سينمای ما - نقد نویسنده سایت سینمای ما بر فیلم «دعوت»؛ / این یک سقوط است؟!
چهارشنبه 24 آذر 1389 - 11:50

I نظرسنجی I

مایل به تماشای کدامیک از نسخه‌های فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) در سینما هستید؟




سينماي جهان
«گفتار پادشاه» در هفت رشته نامزد دريافت جوایز گلدن گلوب شد
موفقیت‌های «شبکه اجتماعی» در فصل جوایز هم ادامه دارد
«قوی سیاه»‌ در 12 رشته نامزد جوایز منتقدان رسانه‌ای‌ شد
هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است
ميشل يوئه نقش «سان سوچي» را بازي مي‌كند
ضارب لئوناردو دي‌كاپريو به دو سال زندان محكوم شد
برلوسکونی نزدیک به 000/400 یورو به جشنواره ونیز رشوه داده است
آدام سندلر و کوین جیمز در کمدی " پیشخدمت‌های هتل" بازی می‌کنند
برادران واچوفسکی نسخه‌ مدرن رابین هود را می‌سازند
مایکل مان بزودي پروژه تلویزیونی"ماهی تن بزرگ" را می‌سازد
«ژولیده‌پولیده» به صدرنشینی «هری پاتر» پایان داد
«شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 شد


سن پطرزبورگ


  (445 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (342 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (80 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (70 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (80 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



نقد نویسنده سایت سینمای ما بر فیلم «دعوت»؛
این یک سقوط است؟!
این یک سقوط است؟!


سینمای ما - امیررضا نوری‌پرتو: پس از سال ها فيلم سازي ابراهيم حاتمي كيا درباره جنگ و آدم هايش و نقب او به معضلات و دغدغه هاي اجتماعي در يك دهه اخير، دعوت رويكرد جدي اين فيلم ساز شناخته شده سينماي پس از انقلاب به يكي از شايع ترين مشكلات روز جامعه، مساله سقط جنين، به شمار مي آيد. اما آخرين ساخته سينمايي حاتمي كيا پاسخ گوي مناسبي براي انتظار هوادارانش نيست و در خيلي زمينه ها كاستي هاي فراواني دارد.
دعوت ساختاري اپيزوديك دارد و هر اپيزود به شكلي جدا مشكلات يك زوج را در برابر بارداري ناخواسته يك زن به تصوير مي كشد. اما اپيزودها و كاراكترهاي فيلم هيچ انگيزه اي را در مخاطب به وجود نمي آورند. مشكل بزرگ فيلم را بايد به نبود يك انسجام قابل قبول روايي و ساختاري در هر اپيزود نسبت داد. شايد براي ارزيابي نكات ضعف و قوت فيلم بد نباشد هر بخش از فيلم به طور جدا مورد بررسي قرار گيرد.
اپيزود اول فيلم از اين جهت اهميت دارد كه دري است براي ورود تماشاگر به فيلمي كه هر اپيزود آن ساختار روايي تكراري و مشابه اي با ديگر بخش ها دارد. در حقيقت با ديدن دو اپيزود اول تكليف تماشاگر با كل اثر مشخص مي شود و اين فيلم است كه بايد در هر اپيزود دستمايه هاي دراماتيك محكم و خوبي براي جذب مخاطب داشته باشد. اما حاتمي كيا در رسيدن به اين هدف ناموفق عمل كرده است . اپيزود اول داستان شيدا صوفي (مهناز افشار)، يك بازيگر مشهور سينما، است كه از طريق تماس تلفني (موتيفي براي سكانس آغازين هر اپيزود) آزمايشگاه مي فهمد باردار شده و اين مشكل را سدي بر سر راه پيشرفت كاري خود مي داند (تم داستاني اين اپيزود فيلم شهرت ايرج قادري را به ياد مي آورد كه نزديك به ده سال است در توقيف به سر مي برد.). شخصيت ها در اين اپيزود همه در حد تيپ هايي سردرگم باقي مانده اند و هيچ يك مجالي براي عرض اندام پيدا نكرده اند. ترديد شيدا بر سر نگاه داشتن و يا سقط بچه اي كه در شكم دارد، شكل محكم و درگير كننده اي ندارد و كشمكش او با همسرش (سيامك انصاري) به عمق نمي رود. حتي در سكانسي كه شيدا از روي اسب مي افتد، به طور دقيق معلوم نمي شود كه او از سر تعمد اين كار را انجام داده يا خير؟ نقش همسر صوفي (سيامك انصاري) در اين داستان نامشخص است. تنها كنشي كه از او سر مي زند، غرولند و فرياد بر سر نگاه داشتن بچه و يا حضور بر سر صحنه هاي فيلم برداري اثري است كه همسرش در آن نقش اول را بر عهده دارد. از سويي ديگر تاكيد فيلم بر حضور شخصيتي همانند همكار شيدا (محمدرضا شريفي نيا) منطق چنداني ندارد و انگيزه او از نيش و كنايه هايش به شيدا هيچ گاه باز نمي وشد. در صورتي كه اگر زمان اين اپيزود تا اين اندازه فشرده نبود، ارتباط ميان شيدا، همسرش و همكارش ( كه به نظر مي رسد عاشق اوست) مي توانست يك مثلث عشقي جذاب را بر بستري از تم اصلي فيلم (سقط جنين) پايه ريزي كند. اما حاتمي كيا همه چيز را در سطح رها كرده و تنها شيفته ايده اوليه اين اپيزود و ساير بخش هاي فيلم شده است. اپيزود اول جزييات سوال برانگيزي هم دارد كه از آن جمله مي توان به سكانس هاي حضور شيدا بر سر صحنه فيلم برداري اشاره كرد. به راستي آيا كسي از كارگرداني مثل حاتمي كيا انتظار دارد كه حتما پلان خشك كردن موهاي شيدا را با سشوار از روي روسري در فيلمش بگنجاند؟ بد نيست به جزييات فيلمي كه شيدا در آن نقش آفريني مي كند، هم اشاره اي كنيم كه مشخص نمي شود اين چه نوع اثر سينمايي است كه شخصيت هايش در يك سكانس در زير آب هستند و در سكانسي ديگر با لباس تركمني سوار اسب مي شوند و دريك سكانس ديگر در برف اسكي بازي مي كنند؟! نماي هلي شات از شهر تهران پايان بخش اين اپيزود است (و البته موتيفي در كل فيلم براي گذر از يك اپيزود به اپيزود ديگر)؛ در حالي كه نه يك داستان تكان دهنده (با در نظر گرفتن ايده اوليه و حساس برانگيز فيلم) و يا حداقل جذابي روايت شده و نه بازي خوبي از بازيگران ديده ايم و نه كارگرداني حاتمي كيا حداقل در حد و اندازه هاي كارهاي معمولي اش به نظر مي رسد.
اپيزود دوم كه قصه خورشيد نام دارد، به جرات ضعيف ترين بخش فيلم است كه منطق روايي ساده انگارانه اي دارد. زينال (محمدرضا فروتن) و سودابه (سحر جعفري جوزاني) زن و شوهري شهرستاني اند كه به شكل سيار به كار لوله بازكني مشغولند. خبر بارداري سودابه (مثل همه اپيزودها) گره افكني بخش دوم فيلم به حساب مي آيد. آشنايي آن ها با خورشيد (ثريا قاسمي) در مطب آن پزشك زن (آناهيتا نعمتي)و دستيارش (هدا ناصح)، كه در تمام اپيزودها حضور دارند و فيلم به آن دو به چشم كاراكترهايي حاشيه اي و تيپيكال مي نگرد، و در ادامه مطرح شدن پيشنهاد خريد بچه سودابه از سوي او، موتور روايي اين اپيزود را به جلو پيش مي برد. انگيزه مبهم و تا حدي مشكوك و تعليق برانگيز خورشيد از آوردن سودابه و زينال به خانه خود، تنها دستمايه اي است كه حاتمي كيا و چيستا يثربي (همكار فيلمنامه نويس اش) سعي كرده اند ساختار روايي اين اپيزود را بر مبناي آن بنا كنند و در اين ميان تمام سعي شان بر اين بوده كه تماشاگر با قصه اپيزود دوم احساس نزديكي كند. در چنين حالتي بيننده فيلم به طور ناخودآگاه منتظر ديدن سرانجام كار است و ساختار شبه تلويزيوني و كليپ گونه سكانس هايي را كه بيانگر گذر زمان هستند (برف بازي كردن سودابه و زينال، بازي خورشيد با كودكان خردسال در حياط خانه اش، تهديد و تشرهاي خورشيد بر سر دو مهمان شهرستاني اش)، چندان جدي نمي گيرد. اما گره گشايي فيلمنامه در اين بخش مخاطب را به تعجب وا مي دارد؛ هدف خورشيد از اين كار ترغيب زينال و سودابه براي نگاه داشتن فرزندشان است. براي تماشاگري كه با چنين رازگشايي خنده آوري روبه رو شده، تاكيد فيلم بر رضايت خورشيد از فرار سودابه و زينال (كه باز هم معلوم نيست به طور قطع فرزندشان را نگاه دارند) و صحبت هايش با يك قاب عكس ناشناس و البته قاب عكس زوج هايي كه گويا سرنوشتي مشابه با زينال و سودابه داشته اند، ديگر جايي براي پيگيري باقي نمي گذارد. به راستي اين نوع رو دست زدن به مخاطب جز ابله فرض كردن او چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ بازي محمدرضا فروتن و سحر جعفري جوزاني در اين اپيزود تنها به درست درآمدن لهجه هاي غليظ شان محدود شده و در كنار بازي نچسب ثريا قاسمي مثلثي از نقش آفريني هاي اغراق شده را تشكيل داده اند.
اپيزود سوم داستان روايتگر بارداري ناخواسته زني ميانسال به نام احترام السادات موسوي (گوهر خيرانديش) است كه آبروي خود را از دست رفته مي بيند. نگراني و برونگرايي او در برابر خوشحالي و خونسردي همسرش، مهدي (رضا بابك)، كه معتقد است جنين در شكم احترام، هديه خداوند و سوغات سفر آن دو به كربلاست، شكل يك كشمكش جاندار را به خود نگرفته و در حد دعواهاي زن و شوهري سريال هاي تلويزيوني باقي مانده است. ايده اوليه اين اپيزود، بارداري احترام السادات همزمان با حاملگي يكي از دخترانش (نگار فروزنده)، تم جالب توجهي دارد كه در پرداخت از آن ايده ابتدايي فراتر نرفته است. سكانس مراجعه احترام به همراه دختر ديگرش (سارا خوئيني ها) به نزد دكتر (آناهيتا نعمتي) و ناراحتي او از اظهار نظر ناشيانه دكتر (كه از چنين متخصصي بعيد است) زمينه اي نه چندان قوي است براي تصميم احترام جهت سقط نكردن بچه در شكمش. پناه بردن احترام و مهدي به جايي امن در دل برف (شبيه به يك امامزاده يا يك ناكجا آباد كه بي جهت فيلم هاي ضد داستاني را به ياد مي آورد) نه تنها پاياني جالب توجه براي اين اپيزود به حساب نمي آيد، بلكه بيشتر به رفع و رجوع كردن فيلمنامه نويسان براي پايان دادن به داستاني است كه خود بهتر مي دانند خط روايي ضعيفي دارد. آن پلاني كه در آن حاتمي كيا از چهره خسته و در هم گوهر خيرانديش (كه جنس بازي اش انگ چنين نقش هايي است) كلوزآپي گرفته، و در پس زمينه دختران احترام پشت سرش حرف مي زنند، از حيث توجه به اهميت ميزانسن شايد به اندازه كل اپيزود سوم مي ارزد.
افسانه (كتايون رياحي)، همان پزشك زناني كه در همه اپيزودها حضور دارد، شخصيت محوري اپيزود چهارم دعوت است. اين بخش از فيلم روايتگر يك مثلث عشقي است كه باز هم به دليل حجم زماني فشرده اش و نگاه اخلاق گرايانه سازندگان فيلم در حد ضعيف ترين نمونه هاي مشابه پيشين باقي مانده است. افسانه از روي يكي از هزاران خودكار تبليغاتي شركت مهندسي همسرش، كاوه (مجيد مشيري)، به رابطه عشقي ميان او و دوستش، طلا، پي مي برد. غافل از اين كه از ابتدا قرار بوده طلا جهت لقاح مصنوعي كمكي براي آن دو باشد. حاتمي كيا باز هم در اين اپيزود از سطح ايده اوليه اي كه در ذهن داشته فراتر نرفته و درگير همان شعارها و پيام هاي نخ نما شده و در اين ميان معلوم نيست از نشان دادن كتاب شازده كوچولو (با تاكيد بر ترجمه مرحوم احمد شاملو) چه هدفي داشته است. پايان بندي اين اپيزود، جايي كه خانم دكتر (آناهيتا نعمتي) با شعارهايش افسانه را تشويق مي كند بچه اي را كه سال ها منتظرش بوده، نگاه دارد و در زير بارش برف (كه موتيفي در همه اپيزودها است) به كاوه بپيوندد، يادآور سريال هاي تلويزيوني است. ضمن اين كه استفاده كليشه اي از موسيقي (كه در همه اپيزودها ساز مخالف خود را مي زند و همخواني چنداني با تصويرها ندارد) در اين اپيزود به نهايت خود مي رسد و با اعصاب تماشاگر بازي مي كند.
فصل پاياني دعوت كه داستان بهار (مريلا زارعي) و مسعود (فرهاد قائميان) را روايت مي كند، نسبت به ديگر اپيزودها سر و شكل قابل قبول تري دارد اما باز هم گرفتار همان محدوديت هاي زماني و اخلاقي كل فيلم شده است. باردار شدن بهار سماوات كه صيغه مسعود شده (راستي كدام آزمايشگاه شب هنگام با تلفن خبر بارداري كسي را به او اطلاع مي دهد) موقعيت خوبي است براي به خطر افتادن جايگاه خانوادگي و اجتماعي مسعود. با اين كه اين تم داستاني بارها و بارها استفاده شده، اما هنوز هم به دليل بار دراماتيك زيادش جذاب به نظر مي رسد. ولي جز چند تعقيب وگريز و موش و گربه بازي ميان مسعود و بهار كه قرار است بيانگر كشمكش ميان دو شخصيت اصلي باشند و البته تعدادي سكانس كليپ گونه از تنهايي هاي بهار در ميني بوس و خيابان و خانه كه كاركردي هم ندارند، فيلم چيز ديگري در چنته ندارد. مجروح شدن بهار در اثر پايين پريدن از اتومبيل مسعود و بستري شدن اش در بيمارستان پايان بخش اپيزودي است كه مي توانست خيلي بهتر از اين ها باشد. زماني كه مخاطب مشاهده مي كند تمام اجزاي تصويري و محتوايي دعوت در سطح قرار دارد، ديگر برايش فرقي نمي كند كه چرا آذر را به بيمارستاني منتقل مي كنند كه به طور اتفاقي پسر مسعود هم در همان بيمارستاني دوره انترني مي گذراند و يا اين كه فيلم دو اپيزود ديگر نيز داشته و حاتمي كيا در هنگام تدوين كوتاه آمده و آن ها را حذف كرده و يا اگر حاتمي كيا دلش مي خواست، مي توانست چند اپيزود ديگر را با همين ساختار روايي تكراري به فيلم اضافه كند. مريلا زارعي و فرهاد قائميان با شناخت خوبي كه از كاراكترهاي شان داشته اند، بدون شك بهترين بازي هاي فيلم را انجام داده اند و تحمل اين اپيزود از دعوت را در مقايسه با ساير بخش هاي فيلم آسان تر كرده اند.
پس از شكست به نام پدر و مجموعه تلويزيوني حلقه سبز، شايد بد نباشد ابراهيم حاتمي كيا تغييري جدي و اساسي در جنس نگرش خود نسبت به انتخاب و پرداخت سوژه هاي آثارش داشته باشد. سينما جدا از اين كه براي مخاطبش هنر جذاب و فريبنده اي به حساب مي آيد، براي آدم هايش دنياي بي رحمي است. كم نبوده اند سينماگراني كه پس از تجربه موفقيت هاي بزرگي، طعم تلخ شكست و سقوط را چشيده اند. با ديدن فيلم دعوت بدون تعارف بايد گفت حاتمي كيا در سراشيبي سقوط قرار گرفته و دوست و دشمن را دعوت كرده كه شاهد اين سقوط ناراحت كننده باشند.


منبع خبر : سینمای ما
چهارشنبه,1 آبان 1387 - 19:39:18

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

سهیل
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 21:7
-12
موافقم مخالفم
 

من دیگه به این قضیه حسابی مشکوک شدم که چرا شما منتقدا انقدر با حاتمی کیا بدید.

آقای منتقد عزیز شما اول از هرچیز چندتا فیلم بساز و بعد بیا درباره کارای سلطان سینمای ایران ابراهیم حاتمی کیا صحبت کن منتقدان عزیز من جای شما بودم پامو از تو کفش ابراهیم حاتمی کیا در می آوردم چون حاتمی کیا با ساختن آثار فوق العاده حسابی در بین مردم جای گرفته و به این راحتی ها نمی توانید حاتمی کیا را در بین مردم بد کنید. چون مردم همگی الحمد الله عقل دارند و با توجه به آثار حاتمی کیا نسبت به وی قضاوت می کنند نه مانند شما با دشمنی و کینه ورزی

ساینا
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 21:15
-4
موافقم مخالفم
 

لطفا عبارت: ( هیچ گاه باز نمی وشد ) را در متن توضیح دهید؟؟؟؟!!!!!

رادمهر
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 21:51
37
موافقم مخالفم
 

دعوت عالی بود. جدید. جذاب. پرمفهوم و بیاد ماندنی

.....
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 21:52
21
موافقم مخالفم
 

درباره کنعان هم بنویسید

مسافران
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 22:23
0
موافقم مخالفم
 

این نظر من

)دیدن دعوت از ابتدا برایم هیجان انگیز بود در طول فیلم خندیدم ناراحت شدم و فکر کردم خوبی کار اپیزودیک همینه همه چیز داره هم ضعف داره هم قوت 2)الف)اپیزود اول شاید بیشترین حواشی را به خاطر حضور مهناز افشار داشت چون او را بازیگر زرد می خوانند که واقعا این اصطلاحی زشت در سینمااست وتوهین امیز اما او اینقدر جسارت داره که میگه میخوام اولین فیلمبردار زن بشم ب) اپیزود ایده ی خوبی داشت که شاید داشتن زمان بیشتر ( این را می توان جبر اکران دانست) می توانست کاری بهتر را حاصل کند والبته حضور بیجا و بی تاثیر شریفی نیا هم جای سوال دارد3)الف)اپیزود دوم با حضور فروتن انتظار ها را بر اورده نکرد و با لهجه ی عجیب لری و داستانی نه چندان واقعی به دل ننشست4)الف)این اپیزود از نظر من همه چیز داشت خنده بازی عالی داستان خوب ب)حضور بسیار قوی گوهر خیراندیش یاد آور بازی بسیار زیبای او در (بانو) بود پ) سوال اینجاست که ایا این یک نقش اصلی بود و یک حضور 15دقیقه ای برای خانه سینما مکمل محسوب نمی شود (بازی حامد بهداد در مجنون لیلی) همین جشن در سال گذشته حضور کوتاه و موثر سیما تیرانداز را در پاداش سکوت دیدند ولی حامد بهداد (دایره زنگی) را ندیدند.و حتی حس پنهان رو هم با دقت نگاه نکردن.5)این اپیزود علیرغم این که بر مبنای اصل غافلگیری نوشته شده بود اما با حضور مجید مشیری از ابتدا خود گویای همه چیز بود و می توانست با استفاده از بازیگری دیگر این زمینه ی ذهنی را از مخاطب دور سازد6)اپیزود بهار هم که واقعا امید به حاتمی کیا رادر اینده به انسان میدهد حاتمی کیایی در اوج7)به طور کلی با این که دعوت اثری متوسط به بالا محسوب میشود ولی برخورد منتقدین با این فیلم همنانند فیلم های ضعیف بود وشاید گفته شود بخاطر نگرانی برای حاتمی کیا است ولی این لحن ها مهربانانه نبود8) در پایان امیدوارم تا سینمای ایران را مانند سینمای دوره ی اصلاحات پر قدرت ببینیم

سهیل
چهارشنبه 1 آبان 1387 - 22:25
12
موافقم مخالفم
 

من دیگه دارم به این قضیه مشکوک میشم نمی دونم چه اتفاقی بین این منتقدا و حاتمی کیا افتاده که منتقدا انقدر کورکورانه حاتمی کیا را می کوبند.

دوستان عزیز حاتمی کیا آبرویش را ذره ذره جمع کرده است و شما نمی توانید با این حرفها بین حاتمی کیا و مردم فاصله بیندازید.

بیشتر مردم خوشبختانه عاقل و با شعور هستند و فرق میان انتقاد و غرض ورزی به خوبی درک می کنند.

من پیشنهاد می کنم در یک جلسه رودر رو با ابراهیم حاتمی کیا این مسئله را بطور کامل حل کنید.شما با کوبیدن حاتمی کیا فقط بین خودتان و مردم فاصله می اندازید.

رویا
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 3:28
16
موافقم مخالفم
 

یه سریال تلویزیونی که چند قسمت اش یه جا پخش بشه اونم تو سینما!

بازیهای تلویزیونی

قاب بندی های تلویزیونی

فیلمنامه ی تلویزیونی

میزانسن های تخت و تلویزیونی

فیلمبرداری تلویزیونی

موسیقی تلویزیونی

و بدبختانه کارگردانی تلویزیونی

مطمئنید پوران درخشنده کارگردانش نیست؟!

نه حاتمی کیای ما این نیست

کیامنش
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 7:51
20
موافقم مخالفم
 

همیشه از آقای حاتمی کیا انرژی معنوی خوبی می گرفتیم-نه اینکه به خاطر ژانر کارش باشد بلکه به این دلیل که احساس می کردیم با یک آدم فوق العاده معنوی سروکار داریم.مرشد ما شده بود .هنوز هم دوستش داریم اما آقای حاتمی کیای عزیز آن انرژی معنوی چه شد؟چرا کسی که همه دوستش داشتند به یکباره این چنین تغییر ماهیت داد؟چرا ؟چرا؟چرا؟قدیمی ها می گفتند دو پله بالای نردبان (قبل از رسیدن به اوج)خیلی خطرناک است-مواظب باشید ما طاقت سقوط شما را نداریم-قبل از همه به کسانی که نردبان را برای شما نگه داشته اند نگاه کنید.

نجمه انواری
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 8:15
-25
موافقم مخالفم
 

واقعا عالی بود آقای نوری پرتو.

من که سکانس دوم رو افتضاح دیدم، کمدی دعوت، سکانس چهارم هم که انقدر ناقص بیان شد که بیننده بیشتر سردرگم شد چه خبر بوده و چه خبر شده!

عاشق سينما
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 9:9
19
موافقم مخالفم
 

واقعا نقد جامع و كاملي بود. يادداشتي كه سعي مي كرد جانب انصاف را رعايت كند. مثل ساير نوشته هاي آقاي پرتو كه انصافا نقدهاي خوبي بر فيلم هاي ايراني مي نويسد. دعوت از آن دسته فيلم هايي است كه در فرم و محتوا سردرگم است. ممنون از اين يادداشت حرفه اي و خوب.

آريا
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 9:11
-5
موافقم مخالفم
 

نقد بسيار خوبي بود. موشكافانه و دقيق. دعوت يك سقوط براي حاتمي كيا بود.

مهتاب
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 11:47
2
موافقم مخالفم
 

به عنوان یک پیگیر جدی سینمای ایران معتقدم این نقد در حد سایت سینما ما نیست. دوستان بهتر است برای تحلیل مناسب و مؤثرتر نقدهای حداقل 15 سال پیش مجله های فیلم، گزارش فیلم و دنیای تصویر را مرور کنند.

با یک فیلم هیچ فیلمسازی در سراشیبی سقوط قرار نمی گیرد. هر منتقدی در نقدش می باید این گونه حکم صادر کند؟

امید غیائی
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 12:40
-12
موافقم مخالفم
 

مثل همیشه موشکافانه.

ممنون بابت حوصله ات.

ali
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 13:5
10
موافقم مخالفم
 

شايد اگر به جاي اسم حاتمي كيا يك اسم ديگري به عنوان كارگردان نوشته مي شد الان اين فيلم بهترين فيلم سال از نظر شما انتخاب مي شد.................................

sanaz
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 13:31
15
موافقم مخالفم
 

vel konin baba

mardom labod ie chizi midunan ke filmo mibinan ahhhhhhhhh

پوپك
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 13:39
30
موافقم مخالفم
 

من اين فيلم را نديده ام اما از خبرهايي كه از اين طرف و ان طرف شنيدم معلوم است فيلم متوسطي است كه از حد حاتمي كيا پايين تر است.

اميدوارم اين عقب نشيني دعوت شده،دورخيزي باشد براي يك پرش بلند و چشم گير از يك فيلمساز خوب و با ارزش مثل ابراهيم حاتمي كيا


پنجشنبه 2 آبان 1387 - 17:32
-9
موافقم مخالفم
 

گزارش اكران فيلم‌ها؛ / دعوت از 400 ميليون گذشت، كنعان از 300 و آواز گنجشك‌ها از 100

رقابت در گيشه‌هاي پاييزي سينماها داغ شده است / آمار فروش «دعوت»، «كنعان»، «سه‌زن» و «آواز گنجشك‌ها» اعلام شد

یادداشت امیر قادری درباره ابراهیم حاتمی‌کیا و «دعوت» اش؛ / ‏«دعوت» ایستگاه ما نیست، بگذارید حاتمی‌کیا کارش را بکند

یادداشت نویسنده سایت «سینمای ما» بر فیلم «دعوت»؛ / پس از دعوت

تازه‌ترین گزارش از فروش فیلم‌های اکران؛ / «دعوت» در سه روز صد میلیون را رد کرد

پخش کننده‌ها خبر داده‌اند/ظاهرا سلیقه تماشاگر سینمای ایران ارتقا یافته است؛ / مسابقه فروش میان فیلم‌های اکران عید فطر: 1-دعوت 2- کنعان، 3- سه زن، 4- آواز گنجشک‌ها

گزارش اكران هفته دوم مهر 1387 / «همیشه پای یک زن در میان است» به يك ميليارد رسيد؛ «دعوت» و «نسکافه داغ داغ» خوب شروع كردند

یادداشتی درباره «دعوت» حاتمی‌کیا، از تماشاگری که فیلم را ندیده است!

نقدي درباره «دعوت» ساخته ابراهيحاتمي‌كي: / دعوت به گفت‌وگو درباره موضوعي مهم كه مسكوت گذاشته شده است

حرف‌هاي چيستا يثربي درباره فيلمنامه «دعوت»: / «باید توجه کنیم چطور حاتمی‌کیا که سال‌ها در سینمای جنگ فیلم ساخته سراغ چنین موضوعی می‌رود»

نظرات

Red Ribbon
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 23:16
18
موافقم مخالفم
 

"پس از شكست به نام پدر و مجموعه تلويزيوني حلقه سبز"

می خواستم اول بنویسم این فقط نظر شماست ولی دیدم کل این متن هم فقط نظر شماست. پس لطفا نظراتتون رو برای خودتون نگه دارید

saeed
پنجشنبه 2 آبان 1387 - 23:58
-11
موافقم مخالفم
 

من امشب دعوت رو دیدم. تقریبا با نظر شما موافقم . اما به نوعی از دیدگاه دیگری به این فیلم نگاه می کنم.

به نظرم حاتمی کیا جسارتش در انتخاب موضع برای تغییر ژانر بسیار تحسین برانگیز بوده،(اینکه نتوانسته یک فیم اجتماعی قابل قبول نسبت به کارهای گذشته اش بسازد جای خود)، اما کاشدقت بیشتری می کرد برای انتخاب موضوع فیلمش.

برای تغییر ژانر می شد یک داستان بهتر و کم دردسرتر پیدا کرد و یک فیلم اجتماعی خوب ساخت و در تجربه های بعدی سراغ این معضل اجتماعی می رفت؛ شاید اینطوری اینقدر به داستان و فیلمش ضربه نمی خورد.

اما این رو قبول ندارم که باید هنوز انتشار داشته باشیم او در زانر دفاع مقدس فیلم بسازد و حق تغییر تفکر و دیدگاه را ندارد! کما اینکه اگر اینگونه نباشد باید بر او خورده گرفت!

مثال عینی اش همین مسعود خان کیمیایی، که هنوز قصه رفاقت های خوب و بد را در فیلم هایش روایت می کند!

به هر حال دعوت برای من یک فیلم کاملا معمولی بود که وقتی از سالن سینما اومدم بیرون، چیز مبهمی از فیلم در ذهنم مانده بود که آن را هم به خوبی حالا دیگر به خاطر نمیارم!

یک همسایه قدیمی
جمعه 3 آبان 1387 - 10:31
-17
موافقم مخالفم
 

آقای حاتمی کیا چرا؟ چرا ؟ چرا؟

اقلیما(استاد سینما ابراهیم حاتمی کیا)
جمعه 3 آبان 1387 - 11:5
21
موافقم مخالفم
 

راستش تویه این یه مدت که از اکران دعوت میگذره من هنوز یه نقد منصفانه در مورد این فیلم نخوندم.

نقدها طوریه که انگار همه منتقدین بسیج شدند که بگن:

مهناز افشار بد بود....محمدرضا فروتن خوب لهجه نگرفت.....ابراهیم حاتمی کیا برو همون فیلمهای جنگیتو بساز و .....

جناب منتقد عزیز انصاف هم خوب چیزیه....اول از همه با اجازه بقیه میخوام در مورد مهناز افشار صحبت کنم.همون موقع انتخاب بازیگرهای دعوت جنجال های بسیاری پیرامون انتخاب بازیگرها به خصوص مهناز افشار رخ داد که ترجیح میدم راجع بهش حرفی نزنم .

بگذریم....چرا ما آدمها نمیتونیم پیشرفت یه نفر دیگه رو ببینیم.دوست نداریم بقیه هم پیشرفت کنند.

مهناز افشار وقتی فیلمهایی مثل کلاغ پر و یا کما بازی میکنه.بهش انتقاد میکنیم که چرا همه فیلم های این بازیگر مربوط به سینمای تجاریه...و میگیم این بازیگر توانایی بازی توی نقشهای سخت رو نداره و سالاد فصل رو فقط یه اتفاق در کارنامه بازیگری این بازیگر میدونیم.

اما حلا که این بازیگر یه سیر یعودی رو پیش گرفته و با کارگردانهای خوبی مثل جیرانی ، کیمیایی ، حاتمی کیا و....داره همکاری میکنه و قصد پیشرفت داره با بی رحمی تمام این بازیگر رو محکوم میکنیم. و به خودمون اجازه میدیم حتی در تصمیمات کارگردانها دخالت کنیم و با خودخواهی تمام کارگردانها رو محکوم میکنیم که چرا از این بازیگرها استفاده کردند.

بد نیست صحبتهای آقای حاتمی کیا در مورد مهناز افشار رو بخونید.و ببینید که ایشون برای یه پلان 2 دقیقه ای چقدر زحمت کشیدند.

ایکاش کمی منصف باشیم و از روی غرض ورزی بازی یه نفر رو زیر سوال نبریم.

مهناز افشار بازیگر تواناییه و در دعوت هم بازی خیلی خوبی رو به نمایش گذاشت....

جناب منتقد به یاد داری وقتی به نام پدر پخش شد.با انواع و اقام نقدها ایشون رو محکوم کردید و گفتید ابراهیم حاتمی کیا تموم شده و خودشو تکرار کرده.

ناصر شفیعی رو حاج کاظمی دیگه دونستید(که من هنوز در تعجبم که ناصر شفیعی چه شباهتی با حاج کاظم داره)

الان آقای حاتمی کیا اومده و یه فیلم متفاوت در حوزه اجتماعی ساخته.فیلمی که با استقبال عالی از سوی تماشاگر مواجهه شده و الان در حدود 400 میلیون فروش داشته.

الان به آقای حاتمی کیا میگید که برو فیلمهای جنگی بساز.

در هفته دفاع مقدس توی هر ویژه نامه فیلمهای ابراهیم حاتمی کیا رو نشون میدادید و تقدیر میکردید از این کارگردان.....نمیگم ایشون دیگه فیلم جنگی نمیسازن.همون طوری که ایشون توی مصاحبه اخیرشون با خبرگزاری فارس ذکر کردندکه من از سینما جنگ خداحافظی نکردم....

شاید دعوت رو بتوان اولین فیلمی گفت که حتی جامعه پزشکان هم به اون هیچ اعتراضی نکردند.و تازه از این فیلم تقدیر کردند......

آقای حاتمی کیا سراغ موضوعی رفتند که کم تر فیلم سازی جرات پرداختن به اون رو داره و بعد از میم مثل مادر زنده یاد ملاقلی پور دومین فیلمی که در مورد سقط جنین ساخته شده....

توی سایت سینما یه آدم روانی به نام آرمین ابراهیمی هم هر توهینی که بلد بودن به آقای حاتمی کیا کردن و جالب بود آژانس رو فیلم ضعیفی گفتن که طرفداران ابراهیم حاتمی کیا این فیلم رو تبدیل به فیلمی بزرگ کردند.

واقعا این نکته برام جالبه.....واقعا

جناب منتقد اگر نقد میکنی از روی انصاف و علم نقد کن.نه از روی احساس و غرض ورزی

سیما
جمعه 3 آبان 1387 - 12:54
-8
موافقم مخالفم
 

در مورد اپیزودآخر و خبر بارداری بهار در شب باید بگویم که اگر دقت می کردید آزمایشگاه در اول فیلم بسته شد و قرار شد که نتایج آزمایش به مراجعه کنندگان به صورت تلفنی داده شود که به این معنا نیست که لزوماً این تلفنها از همان آزمایشگاه زده می شود یعنی ممکن است از هر جای دیگری نتیجه آزمایش خبر داده شود. احتمالا نویسنده محترم این نقد کمی دیر به سینما رسیده و اول فیلم را ندیده، بقیه ایرادهایی هم که گرفته مثل این یکی که من توضیح دادم نشانه ای از بی دقتی ایشان در تماشای فیلم بوده و مشخص است که ایشان از قبل با دید منفی به تماشای فیلم نشسته

احسان
جمعه 3 آبان 1387 - 17:40
23
موافقم مخالفم
 

به نظر من هم دعوت فيلمي معموليست و در حد حاتمي كيا نمي باشد. ولي با نظرتان در مورد به نام پدر و مخصوصا مجموعه حلقه سبز كاملا مخالفم. متفاوت ترين- جذاب ترين- لطيف ترين و زيبا ترين مجموعه اي كه در تمام اين سالها از تلويزيون پخش شد همين مجموعه حلقه سبز بود و مشخص بود كه حاتمي كيا روي لحظه لحظه و تك تك ديالوگ هايش كار كرده .(همان حاتمي كياي از كرخه تا راين و ا‍ژانس شيشه اي)

MAMADFIRE
جمعه 3 آبان 1387 - 18:5
-1
موافقم مخالفم
 

به نظر من ابراهیم حاتمی کیا دومین فیلم برتر تاریخ سینما رو کار کرده انوم از کرخته تا راینه اولیش هم که آواز گونجشک ها است ولی خدایش بهد از ساخت از کرخته تا راین و آژانس شیشه ای دیگه هیچ کار دل چشسی نداشت....ممنون.......کارگردان محمد آتش پنجه

nanaz
جمعه 3 آبان 1387 - 23:2
32
موافقم مخالفم
 

vaghean fogholade

man ba 20nafar in filmo didam

va baziashun ham taghriban montaghedan

vali inghadr asabi nabudan

kheiliam khosheshun oumad

fatemeh
شنبه 4 آبان 1387 - 22:17
-6
موافقم مخالفم
 

نقد بیش از حد تندی بود.فکر نمی کنید یه کم زیاده روی کردید آقای منتقد؟چرا راجع به همیشه پای یک زن در میان است ننوشتید سقوط کمال تبریزی؟ فیلم بی معنی تر، داستان پاشیده تر و تدوین افتضاح تر از این فیلم وجود نداره.چرا اون موقع چیزی ننوشتید؟ منم موافقم که این کار در مقابل کارهای دیگر حاتمی کیا کمی افت داره ولی کلمه سقوط اصلا مناسب نیست.یه کم دشمنی هاتون رو با ایشون کم کنید،اجازه بدید راحت و بی استرس و بدون ترس از شما منتقدین راهش رو ادامه بده.همین که از سینمای جنگ فاصله گرفته و ژانر متفاوتی رو تجربه کرده جای امید نیست؟؟؟

مریم کراری
شنبه 4 آبان 1387 - 22:48
3
موافقم مخالفم
 

باز هم برید خدا رو شکر کنید که حاتمی کیایی هست که هنوز فیلم می سازد و هنوز هم در سطحی می سازد که رونقی به نقدهای سینمایی بدهد.

من همیشه این روحیه بی نظیر رو در حاتمی کیا تحسین می کنم که از اینکه خودش رو در معرض نقد قرار بده فرار نمی کنه.بر خلاف خیلی از فیلمسازای دیگه مون که از ترس بد ساختن دیگه نساختن و از صحنه حذف شدن، این به نظرمن یه آفته که به کلیت سینمای ما آسیب میزنه، نگاه کنید ببینید مگه اسکورسیزی هنوز فیلم نمی سازه؟مگه همه فیلماش رو هم دوست دارن؟ اگر دو تا فیلم بد و متوسط و بی ربط میسازه یه بار هم میاد و مرحوم رو میسازه. یه نگاه بکنید ببینید چه اوضاعی در سینمای ما حاکمه؟ اگه سال پیش سنتوری رو هم با اون اوصاف که میدونید ندیده بودیم چی داشتیم که بگیم این سینما هنوز هست و فراتر از آثار کمدی یا کمدی رومانتیک داره با تماشاچی ارتباط برقرار می کنه؟ من به شخصه بعد از دیدن فیلمی مثل تیغ زن به این فکر بودم که فاتحه سینما رفتن رو برای همیشه بخونم یا نه؟!! یا مثلا کنعان، یه فیلم معلق و پا در هوا که حتی نمی تونست داستانش رو روایت کنه، وقتی که مقایسه می کنم می بینم که دعوت به نسبت حال سینمامون همچنان سطح بالایی داره، نبض حیاتش داره میزنه و فیلم امید دهنده ایه(در همه اپیزودها دعوت کننده ها از سقط جنین منصرف میشن)

این رو مطمئنم که حاتمی کیا بالاخره قالب خودش رو پیدا می کنه و یاز هم مثل قبل همه مون رو انگشت به دهان و درگیر انتخاب های قهرماناش می کنه. پس بیاین بزاریم اون همچنان فیلم بسازه و ما هم با تقویت نقاط قوتش و نقد نقاط ضعفش از هنر این هنرمند عزیز زمانه مون بی بهره نشیم

farbod
يکشنبه 5 آبان 1387 - 0:42
-10
موافقم مخالفم
 

من وقتی دعوت رو دیدم یاد تقاطع افتادم ولی تقاطع خیلی بهتر بود، من تقربیا با نقد شما موافقم ولی در مورد شکست به نام پدر و حلقه ی سبز مخالفم، به نام پدر نسبت به فیلمهای قبلیش پیشرفتی نداشت و حتی کمی ضعیف تر بود و حلقه ی سبز یکی از سریال های خوب تلویزیون در سال گذشته بود یعنی به بینندش احترام گذاشته بود که کمتر تو تلویزیون این رو می بینیم ولی نمی تونیم عنوان شکست رو روی اینها بزاریم ولی دعوت واقعا یک شکست برای حاتمی کیا بود اونهایی که مخالفن بهتره که دوباره اون رو ببینند .

gd-qpnu.blogfa.com

مژده
سه‌شنبه 7 آبان 1387 - 11:8
3
موافقم مخالفم
 

آقاي حاتمي كيا ! يادم مي آيد شبي در برنامه اي درتلويزيون در مورد(محسن مخملباف) گفتيد:"خدا عاقبت همه ي ما را به خير كند..." حالا پس از ديدن فيلم دعوت اين آرزو را براي شما و همه ي انسان ها ميكنم! خدا عاقبت همه ي ما را بخير كند!!!

مرجان
چهارشنبه 8 آبان 1387 - 2:27
-2
موافقم مخالفم
 

عادتمون شده هر کسیکه میره بالا رو به زور میخوایم بکشیم پایین....همین که حاتمی کیا این شجاعت رو داشت تا از سینمای جنگ فاصله بگیره(اونم چه فاصله ای!!)جای تقدیر داره!

حالا ایپزودهای "احترام" و "بهار" بماند که از نظر من فوق العاده بودن...

نقدی غیر منصفانه و خیلی تند...این آقای منتقد برای ظاهر سازی نقد منطقی زحمت تعریف کردن از هیچ کدوم از ایپزودهارو به خودش نداده....همرو به نوعی کوبونده!!!!غرض ورزی تا چه حد!!!؟!؟!؟!؟


چهارشنبه 8 آبان 1387 - 13:45
3
موافقم مخالفم
 

مژده جون! خدا اول آخر و عاقبت تو رو به خیر کنه! و بعد دیگران...!!!

مریم جان حال شما خوبه؟!
پنجشنبه 9 آبان 1387 - 0:15
24
موافقم مخالفم
 

مریم جان من شما را نمیشناسم و نمیدونم چه قدر سینمای جهان را دنبال میکنی و یا اطلاعات داری؟

اما خواهشا دیگه نگو اسکورسیسی فیلم ضعیف یا بی ربط ساخته؟!!!!!!!!!

شاید چند کار متوسط داشته که اتفاقا فروش خیره کننده آن و چند جای مثبت دیگر همان فیلمها کمی آنها را توجیه میکرد...

ولی کار بد و بی ربط میشه بگی کدوم هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در ضمن مرحوم کار خیلی خوبی بوده نه شاهکار یا عالی...

نمیدونم 5 یا 6 تا فیلم هم از استاد اسکورسیزی دیدی یا نه؟

ولی بهتر هست بری مزخرفاتی مثل دعوت را ببینی و دیگر به خودت اجازه نده حاتمی کیا(بعد از ظهر سگی چه خبر؟) را با استادی چون اسکورسیسی مقایسه کنی...

حتما فردا هم مهناز افشار را با کیت بلانشت مقایسه میکنی...

در ضمن سه کار آخر اسکورسیسی با اینکه شاهکارهای او نیستند اما او را از تمام هم نسلهای خودش در کارگردانی جدا کرد که او را واقعا بهترین کارگردان تاریخ میدونند...

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.3461868763 seconds.