سینمای ما- در جشنواره سيام فيلم فجر پس از نمايش فيلم اول رضا عطاران در سينماي رسانههاي گروهي، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «خوابم می آد» با حضور رضا عطاران (کارگردان)، مریلا زارعی (بازیگر)، هومن بهمنش (مدیر فیلمبرداری)، نیما حسنینسب (منتقد) و با اجرای محمود گبرلو در سالن کنفرانس سعدی مرکز همایش ها برگزار شد.
> نمایش آنلاین بخش اول نشست رسانه ای
> بخش دوم > بخش سوم > بخش چهارم
در ابتدای نشست رضا عطاران درباره چگونگی ساخت اولین فیلم خود گفت: ابتدا باید از این وضعیت مریض گونه خودم عذرخواهی کنم. من در گوشه ای از سالن به دلیل مریضی خوابم برد. بالاخره زمانی باید فیلم سینمایی ام را می ساختم، پس از تجربیات متعددی که در زمینه تلویزیون داشتم این تجربه باید انجام می شد. سال گذشته فیلمنامه ای از نعمت الله و همسرش خواندم و آقای رفیع زاده آن را بازنویسی کردند.
* مريلا زارعی: تجربه دلپذیری بود
مریلا زارعی درباره چگونگی بازی در اولین ساخته عطاران گفت: من تجربه همکاری در دو کار سینمایی با آقای عطاران داشتم، همچنین یک سریال تلویزیونی با عنوان «دریاییها» را هم در کنار ایشان بازی کردم. علاقمند بودم در اولین تجربه که شاید نتوان گفت اولین تجربه سینمایی ایشان حضور داشته باشم. من به عنوان مخاطب کارهای عطاران را می پسندم و دنبال می کنم، دوست داشتم در این کار بتوانم در خدمت یک گروه جوان و خلاق باشم؛ تجربه دلپذیری بود.
* نيما حسنی نسب: فیلم دو لحن دارد
نیما حسنی نسب منتقد در ادامه نشست گفت : نمی توان به این فیلم عنوان و نسبت فیلم اول داد، زیرا کارگردان با سبقه ای از فعالیت در زمینه بازیگری در سینما و کار در تلویزیون، فیلم را ساخته است. این سابقه در قضاوت بیننده تاثیرگذار خواهد بود. سابقه خوب و کیفیت سریال هایی که عطاران ساخته است توقع مخاطب را در اولین ساخته او بالا می برد. به عقیده من فیلم دارای دو قسمت و دو لحن متفاوت است. قسمت اول فیلم از جایی آغاز می شود که قبل از سکانس های دزدی است و در قسمتی که حدود یک سوم فیلم است آدم ربایی در فیلم صورت می گیرد. در دو سوم ابتدایی فیلم که در حیطه تخصص و توان و خمیربازی رضا عطاران است ریزبینانه به جزئیات فیلم اشاره شده و از زندگی ایرانی و زندگی طبقه فرودست جامعه می آید با همه جزئیات آن در طراحی، دکور، فنی، پوشش، رفتارها و ... کاملاً موفق است. این در فضای سالن هم به چشم می خورد. در یک ساعت اول فیلم کمدی موقعیت صورت می گیرد و خنده و هیجان دیده می شود اما در بخش دیگری از فیلم چرخش لحن را شاهد هستیم، یک جور آدم ربایی فانتزی و بازی از دست عطاران خارج می شود. به نظر می رسد فضای یک سوم پایانی کار در تخصص رضا عطاران نیست و تفاوت کیفی اثر در این دو بخش به خوبی دیده می شود.
وی در ادامه گفت: در انتهای فیلم وارد یک فضای فانتزی می شویم که با کیفیت و جنس کمدی و شوخی ها تفاوت دارد. در کل کمدی خوبی دیدیم. در جنس کمدی خود رضا عطاران پتانسیلی بسیار خوبی وجود داشت.
* رضا عطاران: مشکل اساسی خودم هستم
رضا عطاران در ادامه گفت: تغییر لحن عامدانه و تعمداً صورت گرفته است. شوخی ها در یک سوم پایانی فیلم به سمتی می رود که کمتر دیده شود و لحن کار تغییر می کند که این کار آگاهانه است. متاسفانه تنها شناخت مخاطب از من و سابقه و پیشینه ام باعث قضاوت در مورد من می شود. مشکل جدی خودم هستم. بالاخره یک تجربه است و دوست دارم تغییراتی در سینمای کمدی بدهم و تجربه کنم.
عطاران درباره پایان بندی فیلم توضیح داد: یک سری اتفاقات در فیلم رخ می دهد که تغییر لحن صورت می گیرد و ری اکشن شخصیت و کاراکتر فیلم به این پایان بندی می رسد، از یک قسمت از فیلم دیگر صدای خنده ها را نمی شنویم و آرام آرام به سمت این پایان که برای آن فکر شده بود می رویم.
حسنی نسب در باره شوخی های فیلم توضیح داد: سینمای ما کمدی یا غیرکمدی شبیه به جریان زندگی نیست. آدم های جامعه این قدر با ادب یا بی اخلاق نیستند. اغلب کمدی ها و جوک های رایج بارقه هایی از آن بی اخلاقی وجود دارد و تلاش یک نفر برای حرکت بر روی لبه باریک با برچسب ها و تعابیری آن را از مسیری که انتخاب کرده است دور نکنیم.
وی در ادامه گفت: ریسک رضا عطاران و جسارتش در پایان بندی فیلم بسیار خوب است. آرام آرام به سمتی می رویم که به لحظه تاریکی و صحنه مرگ و تلخی و کمدی سیاه نزدیک شویم.
هومن بهمنش در ادامه نشست گفت: کارهای کمدی زیادی به من پیشنهاد می شد اما در روزهای پایانی کار «پذیرایی ساده» بودم که عطاران به من زنگ زد و فیلمنامه را که خواندم احساس کردم نسبت به کمدی های رایج غیرمتعارف است و آن را قبول کردم. در بخش هایی از فیلم از بازی بازیگران خنده ام می گرفت و دوربین از کنترل من خارج می شد. اگر قصوری است مربوط به من است.
عطاران در ادامه گفت: آقای عبدی در طول کار پیشنهاداتی می داد، ایشان استاد هستند و من از آنها استفاده کردم و ایشان نیز نظرات من را به بهترین نحو احرا می کردند. در نهایت من متعلق به سینمای سخیف کمدی هستم.
زارعی در پایان نشست گفت: من تعریفی از سینمای سخیف یا بی ادب ندارم و نمی فهمم. سینما یک رسالت دارد تا با هر زبانی که انتخاب می کند بتواند پیامی را به مخاطب ارایه دهد و آن را تحت تاثیر قرار دهد. در این فیلم پیام های انسانی، اخلاقی، روابط اجتماعی و حتی روابط پدر و مادر و فرزند و تاثیر آن در زندگی آینده فرزند به وضوح دیده می شود.