من نه می خواهم از جریان خاصی طرفداری کنم و نه جریانی را متهم کنم اما برداشت خودم رو از پروژه های قبلی سیاسی دولت میخوام بنویسم. وقتی اخراجیها 3 آماده پخش شد به گواه آرشیو سایتهای خبری همه مسئولان گفتند که بمب سیاسی سینمای ایران اخراجیها هستش و مردم با دیدن این فیلم به حقایق مهمی پی خواهند برد اما بنده به شخصه با دیدن این فیلم فقط یک سری دیالوگ روحوضی و سخیف دیدم و سکانسهایی که من را بیشتر یاد فیلم کلاه قرمزی می انداخت تا بمب سیاسی ، دست آخر هم که با زور بلیطهای نیم بها و دست بردن در سیستمهای صدر بلیت سینماها این فیلم با اختلاف کمتر از 200 میلیون از فیلم اصغر فرهادی پیش افتاد. بعد از آن نوبت رسید به پایان نامه ، کارگردان 28ساله اش میگفت فیلم من سفارشی نیست اما حضور آقای روح الله شمقدری در سمت تهیه کننده حرف دیگری را بیان میکرد. اولین اکران پایان نامه برای خبرنگاران و منتقدان با جنجالهای فراوانی همراه بود که باعث شد لقب این فیلم بشود جنجالی ترین فیلم جشنواره اما واقعیت این بود که داستان این فیلم چیزی در حد بازیهای رایانه ای بود و به قول من نه به قول مسعود فراستی ژانر که پایه ساخت یک فیلم است ، در این فیلم مشخص نیست. آخر سر هم با وجود گذاشتن سکه طلا و اتومبیل به عنوان جایزه برای تماشاگران این فیلم ، پایان نامه به دو ماه نکشیده از روی اکثر پرده های سینما برداشته شد و الان چند سینما فقط این فیلم را روی پرده دارند. و حالا قلاده های طلا ، این فیلم هم درسته لقب سیاسی ترین فیلم سینمای ایران را دارد اما یقین بدانید که به جز اتلاف بیت المال سود دیگری در بر ندارد چون مردم وقتی به سینما می روند یا دلشان میخواهد بخندند یا دلشان می خواهد گوشه ای از واقعیت های جامعه شان را ببینند نه اینکه قدرت نمایی یک جریان پر زور را در کشور از روی پرده سینما ببیند........
|