سينمای ما - یادداشت نویسنده «سینمای ما» در حمایت از برنامه‌ای که زردش خواندند؛ / افشاگر
چهارشنبه 24 آذر 1389 - 12:12

I نظرسنجی I

مایل به تماشای کدامیک از نسخه‌های فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) در سینما هستید؟




سينماي جهان
«گفتار پادشاه» در هفت رشته نامزد دريافت جوایز گلدن گلوب شد
موفقیت‌های «شبکه اجتماعی» در فصل جوایز هم ادامه دارد
«قوی سیاه»‌ در 12 رشته نامزد جوایز منتقدان رسانه‌ای‌ شد
هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است
ميشل يوئه نقش «سان سوچي» را بازي مي‌كند
ضارب لئوناردو دي‌كاپريو به دو سال زندان محكوم شد
برلوسکونی نزدیک به 000/400 یورو به جشنواره ونیز رشوه داده است
آدام سندلر و کوین جیمز در کمدی " پیشخدمت‌های هتل" بازی می‌کنند
برادران واچوفسکی نسخه‌ مدرن رابین هود را می‌سازند
مایکل مان بزودي پروژه تلویزیونی"ماهی تن بزرگ" را می‌سازد
«ژولیده‌پولیده» به صدرنشینی «هری پاتر» پایان داد
«شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 شد


سن پطرزبورگ


  (445 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (342 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (80 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (70 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (80 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



یادداشت نویسنده «سینمای ما» در حمایت از برنامه‌ای که زردش خواندند؛
افشاگر
افشاگر


سینمای ما - کاوه اسماعیلی:  این مطلب ستایش از یک برنامه یا یک شخصیت تلویزیونی تاثیرگذار و بحث انگیز است.آن هم در زمانی که سینمای ما اینقدر مریض است که یکی از مهمترین فصلهای اکرانش شوری بین تماشاگران بر انگیخته نمی کند و بحثی ایجاد نمیکند.از برنامه ای تعریف می کنم که در یکی از درخشان ترین برنامه هایش آنقدر به ظرافت ترویج اخلاق کرد که منادیان بازیابی ارزشهای نو و کهنه در همین سینمای خودمان باید از آن درس یاد بگیرند.سینمایی که آواز گنجشکهایش آنقدر باسمه ای و پیش پا افتاده قرار بود تماشاگر را به یاد اخلاقیات بیندازد و سه زنش حتا آنقدر شناخت کوچکی از مدیومی که در ان قرار گرفته ندارد که تابلوی اعتراضی که بر دست گرفته به بازی کودکانه ای بیشتر شبیه است.و دعوتش که هنوز در شناخت آدمهایی که قرار است این ارزشها را به کار گیرند فرسنگها فاصله دارد.و در میان این سینمای به ظاهر پر طمطراق یک برنامه تلویزیونی که قالب پخشش در زبان امروز به زرد و پر حاشیه معروف است بدون آنکه ادعایی در این امر داشته باشد کارکرد اجتماعی و رسانه ای خود را در پاک ترین شکل ممکن ارائه میدهد و چیزی که ما از آن به عنوان تعهد نام میبریم در لحظه لحظه ان به چشم می خورد.
باید الان از عادل فردوسی پور و برنامه اش تعریف کنم انهم موقعی که بیشتر از هر زمان دیگری مورد هجمه طیف جدیدی از مخالفان خود قرار گرفته.کسانی که معتقدند فردوسی پور با تولید آیتم افشای داستان دکارمو که به زعم آنان یک کار بیهوده و زرد و حاشیه ای محسوب میشد یکی از دلایل رفتن افشین قطبی بوده.
یکبار دیگر داستان دکارمو را مرور کنیم.دکارمو ،بازیکن برزیلی که افشین قطبی از او به عنوان یکی از بازیکنان سطح بالای لیگ برزیل نام میبرد با دریافت مبلغی قابل توجه به محبوبترین باشگاه فوتبال ایرانی و تیمی که هزاران جوان ایرانی رویای بازی کردن در آن را در سر دارند می پیوندد و البته با بازیهای ضعیف انتقاداتی را هم به دنبال خودش دارد.اما افشین قطبی دائما سابقه او را درلیگ برزیل را یادآوری میکند.و حالا برنامه نود و در راس آن عادل فردوسی پور وظیفه رسانه ای خودش می بیند که صحت و سقم این ماجرا را پیدا کند و نتیجه ان میشود که از آن مطلعید.دکارمو از پرسپولیس اخراج میشود و با فاصله کمی بعد از آن افشین قطبی هم با تمام حمایت مردمی که داشت از پرسپولیس میرود.
عادل فردوسی پور در تمام سالهای گذشته چنین رویه ای داشته و تا جایی که اجازه داشته و با توجه به شرایط، توان آن را در خود می دیده به افشای برخی روابط و اتفاقات و ضعف ها و سوء مدیریتها پرداخته اما چه شده که طیف طرفدار قطبی که خو را درمسیر فردوسی پور و جریان فکری او میدید اینگونه عنان از کف داده به حمله به او مشغول است.و کنایه آمیز آنجاست که برای اولین بار هر دو جریان فکری در مخالفت با عادل همراه است.چه داریوش مصطفوی یعنی صاحبان قدرت چه طرفداران افشین قطبی .پس مصلحت این بود که این بار از افشای حقیقت سر باز زند.داستان برایتان آشنا نیست؟چند فیلم با این مضمون دیده اید.با مضمون افشاگری و نقب زدن به دل حقیقت بدون در نظر گرفتن مصلحت.برای نوشتن این مطلب یکبار دیگر فیلم نمونه ای این ژانر را دیدم.یعنی همه مردان رئیس جمهور.....شاید افشای رسوایی واترگیت چندان با افشای رسوایی دکارمو همسان نباشد.شاید نتیجه عمل و ریسک عادل فردوسی پور را نتوانیم با تهوری که باب وودواد و کارل برنستین داشتند را در یک کفه ترازو قرار دهیم اما در دایره کاری و شرایط موجود و نفس و ذات این عمل شباهت کم نمی بینیم.
فردوسی پور در برنامه اولش جریان دکارمو را به کوتاهی و گذرا شرح داد.هر چند که نکته ای تکان دهنده را افشا کرد.یعنی حضور یک کره ای در باشگاه قبلی دکارمو.یادتان هست که باب وودوارد هم اولین بار نام یکی از کارکنان کاخ سفید را در دفترچه تلفن سارقین واترگیت پیدا کرد و همین روزنه ای شد برای او. رسانه های محافظه کاری مثل برنامه جهانگیر کوثری تمام تلاششان را برای ماست مالی کردن قضیه به کار گرفتند.ذی نفعان ماجرا(قطبی و مصطفوی) را به برنامه خویش آوردند و با برزیل تماس گرفتند و به دروغ مدعی شدند که دکارمو در برزیل بازیکن سرشناسی است.همین آقای کوثری کسی است که اعتقاد دارد که در برنامه خودش تحلیل جدی فوتبال ارائه میدهد و و برنامه هایی چون نود را به زرد بودن و توجه به حاشیه ها محکوم میکند.(و کنایه آمیز است که همسر جهانگیر کوثری یعنی خانم رخشان بنی اعتماد خالق فیلم به شدت محافظه کارانه خون بازی در مقابل فیلم افشاگرانه و رادیکال سنتوری است.)و در برنامه بعدی بود که عادل فردوسی پور هر چه داشت رو کرد و در کنار افشاگری حقیقت حتی اگر به قیمت کم شدن محبوبیتش باشد نکته مهمی را عنوان کرد.او گفت:"مهم این نبود که دکارمو بازیکن خوب یا بدی است.مهم این بود آنطوری که میگفتند بازیکن بزرگی نبوده."یعنی به زبان خودمان دروغ گفتند.و البته اولین واکنش طرفداران قطبی این بود که مسلما او در جریان نبوده و او چنین شخصیتی ندارد.همانطور که در جریان واترگیت سعی بر این بود که قضیه تا حد رئیس جمهور بالا نرود چون باورش مشکل بود.
ماجرای دکارمو برای قطبی گران تمام شد و در نهایت منجر به رفتن او از ایران شد.شاید خیلی هایمان از این اتفاق ناراحت باشیم.شاید فردوسی پور هم راضی به جنین اتفاقی نبود.همانطور که در فصل گذشته به وضوح حتی آن بی طرفی پوشالی خود را هم شکست و به وضوح در جبهه قطبی قرار گرفت.در فیلم "همه مردان رئیس جمهور" سردبیر دو روزنامه نگار جوان خاطره ای از یکی از افشاگری های مطبوعاتی خود برای آنها تعریف میکند که در نهایت واکنش معکوسی از سوی دولت امریکا داشته و منجر به ریاست شخص خبیث تری در اف بی آی شده.سردبیر به آنها میگوید:"من خراب کردم ولی خطا نکردم."
عادل فردوسی پور در آیتم درخشان افشای ماجرای دکارمو تقدس حرفه خویش را نشان داد.یعنی به همان اندازه که ماشین تایپ در فیلم همه مردان رئیس جمهور در جای جای ان نقش مقدسی را بازی میکند.و این تعهد معصومیتی باورنکردنی به سیمای بازیگوش عادل داده.همان معصومیتی که در چهره جرج کلونی در فیلم مایکل کلایتون وقتی به اسبها نگاه میکند هست.و این از نتایج اخلاق است.برایش نگرانم.که اینکه همه این بغضها را در مقابل او جمع کنند و برنامه اش را تعطیل کنند.یا یکی از همان شبهای سرد و خلوتی که در خیابان قدم میزند خنجری ، زخمی ، چیزی به سمتش روانه کنند.مثل وقتی که صدا کلفته به باب وودوارد میگوید تحت خطر است و باب با وهم و ترس در دل تاریکی میدود و در صحنه بعدی صبح آمده و هوا روشن شده....

*افشاگر یکی از ترجمه های نام شاهکار مایکل مان insider است.می توانید در همه مطلب فوق به جای فیلم پاکولاٰ، یعنی «تمام مردان رئیس جمهور» insider را فیلم محوری قرار بدهید.نتیجه قشنگتری هم دارد.من که جرات نکردم.


منبع خبر : سینمای ما
پنجشنبه,7 آذر 1387 - 18:58:34

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات


پنجشنبه 7 آذر 1387 - 19:26
-1
موافقم مخالفم
 

ای ول ای ول

داش ادل رو ای ول.

90 فوق العاده هست و هر روز بهتر و محبوبتر میشود.

درود بر عوامل این برنامه و شخص فردوسی پور


پنجشنبه 7 آذر 1387 - 20:7
-5
موافقم مخالفم
 

شما ربط بين جهانگير کوثری و بنی‌اعتماد و محافظه‌کاری رو پيدا کردی اما من متوجه نشدم بين فيلم افشاگر و راديکال سنتوری و داريوش مهرجويی چه ارتباطی با فردوسی‌پور و نود هست؟ قبل از اينکه بابت يه فکری ذوق زده بشی و سريع بنويسيش درباره همه جوانبش فکر کن. اگه اين کار رو نکنی ميشی مثل فردوسی‌پور که سر برنامه مربوط به دوکارمو آبروش ريخته شد.

مسافران
پنجشنبه 7 آذر 1387 - 20:19
16
موافقم مخالفم
 

ما ایرانی ها اینجوری هستیم وقتی به برنامه ی عالی

دو قدم مانده به صبح به خاطر دعوت مهناز افشار می گن زرد میخواهید به 90 نگن

به من سر بزنید

salmanmosafer.blogfa.com

quietsch_fidel
پنجشنبه 7 آذر 1387 - 20:20
9
موافقم مخالفم
 

وقتی تو یه برنامه اجازه نمیدهند به مجری اش حرف بزند(ورزش از نگاه دو) بایدم طرف مصطفوی بگیره.

نود بهترین برنامه صدا وسیما از هر نظره

شیما
پنجشنبه 7 آذر 1387 - 22:10
3
موافقم مخالفم
 

زنده باد عادل!

ب.ج
پنجشنبه 7 آذر 1387 - 22:51
-5
موافقم مخالفم
 

به این میگن یادداشت.ایول

ناراحتم که قطبی رفته ولی عادل وقتی به خودشو برنامش تعهد داره به فوتبال مملکتش هم متعهده .واسه این فوتبال زحمت کشیده. دم عادل گرم.همین طور دم شما با این یادداشتتون. من جرات کردم ولی......بیخیال خود مانو عشقه:)


جمعه 8 آذر 1387 - 0:3
15
موافقم مخالفم
 

درود بر 90

قطبی فراری هست دیگر نه بیشتر.

MJA (از این به بعد به جای MJA_0000)
جمعه 8 آذر 1387 - 2:9
-7
موافقم مخالفم
 

به شدت جوگیرانه ...

ف.م.ا.
جمعه 8 آذر 1387 - 14:3
-23
موافقم مخالفم
 

امیدوارم نویسنده این مطلب،جناب کاوه اسماعیلی، اگر کامنتها را می خوانند برای روشن شدن ذهن من اعلام کنند، فردوسی پور دقیقا چه چیزی را افشا کرد؟

از زمانی که به سن حضور در عرصه اجتماع رسیدم، به طور عینی و ملموس دریافتم ما فرهنگی داریم به نام افشا. یعنی بیشتر ذهن مردم ما به دنبال افشای دیگران است. افشای اینکه فلان فرد در روابط خانوادگی اش( با والدین، همسر یا فرزندانش) مشکل دارد. افشای اینکه فلان فرد مساله ای اخلاقی یا اقتصادی دارد. افشای اینکه فلان فرد از مشکلی رنج می برد که هیچ کس از آن با خبر نیست و ... . اصلا ذهن ما از افشا لذت می برد، اما از افشا شدن متنفر است. همواره به دنبال افشا هستیم. اشتباه نشود، من با افشا به طور کامل مخالف نیستم. اگر افشا در خصوص یک عمل نادرست، و در عرصه فعالیتهای عمومی یک فرد( نه خصوصی اش) و برای نفع عمومی و مبتنی بر حقیقت و قانون باشد، پذیرفتنی است. اما رسوخ ذهنیت همیشه آماده ی افشا در جامعه ی ما، منجر به این امر شده است که گاهی اوقات ما دوست داریم در خصوص موضوعاتی" واضح"" یا غیر واقعی" هم افشا گری کنیم. به همین علت شایعه در جامعه ما بیش از هر جامعه ای رواج دارد و به سرعت گسترش می یابد و در زمره باورهای مردم قرار می گیرد. زیرا شایعه عموما در خصوص لایه های غیر قابل رویت رواج می یابد و ما که دنبال افشا هستیم ، می گوییم این همان افشا است. نظر به اهمیت افشا در فرهنگ ما، اصولا افشا کننده در جایگاه ویژه ای قرار دارد و قابل ستایش می شود. نویسنده نیز با این ذهنیت به نگارش مطلب خود پرداخته اند و ضمن تجلیل افشا، افشاگری و افشاگر، مطالبی در تمجید نود و فردوسی پور نگاشته اند.

اما من چند سوال دارم. افشا از لحاظ لغوی زمانی رخ می دهد که چیزی پنهانی را ظاهر و فاش کنیم یا اینکه فردی سخنی خلاف واقع بیان کند، و بعد فرد دیگری خلاف واقع بودن آن را اثبات کند.

در مورد قضیه دوکارمو، فردوسی پور به دو نکته اشاره کرد:

1-دوکارمو بازیکن لیگ ایالتی بوده است. سپس، با تمام توان دو برنامه خود را برای این موضوع اختصاص داد.

2-موضوع دوم هم که جناب کاوه اسماعیلی آن را تکان دهنده می داند،عبارت بود از حضور یک وکیل کره ای به عنوان نماینده حقوقی باشگاهی که دوکارمو در آن بازی می کرده است. یعنی اتهام تبانی و دلالی برای حضور دوکارمو در ایران به قطبی یا مارکو و یا هر دو.

اما فردوسی پور چه چیزی را افشا کرد؟ برای افشا در این مورد دو فرض قابل تصور است: فرض نخست اینکه سابقه دوکارمو به عنوان بازیکن لیگ ایالتی مخفی بوده است یا مسولان و مربیان باشگاه پرسپولیس( بخوانید قطبی) این قضیه را مخفی کرده اند. فرض دوم هم اینکه مربیان پرسپولیس خلاف این امر را گفته باشند( اظهار خلاف واقع) و بعد فردوسی پور با بیان واقع، آنها را افشا کرده باشد.

دقیقا نویسنده به من بگوید کدام حالت رخ داده بود؟ آیا سابقه دوکارمو به عنوان بازیکن لیگ ایالتی برزیل مخفی بوده و فردوسی پور آن را افشا کرد؟ یا اینکه قطبی خلاف این امر را ادعا کرده بود و اکنون فردوسی پور خلاف واقع بودن آن را اثبات کرده است؟

عادل با مراجعه به آرشیو برنامه نود خواهد دید، حتی پیش از انعقاد قرارداد با دوکارمو، قطبی در پاسخ به سوال فردوسی پور که دوکارمو بازیکن چه تیمی است گفت در لیگ ایالتی برزیل بازی میکند. آیا قطبی در برنامه نود، خلاف این حرف را گفته بود؟ اما فردوسی پور از این قضیه که لیگ ایالتی برزیل در چه سطحی برگزار می شود ناآگاه بوده است.

بنابراین افشایی اتفاق نیفتاده است. فردوسی پور اگر اندکی اخلاق حرفه ای داشت، صحبتهای قطبی در آن برنامه را که گفت دوکارمو بازیکن لیگ ایالتی برزیل بوده را همراه تصاویر نمایش می داد. اما او که می دانست حافظه بسیار از بینندگان ضعیف است از نمایش آن خودداری کرد و به گونه ای القا کرد که قطبی چیزی خلاف این موضوع را ادعا کرد است. فردوسی پور می توانست خیلی منطقی و عادی تحلیل کند که دوکارمو بازیکن خوبی نبوده است یا به قول خودش آن قدر هم که قطبی می گفته خوب نبوده است. آن وقت، ما شاهد یک بحث فنی بودیم و قطبی می توانست توضیح دهد.

در خصوص حضور یک وکیل کره ای به عنوان نماینده حقوقی باشگاه برزیلی و متعاقبا اتهام دلالی به قطبی و مارکو، باید گفت اتهام بدون دلیل و شوق به محکومیت بی دلیل و مبتنی بر حدس و گمانه زنی، و خود قاضی پنداری نهفته در جامعه ی ایرانی، در نود به اوج رسید و در شخص فردوسی پور حلول کرد. در این خصوص توضیح زیادی لازم نیست و در حقوق اصل بر صحت و برائت است و کسی که مدعی عدم صحت یا عدم برائت است باید آن را اثبات کند. صرفنظر از مسایل حقوقی در قضیه ذیربط، یک سوال معقول باقی می ماند. در ماجرای انتقال دوکارمو اگر بحث دلالی و فروش بالاتر از قیمت مطرح باشد ما با چند طرف مواجه هستیم: باشگاه، بازیکن، وکیل کره ای، مارکو، قطبی. باشگاه پرسپولیس هم فقط مبلغ 150 هزار دلار بابت رضایتنامه ی دوکارمو پرداخته است. اگر مبلغ 150 هزار دلار را بین اشخاص فوق تقسیم کنیم، چنانچه قرار باشد مبلغ مزبور بالسویه بین همه افراد دخیل تقسیم شود، آیا چیزی بیش از 30 هزار دلار خواهد شد و با تمام محاسن و معایبی که از قطبی می شناسیم و با وجود قرار دادی دو میلیون دلاری با پرسپولیس و طبعا عدم نیاز به این مبلغ که برای قطبی اندک است، آیا اتهام زنی به او یا مارکو که او هم حتما در کره چندین میلیون دلار درآمد داشته، منطقی می نماید؟ آیا قابل تصور است که قطبی یا مارکو برای دریافت 30 هزار دلار یا حتی اگر فرض هم کنیم قرار بوده از دستمزد دوکارمو هم درصدی ببرند که در این صورت سهم هر طرف مجموعا از رضایتنامه و حقوق ماهانه در یک سال حدود 60 هزار دلار میشد، اعتبار خود را زیر سوال ببرد؟ آیا اعتبار قطبی یا مارکو به عنوان دو فرد اینقدر مورد خدشه است که افتضاح رسوایی چنین امری را بر جان بخرند. حتی اگر بگوییم قطبی و مارکو تصور افشای این مطلب را نداشته اند آیا با شناخت عمومی از قطبی به عنوان یک انسان برزگ شده در فرهگ حرفه ای، می توانیم تصور کنیم که او با این تحصیلات, عدم نیاز مالی به این مبلغ و شخصیت تا حدی اخلاق گرایش، اعتبار و وجدان خود را فدای این مبلغ اندک کند؟ آیا درآمد یک وکیل بین المللی در حوزه ورزش آنقدر اندک است که خطرات ناشی از این عمل غیرقانونی را در قبال 30 یا حداکثر 60 هزار دلار پذیرا شود؟ اینها سوالاتی است که حداقل باید برای آن پاسخی پیدا کرد.

اگر معتقدم نود زرد است، نه به این دلیل است که می گوید دوکارمو بازیکن بدی بوده یا نه، اصلا مرا با دوکارمو چه کار است؟ بلکه دقیقا به این دلیل می گویم نود زرد است که به اندازه ای در خصوص یک موضوع روشن( حضور دوکارمو در لیگ ایالتی برزیل)، هیاهو به پا کرد که کم کم حتی کسانی که با گوش خودشان شنیدند که قطبی گفت دوکارمو بازیکن لیگ ایالتی بوده، شک کردند که قطبی شاید گفته بود دوکارمو بازیکن بهترین تیم برزیل بوده است که عادل فاتحانه در نود به گونه ای به طرح موضوع می پردازد که احتمالا کاشف واکسن ایدز هم چنان ژست فاتحانه ای نمی گرفت. اگر می گویم نود زرد است به این دلیل است که فردوسی پور که قطعا در جستجوی اینترنتی به طوری اتفاقی به وکیل کره ای برخورد کرده است، به اتهام زنی ناقص که از شیوه های زرد سازی است، پرداخت. فردوسی پور بدون ذره ای اشاره به صحبتهای قطبی در خصوص سابقه دوکارمو، با شیوه های زرد رسانه ای اقدام به القای این مطلب کرد که مچگیری و افشاگری کرده است تا از این رهگذر برنامه ی نود را که مدتها بود چیز مهمی ارایه نکرده بود، دوباره مطرح کند. اما به چه قیمتی؟ به آبروی چه کسی؟

انتساب حامیان قطبی به منتقدان زرد بودن نود، از آن مواردی است که احتمالا نگارنده در ذهن خود نمی تواند تصور کند اگر شخصی از برنامه یا فردی دیگری انتقاد کند، لزوما طرفدار یا دوستدار طرف دیگر محسوب نمی شود. من نه از دوکارمو حمایت می کنم، نه شیفته قطبی یا هر فرد دیگری هستم. من شان خود یا خوانندگان را به مسایلی( تنفر یا حمایت)، که متعلق به طرفداران عموما کم سن و سال فوتبال است تقلیل نمی دهم. اما می دانم در خصوص هر فرد یا هر موضوعی باید اندکی انصاف نشان داد. در ابتدای نمایش نود، فرق عادل با سایر روزنامه های زرد این بود که برای جذب مخاطب، کمتر اصول برنامه سازی را زیر پا می گذاشت. اما امروز برای به رخ کشیدن قدرت نود و خروج از وضعیت خنثایی که این برنامه به آن دچار شده بود، اخلاق را قربانی کرد. آن دسته از منتقدان نود که نه ارتباطی با ارکان اقتصادی فوتبال دارند یا نفعی اقتصادی برای خود متصور نیستند، می دانند که انتقاد از نود در حال حاضر با توجه به تعداد بالای مخاطبانش به مثابه حرکت بر خلاف جریان آب است. اما این امر نمی تواند مانعی بر راه تذکر این افراد باشد.

تاریخ این ایام را

هرکس که خواهد خواند،

جز این سخن از ما نخواهد راند:

این نسل سر در گم،

بر توسن اندیشه هایشان لنگ،

فرسنگ در فرسنگ،

جز سوی ترکستان نمی رانند،

تاریخ پیش از خویش را باری نمی خوانند.

نکته آخر هم که دوست دارم اشاره کنم این است که مطمین هستم در صورتی که قطبی مطالبات قراردادی اش را درخواست کند، پروژه بعدی به لجن کشیدن( عبارت دیگری به ذهنم نیامد) قطبی از لحاظ اقتصادی است. یعنی احتمالا باشگاه پرسپولیس از لحاظ حقوقی، قراردادی منعقد کرده که در آن وکیل قطبی شروطی گنجانده بوده است و سپس این شروط محقق نشده و قطبی با استناد به حقوق قراردادی اش( منظور جمع حق نه حقوق به معنی دستمزد) و تعهدات باشگاه، از لحاظ حقوقی در موضع قویتری قرار دارد. اما اگر قطبی به قرارداد استناد کند، مسولان پرسپولیس و تربیت بدنی که قرارداد قطبی با دخالت مستقیم سازمان منعقد شد،برای فرار از این موضوع که چرا مانند همیشه به حقوق ورزش و انعقاد قرارداد در حورزه ورزش توجه نمیشود و این اندازه محکومیت در فیفا را تا به حال به دنبال داشته است، در جامعه ناآگاه از حقوق، به گونه ای القا خواهند کرد که قطبی پول پرست و ... است. این امر از واکنش بچه گانه مصطفوی که وقتی خبرنگار گفت قطبی کارهای فسخ قرارداد را به وکیلش سپرده مشخص بود. مصطفوی گفت وکیل ما هم خداست و... . غافل از اینکه در دنیای متمدن، افراد تمام امور حقوقی خود را با مشورت متخصصین حقوقی انجام می دهند تا در آینده دچار مشکلات حقوقی نشوند. مساله ای که در ورزش کشور ما مفقود است.

تینا
جمعه 8 آذر 1387 - 16:36
26
موافقم مخالفم
 

خوشحالم که بعد از مدتها یک نقد خوب و حرفه ای خوندم.

البته خیلی ساده انگارانه است که ما فقط قطبی را متهم بدانیم. قطبی رفت چون زیر پاهایش هنوز محکم نشده بود. و آنهایی که ماندند، آنهایی هستند که سالهاست در تیمهای بزرگ نقش دلالهای کاملاً حرفه ای را بازی می کنند و آنقدر محکم به صندلی هایشان چسبیده اند که عین خیالشان نیست اگر بازیکنها بد باشند یا ایدزی باشند یا .....

بهر حال این مافیای فوتبال ما همچنان به کار خود ادامه می دهد و با لو رفتن یک جوجه خللی در این سیستم قوی مدیریتی پیش نمی آید.

از قیافه مظلوم مصطفوی و سیاه بازی هایش هم بر حذر باشید.


جمعه 8 آذر 1387 - 18:43
-6
موافقم مخالفم
 

آنگاه که قیود و پیش داوریها یکسره از پهنه زمین روفته باشد تنها در صراحت بی قید و شرط ، در خلایی آزادکننده و پایدار برای زندگی تازه، برای روحی تازه فضایی میسر است...

جناب آقای کاوه اسماعیلی عزیز با درود

خواندن مطلب با وقار شما حسی از افتخار و نشاط در درون من ایجاد کرد واقعا که این حس انسان خواهی در تمام تاریخ چقدر موجب افتخار است. بگذریم...

من از چاپلوسی متنفر م ، از غارت حقوق جوانان شایسته ایران متنفرم ، از تزویر و ظاهرسازی متنفرم و در ضمن عاشق روشنگری و دادخواهی هستم ولی چیزی که بیش از هر چیزی دیگری من رو عذاب میده غفلته ، ما باید همیشه چشمهای خود را باز نگه داریم تا نه تنها امثال آقای قطبی یا جهانگیر کوثری بلکه هیچکس نتونه واقعیت ها رو بپوشونه و ما رو فریب بده ، اگر من و تو و ما در استادیوم فریاد می زدیم و این رسوایی رو محکوم می کردیم دیگر هیچکس به خودش اجازه نمی داد به فردوسی پور که فقط بیان حقایق کرد حمله کنه. جای تأسف داره که بعد از اون قضایا سر تمرینهای پرسپولیس شعار علیه فردوسی پور داده میشد. ای عزیزانی که اسیر احساسات شده بودید ، حالا دیدید که ریگ به کفش قطبی بود و با سرافکندگی مملکتش رو ترک کرد؟

محسن
جمعه 8 آذر 1387 - 23:29
11
موافقم مخالفم
 

مرد همیشه دروغ کمیته انتقالی ایران که آن روزها از هیچ چیز دریغ نکرد حال به جان پرسپولیس افتاده .آقای مصطفوی ...

مینا
شنبه 9 آذر 1387 - 2:7
2
موافقم مخالفم
 

ف.م.ا.واقعا ازت برای این نقد فوق العادت ممنون چه نشانی از این بیشتر که مدتهاست که نقدهای حرفه ای در نود نیست مدتها ست که دیگه عادل مدام نگران تعداد شرکت کنندهای برنامشه ومدام تکرارشون می کنه نوددیگه نود چندسال پیش نیست قبول کنیم که نود شده یه رسانه تصویری برای پیگیری مواردکه توروزنامه های زردهم میشه پیداشون کرد

حمید
شنبه 9 آذر 1387 - 5:19
16
موافقم مخالفم
 

وقتی میبینم جوانان تحصیل کردمون هم مثل نوجوانان کم سن و سالی که از شیرین کاری های عادل به وجد میان و اسیر احساس میشن تاسف میخورم.

اقای کاوه اسماعیلی

عادل فردوسی پور اگه دنبال حقیقت بود تو اینهمه سال که برنامه ساخته سه چیز رو تو این فوتبال دنبال میکرد:

یکی قضیه درصد گرفتن مربیان ایرانی در لیگ برتر و بیشتر در لیگ یک از بازیکان برای بستن قرارداد و بازی دادن آنها.

دوم هم قضیه دوپینگ و وادار کردن بعضی بازیکانا توسط بعضی مربیان به دوپینگ.

سوم هم سوتهای مشکوک بعضی داورها. نه اینکه همیشه بگه اشتباهه و سهویه و .. .مثلن اگه خیلی دنبال حقیقته ببینه چرا همیشه تو بازیهای پرسپولیس با سپاهان یک پنالتی پرسپولیس گرفته نمیشه و از اون طرف سپاهان یک یا دو گل مشکل دار میزنه. تکرار زیاد اینا نمیتونه تفاقی باشه. قضیه اون داور معروف(ع.خ) که دادکان محرومش کرد رو عادل حتی جرات طرحش رو نداشت.

حتا اگه فرضم کنیم قطبی و مارکو سر قضیه دیکارمو دلالی کردن- که من اینطور فکر نمیکنم- اما چرا عادل در مورد این مسایل تو فوتبال ساکته؟چون قطبی ساکته و اهل زد و بند و جار وجنجال نیست میشه علیهش هرچی خواستش بگه. اگه عادل واقعن عادل بود قضیه دلالی رو تو کل فوتبال ایران بررسی میکردش نه فقط قطبی. اما چرا اینکارو نمیکنه؟

دلیلش واضحه. چون فردوسی پور توی این چند سال که برنامه ساخته یاد گرفته کیا تو سری خورن و میتونه به کیا بند کنه. حد خودش و حد افراد رو میدونه. مثلن میدونه از قلعه نویی یا دایی یا مایلی کهن یا واعظ اشتیانی یا ساکت تا کجا و چه سوالی رو میتونه بپرسه و اگه یه کم جلو بره میرن تو شکمش. از اون طرفم میدونه اگه هر چی علیه امثال قطبی یا فتح االه زاده یا مصطفوی( که ازش خوشم نمیاد) یا خیلیای دیگه بگه اونا اهل دعوا و .. نیستن.

پس عدالت عادل دو جوره: یکی واسه کسایی که عادل ازشون حساب میبره و همه میدونن عادل با اونا یه جور دیگه سوال جواب میکنه. یکی هم واسه کسایی که ازشون نمیترسه.

مردم بیچاره هم فکر میکنن عادل خیلی شجاعه. خبر ندارن کارت سبز داره و سیاسی ها چقدر از پخش نود خوشحالن و حاضرن هر شب نود پخش بشه و عادل با نشون دادن پنالتی که داور توی فلان بازی نگرفته و همه میدونن،یا با نشون دادن زمین کنار جاده چلغوزاباد که خاکیه و عمرن حتی اگه آماده هم باشه مسابقات لیگ نونهالان هم توش برگزار کنن و چند تا گوسفند و گاو توش هست ملت رو مشغول کنه. دلیلشم مشخصه چرا سیاسیا از نود خیلی راضین. میدونی کشورای دیگه حاضرن چقدر خرج کنن تا یک شب در هفته نصف ملت سه ساعت سرکار باشن؟

پوریا
شنبه 9 آذر 1387 - 12:47
14
موافقم مخالفم
 

مطلب خیلی خوبی بود..بعضی از دوستان رو هم جو نگیره و کامنت های 10 صفحه ای بذارن...مغلته هم نکنید...


شنبه 9 آذر 1387 - 18:52
-29
موافقم مخالفم
 

نقدی خواندم دارای ویژگی های زیر:

غیر منطقی، عوامانه، به شدت بدبینانه و متاثر از توهم و مضافا دایی جان ناپلیونی

خوش باش

سینا
شنبه 9 آذر 1387 - 20:45
36
موافقم مخالفم
 

درود بر نود و عادل.

بعضی طرفدارن متعصب قطبی به جای کامنتها و نامه های صد کیلومتری چشمهایشان را باز کنند.

حداقل قضیه دیکارمو موجب شد دیگه بازیکن به دره پیتی و بی استعدادی دیکارمو به فوتبال ایران نیاد و همه حواسشون جمع باشه به دلال بازی مخصوصا در پرسپولیس استقلال.

بازم ایول به برنامه فردوسی پور که آبروی فوتبال ایران را در یک برنامه سوپر ورزشی را با حرفه ای گری خودش ثابت کرد.

درود.

مریم
شنبه 9 آذر 1387 - 21:21
-24
موافقم مخالفم
 

عجب نقد بی سر و تهی بود. خوبه ادم قبل از اینکه نقدش رو منتشر کنه اول بده چند نفر ادم که باهاش رودربایستی ندارن بخونن تا ایراداش رو بگن. احتمالن خود نویسنده هم نفهمیده چی میخواسته بگه و فقط تصمیم گرفته بگه ما هم هستیم.

محمد رضا
يکشنبه 10 آذر 1387 - 1:36
18
موافقم مخالفم
 

معلومه تا چنین افراد و طرز فکرهایی هست که از سه ساعت برنامه که نود درصدش مانور روی اشتباهات داروی هست، تجلیل میکنن هیچ وقت بساط روزنامه ها و برنامه های زرد تعطیل نمیشه که هیچ بلکه هر روزم بیشتر میشه.

طرفداران نود یا دوستداران عادل بگن اگر در یک هفته اشتباهات داوری اتفاق نیفته عادل رو چی مانور میده؟ اصلن اگه اشتباهات داوری توی فوتبال ما اینقدر زیاد نبود فردوسی پور میخاست چی نشون بده؟ نود جز نشون دادن اشتباهات داوری در بازیهای فوتبال که هر بچه ای هم میفهمه، چه کار موثری میکنه؟ بگذارید بخشهای نود رو با مرور کنیم: معرفی برنامه، قرعه کشی مسابقه اس ام اس هفته قبل، گزینه های مسابقه برنامه جدید، معرفی کارشناس داوری، نشون دادن دو دقیقه از هر بازی و استثناین پنج دقیقه از بازی پرسپولیس و استقلال، نشون دادن حاشیه بازیها از قبیل کتک کاری 1 بازیکن با بازیکن حریف یا با خبرنگار یا با مربیش یا...،دعوت از 1 بازیکن یا مربی که معمولن کسایی دعوت میشن که اون هفته جلوی پرسپولیس یا استقلال خوب بازی کردن، و البته قسمت نقد داوری که در خلال برنامه بعد از هر چند تا بازی پخش میشه و اتفاقن با توجه به داوری پر نقص ما بحث داغ نود رو تشکیل میده که هر بیننده ای میدونه، جدیدن هم 1 بخش اضافه شده یعنی بخش نشون دادن زمینهای غیر استاندارد یا غیر حرفه ای فلان روستا یا کنار فلان جاده که یا توش گوسفنده یا کج و کوله است و .. بدون اینکه فکر کنه حتی اگه این زمین ها درست هم باشن باز هیچ بازی توش برگزار نمیشه چون استاندارد نیستن.

اینها 99 درصد نود رو تشکیل میده که اگه نگیم زرده حداقل کار خارق العاده ای نیست. اما استثاین تو هر سال با توجه به دسته گل آب دادن مدیران یا مسولان ورزشی عادل یکی دو تا برنامه درست تر از بقیه داره و جوری روشون مانور میده که همه فکر میکنن عادل با فسفر سوزوندن مثل خبرنگارها یا گزارشگرهای خارجی با تلاش شخصی مو منابع خبری تحت استخدامش چیزی مثل قضیه واترگیت یا مونیکا لوینسکی رو کشف کرده.

آقای کاوه اسماعیلی اگر میبینی نود اینقدر طرفدار داره بدونید نه فوتبال ما اونقدر پتانسیل داره که بخاد برنامه فوق العاده یا گزارشگر یا مجری حرفه ای تربیت کنه . بلکه دلیل اصلیش همونیه که ایویچ وقتی سرمربی تیم ملی ایران بود در مصاحبه با 1 روزنامه خارجی گفت: ایویچ گفت" توی ایران فوتبال مثل یک مذهب میمونه." در واقع همین جمله بود که مقدمات اخراج ایویچ رو فراهم کرد اما هیچکس بهش اشاره نکرد.

بله، شما یا سایر مردم ایران هر دوشنبه سه ساعت نود رو میبینن و بعضی وقتها پلک هم نمیزنن و به وجد میان و هیجان زده میشن و واسه عادل سوت و کف میزنن و کلی هم کیف میکنن.اما در واقع نه به خاطر اینکه نود خیلی مهمه یا نه به خاطر اینکه عادل هر هفته قراره چیز فوق العاده ای نشون بده یا اتفاقات عجیب و غریبی تو فوتبالمون افتاده. بلکه دقیقن به خاطر اینه که فوتبال تو ایران بیش از یک ورزش مورد توجه مردم اقرار گرفته. چیزی که حتی مارکوی برزیلی هم بهش اعتراف کردش و گفت گویا فوتبال توی ایران حتی از برزیل هم برای مردم مهمتره.


يکشنبه 10 آذر 1387 - 4:32
-6
موافقم مخالفم
 

آقا یا خانم ف.م.ا. اگه ده صفحه دیگه هم مطلب بنویسی نه افتضاحات قطبی پاک میشه نه این اراجیفت که در قالبی به اصطلاح منطقی و مستدل نوشتی اثبات میشه ، همه می دونن حقیقت چیه ، کدوم برنامه زرده ، کدوم منتقد مزدور جیره خواره و کدوم یکی دنبال اصلاح جامعه است. تو یکی نمی خواد بگی افشاگری یعنی چی ، امثال تو همون قلم به دستهای جیره خواری هستند که قداست این قلم رو به ابتذال کشیدند.

امثال تو در طول تاریخ زیاد بودند ، همون کسایی که همواره جوامع رو با قلم آلوده شون به سوی انحطاط می کشیدند. وجود متظاهر امثال تو مایه ننگ جامعه فرهنگی هستند.

سامان
يکشنبه 10 آذر 1387 - 6:21
25
موافقم مخالفم
 

خطاب به ف.م.ا

شما مطمئنا نمی توانید منتقد فردوسی پور باشید ، شما فقط به خوبی می توانید با کلمات بازی کنید . در کامنت شما موارد ضد و نقیض فراوانی دیده می شود که نشان از بی اطلاعی شما از جریان فوتبال و زسانه های مربوط به آن دارد. به طور مثال افشین قطبی قبل از آمدن دوکارمو به صراحت در برنامه نود از او به عنوان آقای گلی که هفده گل در یک فصل به ثمر رسانده یاد کرد که این یک دروغ بود چرا که تعداد مجموع گلهای به ثمر رسانده او در فصلهای گذشته در تمام لیگهایی که بازی کرده از سیزذه گل بیشتر نبوده. همین آقای قطبی که شما مدعی هستید به صراحت شرایط دوکارمو را تشریح کرده بود در مصاحبه هایش به همه قول داده بود که مدارک رسمی موجه دوکارمو را ارائه خواهد کرد، که فردوسی پور زودتر این کار را انجام داد با این تفاوت که مدارک همگی دال بر ناموجه بودن این بازیکن بوده ، پس این اسمش می شود افشاگری . در ادامه توجه شما را به آمار ترنسفرهایی از خارج به باشگاه پرسپولیس طی دو فصل گذشته جلب می نمایم که افشین قطبی مستقیما در آنها دخیل بوده :

آولین مورد جورج آراندا : او یک بازیکن اروگوئه ای بود که در تعطیلات بین نیم فصل سال گذشته به پرسپولیس ترانسفر شد

و پس از انجام تنها یک نیمه بازی در آخر فصل پس از دریافت مطالباتش ایران را ترک کرد.

مورد دوم ، ماته دراگه چویچ : مهاجم اهل صربستان که او هم همراه جورج آراندا به پرسپولیس آمد که فکر می کنم بیشتر در اذهان باقی مانده چرا که سبک بازی او خیلی شبیه به دوکارمو بود با این تفاوت که گل زده بیشتری (2 یا 3 گل ) داشت. او هم با ناکامی در آخر فصل با دریافت مطالباتش پرسپولیس را ترک کرد.

مورد سوم ، مارکو کوسا : کمک مربی ، آنالیزور ، مربی دروازه بانها و از همه مهمتر کاشف استعدادهای برزیلی !

مارکو در ابتدای این فصل با درخواست مستقیم افشین قطبی با تنظیم قرارداد سیصدهزار دلاری به عنوان کمک مربی به استخدام باشگاه پرسپولیس در آمد ، یکی از مأموریتهای مارکو سفر چهل روزه به برزیل و کشف بازیکنی به نام دوکارمو بود. با این تقاصیل مدت حضور ایشان در ایران به بیش از دو ماه نرسید. و نهایتا با مسائل به وجود آمده که شاید اسمش افشاگری نباشد و ما ندانیم چه باشد با دریافت تمامی مبلغ قرارداد یکساله که همان سیصدهزار دلار باشد ایران را ترک کرد.

مورد چهارم هم که خود جناب دوکارموی معروف است ...

نکته : مطمئنا رقم قرارداد افشین قطبی در تاریخ فوتبال ایران جزء رکوردهای دستمزد سرمربی گری باشگاهی است و قطعا برای خود او این رقم مطلوب بوده که به ایران برگشته است وگرنه به همان کره جنوبی می رفت که به قول ف.م.ا. آنجا این رقمها بسیار اندک است. (یک میلیون دلار ، بخوانید تقریبا یک میلیارد تومن در پنج ماه) .

پس با توجه به موارد ذکر شده هزینه ای که صرف شد خیلی بیش از نفری سی هزار دلار است.

مطمئنا نه فردوسی پور ژست قهرمانی به خود گرفت نه چیزی از اعتبار برنامه او کم شد ، تنها در این میان مبلغ قابل توجهی از حق این ملت به تاراج رفت و ذی نفع این قضایا در جلوی دوربین اشک تمساح ریخت و احتمالا هم اکنون به ریش ما می خندد.

مجتبی
يکشنبه 10 آذر 1387 - 13:13
10
موافقم مخالفم
 

نقد بی ربطی بود. عادل سر قضیه قطبی بدجوری خراب کرد. وقتی یکی داره از عالم و ادم میخوره درست نبود عادل اونجوری تو فشارش بزاره. انگار تا حالا هر چی بازیکن خارجی که مربیای ایرانی خریده بودن بعد از 6 ماه مارادونا شدن و رفتن تو منچستر و بارسلونا که عادل اونجوری قطبی رو بازخواست میکردش.

پوریا تو اول یاد بگیر مغلطه را ملغته ننویسی بعدش تو بحث بزرگترها شرکت کن.


يکشنبه 10 آذر 1387 - 17:55
-2
موافقم مخالفم
 

نقدت الکی و بی مبناست. چشماتونو بستید و شیفته فردوسی پور هستید و فکر میکنید هر چی میگه درست و بی غرضه.

ش
سه‌شنبه 12 آذر 1387 - 18:5
35
موافقم مخالفم
 

افرین

90 و عادل فردوسی پور هر دو بهترین هستند چون صادقانه و حرفه ای هستند

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.6351981163 seconds.