

تعدادی از این نسل جوان که به تازگی در میان فیلمبرداران ما پیدا شده، فیلمبرداری‌های درخشانی دارند و در آینده به تکیه گاه سینمای ایران و قطب‌های ارزنده‌ای در این عرصه تبدیل می‌شوند. قطعاً در این نسل جدیدی که در حال فعالیت هستند آقای حمید خضوعی ابیانه یکی از شاخص‌ترین‌ها هستند. تعداد دیگری از این فیلمبرداران هستند که کارهای قابل اعتنایی انجام می‌دهند. کسانی می‌توانند تاثیرگذار باشند و تبدیل به الگو شوند و دیگران از آنها تقلید کنند انسان‌های معمولی نیستند. و انتقال تجربه پیشکسوتان به آنها نیز از جمله عواملی نیست که بتواند از یک نسل نیرویی استثنایی بسازد. فکر می‌کنم چیزی که می‌تواند این نیروی استثنایی را به وجود بیاورد پدیده‌ها هستند. اگر ما در رشته‌های مختلفی که در سینما وجود دارد بتوانیم چند یا حتی یک پدیده داشته باشیم و این پدیده‌ها بتوانند آنقدر تاثیرگذار باشند که دیگران از آنها الگوبرداری کنند آن زمان توانسته‌ایم به یک نقطه با ارزش که شبیه فوران آتشفشان است برسیم و از آن نقطه شاهد بروز استعداد و توانایی و اتفاقات تاثیرگذار در سینمای زمان خود خواهیم. دومین مسئله این است که من اصولاً به چیزی به اسم تجربه اعتقاد ندارم. چون تجربه اندوزی حداقل در سینما وجود ندارد. سینما مانند تذهیب و خاتم کاری نیست که فردی در اثر کار و تمرین به مهارتی دست پیدا کند که آن مهارت تبدیل به تجربه شود. در سینما می‌بینید که جوانی برای اولین بار فیلمی می‌سازد که تا سالهای سال تاثیرگذار است. پس در سینما چیزی به اسم تجربه زیاد کارکرد ندارد.

* درچند سال اخیرورود سینمای دیجیتال به سینمای ایران رواج یافته و نسل جدید فیلمبرداران بیشتر در این حوزه فعالیت می‌کنند. شما سینمای دیجیتال را به عنوان سینمایی تاثیرگذار قبول دارید؟

به نظر من عنوان سینمای دیجیتال اصلاً عنوان خوبی نیست و غلط است. سینمای دیجیتال مثل این است که به شما بگویند دیجیتال فکر کنید. مگر می‌شود دیجیتال فکر کرد. یا دیجیتال نقاشی کنید و شعر بگویید. سینمای دیجیتال در واقع یک پروسه و دوره فنی است. این دوره تکنیکی که سپری می‌شود دوباره هنرمندان به سوی سینمای قدیمی و ماندگار گذشته باز می‌گردند. زمانی که ماهواره‌ها و فیلم‌های VHSوارد بازار شدند بحرانی به وجود آورد که تقریباً سالن‌های سینما را از تماشاگر خالی کرد ولی این دوره تنها دو سال طول کشید و دوباره مردم به سالن‌های سینما روی آوردند. علت این مسئله به خصوصیات انسان باز می‌گردد که هرچیز تازه‌ای مدتی ذهن او را به خود مشغول می‌کند. سینمای دیجیتال هم به همین شکل است. من معنی سینمای دیجیتال را نمی‌فهمم. بگوییم که مثلاً روش فیلمبرداری دیجیتال وجود دارد. هیچکس دوست ندارد فیلمی را ببیند که شبیه فیلم‌های خانوادگی باشد. قدرت سینما در مرعوب کردن آن است و اگر آن را از سینما بگیریم دیگر چیزی باقی نمی‌ماند. با دوربین‌های هندی‌کم همه از فامیل و ‌آشنایان در مراسم‌های مختلف خانوادگی فیلم می‌گیرند اگر با همان شکل و شمایل فیلمی درست کنیم چقدر برای مخاطب دیدنی است.

* تعداد زیادی از این فیلم‌ها در جشنواره‌های مختلف شرکت می‌کنند و موفق به کسب جایزه هم می‌شوند؟

به این علت است که هالیوود که سردمدار سینمای جهان به حساب می‌آید به دنبال راهکارهایی است که عمر سینما را طولانی‌تر کند، مردم را به سینما بکشاند و به این نوع سینمای دیجیتالی که در حال حاضر شکل گرفته ماندگاری، عزت و احترام بدهند. پشت همه این ترفندها منافع مالی و سرمایه‌گذاری نهفته است. کارخانه‌هایی که این دوربین‌ها را می‌سازند مردم را تشویق می‌کنند که این دوربین‌ها را بخرند و با آن یک شبه فیلمساز، بازیگر و فیلمبردار شوید. اگر منظور از سینمای دیجیتال این است این سینما را می‌توان سرگرمی دیجیتال نامید نه سینمای دیجیتال. امیدوارم سینمای دیجیتال دوره‌اش را سپری کند و به یک جای جدی برسد. آن زمان می‌توان درباره این سینما حرف زد. این سینما هنوز گرامر ندارد و نمی‌توان درباره آن حرف زد چون در این نوع سینما بیشتر از اینکه نقش آدمهای پشت دوربین پررنگ باشد نقش خود تکنولوژی مطرح و پررنگ است. با این شیوه تصویربرداری کاری سهل و آسان شده است.

* نگاهتان کاملاً درست است. اما پدیده‌های جدید ممکن است خیلی زود عامه پسند شوند و استفاده‌های نادرست و غیرحرفه‌ای از آنها شود. اما دوربین‌های دیجیتال سبک باعث شده که بعضی از فیلمبرداران از آنها استفاده‌های خوبی بکنند و سعی کرده‌اند امکان حرکتی که این دوربین‌ها به آنها می‌دهد را در جای درست به کار ببرند.

خیلی از بازیگران ما عکاس شده‌اند و خیلی از عکاس‌ها بازیگر. قطعاً آدمی که آرتیست است زمانی که از این روش استفاده می‌کند استفاده مقبولی و قابل قبولی انجام می‌دهد .اما این آرتیست هم در بخش غیردیجیتالی خیلی آرتیست‌تر است و قابلیت‌هایش را بهتر بروز می‌دهد. مثلاً از آقای کلاری در «سرب» چیزی دیگر می‌بینید تا «خون بازی» و یا آقای منصوری در فیلمبرداری فیلم «محاکمه در خیابان» زمین تا آسمان با فیلم «دعوت» متفاوت است. نگاه جامعه و مخاطب تنزل پیدا کرده تا به چیزهای معمولی جدی نگاه کند. این شرایط را هم بیشتر کمپانی‌هایی ایجاد می‌کنند که این وسایل را می‌سازند.

* اصلاً فیلمبرداری به نظر شما جزو آن حرفه‌هایی است که با آموزش منتقل شود. یا حاصل آزمون و خطایی است که خودتان در طول سالها انجام داده‌اید ؟

آن زمان کسی وجود نداشت که ما به او اقتدا کنیم. یعنی کسی نبود که چیزی بلد باشد که به ما یاد بدهد. افرادی که در آن دوره فعالیت می‌کردند و هم‌نسلان من بودند اگر کار قابل اعتنایی از خود بروز می‌دادند حاصل تلاش شخصی خودشان بود. در سینمای قبل از انقلاب فیلمبرداری وجود نداشت که من از او تقلید کنم و او را الگوی خود قراردهم در نتیجه الگوهای من در واقع پیگیری‌های من در خارج از سینمای ایران بود. مطالعات و پیگیری‌های شخصی من، همچنین کارگاه‌های آموزشی که در سالهای مختلف درآنها شرکت کردم مثل کارگاه‌هایی که در سال‌های 1976- 1980 و یا 2000 در ایالات متحده با فیلمبردارهای نامدار سینمای آمریکا گذراندم در شکل‌گیری نگاه من بسیار موثر بوده است. در غرب هم مسئله به همین شکل است. زمانی که شخصی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود در مدرک او نمی‌نویسند که شما کارگردان سینما شده‌اید از دانشگاه UCLA. می‌نویسند شما در رشته سینما در گرایش تخصصی فیلمبرداری فارغ التحصیل شده‌اید.

* چه چیزی به شما امیدواری می‌داد که در آینده این حرفه دیده شود. اصلاً برایتان اهمیت داشت که مورد توجه قرار گیرید؟

نه تنها این دیده شدن برای ما مهم بود بلکه ملکه ذهن ما بود. من اولین بار که در زندگی مزه موفقیت را چشیدم بعد از نمایش فیلم «ساز دهنی» بود. بعد از پایان فیلم تماشاگران امیر نادری و من را روی دست بلند کردند و تا جلوی سالن سینما آوردند. مردم آنقدر لطف به ما می‌کردند که برای من بسیار با ارزش بود. مردم همیشه باهوش‌ترین، بی‌طرف‌ترین، با انصاف‌ترین و گرانبهاترین انگیزه‌ها برای هنرمندان هستند. من 90 درصد موجودیت خودم را مدیون مردم و 10 درصد بقیه را مدیون منتقدین هستیم. چون این منتقدین بودند که به کار من بال و پر و ارزش دادند. اصلاً این «فیلمبرداری زرین‌دستی» عنوانی است که آقای هوشنگ گلمکانی به من دادند.

* گفتید که سینما را با فیلم دیدن یاد گرفتید.

من عاشق فیلم خوب هستم. حالا فرقی نمی‌کند که کلاسیک و یا فیلمی معمولی باشد. فیلمی که خوب ساخته شده باشد و بتواند موضوع و قصد خود را به درستی به تماشاگر منتقل کند. قطعاً سینمایی که خود به خود به زبان و یا عنوان کلاسیک رسیده دارای ظرفیت و قدرتی است که توانسته به این عنوان برسد.

* قابهایی که شما فیلمبرداری می‌کنید منحصر به فرد و قابل شناسایی هستند. آیا شما در طول سالها فعالیت به این سبک رسیدید یا نه از ابتدا این نوع نورپردازی و فیلمبرداری مشخص مدنظرتان بود؟

من از کودکی در خانواده‌ای اهل سینما، تئاتر و فرهنگ بزرگ شدم. بسیاری از تئاترها را از پشت صحنه دیدم چون برادر بزرگم بازیگر تئاتر بود. با اوبه تئاتر می‌رفتم ونمایش‌ها را می‌دیدم. من در کودکی تحت نظر یکی از بزرگترین و بهترین نقاشهای ایران آموزش دیدم و همیشه به نوع ترکیب بندی و زوایای مختلف نقاشی دقت می‌کردم. اصلاً نقطه طلایی را من از نقاشی شناختم. شروع فعالیت من به زمانی باز می‌گردد که برادرم محمد از آمریکا به ایران بازگشت و شروع به ساختن فیلمی به نام «هاشم خان» کرد ومن با او همکاری کردم. در طول سالها همه این مسایل در من انباشته شد و ذهنیتی به وجود آورد و نگاهی از من ساخت که در فیلم‌هایی که فیلمبرداری می‌کنم حضور دارد. البته گاهی اوقات حضورشان خیلی خوب است و بعضی مواقع هم حضورشان معمولی و خنثی است.

* زمان خواندن فیلمنامه جنس فیلمبرداری و نورپردازی را تعیین می‌کنید و یا با توجه به نظر کارگردان نوع فیلمبرداری را تغییر می‌دهید؟.

خواندن فیلمنامه برایم بسیار مهم است. مثل این است که به شما می‌گویند آماده شوید تا به مسافرت برویم کشوری مثل کنیا. من تا به حال کنیا نرفته‌ام برای رفتن به آنجا باید آمادگی ذهنی داشته باشم. ببینم کنیا چه ویژگی‌هایی دارد کجای کره زمین است. وقتی من فیلمنامه‌ای را می‌خوانم مثل این است که می‌خواهم به یک شهر سفر کنم. با مطالعه فیلمنامه با آن شهرآشنا می‌شوم. بعد از آشنایی ذهنیات خودم را با کارگردان در میان می‌گذارم و کارگردان هم نقطه نظرات خود را به من می‌گوید. اگر او ذهنیات من را پسندید فیلمبرداری تلفیقی از نظرات کارگردان با من می‌شود.

* پس پافشاری ندارید که حتماً دیدگاه خودتان در فیلمبرداری اجرا شود.

نه قطعاً با توجه به نظر کارگردان نظر خودم را تغییر می‌دهم. نظر کارگردان برای من بسیار مهم است.

* فیلمنامه برای شما از کارگردان مهمتر است؟

فیلمنامه همانقدر مهم است که خود کارگردان اهمیت دارد. چون فیلمنامه باید دارای ویژگی‌هایی باشد که بتواند انگیزه‌ای را در شما به وجود آورد و با هر سکانسی که جلو می‌روید بیشتر به آن فیلم احساس تعلق ‌کنید. این مسایل همه به ذات فیلمنامه باز می‌گردد. کارگردان نیز باید به همان اندازه که من به او انگیزه می‌دهم بتواند به من انگیزه دهد و پنجره‌های حسی من را باز و بسته و من را ترغیب به انجام دادن اثری ماندگار کند.

* درهفت فیلم با تهمینه میلانی همکاری کرده‌اید. آیا به دیدگاه مشترکی با یک کارگردان رسیده‌اید که در این فیلمها با اوهمکاری کنید. هیچ گاه اختلاف نظری با هم نداشتید؟

دقیقا من با میلانی نگاه مشترکی دارم. شما اگر فیلم‌های «تسویه حساب» و «سوپر استار» را ببینید، متوجه می‌شوید که هیچ اختلاف نظری بین ما وجود ندارد. اگر قرار است من کاری را در فیلمبرداری انجام دهم و خانم میلانی یا هر کارگردان دیگری با آن موافق نباشد آن را انجام نمی دهم. چون حرف آخر را کارگردان می‌زند. شما به عنوان کارگردان اگر اهل منطق باشید پیشنهاد مثلا فیلمبردارتان را گوش می‌دهید وارزیابی می‌کنید. حالا ممکن است که آن را انجام ندهید. باید تعاملی برای رسیدن به تکامل در یک فیلم وجود داشته باشد.

* در مورد کیمیایی چطور؟

کیمیایی آنقدر انسان با هوش و فیلمساز خوبی است که در این موارد هیچ بحثی با او ندارم. کیمیایی خیلی سریع مطلبی را که به او می‌گویید می‌فهمد و می‌داند که چه می‌خواهد بکند. اگر در فیلم‌های او اشکالاتی می‌بینید به بی حوصلگی او بر می‌گردد. کیمیایی فیلمساز فوق العاده کامل و پرتوانی است و ذهنی سیال و قوی دارد و خیلی خوب سینما را می‌شناسد. بی شوقی واز دست دادن انگیزه شاید کیفیت آثارش را پایین آورده باشد اما با همه این اوصاف کیمیایی یکی از انسانهای استثنایی این مملکت است.

* فیلمسازانی بودند که دوست داشتید با آنها کار کنید اما فرصت آن پیش نیامد؟

بله مثلا آقای بیضایی. دو بار هم این فرصت پیش آمد که با ایشان کار کنم اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد



منبع : مهر

به روز شده در : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1389 - 13:28

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       













  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
Page created in 1.23733186722 seconds.