دانلود

نگاه صریح و انتقادی به مواضع ضدسینمایی خانه تئاتر و مخالفت با حضور ستاره ها روی صحنه : آسیب شناسی یک عقده قدیمی؛ از خشمِ دیده نشدن! :: سينمای ما ::

   






نگاه صریح و انتقادی به مواضع ضدسینمایی خانه تئاتر و مخالفت با حضور ستاره ها روی صحنه
آسیب شناسی یک عقده قدیمی؛ از خشمِ دیده نشدن!

سینمای ما – حسین لامعی: دیگر صدایش به گوش همه رسید؛ 30 مهرماه  "خانه تئاتر" با صدور بیانیه ای تند در باب حضور سینماگران در عرصه تئاتر موضع گرفت و ورود سینماگرانِ جوان به عرصه تئاتر را ضربه ای مهلک به تئاتر مملکت دانست که باعث انحطاط و سطحی شدن فضای آن می گردد. ظاهراً از این پس حضور بازیگران سینما در تئاتر منوط به صدور مجوز است و جناب بهزاد فراهانی هم  به عنوان رییس هیئت مدیره خانه تئاتر در برنامه زنده تلویزیونی میدان دار ماجرا  می شوند و در سخنانی شگفت آور اعلام می کنند: "یعنی چه هر سینماگری سرش را بیندازد پایین به تئاتر بیاید؟! یعنی چه مهنار افشار به راحتی وارد تئاتر شود؟! یعنی چه همه چیز گیشه ای شود؟! اصلا از کجا معلوم سواد دارند؟!... از این پس اگر سینماگری بخواهد روی سن تئاتر برود ، ابتدا باید خانه تئاتر از او تست بگیرد! سواد اش را بسنجد! بعد جلسه ای تشکیل و حکم صادر شود که آیا به او اجازه رفتن روی سنِ داده خواهد شد یا خیر!؟!"... و بعد هم کلی کنایه و لیچار بار سینماگران جوان...

اتفاق جدیدی نیست و برای پیگیران ماجرا عجیب هم نخواهد بود. تحلیل ها بر سر این اتفاق در این مدت بسیار بود بی آنکه اصل ماجرا آن چیزی باشد که این ایام می خوانیم و می شنویم. این بیانیه ها و این سروصداها نه ربطی به خانه نشین شنیدن بعضی بازیگران تئاتر دارد (دغدغه صنفی؟) و نه ارتباطی به گیشه ای شدن ماجرا (مثلاً دغدغه فرهنگی!) و نه دغدغه آقایان برای حفظ جایگاه پیشکسوت و این حرفها. بحثِ این نگاهِ سرشار از کینه نسبت به سینما و سینماگر و این خشم و تلاش در کوچک نشان دادن بازیگر سینما حرف امروز و دیروز نیست که بخواهیم دست زیر چانه بگذاریم و به فکر فرو رویم و برایش تئوری های بی ریشه و دستمالی شده ی امروزی بسازیم تا تحجر را تبرئه کنیم. اتفاقات اخیر (بیانیه های خانه تئاتر و سخنان رئیسش و...) همیشه این چنین بوده و نشانِ اوج کمبودهایی است که نتیجه اش همچنان به توهین ختم می شود و انگ زدن به فرهنگ و شعور مخاطب.  اگر مسیرتان به "تئاتر شهر" خورده باشد و با برخی اهالی جوانش به گفتگو نشسته باشید، می دانید منظور و مقصد حرفم کجاست. آن دم اسبی های ته استکانی که اگر جلویشان اسمی از سینما و سینماگران آوردید، واکنشی لبریز از توهین و تمسخر می بینید که هر چه از دهان مبارک در آید نثار این و آن خواهند کرد و روی آن هم یک آروغ روشنفکری...

چرا داریوش مهرجویی از سال 67 سعی داشته تئاتری روی صحنه ببرد، اما تا سال گذشته نتوانست و برایش مشکل تراشیدند؟ چرا تمام این سال ها در برابر ورود ایشان و دیگر کارگردانان سینما به تئاتر مخالفت کردند و وقتی نمایش "درس" را سال قبل در خانه هنرمندان روی صحنه برد، برخلاف استقبال گسترده مردمی، با واکنش سرد و منفی اهالی تئاتر روبرو شد؟ در حالی که مقابلاً وقتی کسی مثل علی رفیعی - استاد و پیشکسوت تئاتر - به سینما می آید، اهلِ سینما او را بر صدر می نشانند و بزرگداشتش را می گیرند و مجله ها هم پرونده های پشت هم... فیلم هایی دکتر رفیعی قرار است گیشه را تصرف کند یا سینما را؟

چیزی که همیشه بوده، احترام سینما به تئاتر و بازیگرانش است و در مقابل توهین اهلِ تئاتر به سینما و سینماگر... از کجا می آید؟ این کوته نظری ها و نفرت های موجود ریشه اش کجاست؟ این که ستاره اسکندری در برنامه "هفت" صریح می گوید ما تئاتری ها وقتی دور هم می نشینیم سینماگران و بازیگرانش را مسخره می کنیم! و فریدون جیرانی می گوید: ولی ما این کار را نمی کنیم! دلیل اش چیست؟ ... قطعاً «دیده نشدن»

درد بزرگ تاریخی، شناخته شده نبودن از سوی عامه و به حساب نیامدن از جانب اکثریت مردم است. موج به راه نینداختن و حتی به گوش نرسیدن حرف شان در جامعه. این دوستان مانند اکثر روشنفکرانِ عقب افتاده این دوران، گمنامند و این گمنامی بر خشم و نفرت و کینه شان می افزاید. ساعت های زیادی از عمرشان را در سالن های کوچک و نمور و تاریک، زبان بدن و فن بیان و کلی تمرین دشوار دیگر می کنند و آخرش پس از سال ها روی صحنه بودن و کار مداوم وقت می بینند حتی بخشی از اسم و رسم یک بازیگر درجه سینما را پیدا نکرده اند و کسی به اشاره انگشت نشانشان نمی دهد، دندانها به هم فشرده می شود...

هرچند ارج نهادن و احترام به بزرگانِ فرهیخته تئاتر - در اوج مداری ساختند و به عشقِ خود ادامه دادند - از وظایف ما و مردم این سرزمین است، و هرچند به گمانم مردم همیشه احترام پیشکسوتان و اهل واقعی تئاتر را داشته اند، اما بی شک این قدردانی هیچ گاه به شناخت عمیق و علاقه و احساس نزدیکی گسترده مابین توده مردم و اهالی تئاتر تبدیل نشده؛ درست برعکسِ رابطه مردم با سینماگر... این شده که هنرمندِ تئاتر در ایران، سینماگر را موجودی دیده که روی شانه اش پا گذاشته و بر مسند او نشسته! اوست که اکنون باید جای کسی چون گلزار می بود و حال که نیست پس لابد زمین و زمان حق او را دزدیده و جوانی اش را به یغما برده اند و نتیجه اش فریادهای بهزاد فراهانی و بر طبل کوبیدن دوستان محدود است...

ناه سوپراستار این مملکت چیست که بیش از اهالی تئاتر حامی و دوطرفدار دارد و چهره اش این سو و آن سو آشناست. سوپراستار راه خود را می رود و کار خود را می کند. اهل تئاتر باید وضع خود را به بررسی بنشینند که چرا حتی یک نویسنده سینمایی بیش از بزرگان آنان بین مردم اسم و رسم و نفوذ دارد؟ فکرشان را به کار بیندازند تا بفهمند مشکل از خودشان است و از درونشان، از آن روشنفکریِ پوسیده که دیگران را مشتی توده بی شکل و بی خرد فرض می گیرد و خودش را یگانه پرچمدار فرهنگ و اندیشه در این مرز و بوم. گروهی که بیمار اندیشه ای هستند که همیشه بر آن بوده تا فقط خودش باید طراح پیرنگِ فرهنگ باشد و دیگران همچون برده ای سر تسلیم و تکلیف فرود آورند. حال این که نمی دانند دیگر دوران تاریخ فرانسه گذشت که در کافه دوفلورها برای فرهنگ پیشرو تصمیم می گرفتند و امضای آینده با جوهر کافه نشینانِ آن دوران لکه دار می شد. نمی فهمند امروز واژه "مردم" معنایش با دوران جوانی آقایان همسان نیست. حالا جای آن که روشنفکر جلو بیفتد و مردم پِیِ او بدوند، مردم جلودارند و آن ها از پسِ قافله.
**********

به همین دلیل باید جایی ایستاد و جواب این توهین و کلوخ انداختن را داد و اِلا این تلاش و همت نقطه پایانی ندارد و بیانیه ها و سخنانِ توهین آمیزِ اخیر خانه تئاتر و حرفهای جناب بهزاد فراهانی فقط مشتی نمونه خروارِ این کینه قدیمی است.

آقای بهزاد فراهانی! کجای هنر و نگاهِ این کشور و این مردم نشسته اید که درباره سینما و بازیگری و جایگاه این و آن چنین حکم صادر می کنید؟ به نظر خودتان سنگ محک و خط کشِ تعیین سواد بازیگری هستید یا مرجع و دلسوزتر از تمامی اهل فن؟ به این فکر کردید که چرا کوچک و بزرگ عرصه تئاتر برای چند سکانس بازی در همان سینمایی که بی سوادش می خوانید به این در و آن در می زنند... چون اگر به خیابان که می روند و عده ای می شناسندشان، به خاطر بازی در سینما و سریالهاست یا کارهای مهجور و محدود تئاتری و نمایش های اجرا شده برای صندلیهای خالی؟ نکته جذابِ ماجرا آن جاست که شاکیان این روزها اغلب - خوشبختانه یا متاسفانه – نقش اول "بن هور" و "بربادرفته" را بازی نکردند و در نقشهای مکمل فیلمهایی چون "چپ دست" و "تردست" دیدیم شان.

دیگر شهر، شهر چشم نازکان نیست که پرده بر دیده ها افتاده باشد و هرچه بگویید همه بگویند دُر و گهر است که می بارد از زبان موی سپید کرده های هنر نمایش. الان جای این حرفها فقط در همان محوطه کوچک تئاتر شهر و میان جمع اندک متوهمانی است که هنوز برای این تندی ها و خشم ها هورا می کشند، نه در رسانه های عمومی و مقابل مردمی که اغلب بیشتر از شماها زندگی را می فهمند. مشکل اصلی در دم و دستگاه و تشکیلات بیماری ست که همچنان نگاهش به مردم از بالا و با عینک تحقیر است و آنان را مشتی عوامِ الناس بی سواد می داند که فقط عاشق چشم رنگی ها می شوند و شعور و درک هنر راستین تئاتر را ندارند.

تا زمانی که عده ای اینگونه می اندیشند و در مصاحبه ها تاکید می کنند گیشه ملاک نیست و استقبال و جذب مردم اهمیت چندانی ندارد و برای مردم نباید هر کاری کرد، مهجور خواهید ماند و این مهجوری حاصلش کینه است و دندان بر هم فشردن، بیانیه دادن ضد سینماگران و سنگ اندازی برای حضور چهره های سینما بر صحنه تئاتر که منفعتش هر چه باشد، بیشترش به شما می رسید تا خودشان. اگر گاهی این ایام نمایش هایی با مخاطب گسترده روبر شد و سر و صدا راه انداخت و سالن ها را پر کرد ، اگر رسانه ها نمایش ها را از همیشه جدی تر گرفتند و برخلاف همیشه حتی عکسِ تمرین یا اجراهایتان رفت روی جلد مجله ها یا در سایتها و روزنامه ها، یک دلیل اصلی اش حضور همان چهره های سینمایی است که مردم دوستشان دارند، ولی شما انگار دوستشان ندارید!

پی نوشت : برای آقای بهزاد فراهانی احترام خاصی قائل بوده و هستم، اما بخشی از حرف های اخیر ایشان را توهین به شعور کسانی می دانم که هنر سینما و هنرمندان سینما را دوست دارند، همان طور که تئاتر و اهل با خردش را. هنر والای نمایش همچنان جاودان خواهد ماند... و این نیز بگذرد.


کاربران "سینمای ما" و اهالی تئاتر می توانند درباره این ماجرا و موضع نویسنده در بخش نظرات به بحث ادامه دهند و پرسشهایشان را با نویسنده مطرح کنند



منبع : سینمای ما

به روز شده در : يکشنبه 20 آذر 1390 - 5:56

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب | Bookmark and Share

اخبار مرتبط

نظرات

علی
يکشنبه 20 آذر 1390 - 8:38
8
موافقم مخالفم
 
درفشانی های آقای فراهانی

خیلی جالبه که همین آقا در ستایش بازی دختر خانمشون (شقایق خانم، نه گلشیفته) حرفایی زده که روی سر آدم اسفناج سبز میشه !

بعدشم، خداوکیلی شما نقشی از ایشون رو بیاد دارین که با اونیکی متفاوت اجرا شده باشه ؟!

مرتضی
يکشنبه 20 آذر 1390 - 8:39
-4
موافقم مخالفم
 

این مشکل همش از کمبود سالن نشئت می گیرد و امیدوار به یا داشته باشید بهترین بازیگران مملکت ما همه تئاتری هستند بدون شک. حتی آنهایی را هم آقای پسیانی به عنوان بازیگران آمده از سینما به تئاتر نام بردند که اکنون در تئاتر موفق هستند همه در ابتدا با تئاتر شروع کردند و با تئاتر پا گرفتند انصافا شما خودتان یک تئاتر با حضور یک چهره سینمایی که اصلا تئاتر کار نکرده باشد را ببینید و ایشان را با بقیه مقایسه کنید البته ایشان هم حق حضور در این عرصه را دارند مردم ما هستند که به جای دیدن تئاتر برای دیدن فلان مثلا بازیگر از نزدیک به تئاتر می روند و همین باعث می شود که مدیران عزیز آن مرکز بگویند فقط باید کاری دراینجا اجرا برود که چهره درآن حضور دارد نمی گویند کیفیت . همان هایی که فیلم های به قول بعضی ها سخیف را می بینند می روند و این تئاترهای بی کیفیت را هم می بینند و این می شود که این

بابک پ
يکشنبه 20 آذر 1390 - 9:27
0
موافقم مخالفم
 

اگر منظور از دیده نشدن اقبال عمومیه باید بگم بله مطمئنا بهرام رادان رو بیشتر از حسن معجونی می شناسند. اما این دیده نشدن دلایل دیگری دارد که حاصل کوچکتر بودن مدیوم تئاتر در این کشوره. وگرنه در قابلیت های ادمها نمی شه تردید کرد. اگه مساله شما حل معضل پیش امده است و ناراحتی از بی حرمتی روا شده به سینما یی ها باید بگویم این موضوع در خود جامعه تئاتر مشغول حل و فصله. دیدگاههای مخالفی به این طرح هم از سمته تئاتریها مطرح شده. اما این نقد شما هم کم از نظرات بهزاد فراهانی نداره تو این نقدم پنبه تئاتریها داره زده می شه. تئاتریها دیده نمی شن بله اما غرور دیده شدنم ندارن چند سال پیش اروند دشت ارای کاری رو رو صحنه برد و حامد بهداد توش بازی می کرد تو یکی از اجرا ها بهداد یه ساعت دیر میاد وقتی تماشاگرا اعتراض می کنن می گه اومدید ستاره ببینید همینه که هست بماند که اجرا هم نصفه رها کرد رفت کانادا به جشنواره برسه بابک حمیدیان ادامه داد. البته اتفاقای خوبی هم با حضور سینماییها افتاده صابر ابر تو کالیگولا بی نظیر بود.

ابو الفضل
يکشنبه 20 آذر 1390 - 10:19
1
موافقم مخالفم
 
نظربهنگاه صریح و انتقادی به مواضع ضدسینمایی خانه تئاتر و مخالفت با حضور ستاره ها روی صحنه

دوست عزیز

با کلیات بحث موافقم و من هم چون شما از این داستان رنج می برم.به نظر من آقای فراهانی یک موضوع درست را بسیار جنجالی مطرح کرده و آن سواد سینمایی ها یی است که شاید قبل از بازیگر شدن و ستاره شدن حتی یک رمان یا یک نمایشنامه نخوانده اند و تنها به صرف سابقه سینمایی وارد این عرصه می شوند.و هر چه فکر می کنم بازیگرانی از سینما وارد تئاتر شده اند که اغلب به اصطلاح بیشتر استخوان دار هستند تا وجه ستاره بودنشان و این است که من متوجه این اعتراض ها نمی شوم.بازیگرانی مثل شهاب حسینی,ترانه علیدوستی و... و تنها چند بازیگر که اسم بردنشان خوب نیست چندان وصله تئاتر نیستند.

اما آقای فراهانی و دیگر بزرگان باید بسیار خوشحال باشند که با وروود اهالی سینما به صحنه تئاتر مردم با این هنر همیشه جاودان آشتی کرده و یادشان آمده که چقدر لذت بخش است تماشای این هنر.

و ای کاش به جای این برخوردها استقبال گرمی می کردند و بنا را بر این می گذاشتند که اهالی سینما آمده اند تا تئاتر را تجربه کرده و بیاموزند و گسترش دهند تا شاید آن 500 نفری که آقای فراهانی در برنامه 7 اعلام کرد که از بازیگران خوب تئاتر هستند و چند سالی هست که خانه نشین شده اند به روی صحنه بر گردند.

اما یک نکته:ما از دینمان آموخته ایم که توهین را با توهین در نیامیزیم .برای توهین تنها می توان لبخند زد و خردمندانه جواب داد و ای کاش تک جمله ای از این نوشته خرد مندانه نگاشته نمی شد.

من نمیدانم دیدن یک بازیگر در چپ دست یا تر دست به یاد ماندنی تر است یا در نقش معاویه در سریال امام علی(ع)؟ 

من که همیشه این عزیز عصبانی شده در این دوران را با سریال امام علی (ع) به یاد می آورم.

ابو الفضل
يکشنبه 20 آذر 1390 - 10:19
1
موافقم مخالفم
 
نظربهنگاه صریح و انتقادی به مواضع ضدسینمایی خانه تئاتر و مخالفت با حضور ستاره ها روی صحنه

دوست عزیز

با کلیات بحث موافقم و من هم چون شما از این داستان رنج می برم.به نظر من آقای فراهانی یک موضوع درست را بسیار جنجالی مطرح کرده و آن سواد سینمایی ها یی است که شاید قبل از بازیگر شدن و ستاره شدن حتی یک رمان یا یک نمایشنامه نخوانده اند و تنها به صرف سابقه سینمایی وارد این عرصه می شوند.و هر چه فکر می کنم بازیگرانی از سینما وارد تئاتر شده اند که اغلب به اصطلاح بیشتر استخوان دار هستند تا وجه ستاره بودنشان و این است که من متوجه این اعتراض ها نمی شوم.بازیگرانی مثل شهاب حسینی,ترانه علیدوستی و... و تنها چند بازیگر که اسم بردنشان خوب نیست چندان وصله تئاتر نیستند.

اما آقای فراهانی و دیگر بزرگان باید بسیار خوشحال باشند که با وروود اهالی سینما به صحنه تئاتر مردم با این هنر همیشه جاودان آشتی کرده و یادشان آمده که چقدر لذت بخش است تماشای این هنر.

و ای کاش به جای این برخوردها استقبال گرمی می کردند و بنا را بر این می گذاشتند که اهالی سینما آمده اند تا تئاتر را تجربه کرده و بیاموزند و گسترش دهند تا شاید آن 500 نفری که آقای فراهانی در برنامه 7 اعلام کرد که از بازیگران خوب تئاتر هستند و چند سالی هست که خانه نشین شده اند به روی صحنه بر گردند.

اما یک نکته:ما از دینمان آموخته ایم که توهین را با توهین در نیامیزیم .برای توهین تنها می توان لبخند زد و خردمندانه جواب داد و ای کاش تک جمله ای از این نوشته خرد مندانه نگاشته نمی شد.

من نمیدانم دیدن یک بازیگر در چپ دست یا تر دست به یاد ماندنی تر است یا در نقش معاویه در سریال امام علی(ع)؟ 

من که همیشه این عزیز عصبانی شده در این دوران را با سریال امام علی (ع) به یاد می آورم.

محمد
يکشنبه 20 آذر 1390 - 11:8
1
موافقم مخالفم
 

متاسفانه یه نگاهی بین اغلب تئاتریها و ادبیاتیها وجود داره که سینما رو هنر سطحی میدونن و به عنوان یه شرکت تجاری باهاش برخورد می کنن.در صورتی که اینطور نیست.سینما هم هنره و سینماگر خوب هم هنرمند!

متن
يکشنبه 20 آذر 1390 - 12:29
-17
موافقم مخالفم
 

واقعا برای این همه کوته فکری متاسفم و برای "سینمای ما" که پس از ماجرای خبرهای بی اساس ازدواج ترانه علیدوستی از ماهنامه بدون تحقیق در مورد صحت و سقم مسئله ؛ ای بار هم یک قدم دیگر به سمت خاله زنکی کردن فضای سایت , پیش رفته اند

گذاشتن همچین مطلبی روی سایت , حتما نشان دهنده اینکه اگه با متن نوشته موافق یا مخالف نباشند , ولی حداقل اون رو قابل ارائه دونستند ؛ اونم هم همچین مطلبی که سراسر توهین و ناسزاست به یکی از فرهنگی ترین قشرهای هنری این مملکت.نه تنها به تئاتری ها توهین کرده ؛ بلکه مخاطبان این هنر رو هم به استهزاء گرفته.

اون چیزی که روشنِ اینکه , متاسفانه اونی که دچار عقده های فروخورده است , خود شخص نویسنده متنه که با همچین بغضی نسبت به اهالی تئاتر و مخاطبانش حرف میزنه , و اونقدری صبر و حوصله و مردانگی نداره تا بکبار بره کامل متن بیانیه رو بخونه , تا بفهمه اصلا صحبت های آقای فراهانی و بیانیه خیلی کلی تر از این حرفاست که بخواد توش مسئله یک فرد اونم مهناز افشار توش مطرح بشه ؛ و این ها همش از اشراف نویسنده به همه جوانب کار حکایت داره!!!!!! که اینقدر راحت از رو شایعات شرع به تخریب میکنه.

این آقا مطمئنم که حتی یکبار از جلوی تئاتر شهر هم رد نشده ؛ چون اگر این کار رو میکرد می فهمید اصلا بازیگر تئاتر واقعی شهرت و رسانه و از این جور چیزا رو از همون اول با خودش حل کرده.

به نویسنده توصیه می کنم یه کم تئاتر ببینه و اگرم میخواد در حالت اثیریه تصویر متحرک بمونه , حداقل به بقیه توهین نکنه.

مطمئنا ایشون از اون افرادی هستند که فکر می کنند چون فیلم باقی می مونه و تئاتر از بین میره و برا همینم عکس اصحاب سینما همه جا رو میگیره , پس سینما یه چیز دیگه است.

بازم برای نیما حسنی نسب و سایت سینما ما و این خاله زنک بازی ها متاسفم

mahboobeh papi
يکشنبه 20 آذر 1390 - 13:12
8
موافقم مخالفم
 

ای کاش یک نفر همان طور که در باره سخنان اقای فراهانی واکنش سریع نشان داد به سخنان کارگردان سینمایی که پاکی و عفت بازیگران زن را نشانه رفت واکنش نشان میداد............در ضمن اینجا صحبت از سواد تاتری بود نه شهرت کاذب سینمایی................

mahboobeh papi
يکشنبه 20 آذر 1390 - 13:17
-2
موافقم مخالفم
 

من از شما خواهش میکنم نظر من را بذارید من به عنوان یه دانشجوی بازیگری تاتر می خوام که نظرم راهمه بخونن

amir
يکشنبه 20 آذر 1390 - 14:56
-6
موافقم مخالفم
 

نویسنده ی محترم

متاسفانه از عنوان خبر شما کینه و عداوت می ریزد !

دوست گرامی سینمایی ها خود به خود در تئاتر حذف خواهند شد به عبارت دیگر در تئاتر جایی برای امثال افشارها نیست . این خانم در سینما یک بازیگره درجه 3 محسوب میشه ، چه برسه به تئاتر که سینمایی های درجه 1 ، تئاتری های درجه 5 هستند .

اشکان افشار
يکشنبه 20 آذر 1390 - 15:3
1
موافقم مخالفم
 
احتمالا!

با بخش زیادی از صحبت‌های شما موافقم. شاید یکی از دلایل اصلی این مخالفت‌ها همین دیده‌نشدن باشد. اما چیزی که مهم است این‌ست که این دو رشتۀ والای هنری با هم به شکلی متحد عمل کنند.

سحر
يکشنبه 20 آذر 1390 - 15:32
-2
موافقم مخالفم
 
ت/.و:"|||{}{

موافقم.به نظرم هرکسی در این مملکت که توانایی در عرصه های هنر رو داره باید دست به کار شه.این درست نیست که راهو واسه یه عده بست

ستیلا
يکشنبه 20 آذر 1390 - 15:46
-1
موافقم مخالفم
 

من از چشم رنگی خوشم نمیاد.................خدا مرگم بده ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ یعنی من تئاتریم..................................

وای مامانم اینا !!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Ebi-s
يکشنبه 20 آذر 1390 - 18:10
6
موافقم مخالفم
 

لحنتان کمی شبیه حرفهای شهید آوینی بر ضد روشنفکران بود ولی گذشته از آن منم موافقم که هر کس بتواند وارد تئاتر شود به هر حال تماشاگر تئاتر انقدر حرفه ای هست که فرق بازی بزرگان و مثلا مهناز افشارها را بفهمد. اما اشتباه نشود نباید تک بعدی نگاه کرد و فقط گیشه را مد نظر قرار داد یا اینکه از آن طرف بام بیفتیم و چنان اجراها و فیلمای عجیبی بسازیم که حودمان هم نفهمیم چکار کرده ایم سینما و تئاتر باید بتواند هم منتقد هم تماشاگر را راضی کند نمونه ی کنونی ان سینمای اصغر فرهادیست.

دزیره
يکشنبه 20 آذر 1390 - 19:48
12
موافقم مخالفم
 

با بیشتر حرفهاتون موافقم

در کل یادداشت خوبی بود دلم خنک شد.

امین
يکشنبه 20 آذر 1390 - 20:9
4
موافقم مخالفم
 

واقعا برای سایت سینمای ما به خاطر همچین مقاله ی سخیفی متاسفم... هرچند خیلی وقت بود که دیگه کمتر می اومدم تو این سایت، دیگه کلا نمی آم...

م.ح
يکشنبه 20 آذر 1390 - 20:51
0
موافقم مخالفم
 

تکلیف من ،که هم عاشق سینما هستم هم تاتر ،چیست؟

این دعا قرار است به چه چیز حمله کند، واقعا این سخنان درحد افراد کوچه بازاریست ، نه اهل هنر و ادب و منطق...

ندا.جیم
يکشنبه 20 آذر 1390 - 22:31
-2
موافقم مخالفم
 

نمی دانم چه بگویم...این متن هزار بار بیشتر از آن بیانیه متحجر و پر از کینه و نا دانی یا بهتر است بگویم نا آگاهی نویسنده است...به نظر می آید این متن آنقدر با هیجان نوشته شده که نویسنده حتی لحظه ای به نوشته هایش فکر نکرده...همین حرف هاست که جتجال به پا می کند...این همه تنگ نظری از کجا می آید؟آن هم در نوشته ای که خود در مذمت تنگ نظران نوشته شده... "دم اسبی های ته استکانی و آروغ روشنفکری"؟؟؟؟این است ادبیات یک منقد سینمایی؟ آیا این همه کلی گویی راجع به قشری که شغلشان و علاقه شان آنها را به هم وصل می کند نهایت تنگ نظری نیست؟؟ یک نمونه از همین کلی گویی ها راجع به مثالی است که نویسنده ی متن راجع به داریوش مهرجویی و علی رفیعی آورده.اگر از کار علی رفیعی در سینما استقبال شده به دلیل کیفیت کار بوده وگرنه سال ها پیش که حمید سمندریان فیلم ساخت دقیقا به همین خاطر کسی از او استقبال نکرد و او هم دانست که همان بهتر که استاد تئاتر بماند و سینما را به اهلش واگذارد...و مگر از "آقا یوسف" به اندازه ی "ماهی ها عاشق می شوند" استقبال شد؟...حالا اگر نمایش "درس" با استقبال منتقدان مواجه نشده به این خاطر بوده که مهرجویی در تئاتر به اندازه ی سینما استاد نیست...اگر معیارمان تعداد مخاطب باشد که باید بپذیریم اخراجی ها و تئاتر گلریز و لاله زار بهترین ها هستند.ولی آیا واقعیت این است؟؟به گمان من نویسنده تا به حال گذرش به سالن های تئاتر نیفتاده که اگر افتاده بود از صندلی های خالی حرف نمیزد بلکه شاید از صف های طولانی می گفت و بلیط هایی که تمام میشوند...من که دانشجوی تئاتر هستم در این سال ها هرگز با سالن خالی مواجه نشده ام.تئاتر مخاطب خودش را دارد و هنرمند تئاتر در هر جای دنیا پیش از ورود به این عرصه با محدودیت ها(از جمله محدودیت تعداد تماشاگر) و میرا بودن هنرش آشناست و با آگاهی قدم در این عرصه می گذارد...قصد من تقدیس اهالی تئاتر نیست به هیچ وجه.اما بی انصافی است که اینقدر یک طرفه و با اطلاعات ناقص قضاوت کنیم..اگر بهزاد فراهانی معیار سنجش توانایی و سواد یک بازیگر نیست(که نیست) قطعا حسین لامعی هم نمی تواند باشد...من به هیچ وجه با بیانیه ی خانه ی تئاتر و در راسش با بهزاد فراهانی موافق نیستم ولی این متن آنقدر لبریز است از کج فهمی و اطلاعات غلط,آنقدر لحن مغرضانه و لجوجی دارد که جای هیچ حرفی باقی نمی گذارد جز تاسف....اینجاست که آدم نمیداند طرف شاکی را بگیرد یا متهم...(اگر اصلا در این بحث این طور که به درازا کشیده شده دیگر بتوان تشخیص داد چه کسی متهم است و چه کسی حق شکایت دارد)...قاضی هم که گویا به خواب رفته...

مرسده مقیمی
دوشنبه 21 آذر 1390 - 16:14
6
موافقم مخالفم
 
کاش فکر شده تر می نوشتید...

آقای لامعی به عنوان مخاطب سینما من هم از آن بیانیه و سخنان حاشیه ای پس از آن ناراحت شدم. من هم انتظار داشتم حرمت سینماگران حفظ شود و لااقل اگر تئاتری ها از آمدن سینماگران به تئاتر چندان خرسند نیستند شمشیر را هم از رو نبندند و آنان را بی سواد قلمداد نکند!

اما خوب می دانم در شأن یک اهل قلم نیست این گونه پاسخ دادن!

شما از توهینی که به سینماگران شده مکدرید اما خودتان تمامی تناتر و اهالی اش را زیر سوال بردید!!

قطعا می شود مؤدبانه و منطقی از بی حرمتی به اصحاب سینما دفاع کرد می شود واقعا بیانیه ی خانه ی تئاتر را آسیب شناسی کرد نه این که با نهایت عصبانیت و احتمالا با خشونت فراوان!دکمه های کیبورد را کوبید! و اسمش را آسیب شناسی گذاشت.

آقای لامعی عزیز این اصلا احساس خوشایندی نیست که مخاطب وقتی نوشته ی شما را می خواند گمان می کند شما بعد اتمام نوشته زیر لب زمزمه کردید: "آخی حسابی حالشونو گرفتم!!" به نظر می رسد شما در اوج عصبانیت دست به نوشتن زدید و همین باعث شده که دقیقا صفتی را که قصد دارید به اهالی تئاتر منتسب کنید و حتی آن را تیتر کرده اید شایسته ی خودتان باشد و این اصلا خوب نیست که نویسنده ای آنقدر از اتفاقی بر افروخته شود که برای باز پس گرفتن حقش و اعتراض به ناحقی ای که صورت گرفته کل شخصیتش را زیر سوال ببرد!

وقتی متن شما را می خواندم پایان هر خط شرمنده تر خط بعدی را می خواندم و این یعنی شما در نوشتن این متن قافیه را باختید!

شده است حساب تبلیغ منفی! بیشتر به نظر می رسد شما هر چه از دهان تان در آمده به اهالی تئاتر گفتید تا خواننده با اهالی تئاتر بیشتر همذات پنداری کند تا سینماگران!

آقای لامعی به یاد داشته باشید آنچه حق است نیازی به قداره کشیِ نوشتاری ندارد! حق آن قدر عیان است که می شود خیلی متین آن را به زبان آورد و یا نوشت؛ حق طلبی عدالت و اعتدال می خواهد و نوشته ی به دور از اعتدال شما حقانیت را به کلی قتل عام کرده است! در حالی که علی الظاهر قصد دیگری داشتید.

افراطی نوشتن هنر نیست وقتی قرار است از حقی مسلم (حضور سینماگران در تئاتر) نوشته شود می شود با رعایت اصل اعتدال و آوردن دلیل حرف خود را به کرسی نشاند نه آن که کاری کنید که سینما دوستان هم از واگویه ی مطلب شما خجالت زده شوند!

کاش فکر شده تر می نوشتید...

راما
دوشنبه 21 آذر 1390 - 18:2
-6
موافقم مخالفم
 

زنده باد سینما...دیگه دوره ی تئاتر تموم شد...تئاتر برای زمانی که تکنولوژی نبود و امکاناتی نبود و همه همین جوری لخت و پتی بودن خوب بود که دور هم جمع میشدن سرگرم میشدن...الان دیگه تئاتر کار کردن عین قلیون کشیدن تو دیسکوست...دست بردارید دوستان خودتون هم میدونید حق با منه یا با ماست...

زندگی یعنی جزئیات(سینما) نه گشاده گویی(تئاتر)...

sara
سه‌شنبه 22 آذر 1390 - 15:56
6
موافقم مخالفم
 

واقعا براتون متاسفم.تا حالا شده یکی از این تاترها رو که بازیگران سینما در اون بازی کردند و صد البته در سالنهای ایرانشهر اجرا شده اند (فقط به خاطر گیشه)ببینید؟واقعا خجالت اورن.مردم میان اونجا تا بازیگر محبوبشونو ببینن و به 4 تا شوخی از خط قرمز رد شده بخندن همین! این تاتر نیست ..این دزدیه و توهین به شعور مخاطب واقعی تاتره. و این آدمی که به اسم راما کامنت داده..باید به شما هم بگم متاسفم..مشخصه که حتی قد سوزن سواد هنری ندارید..کتاب بخوانید و بیشتر راجع به تاتر تحقیق کنید و انقدر عقاید غلط خودتون را با اعتماد به نفس مطرح نکنید.

سارا عابدی فارغ التحصیل رشته طراحی صحنه

یه همکار ...
سه‌شنبه 22 آذر 1390 - 18:20
6
موافقم مخالفم
 

واقعا متاسفم برات حسین لامعی... تئاتر ببین پسر...

هر چقدر خواستم حرفی نزنم نشد... متاسفم که هیچ چی در مورد تئاتر و آدم هایی که توش هستند نمی دونی... از آرمان هاشون خبر نداری و از اهمیت ندادن به اون چیزی که تو در موردش می گی یعنی دیده شدن!!! از تمرین کردنشون خبر نداری، از عشقشون به کاری تو مملکتی که اهمیت ندادن عادت شده براشون... برو شاید ببینی تئاتری های ته استکانی دم اسبی رو که چه جوری تو پارکینگ ها، پشت بوم ها و زیرزمین ها و پلاتو های پولی که سر پولش هم کلی مشکل دارند تمرین می کنند بدون اینکه توقع داشته باشند کسی تشویقشون کنه و نه عقده ادیپی هم ندارند احتمالا مثل تو در نگرش به این نوشته... اما در مورد نوشتت : چیزی نگفتی و ترجیح دادی با مقایسه اشتباه دیده شدن و نشدن همه بحث رو به خلط بکشونی... از همون اول نوعی نگاه مینی مال و عصیان گرانه که حاصل نافهمی تئاتر هست تو نوشتت بود... تو از سخیف ترین نوع نوشتن و توهین ها استفاده کردی و فقط می تونم بگم متاسفم... البته باید تبریک بگم به نیما حسنی نسب که اگر هدفش راه انداختن یک بحث بوده و درگیری مخاطب به این نوشته پر ادعا از درون تهی به هدفش رسیده!!!

حسین جان تئاتر ببین!

شاید اگر رضا بهبودی، پیام دهکردی، سیامک صفری، میکائیل شهرستانی، حسن معجونی، پانته آ پناهی ها، بهناز جعفری و ... رو بیشتر ببینی فراموش کنی بازیگرانی رو که الان شدند در سینما سقف بازیگری این مملکت...

راستی زاویه دیدت رو عوض کن و به یک سوال فکر کن :

این سینمایی هایی که میان تئاتر تا حالا فکر کردی برای چی می آن؟

بعد شاید درگیر این بشی که ارج و عزت کجاست؟ و البته هنر!

بیشتر فکر کن و خواستی بلیت دارم بریم با هم تئاتر هم ببینیم!!!

ک.ن

یه تئاتری
چهارشنبه 23 آذر 1390 - 17:46
8
موافقم مخالفم
 
دیده نشدن؟؟؟؟!!!!

دیده نشدن؟؟؟؟؟!!!!!!!!

واقعا براتون متاسفم آقای لامعی نوشتتون کاملا غرض ورزانه است!

با نظرات مرسده مقیمی،سارا و یه همکار کاملا موافقم و منم به راما توصیه میکنم که یه مقدار دانششون از هنر والای تئاتر رو بالا ببرن.

گفتین دیده نشدن؟؟!!!!واقعا براتون متاسفم که انقدر شناختتون از هنر تئاتر و هنرمندان این هنر والا کمه که در مورد این مسئله بدیهی آگاهی ندارین که هنرمندی که تصمیم میگیره پا به عرصه تئاتر بذاره نه به دنبال پول است و نه شهرت !!!!چون تئاتر نه پول زیادی داره ونه شهرت چندانی!پس از همون اول میدونه که به اندازه یه بازیگر سینما و تلویزیون دیده نخواهد شد!(جا افتاد براتون؟؟!!)آقای لامعی هنرمند تئاتر به هیچ وجه مثل خیلی از بازیگران سینما و تلویزیون(گفتم خیلی ها و نه همه!)که دچار عقده دیده شدن و خود بزرگ بینی کاذب هستند تشنه دیده شدن نیستند!هنرمند تئاتر بدون هیچ توقعی هنرش رو ارائه میده،اگر از بزرگان تئاتر دعوت کنی که سر تمرینای تئاترت بیان بدون هیچ توقعی بارها و بارها وقت میذارن ومیان و لطفشون رو از آدم دریغ نمیکنن و دانششون رو در اختیارت قرار میدن،اما در مقابل خیلی از بازیگران سینما که شما اسمشون رو به اصطلاح خودتون "سوپر استار" میذارین در ازای حضور چند دقیقه ایشون در یک برنامه زنده تلویزیونی میلیون ها تومن پول طلب میکنن!به نظر شما همچین آدمایی لیاقت دارن که هنرمند خطاب بشن؟یا کاسب؟

آقای لامعی نگرانی اهالی تئاتر از حضور سینماگران در تئاتر "پایین آمدن سطح کیفی تئاتر است" و تولید نمایش های نازل مثل فیلم های سخیفی که تعدادشان هم کم نیست و نه ترس از دیده نشدن! وای به حال روزی که بخواهیم ناز و عشوه های بعضی از این بازیگرهای زن سینما را بر صحنه تئاتر تحمل کنیم!

برای سایت سینمای ما هم متاسفم برای درج اینگونه مطالب غرض ورزانه!

بازیگر و کارگردان تئاتر

حسام
چهارشنبه 23 آذر 1390 - 19:54
-4
موافقم مخالفم
 

هم اینک غلیان احساسات تئاتری ها در سایتی سینمایی...بجوش ای دوست تا دم بکشد چیزی حصل شود بنوشیم و مست کنیم و برقصیم و غلیظ هنرمند شویم مثل تئاتر تا خاک صحنه خفه مان کند که بتوانیم کمی کباده ی فضیلت بکشیم دوستان...پیپ ها منتظرند

/البته نه ما سینمایی ها/

راما
پنجشنبه 24 آذر 1390 - 20:43
-6
موافقم مخالفم
 

بفرمایید... عزیزان تئاتری همش بیکارن جلو تئاتر شهر و خانه فلان جا ولن بعد میان اینجا هی شعور هنری شعور هنری سواد هنری سواد هنری میکنن...

ضمیمه: بنده تمام کتاب های سینمایی را از بوردول گرفته تا استیونسون رو درو کردم( و از گریفیث تا هانکه) و همچین هنر عزیز تئاتر را که البته بیش از چند تا دوام نیاوردم...

خسته باد تئاتر

جواد
جمعه 25 آذر 1390 - 11:26
-3
موافقم مخالفم
 

سلام فقط میگم متاسفم برای سایت سینمای ماکه هرمتنی رو باهر سطحی از گفتار ومعنا میذاره توسایتش.اینکه بازیگرای درحد تئاتری هانیسن رو همه میدونن.اینم که حضور اونا درتئاتر فقط به قصد گیشس مث روز روشنه.منم معتقدم حضور بازیگرای سطح پایین سینما تئاتر روهم خراب میکنه مث فیلم فارسی ها ومبتذل هایی که هرروز توسینما شاهدش هستیم.دمت گرم بهزاد فراهانی گل گفتی دوست دارم

هما
جمعه 25 آذر 1390 - 16:54
-11
موافقم مخالفم
 

من کلا اسم حسین لامعی رو که میبینم یاد توهین می افتم. این آدم همینه , تا ابدم همینه ادبیاتش

سورج
شنبه 26 آذر 1390 - 19:13
2
موافقم مخالفم
 
کشور فرهنگی ،نه دینی !

اگه به تهیه کننده ها،خانه و بیمه و مکتب، تعلق پیدا کنه که جنبه آموزش داشته باشن نه تنها سرمایه و رابطه بر حسب ضابطه و ما چیزی هزاران برابر این،بودجه فرهنگی هنری داشته باشیم که عرضه و تقاضا درست بعمل بیاد و سال به سال بیشتر هم بشه و همه مستعدین رو بشه دید،اونوقت میشه گفت ما شعور هنری داریم ! این باعث میشه تا دوره دیده ها و افراد تربیت شده آکادمی روی بورس باشن که نه توهینی به سینما گر بشه نه به تئاتری.فرهنگ و هنر،تنها چیزیه که سیاست رو عوض میکنه؛سیاستی که همه چیز از اونه.با تمام اینها اگه کارگردان،کار بلد باشه از یه سنگ،گوهر آکادمی می آفرینه؛بازیگر باید بازی بدونه چه برای تئاتر چه برای دوربین.هنرمندان ما مظلومترین قشر دنیان،همه مشکلاتشون مثل تمام شاخه های دیگه،سیاسی و غیر انسانیه.در یک کشور دینی نمیشه حرف از فرهنگ و هنر زد ! آقایون سیاستمدار و وزرا باید مشکلات رو حل کنن نه آقای فراهانی.کاش بیضایی رو نداشتیم که الانه روز ندونیم تئاتر رو با ((ت)) مینویسن نه ((ط)) .امید به روزی که اتحاد،جنبه اتخاذ داشته باشه نه اتهام.. .

مهتاب
شنبه 26 آذر 1390 - 23:13
2
موافقم مخالفم
 
متاسفم!!!!!!

من دانشجوی تاتر هستم و متاسفم از اینکه دو قشری که باید همپای هم حرکت کنن اینجوری هم دیگرو سرزنش می کنند در حالیکه از  ديگران توقع دارن که درک‌شون کنن!‌!! ملتی که همکار و هم قشرشو می کوبه همون حقشه اخراجی ها و یوسف نگاه کنه.....اگه پشت هم بودیم به هنرمندای زن توهین نمی شد.....زادبوم توقیف نمی شد.....یوسف بهترین نمی شد.....کیارستمی ها بی صدا نمی رفتند و جاشون جومونگ بیاد.....سینمای تجاری رونق نمی گرفت.....تاتری ها تو کافه جمع نمی شدن و مواد افتخارشون.....ای کاش با هم بودیم و پشت هم!!!!!!!!!!!!

عرفان
يکشنبه 27 آذر 1390 - 13:4
3
موافقم مخالفم
 

اينجانب در هر دو رشته تحصيل كرده ام و مي دانم كه تئاتر و همه سياست هايش با سينما و همه بازيهايش چه از نظر تكنيك و چه از نظر روش و چه از نظر دولت و برنامه ريز و چه از نظر مخاطب با هم فرق دارد و اما بعد

تمامي هنرمندان مي توانند همه عرصه ها را تجربه كنند اما بر اساس قانوني كه ما نداريم

مثلا اگر سالنهاي فعال نداشته ما به الف و ب و ج يعني حرفه اي ، نيمه حرفه اي و آماتور طبقه بندي شود و حضور در سالن هاي حرفه اي تعريف شود آنوقت در صورتي يك بازيگر سينما مي تواند در سالن حرفه اي گام بردارد كه به اصطلاح خاك صحنه خورده باشد .

بنابر اين اگر شما شناخت به دم اسبيهاي تئاتري نداريد بي انصافي نكنيد. عاشقان تئاتر 6 ماه تمرين مي كنند و از جيب مي خورند كارشان كه آماده شد اگر مورد تائيد قرار بگيرد در صف غير عادلانه حضور در صحنه پير مي شوند و در پيري كه به صحنه مي روند بدليل عدم فرهنگ همه گير تئاتر با كمترين تماشاچي مواجه و در نهايت مبلغ دريافتي پول سيگارشان نمي شود شما اگر بوديد چگونه با همكاران خود در عرصه هاي ديگر برخورد مي كرديد.

اين تازه گوشه اي از مطلب بود.

در اينكه سواد در تاتر بيش از سينماست شك نكنيد.

اما آرزوي من

روزي كه در تمامي شهرهاي ايران تاتر شهر فعال باشد آنوقت هم جا براي حرفه اي هاي تاتر هست و هم براي تجربه اندوزي سينماگران و طبيعي است كه يك تنفس عميق هم به روح سينما و بالعكس به فرهنگ تاتر دميده خواهد شد.

اين همه به نحوه سياست و برنامه ريزي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برمي گردد .

داد را بر سر هم نزنيد زمين سخت است

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




mobile view
...ǐ� �� ���� ����� ������� �?���?�


cinemaema web awards



Copyright 2005-2011 © www.cinemaema.com
استفاده از مطالب سایت سینمای ما فقط با ذکر منبع مجاز است
کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سینمای ما و شرکت توسعه فناوری نوآوران پارسیس است

مجموعه سایت های ما: سینمای ما، موسیقی ما، تئاترما، فوتبال ما، بازار ما، آگهی ما

 




close cinemaema.com ژ� ��� �?��� ��� ���?���