سینمای ما - "تهمينه ميلاني" با تشريح فعاليت‌هاي تازه سينمايي و تلويزيوني خود، از توليد پروژه اقتباسي "دا" در سال 88 خبر داد.

ميلاني پس از "سوپراستار" که با انتقادات برخي روشنفکران همراه بود و او را متهم به ساختن يک فيلم سفارشي و دولتي کرد، اکنون تصميم گرفته است براي سال آينده کتاب "دا" را سوژه فيلم بعدي‌اش کند.

او که در کارنامه‌اش سابقه ساخت فيلم‌هاي متعددي را در حوزه مسائل زنان دارد، اکنون قرار است در ژانر دفاع مقدس، فيلمي بر اساس کتاب "دا" بسازد.

کتاب "دا" خاطرات يک دختر 17 ساله خرمشهري -زهرا حسيني- از روزهاي مقاومت خرمشهر است که با قیمت 11 هزار تومان، تا به حال پرفروش‌ترين کتاب سال 87 بوده و با بازاريابي مناسب انتشارات سوره مهر حتي مي‌تواند رکوردي را در دهه 80 به‌جا گذارد. انتشار چاپ چهاردهم اين کتاب 800 صفحه‌اي نيز نشان از اين امر دارد.

کارگردان "دو زن" نیز مانند بسیاری از خوانندگان این کتاب 800 صفحه‌ای، آن را یک نفس خوانده و به شدت تحت تأثير قرار گرفت و در نهايت، تصميم به ساخت فیلمی بر اساس آن گرفت. او پيش‌تر در گفت‌وگو با ایبنا، از اشتیاق خود به ساخت فیلمی بر اساس این کتاب خبر داده و حتي برخي رسانه‌ها نوشته بودند كه او طرح فيلمي با عنوان "تنهايي پرهياهو" نوشته و تحويل انجمن سينماي دفاع مقدس داده است تا مذاكرات بعدي انجام شود.

همچنين اين كارگردان سينما درباره انگيزه ساختن چنين فيلمي گفته بود: «به علت ساخت آثار ضعیف در ژانر دفاع مقدس در چند سال اخیر، توجه به سینمای جنگ نزد مردم کمرنگ‌تر شده است و به ندرت فرصت ساخت آثاری چون "ازکرخه تا راین" یا "دیده‌بان" دست می‌دهد. من در نوشتن فیلمنامه نهایی از مشاوره حبیب احمدزاده بهره خواهم برد؛ چون او جبهه و آدم‌هایش را خوب می‌شناسد.

ميلاني در يادداشتي كه "همشهري جوان" نيز آن را منتشر كرد، درباره كتاب نوشت: آرمان‌گرايي بخشي از يك نسل در اين كتاب به خوبي بيان شده و ارتباط عميقي با خواننده برقرار مي‌كند. اميدوارم نسل جوان ما كه فاصله زيادي با آرمان‌گرايي دارند، اين كتاب را بخوانند شايد كه پلي باشد براي ارتباط بيشتر و بهتر با نسل قبل از خودشان.

اقتباس از "دا"، اما حرف و حديث‌هايي ايجاد كرد و مدير عامل انجمن سينماي دفاع مقدس، ساخته شدن خاطرات "دا" توسط تهمينه ميلاني را در راستاي رويكرد تازه انجمن در توليد فيلم اقتباسي دانست.

اما از آنجا که سیده زهرا حسینی نویسنده کتاب "دا" امتیاز هر گونه استفاده نمایشی از این اثر را به حوزه هنری اهدا کرده بود،عزیزالله حاجی مشهدی -مدیر مدرسه کارگاهی فیلمنامه نویسی حوزه هنری- واكنش نشان داد و گفت: این کتاب در یک تفاهم‌نامه با حضور زهرا حسینی -راوی کتاب- به مدرسه فیلمنامه‌نویسی واگذار شده است.

در عين حال، اين كارگردان سينما عنوان كرده بود برنامه ساختن فيلم به قطعيت نرسيده و طرح جديدي از اين كتاب را به مسئولان حوزه هنري و انجمن دفاع مقدس ارائه كرده كه مورد قبول واقع شده اما هنوز قرار داد رسمي براي ساخت امضا نشده است.

به هر حال، در تازه‌ترين خبر تهمينه ميلاني درباره نهايي شدن ساخت فيلم "دا" گفت: براي توليد اين پروژه به مرحله قرارداد رسيده‌ايم و به‌زودي متن قرارداد آماده مي‌شود تا به امضاي طرفين برسد. طرح فيلمنامه‌ "دا" آماده است و سال آينده نگارش آن را شروع خواهم كرد.

روشن است که بر اساس تعهد قبلي حوزه هنري، قرار است زهرا حسيني به روند توليد اين فيلم نظارت کند و نظراتش تامين شود. زهرا حسيني نويسنده کتاب «دا» در جايي گفته بود که قرار بوده است اين خاطرات را با شهيد آويني در ميان بگذارد و مستندي بر اساس آن توليد شود اما حالا اين پروژه به نحوي ديگر جلو رفته و او پس از 7 سال نقل خاطرات، بايد بر يک پروژه سينمايي نيز نظارت کند: «يك بار شهيد آويني و چندين بار از طرف ايشان خواستند با من براي بازگويي خاطرات مصاحبه كنند كه در آن زمان حاضر نشدم. بعدها كه تصميم گرفته بودم خاطراتم را منتقل كنم از دفتر ادبيات با من تماس گرفته شد ولي چون اين دفتر را نمي شناختم رد كردم.بعد از تحقيق در مورد دفتر قبول كردم و خاطرات را در اختيار آنها قرار دادم. خلاصه اين كار با تمام سختي هايش هفت سال طول كشيد.»
به هر حال بايد منتظر ماند و ديد دست پخت تهمينه ميلاني و حبيب احمدزاده بر اساس کتاب «دا» چه خواهد بود؟ و آيا باز هم روزنامه نگاران مي توانند او را به ساختن فيلم هاي سفارشي متهم کنند؟

لازم به يادآوري است که كتاب "دا" كه در مدت كوتاهي به چاپ چهاردهم رسيده روایت زندگی زهرا حسینی است از زبان خودش، زهرا فرزند سوم از 8 فرزند یک خانواده کرد است. سید حسین ودا -پدر و مادر زهرا- از روستای زرین آباد دهلران ایلام به بصره می­روند و زهرا آنجا به دنیا می­آید؛ یک خانواده متوسط با تعدادی فامیل و آشنا که جانشان برای هم در می­رود. فعالیت­های ضد بعثی پدر و فشار رژیم به شیعیان باعث می­شود تا زهرا در 5 سالگی همراه با خانواده به خرمشهر کوچ کند. با آغاز جنگ، زهرا که 17 سالش است از همان ساعت اول حملات عراق، یکدفعه به فضای عجیب و غریبی پرت می­شود؛ غسلخانه جنت آباد، قبرستان خرمشهر.