وقتي همه خوابيم :: سينمای ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ايران :: Iranian Movie News & Information
جمعه 27 فروردين 1389 - 13:26


  خلاصه داستان:

تهیه کننده فیلمی که شاهد صحنه و پشت صحنه اش هستیم، پس از گذشت یک سوم از ساخت، سوپراستاری (حسام نواب صفوی) را به جای بازیگر تازه کار و از تئاتر آمده (علیرضا جلالی تبار) به کارگردان (هدایت هاشمی) تحمیل می کند. کارگردان مخالف است اما مجبور است بپذیرد. صحنه های گرفته شده بار دیگر با بازیگر جدید تکرار می شود. چندی بعد تهیه کننده بازیگر زن تازه کار و بی استعدادی (شقایق فراهانی) را به دلیل اینکه همسرش تقبل کرده بخش اعظمی از مخارج را بپذیرد به جای بازیگر زن حرفه ای فیلم (مژده شمسایی) به کارگردان تحمیل می کند. کارگردان مجبور است قبول کند. صحنه های گرفته شده بار دیگر فیلمبرداری می شود تا اینکه ...



      وقتي همه خوابيم      

کارگردان:   بهرام بيضايي
...
نویسنده:   بهرام بيضايي
...
سال توليد:   1387
...
بازیگران:   مژده شمسايي، عليرضا جلالي تبار،‌حسام نواب صفوي، شقايق فراهاني، هدايت هاشمي، سحر دولتشاهي، سيدمهرداد ضيايي،
...
سایر عوامل:   تهيه كننده: بهرام بيضايي مدير فيلمبرداري: علي اصغر رفيعي جم طراح صحنه: ايرج رامين فر طراح لباس: آتوسا قلمفرسايي چهره پرداز: سعيد ملكان مجري طرح: عليرضا داودنژاد، رضا داودنژاد صدابردار: محمود سماك باشي جلوه هاي ويژه: عباس شوقي آغاز فيلمبرداري: پنج شنبه 5 ارديبهشت 1387 عكس: علي زارع
...
     
سینما ها:   برنامه گروه سینماهای قدس
...
     
     


اخبار مرتبط
       

نظرات

محسن
چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 1:45
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بدون شک بهترین فیلم در فیلم سینمای ایران معتقدم برای فهمیدن این فوق شاهکار باید آن را چند بار دید

دوست
چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 12:44
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

محسن عزیز!

باید آن را چند بار دید؟؟؟!

مگر اعصابمان را از سر راه آورده ایم؟؟؟!

همان یک بار هم زیادی بود.

وقتی همه خوابیم واقعا فیلم اعصاب خردکنی بود. من استاد بیضایی و فیلمهای رگبار، باشو و سگ کشی اش را می پرستم. ولی این فیلم واقعا آشفته بود و عصبی.


چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 15:48
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

واقعا بايد خوشحال بود كه بعد از 10 سال استاد رو با اين فيلم زيبا ميبينيم.

san
چهارشنبه 5 فروردين 1388 - 15:51
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فيلم را كه ديدم تازه حرفهاي امير قادري راجع به اين فيلم را فهميدم و ميتونم بگم كه حالا واقعا به آقاي قادري حق ميدم...

حسین
پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 2:4
-10
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

آخه تو که معنی استادو نمی فهمی چرا به زبون میاری؟فوق العاده فیلم چرتی بود.چرت ودیگر هیچ

serpico
پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 13:54
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یک مانیفست به تمام معنا ...

بازی های فوق العاده سنگین و زیبا به خصوص نیرم نیستانی و نجات شکوندی

در حشنواره دو بار دیدم و دیروز محددا رفتم دیدم...

mohsen
پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 21:45
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

باسلام

صحبت کردن درباره یک استاد کار سختی است >من علاقمند سینما هستم و آثار شاخص سینما را دوست دارم ،وقتی که سگ کشی و مسافران و شاید وقتی دیگر از فیلمهای محبوب من است ،،نمی دانم درباره آخرین کار استاد چه بگوییم ،این فیلم جواب دوستاران استاد نبود ،من که هشت سال در انتظار فیلمی از ایشان بودم ، به شخصه خیلی سر خورده شدم و واقعا نمی توانم از فیلم حمایت کنم ،انگار این فیلم ،فیلم استاد نیست .وقتی همه خوابیم عصبانیت استاد از شرایط بد سینما است ،سینمایی که در آن پول و پارتی .و رابطه و فروش گیشه ملاک اصلی است .به نظر من لزومی نداشت آقای بیضایی به سراغ چنین موضوعی برود ما خودمان از شرایط سینما آگاه هستم ،این موضوع را فیلمسازانی همچون فریدون جیرانی یا سیروس الوند و یا ....می توانستند بسازنند

من نمی توانم از فیلم حمایت کنم ،چون که این فیلم حرفی برای گفتن ندارد ،برخی ار سکانس ها طولانی و ملال آور است و برخی از دیالوگ ها بسیار سنگین است که برای عامه مردم قابل فهم نیست و برخی از صحنه ها چندین بار تکرار می شود که فقط اعصاب تماشاگر را خورد می کند،،متاسفانه این فیلم در کارنامه استاد جایی ندارد ،واکنش های منفی این فیلم بسیار بالاست

بعد از پایان فیلم هیچ صحنه زیبا و جذابی وجود ندارد که در خاطره تماشاگر بماند ،حتی فیلم به علاقمندان سینما هم توهین می کند (آن صحنه ایی که پسر عقب مانده و دختر نما در حال امضاء گرفتن است)و متاسفانه بازی شقایق فراهانی برای مخاطب خنده دار است و چرا استاد همه را محکوم کرده و بدون آنکه ذره ایی به خود بیندیشد و استاد باید جواب ما که هشت سال در انتظار بودیم را بدهد................. من قبل از دیدن این فیلم از نقد امیر قادری خیلی ناراحت شدم ،که حرمت موی سفید استاد را نگه نداشت ،اما بعد از دیدن فیلم اعتراف می کنم که برخی از ایردات آقای قادری درست است ....................

امیدوارم دوستاران این فیلم از حرفهای بنده ناراحت نشونند و بدانند که من در اکران سگ کشی سه بار به دیدنش رفتم اما امروز افسوس...........

سعید
پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 22:11
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

دوستان لطف کنند مصاحبه بهرام بیضایی با ماهنامه صنعت سینما را بخونند تا به عظمت این فیلم پی ببرند


پنجشنبه 6 فروردين 1388 - 23:32
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

khob dustan age maghzetun filme doros darmoon nemikeshe nariiiin...!


جمعه 7 فروردين 1388 - 0:35
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

يه شاهكار ديگه از استاد بيضايي


جمعه 7 فروردين 1388 - 1:32
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

كساني كه كيفيت اين فيلم را انكار مي كنند به نخستين لحظه اي كه از

سينما خارج شدند بازگردند كه آيا واقعا محسور فيلمبرداري و داستان

پردازي آن نشده بودند.

homa
جمعه 7 فروردين 1388 - 15:27
-10
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

filme kheili ajibi bood , vali khoob momkene vagheiyate cinamaye iran bashe

sina
شنبه 8 فروردين 1388 - 1:28
5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اولا درباره ی استاد نباید حرف زد و ان را نقد کرد.

برای دریافت اخرین اخبار سینما ایران و جهان نقد فیلم انونس ومطالبه دیگر به وب لاگه sina72.blogfa.com

بهرام
شنبه 8 فروردين 1388 - 1:52
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بهترین فیلم اکران نوروزی است.اگرچه نسبت به سگ کشی ضعیف تر است ولی فیلمی زیباست که بازی خانم شمسایی آنرا زیباتر کرده...

مزدک
شنبه 8 فروردين 1388 - 2:18
-10
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بیضایی با این فیلم نشان داد که هنوز همچون همیشه بزرگترین و عمیق ترین و شجاع ترین کارگردان ایران است.

shahab
شنبه 8 فروردين 1388 - 14:56
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

film vaghean fogholadas ye bazie aali az mojde shamsayi va alireza jalali tabar va mesle hamishe kargardanie bi naghse ostad beyzaee

سهيل
يکشنبه 9 فروردين 1388 - 11:16
5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتي همه خوابيم را در جشنواره پارسال ديدم با اين كه نسبت به فيلم سگ كشي ضعيف تر بود ولي روي هم رفته فيلم خوب و قابل دفاعي بود و به خوبي پشت پرده سينماي ايران را به تصوير كشيده بود. وقتي همه خوابيم به معناي واقع پرده از زد و بند هاي پشت پرده سينماي ايران برداشت و نشان داد كه يك كارگردان براي ساختن يك فيلم خوب با چه مشكلاتي مواجه است. داستان وقتي همه خوابيم درباره ساخته شدن فيلمهاي مزخرفي چون دلداده، چارچنگولي، اخراجي ها و فيلمهاي ديگري از اين قبيل است .

بايد قدر كارگردان هاي چون بيضايي، حاتمي كيا، مهرجويي و.... را بدانيم كه با توجه به شرايط موجود همچنان در تلاش براي ساختن فيلمهاي خوب هستند و در دام كمدي هاي مزخرف نيفتاده اند.

critic
يکشنبه 9 فروردين 1388 - 19:23
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

من كاري با شاهكار بودن يا نبودن فيلم ندارم چيزي كه عيان است يك نوع انتام جويي از شرايطي است كه احتمالاًبراي آقاي بيضايي در آثار قبلي پيش آمده . با دقت بر ميزاسن ها ،حركت دوربين ،تكرر تصاوير،موسيقي اعصاب خورد كن و پيچيدگي دو موضوع در يكديگر متوجه شدن اين امر بديهي به نظر ميرسد.حتي ديالوگهاي تند و تيز كارگردان در فيلم به نحوي طبيعي به نظر ميرسد كه گويي درد و دلهاي يك كارگردان هنر دوست را نظاره گر ميباشيم البته اين امر (انتقاد از شرايط)براي هر كسي كه دستي در قلم دارد طبيعي به نظر ميرسد.

خانه هايتان پر از اميد

بزغاله
يکشنبه 9 فروردين 1388 - 19:36
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

خیلی سخته ولی باید اعتراف کنماتضار چنین فیلم بدی از

کارگردانی که اندازه جونم دوستش داشتم رو ناشتم با

اینکه از امیر قادری بدم میاد ولی باهاش موافقم

سایه
يکشنبه 9 فروردين 1388 - 21:17
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم های و تئاتر های بیضایی مثل همیشه عالی هست!!!

سهیل
دوشنبه 10 فروردين 1388 - 1:29
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

امشب با احتساب تماشای فیلم وقتی همه خوابیم هر 4 فیلم اکران نوروز88 رو دیدم.

بهترین فیلم سوپراستار بود و بعد از اون وقتی همه خوابیم .

فیلم بیست فیلم خوبی نبود و انتظار بیشتری ازش میرفت.حیف پرستویی که تو این فیلم بازی کرد.

در مورد آشغالی چون اخراجی ها2 هم اگه هیچی نگم بهتره.فقط میخواستن از مردم دزدی کنن.

مزدک
دوشنبه 10 فروردين 1388 - 2:48
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بیضایی همیشه عمیق ترین نگاه را داشته است

سپهر
دوشنبه 10 فروردين 1388 - 18:25
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظر من فیلم خوبی بود...

مطمئنم که با گذشت زمان ارزشش بیشتر هم میشه

امید
دوشنبه 10 فروردين 1388 - 19:9
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم بهترین فیلمی بود که در عمرم دیده ام

saeed
سه‌شنبه 11 فروردين 1388 - 1:48
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

هدایت هاشمی بازیگر فیلم وقتی همه خوابیم گفت :مردم به بهرام بیضایی علاقه دارند چون آدمهایی را که پای حرفشان می ایستند را دوست دارند وبه آنها احترام می گذارند .

هاشمی بااشاره به اینکه چو ن فیلم وقتی همه خوابیم کار آقای بیضایی است مردم از آن استقبال می کنند و مطمئنم این فیلم از فیلمهای پرفروش امسال می شود .

وی ادامه داد:بیضایی به دلیل ساخت فیلمهای خوب برادری اش را در سینما به اثبات نشانده است ..آدمهایی مثل بیضایی که جسارتا به آنها لقب دایناسور می دهم خیلی کم اند.چون خلقت دایناسورها در همه اینها یک جا جمع شده است .آنها هم بزرگ اند ،هم جای زیادی رااشغال می کنند و هم تحملشان از نظر بقیه سخت است .

وی ادامه داد:مثلا در تئاتر امثال علی رفیعی و حمید سمندریان همین خصوصیت را دارند . حالا چرااینها دایناسور هستند؟چون همه کاره اند .

هدایت هاشمی گفت :الان درسینما همه چیز تخصصی شده است مثلا هر کسی کار گردان خوبی است لزوما نویسنده تدوینگر فیلمبردار وطراح صحنه ولباس خوبی نیست .ولی دایناسورها در سینما آدمهایی هستند که سینما را همه جوه صاحبند .مثلا درهمین جشنواره فجر که خواستند به بیضایی بی توجهی کنند دیگر نتوانستند جایزه تدوین را به اوندهند.یعنی این آدم همان اندازه که تدوین گر است که کار گردان است .درهمه رشته ها متبحر است .

وی ادامه داد:این خصوصیت فقط در مورد چند نفر صدق می کند که خب بعضی هایشان مرده اند ،بعضی هایشان دارند می میرند و بعضی هایشان که نمرده اند را داریم ما می کشیم .متاسفانه ماحافظ خوبی نیستیم و برخی فکر می کنند بزرگ می شوند اگر به اینها آسیبی برسانندیا اگر بتوانند جلوی اینها بایستند و بهشان توهین کنند.

reza
سه‌شنبه 11 فروردين 1388 - 5:53
9
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اقا امید جدا وقتی همه خوابیم بهترین فیلمی بود که تو عمرت دیدی؟

moien
چهارشنبه 12 فروردين 1388 - 13:24
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم بسیار خوبی بود

از همه نظر عالی

به آقای بیضایی تبریک میگم واسه این فیلمشون


پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 2:31
-18
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

من بعد از دیدن این فیلم به خاطر سر درد و حالت سرگیجه و .... یک استامینوفن کدئین و یک کلیدینیوم سی خوردم!!

صادقی
پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 3:5
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم واقعن محشر است. توصیه ام به همه ی دوستان این است که دین این فیلم اندیشمندانه و شجاعانه را به هیچ وجه از دست ندهند.

امیرمهدی
پنجشنبه 13 فروردين 1388 - 21:2
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم عالی بود

ولی برای درک بهتر این فیلم باید چند بار به سینما رفت.

اناهیتا
جمعه 14 فروردين 1388 - 13:26
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم بسیار جالبی بود و دیدم را نسبت به سینما بازتر کرد و خیلی چیزها از کار استاد اموختم . بازی خانم مژده شمسایی خیلی به دلم نشست. ایشان نشان داد که موفقیت بی نظیرش در سگ کشی اتفاقی نبوده است.

شیما
شنبه 15 فروردين 1388 - 2:12
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم بهترین فیلم چند سال اخیر سینمای ایران است. واقعن دیدنش تجربه ی نابی است که نباید از دست داد.

به حرفهای برخی منتقدان کم سواد توجه نکنید فیلم را دیده و بعد قضاوت کنید. الان بعد از دیدن فیلم بهتر فهمیدن که چرا امثال قادری با این اثر بزرگ دشمنی دارند.


شنبه 15 فروردين 1388 - 13:26
-5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

چرا همه از چشم دیگران فیلم ها رو می بینند؟

خودتون ببینید و احساس واقعی خودتون رو درک و تحلیل کنید.

اگر به جای استاد بیضایی، اسم آقای مدیری پای این نقد اساسی از مجموعه سینما بود، آیا همچنان انگ داشتن عقده روشنفکرمآبی رو بهش می زدن یا با جدیت برایش دنبال معانی و بیرون کشیدن تصاویر عالی بودند؟

آیا این فیلم هم ارز آثار دیگر همین کارگردان یا آثار مهم سینمای ایران است؟

اصولاً آیا لازم است هر فیلمی را با متر فیلم دیگری سنجید یا میزان مقبولیتش در حالت کلی برای تماشاگر عام یا بی غلط بودنش برای تماشاگر خاص هم معیاری می تواند باشد؟

ممنون

Mehdi
شنبه 15 فروردين 1388 - 15:20
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظرم یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران و بهترین فیلم بیضایی. او در این فیلم به جامعه و مشکلات پیچیده‌اش نزدیکتر شده و با فیلمبرداری و دکوپاژ دقیق و درخشان، لذت دیدن یک اثر هنری را برایمان دوچندان میکند. گذشته از مضمون مهم فیلم، تصاویر و بازیها چشم‌نواز و به یاد ماندنی هستند.

شیما مشهدی
شنبه 15 فروردين 1388 - 20:48
14
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بهترین فیلم امسال بعد از "درباره الی"!

احسان
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 3:8
7
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بهترین فیلم سالهای اخیر بود. من هم قل از دیدنش فکر نمی کردم که چنین مرا تحت تاثیر قرار دهد. مقایسه اش با دیگر اثار امثال ( البته انهایی را که من دیده ام ) خنده دار است. مقایسه استاد بیضایی با امثال مدیری هم واقعن جای تاسف است

ستاره
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 9:39
11
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی بعد از دیدن فیلم از سالن بیرون اومدم حس می کردم اتفاق خوبی برام افتاده. من نه منتقد سینما هستم نه وقتی فیلم می بینم برام مهمه کی اون رو ساخته. مهم اینه که درکش کنم، بفهممش و من بی واسطه از این فیلم لذت بردم.

عالی بود!

مزدک
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 12:57
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بسیاری از اثار بیضایی را دوست دارم. رگبار, کلاغ, باشو غریبه کوچک و سگ کشی از فیلمهای محبوبم هستند. اما فیلم وقتی همه خوابیم را اصلا دوست ندارم. و حالا به امیر قادری تا حدودی حق می دهم. وقتی همه خوابیم یکی از عصبی ترین و اشفته ترین فیلمهایی است که در عمرم دیده ام. برای نمایش مافیای سینمای ایران و پارتی بازی و ... نیاز به این همه عصبیت و اشفتگی نبود و می شد ان را با لحن نرم تری هم بیان کرد. چه لزومی داشت که بیضایی عزیز 40دقیقه فیلمفارسی اعصاب خردکن به خورد ملت بدبخت دهد, فیلمی که حاضرم قسم بخورم کمتر کسی داستان آن را به درستی متوجه شده باشد, و دوباره بخواهد ان صحنه ها را با حضور بازیگران تجاری تکرار کند... صحنه های انتهایی فیلم که مربوط به فصل نهایی فیلم اصلی داخل فیلم بود ( تعقیب و قتل پریا... ) با ان موسیقی وحشی بسیار روی اعصاب بیننده می رفت. ای کاش کمی تعصب به یک فیلمساز را کنار گذاشته و منطقی تر قضاوت کنیم. وقتی همه خوابیم به نسبت سگ کشی که یکی از بهترین اثار سینمای ایران است پسرفتی فاحش به شمار می اید.

وحید آرمند
يکشنبه 16 فروردين 1388 - 14:20
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

باید خیلی بد سلیقه باشین تا از فیلم بیضایی بدتون بیاد. خیلی سلیقه بعضی ها خاله زنکی شده. متاسفم.

sohrab.v
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 1:56
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

aslan be in rabti nadare ke director kie . hamishe an kasaee ke esme be nami dashtan badtarin karha ra kardeand pas be khater esm film nabinid hame to in mamlekat ostadan

مزدک
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 2:26
8
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم حقیقتن فیلم ارزشمندی است و بیضایی موفق شده است انچه در پشت پرده ی سینمای ایران است را به خوبی به تصویر بکشد و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

از لحاظ تکنیک هم که دیگر نیازی به تعریف ندارد.

مزدک
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 2:27
-10
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم حقیقتن فیلم ارزشمندی است و بیضایی موفق شده است انچه در پشت پرده ی سینمای ایران است را به خوبی به تصویر بکشد و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

از لحاظ تکنیک هم که دیگر نیازی به تعریف ندارد.

مزدک
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 2:45
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

دوستان گرامی هنرمند زمانی می تواند اثر هنری قابل اعتنا خلق کند که علاوه بر تکنیک های لازم در هر رشته دارای تفکری عمیق و دیالکتیکی باشد. یعنی در هنگام مواجهه با یک معضل به ریشه های اقتصادی و اجتمایی ان بپردازد و زیربنایی بیندیشد و البته هر هنرمند عمیق و با اندیشه ای حتمن به این همه نابرابری در جهان معترض هست و شکی نیست که اعتراض واقعی از هنرمندی با تفکری عمیق و ریشه ای برم یاید . در سینمای ایران از این نظر دو چهره شاخص وجود دارند اول بهرام بیضایی و بعد هم داریوش مهرجویی در جهان هم بسیاری از چاپلین بزرگ گرفته تا دسیکا و برادران تاویانی و برتولوچی و چند نفر دیگر از این دسته اند .

فیلمسازان سطحی اما کسانی هستند که چون اندیشه ای عمیق و دیالکتیکی ندارند با موضوعات برخوردی سطحی دارند مثل کیمیایی و قادری و حاتمی کیا و مجیدی و حسن فتحی و کمال تبریزی و ... در جهان هم اگر کمی عمیق تر بنگریم حتا نمی توان کسانی چون اسکورسیزی و اسپیلبرگ و تیم برتون و دیوید فینچر و تارکوفسکی را جز هنرمندان عمیق به حساب اورد.

با تشکر

مزدک
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 11:33
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم حقیقتن فیلمی سطحی و شعاری است. و کاملا از تفکرات عمیق و دیالکتیکی به دور است. کارگردانی دارای تفکرات عمیق و ریشه ای است که در فیلمش شعار ندهد و مانند جناب بیضایی در این فیلم بیانیه صادر نکند و گناه را بر گردن همه نیندازد و تنها خود را معصوم جلوه ندهد. شخصا با تقریبا همه نقدهای امیر قادری درباره این فیلم موافق هستم. همه ما ابتدا تعصب جاهلانه به خرج داده و ندانسته و ندیده او را محکوم کردیم. در حالی که او تنها حقیقت را می گفت بدون کوچکترین رگه هایی از تعصب و توهین در کلامش. حالا که فیلم اکران شده داریم کم کم متوجه حرفهای او می شویم. وقتی همه خوابیم از نظر سطح و محتوا فیلمی در حد فیلمهای تجاری و معمولی سینمای ایران است و حرفی برای گفتن ندارد.

كاوه
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 13:0
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظر من فيلم خوبي بود ...

احسان
دوشنبه 17 فروردين 1388 - 17:27
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

مزدک جان نمی خوام ناراحتت کرده باشم ولی تو دچار بیماری 1000 شخصیتی هستی به کامنتات نگاه کن!

بگذریم...وقتی همه خوابیم به نظرم بهترین فیلم سالهای اخیر بود.


سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 1:50
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

مزخرف

سطحی

پریشان

سردرگم

شعارگونه

بدترین فیلم کارنامه استاد

و............

فرزاد
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 3:27
-8
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم بسیار خوب و متفکرانه ای بود. نقد شجاعانه ی جریان پول و سرمایه ی حاکم برای سینما و هنر ایران و بسیاری کشورها. خیلی خام اندیشی است اگر فیلم را به عقده های شخصی تنزل دهیم چرا که فیلم عمومیت بسیاری داردو بسیاری از مسایل را در بر می گیرد.

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 3:33
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

دوستان گرامی من دارای بیماری هزار شخصیتی نیستم . و فیلمهای بیضایی و از جمله همین فیلم وقتی همه خوابیم را بسیار می پسندم. به نظر می اید که دوستی به خاطر شوخی با من یا هر قصد دیگری سعی کرده با عنوان مزدک فیلم بیضایی را مورد نکوهش قرار دهد و بعد از این طریق ثابت کند که من ( مزدک ) دارای ثبات اندیشه نیستم که به نظر من کار جالبی نیست.

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 3:33
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

دوستان گرامی من دارای بیماری هزار شخصیتی نیستم . و فیلمهای بیضایی و از جمله همین فیلم وقتی همه خوابیم را بسیار می پسندم. به نظر می اید که دوستی به خاطر شوخی با من یا هر قصد دیگری سعی کرده با عنوان مزدک فیلم بیضایی را مورد نکوهش قرار دهد و بعد از این طریق ثابت کند که من ( مزدک ) دارای ثبات اندیشه نیستم که به نظر من کار جالبی نیست.

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 4:2
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

نامه به امیر قادری

اول از اینکه در این نوشته مجبورم سطح کلام را پایین بیاورم و در مورد مسایلی صحبت کنم که شاید برای عده ای از دوستان کاملن روشن و تکراری باشد پوزش می طلبم ولی چون در این مطلب روی سخنم با دوست گرامی اقای امیر قادری است مجبورم این کار را بکنم. ( بخشی از مطلب را در فرم داستانی می اورم شاید بهتر بتوانم منظورم را بیان کنم هر چند این داستان ها کاملن از روی حقیقت برداشت شده است و لازم به توضیح نیست که من اصولن داستان نویس نیستم )

- مدتی پیش در تلوزیون خبری پخش شد در مورد جشن بزرگی که در یکی از کشورهای اسیایی توسط عده ای سرمایه دار محترم و باشخصیت برای میمون ها برگزار شده بود و در این جشن میمون ها انواع کیک و میوه جات لوکس را بر سر و صورت هم می زدند و شادی می کردند که صحنه ی بسیار جالب و خنده داری بود و من از دیدن این صحنه ها بسیار لذت بردم چون هم به میمون ها خیلی خوش می گذشت و هم ادم هایی که انجا بودند و چه چیزی از این بهتر که ادم شادی دیگران را ببیند نمی دانم اقای قادری هم این صحنه را دیده و لذت برده است یا نه چون ایشان برای مقوله ی لذت بردن و خوش گذراندن ارزش زیادی قایل هستند که اتفاقن فکر خوبی است.

- چند روز بعد شبکه ی چهار مستندی درباره ی فقر و گرسنگی در افریقا نشان می داد و ملیون ها انسانی که حتا نمی توانند اولین نیازهای حیوانی خود را براورده سازند و در فقر بدنیا می ایند و در فقر می میرند و مثل شخصیت فیلم ملیونر زاغه نشین خوش شانس هم نیستند که دریک مسابقه تلوزیونی پول زیادی به جیب بزنند.

- چند روز مانده به عید یکی از دوستانم که در یکی از ادارات دولتی و با حقوق مناسب و به عنوان معاون یکی از بخش های مهم مشغول به ... است را دیدم که با ماشین 206 خود جلوی پای من ترمز کرد و در راه همش از برنامه هایش برای رفتن به گردش به این جا و ان جا در تعطیلات چندین نوروز سخن می گفت البته کمی هم در مورد برنامه اش برای خریدن خانه ی جدیدی که می خواست با دریافت وام از اداره شان انجام دهد سخن گفت . نمی دانم چرا وقتی از ماشین پیاده شدم یاد دوران مدرسه افتادم یاد ان شوخی ها و دوران خوش ، انزمانی که شاید زندگی را جور دیگر می فهمیدیم یاد همین دوستم که معمولن نمره ها یش پایین تر از بقیه بچه ها بود هر چند دوست مشترکی به نام کامران داشتیم که از شاگردان زرنگ کلاس بود و همیشه به او در درس کمک می کرد ولی نتیجه زیادی حاصل نمی شد. اصولن او به جز درس در زمینه های دیگر هم چندان استعدادی نداشت.

فردای انروز دوستم کامران را دیدم . کامران در یکی از کارخانه های خصوصی و با حقوق بسیار کم کار می کرد از او خواستم که شب عید همدیگر را ببینیم و جایی برویم ولی او گفت که شب عید در کارخانه شیفت است و نمی تواند بیاید و گفت اگر بتوانم شیفتم را جابه جا کنم شاید بعد از ظهر روز سیزده را بتوانیم با هم بیرون برویم و در راه همش از این صحبت می کرد که چگونه باید شیفتش را تغییر دهد و نگران بود که مبادا مشکلی پیش بیاید.

- نمی دانم لازم است این بحث ها را ادامه دهم یا نه حتمن بسیاری از شما نمونه ی این داستان ها را بسیار دیده اید و بهتر تاز من می دانید. البته من به خاطر اینکه از لذت اقای قادری کاسته نشود و خاطرشان ازرده نگردد و در ضمن مرا متهم به شعار دادن و عقده ای بودن نکنند مجبور شدم بخش های زیادی از واقعیت را سانسور کنم و بسیاری از واقعیت های تلخ را نیاورم. و در مورد اینکه چطور و تحت چه شرایطی کامران اکنون اینجاست و ان دوست دیگرم انجا هم شاید نیاز چندانی به توضیح نیست و بسیاری از شما موارد بیشماری از این نوع را تجربه کرده اید و یا دیده و شنیده اید. ( البته در هر موضوعی ممکن است استثنا وجود داشته باشد ولی باید دانست که هرچند که استثنا در جای خود مهم و قابل بررسی است ولی در هنگام قضاوت استثنا را جای قاعده گذاشتن چیزی جز حماقت یا رذالت نیست به قول هگل که می گوید : حقیقت همان کلیت است و برشت که می گوید : انکه به استثنا می اندیشد احمق است. )

- دوستان یک واقعیت در جهان وجود دارد که اگر کسی انرا درست درک نکند و اگاهانه یا نااگاهانه از نظر دور کند تمامی نگاهش به زندگی و حرفهایی که می زند و کتاب هایی که می نویسد و فیلمهایی که میسازید و موسیقی که می افریند و... سطحی و در بهترین حالت بی فایده و در بسیاری موارد مضر می گردد . بسیاری از شما این واقعیت تلخ را بهتر از من درک کرده اید ولی من دوباره انرا اینجا برای خودم و اقای قادری تکرار می کنم :

قادری گرامی افرادی در جهان ما وجود دارند که وقت ندارند در طول سالها به همه ی ویلاهای خود در سراسر جهان سر بزنند و مردم بسیار زیادی هم هستند که بزرگترین ارزوی شان داشتن یک سرپناه معمولی و یک شغل ابرومند است . عده ای هزاران و ملیون ها دلار را برای سرگرم شدن خود و در جشن میمون ها و اسب ها و خوک ها خرج می کنند و همزمان در همان لحظاتی که اینان مشغول خوشگذرانی هستند عده ی زیادی از گرسنگی می میرند تکرار می کنم می میرند اقای قادری می دانید مرگ یک انسان چه فاجعه ی جبران ناپذیری است.

حال منصفانه جواب دهید ملیون ها کارگر ، کشاورز ، دانشجو ، کارمند رتبه پایین و افراد بیکار نگه داشته شده و کم درامد و بی درامد کجای سینمای جهان قرار گرفته اند. من بحثم فقط در مورد سینمای ایران نیست و در مورد سینمای جهان صحبت می کنم .

چند درصد مردم جهان ملیونر و یا رییس شرکتهای بزرگ و یا فوتبالیست حرفه ای و رییس بیمارستان و یا خواننده ی حرفه ای و افراد طبقه ی سرمایه دار هستند و چند درصد طبقه ی پایین و در سینمای جهان چند درصد از فیلمها و کارگردان هایی که شما انها را بزرگ می دانید به طور ریشه ای به مشکلات افراد این طبقه که اکثریت مردم جهان را تشکیل می دهند می پردازند و بعد نتیجه می گیرند که این بی عدالتی ها از بین رفتنی است و باید از بین برود وانسان روزی اینکار را انجام می دهد و تا این بی عدالتی های اشکار وجود دارد سخن گفتن از بسیاری مسایل جز دروغ و حقه بازی نیست و در بهترین حالت ساده لوحی است و ساده لوحی بیشتر ان است که فکر کنیم این کار با سلام و صلوات و خواهش و تمنا بدست می اید. چند درصد ؟ نود درصد ؟ هشتاد درصد ؟ پنجاه درصد ؟ سی درصد ؟ بیست درصد ؟ ده درصد ؟ پنج درصد ؟ و یا باز هم کمتر !!!

در فیلمهایی که امثال برای اسکار نامزد شده بودند چند نمونه از این فیلم ها وجود داشت در اسکار پارسال چی ؟ در کل تاریخ هالیوود چند تا از این فیلمها را دیده اید در سینمای اروپا چند درصد در سینمای اسیا چند تا ؟ در دیگر جاهای جهان چقدر؟

من نمی گویم که هیچ فیلمی نبوده است به خصوص در اروپا و در سینمایب نو ریالیسم ایتالیا فیلمهای بسیار خوبی برای مثال اوردن وجود دارد . در گوشه و کنار سینمای امریکا و اسیا و جاهای دیگر هم این نوع فیلمها البته به تعداد بسیار کم وجود دارد . و معمولن به ناحق مهجور می مانند.

من نمی گویم اصلن نباید در مورد زنگی اشراف و ثروتمندان فیلم ساخت ولی نباید جوری باشد که انگار اینها کلیت مردم را تشکیل می دهند و اینها تنها افراد با ارزش این جامعه اند.

اگر کارگردانانی که در مورد این افراد فیلم می سازد نگاه واقع بینانه ای همچون بالزاک داشتند که مشکلی نبود و می توانست راه گشا باشد . ولی چند درصد فیلمهای جهان با دیدی عمیق به روابط موجود در جهان ، جهانی که پول و سرمایه بر ان حکومت می کند و نه انسان ، جهانی که انسان و انسانیت را همچون کالایی در بازار به فروش گذاشته است.

قصد سیاه نمایی ندارم اما ساده لوح هم نیستم و معتقد نیستم که خود را گول بزنم که " هر کجا باشم اسمان مال من است " بلکه همچون بسیاری از مردم جهان معتقدم که زمین متعلق به انسان و همه ی موجودات است و امید کامل دارم که دیر یا زود انسان و انسانیت بر جهان حاکم خواهند شد و شاید برای شما این شعار باشد ولی برای بسیاری مردم این بزرگترین حقیقت است . چرا که انسان همانگونه که تاریخ نشان می دهد همانگونه که برده داری اولیه و برده داران را در اعماق تاریخ دفن کرد به این بی عدالتی ها هم پایان میدهد . من فکر می کنم که هنر را وظیفه ای است و کسی که هیچ وظیفه و تعهدی را به این موضوع نداشته باشد هرگز شایسته ی عنوان هنرمند نمی گردد هر چند صد ها جایزه ی بزرگ و کوچک هم به او بدهند. ( حال می خواهد در زمینه ی سینما فعالیت کند یا تاتر یا ادبیات یا موسیقی یا نقاشی و ... و از این نظر هیچ تفاوتی وجود ندارد )

دوست گرامی هر جامعه ای بنا به نوع روابط تولیدی و جریانهای اقتصادی حاکم فرهنگ خود را به وجود می اورد پس زمانی که یک فیلمساز می خواهد در مورد یک معضل فرهنگی و یا اجتمایی و سیاسی سخن بگوید باید به ریشه های این معضل بپردازد چرا که این نابرابری های اقتصادی است که نابرابری ها و معضل های اجتمایی و فرهنگی و سیاسی را به وجود می اورد و پرداختن به روبنا بدون در نظر گرفتن زیربنای ان نمی تواند چندان ثمر بخش باشد در این صورت فیلم این کارگردان روبنایی و سطحی و در بیشتر اوقات بی ثمر و حتا گمراه کننده می گردد که بود و نبودش یکی می شود و گاهی نبودش بهتر از بودش .

خوشبختانه در ایران تعدادی از این هنرمندان را داریم که مایه افتخار ما هستند نیما یوشیج و ... در شعر احمد محمود و دولت ابادی و ساعدی و... در زمینه ی رمان را می توان از این دسته نامید. در تاتر هم اکبر رادی در کنار بهرام بیضایی شاخص ترین چهره در این زمینه اند و در سینمای ایران هم دو چهره کاملن متمایز شده اند :

1- بهرام بیضایی 2- داریوش مهرجویی

ادامه دارد

www.mazdakk.blogfa.com

آرین حاتمی
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 12:45
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یکی از شاهکاهای سینمای بعد از انقلاب!

سیروس
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 15:15
5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم بسیار شجاعانه ای بود . کمتر کسی در سینمای ایران شجاعت و صداقت اندیشه ی ژرف استاد بیضایی را داراست. ایشان مایه ی افتخار سینمای ایران است


سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 16:11
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

درود بر بیضایی صادق ترین و بزرگترین سینماگر دوران ما

مزدک
سه‌شنبه 18 فروردين 1388 - 18:41
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

کاوه اسماعیلی گرامی درود بر شما و همه ی دوستان هنردوست و حقیقت جو

تشکر از اینکه نظر مرا خواندی و مانند بسیاری از مخالفان رو به توهین نیاوردی و این مرا امیدوار می کند که شاید تو هم روزی مثل من بیندیشی . البته اینکه می گویم مثل من بیندیشی را دلیل بر نخوت من نگیر چون من هم به هر حال شاید روزی چون تو عاشق فیلمهای تیم برتون ( به خصوص ادوارد دست قیچی )و فینچر ( به خصوص هفت و بازی ) و اسکورسیزی بودم ولی بعدها با اندکی تعمق بیشتر و. در اثر اشنایی با اندیشه های مختلف دیدم نسبت به گذشته تغییرات بنیادینی کرد و اکنون بسیاری نظرات من شاید برای خیلی ها عجیب باشد . به هر حال برای درک بهتر دیدگاه من ( که البته من این دیدگاه و اندیشه را به وجود نیاورده ام بلکه تنها قسمت اندکی از این اندیشه ی عمیق را از دیگران اموخته ام ) می توانی نامه ی من به قادری را در همین جا بخوانی . اگر باز هم نظرت همچنان پابرجاست نکته ی دیگری را خدمت شما دوست بزرگوار عرض می کنم شاید تلنگری باشد بر ذهن و اندیشه ی همه ی ما:

دوست گرامی مقدار مواد غذایی که امروز در جهان ما تولید می شود خیلی بیشتر از مقدار مورد نیاز همه ی بشر امروز است ولی عجیب ان است که با وجود این موضوع ملیون ها نفر همچنان در جهان در گرسنگی به سر می برند و به علت عدم دسترسی به مواد غذایی لازم می میرند ( لطفن روی کلمه ی می میرند کمی بیشتر مکث کن )

ایا تو هم مثل اقای قادری منتقد بزرگوار سینمای ما فکر می کنی که این حرف من شعار است یا واقعیت است ؟ اگر شعار است که هیچ ولی اگر واقیعت دارد به نظر شما اگر کسی با توجه به این موضوع اساسی بشری فیلمهای عمیق و هنرمندانه ای بسازد و یا داستانهای ژرفی بنویسد و یا ... اشعار داده است ؟

دوست حقیقت جو، من این یک مثال اشکار از میان هزاران مورد از ظلم های نظام حاکم بر جهان را که اساسش به جای انسانیت بر پول و سود بیشتر زورمندان استوار است را برای روشن شدن موضوع اینجا اوردم . نمی دانم این موضوع اصلن برای تو ارزشی دارد یا نه . امیدوارم که مرگ ملیون ها انسان و سلب زندگی شاد همراه با رفاه برای ملیون ها نفر دیگر برایت مهم باشد که اگر چنین نباشد دیگر حرفی برای تو ندارم و تمام نظراتت را با کمال میل می پذیرم.

حال نگاه کنیم که حرف من چه بود که چنین باعث براشفتن بسیاری از دوستان شد. ( دوباره ی باید بگویم که این حرف را من از خودم به وجود نیاورده ام بلکه تنها انرا اموخته ام )

تمامی مسایل و موضوعات و معضلات اجتمایی و فرهنگی و سیاسی و هنری هر جامعه ای ریشه در معضلات و نابرابری های اقتصادی جامعه دارد . ( حال هر کسی می تواند این دیدگاه را به نقد علمی بکشاند )

اکنون یک هنرمند اندیشمند مثلن در زمینه ی سینما را در نظر بگیریم که قصد دارد از طریق هنر سینما به طرح معضلی اجتمایی بپردازد. من وقتی توجه به ریشه ها را در فیلم ایشان نمی بینم به نظرم می رسد که این سینماگر اندیشه ی عمیقی ندارد و اگر اعتراضی هم به شرایط موجود دارد اعتراضش به دلیل عدم توجه به ریشه ها سطحی و غیرکاربردی خواهد بود .

دوست سینمادوست من

اگر نام اسکورسیزی و فینچر را اوردم به خاطر جلب توجه و یا کینه ی شخصی نبود. البته من می دانم که سطح کار این فیلمسازان از بسیاری دیگر از کارگردانها بالاتر است و کسی مثل اسکورسیزی در برخی فیلمها مثلن راننده ی تاکسی به خصوص انجا که با کاراکتری که جودی فاستر نقشش را ایفا می کند برخورد می کند به موضوعی ریشه ای تا حدی نزدیک می شود ولی بعد دوباره فاصله می گیرد چرا که شجاعت لازم را ندارد و حاضر نمی شود فیلم خطرناکی ( همچون فیلمهای خطرناک بیضایی و... ) بسازد و در خیلی دیگر از فیلمهای بعدیش چندان اثری از توجه به ریشه ها وجود ندارد . ( حال شما می توانید این بخش را قبول نداشته باشید و چند نمونه برای رد این حرف من ( عدم توجه برتون و فینچر و اسکورسیزی و بخش اعظم سینمای امروز جهان به ریشه ها ) بیاورید .

دوست گرامی گفته اید که فیلم بیضایی خوب نیست و خطرناک است . من بر خلاف نظر تو معتقدم فیلم خوب اتفاقن فیلمی است که خطرناک باشد ( البته برای دستهای پول و زور که جای انسانیت را تنگ کرده اند و هر ساله عامل مرگ ملیون ها انسان هستند ، همانا که به خاطر لذت و خوشی خودپسندانه ی خود حق لذت بردن از زندگی شاد و همراه با رفاه و ازادی را از ملیون ها و بلکه ملیاردها انسان روی کره ی زمین سلب کرد ه اند. همانها که ملیون ها و ملیاردها دلار و پوند و فرانک و ریال و ... را در جشن میمون ها و اسب ها و خوک ها به هدر می دهند و تنها چیزی که به ذهن شان نمی رسد این است که با همین پول و مواد غذایی می شود جلوی مرگ انسانهای بسیاری را گرفت ) اثر کارگردانی که در هنگام خلق اثرش همچون همان سرمایه داران بی درد به درد ملیارد ها انسان بی توجه باشد برای من ارزش چندانی ندارد . کارگردانی که همچون موجودی بی ازار تسلیم جریان سرمایه و زور است چه دردی می تواند از انسان های امروز دوا کند ؟

درست است که امروز جریان پول و حمایت مستقیم و یا غیرمستقیم از جریان زور و سرمایه بر سینمای جهان حاکم است ولی این دلیل نمی شود که ما زحمتهای ارزشمند افرادی که در مقابل این جریان ایستاده اند را از یاد ببریم و از ان تجلیل نکنیم . از چاپلین بزرگ گرفته تا سینمای نوریالیسم ایتالیا و گدار و تروفو در فرانسه ، از ایلماز گونی در ترکیه گرفته تا بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در ایران و در بسیاری دیگر از کشورها سینماگران بسیاری که برخی به دلیل همین اندیشه ی ریشه ایشان مهجور مانده اند همیشه هنرمندان اندیشمندی بوده اند که به مردم و ارزوها و رویا ها و خواسته های حقیقی انان پرداخته اند ( کلیت مردم و نه بخش کوچک وابسته به جریان سرمایه ) در زمینه های دیگر هنری هم در ایرن وجهان نمونه های قابل ذکر کم نیستند.

بهرام بیضایی همیشه برای مردمش فیلم ساخته است و حاضر نیست به خاطر پول و منافع شخصی اش حقیقت را پایمال کند چنانچه خیلی ها در سینمای ایران و جهان کردند و مزدش را هم گرفتند .

من به شدت معتقد هستم که کار هر هنرمندی باید مورد نقد و واکاوی قرار گیرد و بیضایی و مهرجویی و هیچکس دیگرهم از این قاعده مستثنا نیستند اما با کدام اندیشه و کدام منتقد می خواهد بیضایی را نقد کند با اندیشه ای مدرن و روبه جلو و انتقادی و یا اندیشه ای کهنه و واپسگرا و بی ازار

منتقدی که به بیضایی خرده می گیرد که چرا در فیلمش به روابط ظالمانه ی حاکم بر جهان در دست سرمایه ( در این اثر سینمای ایران به عنوان بستر ابراز اندیشه قرار گرفته است { 1 } ) تاخته است و از او خواسته است که به جای عصبانیت و انتقاد از این جریانات از خود انتقاد کند !!!!!!! بعد اسم این حرف خود را نقد دانسته و خواستار پاسخی منطقی به نقد خود گشته است. باید خدمت این منتقد مخالف نقد اجتمایی ریشه ای !!! عرض کرد که اقای قادری شما اصولن نقدی نکرده اید که انتظار پاسخ دارید. با این حرف شما خود عملن خودتان را از جرگه ی منتقدان بیرون انداخته اید . اخر این چه منقدی است که مخالفت خود با جریان نقد کاربردی را اشکارا به همگان اعلام می دارد. !!!

بهرام بیضایی به عنوان یک اندیشمند و نویسنده و کارگردان سینما فیلمی ساخته است و حال وظیفه منتقدان راستین ان است که فیلمش را دیده و به نقد و بررسی نقاط ضعف و قدرتش ( اگر قدرتی دشته باشد ) بپردازند نه انکه از کارگردان سینما بخواهند که دست از نقد اجتمایی خود بکشد .

برای خودم و همه ی دوستان ارزوی نگاهی عمیق تر و حقیقت جو را دارم.

اگر دوستان محترم نقدی بر این نوشته ی من دارند حاضرم با کمال میل انرا بخوانم و اگر دلایلی منطقی در رد نظر من نوشته شود امیدوارم هنوز انقدر ذهن حقیقت جویی داشته باشم که بتوانم انرا درک کرده و بپذیرم.

با تشکر مزدک www.mazdakk.blogfa.com

1 - .( در وقتی همه خوابیم سینما بستر این انتقاد ریشه ای قرار گرفته است بعضی ساده لوحانه و برخی مغرضانه گفته اند که دغدغه ی بیضایی تنها مشکل شخصی با یک تهیه کننده بوده است ولی اگر عمیق تر بنگریم خواهیم دید که دغدغه ی بیضایی نه فقط تسویه حساب با یک یا چند تهیه کننده ی نیست بلکه انتقاد او فقط به مقوله ی فیلمسازی هم محدود نمی شود بلکه او سینما را تنها به عنوان بستر استفاده کرده است تا همان حرف و اندیشه ی مخالف جریان سرمایه و زور همیشگی خود را با تکامل یافتگی بیشتر و در قالبی دیگر زده باشد چنانچه در فیلمهاتی دیگرش بسترهای دیگری را برگزیده است )

لیلا
چهارشنبه 19 فروردين 1388 - 3:0
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یکی از فیلمهای ارزشمند تاریخ سینمای ایران است . قبل از دیدنش با توجه به سم پراکنی های عده ای کم سوادهرگز فکر نمی کردم با چنین فیلم پرمحتوایی روبرو شوم.

Rahil
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 2:20
-7
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

motasefane khanome shamsaee kheyli eftezah bazi mikone

g5
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 2:57
7
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

سیار زیبا و پرمحتوا

عالییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود.


پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 14:6
56
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

مثل بسیاری از دوستان معتقدم که وقتی همه خوابیم فیلم خوبی نبود. مهم ترین ویژگی های منفی فیلم، کشدار بودن و عصبی بودنش بود که برای بسیاری از مردم این همه کش و عصبیت، زجرآور و غیرقابل تحمل است. فیلم باید در کنار نمایش خشونت کمی هم دارای لطافت باشد. اعتقاد دارم که فیلم وقتی همه خوابیم نه فیلم خوبی است، و نه فیلمی بد چنانکه برخی منتقدان گفتند. ولی شک ندارم که بدترین اثر بیضائی تا کنون است. به نظر من در این فیلم 105 دقیقه ای حداکثر 15 دقیقه لحظات مفید وجود داشت و لزومی نداشت که یک فیلم بلند باشد!! بیضائی می توانست با ساختن یک فیلم کوتاه 15 دقیقه ای همه حرفهایش در این فیلم را بیان کند. به راستی آن 45 دقیقه ابتدائی فیلم لزومی به آن همه کش داشت؟؟! می شد تنها صحنه هایی از آن را که لازم است نشان داد و انقدر تماشاگر را سرکار نگذاشت.

تنها نکات مثبت فیلم تدوین خوب ، و بازی فوق العاده خانم مژده شمسایی بود که مثل همیشه بسیار خوش درخشید. بقیه بازیگران کار خاصی نکردند. بازی حسام نواب صفوی قابل قبول بود. بازی شقایق فراهانی مثل همیشه بسیار بسیار بد، لوس و تصنعی. تعجب می کنم که او حتی نتوانسته نقش خودش را در یک فیلم ایفا کند! زیرا او نیز به بسیاری از فیلمها تحمیل شده است!! طرز حرکات و شیوه صحبت کردن او حرص آور بود.

ای کاش شرایطی فراهم شود که بیضائی بتواند فیلم لبه پرتگاه را بسازد. فیلمی مثل وقتی همه خوابیم که با کینه ساخته شود نباید هم اثر خوب و دوست داشتنیی شود. حتی اگر سازنده اش بیضائی باشد.

ارش ماندگار
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 14:58
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بله!

این فیلم نسبت به سایر فیلمهای اقای بیضایی ضعیفتره..

ولی نکته ای که نباید از یاد بره اینه که بهترین فیلم روی پرده هستش(و شاید تا اخر سال باشه!)

مهرداد
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 16:55
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

دوست عزیزی که در ساعت 14:6 کامنت گذاشته ای و اسم خودت رو هم از ترس آبرویت نگذاشته ای چون میدانی که در این نقدی که نوشته ای بلاهت را به اتمام رسانده ای!

واقعا برایت متاسفم

چقدر دلم بحال بیضائی می سوزد!

چه آدم های صفر کیلومتری به پای فیلمش نشسته اند و به خود اجازه داده اند آن را نقد کنند.

دوست عزیز شما که می گویی 45 دقیقه ابتدائی فیلم کش دار بود واقعا تکرار می کنم واقعا متوجه نشدی که بیننده تا پایان فیلم 2 فیلم را تا آخر دیده است؟مگر یادت نیست جایی مژده شمساوی به آن بازیگر مرد مستعد می گفت نفهمیدیم آخرش چی شد!و بیننده شاهد پایان تلخ آن فیلم که با ضربات چاقو بر بدن شمسائی است!این یعنی اینکه این پایان باید یک آغاز قدرتمند داشته باشد

نکته بامزه دیگر در رابطه با بازی شقایق فراهانی بود که فرمودید تصنعی!!!

اول این را بگویم که بنده به شخصه از بازی این بازیگر نفرت دارم اما بازی ایشون در این فیلم حرف دیگریست!

و همینجا لازم میدونم که ادبیاتمو عوض کنم و بگم آخه آدم ابله تو نمیبینی که کل بازی ها همراه با اغراق شدیده و کار فضای تئاتری داره؟؟؟انتظار داشتی بازیگر این نقش به سبک بازیگرای فیلمهای کیارستمی کاملا رئال بازیکنه؟

تو اصلا چیزی از سینما می فهمی؟

اصلا میدونی که حتما باید 45 اول فیلم رو میدیدی تا بتونی همون صحنه هارو با صحنه ای مجددا فیلمبرداری شده با بازیگرای جدید رو مقایسه کنی تا بفهمی مافیای کثیف سینمای ایران چطور میتونه نتیجه یک کار خوب رو به لجن بکشه!

تو اصلا از صحنه دوباره فیلمبرداری شده داخل قهوه خانه چیزی فهمیدی؟

صحنهای که بازیگر بی استعداد قرار بود جلوی ماشین شمسائی رو بگیره و این صحنه چند بار تکرار شد تا در آخر شاهد ریزش باران در تصویر بودیم رو اصلا فهمیدی؟ادبیاتی که تو این قسمت از فیلم بود رو تونستی درک کنی؟

واقعا چه خوش گفت نامجوی عزیر : ملت تو ماشدیم کوروش والا!

مهرداد
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 16:57
7
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

از مسئولین سایت خواهش می کنم جوابیه بنده رو تایید کنند به این دوستی که 45 دقیقه اول فیلم بیضایی رو اضافه می دونه

متشکرم

سیاوش فردا
جمعه 21 فروردين 1388 - 2:37
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

درود ما بر استاد بی بدیل سینمای ایران بیضایی خردمند . استاد نقد موشکافانه ی شما بر جریان سرمایه داری پستی که همچون سدی در برابر هنر این مرز و بوم و همه ی جهان ایستاده است جای تشکر و قدردانی عظیمی دارد. می دانیم که همه اندیشمندان تحسین گر شما هستند. همچنان شجاعانه به پیش بروید.

با تشکر

آوا
جمعه 21 فروردين 1388 - 6:9
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بنظرم تمام شگفتي و شاهكار فيلم در همين تلاقي 45 دقيقه ي اول با قسمت ديگر فيلم بوده من خودم شوك ششگانه ي حسي داشتم چون بسيار متحير كننده بود ؛بسيار! واقعا شاهكاره

واقعا ساختار فيلم بينظير بود و داستان هم كم نظير ترين نمونه در نوع خودش بود .

هنرپيشه هاي نيز جذاب ترين لحظات آفرينش رو در صحنه ي نمايش سينما بوجود آورده بودند

بگو ييد آقاي بيضايي عزيز هنرمند شهير ، براي " وقتي همه خوابيم" چه هست كه از بيست بيشتر ، تا معيار كنيم براي اين فصل تبلور هنر سينما در ايران عزيز

رضا
جمعه 21 فروردين 1388 - 18:14
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی شعاری که کاملا در سطح حرکت می کند.


شنبه 22 فروردين 1388 - 1:33
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یادداشت مژده شمسایی به مناسبت بزرگداشت بیضایی :

بهرام بیضایی را می‌توان در تك‌تك آثارش دید. از پسرك فیلم

«سفر» كه امیدوارانه در پی اصل و ریشه خود می‌گردد تا خانم بزرگ

«مسافران» كه سرسختانه و با ایمان در برابر جمعی می‌ایستد، پیروز

و سربلند. در گلرخ كمالی «سگ‌كشی» روشنفكری كه یك‌تنه در برابر

جمعی سوداگر و دلال پشت خم نمی‌كند و تنها پاسخش ایستادگی است و

زایش فرهنگی. در «افرا» كه جامعه تهمتش می‌زند، قضاوتش می‌كند

بی‌آنكه فرصت گفت‌وگویی ساده و طبیعی فراهم كند و افرا به شیوه

بیضایی با سكوت حقانیتش را ثابت می‌كند. بخشی از كابوس‌ها و

دل‌نگرانی‌هایش را در «مجلس شبیه در ذكر مصائب استاد نوید ماكان

و همسرش مهندس رخشید فرزین» به تصویر می‌‌‌كشد. از زبان «بندار

بیدخش» به ما می‌گوید: «من از این دانش‌ها بهر خود چیزی نخواستم.

من این دانش‌ها همه از بهر مردمان كردم و امروز سود آن همه‌جا

همگان می‌بینند پس چرا جز بند مرا بر دست و پای نیست؟ آیا این

دانش است كه با من به دشمنی برخاسته؟ نه این از دانش به من نرسید

از شما رسید از آنكه در دانش من وارون نگریست!» بیضایی را

می‌توان در «آرش» دید. تیر و كمانش قلم و كاغذی است در دستش. او

می‌نویسد و می‌نویسد و می‌نویسد با نیروی دل! تجربه‌های تلخ و

شیرینش را در جای جای آثارش با ما قسمت می‌كند. در« غریبه و مه»،

«چریكه تارا» و «باشو غریبه كوچك». در نمایش «كارنامه بندار

بیدخش» كه تقریبا همه اجراهایش را دیدم هر بار كه بندار گفت: «كی

بودی كه اندیشیدمی پرستنده‌ای از آن من گستاخ در من بنگرد و مرا

گوید: استاد خوشا ترا دست هشتن از این كارنامه و هر كار كه تو

مرگ رایی و آنچ راز تراست در كار این جام مرا بسپار تا بدان خویش

را زندگی زنده كنم! كی از سرم گذشتی كه بی‌شرمی، درشتگویی، خیره

نگاهی كه جام از جم و جان از من بخواستی دزدید- مرا به پرخاش

گوید این دانش كه ارزان به دور افگندی مرا واگذار تا گران

بفروشم.» پشتم لرزید و تجسم كردم روزهای آشوبی را كه دانشجویانی

تلاش‌شان راندن استادان بود به انزوا تا جایشان را گرفتند بدون

داشتن لیاقتی. و با تكرار آنچه از آنان شنیده بودند نام استاد را

به دوش كشیدند سال‌ها و دانشی را كه ارزان به دست آورده بودند

گران فروختند سالیان. دغدغه گذشته و تاریخ ایران همیشه با بیضایی

بوده است و روایت‌هایش از تاریخ خاصِ خود اوست. او تاریخ را با

نگاهی موشكافانه و امروزی تحلیل می‌كند و به این ترتیب فاصله

زمانی میان بیننده یا خواننده را با واقعه از میان می‌برد.

نمونه‌هایش «مرگ یزدگرد»، «تاریخ سری سلطان در آبسكون»، «عیار

تنها» و «داستان باورنكردنی». شناخت بیضایی از اساطیر و فرهنگ

مشرق زمین بعدی جدید به آثارش می‌دهد و اغلب این تجربه‌ها ارزشی

فراتر از یك نمایشنامه یا فیلمنامه پیدا می‌كنند و سندی می‌شوند

پژوهشی، نمونه بارز آن نمایشنامه «شب هزار و یكم». امسال درست

نیم‌قرن از نخستین اثر نوشتاری چاپ شده او «اژدهاك» می‌گذرد.

اثری كه گذشت زمان نتوانسته غباری بر آن بنشاند و همچنان امروز

چون نگینی بی‌مانند در مجموعه آثار او می‌درخشد و بیضایی همچنان

می‌نویسد، می‌سازد و هنوز حرف‌های نگفته بسیاری دارد. او امسال

در آستانه 70 سالگی همچون پسرك «حقیقت و مرد دانا» روز و شب به

دنبال حقیقت است، كتاب‌ها را زیر و رو می‌كند به امید یافتن بخش

گمشده‌ای از فرهنگ ایران، «هزار افسان»؛ حقیقتی كه بیگانگان به

یاری خودمان سعی به فراموش سپردنش دارند. می‌دانم و باور دارم كه

آن را و هر آنچه را بخواهد، خواهد یافت كه او با نیروی دل كار

می‌كند نه به بازوی خود .

مژده شمسایی/كارگزاران


شنبه 22 فروردين 1388 - 1:34
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

مخالفان فیلم تاکنون نتوانسته اند حتا یک دلیل نصفه و نیمه در رد فیلم استاد بیاورند به همین دلیل رو به فحاشی اورده اند.

سوسن
شنبه 22 فروردين 1388 - 1:49
-3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

استادانه و کم نظیر

همراه با سگ کشی و میهمان مامان سه فیلم برتر ده سال اخیر را تشکیل می دهند

ترانه
شنبه 22 فروردين 1388 - 15:5
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

واقعا بعد از 8 سال غيبت استاد با اين فيلم تمام نا عدالتي ها و واقعيت كار سينما رو به تصوير كشيد.البته فيلم هاي استاد رو با يك بار ديدن نميشه فهميد.


شنبه 22 فروردين 1388 - 15:9
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

مژده شمسايي در اين فيلم بي نظير بازي كرد.

اما نا عدالتي هم حدي داره!!!

با همچين بازي بايد سيمرغ رو ميدادند به ژده شمسايي و نه ليلا حاتمي!بازي ليلا حاتمي توي بي پولي در برابر مژده شمسايي هيچ بود!!

زهرا
شنبه 22 فروردين 1388 - 17:0
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اينكه سينماي ايران عرضه ساختن فيلم هاي خوب رو نداره رو نميشه با اين فرافكني ها توجيه كرد!!

ما
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 2:44
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بهرام بیضایی در میان دانشجویان دانشگاه تهران

بهرام بيضايي که بعد از نمايش آخرين ساخته اش «وقتي همه خوابيم» مقابل دانشجويان دانشگاه تهران قرار گرفت در جواب سوال دانشجویی به تدريس در اين دانشگاه و ممنوع التدريس شدنش در سال ۶۰ اشاره کرد.

«اجازه بدهيد درباره فرق فيلمنامه و نمايشنامه سخني نگويم، چون جلسه به کلاس درس تبديل مي شود و من از سال ۶۰ به بعد اجازه تدريس ندارم و استاد دانشگاه نيستم. البته اصراري ندارم کسي اين موضوع را به ياد داشته باشد که من در اين دانشگاه تدريس کرده ام ولي بدم نمي آيد پرونده ام را بدهند. چون هيچ يک از مدارک تحصيلي ام را به من برنگرداندند و اگر بخواهم در جايي شغلي بگيرم، دچار مشکل مي شوم،»

بيضايي درباره وضعيت و جريان سينما اين طور توضيح مي دهد؛ «معلم بنده عبيد زاکاني است. ما ملت تيزهوشي هستيم و نبايد اجازه بدهيم، سينمايي که با کندي اش ما را عقب نگه مي دارد به عنوان جريان اصلي سينما قلمداد شود، بلکه بايد بگذاريم سينما ذهن ما را به حرکت وادارد. در تئاتر و سينما مکث معنايي ندارد، چرا که مکث مرده است. هرچند گاهي از اين مکث به عنوان نوعي گفتن و نگفتن يا نوعي بازي استفاده مي کنيم.» او در بخش ديگري از حرف هايش از نخستين فيلم هاي وطني انتقاد کرد؛ «در سينماي ما همه چيز خيلي کند پيش مي رود. نخستين فيلم هاي اوليه وطني، آدم ها را بسيار ابله جلوه مي کردند و اصولاً فيلم هاي بسياري در ستايش حماقت ساخته ايم. درحالي که واقعيت اين است که ما ملت بسيار تيز هوشي هستيم و من اين همه خلاء خرد را که در طول تاريخ داشته ايم، دوست ندارم.»

یک عشق فیلم
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 2:2
-6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بهترین فیلم سینمای ایران بعد از مرگ یزدگرد و مسافران و اجاره نشین ها و باشو غریبه ی کوچک و سگ کشی

صابر قربانی
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 2:16
-5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

با سلام ،

علاقه ی بیضایی به شیوه ی روایی « نمایش در نمایش » بارها خود را بروز داده . در مرگ یزدگرد جا به جا شاهد بازی اشخاص نمایش به جای یکدیگر بوده ایم . در ندبه سواران بازیگران تعزیه را با خود واقعی بزرگان عاشورا اشتباه می گیرند . در افرا شخصیت ها گاه دیگری را بازی می کند . در سیاوش خوانی اصلا اهالی عامی یک دهکده اند که داستان سیاوش را بازی می کنند و حتی گاه به گاه از نوشته می خوانند و ایران و توران ، این سو و آن سوی یک رودخانه می شود . همه جا شیوه ی نمایش در نمایش به عنوان یک روش کاملا ایرانی در بیان یک اثر نمایشی دیده می شود . اما آیا « وقتی همه خوابیم » یک نمایش در نمایش یا فیلم در فیلم است . آیا صرف اینکه داستان فیلم ماجرای گروه فیلم سازی که در گیر

ساخت فیلم است دلیل کافی است بر اینکه آن را فیلم در فیلم بنامیم ؟

به نظر من بهتر است وقتی همه خوابیم را یک « بازی در بازی » بنامیم . به داستان فیلم نگاه کنید . گروه فیلم سازی در اواسط کارشان با تغییر بازیگران مواجه می شوند. در دنیای واقعی فیلم اصلا دعوا سر « بازی » است . قصه فیلم درونی چیست : زن افسرده و به آخر خط رسیده ای مردی را استخدام می کند تا او را بکشد . مرد اما این نقش را بازی نمی کند . این جا هم ماجرا بازی است . فیلم سرشار از شخصیت هایی است که نقش دیگری را بازی می کنند . از همه بارز تر پرند پایا که نقش چکامه چمانی را بازی می کند . خود چکامه ابتدا نقش زنی که خواهان خرید داستان زندگی نجات برای روز نامه بعد زنی که خواهان کشتن خواهر معتاد خود بعد زنی که خواهان قتل خواهر خیانتکار بعد نقش خود خواهر را بازی می کند . در حالی که که ابدا خواهری وجود ندارد .

یا خانواده ی نجات که تا قبل از تبرئه ی او نقش آدم های با آبرو را بازی می کردند و حالا با بی گناهی او احساس بی غیرت بودن دارند و او را به خانه راه نمی دهند . حتی برادران همسر نجات نقش تجار قانونی را دارند اما با کوچک ترین خطری مانند گرگ های گرسنه دندان نشان می دهند .

در دنیای واقعی فیلم هم این ماجرا ادامه دارد . شایان شبرخ ناگهان سر می رسد و نقش نجات شکوندی را می خرد یا می دزدد ؟ کمی بعد خاطره مقبول نقش چکامه را . اشتهاریان نقش تهیه کننده را . از طرفی تهیه کننده اصلی با بازی حسین محب اهری شیرینی پخش می کند و ....

تنها کسی که در تمام داستان نقش بازی نمی کند شخصیت نجات شکوندی است . و چه جالب همین شخص مجرم است و پنج سال بی گناه در زندان به سر می برد تا دروغ گویان و بازیگران و گناه کاران اصلی در آزادی به بازی خود برسند . نجات حتی وقتی کاملا در یک بازی قرار می گیرد ، در مواجهه با لبخند ، خواهر خیالی چکامه ، بازی را لو می دهد . آن چنان صادقانه که لبخند حرکت او را فریب می خواند . نجات همیشه خود است . خوب یا بد ، ضعیف یا قوی ، او خودش است و دیگری را بازی نمی کند . در جایی از فیلم چکامه به نجات می گوید: حتی حقیقت هم نمی تونه اونارو عوض کنه . و در این محیط دروغ و بازی آن که بازی نکند ، خود مجرم است و اگریک بار جست دیگر بار به دام خواهد افتاد . در انتها چکامه برای آخرین بازی ، برای بازی مرگ لباس نجات را می پوشد و نقش او را بازی می کند و راستی ، لباس راستی به دام می افتد .

سميه
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 17:56
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اصلأ نمگم كه فيلم ضعيفي بود نه ولي حس بدي بهم منتقل شد.رو اعصاب بود.دوسش نداشتم.

امین ز
سه‌شنبه 25 فروردين 1388 - 2:42
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی بسیار قدرتمند و ارزشمند که هر بار دیدنش اموختنی تازه در پی خواهد داشت.


سه‌شنبه 25 فروردين 1388 - 12:22
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی بسیار ضعیف و بی ارزش که ارزش یک بار دیدن را هم نداشت. از بیضایی واقعا بعید بود ساختن چنین فیلمی.


سه‌شنبه 25 فروردين 1388 - 23:45
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم بیضایی عالی بود


چهارشنبه 26 فروردين 1388 - 1:47
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

سينما همينهههههههههههههه

قاسم محمدی
چهارشنبه 26 فروردين 1388 - 9:46
-3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی چند لایه .

در عمر خودم فیلمی ندیده بودم که اینچنین به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و برایش ارزش قایل شود.

دوست
پنجشنبه 27 فروردين 1388 - 17:4
3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

جمعه 28 فروردین سالروز تولد دو تن از بزرگان سینمای ایران است:

مجید مجیدی

و

حمید فرخ تژاد

این خجسته روز را به این دو هنرمند برجسته و محبوب تبریک گفته و سلامتی و موفقیت آنان را در همه ی زمینه های زندگی خواهانم.

محسن
جمعه 28 فروردين 1388 - 1:43
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم ... فیلمی که به شعور مخاطب توهین نمی کنه ... خوبه که میلیاردیم نفروخته، مردمم برا دیدنش صف نمی بندن اونوقت باید بهش شک می کرد ... خوبه که بیضایی هست

زیبا
جمعه 28 فروردين 1388 - 3:4
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی عالی و به یادماندنی از استاد گرانقدر سینمای ایران

mona
يکشنبه 30 فروردين 1388 - 0:45
-5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

mehrdade aziz agar hameye kasaei ke mishestan va filmhaye ghaviri mididan va kamelan mazmoon va teknikhaye filmro mifahmidan cinemaye iran ozash kheyli kheyli khoob mishod.manoon az dide dorosti ke nesbat be film dashti.in filme shahkare cinemaye iran hastesh,va bazie mojdeh shamsaei ghabele setayeshe,man hanooz koochektar az oonam ke bekham raje be daigar teknikhaye herfeie film nazar edam.ishala ostade bozorg hamishe salem va shad bashan


يکشنبه 30 فروردين 1388 - 4:14
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم

بیضایی در «وقتی همه خوابیم» عناصر آشنای فیلم‌فارسی، فحشا و ناموس و چاقو و مردان پیراهن‌سیاه، به علاوه‌ی «پول» را به کار می‌گیرد تا نشان دهد که زندگی ما اکنون در چنبره‌ی فروشگاههای اجناس قاچاق و زنان به‌ناگریر روسپی و ساختمانهای سر به فلک کشیده‌ و پولهای باد‌آورده‌ی مردمان فرومایه‌ای است که در همه چیز دست دارند. در این میان تنها آبرویی که مانده است تن دادن به مرگی خودخواسته و رهانیدن خود یا مظلومی از ظلمت این جهل و خواب فراگیر است.

شروع «وقتی همه خوابیم» با نماهایی از ساختمانهای تجاری و اداری و مسکونی تازه‌ و مدرن شهری می‌تواند ورود خوبی به درونمایه‌ی داستانی فیلم باشد. تصاویر پی در پی از ساختمانهای تازه‌ساز حس «سازندگی و نوسازی» شهری را به خوبی به بیننده القا می‌کند. در این میان، موسیقی نیز احساس دلهره را تشدید می‌کند، به طوری که بیننده هر دم وقوع حادثه‌ای را انتظار می‌کشد. نهضت بساز و بفروشی، پولشویی‌های قانونی، کوبیدن و ساختن، فقط نوسازی بافتهای فرسوده‌ی شهری نیست. ساختمانهای تجاری، رونق کار واردکنندگان و صادرکنندگان، رونق بانکهای خصوصی، افزایش درآمد با شغلهای نه چندان مولد، انباشتن پول و تغییر خلق و خو و اخلاق، دوش به دوش هم تغییر می‌کنند. وقتی هر چیز زیر ساختی به سرعت ترقی می‌کند و قیمتش چندبرابر می‌شود، وقتی سود و زیان تنها دلمشغولی افراد می‌شود، آیا جایی برای خویشاوندی و رفاقت و دوستی و تعهد اخلاقی یا حتی حقوقی وجود دارد؟ بتون و شیشه و آسفالت نیز طبیعت خود را دارند و انسان محصور در میان این عناصر هم سختی و صلابت و نفوذناپذیری بتون و آسفالت را می‌یابد و هم شکنندگی شیشه را.

ويژگیهای جامعه‌ای کلنگی چیست؟ خب، اگر خانه‌ای کلنگی باشد چه ويژگیهایی دارد؟ همان ويژگیها را نیز جامعه‌ای کلنگی دارد. خانه‌ی کلنگی خانه‌ی ویرانه‌ای است که صاحبانش نه توان تعمیر و نوسازی خانه‌شان را دارند و نه توان تغییرش را. آنها فقط منتظرند دری به تخته بخورد و آدم پولداری پیدا شود و آن‌قدر به آنها پول بدهد که بتوانند خانه‌شان را عوض کنند، یا یکی از آن طرحهای شهری پر ریخت و پاش به اجرا درآید و خیابانی بزرگ در مقابل خانه‌شان کشیده شود تا قیمت خانه‌شان ترقی کند. در چنین جامعه‌ای کهنسالان و قدیمی‌ها و اصیل‌ها بی‌پول و تازه به دوران‌رسیده‌های بی‌مرام و بی‌همه‌چیز پولدارند. «وقتی همه خوابیم» بیضایی داستان جامعه‌ای کلنگی است که در آن همه چیز به فروش می‌رسد، نه فقط خانه‌های قدیمی، نه فقط آیین خویشاوندی، نه فقط تن زنی شوهردار برای آزادی شوهرش، بلکه هر قرارداد حقوقی دیگری. در این میان جهان هنر نیز مستثنی نیست، وقتی می‌شود خانه‌ای زیر ساخت را فروخت، وقتی می‌شود «شوهر خواهر» را فروخت، وقتی می‌شود «تن» را برای آزادی «شوهر» فروخت، چرا نشود فیلم در دست ساخت را فروخت؟ — با همه‌ی عوامل و دست اندر کارانش! داستان فیلم بیضایی حکایت گوشه‌ای از همین جامعه‌ی کلنگی است که حالا همه همه‌چیز را می‌فروشند تا «پول» را از آن خود کنند. اکنون پول است که همه را به رکوع می‌برد و به خضوع وامی‌دارد! در این جامعه همه چیز فروختنی و خریدنی است. اما آیا واقعاً همین طور است؟

به نظر می‌آید که بیضایی نمی‌خواهد هیچ قضاوت سرراستی را در پایان فیلمش به بیننده منتقل کند. او به تصویر کشیدن واقعیتی را مقصود داشته است که همه‌ی زندگانی امروز ما را در همه‌ی وجوهش در بر گرفته است. سیل بنیانکن نیاز و کمبود و ترقی قیمتها در جامعه‌ای که افراد به آسانی می‌توانند صاحب کار دیگران شوند و به اصطلاح هرکسی را بخرند، جای امیدواری اندکی برای زندگی انسانی‌تر و اخلاقی‌تر و بهتر می‌گذارد. با این همه، اگر پرند پایا و مانی اورنگ و نیرم نیستانی باز می‌توانند در گوشه‌ای دیگر به کار خود ادامه دهند و این امکان نیز وجود دارد که فیلمی همچون «وقتی همه خوابیم» ساخته شود، کورسویی از امید هنوز هست. دست کم اکنون دیگر «همه خواب نیستیم»

( محمد سعید حنایی کاشانی )

جنگل آسفالت

این «محمّد رحمانیان» (نمایش‌نامه‌نویس و کارگردانِ تئاتر) بود که در آخرین جشن سینمایی مجلّه «دنیای تصویر»، وقتی در کلیپی کوتاه، کارنامه پُرشمار و ماندگار «بهرام بیضایی» را مرور کردند تا جایزه‌ای را به‌افتخار سال‌ها فعالیت در سینما تقدیمش کنند، روی صحنه رفت و در ستایش «بیضایی» گفت این کارنامه، البته، مایه افتخار است، امّا به‌همان‌اندازه می‌تواند مایه افسوس و حسرت هم باشد. همه فیلم‌نامه‌هایی که «بیضایی» در این سال‌ها منتشر کرده، فیلم‌نامه‌هایی هستند که به‌نیّتِ ساختن نوشته است، امّا هرکدام به‌دلیلی رنگ پرده را ندیده‌اند. به‌قول «رحمانیان»، هربار که «بیضایی» فیلم‌نامه‌ای را مُنتشر می‌کند، معنایش این است که دیگر اُمیدی به ساختش ندارد و ترجیح می‌دهد گوهرِ کم‌یابِ دیگری را، دست‌کم به‌شکل کتاب، به خیلِ مُشتاقانِ سینما هدیه کند. «لبه پرتگاه» هنوز در آستانه تولید بود که پرونده‌اش برای همیشه بسته شد، بی‌آن‌که روشن شود انبوه شایعه‌ها درباره دخالت در کار کارگردان چه‌قدر به حقیقت نزدیک بوده و «بیضایی» به‌ سنّتِ همه این سال‌ها، البته ترجیح داد سکوت کند و پُشت‌صحنه فیلم را عمومی نکند، بنابراین این‌بار هم فیلم‌نامه‌اش را منتشر کرد.

«بهرام بیضایی» سرگرم اجرای نمایش «افرا؛ یا روز می‌گذرد» بود که خبر رسید فیلم بعدی او با مشارکت «علیرضا داوودنژاد» ساخته می‌شود. کمی گذشت تا خبر شدیم که «داوودنژاد» سرمایه‌گذاری را برای مشارکت در فیلم تازه‌ای از «بیضایی» معرّفی کرده است و هیچ بعید نیست طلسم، بالأخره، شکسته شود و «بیضایی» دهمین فیلم سینمایی‌اش را، بالأخره، بسازد. خبرهای رسمی درباره «وقتی همه خوابیم» چنان اندک بود که خبرهای درگوشی جای‌شان را گرفت و در همه این خبرها روی یک‌چیز تأکید می‌شد: این فیلم تازه، ماجرای ساخته‌نشدنِ «لبه پرتگاه» است و البته، هیچ‌کس چُنین چیزی را تأیید نمی‌کرد. صبحِ دومین‌روز جشنواره فیلم فجر بود که «وقتی همه خوابیم» در سینما فلسطین (سینمای رسانه‌ها) به‌نمایش درآمد و نخستین واکنش‌ها به فیلم در جلسه مطبوعاتی‌اش ابراز شد؛ وقتی‌که یکی از منتقدان فیلم را «دِمُده» خواند و گفت نمی‌فهمد چرا کارگردان محبوبش چُنین فیلمی ساخته است و نویسنده‌ای دیگر گفت ترجیح می‌دهد طرفِ آن «اشتهاریان»ی باشد که چِک‌های درشت می‌نویسد و به‌خاطر «خاطره مقبول» فیلم را کاملاً تغییر می‌دهد و دیگرانی هم بودند که ظاهراً حمله به فیلم‌ساز (و نه نقدِ فیلم) را «وظیفه» خود می‌دانستند و روزی یک‌بار، در دو سه ویژه‌نامه روزانه جشنواره، به هر بهانه‌ای و در حاشیه هر فیلم و هر اتّفاقی، انگشتِ اتّهام را به‌سوی «بیضایی» (و نه فیلمش) می‌گرفتند؛ بي‌آن‌که حرف‌های فیلم‌ساز را در همان جلسه مطبوعاتی درست شنیده باشند که گفت «منتقدان باید تصمیم بگیرند چه‌چیزی باارزش است و چه‌چیزی کم‌ارزش. اگر موضوعِ سینما این‌قدر بی‌ارزش است که من نباید درباره آن فیلم بسازم، شما چرا درباره این سینمای کم‌ارزش می‌نویسید؟» طبیعی‌ست تماشای فیلمی که در آن «سوپراستار»ش سقّز می‌جود و می‌خواهد بارانیِ خارجیِ خودش را بپوشد و سیگارِ خارجی‌اش را با فندکِ نُقره‌اش روشن کند و طوری دستش را دراز کند که ساعتِ خارجی‌اش به‌چشم بیاید، با سلیقه هر تماشاگری جور نیست؛ امّا همین‌که برندگان مسابقه بین‌المللِ جشنواره را اعلام کردند، معلوم شد که «تماشاگران»، رأی‌شان را به‌نفعِ «وقتی همه خوابیم» به صندوق ریخته‌اند و فیلمی را که به‌چشم شمار اندکی از منتقدان «دِمُده» رسیده بود، پسندیده‌اند و سیمرغ انتخاب مردم، نصیبِ همین فیلم شد. نکته، ظاهراً، این است که تماشاگران با خودِ فیلم سروکار دارند و شمارِ اندکِ منتقدان، به‌دلایلی، «حاشیه»‌هایی را که «پرند پایا»، شخصیت اصلی فیلم، از آن‌ها گریزان است، ترجیح می‌دهند. در چنین دنیای وارونه‌ای که جای همه‌چیز عوض شده، «براتی»، تهیه‌کننده‌ای که فقط به‌ فکر جذبِ سرمایه‌های تازه است، به «نیرم نیستانی» می‌گوید: «فکرشو بکن؛ تا کِی منتظر بشینی فروش یه فیلم تکلیفِ کارِ بعدی‌تو روشن کنه؟ برای کار بعدی حتّی لازم نیست فیلم روی پرده بره؛ چون از همین حالا، پیش از نمایش، کُلّ پولشو درمی‌آره، یه چیزی هم روش!» بله، تصویری که «بیضایی» از مناسبات سینمای ما نشان می‌دهد، چُنین تصویری‌ست و طبیعی هم هست که تماشای آن برای همه دل‌چسب نباشد. «بیضایی» این‌بار، سینمایی را که اساساً «جدّی» نیست، طوری «بازسازی» کرده که هرچند در مقایسه با اصلش «جدّی‌تر» است، امّا درواقع، «کُپیِ» خنده‌داری‌ست از یک واقعیتِ روزمرّه.

( محسن آزرم ـ کریم نیکو‌نظر )

محمد
دوشنبه 31 فروردين 1388 - 10:36
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

با عرض سلام به دوستان باید این فیلم و به عنوان یکی از قوی ترین فیلم های سینمای ایران دونست .

از همه مهمتر فیلمنامه ی این فیلم و سپس بازی زیبا و قابل انکار خانم شمسایی یکی از زیباترین شاهکارهای این فیلم است که در این فیلم به آن اشاره می شود کارگردانی هم که عالی که در رابطه ی پلان ها و . .

در مورد دیدن این فیلمم باید بگم من خودم این فیلم و یک بار دیدم و سعی در دیدن دوباره ی آن را نیز دارم .

البته باید این نکته هم گفت که این فیلم یکی دیگه از شاهکارهای استاد بیضایی بعد از چند سال در سینمای ایران بود که در مقایسه با کارهای اکران شده در فروردین 88 ارزش فراوانتری را داشته .

الهام
سه‌شنبه 1 ارديبهشت 1388 - 2:38
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم ن تنها بهترین فیلم امسال است بلکه از هر نظر در بین فیلمهای تاریخ سینمای ایران جایگاه شایسته ای دارد.

بازی خانم شمسایی هم جای تحسین فراوان دارد.

رویا سهیمی
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1388 - 16:45
8
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نام خدا

یک دل نوشته برای فیلمی بعد از هشت سال

آنچه وقتی همه خوابیم می گذرد!!!

- از بند زندان تا بند شهر:

از بند زندان آزاد می شود و به اسارت شهری در می آید، که مدت پنج سال از صحنه آن به دور بوده است و اکنون با برگه ای در دست دوباره پا به صحنه می گذارد. کاغذ سفیدی که قرار است حکم و سند آزادی زندانی شماره ی 106 باشد و 106 با این کاغذ سفید می شود همان نجات شکوندی. و از همین لحظه اسارت شهری او آغاز می گردد.

چکامه به ظاهر اولین کسی است كه با نجات شکوندی برخورد می کند؛ برخوردی تصادفی در یکی از خیابانهای شهر. و در همان برخورد اول، چکامه در می یابد که می تواند تیرش را با کمان نجات شکوندی به هدف بزند، و از همین روست که او را به نام نوشتن یک داستان خیالی وارد زندگی واقعی خود می کند.و به او نقش قاتل را ميدهد.

چکامه که در داستان واقعی زندگی خود از سرنوشت زنده ماندن رنج می برد، نجات شکوندی را وسیله ای برای پایان دادن به رنج یا شاید عذاب وجدان خود می یابد. او همسر و پسرش را در تصادفی از دست می دهد، که خود تنها بازمانده آن سانحه است. ولی او این زنده ماندن را نپذیرفته و به دنبال راهی برای خلاصی از آن است. راهی که در آن هر کسی به جز خود او نقش قاتل را بازی کند.

نجات شکوندی هم، مانند چکامه داستان زندگی خود را دارد. به جرم قتل همسرش به زندان افتاده و بعد از پنج سال تبرئه شده است و در این میان برادران همسرش می خواهند بر عکس چکامه نقش مقتول را به نجات شکوندی بدهند، تا این بار با کشته شدن او پرونده ی آن چه در گذشته روی داده است؛ هم چنان بسته باقی بماند.

اما شاید آن گره مشترکی که نجات شکوندی را به چکامه شبیه می کند؛ بی گناهی هر دوی آنهاست. بی گناهانی که تنها گناهشان گرفتاری در گردباد سرنوشت است.

- فیلم در فیلم، نقش در نقش:

ظاهراً چکامه نقشه حساب شده ای طراحی کرده است. و داستان تاره ای به راه انداخته؛ داستان خواهران عجیب: چکامه با این داستان می خواهد به نجات شکوندی کمک کند تا بهتر و راحتتر نقش قاتل را اجرا کند. و از این روست که خواهر خیالی اش لبخند را وارد بازی می کند. لبخندی که وجود خارجی ندارد، لبخندی که معتاد است. به خواهرش خیانت کرده و با شوهر او ارتباط داشته است.

چکامه با این لبخند ساختگی، واقعه ی سانحه ی اتومبیل را طوری دیگر جلوه می دهد: در آن سانحه ی دلخراش سه نفر در اتومبیل بودند، همسر و پسر چکامه و نفر سوم خواهرش لبخند. علت حضور او چه بوده؟

این همان سوالی است که جوابش حکم قتل لبخند را صادر می کند. و این جاست که اگر نجات شکوندی لبخند را به خواسته چکامه بکشد، در واقع چکامه را از عذابی که سراسر وجودش را فرا گرفته خلاص می کند.

قهوه خانه ای در جنوب شهر، محلی است که قرار است نجات شکوندی به عنوان ساقی با لبخند خیالی که در واقع همان چکامه است دیدار کند، و نقشه را عملی سازد. اما نجات شکوندی نه ساقی است و نه جانی و نه حتی 106 او خود نجات شکوندی است. او نمی تواند نقش بازی کند و نقشه چکامه را برای لبخند بازگو می کند و از نقش انصراف می دهد. و در همین لحظه است که همه چیز بر هم می ریزد و چکامه در می یابد که شاید نجات شکوندی فردی نیست که او انتظارش راداشته.

کات !!!

کارگردان کات میدهد و به شدت راضی است و اما مخاطب به شدت غافلگیر شده است. چرا که داستانی که با آن همراه و درگیر شده بود، اکنون سر از داستانی دیگر در آورده است.

این بار «بهرام بیضائی» وقتی همه خوابیم را نیز مانند فیلم نامه های ساخته نشده ی فیلم در فیلم و لبه پرتگاه به شکل فیلم در فیلم روایت می کند و مخاطب را از داستانی شاید خیالی به بطن داستان واقعی سینمای ایران می کشاند. جایی که سینما یعنی هنر هفتم به سمت صنعت هفتم در حال نزول است.

داستان تازه ای که با آن روبه رو می شویم. از همان قهوه خانه شوم آغاز می گردد.

-قهوه خانه-روز-توجای:

کارگردان کات می دهد و به شدت راضی است. فیلم برداری صحنه مربوط به قهوه خانه با موفقیت به پایان می رسد. اما بعد از پایان کار آنچه در انتظار کارگردان است چندان رضایت بخش نیست.

- همه چیز کات، پول حرکت:

سرمایه گذاران فیلم در آن سوی قهوه خانه در انتظار کارگردان اند، تا با حجمه اي از پیشنهادات تجاری به سوی او حمله ببرند. آنها از کارگردان می خواهند که برای نقش نجات شکوندی از یک چهره دیده شده استفاده کند و همه صحنه را با این چهره دوباره تکرار کند. و این نه پیشنهاد است و نه خواهش بلکه ... .

سرمایه گذاران فیلم و شرکایشان می آیند و می روند و در هر آیند و روند تکه ای به فیلم وصله می کنند و بخشی از جان فیلم را می گیرند و می برند.

این پیشنهادات تجاری سرانجام گریبان نقش چکامه را نیز می گیرد.

و داستان هم چنان ادامه دارد....

وقتی ردپای چرک پول دیده می شود، شاید اصلاً به چشم نیاید که کارگردان هر سکانس را با یک قرص اعصاب می گیرد و شاید بد نباشد اگر کارگردان هم تعویض شود.

و این بار کارگردان جدید هر سکانس را به جای یک قرص اعصاب با چند خمیازه می گیرد.

- وقتی همه خوابیم:

خواب ما چه مدت قرار است به طول بینجامد؟

آیا با این لالایی جادویی که بر ایمان خوانده اند امیدی به بیداری مان هست؟ یا چون اصحاب کهف به خواب سیصد ساله فرو رفته ایم؟ آیا ما نیز چون آنان از سر آگاهی بر زمان خویش به غار خواب رفته ایم و یا ... .

و در آخر تنها این سوال باقی است: وقتی همه خوابیم ، آنانی که بیدارند برده اند، یا ما که خوابیم؟ ما که خوابیم اصحاب کهف زمانه ی خویشیم یا جماعت بیدار؟


سه‌شنبه 8 ارديبهشت 1388 - 1:0
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم فیلمی بد است و عصبی. عزیزانی که می گویند این فیلم خوب بود ادای انتلکتوئل ها را در می آوردند. وگرنه خودشان هم از فیلم خوششان نیامده. هنگامی که از سالن خارج می شدم, اکثر تماشاگرانی که از کنارم رد می شدند می گفتند: عجب فیلم مزخرفی بود! ما بینندگان بیچاره فقط به خاطر پیشینه و نام آقای بیضایی به تماشای این فیلم نشستیم. آقای بیضایی نسبت به فیلم سگ کشی سقوط کرده است. ما کاملا با شخصیت گلرخ کمالی همذات پنداری می کردیم و می کنیم. دلیل ماندگاری آن فیلم آن بود که شخصیت ها کاریکاتوری نبودند و نمونه هایشان در جامعه یافت می شد. اما شخصیتهای این فیلم..... از پرند پایا تا آن بازیگر زن بی استعداد به دلیل اغراق در شخصیت پردازی هیچ کدام باعث همذات پنداری ما نمی شوند. وقتی همه خوابیم از آن فیلمهایی است که پس از تماشایش هیچی برای تماشاگر جز تصاویری آشفته و موسیقی عصبی ندارد.

رسول
سه‌شنبه 8 ارديبهشت 1388 - 16:48
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اون دوستانیکه با یک بار دیدن فیلم(در چه شرایطی بماند)منظورشان اینه که هیچی نداشت این فیلم به معنای واقعی کلمه واقعا هیچی نداشت،حتی نسبت به فیلم هنری ومعناگرای چارچنگولی.انصاف،قضاوت،زمان،دور نگه داشتن مولف از متن،دیدن از زوایای اجتماعی،تاریخی،روانشناختی،زیباشناختی،و....عمیق شدن در این حوزهها با رویکردی بدون بغض به اثر فکر میکنم بتونه حداقل چند نکته ماندگار در تاریخ سینمای ما از این فیلم باقی بذاره.منصف باشیم همین ودیگر هیچ.

sara
سه‌شنبه 8 ارديبهشت 1388 - 23:8
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظر من این فیلم فوق العاده بود.

استاد بیضایی همیشه عالیه.

ما عادت داریم از استادامون همیشه انتقاد کنیم.

لابد شما که میگی این بده حتما" اخراجی ها قشنگه؟؟؟؟

منن همه کاراشو دوست دارم و این یکی دیگه از کارهای خوب بود.

و هرکس هر انتقادی کرده برمیگرده به اینکه درصد گیراییش نسبت به فیلم پایین بوده.

بهنام
جمعه 11 ارديبهشت 1388 - 14:42
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

استاد مثل همیشه فوق العاده بود

man
شنبه 12 ارديبهشت 1388 - 5:40
6
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلم ها و تئاتر های بیضایی عالیست

فرزاد
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1388 - 18:13
5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظر من مثل همیشه بی نظیر بود ،

بخصوص با درخشش خانم شمسایی...

مانی
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1388 - 14:51
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی بینظیر از استاد گرانقدر سینمای ایران.بهتون توصیه میکنم حتما بازهم به دیدن این فیلم برید.با هر بار دیدن این فیلم نکته جدید و پیام تازه ایی از این فیلم دستگیرتون میشه.از استادی همچون بیضایی توقع دیگه ایی هم نمیرفت.امیدوارم برای دیدن یه شاهکار دیگه از استاد بازهم مجبور نشیم 8 سال صبر کنیم...

غزاله
جمعه 18 ارديبهشت 1388 - 14:16
-5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

افتضاح بود.فیلم چرت و حال به همزنی بود.حتی ارزش یک بار دیدن هم نداشت.حیف وقت که برای دیدن این فیلم گذاشتیم.

ميلاد قره باغي
جمعه 18 ارديبهشت 1388 - 21:22
5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

به نظر من فيلم فوق العاده و بي نظير بود من كه از ديدن آن لذت بردم

آرش ماندگار
يکشنبه 20 ارديبهشت 1388 - 16:45
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یه حس جالبی به این فیلم دارم که چند تا از دوستای خودم هم اونو تایید کردن:

بار اول که این فیلمو دیدم خیلی زیاد به دلم ننشست

اصلا هم دیگه قصد نداشتم که برم دوباره ببینمش

ولی دو سه روز بعدش دلتنگی خاصی به فیلم احساس کردم

اینکه فیلمو بیشتر از قبل دوست دارم

و دوباره رفتم به دیدنش

واقعا هم بعد از تماشای فیلم برا دومین بار احساس کردم که خیلی زیادتر دوستش دارم

نمیدونم دوستانی که موافق فیلم هستن هم همچی حالتی داشتن یا نه؟!

سپید اندیش
دوشنبه 21 ارديبهشت 1388 - 2:5
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

عالی عالی عالی

رامین
دوشنبه 21 ارديبهشت 1388 - 4:57
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

سینمای ایران تا ابد به این فیلم ارزشمند افتخار خواهد کرد. زنده باد بزرگ مرد فرهنگ ایران استاد بیضایی

فرهاد
دوشنبه 21 ارديبهشت 1388 - 21:16
-3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

اثری ارزشمند و تاثیر گذار از استاد بزرگ و خردمند فرهنگ ایران استاد بیضایی. اثری ماندگار که سینما و هنر ایران به این اثر افتخار میکند و این فیلم زیبا را تا همیشه به خاطر خواهد سپرد

مشکل قادری
دوشنبه 21 ارديبهشت 1388 - 21:37
-3
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

قادری از این فیلم بد میگه چون یکی پیدا شده از خواب سنگینی که درش بوده بپرونتش. و از همین مطلب میسوزه حالا چه اشکالی داره وقتی این یارو خوابه دیگران بیدار باشند . بالاخره باید فرقی بین این مردک با دیگران باشه یا نه

sina
دوشنبه 28 ارديبهشت 1388 - 22:58
-7
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

وقتی همه خوابیم حرفهای زیادی برای گفتن داشت و به کسانی که ادعا می کنند فیلم بیخودی بود توصیه می کنم همون اخراجی های 2 رو 100 بار دیگه ببینند.چون از همین فیلم های مضحک به دردشون می خوره!!!!

hossein
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1388 - 9:40
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بسیار عالی . واقعیت سینمای ما را نشان داد . یی شوک حسابی به هرچی نا بازیگر و نا کارگردان و نا منتقد بود ،داد. به اونایی که با نشون دادن جای دوست دشمن در فیلمهاشون فکر میکنند دارن شاهکار میسازند و سر مردم عادی بیچاره شیره میمالن و هرچی فیلم بنجل که عاری از واقعیت جامعه است را به

خوردشون میدهند.

اقای بیضایی خسته نباشی ، دوستت دارم . چشم به راه فیلم بعدی هستم .

hossein
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1388 - 9:40
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

بسیار عالی . واقعیت سینمای ما را نشان داد . یی شوک حسابی به هرچی نا بازیگر و نا کارگردان و نا منتقد بود ،داد. به اونایی که با نشون دادن جای دوست دشمن در فیلمهاشون فکر میکنند دارن شاهکار میسازند و سر مردم عادی بیچاره شیره میمالن و هرچی فیلم بنجل که عاری از واقعیت جامعه است را به

خوردشون میدهند.

اقای بیضایی خسته نباشی ، دوستت دارم . چشم به راه فیلم بعدی هستم .

سگ کشی
چهارشنبه 30 ارديبهشت 1388 - 17:43
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

من عاشق فیلم سگ کشی بودم ولی قبول کنید وقتی همه خوابیم خیلی ضعیف بود.


شنبه 2 خرداد 1388 - 9:59
-1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

این فیلم از آنجا که آینه ای تمام نما از واقعیات درون جامه است بر خلاف فیلم هایی مثل اخراجی ها 2که اصلا هدف و ساختار آن مشخص نیست افرادی مثل بیضایی با طرح و برنامه ریزی هستند میدانند که چه مخواهند بگویند من واقعا او را دوست دارم فیلم نامه های او را خواندم اگر فیلم میشد محشر بو د مثل :عیار تنها ،قصه های میر کفن پوش .

ما و مگسان و خفاشان شب پرست
شنبه 2 خرداد 1388 - 22:9
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

65 سال سن دارم و از 20 سالگی به شکل مستقیم در جریان فضای فرهنگ و ادب و هنر ایران هستم. با نشریات مختلف همکاری داشته ام . چه قبل و چه بعد از انقلاب. از فروسی گرفته تا بخارا. از ادبستان تا... از فیلم وهنر تا گزارش فیلم و ... . با بسیاری از اصحاب تاتر سینما همدم و همراه بوده ام . بابسیاری از هنرمندان در رشته های مختلف هنری و بسیاری از شعرا و ادیبان و ... و از اینکه در جریانی حضور داشته ام که نام بهرام بیضایی را در حافظه خود ثبت کرده به خود میبالم. نه تنها نسل گذشته به وجود بهرام بیضایی افتخار میکند که وقتی در این زمان با دوستان جوانم صحبت میکنم میبینم که چگونه انها نیز با شور و اشتیاق از استاد نام میبرند و او را مایه فخر فرهنگ ایران میدانند.درک بیضایی و طاقت دیدن او از حوصله قادری و قادری ها خارج است. این خفاشان شب پرست همان بهتر که در محوطه تنگ و تاریک خود بلولند. فهم بیضایی کار هر تازه به دوران رسیده ای نیست . وقتی دختر جوان 20 ساله یا پسر جوان 26 ساله ای را میبینم که چطور از بیضایی میگویند و او و گنجینه اثارش را تحلیل میکنند اشک شوق در چشمانم جاری میشود و به این نتیجه میرسم که خفاشانی این چنینی با این همه ادعا حتی از ذهن یک نوجوان بی ادعا هم فرسنگ ها عقب تر هستند و اینکه بهرام کار خود را کرده با فرهنگ سازی و اتقال دانش و فرهنگ به نسل نو حالا گیریم به قول هدایت هاشمی مگسی هم در این بین پری بزند . حکایت قیاس مگس و عرصه سیمرغ . قادری و قادری ها و خفاشانی از جنس اینان را بیش از این انتظاری نیست. هر کس اندازه فهم صاحب درک هست. این مگسان وز وزو همان بهتر که بر گرد مزبله و گنداب پر کشی کنند. دوستان جوانم از پسر و دختر 20 ساله تا زنان و مردان میانسال دیدند اثر اخر تو را بهرام جان. و در حیرت از این همه ظرافت و استادی و توانایی ان هم در 70 سالگی. درود بر تو درود بر تو و هنر ازشمندت. حکایت خفاشان شب پرست هم سر جای خود. حقیقتا احمق ها از دیدن نمایش زندگیشان چه ضجه ها که نمیزنند. خفاش جان جای گداختن کمی خود را تربیت کن هرچند برایت سنگین است و غیر قابل دسترسی اما امید وار باش.


چهارشنبه 6 خرداد 1388 - 12:33
-4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

از طرف خودم و تمام دوستداران استاد بیضایی و اثارش و فیلم ارزشمندش وقتی همه خوابیم بهامیر قادری لمپن یا همان امیر بوقی سابق و امیر طغرل امروز

لمپن حالا وقت سگ کشیه اینقدر که دیگه مغزت قد میده ؟

مهدي
شنبه 9 خرداد 1388 - 8:59
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

با سلام

بهرام بيضايي را سالهاست مي شناسم،از دوران نوجواني.هر فيلم او برايم درسي بيادماندني است. روز 8 فروردين آخرين فيلم او را در تهران ديدم.ميخكوب شدم و به آشنايي با سينماي استاد مباهات كردم!وقتي همه خوابيم،داستان ايران امروز،به روايت استاد بهرام بيضايي است.من منتقد سينما نيستم اما سينما را همچو يك كتاب تأثيرگذار دوست دارم. اوج سينماي ايران را ميتوان به راحتي در آثار بيضايي مشاهده كرد و من اوج اين سينماي درمانده را در پلان هاي وقتي...ديدم.درست است:ما همه خوابيم،بدون آنكه بدانيم!استاد تصوير اما هنوز بيدار است.به اميد روزي كه همه بيدار شوند و دوران خواب زدگي خود را خوب به خاطر بسپارند،همچو پرواز...

بهنام
يکشنبه 10 خرداد 1388 - 12:51
-5
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

باید چند بار دید تا فهمید و درک کرد منظور این غول سینمای ایران یعنی بیضایی را...

احمد علیزاده
جمعه 15 خرداد 1388 - 3:16
4
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران

سپیداندیش
سه‌شنبه 19 خرداد 1388 - 2:43
0
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

درود بر بیضایی بزرگ

اخرین فیلمتان همانی بود که از استادی چون شما انتظار می رفت.

منتظر شاهکار دیگری از شما هستیم.

m
يکشنبه 24 خرداد 1388 - 3:16
-2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی که جای ستایش بسیار دارد.

پرهام
سه‌شنبه 26 خرداد 1388 - 0:44
8
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

سلام عکسهای بسیار جدیدی از فیلم یک بازی ساده در وبلاگ www.cutnews.blogfa.com سر بزنید

داوود
شنبه 30 خرداد 1388 - 2:3
2
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

فیلمی بی نهایت شجاعانه و مفهوم گرا

امید.ع
يکشنبه 31 خرداد 1388 - 16:47
1
موافقم مخالفم
 
وقتي همه خوابيم

یکی از بهترین آثار این چند سال سینمای ایران.پر از ایده های پست مدرن و تلفیق سنت و مدرنیته.وقتی همه خوابیم یک cult بی نظیر است.معتقدم کسانی که فیلم را نفهمیده اند باید چندین بار فیلم را تماشا کنند.

محمّد
پنجشنبه 15 بهمن 1388 - 1:41
0
موافقم مخالفم
 

گرچه خیلی از تماشاگران خاص این فیلم رو دوست نداشتند، اما من معتقدم فیلم تقریباً بی‌نقصی در سطح خودش هست. به نظرم این فیلم‌نامه باید تدریس بشه!

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       










  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
Page created in 1.05910301208 seconds.