سينمای ما - طفلكي داورهاي اين دوره‌‌ي جشن كه بايد از بين اين‌ فيلم‌‌ها بهترين‌ها را هم انتخاب مي‌كردند! / نگاهي كوتاه و فشرده - و مثلاً بامزه - به دوازده فيلم انتخابي دومين جشن كمدي گل‌اقا
چهارشنبه 24 آذر 1389 - 11:57

I نظرسنجی I

مایل به تماشای کدامیک از نسخه‌های فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) در سینما هستید؟




سينماي جهان
«گفتار پادشاه» در هفت رشته نامزد دريافت جوایز گلدن گلوب شد
موفقیت‌های «شبکه اجتماعی» در فصل جوایز هم ادامه دارد
«قوی سیاه»‌ در 12 رشته نامزد جوایز منتقدان رسانه‌ای‌ شد
هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است
ميشل يوئه نقش «سان سوچي» را بازي مي‌كند
ضارب لئوناردو دي‌كاپريو به دو سال زندان محكوم شد
برلوسکونی نزدیک به 000/400 یورو به جشنواره ونیز رشوه داده است
آدام سندلر و کوین جیمز در کمدی " پیشخدمت‌های هتل" بازی می‌کنند
برادران واچوفسکی نسخه‌ مدرن رابین هود را می‌سازند
مایکل مان بزودي پروژه تلویزیونی"ماهی تن بزرگ" را می‌سازد
«ژولیده‌پولیده» به صدرنشینی «هری پاتر» پایان داد
«شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 شد


سن پطرزبورگ


  (445 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (342 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (80 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (70 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (80 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



طفلكي داورهاي اين دوره‌‌ي جشن كه بايد از بين اين‌ فيلم‌‌ها بهترين‌ها را هم انتخاب مي‌كردند!
نگاهي كوتاه و فشرده - و مثلاً بامزه - به دوازده فيلم انتخابي دومين جشن كمدي گل‌اقا
نگاهي كوتاه و فشرده - و مثلاً بامزه - به دوازده فيلم انتخابي دومين جشن كمدي گل‌اقا


سينماي ما- دومين جشن كمدي گل‌اقا در مجتمع اريكه ايرانيان حسابي شلوغ بود. مردم و هنرمندان سينما - بر خلاف اولين دوره جشن - استقبال خيلي خوبي از اين مراسم كردند و تا بيخ ديوارهاي سالن هم به قول دوست گزارش‌گر قديمي فوتبال، كيپ تا كيپ تماشاگر نشسته و ايستاده بود. فهرست جوايز دوره دوم گل‌آقا را كه در سايت ديده‌ايد، و حالا نگاهي كوتاه و فشرده - و مثلاً بامزه - به دوازده فيلم انتخاب‌شده سال كه طفلكي داوران اين دوره‌بايد از بين اين‌ها بهترين‌ها را هم انتخاب مي‌كردند! باخواندن اين يادداشت‌ها بخشي از دشواري‌هاي كار داوران اين دوره را مي‌شود تشخيص داد...
..................................................................................................................
..................................................................................................................
..................................................................................................................


نصف مال من نصف مال تو

وحید نیکخواه آزاد را همه می‌شناسید. سال‌هاست که دارد در زمینه سینمای کودک و نوجوان فعالیت می‌کند و عضوی تاثیرگذار در موج پرمحصول دهه 1360 بود که فیلم‌های پرفروش فراوانی با قهرمان‌های کودک و نوجوان تولید کرد. تعدادی از محصولات آن دوره از جمله دزد عروسک‌ها، گلنار، سفر جادویی و گربه آوازخوان هنوز در یادها مانده است. عنصر کمدی هم بخش جدایی‌ناپذیر این فیلم‌ها بود. سال‌ها بعد از آن دوران، نیکخواه آزاد تصمیم گرفت فیلم روزآمدی در چنین حال و هوایی بسازد که چنین استقبالی را تکرار کند. نتیجه‌اش شد فیلم کمدی نصف مال من نصف مال تو با بازی محمدرضا شریفی‌نیا و مریلا زارعی که در جشنواره کودک و نوجوان، مورد تایید تماشاگران بود و هنگام اکران در تهران، فروش نسبتا خوبی داشت. هر چند که پخش کننده‌های فیلم هم سنگ تمام گذاشتند و تبلیغات مناسب‌شان در سطح شهر؛ در میزان استقبال مردم از فیلم بی‌تاثیر نبود. تجربه موفقی بود که البته ادامه پیدا نکرد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
کلاهی برای باران

از این قبیل فیلم‌های کمدی که با حضور بازیگران سریال‌های شبانه و پر اقبال تلویزیونی تولید می‌شوند زیاد دیده‌ایم. معمولا داستان قابل توجهی ندارند و قرار هم نیست که تماشاگر جدی سینما را جذب خود کنند. بیش‌تر محملی‌ هستند تا تماشاگرانی که هر شب بازیگران محبوب‌شان را بر پرده تلویزیون می‌بینند، در طول روز به سینما بروند و احساس دلتنگی نکنند. اما کلاهی برای باران، جز این که از حضور سه نفر از این بازیگران، یعنی رضا عطاران، جواد رضویان و مهران غفوریان بهره می‌برد؛ در عین حال فیلمنامه قابل قبولی هم دارد که باعث نجات‌اش شده است. شاید به همین خاطر بود که فیلم در زمان نمایش‌‌اش در تهران، بیش از باقی فیلم‌های هم‌خانواده‌اش فروخت و از آن مهم‌تر مخاطب‌هایی را که برای تماشای آن به سینما رفته بودند ناراضی به خانه نفرستاد. نقطه ضعف اصلی، حضور دو پسر تهیه کننده در دو نقش نسبتا قابل توجه در فیلم است!
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
کلاغ‌پر

محمدرضا گلزار و مهناز افشار را که دارید. لوکیشن‌های طبیعی و ویلاهای خوش منظره شمال را هم به آن اضافه کنید. حالا کافی است یکی از کمدی رومانتیک‌های روز دنیا را هم برای اقتباس انتخاب کنید. نتیجه می‌شود فیلمی خوش آب و رنگ که البته در دوران پس از آتش‌بس ساخته شده. پس سازندگان‌اش کوشیده‌اند بعضی از فرمول‌های امتحان پس داده آن فیلم را این جا هم به کار ببرند. از کل کل‌های زوج گلزار و افشار گرفته (حتی تکیه کلام گلزار در آتش بس را هم تقلید کرده‌اند!) تا ماشین‌ها و خانه‌های شیک و البته انتخاب بازیگر زوج اصلی. حسام نواب‌صفوی هم که وظیفه‌اش را به عنوان آدم بد این قبیل فیلم‌ها به خوبی انجام داده است. با این وجود کلاغ‌پر در اکران تهران فروش قابل انتظارش را نداشت. خیلی‌ها می‌گفتند دلیل‌اش اکران بلافاصله فیلم توفیق اجباری باز با حضور محمدرضا گلزار بود که رکوردهای فروش را شکست.
>>>>>>>>>>>>>>>>>
پیک نیک در میدان جنگ

ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران در چارچوب‌های مجاز و شناخته شده و محدودی به نمایش ادامه می‌داد، تا این که لیلی با من است ساخته شد. کمال تبریزی و همکاران‌اش در کمال هوشمندی و با کمک گرفتن از فیلمنامه سنجیده اثر و اجرایی خوب و بازی تحسین‌برانگیز پرویز پرستویی توانستند دیوار حساسیت‌ها را خراب کنند و حوزه مجاز این نوع سینما را گسترش دهند. با این وجود سینمای ایران صاحب کمدی‌های چندانی در عرصه دفاع مقدس نیست. پس از لیلی با من است چنین رویکردی به محاق رفت؛ تا این که پیک نیک در میدان جنگ ساخته شد. یکی از آخرین حضورهای مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی بر پرده سینما؛ که هنگام نمایش‌اش در جشنواره فجر مهجور ماند و تنها پس از توفیق یک کمدی جنگی دیگر، یعنی اخراجی‌های مسعود ده‌نمکی بود که امکان حضور بر پرده سینما را یافت. هر چند که باز نتوانست توفیقی کسب کند و در مواجهه با تماشاگر عام هم ناکام ماند.
>>>>>>>>>>>>>>
زن‌ها فرشته‌اند

فیلمی دیگر از تهیه کنندگان کلاغ‌پر که چند سالی است ساخت فیلم‌های کمدی رومانتیک را تنها راه جذب تماشاگر به سالن‌های سینما می‌دانند. به خصوص بعد از ساخت محصول بسیار پرفروشی مثل کما با بازی محمدرضا گلزار و امین حیایی که تشویق‌شان کرد این راه را ادامه بدهند. و زن‌ها فرشته‌اند، پس از فروش نه چندان بالای کلاغ‌پر، بار دیگر ثابت کرد که عقیده این تهیه‌کننده‌ها درست است. به خصوص که این بار محکم‌کاری کرده بودند و از تعداد بیش‌تری بازیگر مشهور و طبعا میزان افزون‌تری رابطه عشقی بهره بردند. کارگردان جوان کلاغ‌پر هم از تجربیات‌اش در فیلم قبلی بهره گرفت و فیلمی ساخت که تنها در اکران تهران بیش از هفتصد میلیون تومان فروش کرد. هر چند که خود فیلم، قدمی رو به جلو برای سازندگان‌اش در زمینه هنر سینما به حساب نیاید.
>>>>>>>>>>>>>>>
سرود تولد

اکران سرود تولد با حاشیه‌هایی همراه بود. اول به این خاطر که پخش کنندگان دیگر فیلم‌ها به زمان اکران آن اعتراض داشتند. اما تهیه‌کنندگان سرود تولد می‌خواستند فیلم‌شان را پس از نمایش «آتش‌بس»‌ای اکران کنند که به نوعی یک فیلم کمدی رومانتیک به حساب می‌آمد و فروش بالایی هم داشت. به همین خاطر حتی پوسترهای فیلم را هم شبیه آتش‌بس طراحی کردند: زن و مردی که به حالت قهر دو طرف یک مبل بزرگ نشسته بودند. از سوی دیگر حضور بازیگر قدیمی سینمای ایران، بهمن مفید اتفاق دیگری بود که با این فیلم افتاد و البته سازندگان‌اش را با مشکل مواجه کرد. قرار شد بخش‌هایی از حضور او از فیلم درآورده شود و جالب این جا بود که چنین دستوری یکی دو روز پس از اکران آن رخ داد. پس سازندگان سرود تولد مجبور شدند فیلم‌شان را از پرده پایین بکشند و پس از انجام تغییراتی، یک بار دیگر اکران‌اش کنند. سرود تولد کمدی موزیکال ضعیغی بود که البته در حد خودش با استقبال بدی هم مواجه نشد.
>>>>>>>>>>>>>>
رفيق بد

ايرج طهماسب و حميد جبلي بر خلاف اسم فيلم‌شان خيلي رفقاي خوبي هستند. به همين دليل چند سال است بدون حاشيه و دردسر دارند با هم كار مي‌كنند و سينماي ايران هم در چند سال اخير به اكران سالانه يك فيلم از اين زوج هنري عادت كرده است. رفيق بد آخرين محصول اين همكاري‌ست كه مهم‌ترين تفاوتش با فيلم‌هاي قبلي در نام كاگردان است. تا پيش از اين، ايرج طهماسب فيلمنامه‌‌هايي را كه براي گروه‌شان مي‌نوشت، خودش كارگرداني مي‌كرد. منتها اين بار اين وظيفه را به يكي از دوستان قديمي‌شان سپرده‌ و خودش فقط جلوي دوربين رفته است. مي‌شود حدس زد كه دردسرهاي كارگرداني باعث شده تا طهماسب تصميم بگيرد اين يكي را مثل رفيقش حميد جبلي فقط به بازيگري بسنده كند؛ از ما نشنيده بگيريد، ولي گويا طهماسب به جبلي حسادت مي‌كرده كه چرا او هر روز با خيال راحت سر صحنه مي‌ايد و گريم مي‌شود و مي‌رود جلوي دوربين و به همين دليل تصميم گرفته كارگرداني را به شخص ديگري واگذار كند!
رفيق بد دقيقاً همان فيلمي‌ست كه از گروه طهماسب – جبلي انتظارش را داريم. فيلم همان امتيازهايي را دارد كه بايد و همان نقطه‌ضعف‌ها و كاستي‌هاي را كه در فيلم‌هاي قبلي هم به چشم مي‌آمد. منتها از خوش‌شانسي آن‌ها، چون فيلم‌هاي ايراني هر سال ضعيف‌تر از سال قبل مي‌شوند، كيفيت ثابت كار اين زوج بيش‌تر به چشم مي‌آيد. به همين دليل است كه رفيق بد، با وجود شباهت بي‌كم و كاستش با بقيه آثار اين گروه، در ميان توليدات سال سينماي يران فيلم قابل توجهي‌ست كه به دليل بدشانسي تاريخي ژانر كمدي در ايران كسي چندان توجهي به آن نكرد و از ويژگي‌هاي مثبتش در داستان‌گويي روان (حلقه مفقوده سينماي اين سال‌‌ها) و بازي‌هاي خوب طهماسب و جبلي خيلي حرفي زده نشد.
>>>>>>>>>>>>>>>

توفيق اجباري

همه چيز در توفيق اجباري در يك اسم خلاصه مي‌شود؛ محمدرضا گلزار. فيلم به بهانه حضورش ساخته شده، به دليل حضورش فروش ميلياردي داشته و به يمن حضورش بامزه از كار درآمده است. گلزار در توفيق اجباي نشان مي‌دهد كه قابليت‌هاي كميك خوبي دارد كه سينماي ايران تازه بعد از آتش‌بس دارد كشفش مي‌كند. اين‌جا به دليل انتخاب هوشمندانه رضا عطاران به عنوان زوج كمدي گلزار، قابليت‌هاي اين بازيگر در ژان كمدي رمانتيك جلوه كرد و فلم با وجود فيلمنامه‌اي ضعيف و سرهم‌بندي‌شده و اجراي متوسطش توانست به باشگاه ميلياردي‌هاي سينماي ايران وارد شود.
توفيق اجباري يك نكته فرامتني مهم هم دارد؛ فيلمبه قصد نشاندادن زندگ خصوصي گلزار و حواشي آن ساخته شده، ولي در نهايت قصد نقد كردن شرايط و رسانه‌ها و اجتماعي را دارد كه بيخود به حيم خصوصي بازيگران سرك مي‌كشند و اسايش را از آن‌ها سلب مي‌كنند. به همين دليل است كه توفيق اجباري خودش بيش‌تر از چيز ديگري در ايجاد اين شرايط نقش داشته و از آن استفاده كرده است. اين موضوع خودش مي‌تواند سوژه بامزه‌اي براي يك فلم ديگر باشد.
>>>>>>>>>>>>>
اگه مي‌توني منو بگير


فيلم دوم شاهد احمدلو همه چيزش را مدين شرايطي‌ست كه كمدي‌هاي شبانه تلويزيون در سال‌هاي اخير ايجاد كرده است؛ از همان بازيگران استفاده كرده، داستان و موقعيت‌هاي كميكش شباهت زيادي به طنزهاي نود شبي دارد و در توليد و اجرا هم مي‌شود همان سرهم‌بندي‌ها و بي‌ظرافتي‌ها و شوخي‌هاي سطح پايين يك بار مصرف را در فيلم ديد.
اگه مي‌توني منو بگير طرح اوليه جذابي دارد كه با وجود تكراري‌بودنش باز هم مي‌شد از آن فيلمنامه جذاب و بامزه‌اي نوشت. منتها همان‌طور كه اشاره شد، عجله و كم‌توجهي و بزن در رويي از سر و روي فيلم مي‌بارد. احمدلو در فيلم اولش، چند مي‌گيري گريه كني؟، هم به همين شيوه كار كرده بود، ولي به خاطر فيلمنامه قابل قبول و جذابيت‌هاي فرامتني مثل حضو منوچهر نوذري فقيد اين ايرادها تا اين حد به چشم نيامد. به نظر مي‌رسيد كه كارگردان جوان فيلم به دليل ورودش به دنياي حرفه‌اي كارگرداني سينما خيلي شرط و شروط‌ها را قبول كرده تا در فيلم‌هاي بعدي بتواند با فكر و ذوق و فرصت بيش‌تري كار كند. منتها اگه مي‌توني منو بگير از همه نظر برعكس اين اتفاق را نشان مي‌دهد. انگار كه احمدلو اين فيلم را تحت فشار شرايط توليد سينماي ايران ساخته تا موقعيتي به دست بياورد كه به او كمك كند تا فيلم‌هايي مثل چند ميگيري گريه كني؟ را كارگرداني كند!
>>>>>>>>>>>>>>>>
هميشه پاي يك زن در ميان است

هميشه پاي يك زن در ميان است يكي از جنجالي‌ترين پروژه‌‌هاي سينماي ايران در چند سال اخير بود كه از زمان پيش توليد تا اكران به دلايا مختف خبرساز شد. با اين وجود همه آن‌هايي كه فيلم را ديده‌اند اعتقاد دارند كه فيلم از حد و اندازه‌[اي توانايي‌هاي كمال تبيزي پايين‌تر است. طرح فانتزي و بديع قصه كه حتي باعث اعتراض نويسنده منبع اقتباس فيلم هم شد، در نهايت به فيمي شلوغ و مغشوش تبديل شده كه مي‌توانست با يك تدوين مجدد به فيلمي اپيزوديك تبديل شود. چندتا شوخي‌ جسورانه و عبور از خط قرمزهاي سينماي ايران براي كارگردان ليلي با من است و مارمولك امتياز و اعتباري به حساب نمي‌آيد. به همنين دليل است كه بيش از اين‌[ا، اين آشفتگي و عدم انسجام است كه موقع تماشاي هميشه پاي يك زن در ميان است توي ذوق مي‌زند. اگر بخواهيم براي فيلم امتيازي قائل شويم، فقط مي‌توانيم به شخصيت جذاب رئيس شركت و استعداد كميك رضا كيانيان بسنده كنيم.
>>>>>>>>>>>>>>>>
ده رقمي

اكران عمومي اين فيلم محصول شناخت خوب تهيه‌كننده باسابقه و باتجبه‌اش مننوچهر محمدي ست كه خوب فهميده تله‌فيلمي كه تليد كرده، در شرايط فعلي سينماي ايران مي‌تواند فروش خوبي داشته باشد. غر از اين، فلم نكته قابل اشاره ديگري ندارد. اگر در مورد فيلم‌[اي ديگر اين سال‌ها مي‌شد از صفت تلويزيوني‌بودن براي نقد و توضيح اشكالات آن‌[ا كمك گرفت، اين‌جا واقعاً با يك فيلم تلويزيوني طرفيم كه روي پرده سينما رفته است.
سوژه ده رقمي دستمايه كمدي‌هاي زيادي در تاريخ سينماي ايران و جهان بوده كه مهم‌ترين و معروف‌ترين آن‌[ا دوازده صندلي است. منتها اين‌جا همه چيز تحت‌الشعاع شرايط ضعيف و ارزان توليد قرار گرفته و فيلم فقط به دليل حضور چهره محبوبي مقل جواد رضويان توانسته خودش را از سطح قاب ششه‌اي تلويزيون‌[ا به بالاي پرده‌[اي سينما بكشاند. شايد اگر فيلم در يك بعد از ظهر جمعه در تلويون ديده مي‌شد (چون اصلاً به همين دليل هم ساخته شده)، ضعف‌ها و كاستي‌هايش تا اين حد به چشم نمي‌آمد.
>>>>>>>>>>>>>>>>>
دايره‌زنگي

اصغر فرهادي يكي از دشوارترين طرح‌هاي سال‌هاي اخير سينماي ايران را به سرانجام قابل توجهي رسانده است. فيلمي با اين همه شخصيت اصلي كه هر كدام به يك اندازه در پيشبرد ماجراها نقش دارند، با شخصيت‌پردازي‌هاي هوشمندانه و متنوع و موقعيت‌هاي جذاب و تازه در نهايت به يكي از بهترين فيلمنامه‌هاي سينماي اين سال‌ها منجر شده است. پريسا بخت‌آور هم به خاطر تجربه‌اي كه در سال‌ها كار در تلويزيون و ساخت سريال‌هايي جذاب و پر شخصيت به دست آورده، قابليت‌[اي فيلمنامه همسرش را به خوبي فهميده و اجراي قابل توجه او هم در كنار فيلمنامه از امتيازهاي دايره زنگي محسوب مي‌شود.
دايره‌زنگي يكي از پر ستاره ترين فيلم‌هاي سينماي ايران هم هست كه حفظ تعادل ميان بازي‌هاي آن‌‌ها از دشوارترين وظايف كارگردان بوده است. با اين همه، نمي‌شود در مورد دايره‌زنگي حرف زد و از حضور تعيين‌كننده و موثر يك تهيه‌كننده قوي پشت همه اين ماجراها حرفي به ميان نياورد. فيلم همان‌قدر كه به فيلمنامه و كارگرداني مديون است، محصول توليد خوب و چشم‌گيري‌ست كه اين روزها در سينماي ايران كم‌تر مي‌شود سراغش را گرفت.



منبع خبر : سينماي ما
دوشنبه,6 آبان 1387 - 9:24:58

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

مسافران
دوشنبه 6 آبان 1387 - 10:56
-1
موافقم مخالفم
 

لطفا کمکم کنید یک سوال یا مشورت از تمام کسانی که این مطلب را می خوانندو ازخود بچه های منتقد

در بحثی که بر سر دایره زنگی با یکی از دوستان داشتم گفت که در پایان شخصیت ها رها شده اند و شخصیتها خورد شده اند که این یک کار نفرت انگیز در مورد شخصیت هاست

ایا شما دوستان موافقید ونظرتان چیست


سه‌شنبه 7 آبان 1387 - 20:50
20
موافقم مخالفم
 

اگر درلیست این 12 فیلم دایره زنگی نبود که دیگه هیچی . جشنواره اصلا نمی ارزید


پنجشنبه 9 آبان 1387 - 0:34
21
موافقم مخالفم
 

دایره زنگی یکی از بهترین فیلم های طنز چندین سال اخیره


يکشنبه 12 آبان 1387 - 3:26
25
موافقم مخالفم
 

واقعا بیچاره داورها !!!!!!!!!!!!!!

13
چهارشنبه 6 آذر 1387 - 19:21
0
موافقم مخالفم
 

کی این فیلم ها رو انتخاب کرده؟

رضا
چهارشنبه 6 آذر 1387 - 21:23
-3
موافقم مخالفم
 

همه چيز در توفيق اجباري در يك اسم خلاصه مي‌شود؛ رضا عطاران. فيلم به بهانه حضورش ساخته شده، به دليل حضورش فروش ميلياردي داشته و به يمن حضورش بامزه از كار درآمده است.

mahdi
چهارشنبه 13 آذر 1387 - 15:44
-6
موافقم مخالفم
 

dayere ZAngi behtarine !!!!!!!

اخر فیلمنامه ی دایره ی زنگی که تغییر داده بودنش !

ولی پایانش باز بود .......... 2 برداشت سطحی میشه کرد از پایان فیلم

1- شیرین رو میگیرن

2- نمیگیرن و در میره !

کلا این دو حالت پیش میاید که به نظر من دومی درسته !

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.893867969513 seconds.