I
خلاصهای از حرف و حدیثهای نشریهها و سایتهای خبری در این چند وقته: کن و تارانتیتو
جشنوارهی کن تا حد زیادی در مورد ستارههاست... شاید خیلی بیشتر از این که در مورد ستارهها باشد جایی ست برای مطرح شدن، حرف و حدیث، سر و صدا کردن، ستارهها، دیدن و دیده شدن و ... . همه جور ستاره هم در کن بود. از پاریس هیلتون گرفته تا مارتین اسکورسیزی. خیلی از ستارههایی که آنجا بودند، هیچ کار (مستقیم) با جشنواره و فیلمهایاش نداشتند. پاریس هیلتون که برای یک پارتی روی ساحل آنجا بود و مارتین اسکورسیزی هم برای تبلیغ پروژهی محترماش – ترمیم و حفاظت فیلمهای قدیمی. اما هر چه باشد بیشتر سر و صدا به خاطر جشنوارهی کن بود... پنهلوپه کروز، اریک کانتونا، کوئنتین تارانتینو و ... .
نشریات خیلی روی پنهلوپه کروز در «
بالهای شکسته» (Broken Embraces) –فیلم پدرو المادوار– مانور دادند که در این فیلم او را در فضای جدیدی میبینیم. که بُعد تازهای از پرسونایاش است. که حتی حاضر شده که در چند صحنه بدون آرایش باشد (که برای یک بازیگر هالیوودی کار بزرگی است). که بهترین بازیاش است. خیلی از نشریهها و سایتهای خبری معتقد بودند که این اولین بار است از استعدادهای بازیگری کروز استفاده میشود.
حرف از شکستن ذهنیتها شد. پنهلوپه کروز پرسونایاش را شکست. دیگران هم این کار را کردند. نشریات و سایتها خیلی در اینباره نوشتند: شارلوت گینزبرگ (در «
ضدمسیح» (Antichrist)) و اریک کانتونا در «
در جستجوی ریچارد» (Looking for Eric).
اما شاید بیشترین حرفها در مورد کوئنتین تارانتینو و «
لعنتیهای بیآبرو» (Inglorious Basterds) بود. تا حدی که صف بستن خبرنگارها برای ورود به سالن کنفرانس هم برای خودش گزارشی شد. خبرنگارهای نامدار با کارت/برچسب سفیدشان بدون صف وارد سالن میشدند و خبرنگارهای بینام و نشان با کارت/برچسبهای صورتی باید صف میبستند – و خیلیهایشان هم نتوانستد که وارد سالن کنفرانس شوند و ... . تشویقهای بلند همه وقتی که نام تارانتینو بر پرده نقش بست. هیجانی که وقتی تارانتینو قرار است جایی باشد فضا را پر میکند و... از موضوعاتی بود که در حاشیهی فیلم تارانتینو نوشته شد.
اما در مورد خود «
لعنتیهای بیآبرو» چه گفته شد؟ خیلیها گفتند که بازگشت خوشایند تارانتینو به کن است. بعد از آن که در سال 1994 جایزه بهترین فیلم را برد و در سال 2004 هم داور بود، «
لعنتیهای بیآبرو» بازگشتِ خوشآمد، خوشآیند و خوشحالکننده برای طرفداران و عاشقان تارنتینو به کن بود. و چه جایی بهتر از کن برای اینکه تارانتینو دوباره خودش را مطرح کند و به همه بگوید که به دوران اوج بازگشته. اما خوب، بالطبع این نظر همه نبود. خیلیها فیلم را دوست نداشتند. خیلیها تارانتینو را دوست نداشتند (کلا تارانتینو از آن کارگردانهایی است که ملت یا او و فیلمهایاش را عاشقانه دوست دارند و یا خیلی از تارانتینو و فیلمهایاش بدشان میآید). خیلیها هم با زیر سوال بردن تارانتینو دنبال آن بودند که چرا تارانتینو تا این حد هیجانبرانگیز است.
II
برای فوقلیسانس، این انتخاب را داشتیم که یک واحد (از هشت واحد) سینمایی نباشد. من هم شعر فارسی را انتخاب کردم. با خودم فکر میکردم که هر چه باشد در یک دانشگاه انگلیسی ست و یکی از تنها دو ایرانی کلاسام. بالاخره بقیه دانشجوهای این کلاس که فارسیشان خوب نیست. پس اگر زیر 90 (از 100) شوم که باید برم بمیرم. خیلی از کلاسها را با همین ذهنیت پیچاندم، درس هم برای این واحد نخواندم و ... . دیروز فهمیدم که نخیر...! به این آسانی هم نیست. فقط ترجمه اشعار فردوسی، مولانا، سعدی، رودکی، خیام، بابا طاهر و ... نیست. باید تحلیل و بررسیشان کنیم. از المانها، سبک، الهامها و... بگوییم.
مثل این است که یک فرانسوی –که فیلمبین هم نباشد– فیلم «
از نفس افتاده» (Breathless) گدار را نشان بدهیم و از تئوری مؤلف، موج نو فرانسه، سبک گدار و... سوال کنیم.
خلاصهاش این است. تا 5شنبه وقت دارم که شب و روزم را در کتابخانه دانشگاه بگذرانم. و این نتیجهاش میشود:
(نقاشی از ایمان مالکی ست)
III
در یادداشت قبلیام گفته بودم که «
شوالیهی تاریکی» فیلم خشنی ست. میخواهم حرفم را پس بگیرم: خشن نیست، تیره ست. در آن یادداشت میخواستم منظورم را برسانم و گفتم که خشن است. حالا میخواهم حرفم را پس بگیرم و بگویم که چرا. و همچنین میخواهم که به جنجالها و حرف و حدیثهایی که بعد از اکران فیلم فضا را پر کرده بودند بپردازم.
در انگلستان به «
شوالیهی تاریکی» پرونده نمایش 12A داده شد. یعنی اینکه اگر بالای 12 سال هستی، برو حالاش را ببر. اگر زیر 12 سال هستی، برو با بزرگترت بیا! نکتهی مهم هم همین جاست: زیر 12 سالها هم میتوانستند که فیلم را ببینند – البته با همراهی یک بزرگتر. این موضوع صدای خیلیها را در آورد... که چرا باید بچهها در معرض دیدن چنین فیلمی قرار بگیرند؟ که «
شوالیهی تاریکی» خشن است و روی ذهنیت بچهها تاثیرات بدی میگذارد و... . نارضایتیها تا حدی بالا رفت که یک رکورد جدید در تعداد شکایتها و اعتراضهای وارد به BBFC (British Board of Film Classification) زده شد. اما بی.بی.اف.سی سر موضع خودش ماند و 12A را 15 نکرد. از لحاظ قانونی هم حق با بی.بی.اف.سی بود. قوانین مربوط به این جور چیزها میگویند که خشونت فیلمهای 12A نباید به جزئیات بپردازد و نباید روی خون و آسیبی که به بدن وارد میشود تاکید کند. «
شوالیهی تاریکی» هم همینطور است. علاوه بر این سو کلارک (سخنگوی بی.بی.اف.سی) گفته که خشونتِ «
شوالیهی تاریکی» کامیکبوکی ست و مشابه به خشونتی که در «
تام و جری» و یا در «
ایچی و سکرچی» در «
سیمپسونها». اما چیزی که بی.بی.اف.سی در نظر ندارد (یا دارد و بیخیالاش میشود) این است که خشونت کارتونها راستینگرا و رئالیست نیست. در حالی که در «
شوالیهی تاریکی» خشونت به دلیل لحن و محتوی تیره فیلم واقعی و راستینگراست. آن هم برای بچهها.
با این حال من با بی.بی.اف.سی موافقام که «
شوالیهی تاریکی» نباید 15 باشد. حداقل به خاطر خشونتاش نباید باشد. به عنوان مثال، بیشتر اعتراضها به آن صحنهای ست که جوکر مداد (یا خودکار... یادم نمیآید) را در چشم یکی فرو کرد. مخالفها میگفتند که این صجنه برای بچهها خیلی خشن است. اما طبق قوانین بی.بی.اف.سی این صحنه 12A است: خون و زخم که نشان داده نمیشود و صحنه گذراست... هیچ تاکیدی روی خشونت نیست. علاوه بر این، جوکر و بتمن هر چقدر هم که ضربه به آنها وارد میشود، زخمی نمیشوند. با این تعاریف، «
شوالیهی تاریکی» (از لحاظ خشونت) به درستی 12A است و نیازی به 15 کردناش نیست. اما من خواهر کوچکام را نمی برم که فیلم را با هم ببینیم. یعنی اینکه قبول دارم فیلم برای بچهها/نوجوانهای زیر 15 سال مناسب نیست، اما این عدم تناسب به دلیل خشونت فیلم نیست... به دلیل لحن و محتوای تیرهی فیلم است: اینکه «
شوالیهی تاریکی» زندگی را بیمعنی و پوچ جلوه میدهد؛ اینکه شخصیتهای خوب در فیلم کماند؛ اینکه شخصیتهای خوب دچار بحران شخصیاند؛ اینکه آیندهی روشنی در دیدرس نیست؛ و... . به جای اینکه بزرگترها نگران خشونت فیلم باشند، اگر قرار است نگران چیزی باشند، باید نگران دنیای تیره و عقاید نهیلیستی فیلم باشند. و گر نه خشونت «
شوالیهی تاریکی» آنقدرها هم بد نیست. اصلا خشونت شاید آنقدرها هم که میگویند مخرب نباشد. خود من از کلاس چهارم پنجم ابتدایی «
مقیم شرور» (Resident Evil)، «
شیطان میگرید» (Devil May Cry)، «
مکس پین» (Max Payne) و... بازی میکردم و هزار جور فیلم پر از خشونت دیدم. فقط هم من نبودم... خیلی از دوستان، همکلاسی و فامیلهایمان هم بودند. میخواهم بگویم که خشونت «شوالیهی تاریکی» (که خشن هم نیست) نباید عاملی باشد که باعث اضطراب و نگرانی بزرگترها باشد. اگر چیزی باید نگرانکننده باشد، تیرگی فیلم است. که البته همین تیرگی فیلم و المانهایی که فیلم را تیره میکنند (و ممکن است برای بچهها منفی باشند) همان المانهاییاند که «
شوالیهی تاریکی» را فیلمی میکنند که با آن حال میکنیم. اما، وقتی که قرار باشد که بچهها هم آن فیلم را ببینند، کمی مشکلساز میشود. از این روست که میگویم بهتر بود که بی.بی.اف.سی پروانهی نمایش 15 را به «
شوالیهی تاریکی» میداد و خیال همه را راحت میکرد.
البته قابل درک است که چرا بی.بی.اف.سی میخواسته که «
شوالیهی تاریکی» 12A باشد. وقتی که در سال 2002 «
مرد عنکبوتی» (Spiderman) مهر 15 بهاش خورد، خیلیها گفتند که چرا؟ بچهها خیلی سوپرقهرمانهای (Superhero) کامیکبوکها را دوست دارند. (انیمیشن «
باورنکردنیها» (The Incredibles) این را ثابت میکند). آن موقع بی.بی.اف.سی پروانهی 12A را معرفی کرد که هم بچهها بتوانند سوپرقهرمانها را ببینند و هم این که بار مسوولیتها را از شانههای خودش بر دارد. وقتی که یک فیلم 12A است دیگر حق انتخاب و مسولیت آن انتخاب با پدر و مادر ها ست.
اما همان طور که «شوالیهی تاریکی» نشان داد به این سادگیها نمیشود از زیر بار مسولیت فرار کرد و از آن موقعیتهاست که هر کاری هم که کنند باز هم نقد خواهند شد (Damned if you do, damned if you don’t)! به هر حال، اگر «شوالیهی تاریکی» فیلم کم اهمیتتری (از لحاظ گیشه) بود، بدون شک بی.بی.اف.سی ریسک نمیکرد و همان پروانهی 15 را به فیلم میداد.
حالا که گذشت و ما هم فیلم را دیدیم و حالاش را بردیم.
(در مورد خشونت حرفها زیاد است... باشد برای روزی دیگر).
راستی، این دو لینک ارزش دیدن دارد. در مورد یادداشت قبلیام و «
نگهبانان»اند. هدیه امروز من به شما:
http://www.youtube.com/watch?v=n5WsciSNVS0
http://www.youtube.com/watch?v=nd5cInmK6LQ&feature=related
IV
و این هم هدیهی (تارانتینویی) امروز:
کنفرانس «لعنتیهای بیآبرو» تارانتینو:
http://www.festival-cannes.com/en/mediaPlayer/9974.htmlو... سال 1994. وقتی که تارانتینو جایزهی بهترین فیلم را برد:
http://www.youtube.com/watch?v=cGHmtvWHZ2Q