| |
سينماي ما- هدي ايزدي: دی ۸۸ بود که به یکباره جریانی در سینمای ایران راه افتاد و بالاخره در سال ۹۰ به اوج رسید. جریان رفع توقیف از فیلمهایی که مدتها در انبار تهیهکنندگان خاک میخوردند. در آستانة برگزاری جشنوارة بیست و هشتم فیلم فجر اعلام شد مشکل اکران فیلمهای زادبوم، شبانهروز، محفل ایکس و سفر سرخ حل شده و توانستهاند پس از مدتها مجوز اکران بگیرند. این اتفاق در حالی افتاد که مدتی قبل از آن به رنگ ارغوان با تمام حرف و حدیثهایش بالاخره به اکران رسید. البته خود این اکران هم کمتر از توقیف سر و صدا نداشت، مخصوصاً وقتی احمدینژاد پس از تماشای فیلم حاتمیکیا برای توصیف آن از عبارت قوی و خوب از نظر انتقادی استفاده کرد و گفت که به اعتقادش این فیلم به خاطر سلیقهای عملکردن توقیف شده بود!
جریان رفع توقیف از فیلمهای توقیفی در سال جدید سینمایی، فاصله بین جشنوارة بیست و نهم تا جشنوارة سیام، با اکران آتشکار شروع شد. این فیلم همزمان با برگزاری جشنوارة بیست و نهم فیلم فجر، از پانزدهم بهمن ۸۹ در گروه سینمایی عصرجدید اکران شد تا یکی از پرحاشیهترین فیلمها به لحاظ موضوع و مضمون، رنگ پرده را به خود ببیند (۱). با اینکه زمان اکران آتشکار که به موضوع وازکتومی میپردازد و دومین فیلم بلند سینمایی محسن امیریوسفی بعد از فیلم تحسین-شدة خواب تلخ بود، زمان خیلی مناسبی نبود، اما آنهایی که باید، فیلم را دیدند. همین دیدنها باعث شد از هفده اسفند، اکران این فیلم در اصفهان به دستور مدیر کل ارشاد شهر متوقف شود، هرچند بعدها مردم اصفهان در شبکة نمایش خانگی از خجالت آتشکار درآمدند و فروش خوبی را در این شهر در خاطرة فیلم جا گذاشتند (۲). در این میان فیلمهای توقیفی دیگری هم سر از اکران درآوردند تا شائبة شیرینکاری تیم جدید معاونت سینمایی با این رفع توقیفها و جلب اعتماد و از سر باز کردن تمام محدودیتهای سابق، پررنگتر شود. خیلیها این شروع توفانی را راهکار تبلیغاتی گروه جدید سینمایی میدانستند که اتفاقاً به خانوادة سینما هم نزدیک بودند و تجربههایی در این زمینه داشتند. به نظر میرسید با اکران زمهریر و آتشکار، مدیران جدید تصمیم داشتند آستانة تحملشان را که گویا بالاتر رفته بود، به رخ بکشند. این آستانة تحمل تا جایی بالا گرفت که در آستانة سال ۸۹ پس از سی سال، آقایان اجازه دادند فیلم پنجمین سوار سرنوشت به اکران عمومی دربیاید؛ فیلمی به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۵۹ به دلیل بازی ایرج قادری توقیف شده بود. با سیاست جدید مدیران سینمایی که بسیاری از نزدیکان دولت آن را به نگاه آزاداندیشانه تعبیر کردند، خیلی از فیلمها از توقیف درآمدند. فیلمهایی که خیلیهایشان مشمول تاریخ انقضا شده بودند و قاعدتاً اکرانشدن یا نشدنشان چندان فرقی نمیکرد. از طرف دیگر راه دور زدنی برای فیلمهای رفع توقیفی وجود داشت که میشد اسمش را سیاست «رفع توقیف کن، اما اکران نکن» گذاشت.
بالاخره بهانهای مانند شلوغی صف اکران، بهانة خوبی برای فیلمهایی بودند که هم پروانة نمایش در مشتشان بود و هم اجازه نداشتند روی پرده بروند. به این ترتیب وزارت ارشاد حسن نیتش را با رفع توقیف این فیلمها نشان داده بود، اما چه میشد کرد که سرنوشت با این فیلمها یار نبود تا بتوانند روی سردر سینماها جا خوش کنند. فیلمهایی مانند آدم (عبدالرضا کاهانی) یا نسل جادویی (ایرج کریمی) و مهمتر از همه سنتوری (داریوش مهرجویی) از این دسته رفع توقیفیها بودند.
سیاست تیم جدید سینمایی ارشاد با اینکه به مذاق خیلی از طرفداران سینما خوش آمد، اما در نهایت این جواد شمقدری بود که نگذاشت این رفع توقیفها به آزادی تعبیر شود و اعلام کرد: «تا یک فیلم رفع توقیف میشود، عدهای جوری برخورد میکنند که انگار همه چیز آزاد شده است. اما ما هیچ وقت خطوط قرمز را نادیده نمیگیریم.» (۳). شمقدری بعد از این جریان و در جشنوارة سی-ام و قبل و بعد از آن هم نشان داد که او و همکارانش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ وقت یادشان نمیرود خطوطی وجود دارند که قرمز هستند.
البته او در شبهای جشنواره سیام، با حضور در برنامة هفت، سریال رفع توقیفها را کامل کرد و خبر از پایان دوران توقیف داد و صراحتاً گفت که دیگر هیچ فیلمی توقیف نخواهد شد: «اگر فیلمسازی به ممیزیها عمل نکرد، باز هم فیلمش اکران میشود، اما اکرانی محدودتر. اما دیگر سازمان سینمایی هیچگونه مسئولیتی در قبال فیلم ندارد و کلیه مسئولیت برعهده تهیهکننده است. در این میان هر صنف، هر مرجع و هر شخص حقیقی و حقوقی میتواند نسبت به فیلمی که اکران شده یا مواردی در فیلم که به نظرش مشکل دارد، به مجتمع قضائی هنر و رسانه مراجعه و از تهیهکننده و کارگردان شکایت کند! بعد از آن هم این دوستان متهمند، یعنی اگر دادگاه علیهشان حکم بدهد، مجرم شناخته میشوند و با آنها طبق موازین قضائی برخورد خواهد شد.» (۴).
با این سخنان بود که سینماییها با خود گفتند گویا داستان شیرین رفع توقیفهای سال ۱۳۹۰ آخر و عاقبت چندان شیرین و بیدردسری هم ندارد.
پینوشت: (۱): فارس/ ۱۵ بهمن ۱۳۸۹ (۲): پارس توریسم/ ۲۱ مرداد ۱۳۹۰ (۳): خبرگزاری اقتصادی ایران/ کنفرانس مطبوعاتی جشنواره فجر (۴): روزنامه تماشا به نقل از برنامه هفت/ ۲۵ بهمن ۱۳۹۰
|