كاش حداقل چند تا جلئ خوشگل ميزاشتين زير خبرتون. آدم رغبت نمي كنه سر بزنه به سايت مجله فيلم

مجله فيلم هم راه افتاده

واي كه با اين جلدها چه خاطراتي براي ادم زنده ميشه... كلي با اين مجله جلو رفتيم و با هم بزرگ شديم. هر كدام از اين تصويرها يه دوره از زندگي و يه خاطره از عمر ماست: مدرسه/ دانشگاه / از دواج / تولد بچه و ...

مرسي براي اين همه همراهي و اين همه خاطره

اون طرحي كه آيدين اغداشلو براي جشنواره شم كشيد هنوز هم بهترينه و خاطره اش زنده مونده. اين رو به حساب كيفيت اين جلد بزاريم يا نوستالژيك بازي ايروني؟؟؟ به هر حال من كه هنوز انتخابم همينه

چرا شماره هاي ويژه مجله زشت ترين جلدها رو داره؟

شماره 100 و 200 و 300 يا بيست سالگي همه ضعيف بود

لطفا جلد شماره سي سالگي رو از حالا فكر كنين تا خوب بشه

از صبح تا حالا دارم توي اين جلداي مجله ميچرخم و حال ميكنم. دم تون گرم واقعا

راي دادن به جلدا خيلي سخته من كه رفتم راي دادم ولي كاش راحتتر بود

چه عجب كه مجله فيلم بالاخره خواننده هاش رو هم در نظر گرفت و ازشون نظرخواهي كرد! به نظرم اين رو بايد به فال نيك گرفت

حالا كه كل جلدا رو كنار هم ديدم دوست داشتم بيام اين جا بنويسم كه وافعا اين يك سال اخير چه قدر كيفيت طرح جلدها خوبتر شده نسبت به هميشه.

عكس فيلمهاي ايراني واسه جلد خوب نيست و بايد مجلات تخصصي با اعتبار و قدمت فيلم حتما عكس و گرافيك مستقل داشته باشن

انتخاب من كه معلومه عكس زيباي يه حبه قند... جلد اون شماره رو با اجازه دوستان كندم قاب كردم زدم به دبوار اتاقم در يه خوابگاه كهنه دانشجويي حالا چادر و صورت نگار داره خودنمايي ميكنه

هر دفه هم يكي از بچه ها مياد نكگاهي ميكنه و ميپرسه: اين ديگه چيه زدي ديوار هيچيش ديده نميشه!!!

كاشكي نظرخواهي از مطالب هم ميكردن نه فقط جلد. محتوي مهمتر از بسته بنديه/ نوشته ها رو خواننده بايد قضاوت كنه

چهار صد شماره مجله هر كدام با همون عكس و تيترهاي جلد آدم رو چند دقيقه مشغول ميكنه و ميبره به اون روزها: دهه شصت دهه هفتاد دهه هشتاد

روزهاي تلخ شيرين جنگ صلح آزاد گرفتار غم شادي

اين همه فيلم خوب اين همه فيلم بد

عمري فيلم خونديم و كمتر از اون فيلم ديديم

من با اين مجله بزرگ شدم و برام حكم دانشگا رو داشته ولي دليل نميشه نگم كه واقعا هيچ توجهي به جلداشون نميكنن

چند تا جلد اين آخريها باز بهتر شد ولي واقعا حالا كه همه رو كنار هم ميديدم فهميدم چقدر ضعيف بوده

خدا كنه از انتقاد من ناراحت نشن آقاي گلمكاني ولي حيف مجله شماست كه جلداش خاطره انگيز نباشه

چقدر جلد شماره 61 خوشگل و هنريه

من اين چند كلمه رو براي گردانندگان مجله فيلم مينويسم و اميدوارم به گوششون برسه و مطمئنم ميرسه چون سايت سينماي ما مرجع مهميه و اون عزيزان حتما بهش سر ميزنن مخصوصل به خبرهاي خودشون:

شايد باور نكنين اما همون ديروز كه اين خبر رو در سينماي ما ديدم رفتم سراغ سايت و جلدهاي مجله رو سيو كردم. بعد ريختم روي فلش و دويدم سر كوچه دادم برام پرينت رنگي گرفت (البته كيفيتش خوب نشد) ولي حالا يك ديوار اتاق كارم رو با يه كولاژ از جلدهاي مجله و عكسهاي جورواجورش كلا پوشوندم.

هر بار نگاهم ميفته بهش ميرم به جاهاي عجيب و روزهاي عجيبتر و وقتي سرم رو ميارم پايين ميبينم نيم ساعت گذشته و من چشمام خيسه ... شماها عادت دارين كه هميشه هم منو از كار و زندگي بندازين و هم چشمام رو خيس كنين!

خسته نباشيد ميگم به شما اساتيد مجله و خصوصا آقاي هوشنگ گلمكاني كه پاي شماره شماره مجله عمرشون رو گذاشتن. انشالا جلد شماره 500 و جلد 50 سالگي مجله فيلم روي دكه ها ببينيم

يه تشكر ويژه از مجله فيلم و سايت سينماي ما كه اين خبرو داد*** من دانشجوي گرافيك هستم و مدتي بود دنبال سوژه واسه پايان نامه ميگشتم و حالا ميدونم موضوعش چيه:

بررسي سير تغيير و تحول گرافيك طرح جلد مجله فيلم در سه دهه

اميدوارم وقتي كارم تموم شد يه نسخه شو واسه استفاده در مجله بفرستم

اين قدمهاي اول و اهسته را بايد به فال نيك گرفت و خوشحال باشيم كه مجله عزيز و گرامي فيلم بالاخره به اين نتيجه رسيده كه فضاهايي بجز دكه ها هم واسه عرضه اين نشريه وجود آمده

سايت مجله رو چشم انتظاريم / نسخه پي دي اف مجله رو ميشه روي دي وي دي منتشر كرد / نسخه ديجيتال هر شماره ميتونه روي مجله باشه / ارشيو اينترنتي مطالب و فهرستها رو بزارن روي سايت كه ما هر دفه چشممون كور نشه براي يه جستجوي مطلب ////////

حالا فعلا 400 شماره گذشته تا يه وبلاگ راه انداختن و به عمر نسلهاي اينده كفاف ميده اين تخيلات من!