| |
سینمای ما- حسین عیدیزاده: بهنام بهزادی در «تنها دو بار زندگی میکنیم» نشان داده بود اهل خطرکردن است. خطرکردنی که در سینمای ایران اغلب با محافظهکاری لوث میشود، اما بهزادی به نظر میرسد دوست دارد با این خطر کردن دست و پنجه نرم کند.
«تنها دو بار زندگی میکنیم» با وجود برخی ایرادهای معمول فیلمهای اول نوید حضور کارگردانی خوشذوق را می داد و حالا «قاعده تصادف» میتواند جای پای بهزادی را در سینمای مستقل ایران محکم کند. بهزادی در فیلمنامه «قاعده تصادف» موفق شده به زبان و کلام درستی برای شخصیتهای جوانش، همین جوانان نسل چهارم برسد. زبانی که بخش مهمی از هویت این نسل است. از طرفی زبانی که بهزادی به آن دست یافته برای هر کدام از هشت جوان فیلمش متفاوت است و به خوبی خاستگاه و یا علایق آنها را به نمایش میگذارد.
مطمئنا در این امر بازیگران جوان و کمترآشنای فیلم به کمک بهزادی شتافتهاند، بیان دغدغههای این نسل که سعی میکنند روی پای خود بایستند و هرطورشده برای به انجام رساندن کاری که به آن علاقه دارند، یک قدم عقب نگذارند موجب شده با فیلمی متفاوت از دیگر آثار درباره جوانان این نسل برسیم. جوانان این فیلم برخلاف تصاویری که اغلب در تلویزیون از آنها ارائه شده، در تصمیم خود راسخ هستند و برخلاف تصویر آبکی سریالها و تلهفیلمهای اخلاقگرا نشان میدهند، حتی اگر اشتباه هم کنند، خودشان بار اشتباه را بر دوش میکشند، و نسلی هستند که برخلاف تصور خوب میدانند هدفشان چیست، حتی اگر اندکی سردرگم باشند. بهزادی برای تصویر کردن زندگی این جوانان در یک صبح تا شب به استفاده از پلانسکانس و برداشت بلند روی آورده، رویکردی کاملا سینمایی که با فضای تئاتری جوانان همخوان است. در تئاتر بدون کات/قطع بیننده شاهد روایت ماجراست، در پلانسکانس نیز خبری از کات/قطع نیست، اما دوربین برخلاف تماشاگر تئاتر این مجال را دارد که به شخصیتها نزدیک شود، دور آنها بچرد و آنچه را کارگردان درست میداند در قاب به نمایش بگذارد، از این نظر فیلم بهزادی موفق میشود به انطباق درستی از فرم و محتوا برسد و این دستاورد در سینمای امروز ایران که داستانهایش را برای «مُد روز بودن» غیرخطی روایت میکند و غیره، دستاورد کوچکی نیست. فصل اول فیلم یکی از بهترین شروعهای این چند سال اخیر سینمای ایران است که کارگردانی، فیلمبرداری و بازیگری بسیار خوب را همه در کنار هم دارد. شاید «تنها دو بار زندگی میکنیم» شباهتهایی به «نفس عمیق» پرویز شهبازی داشت، شاید «قاعده تصادف» در چند سکانس شباهتهایی به «درباره الی» اصغر فرهادی داشته باشد، اما جدا از این شباهتها (که در سینمای جهان نادر نیست)، مهم این است که بهزادی در هر دو فیلم، اثر خود را ساخته است. هر دو فیلم فیلمهایی هستند که از ذوق یک فیلمساز نترس خبر میدهند که سعی میکند در فضای بسته سینمای ایران دست به تجربه بزند و شاید در تمامی لحظات فیلمهایش موفق نباشد، اما شکستخورده نیست و نشان میدهد سینمای مستقل ایران میتواند روی پای خود بایستد. «قاعده تصادف» تا اینجا بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر است و با وجود کاستیهایی مثل درست پرداخته نشدن شخصیتی که سروش صحبت بازی میکند و تا حدودی ورود شخصیت امیر جعفری به کلیشهها، به دلیل تصویر درستش از جوانان و کارگردانی و بازیهای روان، به تماشای دوباره آن میارزد.
|