امروز تلویزیون در بخشی از فیلم چند می گیری گریه کنی، صدای داریوش اقبالی را سانسور نکرد. به نظرم حالا دیگر به این جور بلندنظری ها و شجاعت ها احتیاج داریم. این ها تابوهایی است که اصلا ارزش تابو شدن ندارند. به مدیران شجاعی احتیاج داریم که دامنه عناصر موجود در عرصه مشروع را گسترش ببخشند. به نظرم هم کشور و هم مردم به چنان بلوغی رسیده ایم که بتوانیم... بفرما شاهد از غیب رسید. همین الان یکی از دوستان توی چت خبر داده که شبکه دو ساعت چهار صبح دارد سفره چیدن مهمان مامان را نشان می دهد. ته حرف همین است. سفره پهن کردن، نه فقط سخاوت که شجاعت می خواهد. یک صاحبخانه قوی و خلاق، نمی ترسد که آدم ها و چیزهای تازه ای هم مهمان اش باشند. کاری به خوب و بد بودن صدای داریوش ندارم، فقط بیایید تصمیم بگیریم این سفره لعنتی را وسیع تر و گشادتر پهن کنیم. ناسلامتی امسال سال انسجام ملی و اتحاد اسلامی، یا چیزی شبیه این اعلام شده. انسجام و اتحاد، برعکس آن چیزی که به نظر می رسد، از نفرت و ترس و تخریب و تفریق متولد نمی شود. کاش این روزنوشت و این سایت هم در حد خودش چنین سفره ای باشد، با کلی مهمان که هر کدام عقیده خودش را داشته باشد. این همه کامنت تبریک سال نو هم به نظرم از همین جا می آید.
بازگشت به روزنوشتهای امیر قادری
امیررضا نوری پرتو
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 3:8
| -17 |
 |
 |
|
بعید است بخاری از آنها بلند شود ....!
با سلام خدمت امیر عزیز و سایر دوستان گل خودم . در مورد مطلب امیر باید این نکته را مد نظر قرار بدهیم که این شجاعت ها و تابو شکنی ها ( که به قول امیر اصلا ارزش تابو شدن هم نداره ) همانند همیشه زود گذر است . درسته که صدای داریوش رو پخش کردند و یا سفره چیدن مهمان مامان رو - اما چیزی که در این میان همیشه در چشم بوده و به قول معروف تو ذوق زده سانسورهای وحشتناک و تغییر دیالوگها و عدم رعایت حق کپی رایت چه برای محصولات داخلی و چه برای نوع فرنگیش بوده و هست و خواهد بود . کافیست به پخش لحظه ای موسیقی در میان برنامه ها نگاهی بیندازیم . به عنوان مثال برنامه ای در آستانه ی اذان مغرب تمام میشود لحظه ای گونه ای از موسیقی آرام و مناسب با حال و هوای آن زمان مثل " باران عشق ( استاد چشم آذر ) " رو پخش می کنند بعد بدون در نظر گرفتن زحمتی که خالق اثر برای آن کشیده موسیقی مورد اشاره را قطع می کنند و اذان پخش می شود یا برنامه ای دیگر که در منوی پخش قرار دارد . اینکه ترانه ی مرحوم " فرهاد " رو پخش می کنند و بعد هر جایی که دلشون خواست قطع می کنند و روح آن مرحوم بزرگوار رو ناراحت می کنند یا عدم نمایش انواع سازها در برنامه های زنده و یا زدن سر و ته بهترین فیلمهای سینمای جهان ( یکی نیست بهشون بگه واجبه فیلم رو پخش کنید بعد هر بلایی که دلتون خواست سرش بیارید ) و یا ..... خیلی از این اعمال غیر قانونی و ضد فرهنگی که بر تن آن جلدی قانونی پوشانده اند رو از صبح تا شب در تلویزیون شاهدیم و کک هیچ کس هم نمی گزد . به همین خاطر معتقدم که بعید است بخاری از دوستان مسئول در پخش تلویزیون بلند شود ! با این حال باز هم مثل امیر با خوشبینی به عملکرد مسئولین تلویزیون در سال جدید نگاه می کنیم شاید این بار همه چیز سر جای خود قرار گیرد . به امید آن روز ... دوست عزیزم آقای حامد اصغری زحمت کشیدند و یه پرونده ی نوروزی در رابطه با فیلم " هفت " راه انداختند . یه سری بزنید بد نیست . کار خوبی شده . ضمن اینکه دوست ایشون هم کارهای گرافیکی جالبی در رابطه با فیلم انجام داده است . ارزش دیدن و مطالعه ی دقیق رو داره . از دست ندینش : www.7thart.mihanblog.com از دوستانی که نقد سکانس به سکانس " شوکران " رو در وبلاگم ندیده اند خواهشمندم برن سری بزنن و نگاهی بیندازند و نظر بدن : www.cinema-cinemast.blogfa.com بار دیگر سال نو را خدمت همه ی دوستان عزیز تبریک می گویم .
|
امیررضا نوری پرتو
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 3:9
| 3 |
|
|
|
بعید است بخاری از آنها بلند شود ....!
با سلام خدمت امیر عزیز و سایر دوستان گل خودم . در مورد مطلب امیر باید این نکته را مد نظر قرار بدهیم که این شجاعت ها و تابو شکنی ها ( که به قول امیر اصلا ارزش تابو شدن هم نداره ) همانند همیشه زود گذر است . درسته که صدای داریوش رو پخش کردند و یا سفره چیدن مهمان مامان رو - اما چیزی که در این میان همیشه در چشم بوده و به قول معروف تو ذوق زده سانسورهای وحشتناک و تغییر دیالوگها و عدم رعایت حق کپی رایت چه برای محصولات داخلی و چه برای نوع فرنگیش بوده و هست و خواهد بود . کافیست به پخش لحظه ای موسیقی در میان برنامه ها نگاهی بیندازیم . به عنوان مثال برنامه ای در آستانه ی اذان مغرب تمام میشود لحظه ای گونه ای از موسیقی آرام و مناسب با حال و هوای آن زمان مثل " باران عشق ( استاد چشم آذر ) " رو پخش می کنند بعد بدون در نظر گرفتن زحمتی که خالق اثر برای آن کشیده موسیقی مورد اشاره را قطع می کنند و اذان پخش می شود یا برنامه ای دیگر که در منوی پخش قرار دارد . اینکه ترانه ی مرحوم " فرهاد " رو پخش می کنند و بعد هر جایی که دلشون خواست قطع می کنند و روح آن مرحوم بزرگوار رو ناراحت می کنند یا عدم نمایش انواع سازها در برنامه های زنده و یا زدن سر و ته بهترین فیلمهای سینمای جهان ( یکی نیست بهشون بگه واجبه فیلم رو پخش کنید بعد هر بلایی که دلتون خواست سرش بیارید ) و یا ..... خیلی از این اعمال غیر قانونی و ضد فرهنگی که بر تن آن جلدی قانونی پوشانده اند رو از صبح تا شب در تلویزیون شاهدیم و کک هیچ کس هم نمی گزد . به همین خاطر معتقدم که بعید است بخاری از دوستان مسئول در پخش تلویزیون بلند شود ! با این حال باز هم مثل امیر با خوشبینی به عملکرد مسئولین تلویزیون در سال جدید نگاه می کنیم شاید این بار همه چیز سر جای خود قرار گیرد . به امید آن روز ... دوست عزیزم آقای حامد اصغری زحمت کشیدند و یه پرونده ی نوروزی در رابطه با فیلم " هفت " راه انداختند . یه سری بزنید بد نیست . کار خوبی شده . ضمن اینکه دوست ایشون هم کارهای گرافیکی جالبی در رابطه با فیلم انجام داده است . ارزش دیدن و مطالعه ی دقیق رو داره . از دست ندینش : www.7thart.mihanblog.com از دوستانی که نقد سکانس به سکانس " شوکران " رو در وبلاگم ندیده اند خواهشمندم برن سری بزنن و نگاهی بیندازند و نظر بدن : www.cinema-cinemast.blogfa.com بار دیگر سال نو را خدمت همه ی دوستان عزیز تبزیک می گویم .
|
احسان احمدی راد
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 4:57
| 21 |
|
|
|
تبریک
نوروزت مبارک امیر جان ... اسم منو به خاطر بسپار سر فرصت بیشتر از اینها حرف دارم که باهات بزنم .
|
Ali Tehrani Safa
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 5:4
| 9 |
|
|
|
کامنت قبلی ام را دیدم و متوجه شدم که تبریک سال نو از قلم افتاده. من اینجا مهمان ناخوانده بودم و شاید گهگاه حرمت میزبان نگه نداشتم. این کامنت را نوشتم تا هم از همۀ کسانی که احیاناً از دست من، ولو به اندازۀ یک ثانیه، دلخور و دلریش شده اند رسماً پوزش بخواهم و هم سال نو را به تک تک دوستان تبریک گویم. پس: امیر قادری نیما حسنی نسب امید غیائی مصطفی جوادی مصطفی انصافی احسان سیاوش حمید قدرتی کاوه اسماعیلی امیر رضا نوری پرتو حنانه سلطانی سحر همایی صوفیا و... منگ سال پر خیر و برکتی داشته باشید. کوچک شما علی طهرانی صفا
|
مصطفی جوادی
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 6:20
| -12 |
|
|
|
مردم دار
تلویزیون روزهای خوبی را دارد می گذارند. و این برای همه بهتر است. تلویزون که ذاتا یک رسانه سرد است و با این فاصله هایی که بین مردم و تلویزیون از نظر فرهنگی و ارزشی در کشور ما وجود دارد می تواند این رسانه به ظاهر پرمخاطب را بی اثر کند و به نظر می رسد که تا حدودی این را فهمیده اند و دارند خودشان را نزدیک می کنند به آن چیزی که یک رسانه مردمی باید باشد. با مردم .
|
مصطفی
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 12:39
| -9 |
|
|
|
دیشب که فیلم "چند می گیری گریه کنی"پخش شد فقط فرصت کردم چند تا سکانس کوتاهش رو ببینم.اما این بحث که مطرح شد گفتم به اتفاقی که شب سال تحویل افتاد اشاره کنم. داشتم کانالها رو عوض می کردم که صدای ترانه بنیامین رو شنیدم.بعد از پایان ترانه خود بنیامین هم توی صفحه تلویزیون ظاهر شد.بنیامین رو که دیدم یاد اتفاقات فیلم "گرگ و میش" و ایضاً اتفاقات "سنتوری" و محسن چاووشی افتادم. این وسط صحبتهای مجری در باب اینکه ترانه های بنیامین صحبت از عشق آسمونی و این جور حرفها میکنه خیلی بامزه بود.چند سال پیش توی همین ایام عید رو یادتون هست که قرار بود فیلم"رئیس بزرگ" بروس لی برای اولین بار پخش بشه و مجری برنامه بیننده ها رو شیر فهم کرد که این فیلمها الکیه ها , یه وقت کاراشونو یاد نگیرید. جیزه!!!! و اما آقای نوری پرتو به کپی رایت اشاره کرد و داغ دل من هم تازه شد.بخصوص در زمینه موسیقی که به نظرم آش دیگه خیلی شور شده. خیلی از برنا مه های تولیدی تلویزیون , بدون اینکه زحمتی برای ساخت موسیقی مستقل برای برنامه شون بکشن از موسیقی های مطرح جهان برای برنامه شون استفاده میکنن. درانتهای برنامه هم از همه عوامل حتی تدارکات تشکر می کنن اماصحبتی از موسیقی برنامه نمیکنن.شما دوستان رو نمی دونم اما من بسیاری از موسیقی های مطرح مثل موسیقی فیلمهای "سینما پارادیزو" و "کریمر علیه کریمر"و.... رو قبل از دیدن خود فیلم بارها از تلویزیون شنیده بودم اما هیچکدوم رو نمیشناختم.این روزها هم که قطعات موسیقی رو همراه با آگهی های بازرگانی می شنویم. خب.انتقاد زیاد شد. یه کمی هم تعریف کنیم.اولی پخش فیلم ماشینها بود که خیلی چسبید.در مورد ارجاعات این فیلم هم صحبتهای زیادی شد. یه نکته هم به نظرم اومد که گفتم شاید خالی از لطف نباشه که بگم.اون هم سردر لاستیک فروشی بود که من رو به یاد کافه ریک انداخت. اگه اشتباه نکنم اسم لاستیک فروشیه casa della بود که ظاهرا به کازابلانکا اشاره داشت. نکته دوم هم مربوط به حضور چنگیز جلیلوند توی برنامه های سال تحویل بود که شدیداًهیجان زده ام کرد.
|
حامد اصغری
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 13:10
| 14 |
|
|
|
پرونده برای فیلم seven اثر دیوید فینچر
سلام خدمت آقای امیر قادری عزیز و سایر دوستان سال نو را تبریک می گم من ودوستم یه پرونده برای فیلم هفت درآوردیم دوست دارم بر و بچ ببینن ونظراشون بگن ممنون
|
منگ
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 13:42
| 4 |
|
|
|
جنازه ی پدر .........
منتقد ... جنازه ی پدرم اومد جلو چشمام تا اون متن مزخرف رو نوشتم و تو همینطوری زرتی ........................حذفش کردی ،، خوب پس منم رفتم ...خدافظ رفیق ، ...خدافظ .....خدافظ علی آقا طهرانی با صفا .............. خدافظ www.dumb.blogfa.com
|
سمیرا ک.
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 17:16
| -11 |
|
|
|
یا از دستشون در رفته یا با صدای خشایار اعتمادی اشتباه گرفتن!!!؟؟! چند سال پیش از شبکه ی 2 بر روی تصاویر سیرک موزیک dangerous از مایکل جکسن گذاشته شده بود که صدای خواننده هم شنیده می شد، البته remix بود و جملاتی مشابه، پشت سر هم تکرار می شد و مطمئنا" آقا(یا خانم !)دست قیچی متوجه آن نشده بود.
|
sofia nasrollahi
پنجشنبه 2 فروردين 1386 - 18:20
| -8 |
|
|
|
متاسفانه منم خیلی امیدی به سیاستهای سینمایی صدا و سیما ندارم.ولی خوب امروز از شنیدن صدای داریوش خیلی ذوق زده و متعجب شدم.منتها فکر میکنم اتفاقی بود چون مشکل اساسی ما در تلویزیون نبود ضوابطه.حتی برای سانسور هم متر مشخصی ندارن ممکنه امروز داریوش پخش کنن ولی فردا گیلانه رو دوباره سانسور کنن ولی خوب چون عیده ما هم بهتره مثله امیر قادری با حسن نیت به قضیه نگاه کنیم.و امیدوار باشیم که امسال... دوستان به همه ی اونایی که در کامنت قبلی متاسفانه و با شرمندگی اسمشونو جا انداختم دوباره سال نو رو تبریک میگم.همیشه شاد و همیشه خوش باشید!
|
امید غیائی
جمعه 3 فروردين 1386 - 5:22
| 12 |
|
|
|
تابوی تابلو
سلام رفقا.از غیبت دو روزه ام معذرت میخوام.نمیدونید انگاری که یه چیزم گم شده بود.همش دنبالش میگشتم.حالا اومدم. امسال داره خیلی خوب شروع میشه.در مورد مطلب امیر خان باید بگم این تابو ها رو ما خودمون به عنوان تابو قبول داریم، اما تا چه حد و اندازه. میشه پا رو فراتر و باز هم فراتر گذاشت و به همه این ها یه جور دیگه نگاه کرد.خوشحال با شیم همون طوری که تا چند سال پیش صدای فرهاد مهراد به عنوان غیرمجاز شناخته میشد حالا در بهترین روزهای موجود یعنی سالروز تولد پیامبر اسلام از موسیقی والا پیامدارش استفاده میکنند.می تونه این تابوها با همون خوان کرم و یه مقداری چشم باز و دیدی وسیعتر البته به پشتیبانی آدمهایی روشنفکر((نه روشنفکرنما)) شکسته بشه و به ما به عنوان مخاطب با نگاهی دیگر نگریسته بشه. به عنوان آدمهایی با شعور که میتونن انتخاب کنن. و اما فاصله ای که مصطفی جوادی عنوان کرده.فاصله را من و شما با این تلویزیون داریم نه آنهایی که بت اجرایشان مجری فوق العاده برنامه فوق العاده است و سریال پرطرفدارشان نرگس.فاصله را آنهایی حس می کنند که با همان تابوهای بیخودی تابو شده مشکل دارند. بازهم امیدوارم این روند که احتمالا از خواب آلودگی مسئول سانسور ناشی شده بازهم با خواب آلودگی ادامه پیدا کنه.تنها خواب آلودگی دلچسب سال. همین. یاحق.
|
ehsan
جمعه 3 فروردين 1386 - 7:2
| 17 |
|
|
|
امیر جان امیدوارم سال خوبی داشته باشی .....توی فیلم مینای شهر خاموش یه جایی هست که می گه وقتی اومدم ایران بهم گفتن خوش آمدی بعد دوستش جواب میده باهات شوخی کردن اینها هم شوخی کردن یا شاید هم از دستشون در رفته مطمئن باش صدا و سیما آن قدر نظم و برنامه ریزی ندارد که بخواهد از پیش تعیین شده کاری انجام دهد
|
مصطفی انصافی
جمعه 3 فروردين 1386 - 7:57
| -18 |
|
|
|
رضا رشید پور همچین گفت کنسرت زنده داریم من فکر کردم چه خبره. دیدم نه بابا همه ی سازها و نوازندگانشون در سیاهی مفرط فرو رفته اند و جز تصویر گل و گیاه و دکور و گه گاهی افتخاری هیچی دیده نمی شه. اینم کنسرت زنده تو تلویزیون که با همون لب زدن های خواننده ها هیچ فرقی نمی کرد. حیف که ما قدر خودمون و استعدادامونو نمی دونیم. وای که چه قدر محاوره نوشتن سخته!
|
سياوش
شنبه 4 فروردين 1386 - 3:8
| 4 |
|
|
|
هنوز ذره اي وجود دارد ...
اول: عيد همه دوستان به شدت مبارك. و البته شرمنده از تاخير. دوم: چند ماهي نيست كه با اينجا آشنا شدم ولي دوران بسيار خوبي رو با شماها پشت سر گذاشتم و اميدوارم اين جمع پرشور و با حال براي هميشه دور هم باقي بمونند. سوم: قبل از اين كه به دانشگاه بروم دسترسي به فيلم نداشتم و تلويزيون تنها منبع فيلم من بود و حالا حجم عظيمي از فيلمهاي نديده در آرشيوم وجود دارد كه خدا ميداند كي نوبت به آنها ميرسد. ولي هنوز بهترين لحظات فيلم ديدنم - يا اگر بخواهم قلنبه حرف بزنم " كشف سينما" - با تلويزيون و همان فيلمهاي مثله شده ايست كه حالا حالم از ديدن آنها در اين شرايط به هم ميخورد. چهارم :ميخواستم منم از دست تلويزيون فرياد "وا سينما" سر بدهم ولي در دلم گفتم شايد هنوز افرادي با شرايط گذشته من هستند كه به همين فيلمها دل خوشند و ديدن همين فيلمها لذت بخش ترين لحظات زندگيشان است پس دوستان بياييد به خاطر همين هم كه شده از تلويزيون ممنون باشيم. پا نوشت : البته اين چيزي از اعتراض به وضعيت سانسور كم نميكند . ديشب كه الماس خونين با كيفيت DVD پرده اي از شبكه 3 پخش شد كلي بهم برخورد.
|
امیررضا نوری پرتو
شنبه 4 فروردين 1386 - 4:25
| -16 |
|
|
|
بحث خوبی داره میشه ... !
با سلام خدمت امیر عزیز و همه ی بر و بچه های باحال و با صفای کامنت گذار . بحث خوبی شده و دوستان هم کامنت های پر محتوایی در این زمینه گذاشته اند . واقعا چرا باید چنین تفکرات دگماتیک و بسته ای در میان مسئولین و دست اندرکاران پخش تلویزیون باشه ؟ خودشون هم از سیاست های نا مشخص خود سردرگم هستند ... این امر را می توان در سیاست پخش هر کانال به وضوح مشاهده کرد . باز هم نظرمو در این باره میگم ( به اولین کامنت مراجعه شود !!! ) : من چشمم آب نمی خوره ....! آقای امیر خان عزیز غیبتت داره زیاد میشه . قرار بود هر روز کامنت بذاری . خواهشا حالمونو نگیر ...! به وبلاگ آقای حامد اصغری هم سر بزنید . مطلب خوبی در رابطه با فیلم " هفت " تهیه کرده .
|
مهیار هادی زاده
شنبه 4 فروردين 1386 - 5:51
| 1 |
|
|
|
منتظر می مانیم
اتفاق فرخنده ای محسوب میشه امیر خان ولی یادت باشه همین صدا و سیما اون بلا رو سر فیلم هامون آورد. قراره چند روز دیگه باغ های کندلوس رو هم نمایش بدن اگه سکانس های عاشقانه فیلم رو مثل اون سکانسی که خزر معصومی نماز میخونه یا سکانس رقص چاپلینی فروتن رو نشون دادن اون وقت میشه امیدوار شد.
|
Admin
شنبه 4 فروردين 1386 - 7:34
| -13 |
|
|
|
زیادی دارید بهانه گیر می شوید رفقا. کارهای خوب را نمی بینید انگار. من با کامنت سیاوش موافقم که خوش به حال آن هایی که حالا می توانند با این فیلم های تلویزیون در عید، دارند سینما را کشف می کنند. توی ذوق آن ها و مسئولان پخش نزنیم. فرصت برای نق زدن که همیشه هست.
|
حنانه سلطانی
شنبه 4 فروردين 1386 - 11:21
| 14 |
|
|
|
آرزوهای دست نیافتنی
از تلویزیونی که فیلمی مثل خیلی دور خیلی نزدیک را سانسور می کند یا هامون را تکه تکه می کند چه انتظاری دارید؟فیلم هایی از این پاک تر و با مفاهیمی والاتر سراغ دارید؟مردم فلان سکانس را اگر بر پرده سینما ببینند حلال است اما اگر با تلویزیون ببینند حرام؟!از تلویزیونی که از فیلم های دفاع مقدس هم برداشتی دیگر می کند و به کارگردانش می گوید که ای فلان فلان شده منظورت از فلان صحنه این بود،چه توقعی می توان داشت؟یا فوتبال چه چیز خاصی برای سانسور کردن دارد؟هر وقت پای فوتبال می نشینم سعی می کنم آن چند ثانیه اختلاف را فراموش کنم و خودم را گول بزنم که دارم فوتبال زنده می بینم.من هم مطمئنم که یا سانسورچی خوابش برده بوده یا عاشق داریوش بوده یا صدایش را با یکی دیگر اشتباه گرفته! در ضمن توی ذوق کسی نمی خواهم بزنم.بله،من هم ازشان ممنونم که مثلا عیش اول فروردین مان را با ماشین ها کامل کردند اما آدم بعضی چیزها را که می بیند نمی تواند خیلی خوش بین و امیدوار باشد یا به قول دوستان نق نرند!
|
sofia
شنبه 4 فروردين 1386 - 12:23
| 9 |
|
|
|
خوشم میاد امیر قادری خودش قرار میذاره و خودشم قرارشو به هم میزنه!مگه قرار نبود چراغ اینجا روشن باشه؟!اگه وقت روزنوشت نیست وسط کامنتهای ما که میتونین یه کامنت بزارین.(خداییش میدونم تو عید وقت پیدا کردن کار سختیه ولی مرد و قولش)اما حالا میخوام بگم یه چیز جالب پیدا کردم.امیر قادری خبر همه ی نوشته ها و کارهاشم مثله اینکه نمیده!یکی از معدود سایتهایی که به جز اینجا همیشه بهش سر میزنم سایت هفتان هست.www.haftan.com که به همم پیشنهاد میدم بهش یه نگاهی بندازن.خلاصه امروز توی هفتان یه مطلب جالب دیدم که راجع به منتخبی از خواندنی ترین بهاریه های نشریات بود که گویا در ماهنامه ی نسیم هراز17 چاپ شده بود و دبیر پرونده هم کسی نبوده جز:امیر قادری. بخونید من که لذت بردم.در سایتwww.jour4peace.comهستش.اگه پیدا نشد به هفتان سر بزنید.مقدمه ش اینه: پرونده شماره نوروزی نشریه «نسیم هراز»، به «100 سال بهاریه نویسی در مطبوعات ایران» اختصاص داشت. تکمیل کننده گزارش های مفصل این پرونده، منتخبی از بهترین بهاریه های چاپ شده در نشریات سال های دور و نزدیک بود؛ که البته به دلیل دبیری این پرونده توسط «امیر قادری» (منتقد سینمایی و فیلمساز) این مجموعه بیشتر به نفع سینمایی ها چربش داشت. بروبچه های همکار قادری معتقدند «اصلاً بهاریه نویسی در مطبوعات ایران را سینمایی نویس ها مد کرده اند»!
|
سحر همائی
شنبه 4 فروردين 1386 - 14:43
| -1 |
|
|
|
امیدوار
در اینکه سانسور چیز خیلی بدی است حرفی نیست ولی نمی توانم تلوزیون را تا این حد که بعضی از شما دوستان می گویید محکوم کنم.با کامنت سیاوش و admin بیشتر موافقم.قضیه ای است در مایه های بهاریه آقای قادری. اما اینکه آیا مسئولان سفره را گسترده می کنند یا نه واقعا قابل پیش بینی نیست.همان طور که دوستی گفته شاید از دستشان در رفته و از طرفی هم شاید...خدا کند این گونه باشد.امیدوارم.
|
ندا میری
يکشنبه 5 فروردين 1386 - 16:6
| 7 |
|
|
|
هری پاتر و صدا و سیما
سلام همین نیم ساعت پیش از شمال رسیدم ... هنوز لای انگشتهای پام پر شنه... سرد بود و من با پاهای کرخ شده روی شن های ساحل دویدم..... یک کم عکاسی کردم، یک کم نوشتم و یک کم بهاریه خواندم ... همانطور که سوفیا (صوفیا!) توصیه کرده به نظر من هم مطلب نسیم خوب بود .. اگه هنوز روی دکه ها گیر می آید توصیه می کنم اونایی که نخواندن یک تلاشی برای تهیه اش بکنند ... این چند روزه تلویزیون تعطیل بوده ... هر چند کلا" میانه ای با صدا و سیما ندارم ... اما شنیدن اینکه بالاخره یک نیمچه جادویی از این تلویزیون بی بخار شب عیدی جرقه زده، خبر خوبیه ... امیدوارم امسال یک جاهایی، یک چیزهایی (هر چقدر کوچک هم که بود!) چنگی به این دل های پر ما بزنه ....... این چند روزه کم پیش امد که دسترسی به اینترنت داشته باشم و نتوانستم زیاد سر بزنم پس غر زدن برای جای خالی چراغ روشن اینجا بماند برای بعد ( اما آقای قادری! ما منتظریم ... دیدن کامنت های شما این وسط ها یه مزه دیگه داره) کنار دریا و بالای کوهها و کنار تک و توک شقایقی که لای گل های زرد و صورتی سرک کشیده اند، جای همتونو خالی کردم که نفسی بکشیم و سر سفره این روزنوشت ها رفاقت کنیم ... نوروز مبارک
|
امیررضا نوری پرتو
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 4:44
| -6 |
|
|
|
با سلام خدمت امیر عزیز و همه ی دوستان . امیر قول داده بود بین کامنت ها کامنت بذاره که این امر تا به حال میسر نشده و ما حسرت به دل مانده ایم . عیب نداره ... حداقل هر روز در عید روز نوشتهایت را میذاشتی . بازم بد قولی . یکی طلب ما !!!! ((: بحث راجع به سانسور هم به جاهای خوبی رسیده . اگه ادامه اش بدیم بد نیست . بهتره بحث های عمیق تری در این رابطه راه بیندازیم . راستی دیدین بهتون گفتم ما ایرانیها آدمهای جوگیری هستیم ! دیگه صدای کسی راجع به فیلم " 300 " در نیومد . 300 در هیاهوی خرید شب عید و سال تحویل و کارهای واجب و حیاتی در تعطیلات نوروزی گم شد . عشق است دید و بازدید و مسافرت و آجیل و شیرینی خوردن و بحث های خاله زنکی !!!! و بی خیال فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران ... ! فعلا دمی رو خوش باشیم ... به امید ساخت قسمت دوم 300 ! زنده باد هالیوود !!!!!! زنده باد مردم با غیرت ایران ... مطلب امیر راجع به حاتمی کیا بد نشده بود اما جدا از نثر همیشه خوبش چیز تازه ای توش نداشت . همون چیزایی بود که همه می دونستن . گفتگوی نیما با نیکی کریمی هم که فکر می کنم همون گفتگوی چاپ شده در ماهنامه ی عزیز " فیلم " به بهانه ی اکران " باج خور " در بهار 1383 بود . به امید گفتگوها و مطالب تازه تر و داغ تر از امیر و نیما ی عزیز . www.cinema-cinemast.blogfa.com
|
امیررضا نوری پرتو
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 4:46
| 15 |
|
|
|
دمی را عشق است .......!
با سلام خدمت امیر عزیز و همه ی دوستان . امیر قول داده بود بین کامنت ها کامنت بذاره که این امر تا به حال میسر نشده و ما حسرت به دل مانده ایم . عیب نداره ... حداقل هر روز در عید روز نوشتهایت را میذاشتی . بازم بد قولی . یکی طلب ما !!!! ((: بحث راجع به سانسور هم به جاهای خوبی رسیده . اگه ادامه اش بدیم بد نیست . بهتره بحث های عمیق تری در این رابطه راه بیندازیم . راستی دیدین بهتون گفتم ما ایرانیها آدمهای جوگیری هستیم ! دیگه صدای کسی راجع به فیلم " 300 " در نیومد . 300 در هیاهوی خرید شب عید و سال تحویل و کارهای واجب و حیاتی در تعطیلات نوروزی گم شد . عشق است دید و بازدید و مسافرت و آجیل و شیرینی خوردن و بحث های خاله زنکی !!!! و بی خیال فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران ... ! فعلا دمی رو خوش باشیم ... به امید ساخت قسمت دوم 300 ! زنده باد هالیوود !!!!!! زنده باد مردم با غیرت ایران ... مطلب امیر راجع به حاتمی کیا بد نشده بود اما جدا از نثر همیشه خوبش چیز تازه ای توش نداشت . همون چیزایی بود که همه می دونستن . گفتگوی نیما با نیکی کریمی هم که فکر می کنم همون گفتگوی چاپ شده در ماهنامه ی عزیز " فیلم " به بهانه ی اکران " باج خور " در بهار 1383 بود . به امید گفتگوها و مطالب تازه تر و داغ تر از امیر و نیما ی عزیز . www.cinema-cinemast.blogfa.com
|
کاوه اسماعیلی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 10:7
| -17 |
|
|
|
آخیش .....اینجا خانه امنه.وقتی بعد یه هفته از جایی که فقط با دار و درخت حرف میزنی و یه چوپان ساده دل که فارسی نمیفهمه و باید با تالشی دست و پا شکسته باهاش دست و پنجه نرم کنی برمیگردی و میبینی خونوادت رفتن کاشان(احتمالا دیدن علی عابدینی) و عوض همه اینجا یه سری اسمتو آوردنو یادت کردن.بذارید یه ذره بیشتر از کوپنم حرف بزنم. 1.ذکر خاطرات للندیز اصلا سینمایی نیست غیر از پریروز که با خودم عهد بستم از صبح تا شب اصلا حرف نزنم و آخر شب بعد از پایان یافتن عهدم فکر میکنید چی گفتم:"""کامران آیدا منصور"""(با فریاد. آخر شب کنار سگ گله و جلوی چشمای بهت زده موسی) 2.از همه آقايون و خانومهاي روشنفکر و همچنين از آقاي راجر واترز معذرت ميخوام.من يه تلويزيون بين حرفه اي هستم.همه جورش تبليغات.کارتون.فوتبال.سريال.طنز آخر شب.درسهايي از قرآن.نود.نماز جمعه.اخبار.سريال خانواده.مجيد اخشابي.مسابقه سيمرغ.سينما از 1 تا 5.پخش اعترافات محکومين.شوهاي اونوري.و البته شبکه هاي اونجوري.از 4 تا کانال کثافت پینک فلوید هم خبری ندارم. 3.کامنت گذاشتن راجعه به مطلب حاتمی کیا شاید جاش اینجا نباشه ولی اونجا خوب کسی نمیخونه.فقط راجع به آژانس شیشه ای که امیر گفته پر از تناقضه و حاتمی کیا هم به نعل زده و هم به میخ و هم طرف مردمو گرفته هم جانب آرمان گرایانی مثل حاج کاظم رو.مخالفم....نمیتونم قبول کنم حاتمی کیا پذیرفته مردم عادی هم حق دارند.حداقل در این فیلم.سلحشور(کیانیان)کاملا یه بدمنه و آدمهای داخل آژانس یه سری آدم خشک و بی قلبند که جز نجات جونشون به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنند اونهم به تک بعدی ترین شکل ممکن...عوضش تمام تمهیدهای سینمایی برای تطهیر حاج کاظم به کار رفته و از او یک قهرمان کامل ساخته...این کجاش تناقض داره؟(شاید برای بحث درباره آژانس شیشه ای که خیلی دوستش دارم کهنه شده و همه حرفها گفته شده) 4.امیر جان ..کمی هم بلا شدی و قاطی کردن کلمات شاید برات گرون تموم شه.............
|
مجید رئوفی
پنجشنبه 23 فروردين 1386 - 13:36
| -4 |
|
|
|
امیر جون همه شهر می دونن که چقد دوستت داریم
|
محمد صالحی
دوشنبه 30 ارديبهشت 1387 - 11:31
| -4 |
|
|
|
من صدای بنیامین را از شما میخواستم
|
.gif)
(4).gif)
.gif)