میدونم کمی دیر شده و روزنوشت جدیدی نوشتید اما.. به نظرم کنعان یک ضعف خیلی بزرگ داره که نباید میون اداهای روشنفکرانه ی فیلم گمشون کرد و نادیده شون گرفت مینا مطلقا یک روشنفکر نیست بلکه زنی لوس و احمق است که به دنبال راه فراری از داشته هایی است که به هیچ وجه لیاقتشون رو نداره تمام زرق و برق زندگی مینا و شوهر فوق العاده ای که داره مثل لباسهایی که پوشیده به تنش گشاده اتفاقا بهتر میشد که بره ،بره و بفهمه چقدر موجود ناسپاس و بی لیاقتی بوده جایی از فیلم مینا رو به شوهرش میگه(میخوام کسی نباشه صبح ها باهام حرف بزنه .میخوام کسی منتظرم نباشه .دل کسی برام تنگ نشه . کسی دوستم نداشته باشه) به شخصه اگر جای مرتضی بودم از زندگی با همچین موجودی اجتناب میکردم و شماره یه روانپزشک(چون کار از روانشناس وروانکاوی گذشته) رو بهش میدادم عجبا که تو قرن 21 اونهم در زمانی که همه به دنبال کسی هستند که خالصانه و صادقانه دوستشون داشته باشه دیوانه ای پیدا شده که اینها رو نمیخواد مینا شوهر زیبا ،خوش تیپ ،مهربان، باگذشت ،متین و موقر ،وپولدارش رو نمیخواد! مینا زندگی اعیانی و خونه ی زیبا و ماشین های مدل بالاش رو نمیخواد مینا دوستان و اقوامی رو که دوستش دارن وعاشقش هستند رو نمیخواد مینا فرزندی رو میتونه بهش کمک کنه تا به زندگی برگرده (خیلی از آدم ها بعد از پدر یا مادر شدن معنی کامل زندگی رو درک میکنن) رو هم نمیخواد( با وجود این هشدار دکتر که شاید دیگه هرگز بچه دار نشه) در عوض دوست داره صبح ها کسی نباشه که باهاش حرف بزنه!!!!!!!!!!!!!!! قانع کننده ترین دلیل رفتن مینا شاید ادامه تحصیل باشه که روزگاری اون رو هم نمیخواسته!!! کلاه خودتون رو قاضی کند ببینید میتونید این زن مشکل دار رو حتا برای یک روز تحمل کنید؟! محمد رضا فروتن توی یکی از مصاحبه هاش گفته(شخصا هرگز نمیتونم چنین زنی رو تحمل کنم) و من موندم تو فیلم چطوری اداهای لوس مینا و بازی بد علیدوستی رو تحمل کرده
|