| |
سینمای ما- هما بذرافشان: علی اکبر ثقفی پدر امیر ثقفی و تهیهکننده سینماست که در اولین کار بلند سینمایی پسرش در مقام کارگردان، وظیفه دشوار تهیکنندگی را بر عهده گرفته و راه را برای ورود امیر ثقفیِ جوان به دنیای حرفهای سینما باز کرده است. او از شرایط تولید دشوار «مرگ کسب و کار من است»، رابطه پدر و پسر و معضلات پخش اثار فرهنگی در سینمای ایران حرف زده است. ............................
با توجه به سابقه حضورتان در سينما وقتي متوجه شديد پسرتان به حرفه پدر تمايل دارد، احساس نگراني نداشتيد؟ استعداد و سرزمين روح انسانها شبيه معدن است؛ يكي معدن طلاست، يكي نقره، يكي آهن؛. بايد كشف و سپس خوب استخراجش كرد. در مورد امير ثقفي استعدادش را كشف كردم اما انتخاب با خودش بود. هيچ وقت فكر نميكردم امير كارگردان شود. تصميم داشتم او را به طرفي سوق بدهم كه بازيگر بشود و حتي در چند فيلم من بازي كرد. در چه فيلم هاي بازي كرد؟ در هشت سالگي فيلمي به اسم «كيف» بازي كرد و در نه سالگي در فيلم «يحيي». به دليل فيزيك و استعدادي كه داشت، فكر مي كردم بازيگر شود اما فقط در نوجواني به بازيگري روي آورد و چند سالي در اين زمينه كار كرد. در مقطعي هم سراغ ورزش بوكس رفت و و به مسابقات تيم ملي هم رفت. امير به تناوب سر صحنه فيلمها بود ولي گرايشش در زمينه كارگرداني نمود پيدا كرد و بارقههايش را در او مشاهده كردم. در زمينه سينماي دنيا تحقيق هم بسيار ميكرد.
پس اين تخصص فقط از تجربه و حضور سر صحنه نيامده و در پشت آن علاقه و دانش سينمايي هم نهفته است. دقيقاً. امير اين دو را با هم داشت. بستر تجربه هميشه برايش فراهم بود . شايد در فيلمهاي من دخيل نبود اما ناظر بود. او از كودكي با سينما غريبه نبود.
با اين كه امير ثقفي سينما را در سر صحنه كارهاي پدر ديده و آموخته، چرا جنس سينمايش با جنس سينماي پدر تفاوت دارد؟ نگاه امير با من 180 درجه فرق دارد. سينماي مطلوب امير سينماي متفاوتي است، سينماي انديشه و درد است كه من گرايشي به اين فيلمها نداشتم. او به سينماي آندري تاركوفسكي، الكساندر سوكوروف و آكيرا كوروساوا علاقهمند است و فيلمهايشان را با علاقه ميبيند. امير يك استمرار لاكپشتوار داشت. اين را ميگويم نه به خاطر اين كه پسرم است، اما به نظر من امير سينما را از خود سينما آموخت. شما در روند نگارش و خلق فيلمنامه «مرگ كسب و كار من است» حضور داشتيد؟ آيا نقشي هم در شكلگيرياش داشتيد؟ بدهبستاني كه با امير داشتم، بيشتر در حوزه توليد بود. شايد به لحاظ ساختار فيلمنامه در كارش دخالتي نداشتم، اما از لحاظ پروداكشن كاملا به من تكيه كرده بود. امیر قبل از «مرگ کسب و كار من است» یک روز به من گفت میخواهم یک فیلم ده دقیقهای بسازم، گفت میخواهم تجربه کنم. رفتم برایش پروانه گرفتم و یک فیلم تله ساخت به نام «وینستون». روز دوم فیلمبرداری فهمیدم استعداد خوبی برای فیلمسازی دارد. کارگردانی فقط پلانگرفتن و صدا – دوربین - حركت و حتی دکوپاژ نیست. کارگردانی فن مدیریت است و امیر استعداد مدیريت را داشت و بلد بود گروه را رهبری کند. او با متریال يك كار بیست دقیقهای یک تله فيلم نود دقیقهای خوب ساخت. «مرگ كسب و كار من است» براي بخش خصوصی شديداًٌ نگراني برگشت سرمایه دارد. اگر مرکز گسترش سينماي مستند و تجربی سرمایهگذاري نميكرد، علیاکبر ثقفی درباره امیر ثقفی و تفکر جوانش آن قدر به اعتقاد رسیده بود که خودش بهتنهایی پیشقدم شود؟ بله. دولت در ابتدای کار موافقتش را با سرمایهگذاری در این فیلم اعلام نکرده بود. دوستان مرکز با تمام لطفی که به من داشتند میگفتند امیر ثقفی یک هندوانه در بسته است. امیر را من میشناختم. آنها 35 درصد در فیلم سرمایهگذاری کردند و گفتند بقیهاش وقت ديدن راشها و مرحله رافکات فیلم! با دیدن راشها ترغیب شدند در پنجاه درصد از فیلم شریک شوند، ولی اگر به این نتیجه هم نرسیده بودند آن قدر در مورد امیر به اعتقاد رسیده بودم که خودم صد در صد سرمایهگذاری میکردم.
با این که «مرگ کسب و کار من است» فیلم تحسین شده منتقدان و برگزيده جشنواره است، چرا در اكران مورد استقبال عمومي قرار نمیگیرد؟ این فیلم یک اتفاق بود. مطمئنم که 99 درصد مردم هنوز نمیدانند فیلم اکران شده است. شما در بازار مسگران نمیتوانی فریاد بزنی، چون صدایتان به جایی نمیرسد. با توجه به فیلمهایی که در حال اکران است و امکانات تبلیغاتی بسیاری دارند، بعضی از فیلمها مطابق هزینه ساختشان براي تبلیغات خرج میکنند. ما با تبلیغات حداقلي و بدون هیچ امکانات و حمایتی فیلم را اکران کردیم. یک اتفاق ناگوار هم از طریق شورای صنفی پيش آمد که به فیلم ضربه زد. نیمه اول سال که فیلمها در گروه اکران میشد، ده پانزده سالن ثابت داشتند كه ...
ميخواهيد از قضیه اکران چرخشی فیلم بگویید؟ بله. ساعت ده صبح كه کسی نمیرود فیلم ببیند! فیلم در سالن سينماآزادی در سه سانس روزی یک میلیون تومان فروش دارد. این اتفاق را شورای صنفی نمايش باعث شد. زمانی که پخش با ما قرارداد بست، میخواستیم به سفر کره برویم که متوجه شدیم این اتفاق برای اکران فيلممان افتاد. از سفر صرفنظر کردیم تا شاید بتوانیم اکران بهتری بگیریم. یا باید فیلم را اکران نمیکردم یا جلوي اکرانش را ميگرفتم. چون با پخش قرارداد بسته بودیم فیلم اکران شد و هرچه هم فریاد زدیم به گوش دوستان فرو نرفت. شاید در آینده این مشکل آسیبشناسی شود، ولی الان نه. البته توقع فروش میلیاردی نداشتم، ولی این فیلم حداقل میتوانست هزینههای ساختش را دربیاورد. هزینه ساخت «مرگ کسب و کار من است» چقدر شد؟ حدود پانصد میلیون تومان! این حداقل انتظار است که فیلمی هزینه خودش را از اكران در بیاورد. این فیلم برای من بیش از ميليارد می ارزد. خیلی فیلم تهیه کردم اما این بهترین فیلم من بود. سود ما فقط در اتفاقات مالی نیست. جهشی که برای امیر پیش آمد، ده پانزده سال دیگر انتظارش را داشتم. او با این فیلم به نقطه محکمی رسیده و در جای محکمی ایستاده است. فیلم در تمام جشنواره های داخلي دیده شد؛ در جشنواره فجر سيمرغ بلورين بهترین کارگردانی فیلم اول را گرفت، در جشن خانه سینما تندیس کارگردانی و در جشنواره پلیس هم جايزه بهترین کارگردانی را دريافت كرد. اتفاق خوب دیگر هم نگاه مثبت منتقدان و اهالی سینما بود. امیر در 23 سالگی فیلمي ساخته كه نوید تولد کارگردانی با آینده درخشان را دارد. این سینمایی است که میتواند ذائقه مخاطب را عوض کند. ما در گذشته فیلمهایی چون «طبیعت بیجان» (سهراب شهيد ثالث) را داشتیم كه درست در زمان فیلمهای پرفروشی مثل «گنج قارون» و «کجکلاه خان» ساخته شد. الان سالها از آن زمان گذشته و شما به عنوان نسل جدید شايد حتی اسم این فیلمها را نشنیدید، اما «طبیعت بیجان» محکم سرجايش ایستاده است. این سوال را جدا از رابطه پدر و پسری میپرسم؛ امیر ثقفی - با تفکر جوان و نگاه متفاوتش به روایت و تصویر - چه چیزی به سینمایی که پدرش میشناخت اضافه كرد؟ من به سینما با حس و عشقم نگاه میکردم، اما امیر به من آموخت که سینما یک هنر منطقی است و همین جوری نمیشود با حس فیلم بسازی. در طول فیلم همیشه میگفتم کاش نوع نگاه و جدیبودنش در سینما را داشتم. او باعث شد تا سینما را از زاویه دیگري هم ببینم. من فیلمهایی میساختم که در جغرافیای خودم هم مهجور بود، ولی فیلم امیر به جشنوارههاي بین المللی راه پیدا کرده و مخاطبان خارجی هم با وجود تفاوت در فرهنگ با فیلم ارتباط برقرار میکند.
|