معین از دیار کریمان
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 0:3
-7 |
|
|
|
به وجودت افتخار میکنیم استاد خیلی چاکریم
|
محمدعلی خبیر
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 1:58
-3 |
|
|
|
درود بر همگان نمی دانم چرا وقتی یک نفر در این مملکت می تواند دیده شود دیگران بجای اینکه از دستش بگیرند می چسبند به پایش تا زمین بخورد. اصغر فرهادی یک جایزه معتبر به ویترین افتخارات سینمای ایران اضافه کرد. این یک شور و حال فردی نیست که بگوییم مثلا فقط برای فرهادی است و حتما پس از دریافت جایزه ان شب تا صبح خوابش نبرده! خیر. مثل ورزشکار المپیک که وقتی برنده مدال می شود همه خوشحال می شوند باید درباره جایزه فرهادی هم همه خوشحال شوند. باید این جایزه بتواند همه را قلقلک بدهد. پس به جای اینکه انگ جایزه سیاسی به یک جایزه هنری بزنیم بهتر است همه در این شور ملی شریک شویم. وقتی می شود لذت برد چه کاری است بخل؟
|
hamid
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 8:12
11 |
|
|
|
نه بابا!
دلمون خوشه فیلمساز بین المللی داریم،کیارستمی که معلوم نیست فیلماشو کجا اکران میکنه!تقوایی هم که آخرین فیلمش رو فراموش کردیم.بیضائی هم که هر هفت هشت سال یه بار فیلم میسازه یه اصغر فرهادی داشتیم که اونم پرید... نکن این کارو اصغر فرهادی عزیز تو این اوضاع قاراشمیش سینما ما فقط به عشق تو میریم فیلم میبینیم
|
hamid
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 8:18
-7 |
|
|
|
نه بابا!
دلمون خوشه فیلمساز بین المللی داریم،کیارستمی که معلوم نیست فیلماشو کجا اکران میکنه!تقوایی هم که آخرین فیلمش رو فراموش کردیم.بیضائی هم که هر هفت هشت سال یه بار فیلم میسازه یه اصغر فرهادی داشتیم که اونم پرید... نکن این کارو اصغر فرهادی عزیز تو این اوضاع قاراشمیش سینما ما فقط به عشق تو میریم فیلم میبینیم
|
...
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 11:2
8 |
|
|
|
ای کاش مسئولین ما یاد بگیرین...که حتی تا فرودگاه هم برای استقبال نرفتن...که حتی یک تبریک خشک و خالی هم نگفتن...که حتی سکوت هم نکردن...و سریع جایزه فرهادی با انگ سیاسی بودن کشیدن پایین...متاسفم با یک غم بزرگ...
|
mahdi
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 11:18
-62 |
|
|
|
تاسف
خب خدارو شاكرم كه از سردگمي در اومدمو فهميدم چرا تو برلين براي يه فيلم نامه ضعيف يه كارگردان بي دكوپاژ اونقدر دست زدنو جايزه دادن و متاسفم براي همه كساني كه تو ايران هم اين فيلمو قبول دارن
|
حمید
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 15:31
-7 |
|
|
|
?
میشه چیزایی رو که فهمیدی برای ما هم بگی؟ به نظر من این فیلم خیلی بهتر از درباره ی الی بود و خیلی قابل هم قبول بود
|
mahdi
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 16:59
-1 |
|
|
|
آقا حميد
فهميدنش راحته آقا حميد همين كه يه نگاه بيندازي و ببيني يه جشنواره خارجي نيست كه به كلاس و تمدن فيلم هاي باتكنيك ما جايزه بده خودت ميفهمي چرا براي فيلمي كه سنتهاي ما ايرانيها رو كه به صورت پدر آلزايمري شده در آورده و ميگه براي ورود به جامعه مدرن بايد كنار گذاشته بشهدست ميزنن و جايزه ميدن فيلمي كه خود داوران هم ميدونستند از لحاظ تكنيك و دكوپاژ كه اصليترين كار يه كارگردانه هيچي نداره با او دوربين لقي كه همش رو شونه فيلم بردارش بود خود در باره الي مگه چي داشت كه اين بخواد از اون بهتر باشه فرهادي بايد سعي كنه تكنيك چهار شنبه سوريشو هيچ وقت از دست نده و با اون تكنيك تو جشنواره هاي خارجي جايزه بگيره اونوقته كه منم براش دست ميزنم
|
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 23:11
-4 |
|
|
|
az adamhae keh hame chiz ra az did tanghva haghir khodeshan mibinan moteeeeeeenaferam mesl jenab mahdi
|
مریم
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 23:30
-5 |
|
|
|
با دیدن عکساتون تو جشنواره برلین یه باره دیگه به ایرانی بودم افتخار کردم
|
سهیل
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 0:33
-10 |
|
|
|
آقا مهدی برات واقعاً متاسفم که حتی یه ذره انصاف تو وجودت نیست. به نظرم بهتره که وقتی فیلم یه بار دیگر شد یه بار دیگه بدون پیش داوری فیلم را ببینی . خوشحالم که جدایی نادر از سیمین نماینده شایسته ای برای ایران در جشنواره فیلم برلین بود و تمامی جوایز اصلی را از دم درو کرد. دوست عزیز اصغر فرهادی به نمایندگی از ایران این جایزه را گرفته درست نیست که موفقیت بزرگ سینمای ایران را این جوری زیر سوال ببری امیدوارم که اصغر فرهادی همین روندی رو که داره ادامه بده و در آینده نزدیک شاهد ساخته شدن آثار مطرح دیگری از این کارگردان مطرح سینمای کشورمان باشیم. انشاا... که بعد از یکسال باز هم به کشور عزیزمان باز می گرده و مخاطبان جدی سینما را از فیلم های زیبایش بهره مند می کنه
|
Korush
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 0:48
-11 |
|
|
|
پایتخت آلمان برلین نیست جناب...بن پایتخت آلمان است
|
پیمان
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 1:40
-2 |
|
|
|
با درود به اصغر فرهادی عزیز . من جدایی نادر از سیمین را دز جشنواره دیدم و تبریک میگم به جناب فرهادی اما همچنان درباره الی را بسیار بسیار بیشتر دوست دارم و بعد از آن چهارشنبه سوری را . یک چیزی که در جدایی نادر از سیمین خیلی آزار دهنده بود بازی دختر جناب فرهادیست . ای کاش ایشان دخترشان را بازی نمیدادند . برای این نقش اصلا دختر شیرین و جالبی نبود . در او هیچ شیرینی که از یک دختر 14-15 ساله سراغ داریم وجود نداشت که بیننده ( من ) دلش حتی برای لحظه ای او را بخواهد. در خیلی از سکانسها جوری بازی میکرد که ما میفهمیدیم او بقیه داستان را میداند . مخصوصا سکانسی که با پدرش کنار پنجره بودند و از او میپرسید که تو شنیدی اون خانم شماره دکتر زنان را گرفته و ... از بازی بد سارینا فرهادی که بگذریم ، شهاب بــــی نظیر بود . بی نظیر . همینطور ساره بیات که بینهایت عالی بود . هیچ لحظه ای جدا از شخصیت نداشت که این هم به استعدادخودش برمیگردد و هم به استادی فرهادی عزیز که تونسته این بازی ها رو بگیره .
|
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 7:35
-8 |
|
|
|
منم با mahdi موافقم جایزه اش بودار بود.به نظرم از قبل برای اقامتشون آ قای فرهادی اقدام کرده بودن این جایزه هم یه جور خوش آمد گویی سینمای آلمان به ایشون بود .
|
حمید
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 10:36
12 |
|
|
|
کدوم سیاست؟کدوم کشک؟...
آقای سجادپور خرس طلایی برلین شوخی نیست!آبنبات چوبی نیست که همینجوری بدن به یکی...چرا چشم ندارین افتخار به این بزرگی رو ببینید؟ چرا فکر می کنید فیلم اصغر فرهادی عزیز سیاسیه؟ آخه کدوم سیاست کدوم کشک؟چرا ارزش فیلم رو میارین پایین؟ مگه شما از یه فیلم و یه فیلمساز چه انتظاری دارید؟ کجای این فیلم مورد داشت که چشم دیدن موفقیت هاشو ندارین؟ در ضمن آقای مهدی،میشه یه تعریف از دکوپاژ ارائه بدی بفهمیم شما به چی میگی دکوپاژ؟؟؟ آقا مهدی دوربین کلاری در این فیلم لق بود؟ نه واقعا لق بود؟ متاسفم...فقط همین
|
زهرا
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 10:47
-6 |
|
|
|
فیلم عالی بود و این جایزه مبارک آقای فرهادی و ایرانیان البته از مسئولین چه توقعی داریم وقتی حتی خبر جشنواره فجر رو هم در اخبار سراسری اعلام نکرد حالا بیاد از فرهادی حمایت کند زهی خیال باطل ! در مورد بازی سارینا فرهادی به نظر من که خیلی هم خوب بازی کرد همپای همه عالی بازی می کرد و اصلا جلو.ی پیمان معادی و لیلا حاتمی کم نیاورد مثل سکانس آخر .
|
علی
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 10:55
-10 |
|
|
|
آقا مهدی، پیشنهاد می کتم کمی دانش سینماییتون رو بالا ببرید. دوربین روی دست نشانه ی ضعف کارگردان نیست بلکه یکی از تکنیک های شناخته شده در سینمای امروز دنیاست که اگه درست و بجا استفاده بشه می تونه بسیار تاثیرگذار باشه.
|
mahdi
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 14:31
-2 |
|
|
|
منو ببخشيد فكر ميكردم آدمهايي كه ميان و براي اين خبر كامنت ميذارن اونقدر سينما رو ميشناسن كه بدونن دكوپاژ چيه!!! و انتقاد منصفانرو با مسايلي مثل سياست بازي و اين حرفا ربط ندن زماني كه دوربين مياد رو شونه كارگردان بايد آنقدر قوي باشه كه تو هيچ وقت نفهمي دوربيني وجود داره، نمونه خوبشو ميتونيد تو فيلم 21 گرم ببينيد حالا شما ها كه اينقدر از اين فيلم دفاع ميكنيد ميشه براي من بنويسيد چيه اين فيلم شما رو جذب كرده البته غير از بازي هاي خوبش ، منظورم داستان و كارگرداني ؟ لطفاً كلي گويي نكنيد مثلاً اگه ميخوايد بگيد فيلم نامه توضيح بديد چرا؟
|
مژده
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 15:13
-2 |
|
|
|
واقعا متاسفم براتون اقاي مهدي كاملا مشخصه شما مخالف پيشرفت سينما ي ايران هستيد با نظرات غير حرفه اي تون
|
mahdi
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 16:27
-16 |
|
|
|
خب شما كه حرفه اي هستيد لطفاً بگيد نقطه اوج اين شاهكار كجاست؟
|
علی
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 18:6
-32 |
|
|
|
آقا مهدی، مطمئن باش هممون می دونیم دکوپاژ چیه ولی نظرتون در مورد دکوپاژ انقدر غیرحرفه ای بود که من شک دارم شما خودتون واقعا مفهوم و کارکرد دکوپاژ رو دقیقا می دونید چیه یا نه؟ لزومی نداره در هر فیلمی از دکوپاژ استفاده بشه.
|
مونا
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 18:8
12 |
|
|
|
من فيلماي جشنواره برلين رو ديدم و افتخار كردم كه يه دختر خانم 12 ساله -سارينا فرهادي ميره بالاي سن و انقدر مسلط و زيبا از تماشاگران ايراني تشكر مي كنه.براي امثال پيمان با حسادت اشكارش متاسفم.
|
mahdi
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 18:53
5 |
|
|
|
يه تمرين عملي براي دكوپاژ سعي كنيد ورود يك آدم به خونرو فيلم برداري كنيد ميتون اين كارو با گوشي موبايلتون هم انجام بديد از هر زاويه اي كه دوست داريد بدون اينكه قطع كنيد اين كارو انجام دهيد حالا بياييد يك بار ديگر اين كار رو تكرار كنيد اما با اين تفاوت كه اين بار به صورت پلا به پلان وبا قطع هاي پشت سر هم اين كارو بكنيد نتيجه اي كه حاصل ميشه اينه كه تو اولي كه دكوپاژ شما به اصطلاح بدون قطع و دوربين سيار بوده حس داخل شدن يه انسان به خونرو خيلي واسه شما باور پذير تر ميكنه اما در دومي شما ميبينيد كه وقتي زاويه دوربينتون عوض شده پلان دوم به پلان اول نميچسبه اينجاست كه شما بايد يك كارگردان باشيد تا بدونيد چه زوايايي رو استفاده كنيد....يعني يه دكوپاژ بكر مثل "هامون" يا در سينماي فرهادي "چهار شنيه سوري" دوستان حرفهاي من درباره فيلم جدايي....بدين معنا نيست كه اين فيلم فيلم ضعيفي يا اينكه به خاطر مسائل ديگه به كارگردانش جايزه دادن، نه ولي ما نبايد الكي و بدون تحليل فقط براي اينكه يه فيلم سرو صدا كرده گندش كنيم فيلمي كه اندازه جدايي..صدا به پا ميكنه حداقل بايد اندازه صداش مارو به عنوان مخاطب درگير كنه نكته مثبت (از ديد من) بازيهاي بي نقص بازيگران نكته منفي "فيلم نامه" گذشته از محتوا، تا دقيقه 35 شما نميدوني گره داستان چيه بعدش كه ميفهمي با هيچ قصه اي روبرو نميشي مثلاً اگر تمام اون آدما اون دروغ ها رو نميگفتن چه تاثيري روي مرگ اون طفل چهار ماه ونيمه داشت؟ حالا شما هم بيايد مثل من به جاي اينكه اينقدر براي من متاسف بشين نظراتتون رو به صورت مثبت و منفي در مورد فيلم بگين شايد نظر من عوض شد شايد من دارم اشتباه ميكنم
|
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 18:53
-1 |
|
|
|
jenab mahdi nkone khodet film to jashnvareh emsal dashti keh inghadr ba kineh va hesadat harf mizani khoda be hame ensanha roh bozorg ata konad
|
پنجشنبه 5 اسفند 1389 - 20:14
-7 |
|
|
|
jenab peyman vagean badsaligheeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee hasti
|
جمعه 6 اسفند 1389 - 1:59
9 |
|
|
|
اقای پیمان در مورد نظری که دادین دو فرضیه بیشتر وجود نداره اول اینکه واقعاباید به سلیقه شما شک کرد که این همه معصومیت و زیبایی و خواستنی بودن را نتونستی درک کنی دوما شاید دختری جیزی داشتی بردی برای این نقش تست داده قبول نشده از حسادت داری این حرف ها را می زنی که احتمال دومیش بیشتره چون واقعا نظری که دادی خیلی خیلی عجیبه
|
Armin KeshvariPour
جمعه 6 اسفند 1389 - 3:13
25 |
|
|
|
جواب به مهدیِ ظاهراُ با سواد! ( تحلیل جدایی نادر از سیمین )
این و می نویسم برای کاربران سایت سینمای ما فیلم اصغر فرهادی شاهکار سینمای ایران و البته دنیاست ، مانند درباره الی... ، وارد بحث درباره نمی شم و تو جواب به مهدیِ ظاهراُ با سواد وارد بحث جدایی نادر از سیمین می شم ، لازم به ذکر است که آقا مهدی شما با یک فیلم مدرن طرف هستید نه با یک فیلم کلاسیک که در دقیقه 25 داستان منتظر نقطه عطف اول هستید ، در فیلم فرهادی نقطه ی عطف اول دقیقه ی 45 هست نه دقیقه ی 35 ، ظاهراُ شما چیزی از سینمای مدرن و ویژگی هاش نمی دونید ، می گم که بدونید ویژگی های سینمای مدرن - دوره سینمای مدرن از سال 1960 تا 1980 است که فیلم های شاهکاری در این بیست سال خلق شد و دوران مدرن سینما نام گرفت - فیلمنامه مدرن + نقطه عطف اول : نقطه عطف اول داستان برای فیلم های 120 دقیقه ای مانند جدایی نادر از سیمین بین دقیقه ی 40 تا 45 فیلم می باشد + معرفی کل شخصیت های فیلم : در سینمای کلاسیک باید تا حداکثر تا دقیقه ی 20 فیلم تمام شخصیت های اصلی فیلم معرفی شوند اما در سینمای مدرن یک شخصیت مهم داستان (شهاب حسینی در جدایی...) از زمان حداقل 35 فیلم به بعد وارد داستان می شود + شخصیت ها : شخصیت ها در سینمای مدرن دغدغه های عمیق و مشکلات حل ناشدنی دارند مانند اختلاف سیمین با نادر ، در شخصیت یک انسان مدرن ، بیشتر به وابستگی آنها به مدرنیسم و زندگی شهری است مانند دغدغه ی زندگی در شهری مدرن برای آینده خود و دخترش ترسیم کرده منظورم لیلا حاتمی در جدایی نادر از سیمین است ، که در شخصیت پردازی در سینمای کلاسیک ، شخصیت ها سطحی هستند و مشکلاتشان به راحتی قابل حل است + گره افکنی ها : در سینمای کلاسیک ما سه گره افکنی بیشتر نداریم ، زمان 25 فیلم ، 50 فیلم و زمان 75 فیلم ، ولی در سینمای مدرن به دلیل اتفاقاتی که برای شخصیتی که در دنیای مدرن زندگی می کند و خطر های بیشماری در کمین اوست ما بیش از سه گره افکنی در فیلمنامه مدرن داریم مانند فیلم فرهادی ، مثل بسته شدن پدر نادر به تخت که در دقیقه 45 رخ می دهد ، دوم ، گم شدن پول داخل کشو ، سوم ، اخراج راضیه توسط نادر از خانه ، چهارم ، سقط شدن بچه داخل شکم راضیه ، پنجم ، عدم مطلع بودن نادر از حاملگی راضیه و... بازم بگم؟ کش مکش بین شخصیت ها : در سینمای کلاسیک کش مکش یک شخصیت با یک نفر یا یک چیز است ، اما در سینمای مدرن یک شخصیت با بیش از یک نفر یا یک چیز در کش مکش است ، مانند کش مکش نادر با شوهر راضیه (شهاب حسینی) در بیمارستان که آنجا سیمین برای جدا کردنشان جلو می رود و یک دستی هم به بینی سیمین می خورد ، درحالی که پس از خلوت کردن نادر و سیمین در آشپزخانه خانه شان همچنان به کش مکش با هم می پردازند و... کارگردانی یک فیلم مردن + در سینمای مدرن با نمای نزدیک فیلم شروع می شود مانند نمای تو شات (two shot) دو نفره ای که نادر و سیمین روبروی هم مقابل قاضی نشسته اند ، که این در دکوپاژ کارگردان می آید که پلان 1 : تو شات از مدیوم ، آی لول و... (قابل توجه آقا مهدی که می گفت فیلم دکوپاژ نداره) ، حالا چرا در سینمای مدرن از نمای نزدیک شروع می کنیم ، چون در سینمای مدرن بر خلاف سینمای کلاسیک از جز به کل می رسیم + در سینمای مدرن شکستن خط فرضی مجاز است ، مانند صحنه ای که شهاب حسینی برای کار به بانکی می رود که نادر در آنجا کار می کند ، اما همین کار در سینمای کلاسیک یک ضعف است ، اما فرهادی در شاهکار درباره الی که یک فیلم کلاسیک است ، یکبار هم خط فرضی را نشکانده است و... به کارگردانی تیتر وار می پردازم چون واقعاُ دستم افتاد اونقدر تایپ کردم ، امیدوارم که مهدیِ با سوادِ ما قانع بشه که با چه فیلمی طرفه ، یک شاهکار بی نظیر وظایف کارگردان - دکوپاژ فیلمنامه + استفاده از نمای سطح و عمق توامان + استفاده از نماهای نزدیک برای بیان درونیات شخصیت + استفاده از نماهای دور برای بیان بیرونیات شخصیت + استفاده از نمای متوسط برای شخصیت پردازی + استفاده از عناصر دکوپاژی ++ نمای مادر و نمای معرف ، باز معرف و تصویر آشنا و رویداد موازی و نما ، عکس نما و ... طراحی میزانسن +طراحی و استفاده از میزانسن های پیجیده ++میزانسن های عمودی خطی ++میزانسن های کرـؤ گرافیک ++میزانسن های استرـؤسکوپیک +حرکت بازیگر در صورتی که معنا بیافریند +حرکت های مختلف دوربین ++حرکت های آنتروپومورفیک +++پن ( حرکت در خط افق ) +++تیلت ( حرکت در خط عمود ) +کرین ، تراولینگ ، پارالل تراولینگ و دالی +حرکت های ترکیبی ++ تیلت و پن ، تراولینگ و پن ، تراولینگ و زوم و... بازیگردانی +تداوم حس بازیگران +مونوتون نبودن بیان بازیگران و... که البته این و حتی کسایی که به فیلم نقد دارن هم قبول دارن بازی های فیلم جدایی... بی نظیر است بخوام بگم چیا تو فیلم فرهادی هست و چیا نیست تا همین حد بدونید که اولا بیشترش هست ، اما هیچ کارگردانی در دنیا از همه ی امکانات و تجهیزات سینمایی نه استفاده کرده و نه می کند ، در جایی که که هر چیزی نیاز باشد باید استفاده کرد مانند تکنیک دوربین روی دست که باید در بخش حرکت های دوربین می گفتم ، ولی می خوام اینجا کمی بهش بپردازم تکنینک دوربین روی دست دلیل استفاده : این است که یک برای ایجاد حالت مستند گونه برای فیلم استفاده می شود ، البته باید نیاز باشد نه مثل فیلم سعادت آباد که خواسته تقلید درباره الی رو بکند ولی شکست خورده حالا چرا؟ ، چون یک فیلم از زمانی که شروع می شود دوربین روی دست است در حالی که هیچ اتفاقی نیفتاده و الکی به مخاطب استرس وارد می کند تا حدی که مخاطب را آزار هم می دهد ، ولی در فیلم درباره الی شما تا دقیقه چهل که نقطه عطف اول فیلم است ( جالب است بدانید که فیلمنامه درباره الی مدرن است ولی پرداخت و کارگردانی کاملاُ کلاسیک است ) دوربین روی سه پایه است ، در زمانی که نیاز به مستند گونه شدن فیلم احساس می شود و القای تنش و استرش، دوربین روی شانه یا دست می رود ، اما اگر دقت کرده باشید فیلم جدایی نادر از سیمین سراسر دوربین روی دست است ، ایا این ضعف و اشکال است؟ ، نه چون از ب بسم الله که فیلم شروع می شود ، در دادگاه هست و داستان جدایی دو زوج در حال روایت شدن است و آنجا هیچ ضعفی نیست که هیچ بلکه نوعی خلاقیتی بجاست که فقط از فرهادی بر می آید نه از هیچ کس دیگر به خدا دیگه خسته شدم ، دیگه دستم افتاد اونقدر تایپ کردم من شیفته ی سینمای فرهادی هستم و دیدم مهدی ناجوانمردانه داره بی علم و دانش سینما فقط الکی رو فیلم عیب می ذاره نتونستم ساکت بشینم حالا مهدی جان می تونی جوابم و بده ، با استدلال ، با دانش سینمایی با احترام به همه و اصغر فرهادی فرهیخته آرمین کشوری پور
|
حمید س
جمعه 6 اسفند 1389 - 9:39
-8 |
|
|
|
جواب آقا مهدی
مهمترین شاخصه ی این فیلم فیلمنامشه،به نظر من سینمانفهم یک فیلمنامه ی خوب باید بتونه در درجه ی اول تو رو تا آخر پای فیلم میخکوب کنه.یا به عبارتی همون تعلیق در این فیلمنامه شما کاملا شخصیت ها را درک و با اون ها همذات پنداری می کنه و مشخصه که هر شخصیت کی هست و چی میخواد بگه هر شخصیت به درستی و در زمان درستی به فیلمنامه اضافه شده و شما وجود هیچکدام را اضافی حس نمی کنی در مورد بازیگران هم که گفتن نداره و البته فراموش نکن کی از این بازیگران بازی گرفته؟ میزانسن هم که به نظر من درسته حالا شما چرا با دکوپاژ و کلا کارگردانی مشکل داری...من نمی فهمم. در کل یه سوال؟ بهترین کارگردان حال حاضر سینمای ما از نظر شما کیه؟
|
حمید س
جمعه 6 اسفند 1389 - 9:52
4 |
|
|
|
جواب آقا مهدی
ببخشید تو کامنت قبلیم یادم رفت اینو بگم...فکر می کنی ما هیچی سینما حالیمون نیست؟ من نگفتم تعریف دکوپاژ رو نمیدونم گفتم شاید با تعریف شما از دکوپاژ فرق داره...حالا تعریف شما چیه؟ بعدش هم من کی انتقاد رو با سیاست قاطی کردم.فقط گفتم ارزش های این فیلم رو با این حرف ها که جایزه دادن سیاسی بوده و اینا پایین نیارین ... ای کاش به همه ی فیلم ها همینجوری سیاسی جایزه بدن و سینمای ایران رنگ اسکار و کن و... رو هم ببینه...چی میشه؟ الآن دنیا سینمای ایران را با اصغر فرهادی و البته همون جایزه ی سیاسی میشناسه
|
نازنین
جمعه 6 اسفند 1389 - 22:22
2 |
|
|
|
آرمین مرسی از توضیحاتی که دادی کاملا درست بود (من خودم ساکن لندن هستم و فارغ التحصیل فیلم و سینمای اروپا) مثل همه دوستان اقای مهدی متاسفم احتمالا شما با سجادپور نسبتی نداری؟
|
Armin KeshvariPour
شنبه 7 اسفند 1389 - 1:37
4 |
|
|
|
مهدیِ با سواد کماکان منتظرما!
نازنین جان خواهش می کنم ؛ منتظر جواب مهدی هستم البته اگر این آقا جوابی داشته باشه ؛ آخه حرف راست که جواب نداره مگه نه؟
|
mahdi
شنبه 7 اسفند 1389 - 16:43
0 |
|
|
|
آقا آرمين
جناب آقاي آرمين در ابتدا بسيار سپسگذارم از توضيحات خوب و جامعتون وسپاسگذار تر ميشدم اگر به سواد بنده حمله نميشد و بيسواديم به رخ كشيده نميشد كه همين شخصي ديدن موضوعات باعث پس رفت بسياريست كه نمونه بارزش برنامه ديشب هفت بود كه متاسفانه بدون منتقد خوب و كاربلدش مسعود فراستي بسيارسرد بود اميدوارم زود تر برگرده.... سينماي مدرني كه شما جدايي..رو بهش نسبت ميديد حقيقتاً من نميدونم از كجا اومده ولي زماني كه من درس سينما ميخوندم به سينمايي كه ميومد و ساختار ميشكوند مدرن خطاب ميشد نه فيلمي كه شما به دليل ظاهر مستد گونش اونو به سينماي مدرن ارتباط دادين اما اگر سينماي مدرني مد نظرتون كه از آنتونيوني مياد كه البته با تاريخ شروع اين سينما در كامنت شما مغايرت داره به عرضتون برسونم كه اون سينما در حال حاظر ديگه مدرن نيست(البته به نظر بنده)كه اگر هم هست ارتباطي با جدايي .. نداره چراكه اتفاقاً اگر كسي غير از اون بسازه ساختار شكني كرده!!! كه خود شما هم اشاره به سعادت آباد كرديد كه اشاره درستي بود و از اين قبيل فيلمها كم نيست در سينماي امروز ما اما براي سينماي مدرن قاعده تعريف كرده بوديد كه به عقيده بنده سينماي مدرن هيچ قاعدهاي نداره و هر سينمايي كه قواعد سينماي كلاسيك رو بشكونه مدرن خطاب ميشه البته تا حدي كه به پست مدرن و هجو نرسه، من تعجب ميكنم كه شما ميگيد سينماي مدرن با نماي نزديك يا تو شات شروع ميشه!!! كي گفته؟ من متوجه نميشم چطور شما درباره الي رو كلاسيك ميدونين!! با تعاريف شما از سينماي مدرن كه الي بسيار مدرن تر از جدايست!!!! تعريفتون از دوربين روي دست درسته اما، اما متاسفانه در سينماي ما هميشه نابجا استفاده شده در همين جدايي...فقط صحنه هاي دادگاه بود كه پتانسيل استفاده از اين روش و داشت ،چه لزومي داره وقتي پدر و دخترتو خونه دارن با هم حرف ميزنن دوربين بياد رو دست؟اونم زماني كه ما داريم از ديد داناي كل ميبينيم نه پي او وي. اما درباره گره هاي داستان خدمتتون عرض كنم كه اتفاقاً در همون سكانس اول گره اصلي زده ميشه يعني جدايي سيمين از نادر(كه با تعاريف شما از سينماي مدرن مغايرت داره) اما به اندازه اي كم رنگ ميشه كه واقعاً نميشه گره اصلي دونستش تا ميرسيم به گره دوم يا همون مرگ طفل چهارماه و نيمه كه با بازي و نوع ديالوگ گويي استادانه سيمين به نادر گفته ميشه كه ري اكشن نادر هم بي نظيرِ و البته من هم با شما موافقم تمام اين بازي هاي خوب و تداوم حس ها به اصغر فرهادي و بازيگيريش مربوط ميشه، براي حل اين گره گره هاي بسيار زده ميشه و باز ميشه اما در پايان متوجه ميشي هيچ كدام از اينها ارتباطي به اصل موضوع نداشته يعني اون ماشيني كه به اين زن زده و باعث مرگ بچه شده معلوم نيست چي ميشه!!!و در سكانس فينال فيلم برميگرده به گره اول كه البته حل ميشه اما با گره جديدي براي دختر اين زوج كه اي كاش دختر نميگفت كه انتخابشو ميدونه و تماشاچي ميتونست همذات پنداري بيشتري باهاش بكنه چرا كه در پايان مخاطب هر كدام از آنها را كه انتخاب كنه بازتو ذهنش فكر ميكنه ممكنه با انتخاب دختر تفاوت داشته باشه البته متوجه هستم كه فيلمساز نميخواسته قضاوت كنه به همين دليل هم ميگم اي كاش دختر هم ميگفت نمدونه كي رو انتخاب كنه و بايد فكر كنه در حال حاظر بنده در مورد درد انگشتان با شما احساس همدردي ميكنم البته من در خانه به اينترنت دسترسي ندارم و در محل كارم ودر او قات بيكاريم تايپ ميكنم و در پايان يه نكته يادآور شم كه سينما بسيار سليقه اي و فيلمي كه ممكنه از نظر شما بهترين باشه از نظر ديگري ممكنه بدترين آقا حميد من هيچ كارگرداني رو با كليه آثار بهترين نميدونم ولي چند تا از آثاري كه در نظر من بهترين هاي سينماي ما هستند وميگم بچه هاي آسمان،نياز،چهار شنبه سوري،هامون،ناخداخورشيد، هيچ،و..... نازنين خانم بنده با آقاي سجاد پور نسبتي ندارم و اگر داشتم هم مطمئن باشيد به خاطر جشنواره پر بارامسال و جوايزي كه درست داده شد از ايشون تشكر ميكردم همانطوري كه از آقاي فرهادي به خاطر چهارشنبه سوريش تشكر ميكنم. و اينم بگم من كارگردانيرو كه دوست نداشته باشم اصلاً براش كامنت نميذارم.
|
حمید
يکشنبه 8 اسفند 1389 - 8:0
-10 |
|
|
|
برای جیرانی
دوستان دقت کردین جیرانی در برنامه ی این هفته هفت حتی یه تبریک خشک و خالی هم به اصغر فرهادی نگفت... متاسفم برای بعضی دوستان راستی دوستان یکی به من بگه جشنواره ی ترایبکای2011 برگزار شده یا نه؟
|
کیوان
يکشنبه 8 اسفند 1389 - 8:3
9 |
|
|
|
برای همه ی مدیران و مسئولین سینمایی که به این افتخار بزرگ ملی هیچ واکنشی نشان نداند که هیچ بلکه اون را سیاسی هم خواندند متاسفم حتی بقال سر کوچه ی ما که نمی دونه سینما رو با کدوم س/ص می نویسند سر در مغازش پلاکارد زده: داش اصغر دمت گرم
|
حمید
دوشنبه 9 اسفند 1389 - 8:0
-1 |
|
|
|
سلام آقا مهدی
ممنون از توضیحت درباره ی سینمای مدرن،برای اولین بار از توضیحاتت قانع شدم اما کماکان اعتقاد دارم دوربین محمود کلاری در این فیلم مشکلی نداره در ضمن به نظر من هم چهارشنبه سوری یکی از بهترین هاست اما... دوره ی ناخدا خورشید و بچه های آسمان و... گذشته و الآن دیگه نباید اونا رو با فیلم های حال حاضر مقایسه کنیم.
|
hamid
دوشنبه 9 اسفند 1389 - 18:0
-8 |
|
|
|
همش سیاسیه. شک نکنید این جایزه رو فقط به خاطر سیاست دادند.
|
Armin KeshvariPour
سهشنبه 10 اسفند 1389 - 16:41
29 |
|
|
|
جواب من برای آقا مهدی که فامیلیشم نمی دونم
اول خواهش می کنم قابلی نداشت ، دوم اینکه این اطمینان خاطر و بهتون می دادم که اگر شما بقیه ی کاربران سایت سینمای ما رو بی سواد خطاب نمی کردین ، من جرات نمی کردم شما رو بی سواد خطاب کنم ، نمونه اش در کامنت های قبلی تون هست که گفتید که من فکر می کردم کسایی که میان اینجا کامنت می ذارن حداقل می دونن دکوپاژ چیه ، آیا این طعنه به بی سوادی دیگران نیست؟ ، سوم اینکه من فیلم جدایی... رو شخصی نمی بینم و من فیلم را مستقل می بینم و به سازنده اش هیچ کاری ندارم ، اما زمانی که می بینم یک فیلمساز مدام در حال پیشرفت هست و فیلم به فیلم سیر صعودی را طی می کند که بجز فرهادی هیچ فیلمسازی در ایران اینگونه نبوده و فیلم هایشان افت و خیز های زیادی داشته است ، پس من ناچارم فیلم های فرهادی را به خودش هم نسبت دهم چون او دارای سبک شخصی خاصی است ، چهارم اینکه من فراستی به عنوان یک منتقد درست و درمون قبول حالا چرا؟ چون فراستی جزو نوادری است که دو جور نقد دارد که اگر فیلم ، فیلم بدی باشد او به بهترین نحو و با استدلال و دانش سینمایی فیلم را نقد می کند ، اما اگر طرف حسابش فیلم خوبی باشد و بدون نقد ، از نقد خوب و حرفه ای طفره می رود چون فیلم نقدی بر آن وارد نیست مانند جدایی... ، که فقط و فقط می گوید شخصیت ها در نمیان ، چی چی رو شخصیت ها در نمیان ، مگه نون که از تو تنور در بیاد؟! ، اگه شما تمام نقد هایی که توی برنامه هفت کرده را جمع کنید می بینید که تمام نقد هایش را با اینکه شخصیت هاش در نمیان یعنی به ما نزدیک نمی شن ، شروع می شه ، آقای فراستی باید در کنار نقد چیزی هست به اسم تحلیل که بسیاری از فیلم های خوب و شاهکار که بی نقص هستند فقط نیاز به تحلیل دارند نه نقد ، تازه از همه ی اینها که بگذریم ، منتقد باید با شخصیت باشد و کلامی که از دهانش بیرون می آید را کنترل کند ، آخه شما خودتان قضاوت کنید آیا درست است که به کیمیایی می گوید جرم را ساخته و با اون استمناء کرده یا فیلم پرت و پلاست و از ایت قبیل ، من خودم سینمای کیمیایی رو تمام ضعف هایی که دارد ، دوست ندارم و یجورایی ازش متنفرم ، چون اصلا باهاش ارتباط برقرار نمی کنم ولی این دلیل بر این نمی شود که به سازنده اش بی حرمتی کنیم بریم سراغ بحث خودمون ببین عزیز من سینمایی که ساختار بشکنه که مدرن نیست ، پس اگه اینجوریه هر هرجوری دلش خواست فیلم بسازه و بگه که فیلمم مدرنه دیگه! ، نه سینمای مدرن هم مانند سینمای کلاسیک و پست مدرن دارای چهارچوب و اصولی است که باید آنان را رعایت کند تا به آن بشود گفت سینمای مدرن ، درضمن سینمای ساختار شکن سینمای موج نوی فرانسه است که با روی کار آمدن کسانی مثل ژان لوک گدار و با آن ساختار شکنی هایشان که می توان تو فیلم از نفس افتاده گدار هم ببینید اتفاق می افتد بله عزیزم سینمای مدرن از نمای نزدیک شروع می شود و از جزء به کل می رسد ، شما یک فیلم واقعا مدرن به من نشون بدید که از نمای نزدیک شروع نشده باشه من گفتم درباره الی کلاسیک هست هنوزم می گم چون تمام نشانه ها و ویژگی های یک فیلم کلاسیک را دارد و از نشانه ها و ویژگی های سینمای مدرن خبری نیست ، من هنوزم می گم فیلمنامه درباره الی مدرن هست و پرداخت و کارگردانی کاملا کلاسیک است و حتی تدوین شاهکارش چون فیلم در دادگاه شروع می شه ما رو از اول با تنش و استرس وارد فیلم می کند و پس باید با دوربین روی دست این رو تا بعد از دادگاه هم ادامه بده چون ما داریم همون شخصیت هارو دنبال می کنیم و وارد زندگی شخصی آنها می شویم تا بفهمیم که دلیل جدایی چیست و اختلاف نادر و سیمین بر سر چیست، اگر بعد از سکانس طلاق ما با شخصیت های دیگر فیلم همراه می شدیم اونوقت حرف شما صحیح بود اما ما با همان شخصیت هایی که از اول فیلم می بینم همراه می شویم پس انتخاب اجرای دوربین روی دست برای تمام فیلم کار کاملا درستی بوده است متاسفانه تعریف من از گره افکنی و نقطه عطف با شما کاملا متفاوت است ، گره افکنی یا نقطه عطف اول زمانی اتفاق می افتد که زمانی از فیلم گذشته باشد و با ایجاد نقطه عطف توسط فیلمنامه نویس مسیر داستان تغییر می کند، در کل باید اینگونه بگویم که هدف از ایجاد نقطه عطف تغییر مسیر داستان است درباره شخصیت پردازی برای ترمه هم باید بگویم که کاملا درست و صحیح بود که ترمه در پایان فیلم همچین دیالوگی بگوید چون وقتی توی سکانس اول نادر در جواب به سیمین می گوید چرا نمی فهمه؟ ، یازده سالشه چرا نمی فهمه؟ ، پس ترمه با شخصیتی که برای نوشته شده پیش بینی همچین روزی را می کرد که روزی باید انتخاب کند که باقی زندگی اش را با مادرش سپری کند یا با پدرش درضمن مهدی جان شما اطمینان خاطر داری که فرهادی رو دوست داری که براش کامنت می ذاری؟؟؟!!! کسی که اولین کامنت اش را با تیتر تاسف شروع کند و در متن اش بنویسد خب خدارو شاكرم كه از سردگمي در اومدمو فهميدم چرا تو برلين براي يه فيلم نامه ضعيف يه كارگردان بي دكوپاژ اونقدر دست زدنو جايزه دادن و متاسفم براي همه كساني كه تو ايران هم اين فيلمو قبول دارن من که فکر نمی کنم این از روی دوست داشتن باشه
|
مجید
چهارشنبه 25 اسفند 1389 - 20:58
-4 |
|
|
|
ماشاالله
تبریک میگم به آقای فرهادی.واقعا بیشتر از اینا حقشونه
|
maria
پنجشنبه 26 اسفند 1389 - 5:24
-7 |
|
|
|
aghay farhadi kargardane khilyy khobi hatand ,faghta ey kash mishod to iran mimondand
|
mahdi
يکشنبه 29 اسفند 1389 - 20:24
7 |
|
|
|
هفت دعاي سينمايي در آخرين دقايق سال نو 1. خدايا سينماي ما را از هرچه آدم بيسواد، نون به نرخ روز خور،ترسو ،بي انديشه، عشق جشنواره خارجي به هر قيمتي و البته بي ايمان پاك بگردان. 2. خدايا از نوري كه به دل مسعود كيميايي تاباندي كه قيصر بسازد و نام خود را در مجموعه نام هاي ماندگار موج نو اين سينما ثبت كند به دل مسعود فراستي هم بتابان كه از نقد خود دفاع كند كه البته دفاع كرد فقط كاري كن كه دلسرد نشود. 3. خدايا براي ما فني زاده،شكيبايي ، انتظامي،نصريان ،پرستويي ،زياد بيافرين كه حامد بهداد زياد راه و رسم بزرگي در سينما را بيا موزد و براي كوچك نقشي كه با قدرت بازيگريش بزرگش كرده، به ما فخر نفروشد. 4. خدايا امثال جيراني كه خود تاريخي از سينمايند را براي ما افزوني بدار كه مهمانان هفت نتوانند تاريخ سينما را تحريف كنند. 5. خدايا كاري كن سكان سينماي موج نو ما(به معناي مفهموم سينماي متعالي ) از دست به وجود آورندگانش در بيايد و به جوانانمان اهدا شود كه هر چه زود تر سيصد را جوابي دندانشكن دهيم. 6. بار الهي كاري كن كه در قطار حركت اين سرزمين سينما در واگن سفارشي باشد و ما انسانها در واگن عادي و نه برعكس كه الان هست. 7. بار الهي هفت با فراستي و جيراني را از ما نگير و كاري كن پخش كردن قسمتي از جشنواره ما، براي برنامه هاي تلويزيوني آن طرف اقيانوسها نقطه عطفي باشد كه اگر اجابت كني شش دعاي كرده ام را در بالا همين خواهد شد و در آخر اتاق فكر هفت، سايت كافه سينما وسايت سينماي امروز رو از من نگير كه منِ فيلم نامه نويس كه هيچ كدام از نوشته هايم تا به امروز فيلم نشده از غصه ميميرم. آهان آهان راستي خدايا اين بچه هاي با عشق كامنت گذار رو از ما نگير.
|
میثم
سهشنبه 9 فروردين 1390 - 15:12
8 |
|
|
|
برادر عزیز مهدی تو به قول خودت هيچ كدام از نوشته هات تا به امروز فيلم نشده اونوقت به فيلم نامه جدایی نادر از سیمین می گی ضعیف؟! هتاکی به آثار برجسته سینمای ایران راه خوبی برای مطرح شدن نیست. در زمانه انقراض منتقد، باید هم کسی مثل مسعود فراستی مورد علاقه شما باشه و می بینید که با نظرات و حرفهای بدون سند و جنجالیش (عینا مثل خود شما)، عجالتا نسخش تا اطلاع ثانوی در برنامه هفت پیچیده شد.
|
mahdi
دوشنبه 15 فروردين 1390 - 9:46
-9 |
|
|
|
بيمعرفتي
اين خيلي بي معرفتي كه جواب منو نميذاريد،از سايت شما توقع نداشتم
|
mahdi
سهشنبه 16 فروردين 1390 - 16:0
-1 |
|
|
|
يه نگاه به نوع انتقاد خودت تو كامنت سه خط ونيميت بنداز شايد با كمي تامل، يا نه بذار من بي رحمي و بيمنطقي شما رو تو اين سه خط بشمرم شايد متوجه بشي انتقاد بي سند و مدرك از كجا مياد 1.اگر اون برادر نوشتنت از طعنه مياد كه خيلي دوست دارم بدونم چه جوري بهش رسيدي،اگه من برادر بودم كه جاي حرف زدنم تو كامنتاي اين چهار تا سايتي كه گفتم نبود و الان براي خودم حداقل يه صفحه تو يه مجله سينمايي داشتم، البته اينم بگم كه چاكر همه برادرهاي واقعي كه دلشون براي اين سينما ميتپه هم هستم ،من زماني كه به فيلم نامه فرهادي نگاه ميكنم از ديد يه منتقد نگاش ميكنم نه يه فيلم نامه نويس،بزرگترين منتقدهاي دنيا ممكنه يه سيناپس هم تو زندگيشون ننوشته باشن آيا ميشه بهشون گفت در مورد فيلم نامه صحبت نكنن؟ 2.از كدوم هتاكي حرف ميزني ميثم خان؟ از كي تا حالا چهار خط نقد فني (به اندازه شعور خودم) شده هتاكي؟ مطرح شدن؟ مطرح شدن؟ با يه اسم بدون فاميلي توي كامنتا اومدم مطرح بشم؟ بابا خدايش من آقاي هالو روهم اينجوري نگاه نميكنم كه شما به من نگاه كردي. 3.شما يه نگاه به سواد و معلومات، نوع بيان، كمال گرايي و از همه مهمتر مستقل بودن به معناي مطلق كلمه آقاي فراستي بنداز تا متوجه بشي سالها پيش كه خيلي از اين منتقد ها دنبال پشت اين و اون وايسادن بودن و لقمه نوني اين فراستي بود كه به هيچ كدوم از تهيه كننده ها اين سينما باج نداد و فقط فيلمي رو فيلم دونست كه فيلم بود نه تيتراژ، همه بيچارگي ما هم از اونجاي مياد كه هميشه تو فكر پيچيدن نسخه ونسخه پيچ شدن اينو اون هستيم نه تو فكر بالا بردن دانش خودمون. در ضمن مديران محترم سايت اگه اون جواب من به آرمين رو گذاشته بوديد ديگه اين جور قضاوتها به من نميشد.
|
Armin KeshvariPour
پنجشنبه 18 فروردين 1390 - 19:18
-1 |
|
|
|
منتظر پاسخ هستم
من کماکان منتظر پاسخ ات هستم مهدی جان!
|
حمید
دوشنبه 22 فروردين 1390 - 12:5
7 |
|
|
|
سلام با اون تیکه از قسمت کامنت آقای مهدی که درباره ی بهداد نوشته بود کاملا موافقم.خدا امثال اون بزرگواران و همچنین حمید فرخ نژاد را برای سینمایمان زیاد کند. در ضمن دوستان لطفا سری به سایت imdb بزنید و به جدایی نادر از سیمین رای بدید.
|
mahdi
دوشنبه 22 فروردين 1390 - 19:17
-4 |
|
|
|
جواب آرمين
آرمين جان فرداي روزي كه كامنتتو خوندم پاسخ دادم نميدونم چرا نميذارنش همونطوري كه ميبيني اعتراضم كردم ولي خودمم دوست دارم بدونم چرا نميذارنش!!!!!!!!!!
|
Armin Keshvari Pour
شنبه 27 فروردين 1390 - 22:53
-7 |
|
|
|
عیبی نداره مهدی جان شما دوباره بفرست بذارنش ، اونقدر بذار تا بذارنش ، انسان باید پشتکار داشته باشه
|
آرین
دوشنبه 29 اسفند 1390 - 15:11
-1 |
|
|
|
افتخار و خوشحالی
من خیلی خیلی از این خبر خوشحال شدم. فیلم جدایی نادر از سیمین واقعا فیلم قشنگی بود و بازیگر ها هم خیلی قشنگ بازی کردند به خصوص سارینا فرهادی که با این سنش به این قشنگی بازی کرد.با تشکر از سایت خوب و خوشحال کننده تون.
|